Majid_GC
5th September 2013, 09:32 PM
شهرهای بزرگی چون تبريز ، قزوين و اصفهان ، از جمله مراكز قدرت سياسي مذهبي پادشاهان صفوي بودند . از اين رو پادشاهان صفوي در راه احياي مذهب تشيع در كلان شهرهايي همچون : تبريز ، قزوين ، كاشان ، مشهد و اصفهان كوشيدند . فراخواني علماي شيعي و گسترش اماكن مذهبي ، جزء سياستهاي مذهبي پادشاهان صفوي بود .
اصفهان جزء شهرهايي بود كه پادشاهان صفوي ، توجه ويژه اي به آن داشتند . آثاري از زمان سلطنت اسماعيل اول و تهماسب اول ، هنوز در اين شهر به يادگار مانده است . فقط انتخاب شاه عباس در برگزيدن اصفهان به عنوان پايتخت ، اين شهر را در مَثل : «اصفهان نصف جهان» جاي داد . راجر سيوري دربارة اصفهان و انتخاب شاه عباس اول ، اين گونه نظر مي دهد : «البته اصفهان شهري قديم الاحداث است ، اما عظمت آن از سال 8 ـ 1597 م . / 1006 هـ . ق . آغاز مي شود كه شاه عباس پايتخت امپراتوري صفويه را از قزوين به آنجا منتقل كرد . اصفهان در مركز طبيعي جغرافيايي امپراتوري صفويه قرار داشت ، كه آن زمان از گرجستان تا افغانستان كشيده شده بود . شاه عباس اول با انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت جديدش ، بلافاصله اجراي عمليات عليه ازبكان در مرز شمال شرق را آسانتر كرد . و در عين حال ، اطمينان خود را به اينكه آن قسمت از مرز سرانجام امن خواهد شد ، نشان داد . به علاوه ، موقعيت مركزيتر اصفهان وي را قادر ساخت بر امور خليج فارس كنترل بيشتري اعمال كند ؛ كه با توجه به افزايش بسيار زياد بازرگاني و فعاليتهاي ديپلماتيك در آن ناحيه طي سلطنت وي ، مسئلة مهمي محسوب مي شد»[سيوري ، ايران عصر صفوي ، 152] .
به هر حال ، پادشاهان سلسلة صفوي با برقراري شيعة اثنا عشري در ايران و ادعاهايي كه درباره سيد بودنشان مي كردند ، چاره اي جز رسيدگي به اماكن مذهبي نداشتند . آنان مساجد و مدارس مذهبي متعددي ، بر پا كردند . ميدان نقش جهان اصفهان ، مساجدي عظيم از آن دوران را در خود جا داده است . بعضي از اين آثار به نام ائمه و بزرگان دين خوانده مي شد ؛ همچون : مسجد علي و مسجد شيخ لطف الله در اصفهان ، و مسجد و مدرسه علوم ديني ميرزا علي اكبر در اردبيل .
معماري دوره صفوي
معماري عهد صفوي ـ با ويژگيهاي خاص خودش ـ ، دنباله رو معماري قرون گذشته بود . به عبارتي ، «معماري مذهبي ايران در سدة شانزدهم/ دهم و هفدهم/ يازدهم ، همچنان تحت تأثير قواعد و اصول ساختمانهاي بزرگ به يك پلان مركزي ، و اصول و قواعد مساجد و مدارس با چهار ايوان قرار داشت . فن ساختمان سازي دورة صفوية از اين زاوية ديد ، به يك «تركيب واقعي ايراني» دست يافت . و قواعد و اصول ساختمان سازي سرزمين هاي شرق تيموري (خراسان و ماوراء النهر) را با اصولي كه از «سنت غرب» ـ مثلاً از اصفهان مايه گرفته بود ـ كلاً هماهنگ ساخت . سنت غرب ايران ؛ يعني پلان مساجد چهار ايواني ، تا زماني كه يكي از معماران شيرازي ، مسجد گوهرشاد مشهد را در زمان سلطنت شاهرخ بسازد ، در خراسان ناشناخته بود . ولي در غرب ايران ، ايوان را فقط نوعي اتاق ورودي به شبستان گنبددار مي دانستند»[اسكارچيا ، هنر صفوي ، زند ، قاجار ، 6] .
معماران صفوي به ساختمان و عملكرد ايواني با تناسبي ويژه ، اهميت مي دادند . مسجد ذوالفقار نيز ايوان دارد . اين مسجد ، از آثار مذهبي بازماندة عصر شاه تهماسب صفوي است . «يكي از مشخصه هايي كه معماران دورة صفوي را الهام مي بخشيد ـ معماراني كه شديداً متمايل به نوع معماري شرق ايران بودند ـ تأكيد بر كاركرد ساختماني ايوان بود و ضمناً ، تناسبات آن توسعه يافته و اهميت پيدا كرده بود ؛ چون باريك شدن تدريجي آن در بخش فوقاني ، بر عموديت آن تأكيد مي ورزيد . ايوان در واقع در خراسان ، گنبد را كاملاً تحت الشعاع خود قرار داده بود . اين سبك محلي در زمان صفويان تا قرن هفدهم/ يازدهم ، آن هم در موارد متمايز باقي ماند . نمونه هاي آن ، ايوان مقبرة شيخ قطب الدين حيدر در تربت حيدريه ـ به وسيلة شاه صفي ... سفارش داده شد ـ و مخصوصاً مصلاي مشهد ( 77 ـ 1676م/ 1088 ـ 1087 هـ . ق ) در زمان سلطنت شاه سليمان است ، كه طراح آن حاجي شجاع گرچه اصفهاني بود ، ولي هدف او ، فقط ايجاد ايواني بوده تا از نظر ارتفاع و عمق بسيار تأثير گذار باشد»[اسكارچيا ، هنر صفوي ، زند ، قاجار ، 18] .
يكي ديگر از مشخصات هنر معماري دوران صفويه ، اهميت به تزيينات در بنا بود . تمام آثار معماري به جاي مانده ، از تزيينات در بنا بد . تمام آثار معماري به جاي مانده ، از تزيينات خاص آن دوره حكايت مي كند .
كتيبه نگاري ، يكي ديگر از مشخصات هنري آن دوران است .
علی ملایی
منبع (http://gtarikh.blogfa.com/post-12.aspx)
اصفهان جزء شهرهايي بود كه پادشاهان صفوي ، توجه ويژه اي به آن داشتند . آثاري از زمان سلطنت اسماعيل اول و تهماسب اول ، هنوز در اين شهر به يادگار مانده است . فقط انتخاب شاه عباس در برگزيدن اصفهان به عنوان پايتخت ، اين شهر را در مَثل : «اصفهان نصف جهان» جاي داد . راجر سيوري دربارة اصفهان و انتخاب شاه عباس اول ، اين گونه نظر مي دهد : «البته اصفهان شهري قديم الاحداث است ، اما عظمت آن از سال 8 ـ 1597 م . / 1006 هـ . ق . آغاز مي شود كه شاه عباس پايتخت امپراتوري صفويه را از قزوين به آنجا منتقل كرد . اصفهان در مركز طبيعي جغرافيايي امپراتوري صفويه قرار داشت ، كه آن زمان از گرجستان تا افغانستان كشيده شده بود . شاه عباس اول با انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت جديدش ، بلافاصله اجراي عمليات عليه ازبكان در مرز شمال شرق را آسانتر كرد . و در عين حال ، اطمينان خود را به اينكه آن قسمت از مرز سرانجام امن خواهد شد ، نشان داد . به علاوه ، موقعيت مركزيتر اصفهان وي را قادر ساخت بر امور خليج فارس كنترل بيشتري اعمال كند ؛ كه با توجه به افزايش بسيار زياد بازرگاني و فعاليتهاي ديپلماتيك در آن ناحيه طي سلطنت وي ، مسئلة مهمي محسوب مي شد»[سيوري ، ايران عصر صفوي ، 152] .
به هر حال ، پادشاهان سلسلة صفوي با برقراري شيعة اثنا عشري در ايران و ادعاهايي كه درباره سيد بودنشان مي كردند ، چاره اي جز رسيدگي به اماكن مذهبي نداشتند . آنان مساجد و مدارس مذهبي متعددي ، بر پا كردند . ميدان نقش جهان اصفهان ، مساجدي عظيم از آن دوران را در خود جا داده است . بعضي از اين آثار به نام ائمه و بزرگان دين خوانده مي شد ؛ همچون : مسجد علي و مسجد شيخ لطف الله در اصفهان ، و مسجد و مدرسه علوم ديني ميرزا علي اكبر در اردبيل .
معماري دوره صفوي
معماري عهد صفوي ـ با ويژگيهاي خاص خودش ـ ، دنباله رو معماري قرون گذشته بود . به عبارتي ، «معماري مذهبي ايران در سدة شانزدهم/ دهم و هفدهم/ يازدهم ، همچنان تحت تأثير قواعد و اصول ساختمانهاي بزرگ به يك پلان مركزي ، و اصول و قواعد مساجد و مدارس با چهار ايوان قرار داشت . فن ساختمان سازي دورة صفوية از اين زاوية ديد ، به يك «تركيب واقعي ايراني» دست يافت . و قواعد و اصول ساختمان سازي سرزمين هاي شرق تيموري (خراسان و ماوراء النهر) را با اصولي كه از «سنت غرب» ـ مثلاً از اصفهان مايه گرفته بود ـ كلاً هماهنگ ساخت . سنت غرب ايران ؛ يعني پلان مساجد چهار ايواني ، تا زماني كه يكي از معماران شيرازي ، مسجد گوهرشاد مشهد را در زمان سلطنت شاهرخ بسازد ، در خراسان ناشناخته بود . ولي در غرب ايران ، ايوان را فقط نوعي اتاق ورودي به شبستان گنبددار مي دانستند»[اسكارچيا ، هنر صفوي ، زند ، قاجار ، 6] .
معماران صفوي به ساختمان و عملكرد ايواني با تناسبي ويژه ، اهميت مي دادند . مسجد ذوالفقار نيز ايوان دارد . اين مسجد ، از آثار مذهبي بازماندة عصر شاه تهماسب صفوي است . «يكي از مشخصه هايي كه معماران دورة صفوي را الهام مي بخشيد ـ معماراني كه شديداً متمايل به نوع معماري شرق ايران بودند ـ تأكيد بر كاركرد ساختماني ايوان بود و ضمناً ، تناسبات آن توسعه يافته و اهميت پيدا كرده بود ؛ چون باريك شدن تدريجي آن در بخش فوقاني ، بر عموديت آن تأكيد مي ورزيد . ايوان در واقع در خراسان ، گنبد را كاملاً تحت الشعاع خود قرار داده بود . اين سبك محلي در زمان صفويان تا قرن هفدهم/ يازدهم ، آن هم در موارد متمايز باقي ماند . نمونه هاي آن ، ايوان مقبرة شيخ قطب الدين حيدر در تربت حيدريه ـ به وسيلة شاه صفي ... سفارش داده شد ـ و مخصوصاً مصلاي مشهد ( 77 ـ 1676م/ 1088 ـ 1087 هـ . ق ) در زمان سلطنت شاه سليمان است ، كه طراح آن حاجي شجاع گرچه اصفهاني بود ، ولي هدف او ، فقط ايجاد ايواني بوده تا از نظر ارتفاع و عمق بسيار تأثير گذار باشد»[اسكارچيا ، هنر صفوي ، زند ، قاجار ، 18] .
يكي ديگر از مشخصات هنر معماري دوران صفويه ، اهميت به تزيينات در بنا بود . تمام آثار معماري به جاي مانده ، از تزيينات در بنا بد . تمام آثار معماري به جاي مانده ، از تزيينات خاص آن دوره حكايت مي كند .
كتيبه نگاري ، يكي ديگر از مشخصات هنري آن دوران است .
علی ملایی
منبع (http://gtarikh.blogfa.com/post-12.aspx)