! (l- l l \-/ \/\/
15th September 2013, 11:04 PM
آقایی برازنده نامی چون رضاست،
مهربان است و رئوف،
بلند نظر است و صبور،
راضی است و رضا به رضای حق.
یا امام رضا
دریاب دردی را که بندهاش توان درمانش را ندارد ...
دعا و تکثیر این مطلب از ما
شفا دهندش شمای دوست
http://upload7.ir/images/49886388304010832119.jpg
نگاه نگران مادر و چشمهای پر از دلهره پدر حکایت از دردی کهنه دارد. صورتهای رنگ پریده و خسته این دو نفر نشان میدهد بیخوابی و چشم انتظاری، جزئی جدایی ناپذیر از زندگی فقیرانه آنهاست؛ زندگی که با دردها و گریهها و اشکهای دختر پنج ساله آنها رنگ غم و اندوه به خود گرفته است. زخمهای کهنه معصومه دختری که به واقع معصوم است، سکانسهایی نه چندان دلچسب از فیلم زندگی خانواده قاسم بریسم را رقم زده است که بی شک تنها تصور آن و نه دیدنش برای خیلی از مردم سخت و غیرقابل تحمل باشد.
http://upload7.ir/images/72110401142712974949.jpg
دیدن دختری که هر روز رشد میکند و قد میکشد اما با زجری کشنده، دختری که بازی کردن و خندیدن را مثل خیلی از دخترکان روستای دوسلق شهرستان شوش دوست دارد ولی توان آن را ندارد، شاید زجرآورترین صحنههای زندگی را برای مادری تشکیل میدهد که دوست دارد دخترش همانند سایر هم سن و سالانش بخندد، بازی کند و حرفهای شیرین و با نمک بر زبان جاری کند.
حکایت این گزارش، زندگی غم انگیز معصومه بریسم دختری شش ساله از شهرستان شوش است که با یک بیماری ناشناخته و از همان دوران نوزادی دست و پنجه نرم میکند به گونهای که هم اکنون بدن این دختر همیشه خونی و زخمی است.
http://upload7.ir/images/75211893087736983538.jpg
در حالیکه برای خیلی از ما تنها یک زخم کوچک، آه از نهادمان بلند میکند، معصومه پنج سال از زندگی کودکانه خود را در حالی پشت سرگذاشته که پوست بدنش خود به خود همیشه در حال جدا شدن بوده و این وضع یک زندگی کابوسوار را برای معصومه رقم زده و خنده را از لبان وی گرفته است.
http://upload7.ir/images/70713033292207458547.jpg
مادرش که نشان میدهد سختی روزگاری که با این دختر پنج ساله پشت سرگذاشته، ضربات عمیقی به چهرهاش وارد کرده است در توصیف وضع معصومه می گوید:
دخترم دوست دارد بدون لباس باشد زیرا لباسها بعد از چند ساعت به تنش میچسبند و باعث درد شدید وی میشوند و بعد از مدتی جدا کردن آنها از بدنش مثل کندن پوست یک انسان از بدنش عذابآور میشود.
http://upload7.ir/images/50448615105121592687.jpg
پدرش قاسم که نگاه کردن به صورتش میتواند تلخکامی ایامی که با زخمها و گریههای دخترش بر او گذشته را تداعی کند، یک روز کار میکند و چند روز بیکار است که در سالهای اخیر حتی در تامین مخارج اولیه زندگی خود و خانوادهاش نیز مانده چه برسد به این که بتواند هزینههای سرسام آور درمان دخترش را تامین کند.
http://upload7.ir/images/85011120528673422207.jpg
وی می گوید، خیلی سخته ببینی دخترت و پاره تنت جلوی چشمانت از زخمیهایی که خود به خود روی بندش ظاهر میشود، زجه بزند ولی نتوانی برایش کاری بکنی. ببینی مادرش شب و روز دعا میکند ولی کاری از دستمان برنیاید. زندگی ما با قحطی لبخند و خنده مواجه شده است.
http://upload7.ir/images/47765669898706262977.jpg
وی ادامه می دهد، تاکنون به پزشکان فراوانی مراجعه کردهایم که گفتهاند بیماری دخترم ناشناخته است. حتی یک بار معصومه را به تهران نیز بردهایم که گفتهاند این بیماری لاعلاج است. راستش را بخواهید وضع زندگی ما به گونهای نیست که بتوانیم این مخارج سرسام آور را تامین کنیم به همین دلیل اکنون امیدمان به خداست که به دخترمان یک زندگی عادی ببخشد و خنده را بر لبان مادرش بنشاند.
http://upload7.ir/images/58825187298703236282.jpg
پدر معصومه عنوان میکند، برخی مردم میگویند که پزشکان متخصصی در تهران هستند که توانایی درمان دخترم را دارند ولی دست ما به آنها نمیرسد چون توانایی این کار را نداریم و این ناتوانی، عذاب و ناراحتی من را بیشتر میکند.
http://upload7.ir/images/85747375830558705038.jpg
قاسم این را هم میگوید که همین حالا هم شرمنده زن و بچهام هستم زیرا هرچه دارم برای درمان معصومه فروختهام و دیگر جایی برای درآمدزایی نیست.
http://upload7.ir/images/07146069195561976897.jpg
وقتی میخواهم با معصومه صحبت کنم تا بتوانم ناراحتیش را بیشتر درک کنم، فقط یک چیز را از او میشنوم. گریه، گریه و گریه و در نهایت دیدن چشمانی پر از اشک...
http://upload7.ir/images/72672999469382621027.jpg
فرماندار شوش هم در این خصوص می گوید:
از وضع آنها اطلاع داریم چند بار به آنها کمک شده ولی امکان درمان برای آنها میسر نشده است به هر حال این بیماری ظاهرا به گونهای است که از بین 4.5 میلیون نفر، یک فرد به آن مبتلا میشود آن هم به گونهای که پوست بدن فرد بدون دخالت عاملی، از بدن جدا میشود.
http://upload7.ir/images/75699877323280548611.jpg
عبدالرضا سعیدینیا در خصوص زندگی خانواده معصومه میگوید، زندگی سختی دارند و در روستایی به نام دوسلق زندگی می کنند که 70 کیلومتر با شوش فاصله دارد. فکر میکنم حتی رفت و آمد در این شهر نیز هزینهای هنگفت را به خانواده قاسم بریسم تحمیل میکند.
http://upload7.ir/images/41203488425926147756.jpg
وقتی عکاس به پدر و مادرش میگوید که قصد دارد از بدنش عکس بگیرد و باید پیراهنش را بالا بزنیم مادرش با گریه میگوید، نمیشه. لباس به بدنش چسبیده است. اما اصرار ما باعث میشود مادر برخلاف میل باطنی دست به چنین کاری بزند تا با صحنههایی دردآور مواجه شویم. مادر میگوید هر وقت میخواهم لباسهایش را از بدنش جدا کنم، معصومه تا حد مرگ، درد میکشد و گریه میکند.
معصومه را در حال زجه زدن در حین ملاقات پدر و مادرش با استاندار خوزستان برای اولین بار دیدم. همه افرادی که در آنجا بودند تحت تاثیر بیماری دخترک قرار گرفته بودند و من با خود فکر میکنم که این درد و رنجی که معصومه بابت این زخمهای بی درمان تحمل میکند ممکن برای بچههای هر کدام از ما رخ دهد. پس به شکرانه سلامتی فرزندانمان که میتوانیم با دیدن لبخندشان، تا اوج خوشبختی پرواز کنیم و با دیدن دویدنشان گل از گلمان بشکفد باید امثال معصومه بریسم را دریابیم.
بر همین اساس شماره کارت 6273533100563938 نزد بانک تجارت به نام قاسم بریسم برای کمک به این دختر اعلام میشود. هم چنین هموطنان برای دریافت اطلاعات بیشتر از وضع این دختر شش/7 ساله می توانند با شماره 09163344202 به نام علی نواصر نیز تماس بگیرند.
مهربان است و رئوف،
بلند نظر است و صبور،
راضی است و رضا به رضای حق.
یا امام رضا
دریاب دردی را که بندهاش توان درمانش را ندارد ...
دعا و تکثیر این مطلب از ما
شفا دهندش شمای دوست
http://upload7.ir/images/49886388304010832119.jpg
نگاه نگران مادر و چشمهای پر از دلهره پدر حکایت از دردی کهنه دارد. صورتهای رنگ پریده و خسته این دو نفر نشان میدهد بیخوابی و چشم انتظاری، جزئی جدایی ناپذیر از زندگی فقیرانه آنهاست؛ زندگی که با دردها و گریهها و اشکهای دختر پنج ساله آنها رنگ غم و اندوه به خود گرفته است. زخمهای کهنه معصومه دختری که به واقع معصوم است، سکانسهایی نه چندان دلچسب از فیلم زندگی خانواده قاسم بریسم را رقم زده است که بی شک تنها تصور آن و نه دیدنش برای خیلی از مردم سخت و غیرقابل تحمل باشد.
http://upload7.ir/images/72110401142712974949.jpg
دیدن دختری که هر روز رشد میکند و قد میکشد اما با زجری کشنده، دختری که بازی کردن و خندیدن را مثل خیلی از دخترکان روستای دوسلق شهرستان شوش دوست دارد ولی توان آن را ندارد، شاید زجرآورترین صحنههای زندگی را برای مادری تشکیل میدهد که دوست دارد دخترش همانند سایر هم سن و سالانش بخندد، بازی کند و حرفهای شیرین و با نمک بر زبان جاری کند.
حکایت این گزارش، زندگی غم انگیز معصومه بریسم دختری شش ساله از شهرستان شوش است که با یک بیماری ناشناخته و از همان دوران نوزادی دست و پنجه نرم میکند به گونهای که هم اکنون بدن این دختر همیشه خونی و زخمی است.
http://upload7.ir/images/75211893087736983538.jpg
در حالیکه برای خیلی از ما تنها یک زخم کوچک، آه از نهادمان بلند میکند، معصومه پنج سال از زندگی کودکانه خود را در حالی پشت سرگذاشته که پوست بدنش خود به خود همیشه در حال جدا شدن بوده و این وضع یک زندگی کابوسوار را برای معصومه رقم زده و خنده را از لبان وی گرفته است.
http://upload7.ir/images/70713033292207458547.jpg
مادرش که نشان میدهد سختی روزگاری که با این دختر پنج ساله پشت سرگذاشته، ضربات عمیقی به چهرهاش وارد کرده است در توصیف وضع معصومه می گوید:
دخترم دوست دارد بدون لباس باشد زیرا لباسها بعد از چند ساعت به تنش میچسبند و باعث درد شدید وی میشوند و بعد از مدتی جدا کردن آنها از بدنش مثل کندن پوست یک انسان از بدنش عذابآور میشود.
http://upload7.ir/images/50448615105121592687.jpg
پدرش قاسم که نگاه کردن به صورتش میتواند تلخکامی ایامی که با زخمها و گریههای دخترش بر او گذشته را تداعی کند، یک روز کار میکند و چند روز بیکار است که در سالهای اخیر حتی در تامین مخارج اولیه زندگی خود و خانوادهاش نیز مانده چه برسد به این که بتواند هزینههای سرسام آور درمان دخترش را تامین کند.
http://upload7.ir/images/85011120528673422207.jpg
وی می گوید، خیلی سخته ببینی دخترت و پاره تنت جلوی چشمانت از زخمیهایی که خود به خود روی بندش ظاهر میشود، زجه بزند ولی نتوانی برایش کاری بکنی. ببینی مادرش شب و روز دعا میکند ولی کاری از دستمان برنیاید. زندگی ما با قحطی لبخند و خنده مواجه شده است.
http://upload7.ir/images/47765669898706262977.jpg
وی ادامه می دهد، تاکنون به پزشکان فراوانی مراجعه کردهایم که گفتهاند بیماری دخترم ناشناخته است. حتی یک بار معصومه را به تهران نیز بردهایم که گفتهاند این بیماری لاعلاج است. راستش را بخواهید وضع زندگی ما به گونهای نیست که بتوانیم این مخارج سرسام آور را تامین کنیم به همین دلیل اکنون امیدمان به خداست که به دخترمان یک زندگی عادی ببخشد و خنده را بر لبان مادرش بنشاند.
http://upload7.ir/images/58825187298703236282.jpg
پدر معصومه عنوان میکند، برخی مردم میگویند که پزشکان متخصصی در تهران هستند که توانایی درمان دخترم را دارند ولی دست ما به آنها نمیرسد چون توانایی این کار را نداریم و این ناتوانی، عذاب و ناراحتی من را بیشتر میکند.
http://upload7.ir/images/85747375830558705038.jpg
قاسم این را هم میگوید که همین حالا هم شرمنده زن و بچهام هستم زیرا هرچه دارم برای درمان معصومه فروختهام و دیگر جایی برای درآمدزایی نیست.
http://upload7.ir/images/07146069195561976897.jpg
وقتی میخواهم با معصومه صحبت کنم تا بتوانم ناراحتیش را بیشتر درک کنم، فقط یک چیز را از او میشنوم. گریه، گریه و گریه و در نهایت دیدن چشمانی پر از اشک...
http://upload7.ir/images/72672999469382621027.jpg
فرماندار شوش هم در این خصوص می گوید:
از وضع آنها اطلاع داریم چند بار به آنها کمک شده ولی امکان درمان برای آنها میسر نشده است به هر حال این بیماری ظاهرا به گونهای است که از بین 4.5 میلیون نفر، یک فرد به آن مبتلا میشود آن هم به گونهای که پوست بدن فرد بدون دخالت عاملی، از بدن جدا میشود.
http://upload7.ir/images/75699877323280548611.jpg
عبدالرضا سعیدینیا در خصوص زندگی خانواده معصومه میگوید، زندگی سختی دارند و در روستایی به نام دوسلق زندگی می کنند که 70 کیلومتر با شوش فاصله دارد. فکر میکنم حتی رفت و آمد در این شهر نیز هزینهای هنگفت را به خانواده قاسم بریسم تحمیل میکند.
http://upload7.ir/images/41203488425926147756.jpg
وقتی عکاس به پدر و مادرش میگوید که قصد دارد از بدنش عکس بگیرد و باید پیراهنش را بالا بزنیم مادرش با گریه میگوید، نمیشه. لباس به بدنش چسبیده است. اما اصرار ما باعث میشود مادر برخلاف میل باطنی دست به چنین کاری بزند تا با صحنههایی دردآور مواجه شویم. مادر میگوید هر وقت میخواهم لباسهایش را از بدنش جدا کنم، معصومه تا حد مرگ، درد میکشد و گریه میکند.
معصومه را در حال زجه زدن در حین ملاقات پدر و مادرش با استاندار خوزستان برای اولین بار دیدم. همه افرادی که در آنجا بودند تحت تاثیر بیماری دخترک قرار گرفته بودند و من با خود فکر میکنم که این درد و رنجی که معصومه بابت این زخمهای بی درمان تحمل میکند ممکن برای بچههای هر کدام از ما رخ دهد. پس به شکرانه سلامتی فرزندانمان که میتوانیم با دیدن لبخندشان، تا اوج خوشبختی پرواز کنیم و با دیدن دویدنشان گل از گلمان بشکفد باید امثال معصومه بریسم را دریابیم.
بر همین اساس شماره کارت 6273533100563938 نزد بانک تجارت به نام قاسم بریسم برای کمک به این دختر اعلام میشود. هم چنین هموطنان برای دریافت اطلاعات بیشتر از وضع این دختر شش/7 ساله می توانند با شماره 09163344202 به نام علی نواصر نیز تماس بگیرند.