نارون1
19th October 2013, 03:46 PM
آموزش مسائل جنسي و بهداشت جنسي به کودکان و نوجوان و جوانان، محدود به سن خاصي نيست و براساس آموزههاي ديني و تاکيد علوم روانشناختي، در هر سني بايد متناسب با آن سن و ميزان سهم و درک و رشد عقلاني کودک، آموزشها صورت گيرد. اين امر مستلزم شناخت کامل والدين و آموزگاران و مسوولان مربوطه با مقوله آموزش مسائل جنسي است...
متاسفانه به محض نام بردن از مسائل جنسي، والدين و مسوولان ناگهاني موضعگيري ميکنند و نگران منحرف شدن کودکان معصوم خود هستند و مانند يک موضوع ممنوعه به آن مينگرند در حالي که اگر کودکان ما از سنين پايين و به درستي و به صورت علمي مسائل جنسي را آموزش ببينند، نهتنها از بدن خود مواظبت ميکنند بلکه در دوران نوجواني و بلوغ که عطش يادگيري مسائل جنسي زياد ميشود، سراغ افراد ناآگاه و بعضا مغرض نميروند و مشکلات خود را با پدر و مادر يا معلمان خود يا مشاوران در ميان ميگذارند و عملا از انحراف و سقوط در افراط و تفريط در امان ميمانند.
پس برخلاف نظر بسياري از والدين و مسوولان آموزش مسائل جنسي باعث تقويت رابطه صميمانه با کودکان، آموزش دقيق و علمي به آنها، محافظت از آنها در مقابل آسيبهاي جنسي و تقويت روابط عاطفي و جنسي آنها در آينده ميشود. از سوي ديگر مسائل جنسي به معناي روابط جنسي نيست بلکه مقولهاي بسيار گسترده است که روابط جنسي تنها جزو کوچکي از آن است.
مسائلي مانند حمام و دستشويي رفتن با والدين، ميزان رابطه با همجنسان و غيرهمجنسان، محل خواب، نوع لباس والدين و کودکان، حفاظت از بدن در مقابل تعرضات فيزيکي و جنسي، بازيهاي کودکانه و... محروم کردن کودکان از اين آموزشها باعث ميشود افراد در سنين بلوغ در نوعي عطش مصنوعي و اغراق شده نسبت به مسائل جنسي به سر ببرند و هر نوع رابطه و رفتاري را از پشت عينک رابطه جنسي ببينند و عملا با دست خود، کودک خود را ترغيب و تشويق به روابط جنسي کردهايم.
والدين و آموزگاران و مسوولان بايد بدانند کودکان براساس فطرت و سرشت خود در سنين مختلف به کسب اطلاع در مورد مسائل جنسي ميپردازند و والدين بايد خود را براي اين سوالات آماده کنند تا غافلگير نشوند و هميشه يک قدم از فرزندان خود جلوتر باشند.
در غير اين صورت معمولا يا واکنش خصمانه و همراه با تحقير و تحکم در انتظار کودک است يا دستپاچگي و خجالت والدين که در هر دو صورت، کودک بيشتر ترغيب به کسب اطلاع در مورد مسائل جنسي ميشود و آنچه در اين بين فدا ميشود، ارتباط دوستانه و صميمانه والدين و کودکان و اعتماد بين آنهاست.
معمولا کسب هويت جنسي در کودکان از حدود 2 سالگي شروع و تا 5 سالگي تکميل ميشود يعني کودک در سن 3-2 سالگي متوجه دختر بودن يا پسر بودن خود ميشود و در 5 سالگي ميفهمد که پسرها هميشه پسر ميمانند و در بزرگسالي به مرد تبديل ميشوند حتي اگر موهاي خود را بلند کنند يا لباس زنانه بپوشند و دختران نيز به همين منوال.
به همين دليل در مورد سن کمتر از 2 سالگي معمولا سختگيري خاصي نميشود. با اين وجود توصيه ميشود هنگام لباس پوشاندن يا حمام رفتن يا تعويض پوشک و کرم ماليدن، از تحريک بيش از حد آلت تناسلي کودک پرهيز شود زيرا به علت خوشايند بودن اين عمل، کودکان در اين سن شروع به خودارضايي ميکنند که پديدهاي شايع و طبيعي است و برخلاف خودارضايي بزرگسالان، فاقد تخيل و لذت جنسي است.
همچنين توصيه ميشود والدين در حضور کودک و بهخصوص در حمام بردن کودک، لباس زير بر تن داشته باشند. البته کودک در سن زير 2 سالگي به آغوش گرم و پستان مادر براي ايجاد وابستگي ايمن نياز دارد.
از 2 سالگي به بعد علاقه کودکان به مسائل جنسي شروع ميشود و سن 6-2 سالگي محدوده کنجکاوي شديد آنهاست. در اين سن کودکان با هم خالهبازي و دکتربازي ميکنند و لباس يکديگر را درميآورند و دنبال تفاوتهاي جسماني پسر و دختر هستند. اين بازيها به خودي خود لازم است و هيچ ايرادي ندارد اما نبايد کودک بزرگتر و بهخصوص نوجوانان، در اين بازيها دخالت داشته باشند.
والدين در صورت ديدن چنين صحنهاي نبايد ناگهان با ناراحتي بسيار حمله کنند و بازي را به هم بزنند بلکه با سياست و خلاقيت و به آرامي، نوع بازي را عوض و بچهها را تشويق به لباس پوشيدن کنند.
جواب دادن به سوالهاي کودکان در مورد مسائل جنسي بايد کوتاه، صريح و علمي باشد و فقط در صورت پرسيدن کودک، پاسخ داده شود و در حد سوال کودک، نه بيشتر و نه کمتر. «پاسخ به اين سوالات بايد بسيار عادي و معمولي و کنار دهها آموزش ديگر و در لابلاي آنها صورت گيرد تا کودک نيز بسيار عادي با آن برخورد کند و مجذوب نشود.
وقتي کودکي در مورد تفاوت آلتتناسلي خود با خواهر يا برادرش سوال ميکند، والدين تفاوت در نوع لباس، سن، مو، اسم، قد، جنس و آلتتناسلي را بسيار عادي بين همديگر مطرح ميکند.
با بالا رفتن سن در محدوده 4-3 سال بهتر است کودک با والد همجنس به حمام برود مگر در مواقع ضروري که والد غيرهمجنس بايد با لباس باشد. کودک در هيچ سني نبايد در تخت والدين بخوابد و در اولين فرصت ممکن (حدود 6 ماهگي) بايد اتاق خواب او هم جدا شود.
محبت کردن، ناز و نوازش و بوسيدن والدين در حضور کودک بدون مشکل است ولي بايد به شدت مواظب روابط جنسي خود در حضور کودک باشند. معمولا سن 12-6 سالگي، سن به خواب رفتن سوالات جنسي است. تا پيش از 6 سالگي کودکان هيچگونه تمايل و تخيل جنسياي ندارند بلکه سوالات بسياري در مورد نحوه درست شدن بچه و ميزان رابطه پدر و مادر و اينکه ما از کجا آمدهايم، ميپرسند که جواب تمام اين سوالات بايد دقيق،کوتاه، حسابشده و کاملا علمي متناسب با سن و رشد عقلاني بچه باشد و هرگز نبايد با جوابهاي غيرعلمي مانند «دعا کرديم خدا تو رو به ما داد» يا «از مغازه خريديم» يا «لکلک تو را آورده» کودک را سردرگم کرد.
در 12-6 سالگي کودکان به سمت همجنسان خود ميروند و به وضوح از غيرهمجنس دوري ميکنند. گروههاي دخترانه و پسرانه تشکيل ميشود و شعارهايي مانند «پسرها شيرن مثل شمشيرن» شروع ميشود.
در اين سنين خودارضايي کودکان بسيار کاهش مييابد و از لباس عوض کردن در حضور ديگران حتي والدين خودداري ميکنند و تنهايي حمام و دستشويي ميروند. با اين وجود باز هم رعايت نوع لباس پوشيدن از سوي والدين و رعايت روابط والدين با هم لازم است.
يکي از مهمترين مسائلي که بايد به کودکان در سن 6-3 سالگي آموزش داد، يادگيري مناطق خصوصي بدن است و اينکه هيچکس به جز والدين حق دست زدن يا نگاه کردن به اين نقاط بدن را ندارد و در صورتي که اين اتفاق بيفتد، بايد سريعا والدين را مطلع کنند.
البته نوع واکنش والدين در ايجاد دلگرمي و اطمينان در کودکان بسيار مهم است. اين آموزش در جلوگيري از سوءاستفاده جنسي از کودکان بسيار مهم است و والدين بايد تابوي آموزش مسائل جنسي به کودکان را بشکنند.
بعد از 12 سالگي، کودکان وارد سن نوجواني و شعلهور شدن مسائل جنسي ميشوند که البته اين بار با تمايل و تخيل جنسي و لذت همراه است. دختران پيش از پسران به بلوغ جنسي ميرسند و روابط دختران و پسران آغاز ميشود. اگر والدين آموزش مسائل جنسي را از کودکي به درستي انجام داده باشند، نوجوانان هم براي پرسشهاي بيشمار جنسي و روابط احتمالي خود به والدين مراجعه ميکنند.
با وجود محدوديتهايي که در تمام فرهنگها براي ميزان رابطه کودکان غيرهمجنس وجود دارد، اگر کودکان غيرهمجنس در دوران رشد خود و در موقعيتهاي مختلف تحت کنترل مانند برخي محيط هاي اجتماعي عمومي کنار هم باشند، باعث ميشود تا بسياري از نيازهاي آنها در دوران نوجواني و جواني با تفريحاتي غير از روابط جنسي، ارضا شود
اما در صورت محروم کردن بيش از حد آنها از بودن کنار يکديگر که حتي بيش از آموزههاي مذهبي و باورهاي عرفي و قوانين جامعه باشد، باعث ميشود نيازهاي جنسي بيش از پيش در معرض توجه قرار گيرد و نوجوانان و جوانان بيش از نياز در جستجوي روابط جنسي باشند. جواني که بيش از حد در فکر برقراري رابطه جنسي است،تمرکز خود را براي درس و تحصيل از دست ميدهد و عملا يک نيروي فعال جامعه هدر ميرود.
در صورت آگاهي نداشتن از روشهاي صحيح جلوگيري از بارداري و بهداشتي، متاسفانه شيوع بارداريهاي ناخواسته (و در ادامه سقطهاي غيرقانوني و عواقب اسفبار جسماني)،آمار ابتلا به ايدز و بيماريهاي مقاربتي افزايش مييابد.
به علت تابو بودن اين آموزشها در جامعه ما و ترس جوانان از انگ بيبند و باري و طرد شدن، نهتنها سعي در کسب اطلاعات ندارند بلکه در صورت بروز عواقب ناراحتکننده، درصدد کمک خواستن هم برنميآيند يا سراغ افراد ناآگاه ميروند. عواقب روانپزشکي مانند اضطراب، پرخاشگري، افسردگي و افت عملکرد در صورت به هم خوردن روابط و ناتواني در کنار آمدن با شکست در رابطه عاطفي ميان جوانان بسيار شايع است و متاسفانه به جاي مراجعه به مشاور و کمک گرفتن از افراد متخصص، به روشهاي مقابله با استرس ناکارآمد مانند الکل و موادمخدر روي ميآورند يا سعي ميکنند با برقراري روابط متعدد و بعضا خطرناک، شکستهاي قبلي را فراموش کنند. غافل از اينکه ممکن است اشتباه روي اشتباه، روزبهروز امکان جبران را سختتر کند.
بايد بپذيريم انسان هستيم و همه ممکن است اشتباه کنند. هيچوقت براي جبران اشتباه دير نيست و تنها عامل جلوگيري از تکرار اشتباه بزرگتر (گاهي اشتباه کردن اجتنابناپذير است) افزايش سطح آگاهي و آموزش دقيق موارد علمي بهداشت جنسي، افزايش ارتباط صميمانه با جوانان و جلوگيري از تخريب و تحقير آنها، در دسترس بودن وسايل جلوگيري از بارداري و بيماريهاي مقاربتي و شکستن تابوي سوال کردن در مورد مسائل جنسي از متخصصان مربوطه، اطمينان از سلامت همسر و تعهد هر دو طرف به يکديگر و نداشتن شرکاي جنسي متعدد و نامطمئن، مشاوره با روانپزشک و روانشناس براي کاهش آثار به هم خوردن رابطه عاطفي و عجله نکردن در شروع رابطه جديد در اين بين والدين، معلمان و مشاوران نقش بسيار مهمي در ايجاد رابطه دوستانه و آموزش علمي مسائل جنسي و بهداشت جنسي دارند.
دوران کبک بودن به پايان رسيده است و همه بايد تلاش کنند. جوانان امروز که والدين فردا هستند بايد آموزش صحيح مسائل جنسي را به کودکان خود بدهند و خودشان هم بدون خجالت و ترس از تحقير براي آموزش و رفع اشتباهات گذشته به مشاوران متخصص مراجعه کنند.
منبع:
گروه مشاوره و روانشناسی پرند
متاسفانه به محض نام بردن از مسائل جنسي، والدين و مسوولان ناگهاني موضعگيري ميکنند و نگران منحرف شدن کودکان معصوم خود هستند و مانند يک موضوع ممنوعه به آن مينگرند در حالي که اگر کودکان ما از سنين پايين و به درستي و به صورت علمي مسائل جنسي را آموزش ببينند، نهتنها از بدن خود مواظبت ميکنند بلکه در دوران نوجواني و بلوغ که عطش يادگيري مسائل جنسي زياد ميشود، سراغ افراد ناآگاه و بعضا مغرض نميروند و مشکلات خود را با پدر و مادر يا معلمان خود يا مشاوران در ميان ميگذارند و عملا از انحراف و سقوط در افراط و تفريط در امان ميمانند.
پس برخلاف نظر بسياري از والدين و مسوولان آموزش مسائل جنسي باعث تقويت رابطه صميمانه با کودکان، آموزش دقيق و علمي به آنها، محافظت از آنها در مقابل آسيبهاي جنسي و تقويت روابط عاطفي و جنسي آنها در آينده ميشود. از سوي ديگر مسائل جنسي به معناي روابط جنسي نيست بلکه مقولهاي بسيار گسترده است که روابط جنسي تنها جزو کوچکي از آن است.
مسائلي مانند حمام و دستشويي رفتن با والدين، ميزان رابطه با همجنسان و غيرهمجنسان، محل خواب، نوع لباس والدين و کودکان، حفاظت از بدن در مقابل تعرضات فيزيکي و جنسي، بازيهاي کودکانه و... محروم کردن کودکان از اين آموزشها باعث ميشود افراد در سنين بلوغ در نوعي عطش مصنوعي و اغراق شده نسبت به مسائل جنسي به سر ببرند و هر نوع رابطه و رفتاري را از پشت عينک رابطه جنسي ببينند و عملا با دست خود، کودک خود را ترغيب و تشويق به روابط جنسي کردهايم.
والدين و آموزگاران و مسوولان بايد بدانند کودکان براساس فطرت و سرشت خود در سنين مختلف به کسب اطلاع در مورد مسائل جنسي ميپردازند و والدين بايد خود را براي اين سوالات آماده کنند تا غافلگير نشوند و هميشه يک قدم از فرزندان خود جلوتر باشند.
در غير اين صورت معمولا يا واکنش خصمانه و همراه با تحقير و تحکم در انتظار کودک است يا دستپاچگي و خجالت والدين که در هر دو صورت، کودک بيشتر ترغيب به کسب اطلاع در مورد مسائل جنسي ميشود و آنچه در اين بين فدا ميشود، ارتباط دوستانه و صميمانه والدين و کودکان و اعتماد بين آنهاست.
معمولا کسب هويت جنسي در کودکان از حدود 2 سالگي شروع و تا 5 سالگي تکميل ميشود يعني کودک در سن 3-2 سالگي متوجه دختر بودن يا پسر بودن خود ميشود و در 5 سالگي ميفهمد که پسرها هميشه پسر ميمانند و در بزرگسالي به مرد تبديل ميشوند حتي اگر موهاي خود را بلند کنند يا لباس زنانه بپوشند و دختران نيز به همين منوال.
به همين دليل در مورد سن کمتر از 2 سالگي معمولا سختگيري خاصي نميشود. با اين وجود توصيه ميشود هنگام لباس پوشاندن يا حمام رفتن يا تعويض پوشک و کرم ماليدن، از تحريک بيش از حد آلت تناسلي کودک پرهيز شود زيرا به علت خوشايند بودن اين عمل، کودکان در اين سن شروع به خودارضايي ميکنند که پديدهاي شايع و طبيعي است و برخلاف خودارضايي بزرگسالان، فاقد تخيل و لذت جنسي است.
همچنين توصيه ميشود والدين در حضور کودک و بهخصوص در حمام بردن کودک، لباس زير بر تن داشته باشند. البته کودک در سن زير 2 سالگي به آغوش گرم و پستان مادر براي ايجاد وابستگي ايمن نياز دارد.
از 2 سالگي به بعد علاقه کودکان به مسائل جنسي شروع ميشود و سن 6-2 سالگي محدوده کنجکاوي شديد آنهاست. در اين سن کودکان با هم خالهبازي و دکتربازي ميکنند و لباس يکديگر را درميآورند و دنبال تفاوتهاي جسماني پسر و دختر هستند. اين بازيها به خودي خود لازم است و هيچ ايرادي ندارد اما نبايد کودک بزرگتر و بهخصوص نوجوانان، در اين بازيها دخالت داشته باشند.
والدين در صورت ديدن چنين صحنهاي نبايد ناگهان با ناراحتي بسيار حمله کنند و بازي را به هم بزنند بلکه با سياست و خلاقيت و به آرامي، نوع بازي را عوض و بچهها را تشويق به لباس پوشيدن کنند.
جواب دادن به سوالهاي کودکان در مورد مسائل جنسي بايد کوتاه، صريح و علمي باشد و فقط در صورت پرسيدن کودک، پاسخ داده شود و در حد سوال کودک، نه بيشتر و نه کمتر. «پاسخ به اين سوالات بايد بسيار عادي و معمولي و کنار دهها آموزش ديگر و در لابلاي آنها صورت گيرد تا کودک نيز بسيار عادي با آن برخورد کند و مجذوب نشود.
وقتي کودکي در مورد تفاوت آلتتناسلي خود با خواهر يا برادرش سوال ميکند، والدين تفاوت در نوع لباس، سن، مو، اسم، قد، جنس و آلتتناسلي را بسيار عادي بين همديگر مطرح ميکند.
با بالا رفتن سن در محدوده 4-3 سال بهتر است کودک با والد همجنس به حمام برود مگر در مواقع ضروري که والد غيرهمجنس بايد با لباس باشد. کودک در هيچ سني نبايد در تخت والدين بخوابد و در اولين فرصت ممکن (حدود 6 ماهگي) بايد اتاق خواب او هم جدا شود.
محبت کردن، ناز و نوازش و بوسيدن والدين در حضور کودک بدون مشکل است ولي بايد به شدت مواظب روابط جنسي خود در حضور کودک باشند. معمولا سن 12-6 سالگي، سن به خواب رفتن سوالات جنسي است. تا پيش از 6 سالگي کودکان هيچگونه تمايل و تخيل جنسياي ندارند بلکه سوالات بسياري در مورد نحوه درست شدن بچه و ميزان رابطه پدر و مادر و اينکه ما از کجا آمدهايم، ميپرسند که جواب تمام اين سوالات بايد دقيق،کوتاه، حسابشده و کاملا علمي متناسب با سن و رشد عقلاني بچه باشد و هرگز نبايد با جوابهاي غيرعلمي مانند «دعا کرديم خدا تو رو به ما داد» يا «از مغازه خريديم» يا «لکلک تو را آورده» کودک را سردرگم کرد.
در 12-6 سالگي کودکان به سمت همجنسان خود ميروند و به وضوح از غيرهمجنس دوري ميکنند. گروههاي دخترانه و پسرانه تشکيل ميشود و شعارهايي مانند «پسرها شيرن مثل شمشيرن» شروع ميشود.
در اين سنين خودارضايي کودکان بسيار کاهش مييابد و از لباس عوض کردن در حضور ديگران حتي والدين خودداري ميکنند و تنهايي حمام و دستشويي ميروند. با اين وجود باز هم رعايت نوع لباس پوشيدن از سوي والدين و رعايت روابط والدين با هم لازم است.
يکي از مهمترين مسائلي که بايد به کودکان در سن 6-3 سالگي آموزش داد، يادگيري مناطق خصوصي بدن است و اينکه هيچکس به جز والدين حق دست زدن يا نگاه کردن به اين نقاط بدن را ندارد و در صورتي که اين اتفاق بيفتد، بايد سريعا والدين را مطلع کنند.
البته نوع واکنش والدين در ايجاد دلگرمي و اطمينان در کودکان بسيار مهم است. اين آموزش در جلوگيري از سوءاستفاده جنسي از کودکان بسيار مهم است و والدين بايد تابوي آموزش مسائل جنسي به کودکان را بشکنند.
بعد از 12 سالگي، کودکان وارد سن نوجواني و شعلهور شدن مسائل جنسي ميشوند که البته اين بار با تمايل و تخيل جنسي و لذت همراه است. دختران پيش از پسران به بلوغ جنسي ميرسند و روابط دختران و پسران آغاز ميشود. اگر والدين آموزش مسائل جنسي را از کودکي به درستي انجام داده باشند، نوجوانان هم براي پرسشهاي بيشمار جنسي و روابط احتمالي خود به والدين مراجعه ميکنند.
با وجود محدوديتهايي که در تمام فرهنگها براي ميزان رابطه کودکان غيرهمجنس وجود دارد، اگر کودکان غيرهمجنس در دوران رشد خود و در موقعيتهاي مختلف تحت کنترل مانند برخي محيط هاي اجتماعي عمومي کنار هم باشند، باعث ميشود تا بسياري از نيازهاي آنها در دوران نوجواني و جواني با تفريحاتي غير از روابط جنسي، ارضا شود
اما در صورت محروم کردن بيش از حد آنها از بودن کنار يکديگر که حتي بيش از آموزههاي مذهبي و باورهاي عرفي و قوانين جامعه باشد، باعث ميشود نيازهاي جنسي بيش از پيش در معرض توجه قرار گيرد و نوجوانان و جوانان بيش از نياز در جستجوي روابط جنسي باشند. جواني که بيش از حد در فکر برقراري رابطه جنسي است،تمرکز خود را براي درس و تحصيل از دست ميدهد و عملا يک نيروي فعال جامعه هدر ميرود.
در صورت آگاهي نداشتن از روشهاي صحيح جلوگيري از بارداري و بهداشتي، متاسفانه شيوع بارداريهاي ناخواسته (و در ادامه سقطهاي غيرقانوني و عواقب اسفبار جسماني)،آمار ابتلا به ايدز و بيماريهاي مقاربتي افزايش مييابد.
به علت تابو بودن اين آموزشها در جامعه ما و ترس جوانان از انگ بيبند و باري و طرد شدن، نهتنها سعي در کسب اطلاعات ندارند بلکه در صورت بروز عواقب ناراحتکننده، درصدد کمک خواستن هم برنميآيند يا سراغ افراد ناآگاه ميروند. عواقب روانپزشکي مانند اضطراب، پرخاشگري، افسردگي و افت عملکرد در صورت به هم خوردن روابط و ناتواني در کنار آمدن با شکست در رابطه عاطفي ميان جوانان بسيار شايع است و متاسفانه به جاي مراجعه به مشاور و کمک گرفتن از افراد متخصص، به روشهاي مقابله با استرس ناکارآمد مانند الکل و موادمخدر روي ميآورند يا سعي ميکنند با برقراري روابط متعدد و بعضا خطرناک، شکستهاي قبلي را فراموش کنند. غافل از اينکه ممکن است اشتباه روي اشتباه، روزبهروز امکان جبران را سختتر کند.
بايد بپذيريم انسان هستيم و همه ممکن است اشتباه کنند. هيچوقت براي جبران اشتباه دير نيست و تنها عامل جلوگيري از تکرار اشتباه بزرگتر (گاهي اشتباه کردن اجتنابناپذير است) افزايش سطح آگاهي و آموزش دقيق موارد علمي بهداشت جنسي، افزايش ارتباط صميمانه با جوانان و جلوگيري از تخريب و تحقير آنها، در دسترس بودن وسايل جلوگيري از بارداري و بيماريهاي مقاربتي و شکستن تابوي سوال کردن در مورد مسائل جنسي از متخصصان مربوطه، اطمينان از سلامت همسر و تعهد هر دو طرف به يکديگر و نداشتن شرکاي جنسي متعدد و نامطمئن، مشاوره با روانپزشک و روانشناس براي کاهش آثار به هم خوردن رابطه عاطفي و عجله نکردن در شروع رابطه جديد در اين بين والدين، معلمان و مشاوران نقش بسيار مهمي در ايجاد رابطه دوستانه و آموزش علمي مسائل جنسي و بهداشت جنسي دارند.
دوران کبک بودن به پايان رسيده است و همه بايد تلاش کنند. جوانان امروز که والدين فردا هستند بايد آموزش صحيح مسائل جنسي را به کودکان خود بدهند و خودشان هم بدون خجالت و ترس از تحقير براي آموزش و رفع اشتباهات گذشته به مشاوران متخصص مراجعه کنند.
منبع:
گروه مشاوره و روانشناسی پرند