PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : من ، تو ، شوق رسیدن!



محمد نظری گندشمین
19th July 2013, 06:11 PM
من ، تو ، شوق رسیدن!







http://vista.ir/include/lifestyle/images/9c5a53eacf75fbe87319014ad9183cd5.jpg



می گویند: بتاب!
از بدو دلدادگی تا انتهای سرگشتگی!
و من؛ مات! تنها در افکار خود سایه روشن می زنم!
می گویند: بخوان!
از ابتدای خلقت تا روزهای نیامده!
و من؛ مبهوت! در آشفتگی خود فریاد می زنم!
می گویند: برقص!
از بلندای ناز تا خواهش نیاز!
و من؛ بی تاب! دوش به دوش پروانه ها دیوانه می شوم!
می گویند: بمان!
از دیروز روز تا فردای شب!
و من...
و من می روم!
که شامگاهان بی روزن به استجابت صبح ننشسته اند!
می روم که آغاز کنم!
از امروز روز تا فردای روزتر؛
اما؛
آخر بی همسفر که نمی شود پرید!
باید تو باشی تا شوق رسیدن معنا بگیرد!
تو بالهای مرا بگیری و من دستان تو را!
و سرود رفتن و رفتن را تا فرداها در گوش جانم زمزمه کنی!





نشریه الکترونیک موازی

zina_a
20th July 2013, 11:47 AM
حال من بد نيست غم کم می خورم*********** کم که نه!هرروزکم کم می خورم


آب می خواهم ، سرابم می دهند************ عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب ************ از چه بيدارم نکردی ؟ آفتاب!!!!

عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام ************ تيشه زد بر ريشه ی انديشه ام

عشق اگر اينست مرتد می شوم ********** خوب اگر اينست من بد می شوم

هيچ کس اشکی برای ما نريخت ************هر که با ما بود از ما می گريخت

چند روزی ست حالم ديدنی است *************حال من ازاين و آن پرسيدنيست

گاه بر روی زمين زل می زنم ************* گاه بر حافظ تفاءل می زنم

حافظ ديوانه فالم را گرفت ****************يک غزل آمد که حالم را گرفت ...

"ما ز یاران چشم یاری داشتیم ***************** خود غلط بود آنچه می پنداشتیم؟؟؟

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد