محمد نظری گندشمین
15th August 2013, 01:38 AM
مهارت موفقیتفراگیری هر مهارتی به دو عامل نیازمند است : اول استاد یا آموزنده و دوم تمرین و تکرارآموختن موسیقی ، نقاشی ، رانندگی ، زبان و یا هر مهارتی دیگری نیاز به شخص یا منبعی دارد که آن را به ما آموزش دهد و سپس تمرین و تکرار زیاد که به عهده خود ماست
نکته ظریف در آموختن هر مهارت که گاهی از چشم ما دور می ماند ناخودآگاه شدن مهارت در وجود ماست مثل رانندگی که پس از مدتی راندن آگاهانه و با دقت زیاد ، رانندگی در ما ناخودآگاه می شود و بدون اینکه مجبور به دقت کردن در حرکات خود باشیم به راحتی ماشین را هدایت خواهیم کرد
در مورد آموختن هر زبان جدیدی نیز همین قاعده برقرار است . باید آنقدر تکرار و تمرین کنیم تا زبان در ما ناخودآگاه شود و بدون فکر کردن و تلاش برای ساختن جمله در ذهن ، بتوانیم به راحتی صحبت کنیم .موفقیت یا شاد زیستن در زندگی نیز هر دو مهارت هایی هستند که نیاز به آموزگار و نیاز به تمرین و تکرار بسیار دارند و زمانی می توانیم خود را فردی موفق یا خوشبخت بدانیم که ناخودآگاه ما آنرا باور کرده باشد و برای باور موفقیت و خوشبختی نیاز به تلاش آگاهانه ی ذهن نباشد و تنها تلاش ما تلاش فیزیکی برای رسیدن و هدف باشد
نکته ظریف در آموختن هر مهارت که گاهی از چشم ما دور می ماند ناخودآگاه شدن مهارت در وجود ماست مثل رانندگی که پس از مدتی راندن آگاهانه و با دقت زیاد ، رانندگی در ما ناخودآگاه می شود و بدون اینکه مجبور به دقت کردن در حرکات خود باشیم به راحتی ماشین را هدایت خواهیم کرد
در مورد آموختن هر زبان جدیدی نیز همین قاعده برقرار است . باید آنقدر تکرار و تمرین کنیم تا زبان در ما ناخودآگاه شود و بدون فکر کردن و تلاش برای ساختن جمله در ذهن ، بتوانیم به راحتی صحبت کنیم .موفقیت یا شاد زیستن در زندگی نیز هر دو مهارت هایی هستند که نیاز به آموزگار و نیاز به تمرین و تکرار بسیار دارند و زمانی می توانیم خود را فردی موفق یا خوشبخت بدانیم که ناخودآگاه ما آنرا باور کرده باشد و برای باور موفقیت و خوشبختی نیاز به تلاش آگاهانه ی ذهن نباشد و تنها تلاش ما تلاش فیزیکی برای رسیدن و هدف باشد