zina_a
11th August 2013, 01:23 PM
کرامات نورانی
هلا ، روز و شب فانی چشم تو
دلم شد چراغانی چشم تو
به مهمان شراب عطش می دهد
شگفت است مهمانی چشم تو
بنا را بر اصل خماری نهاد
ز روز ازل بانی چشم تو
پر از مثنوی های رندانه است
شب شعر عرفانی چشم تو
تویی قطب روحانی جان من
منم سالک فانی چشم تو
دلم نیمه شب ها قدم می زند
در آفاق بارانی چشم تو
شفا می دهد آشکارا به دل
اشارت پنهانی چشم تو
هلا توشه راه دریا دلان
مفاهیم طوفانی چشم تو
مرا جذب آیین آیینه کرد
کرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو
سیدحسن حسینی
************************************************** ***
- - - به روز رسانی شده - - -
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید
آن چه از هجران تو بر جان ناشادم رسید
از گناه اولین بر حضرت آدم رسید
گوشهگیری کردم از آوازهای رنگرنگ
زخمهها بر ساز دل از دست بیدادم رسید
قصه شیرین عشقم رفت از خاطر ولی
کوهی از اندوه و ناکامی به فرهادم رسید
مثل شمعی محتضر آماج تاریکی شدم
تیر آخر بر جگر از چلة بادم رسید
شب خرابم کرد اما چشمهای روشنت
باردیگر هم به داد ظلمتآبادم رسید
سرخوشم با این همه زیرا که میراث جنون
نسل اندر نسل از آباء و اجدادم رسیدم
هیچ کس داد من از فریاد جانفرسا نداد
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید
سیدحسن حسینی
*************************************************
هلا ، روز و شب فانی چشم تو
دلم شد چراغانی چشم تو
به مهمان شراب عطش می دهد
شگفت است مهمانی چشم تو
بنا را بر اصل خماری نهاد
ز روز ازل بانی چشم تو
پر از مثنوی های رندانه است
شب شعر عرفانی چشم تو
تویی قطب روحانی جان من
منم سالک فانی چشم تو
دلم نیمه شب ها قدم می زند
در آفاق بارانی چشم تو
شفا می دهد آشکارا به دل
اشارت پنهانی چشم تو
هلا توشه راه دریا دلان
مفاهیم طوفانی چشم تو
مرا جذب آیین آیینه کرد
کرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو
سیدحسن حسینی
************************************************** ***
- - - به روز رسانی شده - - -
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید
آن چه از هجران تو بر جان ناشادم رسید
از گناه اولین بر حضرت آدم رسید
گوشهگیری کردم از آوازهای رنگرنگ
زخمهها بر ساز دل از دست بیدادم رسید
قصه شیرین عشقم رفت از خاطر ولی
کوهی از اندوه و ناکامی به فرهادم رسید
مثل شمعی محتضر آماج تاریکی شدم
تیر آخر بر جگر از چلة بادم رسید
شب خرابم کرد اما چشمهای روشنت
باردیگر هم به داد ظلمتآبادم رسید
سرخوشم با این همه زیرا که میراث جنون
نسل اندر نسل از آباء و اجدادم رسیدم
هیچ کس داد من از فریاد جانفرسا نداد
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید
سیدحسن حسینی
*************************************************