توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث علت پشیمانی افراد از انتخاب های خود
نارون1
2nd August 2013, 01:55 PM
موضوع بحث : علت پشیمانی افراد از انتخاب های خود
باسلام خدمت تمامی کاربران
تمامی افراد با احساسات خود آشنایی دارند ، یعنی به طور کلی می دانند که چه زمانی و چه چیزهایی آنها را شاد و یا غمگین می سازد .و همین باعث می شود که در
انتخاب ها و انجام اعمال به احساسات خود توجه کنند و از عواقب بعضی امور هراسان شوند .
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که :
اگر مردم در پیش بینی چگونگی احساس خود در آینده تا این اندازه خوب عمل می کنند ، پس چرا بسیاری از آنها در نهایت از انتخاب های نامناسب خود پشیمان می شوند ؟
**توجـــه :
این مطلب در شماره بعدی مجله علمی " رویش ذهن " به طور کامل توضیح داده خواهد شد ، ولی مایلیم نظر شما دوستان عزیز را در این خصوص بدانیم .
باتشکر از همراهی شما دوستان عزیز ...... منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم [golrooz]
م.محسن
2nd August 2013, 02:30 PM
ممنون از کاربر گرامی نارون1 بابت این راه اندازی این بحث
اتکای تنها به احساسات در تصمیم گیری ها مثل رابطه میزان هیزم ذخیره شده برای یک شب و یک شب سرد میمونه
وقتی یه شخص یه میزان محدودی هیزم برای گرم کردن خودش تو یه شب سرد داره
اگه خیلی رو احساسات اتکا بشه و آتش اینقدر زیاد بشه هم طرف رو می سوزونه و هم هیزم ها زود تموم میشه
اگه اصلاً رو احساسات اتکا نشه و آتش کم سو نگه داشته بشه نه طرف رو گرم می کنه و در نهایت هیزم اضافه میاد
اگه اصولی رو احساسات اتکا بشه و آتش متعادل نگه داشته بشه هم گرم می کنه و هم هیزم ها مصرف میشه
احساسات یه امر زودگذر یا میان گذره که تنها استارتی است برای شروع کار و به مرور زمان کم کم از شدت اولیه اش کاسته میشه و اتکای تنها به احساسات، ندامت رو ممکنه در پی داشته باشه.
elinaaa
2nd August 2013, 02:41 PM
گاهی وقتا آدم بین عقل و احساسش میمونه و دقیقا نمیدونه به کدوم سمت بره ولی معمولا با احساسش تصمیم میگیره شاید به همین دلیله که بعد از مدتی که این احساساتش فروکش کرد تازه میفهمه اشتباه کرده یا نه شایدم اصلا یه وقتایی با عقلش تصمیم میگیره ولی تغییر شرایط در آینده باعث میشه که از انتخابش پشیمون بشه...مثلا یه مثال ساده یه فردی که یه رشته تحصیلیو انتخاب میکنم به میل و علاقه خودش و براساس تواناییش ولی بعد از اتمام دوره تحصیل به خاطر نبود شرایط کاری مناسب ممکنه از تصمیمی که گرفته حتی پشیمون بشه...البته من فکر میکنم کسانی که از ابتدای انتخابشون همه جوانبو در نظر میگیرن و قدرت تصمیم گیری بالایی دارن خیلی کمتر دچار حالت پشیمونی در آینده میشن ولی خیلی چیزا تو ایجاد این پشیمونی موثرن حتی ممکنه حرفای اطرافیان هم رو آدم تاثیرگذار باشه...
mozhgan.s
2nd August 2013, 03:01 PM
اگه احساسی عمل کنیم و از روی منطق تصمیم نگیریم ممکنه از کار یا تصمیم خودمون پشیمون بشیم.هرچند من تصمیم های خودم رو از روی احساسات می گیرم نه منطق
ساناز فرهیدوش
2nd August 2013, 03:03 PM
پشیمانی .....
برای شروع هر کاری ا ز انجام هدفی را مد نظر داریم و انگیزه سبب می شود تا با انرژی خاصی رو به جلو برویم .اما همیشه میان ان چیزی که تصور می کنیم و در واقعیت وجود دارد تفاوت شگرفی وجود دارد. شرایط خود فرد و محیط می تواند دت به دست هم بدهند تا فرد را از پیشروی بازدارند با یا ادامه بدهد . افراد در مواجهه با مانع یا ان را دور می زنند و راهی پیدا می کنند یا بر می گردند یا به نحوی دیگر از ان عبور می کنند. تجربیات فرد نیز نی تواند نقش به سزایی در گذراین چالش ها داشته باشد .
میتوان گفت پشیمانی همان بازگشت ا مسیر است .
shiny7
2nd August 2013, 03:24 PM
سلام.
ممنون از خانوم نارون و بقیه دوستان.
خب باید بگم من هم با نظر اکثر دوستان موافقم...
احساسات وقتی از حد خودش فراتر بره و به مغز و به قولی به منطق آدم غلبه کنه باعث میشه کنترل خواسته ها از دست فرد در بره و شاید اصلا در اون لحظه چیزی رو بخواد که در حالت عادی و بدون غلبه احساسات اونو نمی خواسته!!!!
و کنار اومدن با احساساتی که شاید خود فرد می دونه که بیش از حده ولی نمی خواد باورش کنه کار سختیه!!
در این جور مواقع حضور فرد آگاهی که بتونه از بیرون کنترل نسبی روی احساسات شخص داشته باشه خیلی خوبه!!
ولی مشکلی که هست گاهی باعث پافشاری فرد در دستیابی به اون مسئله خاص میشه پس باید اون شخصی که می خواد کنترل کنه بدونه و بلد باشه چطوری فرد رو از صرافت خواستن چیزی که شاید اصلا نعقول هم نیست بندازه!!
ممنون.
Majid_GC
2nd August 2013, 03:47 PM
اگر مردم در پیش بینی چگونگی احساس خود در آینده تا این اندازه خوب عمل می کنند ، پس چرا بسیاری از آنها در نهایت از انتخاب های نامناسب خود پشیمان می شوند ؟
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که :
پیش بینی احساسات ناشی از باور های اشتباهی ست که ما از آینده داریم و در ضمیر ناخوداگاه مان وجود دارد
برای مثال فردی در هنگام انجام عمل یا قبل از آن شکست خود را تصور می کند این فرد ممکن است در ضمیر ناخودآگاهش این باور لانه کرده باشد که من نمی توانم ، من مثل دیگران مهارت ندارم
نکته ی مهم این است که باید در حال زندگی کرد و آینده را واگذار کنیم به آینده
این پیش بینی کاری ست اشتباه و خود پیش بینی هم عملا همیشه به وقوع نمی پیوندد چرا که با واقعیت ها مطابقت ندارد اما می تواند فعالیت اون فرد را مختل کنه و باعث بشه اون عمل به بهترین شکل صورت نگیره
پشیمان بود از عملی هم میتونه به خاطر دو دلیل باشه
1- در اینده به طور منطقی متوجه کاستی ها و خطای در ایده های گذشته می شویم
2- فرد علاوه بر آنکه یاد نگرفته است در حال زندگی کند غصه ی آینده را در گذشته می خورد و پشیمانی گذشته را در آینده( که توسط آن دسته صورت می گیرد که احساس خود را در آینده پیش بینی می کرده اند)
زهرا قربانی
2nd August 2013, 04:58 PM
من فکر میکنم اولا این که انتخاب بر اساس احساس تصمیم میگیرن و منطق رو زیاد دخیل نمیکنن
و این که بعدا یک موقعیتی میبینن که از تصمیمی که گرفتن پشیمون میشن
مثلااون شرایط براشون سختو غیر قابل تحمل بشه یا ببینن که اگه اون موقعیت رو انتخاب نمیکردن موقعیت بهتر هم بود که انتخاب کنن وعجله کردن
تارادیس
2nd August 2013, 05:19 PM
با سلام و تشکر از نارون 1.
فکر میکنم وقتی ما به انتخابی دست میزنیم بنا به دلایل مختلف ممکنه اون چیزی که ما در انتظارش هستیم رخ نده. حال چه با عقل انتخاب کرده باشیم چه احساس. و همین باعث پشیمونی میشه.
zoh_reh
2nd August 2013, 07:13 PM
با تشکر از نارون عزیز
پشیمونی مرحله ای است که چیزی را از دست داده ایم و بدست آوردن دوباره آن سخت و گاهی محال است.یعنی غیر قابل جبران خواهد بود.
نادانی در تصمیم گیری، عجله کردن،مشاوره نگرفتن،مداخله بیجا در مسائلی که ربطی به شخص ندارد،..... از عواملی هستند که پشیمونی به بار میاره.
در هر صورت وقتی تو این مرحله قرار میگیریم خطرناکترین حالت اینست که زندگی را یا بخشی از زندگی مرتبط با پشیمونی را متوقف کنیم.
بهترین حالت اگر جای جبران دارد حتما جبران کنیم و اگر غیر از این است حتما راه چاره بیندیشیم،که هیچ مشکلی بدون راه حل نخواهد بود.
M@hdi42
2nd August 2013, 11:32 PM
سلام .باتشکر از نارون1 بابت این موضوع.
خب این فکرو قضیه که احساس کنید چیزی در آینده برات بهتر وبه صلاح شماست با چند چیز تناقض داره. اولین تناقض اینه که احساسات معمولا تضمینی نیست همراه با منطق باشه. یعنی اطلاعات ورودی از یک موضوع که به شخص میرسه از دید احساس یک مشت اطلاعات اظافی به حساب میاد. پس احساسات یک ماشین حسابی هست که هرجور که خود انسان توجیه کنه جواب رو بدست میاره. خب مسلما جوابی که بدست میاد تضمینی نیست که در عالم واقعیت به صلاح یک شخص باشه.
مثالی بزنم روشن بشه مسئله. فرضا شخصی در کنکور رتبه ضعیفی بدست میاره.خب رتبش اونقدر هست که یک دانشگاه معمولی بره. واقعیت ها واطلاعات ورودی اینه که اگر برای سال بعد صبر کنی یک سال به هدر میره. ممکنه همین دانشگاه معمولی هم قبول نشی. ممکنه دروس تکراری باشه. ساعت مطالعه من کمه و و و ...
اما احساسات این اطلاعات و واقعیات رو با یک اشاره کنار میزنه و تو ذهن اینجوری میگه که بله امسال دیگه جبران میکنم. روزی 20 ساعت درس میخونم ایندفعه دیگه اشنایی دارم با سئوالات و.... ولی خب مسلمه این این تصمیم برمبنای یکسری دروغ که خود شخص به خودش گفته گرفته شده. در اون زمان تصمیم خیال میکنه بهترین تصمیم رو گرفته. اما هر چی به جلو میره با واقعیات بیشری مواجه میشه که احساس پشیمونی رو کم کم به همراه داره.
موفق باشید.
mamadshumakher
3rd August 2013, 07:49 PM
سلام
من اینجوری فکر میکنم که احساس اون فرد بر اساس شخصیت اون فرد شکل میگیره.حالا چرا گاهی به پشیمونی میرسه به این خاطر نیست که احساس اشتباه میکنه.نه.بلکه احساس همون چیزیو میگه که در وجود فرد هست .مشکل اینه که اون فرد در زمینه هایی نیاز به تغییر تفکر داره.یعنی اون فرد هنوز در اون زمینه به رشد نرسیده ضعیفه.طرز تفکر درست رو نمیدونه فقط طرز تفکر خودش رو میدونه...
فکر کنم بد توضیح دادم...
فردی رو تصور کنید که چندین سال پیش با قرض و گرفتاری یه زمین خرید و خونه ساخت تا به قول خودش سر پناهی داشته باشه اما از وقتی رفت تو خونه روز خوش ندید چون فقط باید قرض و قسط هارو میداد و فرصت پیشرفت و سرمایه گذاری نداشت.
خب قطعا وقتی داشت خونه میساخت احساس خوبی میکرد اما الان پشیمونه که چرا چند سال مستاجری رو تحمل نکرد و یه مغازه ایجاد نکرد...
یعنی این فرد اطلاعاتش ضعیف بود که اول سرمایه گذاری و کسب سود بعد ساخت خونه...این اول خونه ساخت حالا تا عمر داره داره پولشو میده فرصت رشد اقتصادی رو هم از خودش گرفته...پس احساس فرد از اطلعاتش نشات میگیره...
sr hesabi
4th August 2013, 07:00 PM
اما احساسات این اطلاعات و واقعیات رو با یک اشاره کنار میزنه و تو ذهن اینجوری میگه که بله امسال دیگه جبران میکنم. روزی 20 ساعت درس میخونم ایندفعه دیگه اشنایی دارم با سئوالات و.... ولی خب مسلمه این این تصمیم برمبنای یکسری دروغ که خود شخص به خودش گفته گرفته شده. در اون زمان تصمیم خیال میکنه بهترین تصمیم رو گرفته. اما هر چی به جلو میره با واقعیات بیشری مواجه میشه که احساس پشیمونی رو کم کم به همراه داره.
موفق باشید.
سلام
خب شما از کجا میدونید که اون دانشگاه معمولی ارزش رفتن داشته باشه؟
و از کجا میدونید که سال دوم نشستن یه احساس دروغه و پشیمانی به دنبال داره؟
M@hdi42
4th August 2013, 07:10 PM
سلام
خب شما از کجا میدونید که اون دانشگاه معمولی ارزش رفتن داشته باشه؟
و از کجا میدونید که سال دوم نشستن یه احساس دروغه و پشیمانی به دنبال داره؟
سلام امیر جان. فرض رو بر این گرفتیم شخص توانایی کمی داره و بدون توجه به این امر سال دوم هم امتحان میده . در حالی که ممکنه همین دانشگاه متوسط رو هم نیاره.[cheshmak]بحث چیز دیگه ایه.
sr hesabi
4th August 2013, 07:12 PM
سلام امیر جان. فرض رو بر این گرفتیم شخص توانایی کمی داره و بدون توجه به این امر سال دوم هم امتحان میده . در حالی که ممکنه همین دانشگاه متوسط رو هم نیاره.[cheshmak]بحث چیز دیگه ایه.
ببخشید ، پریدم تو بحث[cheshmak]
واسم سوال شد
یه دفعه
و ممنون بابت اینکه جواب دادید[golrooz]
M@hdi42
4th August 2013, 07:27 PM
ببخشید ، پریدم تو بحث[cheshmak]
واسم سوال شد
یه دفعه
و ممنون بابت اینکه جواب دادید[golrooz]
خب فروم هم هدفش پاسخ به سئوالاته دیگه امیر جان[alaghemand]
وظیفه بود[golrooz]
نارون1
5th August 2013, 12:21 PM
پیش بینی احساسات ناشی از باور های اشتباهی ست که ما از آینده داریم و در ضمیر ناخوداگاه مان وجود دارد
برای مثال فردی در هنگام انجام عمل یا قبل از آن شکست خود را تصور می کند این فرد ممکن است در ضمیر ناخودآگاهش این باور لانه کرده باشد که من نمی توانم ، من مثل دیگران مهارت ندارم
نکته ی مهم این است که باید در حال زندگی کرد و آینده را واگذار کنیم به آینده
این پیش بینی کاری ست اشتباه و خود پیش بینی هم عملا همیشه به وقوع نمی پیوندد چرا که با واقعیت ها مطابقت ندارد اما می تواند فعالیت اون فرد را مختل کنه و باعث بشه اون عمل به بهترین شکل صورت نگیره
پشیمان بود از عملی هم میتونه به خاطر دو دلیل باشه
1- در اینده به طور منطقی متوجه کاستی ها و خطای در ایده های گذشته می شویم
2- فرد علاوه بر آنکه یاد نگرفته است در حال زندگی کند غصه ی آینده را در گذشته می خورد و پشیمانی گذشته را در آینده( که توسط آن دسته صورت می گیرد که احساس خود را در آینده پیش بینی می کرده اند)
سلام
این باورهای اشتباه چطور در فرد رشد کرده ؟؟
نارون1
5th August 2013, 12:51 PM
سلام .باتشکر از نارون1 بابت این موضوع.
خب این فکرو قضیه که احساس کنید چیزی در آینده برات بهتر وبه صلاح شماست با چند چیز تناقض داره. اولین تناقض اینه که احساسات معمولا تضمینی نیست همراه با منطق باشه. یعنی اطلاعات ورودی از یک موضوع که به شخص میرسه از دید احساس یک مشت اطلاعات اظافی به حساب میاد. پس احساسات یک ماشین حسابی هست که هرجور که خود انسان توجیه کنه جواب رو بدست میاره. خب مسلما جوابی که بدست میاد تضمینی نیست که در عالم واقعیت به صلاح یک شخص باشه.
مثالی بزنم روشن بشه مسئله. فرضا شخصی در کنکور رتبه ضعیفی بدست میاره.خب رتبش اونقدر هست که یک دانشگاه معمولی بره. واقعیت ها واطلاعات ورودی اینه که اگر برای سال بعد صبر کنی یک سال به هدر میره. ممکنه همین دانشگاه معمولی هم قبول نشی. ممکنه دروس تکراری باشه. ساعت مطالعه من کمه و و و ...
اما احساسات این اطلاعات و واقعیات رو با یک اشاره کنار میزنه و تو ذهن اینجوری میگه که بله امسال دیگه جبران میکنم. روزی 20 ساعت درس میخونم ایندفعه دیگه اشنایی دارم با سئوالات و.... ولی خب مسلمه این این تصمیم برمبنای یکسری دروغ که خود شخص به خودش گفته گرفته شده. در اون زمان تصمیم خیال میکنه بهترین تصمیم رو گرفته. اما هر چی به جلو میره با واقعیات بیشری مواجه میشه که احساس پشیمونی رو کم کم به همراه داره.
موفق باشید.
سلام
چیکار کنیم که به احساساتمون ضمانت بیشتری بدیم و برای اطلاعات وروردی فیلتر قوی بذاریم ؟
M@hdi42
5th August 2013, 01:09 PM
سلام
چیکار کنیم که به احساساتمون ضمانت بیشتری بدیم و برای اطلاعات وروردی فیلتر قوی بذاریم ؟
سلام
خب باید به نظر من کنترل بیشتر بر احساسات میتونه عامل اصلی باشه. هر چه احساسات گذری رو بیشتر بر روش تسلط داشته باشیم از اون ور قوه عقلانیت با احساساتمون بیشتر تلفیق میشه و ترکیبی از علاقه وشور با دور اندیشی و منطق همراه شده و دو نتیجه بدست میاد یکی رضایت از کاری که انجام میدیم و بسیار با علاقه اولیه شروعش میکنیم ویکی رضایت پایانی از نتیجه کار وعدم پشیمانی برای فرد .چون جز علاقه, فرمول منطق نیز در این کار دخیل بوده[cheshmak] البته هر چه بیشتر احساسات رو کنترل کنیم نتیجه بهتر بدست میاد البته منطق بیش از حد هم باعث میشه شاید اون کار به سودمون باشه اما چون احساس علاقه درش دخیل نیست اون کار محکوم به شکست بشه. پس در موقع خودش منطق به خرج بدیم ودر موقع خودش احساسات رو دخیل کنیم. که نتیجه کار پشیمان کننده نباشه.
Majid_GC
6th August 2013, 01:19 PM
سلام
این باورهای اشتباه چطور در فرد رشد کرده ؟؟
سلام
جامعه ، خانواده ، مذهب ، اطرافیان و ... باعث می شوند ناخواسته باوری رو در ناخودآگاه ما ثبت کنند
مثلا فردی ممکنه هروقت زنگ تلفن بخوره فکر میکنه یه اتفاق ناگوار براش قرار بیفته مطمئنا این فرد یه باور اشتباه در ناخوداگاه ش وجود داره که باعث میشه یه چنین احساساتی رو پیش بینی کنه
به نظر شما سعی در تغییر دادن نگاه جامعه و اطرافیان برای جلوگیری از ثبت کردن چنین باور هایی در ما راهکار مناسبی ست ؟
parnian 80
6th August 2013, 01:47 PM
اول تشکر می کنم از نارون عزیز برای راه اندازی این بحث.خوب نظر من اینکه:
1-شاید اون فرد تصمیم درستی گرفته باشه ولی در آینده موقعیت های جدیدی پیش بیاد که بگه مثلا کاش اون یکی راه رو انتخاب کرده بودم یعنی در واقع شرایط در آینده فرق کنه.
2-ممکنه اون فرد کمبود اطلاعات در اون زمینه داشته باشه یا در واقع سرانجامش رو ندونه یا در بعضی مواقع تصمیم گیری های آنی و بی منطق سبب این پشیمانی ها میشه.
3-به نظر من احساس خوبه در صورتی که با منطق همراه باشه و ترکیب این دو یه جور دور اندیشی همراه با ذوق و علاقه رو ایجاد کنه در صورتی که فقط احساس در تصمیم گیری ها باشه اون تصمیم میتونه نتیجه خوبی نده.
ممنون از شما
Almas Parsi
6th August 2013, 02:53 PM
سلام به نارون عزیز و سپاس از ایجاد این مبحث [golrooz]
و با تشکر از همه نازنینان که تا به این قسمت با نظرات موشکافانه شون ما رو از تجربیاتشون بی بهره نگذاشتند
ما برای اینکه درتصمیمات و انتخابهامون دچار اشکال و اشتباه کمتری بشیم باید پیش از هر چیز دیدگاه و فکرمون رو وسعت بدیم یا به عبارتی عینک دوربین مون رو به چشممون بزنیم تا بتونیم انتخابهای درست داشته باشیم
عموما در مواردی ما دچار خطا در انتخاب میشیم که عینک آینده نگریمون رو کنار گذاشته باشیم ...
به قول بزرگان طوری زندگی کنیم که هر لحظه ممکنه مرگ به سراغمون بیاد و همیشه زندگیمون رو طوری منظم نگه داریم که هر لحظه ممکنه یک میهمان ناخوانده داشته باشیم
این مصداق بارزی از تصمیمات ما در زندگیهامون هست پس باید مهره های شطرنج زندگیمون رو حساب شده بچینیم
یک آینده شغلی زمانی میتونه برامون ایده آل باشه که در آینده ما کاسه چه کنم به دست نگیریم که این چه شغلیه که باید به سختی کار کنم و در کنار عزیزان و خانواده ام نباشم پس با انتخاب مقدمات یک شغل که ما آینده رو هم در نظر بگیریم میتونه بهمون کمک کنه
یا برای انتخاب یک زندگی بی غل و غش ...
ما اگر برنامه هامون رو طوری تنظیم کنیم که زندگی مون طبق خواسته های ما پیش بره نه به روشی که خواسته های دیگران باشه این مورد یکی از موارد خیلی مهم در مسیر زندگی هر شخص هست
فرد باید طوری برنامه ریزی کنه که اگر زمان مرگش فرا رسید
تازه به این نتیجه برسه که به بیشتر آرزوها و خواسته هاش نتونسته جامه عمل بپوشونه و بد تر از همه به این نتیجه برسه که علت مرگش هم گاها عدم تصمیم گیری های صحیح در زندگیش بوده...
این فرد اگر در مسیر زندگیش سلامتیش رو در اولویت کارهاش قرار میداد شاید به این نتیجه میرسید که با عقل سلیم میشه انتخابهای صحیح و درست داشت
گاهی تو زندگی پیش میاد ما حتی جرات بیان احساساتمون رو هم نداریم یا به دلیل حفظ روابط صلح آمیز با دیگرانه یا ترس از بیان اون طفره میریم به همین خاطر ما فرسنگ ها از خواسته های درونیمون فاصله میگیریم که در این شرایط ما نمیتونیم اونی باشیم که دلمون میخواست
یکی دیگه از مواردی که همیشه و اکثر ما بهش توجه نداریم اینه که شاد بودن یک انتخابه...
اگر یک فرد به این اصل به دید یک انتخاب نگاه کنه به این درجه از ندامت نمیرسه که در آینده بگه ایکاش به خودم اجازه میدادم شادتر باشم
خیلی از ما ها شاید تا پایان عمرمون الگوهای رفتاریمون در زندگی یک عادت تکراری باشه خیلی ها هم این آرامش تکراری بودن شرایط رو به تغییرات ترجیح بدن و از هر نوع تغییر احساسی و فیزیکی وعاطفی چشم پوشی کنند در حالی که این مساله هم از تصمیمات مهم زندگیمون خواهد بود که اشتباه در انتخاب درست ما رو به پشیمونی مکشونه...
و در آخر از دوستان گلم میخوام لطفا و حتما به آخرین نکته عرایضم توجه خاص داشته باشند چرا که در سرنوشتتشون بسیار بسیار موثر خواهد بود
و اون اینه که یک روزی نیاد بگیم ایکاش ....
تماس با دوستانم رو حفظ میکردم شاید خیلی از ماها در طول عمرمون قدر دوستان خوب و مهربونمون رو یا حفظ تماس با دوستان قدیمی مون رو نمیدونیم
وافسوس که در فرصت های کوتاه دنیایی ما شاید هیچ وقت برای پیدا کردن این دوستان زمانی رو بدست نیاریم
گاهی ما در زندگیمون همچین غرق در دنیای خودمون میشیم که حتی از یک تماس کوتاه هم غافل میشیم و یا گاها اونها رو برای همیشه حذفشون میکنیم
پس دوستان چه خوبه برای پیشگیری از پشیمانی مون در آینده برای روابطمون ارزش قائل بشیم و قدر دوستیهامون رو بدونیم
براتون زیباترینها رو آرزو دارم
موفق باشید
محمد نظری گندشمین
6th August 2013, 04:02 PM
با سلام [golrooz]
اشتباه کردن همیشه هم بد نیست
اشتباه کردن جزو طبیعت ماست
اشتباهی نکنیم چیزی نمی آموزیم
اشتباه کردن گناه نیست
یک اشتباه تازه ، اشتباه نیست
یسیاری از اختراعات و اکتشافات حاصل اشتباهات است
با تشکر [golrooz]
"VICTOR"
6th August 2013, 04:34 PM
سلام ، معذرت می خوام نتونستم پست همه رو بخونم ، ولی نظر من اینه که افراد به این دلیل پشیمان می شند که فکر می کنند اګر تصمیم دیګه ای در ګذشته می ګرفتند ، نتایج بهتری عایدشون می شد یا اتفاقات بهتری پیش رو داشتند و یا در موقعیت های بهتری قرار می ګرفتند ، و این هم به دلیل قانع نبودن انسان ها به موقعیت فعلی برمیګرده و سرانجام طمع انسان رو نشون میده و این پشیمانی اصلاً خوب نیست .
ګاهی هم به این دلیله که موجب ناراحتی یا آسیب به دیګران می شه که این پشیمانی خوب است .
این نظر شخصیم بود .[cheshmak]
محمد نظری گندشمین
9th July 2014, 11:32 AM
http://www.samenblog.com/uploads/n/nazaribest/191108.gif
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.