Almas Parsi
24th September 2013, 07:54 PM
آریستوکراسی
منظور از نخبه سالاری یا آریستوکراسی (به انگلیسی: Aristocracy) نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است.
این گروه معمولاً امتیازات موروثی دارند و از نظر فرمانروایی شایسته ترین همه، قلمداد می شوند. معنی اصلی اصطلاح این است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است.
پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که بر اساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعه ی معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را بندرت به کار گرفته اند.
ارسطو میان اشراف سالاری و نخبه سالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود:
انتخاب بر اساس ثروت، اشراف سالاری (الیگارشی=oligarchi) است؛ انتخاب بر اساس شایستگی،نخبه سالاری (آریستوکراسی=aristocratie).
همچنین ارسطو بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبه سالاری است، همان گونه که ثروت معرف اشراف سالاری و آزادی معرف مردم سالاری است.
با این وجود در بسیاری موارد کلمه ی نخبه سالاری با اشراف سالاری مترادف فرض می شود.
در عرف، حکومتی را «نخبه سالار» می خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقه ی ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقه ای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد.
این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده می شود و جای خود را به دیکتاتوری های اشراف سالارانه سپرده است.
آریستوکراسی (نخبه سالاری) از ریشه ی یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت، یا حکومت بهین کسان آمده است.
http://1doost.com/Files/Pictures/1392/06/31/1379878427.jpg
از زمان قدیم آریستو کرات ها در میان مردم دارای امتیازات ویژه ای مخصوصا در مسافرت و حمل و نقل بوده اند، در قرن 17 و 18 میلادی در اروپا آریستوکرات ها جزو معدود کسانی بودند که در کالسکه ی اشرافی که توسط چندین اسب، حمل می شد، سفر می کردند.
در حالی که عموم مردم یا رعیت نه تنها مجبور به جابجایی با پای پیاده بودند، بلکه باید هنگام عبور کالسکه ی یک آریستوکرات از جاده کنار می رفتند.
http://1doost.com/Files/Pictures/1392/06/31/1379877969.jpg
همچنین از آن زمان آریستوکرات ها دسترسی راحت تری به امتیازات تجاری و عناصر و فلزات ارزشمند دارند.
اینک در مباحث اجتماعی لفظ آریستوکرات به معنای عام، قشر فوقانی صاحب امتیاز و دارای نفوذ از یک طبقه یا گروه های اجتماعی که از حقوق و امتیازات ویژه ای برخوردارند، به کار می رود.
عبارت «آریستو کراسی کارگری » اصطلاحا در باره ی آن قشری از کارگران در کشور های سرمایه داری به کار می رود که از سودهای بسیار کلان انحصاری، سهمی می برند و از توده کارگران جدا هستند و محصول نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی سرمایه داری می باشد.
منابع:
ویکی پدیا
وبلاگ آقای مصطفی سروری
سایت 1پزشک.
منبع : یک دوست دات کام (http://1doost.com/Post-14063.htm)
به قلم : امنه ایرانی (http://1doost.com/Post-Supplier-ameneh.htm)
منظور از نخبه سالاری یا آریستوکراسی (به انگلیسی: Aristocracy) نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است.
این گروه معمولاً امتیازات موروثی دارند و از نظر فرمانروایی شایسته ترین همه، قلمداد می شوند. معنی اصلی اصطلاح این است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است.
پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که بر اساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعه ی معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را بندرت به کار گرفته اند.
ارسطو میان اشراف سالاری و نخبه سالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود:
انتخاب بر اساس ثروت، اشراف سالاری (الیگارشی=oligarchi) است؛ انتخاب بر اساس شایستگی،نخبه سالاری (آریستوکراسی=aristocratie).
همچنین ارسطو بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبه سالاری است، همان گونه که ثروت معرف اشراف سالاری و آزادی معرف مردم سالاری است.
با این وجود در بسیاری موارد کلمه ی نخبه سالاری با اشراف سالاری مترادف فرض می شود.
در عرف، حکومتی را «نخبه سالار» می خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقه ی ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقه ای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد.
این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده می شود و جای خود را به دیکتاتوری های اشراف سالارانه سپرده است.
آریستوکراسی (نخبه سالاری) از ریشه ی یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت، یا حکومت بهین کسان آمده است.
http://1doost.com/Files/Pictures/1392/06/31/1379878427.jpg
از زمان قدیم آریستو کرات ها در میان مردم دارای امتیازات ویژه ای مخصوصا در مسافرت و حمل و نقل بوده اند، در قرن 17 و 18 میلادی در اروپا آریستوکرات ها جزو معدود کسانی بودند که در کالسکه ی اشرافی که توسط چندین اسب، حمل می شد، سفر می کردند.
در حالی که عموم مردم یا رعیت نه تنها مجبور به جابجایی با پای پیاده بودند، بلکه باید هنگام عبور کالسکه ی یک آریستوکرات از جاده کنار می رفتند.
http://1doost.com/Files/Pictures/1392/06/31/1379877969.jpg
همچنین از آن زمان آریستوکرات ها دسترسی راحت تری به امتیازات تجاری و عناصر و فلزات ارزشمند دارند.
اینک در مباحث اجتماعی لفظ آریستوکرات به معنای عام، قشر فوقانی صاحب امتیاز و دارای نفوذ از یک طبقه یا گروه های اجتماعی که از حقوق و امتیازات ویژه ای برخوردارند، به کار می رود.
عبارت «آریستو کراسی کارگری » اصطلاحا در باره ی آن قشری از کارگران در کشور های سرمایه داری به کار می رود که از سودهای بسیار کلان انحصاری، سهمی می برند و از توده کارگران جدا هستند و محصول نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی سرمایه داری می باشد.
منابع:
ویکی پدیا
وبلاگ آقای مصطفی سروری
سایت 1پزشک.
منبع : یک دوست دات کام (http://1doost.com/Post-14063.htm)
به قلم : امنه ایرانی (http://1doost.com/Post-Supplier-ameneh.htm)