محمد نظری گندشمین
31st July 2013, 05:13 PM
بانوی میلیاردر ایرانی از موفقیتش می گوید (http://www.bartarinha.ir/fa/news/20507/%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF)
او ميگويد، براي ثروتمند شدن و به موفقيت رسيدن لازم است به قله فكر كنيد و روي كوهپايهها چادر پهن نكنيد
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/12/25/70853_742.jpg (http://www.bartarinha.ir/)
برترین ها: (http://www.bartarinha.ir/) سیـدهفـاطــمه مقیمی، نخستين بانوی زن ایرانی است كه توانست یك شركت بینالمللی حملونقل را به نام خود ثبت كند. زني كه عضو اتاق بازرگاني است و تنها زني بود كه نامش در بين 30 ثروتمند ايراني قرار گرفت اما خودش ميگويد كه فهرست اعلام شده صحت ندارد و اسامي اعلام شده همه عضو اتاق بازرگاني بودهاند اما دليلي كه باعث شد ما سراغ اين بانوي كارآفرين برويم تنها ثروتمند بودن او نبود بلكه او يك كارآفرين موفق است، نخستين زني است كه مجوز شركت حملونقل را گرفته است، تنها زن عضو اتاق بازرگاني است و صدها دليل ديگر. او سراغ كارهايي رفته است كه در جامعه كاملا مردانه شناخته ميشود و براي رسيدن به آنها سختيهاي زيادي كشيده است. شايد شنيدن دليل موفقيت مقيمي بسياري از خانمها را به اين فكر بيندازد كه آنها هم ميتوانند. شايد شما هم روزي مثل مقيمي يك زن موفق و ثروتمند شديد. مقام و جايگاههاي كاري كه او تاكنون داشته و دارد؛ 3 دوره عضویت در هیئت مدیره انجمن صنفی شركتهای حمل و نقل بینالمللی، 12 سال عضویت و ریاست بخش حل اختلاف و رسیدگی به شكایات تجار، شركتها و رانندگان و... است كه برای او جای بسی افتخار است كه توانسته بیش از 95درصد این پروندهها را با صلح و سازش طرفین مختومه كند. او همچنین عضو انجمنهای دوستی ایران و كشورهای مختلف و مدیرعامل انجمن ملی زنان كارآفرین و عضو گروه مطالعاتی و تحقیقاتی كریدور شمال- جنوب است. او تنها بانوی عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران است.
كار سراغ شما نميآيد تا وقتي كه شما سمتش نرويد
بعد از مدتي شركت قبلي يكباره ورشكست شد و تصميم گرفتــم تا در شركتي مشابه وارد كار شوم. بنابراين سنديكاي شركتهاي حملونقل را از طريق وزارت راه و ترابريپيدا كردم و به آن سنديكا مراجعه كردم و اعلام آمادگي شروع فعاليت خود را در شركتهاي مشابه كردم تا اينكه طيمدت بسيار كوتاهي، سمت مديريت داخلي شركت را بهعهده گرفتم.
من اهداف بلندمدتي داشتم و بايد از يك جايي شروع ميكردم، بنابراين تصميم گرفتم كه سريعا يك كاري انجام دهم، به وزارتخانه رفتم و تقاضانامه تاسيس شركت حملونقل بينالمللي را دادم. با ناباوري و تمسخر روبهرو شدم و قبول نشدن تقاضانامه ارائه شده، هر بار كه به در بستهاي برخورد ميكردم، عزم من جزمتر ميشد.
كار، زن و مرد ندارد
كار زن و مرد ندارد و زنان نبايد از انجام بعضي كارها ممانعت كنند. مهم اين نيست كه چه كاري انجام ميدهيد، مهم اين است كه چه چيزي را دوست داريد، وارد آن حرفه بشويد و براي رسيدن به آخرين نقطه تلاش كنيد. اگر زنان خودشان را عقب بكشند، پيشرفتي حاصل نميشود. به ياد داشته باشيد تا يك زن در محيط كاري خودش را باور نداشته باشد، كسي او را جدي نميگيرد. به عقیده من جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه كارآفرینی زنان بسیار متحول شده و خیلی از مسائل برای زنان پذیرفته شده است، از جمله سرویسهای تاكسی تلفنی بیسیم بانوان، استفاده از دختران جوان در طرحهای آماری و... ضمن اینكه دنیا در حال پیشرفت است. در این پیشرفت، هم زنان و هم مردان سهیم هستند و دیگر نمیتوان انسانها را در خانه، محله و شهر خود محصور كرد.
يك زن كامل باشيد
من منافاتی در كاركردن یك زن در بیرون از خانه و پذیرش مسئولیت در منزل نمیبینم.
در گذشته یكسری شغلهای خاص برای خانمها تعریف شده بود، مثل شغل معلمی، زيرا اینطور تصور می شد یك معلم هرروز تعداد ساعات مشخصی سر كار است و 3 ماه تابستان را استراحت میكند و تعطیلات نوروز را هم در كنار خانواده است اما من تصور میكنم با برنامهریزی دقیق و تنظیم برنامه، میتوان همه برنامههای خود را هماهنگ كرد.
هستند خانمهاي خانهداری كه در خانهاند و در بیرون از منزل كار نمیكنند ولی همیشه احساس میكنند از انجام كارهای خانه عقب افتادهاند.
كارآفرینی یا جسارت زنان
تا گذشته كارآفرين در حوزه زنان تا اين حد رشد، پيشرفت و نمود نداشته و اگر هم چيزي بوده، شاید نام آن جسارت بوده است! به عقیده من هر كس كه به كاری مشغول است كارآفرین محسوب میشود. حتی آن خانمی كه خانهدار است هم بهعنوان یك نیروی انسانی كارآفرین نامیده میشود. باید دید كه انسانها كارآفرینی را چگونه تعریف میكنند؟ من كارآفرینی را نوآفرینی تعریف میكنم، جسارت و شكستن قیود میدانم. اصولا كارآفرینی زنان از 2مولفه تشكیل شده است؛ یكی سنتشكنی یك سری قیدها كه در باور جامعه معمول نبوده و دیگری ایجاد اشتغال و كارآفرینی برای دیگران كه این نگاه و طرز فكر به كارآفرینی در قدیم هم وجود داشته ولی بسیار محدود بوده است. مثلا نسلهای قبل، یك دار قالی میزدند و چند نفر با بافتن آن هم امرار معاش میكردند و هم هنر فرشبافی را زنده نگه میداشتند، تا اینكه كسی پیدا شد كه تصمیم گرفت این هنر و كار خود را مثلا فرشبافی، دامداری یا كشاورزی و هر كار رایج آن زمان را در بیرون از خانه عرضه كند تا دیگران هم از محصول كارش بهرهمند شوند و به این صورت بود كه كمكم كارآفرینی زنان به متن جامعه وارد شد.
بهدنبال كار در روزنامهها
در سال 1358 پس از اتمام دوره تحصيلات دانشگاهي در رشته مهندسي عمران به ايران بازگشتم تا در رشته تحصيليام مشغول به كار شوم اما متاسفانه با جو ايجاد شده و تفكر مديران در زمينه كارنكردن زن در محيط كارگاهي و ساختماني باعث شد تا كار مورد علاقهام را پيدا نكنم. در ميدان وليعصر كنار باجه تلفن و در صف متقاضيان استفاده از تلفن ايستاده بودم كه دختر خانمي كنار من در انتظار نوبت بود. سر صحبت را با او باز كردم و وقتي مطلع شد كه من به زبان انگليسي تسلط دارم، گفت كه اتفاقا شوهر خواهر من در يك شركت بينالمللي سهامدار است و در آن شركت نياز دارند كه از وجود يك مترجم برايكارهاي بينالمللي خود استفاده كنند. متوجه شدم كه اين يك شركت بينالمللي حملونقل است. هيچگونه آشنايي به اين نوع كار نداشتم در خانواده هم كه خانواده فرهنگياي بود هيچ شناختياز اين كار نبود.
او ميگويد، براي ثروتمند شدن و به موفقيت رسيدن لازم است به قله فكر كنيد و روي كوهپايهها چادر پهن نكنيد
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/12/25/70853_742.jpg (http://www.bartarinha.ir/)
برترین ها: (http://www.bartarinha.ir/) سیـدهفـاطــمه مقیمی، نخستين بانوی زن ایرانی است كه توانست یك شركت بینالمللی حملونقل را به نام خود ثبت كند. زني كه عضو اتاق بازرگاني است و تنها زني بود كه نامش در بين 30 ثروتمند ايراني قرار گرفت اما خودش ميگويد كه فهرست اعلام شده صحت ندارد و اسامي اعلام شده همه عضو اتاق بازرگاني بودهاند اما دليلي كه باعث شد ما سراغ اين بانوي كارآفرين برويم تنها ثروتمند بودن او نبود بلكه او يك كارآفرين موفق است، نخستين زني است كه مجوز شركت حملونقل را گرفته است، تنها زن عضو اتاق بازرگاني است و صدها دليل ديگر. او سراغ كارهايي رفته است كه در جامعه كاملا مردانه شناخته ميشود و براي رسيدن به آنها سختيهاي زيادي كشيده است. شايد شنيدن دليل موفقيت مقيمي بسياري از خانمها را به اين فكر بيندازد كه آنها هم ميتوانند. شايد شما هم روزي مثل مقيمي يك زن موفق و ثروتمند شديد. مقام و جايگاههاي كاري كه او تاكنون داشته و دارد؛ 3 دوره عضویت در هیئت مدیره انجمن صنفی شركتهای حمل و نقل بینالمللی، 12 سال عضویت و ریاست بخش حل اختلاف و رسیدگی به شكایات تجار، شركتها و رانندگان و... است كه برای او جای بسی افتخار است كه توانسته بیش از 95درصد این پروندهها را با صلح و سازش طرفین مختومه كند. او همچنین عضو انجمنهای دوستی ایران و كشورهای مختلف و مدیرعامل انجمن ملی زنان كارآفرین و عضو گروه مطالعاتی و تحقیقاتی كریدور شمال- جنوب است. او تنها بانوی عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران است.
كار سراغ شما نميآيد تا وقتي كه شما سمتش نرويد
بعد از مدتي شركت قبلي يكباره ورشكست شد و تصميم گرفتــم تا در شركتي مشابه وارد كار شوم. بنابراين سنديكاي شركتهاي حملونقل را از طريق وزارت راه و ترابريپيدا كردم و به آن سنديكا مراجعه كردم و اعلام آمادگي شروع فعاليت خود را در شركتهاي مشابه كردم تا اينكه طيمدت بسيار كوتاهي، سمت مديريت داخلي شركت را بهعهده گرفتم.
من اهداف بلندمدتي داشتم و بايد از يك جايي شروع ميكردم، بنابراين تصميم گرفتم كه سريعا يك كاري انجام دهم، به وزارتخانه رفتم و تقاضانامه تاسيس شركت حملونقل بينالمللي را دادم. با ناباوري و تمسخر روبهرو شدم و قبول نشدن تقاضانامه ارائه شده، هر بار كه به در بستهاي برخورد ميكردم، عزم من جزمتر ميشد.
كار، زن و مرد ندارد
كار زن و مرد ندارد و زنان نبايد از انجام بعضي كارها ممانعت كنند. مهم اين نيست كه چه كاري انجام ميدهيد، مهم اين است كه چه چيزي را دوست داريد، وارد آن حرفه بشويد و براي رسيدن به آخرين نقطه تلاش كنيد. اگر زنان خودشان را عقب بكشند، پيشرفتي حاصل نميشود. به ياد داشته باشيد تا يك زن در محيط كاري خودش را باور نداشته باشد، كسي او را جدي نميگيرد. به عقیده من جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه كارآفرینی زنان بسیار متحول شده و خیلی از مسائل برای زنان پذیرفته شده است، از جمله سرویسهای تاكسی تلفنی بیسیم بانوان، استفاده از دختران جوان در طرحهای آماری و... ضمن اینكه دنیا در حال پیشرفت است. در این پیشرفت، هم زنان و هم مردان سهیم هستند و دیگر نمیتوان انسانها را در خانه، محله و شهر خود محصور كرد.
يك زن كامل باشيد
من منافاتی در كاركردن یك زن در بیرون از خانه و پذیرش مسئولیت در منزل نمیبینم.
در گذشته یكسری شغلهای خاص برای خانمها تعریف شده بود، مثل شغل معلمی، زيرا اینطور تصور می شد یك معلم هرروز تعداد ساعات مشخصی سر كار است و 3 ماه تابستان را استراحت میكند و تعطیلات نوروز را هم در كنار خانواده است اما من تصور میكنم با برنامهریزی دقیق و تنظیم برنامه، میتوان همه برنامههای خود را هماهنگ كرد.
هستند خانمهاي خانهداری كه در خانهاند و در بیرون از منزل كار نمیكنند ولی همیشه احساس میكنند از انجام كارهای خانه عقب افتادهاند.
كارآفرینی یا جسارت زنان
تا گذشته كارآفرين در حوزه زنان تا اين حد رشد، پيشرفت و نمود نداشته و اگر هم چيزي بوده، شاید نام آن جسارت بوده است! به عقیده من هر كس كه به كاری مشغول است كارآفرین محسوب میشود. حتی آن خانمی كه خانهدار است هم بهعنوان یك نیروی انسانی كارآفرین نامیده میشود. باید دید كه انسانها كارآفرینی را چگونه تعریف میكنند؟ من كارآفرینی را نوآفرینی تعریف میكنم، جسارت و شكستن قیود میدانم. اصولا كارآفرینی زنان از 2مولفه تشكیل شده است؛ یكی سنتشكنی یك سری قیدها كه در باور جامعه معمول نبوده و دیگری ایجاد اشتغال و كارآفرینی برای دیگران كه این نگاه و طرز فكر به كارآفرینی در قدیم هم وجود داشته ولی بسیار محدود بوده است. مثلا نسلهای قبل، یك دار قالی میزدند و چند نفر با بافتن آن هم امرار معاش میكردند و هم هنر فرشبافی را زنده نگه میداشتند، تا اینكه كسی پیدا شد كه تصمیم گرفت این هنر و كار خود را مثلا فرشبافی، دامداری یا كشاورزی و هر كار رایج آن زمان را در بیرون از خانه عرضه كند تا دیگران هم از محصول كارش بهرهمند شوند و به این صورت بود كه كمكم كارآفرینی زنان به متن جامعه وارد شد.
بهدنبال كار در روزنامهها
در سال 1358 پس از اتمام دوره تحصيلات دانشگاهي در رشته مهندسي عمران به ايران بازگشتم تا در رشته تحصيليام مشغول به كار شوم اما متاسفانه با جو ايجاد شده و تفكر مديران در زمينه كارنكردن زن در محيط كارگاهي و ساختماني باعث شد تا كار مورد علاقهام را پيدا نكنم. در ميدان وليعصر كنار باجه تلفن و در صف متقاضيان استفاده از تلفن ايستاده بودم كه دختر خانمي كنار من در انتظار نوبت بود. سر صحبت را با او باز كردم و وقتي مطلع شد كه من به زبان انگليسي تسلط دارم، گفت كه اتفاقا شوهر خواهر من در يك شركت بينالمللي سهامدار است و در آن شركت نياز دارند كه از وجود يك مترجم برايكارهاي بينالمللي خود استفاده كنند. متوجه شدم كه اين يك شركت بينالمللي حملونقل است. هيچگونه آشنايي به اين نوع كار نداشتم در خانواده هم كه خانواده فرهنگياي بود هيچ شناختياز اين كار نبود.