PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله اشک...



سیدپویا
4th October 2013, 01:18 PM
عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است.

عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت.


عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم.. سرش را بالا آورد، دید شانه های امام(ره) دارد می

لرزد..امام(ره) گریه اش گرفته بود..


فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:

چهارتا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم…

http://www.uc-njavan.ir/images/91y7gax7g8nyaqfdjmsk.jpg

رفقا یه زمانی یه آدمایی بودن که گفتن ما همه زندگیمونو میدیم که اشک اماممونو نبینیم و تا آخر هم پای حرفشون

وایسادن.

ما چه کار کردیم برای اماممون؟؟؟

به خدا یه بار دیگه کسی بخواد ندای این عمار آقامونو در بیاره خودش میدونه ...


روز همه ی جوونا و همه ی جوون مردا، به خصوص اون جوونای جوون مردی که رفتن تا بمونیمم مبارک.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد