AvAstiN
10th June 2009, 04:54 AM
http://secondphoenix.persiangig.com/image/Blog/Calm.jpg
در اقيانوس زندگي تمام مدت تقلا ميكنيم، با وقايع ميجنگيم، در برابر بداقباليها ستيز ميكنيم. افسوس كه خود را به آبها نميسپاريم. اراده و خواست خداوند را نميپذيريم. پذيرفتن خواست و مشيت الهي يعني دانستن اين كه ما هيچ چيزي نيستيم، او يگانه انجامدهنده است و بنابراين در تمام رويدادهاي زندگي خير و خوبي ما نهفته است. هر چه بيشتر اين باور را پرورش دهيم و به آن تكيه كنيم، آسوده خاطرتر خواهيم بود و به تدريج مفهوم با آرامش به سر بردن در حضور خداوند را فراخواهيم گرفت.
چند پيشنهاد براي آرامش يافتن در حضور خداوند:
1ـ هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشويد به قطعهاي از متون مقدس بينديشيد و آن را چند بار براي خود تكرار كنيد. هر روز گهگاه خود را از كار و زندگي جدا سازيد و چند دقيقه آن قطعه را تكرار كنيد. بدين ترتيب تجسم كنيد كه اين قطعهي مقدس در وجودتان نفوذ ميكند و بر قدرت جسماني، ذهني و روحي شما ميافزايد. اين قطعه براي من بسيار مفيد بوده است: "خداوندا! خواست تو تحقق خواهد پذيرفت. تو بهتر ميداني كه چه چيزي براي هر يك از ما خوب است. اعمال تو سراسر رحمت است. خداوندا! تو نيرو و تكيهگاه و حامي من هستي. آرامش من در اراده و خواست تو نهفته است."
2ـ هنگام رويارويي با مشكلات و مصايب دستپاچه نشويد بلكه قلب خود را نزد "او" فرابريد و "او" را همچون مادري پرعطوفت و خود را كودكي بدانيد كه در آغوش "او" نشسته است.
3ـ تمامي افكار منفي، شهوت، نفرت و حرص را از خود بزداييد. اينها نفسانيات پست شما را بيدار ميكنند و به هيجاني منجر ميشود كه اجازه نميدهد در آرامش خداوند به سر بريم. اين آرامش به تدريج عميق ميشود و تجربهاش چنان مسرتي ميبخشد كه وصف آن در كلام ممكن نيست. خاموشي و آرامش تا هنگامي كه كاملا در خداوند جذب شويم و با ارادهي الهي "او" يكي شويم ادامه مييابد و اين براي انسان، پرنده، حيوانات و همهي مخلوقات او كمال مطلوب است. اين در واقع هدف سفر زندگي است و با يك پرش نميتوان به آن رسيد. در اين راه، مراحل بيشماري وجود دارد. هر مرحله، خوب و لازم است. وقتي كه درس يك مرحله را ياد ميگيريم براي مرحلهي بعدي آماده ميشويم. هر يك از ما بياندازه براي خداوند عزيز هستيم. او ما را در راهي كه برايمان بهترين است راهنمايي ميكند. هر تجربهاي كه او بر ما نازل ميكند، خواه خوشايند يا دردناك، به منظور اغناي هستي دروني ماست و نبايد از آن اجتناب ورزيم. ميبايست آنها را موهبتهايي از جانب او بدانيم كه آرامش ما در "او"ست.
برگرفته از "براي آن به سوي تو ميآيم"، جي پي وسواني، نشر دايره، چاپ 24، 1385، ص71ـ 68
در اقيانوس زندگي تمام مدت تقلا ميكنيم، با وقايع ميجنگيم، در برابر بداقباليها ستيز ميكنيم. افسوس كه خود را به آبها نميسپاريم. اراده و خواست خداوند را نميپذيريم. پذيرفتن خواست و مشيت الهي يعني دانستن اين كه ما هيچ چيزي نيستيم، او يگانه انجامدهنده است و بنابراين در تمام رويدادهاي زندگي خير و خوبي ما نهفته است. هر چه بيشتر اين باور را پرورش دهيم و به آن تكيه كنيم، آسوده خاطرتر خواهيم بود و به تدريج مفهوم با آرامش به سر بردن در حضور خداوند را فراخواهيم گرفت.
چند پيشنهاد براي آرامش يافتن در حضور خداوند:
1ـ هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشويد به قطعهاي از متون مقدس بينديشيد و آن را چند بار براي خود تكرار كنيد. هر روز گهگاه خود را از كار و زندگي جدا سازيد و چند دقيقه آن قطعه را تكرار كنيد. بدين ترتيب تجسم كنيد كه اين قطعهي مقدس در وجودتان نفوذ ميكند و بر قدرت جسماني، ذهني و روحي شما ميافزايد. اين قطعه براي من بسيار مفيد بوده است: "خداوندا! خواست تو تحقق خواهد پذيرفت. تو بهتر ميداني كه چه چيزي براي هر يك از ما خوب است. اعمال تو سراسر رحمت است. خداوندا! تو نيرو و تكيهگاه و حامي من هستي. آرامش من در اراده و خواست تو نهفته است."
2ـ هنگام رويارويي با مشكلات و مصايب دستپاچه نشويد بلكه قلب خود را نزد "او" فرابريد و "او" را همچون مادري پرعطوفت و خود را كودكي بدانيد كه در آغوش "او" نشسته است.
3ـ تمامي افكار منفي، شهوت، نفرت و حرص را از خود بزداييد. اينها نفسانيات پست شما را بيدار ميكنند و به هيجاني منجر ميشود كه اجازه نميدهد در آرامش خداوند به سر بريم. اين آرامش به تدريج عميق ميشود و تجربهاش چنان مسرتي ميبخشد كه وصف آن در كلام ممكن نيست. خاموشي و آرامش تا هنگامي كه كاملا در خداوند جذب شويم و با ارادهي الهي "او" يكي شويم ادامه مييابد و اين براي انسان، پرنده، حيوانات و همهي مخلوقات او كمال مطلوب است. اين در واقع هدف سفر زندگي است و با يك پرش نميتوان به آن رسيد. در اين راه، مراحل بيشماري وجود دارد. هر مرحله، خوب و لازم است. وقتي كه درس يك مرحله را ياد ميگيريم براي مرحلهي بعدي آماده ميشويم. هر يك از ما بياندازه براي خداوند عزيز هستيم. او ما را در راهي كه برايمان بهترين است راهنمايي ميكند. هر تجربهاي كه او بر ما نازل ميكند، خواه خوشايند يا دردناك، به منظور اغناي هستي دروني ماست و نبايد از آن اجتناب ورزيم. ميبايست آنها را موهبتهايي از جانب او بدانيم كه آرامش ما در "او"ست.
برگرفته از "براي آن به سوي تو ميآيم"، جي پي وسواني، نشر دايره، چاپ 24، 1385، ص71ـ 68