zoh_reh
5th September 2013, 08:37 AM
بهترین رنگ در نگاه قرآن
بهترین رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدا را به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد.
همهى رنگها پاك مىشوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى یعنى اخلاص و ایمان است.
http://img1.tebyan.net/big/1392/06/2062325470122121369151446512925472141194.gif
صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ (بقره ـ 138)
این است نگارگرى الهى و كیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانیم.
به دنبال دعوتى كه در آیات سابق از عموم پیروان ادیان، دائر به تبعیت از برنامههاى همه انبیاء شده بود، در آیه مورد بحث، به همه آنها فرمان مىدهد كه " تنها رنگ خدایى را بپذیرید" (كه همان رنگ ایمان و توحید خالص است)
در واقع قرآن فرمان مىدهد همه رنگ هاى نژادى و قبیلگى و سایر رنگ هاى تفرقهانداز را از میان بردارند و همگى به رنگ الهى در آیند.
انسان در زندگى خویش باید رنگى را بپذیرد، امّا در میان همه رنگها، رنگ خدایى بهتر است.
ناگفته پیداست كه تا رنگ نژاد و قبیله و هوس ها را كنار نگذاریم، رنگ وحدت و برادرى و تسلیم امر خدا بودن را نخواهیم گرفت.
همهى رنگها به مرور زمان كم رنگ و بىرنگ مىشود امّا رنگ خدایى همیشگى و پایدار است.
«كُلُّ شَیْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» ( قصص، 88) و چه رنگى بهتر از رنگ خدا كه او را عبادت و بندگى مىكنیم.
بگذریم كه یهود، كودكان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدینوسیله به او رنگ مذهبى مىدهند ، یا در جایی مفسران نوشتهاند كه در میان مسیحیان معمول بود كه فرزندان خود را "غسل تعمید" مىدادند، گاه ادویه مخصوص زرد رنگى به آب اضافه مىكردند و مىگفتند: این غسل مخصوصاً با این رنگ خاص باعث تطهیر نوزاد از گناه ذاتى كه از آدم به ارث برده است مىشود.
قرآن بر این منطق بى اساس، خط بطلان مىكشد و مىگوید: بهتر این است كه به جاى رنگ ظاهر و رنگ هاى خرافاتى و تفرقهانداز، رنگ حقیقت و خدایى را بپذیرید تا روح و جانتان از هر آلودگى پاك گردد.
بهترین رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدا را به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد.
همهى رنگها پاك مىشوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى یعنى اخلاص و ایمان است.
اگر مردم رنگ خدایى بپذیرند یعنى رنگ وحدت و عظمت و پاكى و پرهیزكارى ، رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى ، رنگ توحید و اخلاص، مىتوانند در پرتو آن به همه نزاع ها و كشمكش ها كه "هر گاه بى رنگى اسیر رنگ شود" به وجود مىآید، از میان بردارند، و ریشههاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند. در حقیقت این همان بى رنگى و حذف همه رنگها است.
در واقع انسانى كه با جهان بینى توحیدى زندگى مىكند و تنها خداوند را مۆثر در عالم وجود مىداند و تمام قدرت هاى غیر خدایى را نفى مىكند، زندگى او رنگ شاد خدایى دارد .
او با آرامش و اطمینان و به دور از هر گونه اضطراب و نگرانى و دلهره زندگى مىكند ، عزت نفس دارد و شخصیت خود را باور كرده است و هرگز در مقابل زورمداران سر خم نمىكند و رنگ خدایى در تمام شئون زندگى او آشكار است.
در احادیث متعددى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده كه مقصود از: "صِبْغَةَ اللَّهِ" آئین پاك اسلام است. (نور الثقلین جلد 1 صفحه 132)
و در حدیث دیگری آمده است: شخصى در دیوار خانه خود سوراخى ایجاد مىكرد، امام صادق علیه السلام پرسید: چرا اینكار را انجام مىدهى؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بیرون رود. امام فرمود: مىتوانى این منظور را داشته باشى كه روزنهى ورود روشنایى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. یعنى اگر بناست در دیوار روزنهاى ایجاد شود، چرا تنها براى بیرون كردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ (آیة اللَّه جوادى، تفسیر موضوعى، ج 5، ص 132) بله مىتوان به هر كارى، رنگ خدایى داد.
راه خدا یكى است. اگر رنگ خدایى نباشد، رنگهاى دیگر، انسان را گیج و متحیّر مىكند و همرنگ شدن با جماعتى كه اكثر آنها دچار انحرافند ، خود مایه رسوایى و خوارى در قیامت است.
پیامهای آیه:
1ـ ایمان به خدا، پیامبران، كتابهاى آسمانى و تسلیم خدا بودن، صبغه و رنگ خدایى است. در آیات قبل فرمود: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ»، در این آیه مىفرماید: «صِبْغَةَ اللَّهِ»
2ـ برترین و زیباترین رنگها، صبغه و رنگ الهى است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»
3ـ باید تنها بنده خدا بود، نه بندهى دیگران. «وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»
تبیان
بهترین رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدا را به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد.
همهى رنگها پاك مىشوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى یعنى اخلاص و ایمان است.
http://img1.tebyan.net/big/1392/06/2062325470122121369151446512925472141194.gif
صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ (بقره ـ 138)
این است نگارگرى الهى و كیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانیم.
به دنبال دعوتى كه در آیات سابق از عموم پیروان ادیان، دائر به تبعیت از برنامههاى همه انبیاء شده بود، در آیه مورد بحث، به همه آنها فرمان مىدهد كه " تنها رنگ خدایى را بپذیرید" (كه همان رنگ ایمان و توحید خالص است)
در واقع قرآن فرمان مىدهد همه رنگ هاى نژادى و قبیلگى و سایر رنگ هاى تفرقهانداز را از میان بردارند و همگى به رنگ الهى در آیند.
انسان در زندگى خویش باید رنگى را بپذیرد، امّا در میان همه رنگها، رنگ خدایى بهتر است.
ناگفته پیداست كه تا رنگ نژاد و قبیله و هوس ها را كنار نگذاریم، رنگ وحدت و برادرى و تسلیم امر خدا بودن را نخواهیم گرفت.
همهى رنگها به مرور زمان كم رنگ و بىرنگ مىشود امّا رنگ خدایى همیشگى و پایدار است.
«كُلُّ شَیْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» ( قصص، 88) و چه رنگى بهتر از رنگ خدا كه او را عبادت و بندگى مىكنیم.
بگذریم كه یهود، كودكان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدینوسیله به او رنگ مذهبى مىدهند ، یا در جایی مفسران نوشتهاند كه در میان مسیحیان معمول بود كه فرزندان خود را "غسل تعمید" مىدادند، گاه ادویه مخصوص زرد رنگى به آب اضافه مىكردند و مىگفتند: این غسل مخصوصاً با این رنگ خاص باعث تطهیر نوزاد از گناه ذاتى كه از آدم به ارث برده است مىشود.
قرآن بر این منطق بى اساس، خط بطلان مىكشد و مىگوید: بهتر این است كه به جاى رنگ ظاهر و رنگ هاى خرافاتى و تفرقهانداز، رنگ حقیقت و خدایى را بپذیرید تا روح و جانتان از هر آلودگى پاك گردد.
بهترین رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدا را به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد.
همهى رنگها پاك مىشوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى یعنى اخلاص و ایمان است.
اگر مردم رنگ خدایى بپذیرند یعنى رنگ وحدت و عظمت و پاكى و پرهیزكارى ، رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى ، رنگ توحید و اخلاص، مىتوانند در پرتو آن به همه نزاع ها و كشمكش ها كه "هر گاه بى رنگى اسیر رنگ شود" به وجود مىآید، از میان بردارند، و ریشههاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند. در حقیقت این همان بى رنگى و حذف همه رنگها است.
در واقع انسانى كه با جهان بینى توحیدى زندگى مىكند و تنها خداوند را مۆثر در عالم وجود مىداند و تمام قدرت هاى غیر خدایى را نفى مىكند، زندگى او رنگ شاد خدایى دارد .
او با آرامش و اطمینان و به دور از هر گونه اضطراب و نگرانى و دلهره زندگى مىكند ، عزت نفس دارد و شخصیت خود را باور كرده است و هرگز در مقابل زورمداران سر خم نمىكند و رنگ خدایى در تمام شئون زندگى او آشكار است.
در احادیث متعددى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده كه مقصود از: "صِبْغَةَ اللَّهِ" آئین پاك اسلام است. (نور الثقلین جلد 1 صفحه 132)
و در حدیث دیگری آمده است: شخصى در دیوار خانه خود سوراخى ایجاد مىكرد، امام صادق علیه السلام پرسید: چرا اینكار را انجام مىدهى؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بیرون رود. امام فرمود: مىتوانى این منظور را داشته باشى كه روزنهى ورود روشنایى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. یعنى اگر بناست در دیوار روزنهاى ایجاد شود، چرا تنها براى بیرون كردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ (آیة اللَّه جوادى، تفسیر موضوعى، ج 5، ص 132) بله مىتوان به هر كارى، رنگ خدایى داد.
راه خدا یكى است. اگر رنگ خدایى نباشد، رنگهاى دیگر، انسان را گیج و متحیّر مىكند و همرنگ شدن با جماعتى كه اكثر آنها دچار انحرافند ، خود مایه رسوایى و خوارى در قیامت است.
پیامهای آیه:
1ـ ایمان به خدا، پیامبران، كتابهاى آسمانى و تسلیم خدا بودن، صبغه و رنگ خدایى است. در آیات قبل فرمود: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ»، در این آیه مىفرماید: «صِبْغَةَ اللَّهِ»
2ـ برترین و زیباترین رنگها، صبغه و رنگ الهى است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»
3ـ باید تنها بنده خدا بود، نه بندهى دیگران. «وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»
تبیان