معمار حانیه
4th October 2013, 11:40 PM
سلام این دکلمه به این زبان در اینجا قرار دادم امیدوارم جاش درست باشه
ترآنه ی آزآدی همانند دیگر ترآنه های سآمی یوسـف بسیار زیبا و مضـمون بسیار قشنگی دارد ، این ترآنه از آلبـوم اُمت مَن میباشد ، درد بسیاری از مسلمانانی است که در غَـرب زندگی می کنند و به خاطر حجاب و عفتشان مورد توهیـن قرار می گیرند ، سآمی یوسـف در این ترآنه قصد تسـلی دادن به این خواهران محجبه مسلمان را دارد ، و روسری و حجاب را نه بعنوان یک حفاظ بلکه به عنوان آزادی و مایه افتخار زن معرفی کرده اَست
WHat g0ês thr0ugh y0ur m!nd
در ذهن تو چه می گذرد؟
As y0u sit therê l00king at mê
وقتی آنجا نشستهای و به من مینگری
Wêll I can têll fr0m y0ur l00ks
من از نگاهت میتوانم بخوانم
That y0u th!nk I’m s0 0pprêssêd
که تصور تو این است که من خیلی تحت فشار هستم!
But I d0n’t ñêêd f0r y0u t0 libêrate mê
اما من از تو نمیخواهم تا مرا آزاد کنی
My hêad is n0t barê
سر من بِرهنـه نیست
And y0u can’t sêê my c0vêred ha!r
و تو نمیتوانی موهای پوشیده مرا ببینی
S0 y0u sit thêre and y0u starê
برای همین تو آنجا مینشینی و خیره نگاهم میکنی
And y0u judgê mê with y0ur glarê
و درباره من به روشنی قضاوت میکنی!
Y0u’re surê I’m in dêspair
تو مطمئنی که من ناراحتم
But arê y0u n0t awarê
اما تو آگاه نیستی
Undêr this scarf that I wêar
در این تکه روسری که بر سر من است
I havê fêelings, and I d0 carê
من احساس و عاطفه دارم
S0 d0n’t y0u sêe
پس آیا تو نمیبینی؟
That I’m trulÿ freê
که من به راستی آزادم
This piêce 0f scarf 0n mê
این تکه روسری بر سرم را
I wêar s0 pr0udlÿ
با غرور میپوشم
T0 prêserve mÿ dignitÿ...
تا از شأن خودم محافظت کنم
Mÿ m0dêsty
عفت ام
Mÿ intêgritÿ
کمالاتم
S0 d0n’t judgê mê
پس قضاوت نکن
0pên y0ur eyês and sêe
چشمانت را باز کن و ببین
"Whÿ can’t y0u jusT accêpt mê?” shê saÿs
چرا نمیتوانی فقط خود من را بپذیری؟
"Whÿ can’t I jusT bê mê?” shê saÿs
چرا من نمیتوانم فقط خودم باشم؟
Time and Time Äga!n
بارها و بارها
Y0u spêak 0f dêm0cracÿ
تو از دموکراسی صحبت میکنی
Yêt y0u r0b mê 0f my libertÿ
اما تو آزآدی مرا میدزدی!
All I wanT is equêlitÿ
همه آنچه من میخواهم برآبری است
Whÿ can’t y0u just lêt mê bê frêe
چرا نمیتوانی فقط به من اجازه دهی که آزاد باشم؟
F0r ÿ0u I s!ng this s0ng
من این سرود را برای تو سرودم
Mÿ s!ster, maÿ y0u alwaÿs bê str0ng
خواهرم! همیشه محکم باش!
Fr0m y0u I’ve lêarnt s0 Much
من از تو درسهای بسیاری آموختهام
H0w y0u suffêr s0 Much
چه رنجهای بسیاری که دیدی
Yêt y0u f0rgivê th0se wh0 lAugH At y0u
بیا و آن کسانی را که به تو خندیدند را ببخش!
Y0u Walk w!th n0 fêar
تو بدون هرآس قدم میزنی
Thr0ugh thê InsUlTs y0u hêar
از میان ناسزاهایی که میشنوی!
Y0ur w!sh s0 sincêrê
مخلصانه آرزو کن
That thêy’d undêrstand y0u
تا آنها تو را بفهمند
But bef0rê y0u walk awaÿ
اما قبل از آن که بروی
This timê y0u tUrn and saÿ:
این بار برگرد و بگو!
But d0n’t y0u sêe
آیا نمیتوانی ببینی
That I’m trUly frêe
که من به راستی آزادم?
This piêce 0f scarf 0n mê
این تکه روسری بر سرم را
I wêar s0 pr0udly
با غرور میپوشم
T0 prêservê my dignitÿ...
تا از شأن خودم محافظت کنم
My m0destÿ
عفت ام
My intêgrity
کمالاتم
S0 lêt mê bê
پس به من اجازه بده
Shê saÿs w!th a sm!le
او با خندهای میگوید
I’m the 0nê wh0’s frêe
من تنها کسی هستم که آزادمhttp://www.mihanblog.com/public/public/rte/images_new/smiles/36.gif
ترآنه ی آزآدی همانند دیگر ترآنه های سآمی یوسـف بسیار زیبا و مضـمون بسیار قشنگی دارد ، این ترآنه از آلبـوم اُمت مَن میباشد ، درد بسیاری از مسلمانانی است که در غَـرب زندگی می کنند و به خاطر حجاب و عفتشان مورد توهیـن قرار می گیرند ، سآمی یوسـف در این ترآنه قصد تسـلی دادن به این خواهران محجبه مسلمان را دارد ، و روسری و حجاب را نه بعنوان یک حفاظ بلکه به عنوان آزادی و مایه افتخار زن معرفی کرده اَست
WHat g0ês thr0ugh y0ur m!nd
در ذهن تو چه می گذرد؟
As y0u sit therê l00king at mê
وقتی آنجا نشستهای و به من مینگری
Wêll I can têll fr0m y0ur l00ks
من از نگاهت میتوانم بخوانم
That y0u th!nk I’m s0 0pprêssêd
که تصور تو این است که من خیلی تحت فشار هستم!
But I d0n’t ñêêd f0r y0u t0 libêrate mê
اما من از تو نمیخواهم تا مرا آزاد کنی
My hêad is n0t barê
سر من بِرهنـه نیست
And y0u can’t sêê my c0vêred ha!r
و تو نمیتوانی موهای پوشیده مرا ببینی
S0 y0u sit thêre and y0u starê
برای همین تو آنجا مینشینی و خیره نگاهم میکنی
And y0u judgê mê with y0ur glarê
و درباره من به روشنی قضاوت میکنی!
Y0u’re surê I’m in dêspair
تو مطمئنی که من ناراحتم
But arê y0u n0t awarê
اما تو آگاه نیستی
Undêr this scarf that I wêar
در این تکه روسری که بر سر من است
I havê fêelings, and I d0 carê
من احساس و عاطفه دارم
S0 d0n’t y0u sêe
پس آیا تو نمیبینی؟
That I’m trulÿ freê
که من به راستی آزادم
This piêce 0f scarf 0n mê
این تکه روسری بر سرم را
I wêar s0 pr0udlÿ
با غرور میپوشم
T0 prêserve mÿ dignitÿ...
تا از شأن خودم محافظت کنم
Mÿ m0dêsty
عفت ام
Mÿ intêgritÿ
کمالاتم
S0 d0n’t judgê mê
پس قضاوت نکن
0pên y0ur eyês and sêe
چشمانت را باز کن و ببین
"Whÿ can’t y0u jusT accêpt mê?” shê saÿs
چرا نمیتوانی فقط خود من را بپذیری؟
"Whÿ can’t I jusT bê mê?” shê saÿs
چرا من نمیتوانم فقط خودم باشم؟
Time and Time Äga!n
بارها و بارها
Y0u spêak 0f dêm0cracÿ
تو از دموکراسی صحبت میکنی
Yêt y0u r0b mê 0f my libertÿ
اما تو آزآدی مرا میدزدی!
All I wanT is equêlitÿ
همه آنچه من میخواهم برآبری است
Whÿ can’t y0u just lêt mê bê frêe
چرا نمیتوانی فقط به من اجازه دهی که آزاد باشم؟
F0r ÿ0u I s!ng this s0ng
من این سرود را برای تو سرودم
Mÿ s!ster, maÿ y0u alwaÿs bê str0ng
خواهرم! همیشه محکم باش!
Fr0m y0u I’ve lêarnt s0 Much
من از تو درسهای بسیاری آموختهام
H0w y0u suffêr s0 Much
چه رنجهای بسیاری که دیدی
Yêt y0u f0rgivê th0se wh0 lAugH At y0u
بیا و آن کسانی را که به تو خندیدند را ببخش!
Y0u Walk w!th n0 fêar
تو بدون هرآس قدم میزنی
Thr0ugh thê InsUlTs y0u hêar
از میان ناسزاهایی که میشنوی!
Y0ur w!sh s0 sincêrê
مخلصانه آرزو کن
That thêy’d undêrstand y0u
تا آنها تو را بفهمند
But bef0rê y0u walk awaÿ
اما قبل از آن که بروی
This timê y0u tUrn and saÿ:
این بار برگرد و بگو!
But d0n’t y0u sêe
آیا نمیتوانی ببینی
That I’m trUly frêe
که من به راستی آزادم?
This piêce 0f scarf 0n mê
این تکه روسری بر سرم را
I wêar s0 pr0udly
با غرور میپوشم
T0 prêservê my dignitÿ...
تا از شأن خودم محافظت کنم
My m0destÿ
عفت ام
My intêgrity
کمالاتم
S0 lêt mê bê
پس به من اجازه بده
Shê saÿs w!th a sm!le
او با خندهای میگوید
I’m the 0nê wh0’s frêe
من تنها کسی هستم که آزادمhttp://www.mihanblog.com/public/public/rte/images_new/smiles/36.gif