Sa.n
15th July 2013, 02:47 PM
سقوط آزاد کنسرت های موسیقی (http://www.asemoni.com/news/arts/free-fall-concerts)
http://img.asemoni.com/free-fall-concerts.jpg
تاریخ خبر: ۱۳۹۲/۰۴/۲۴نمودار سینوسی برگزاری کنسرتهای موسیقی بار دیگر سقوط آزاد داشت و روزهای شلوغ اجراهای زنده که در دو هفته اخیر شاهدش بودیم، با برگزاری معدود برنامههای زنده موسیقیایی به پایین ترین نقطه آماری رسیده اما چرا چنین وضعیتی پیش رو اهالی موسیقی است و هیچ گاه نمودار زمانی نرمال سالیانهای دز حوزه موسیقی وجود ندارد؟ با برگزاری کنسرت همایون شجریان، تقریباً قریب به اتفاق کنسرتهای مهم به پایان رسیده و کمتر اجرای زندهای پیش رو باقی مانده و دوباره اهالی موسیقی چشم انتظار تا زمینه برگزاری کنسرتهای تازه فراهم شود. مهمترین چالش برگزاری کنسرتها که برگزاری اجراهای زنده موسیقی سنتی را نیز به دشواری گراییده، عبور از خان نخست و اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد است؛ فرصتی که به سادگی فراهم نمیشود.با این حال بسیاری از کنسرتهای موسیقی از این خان عبور میکنند و علیرغم دریافت مجوز برگزاری از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، هیچگاه برگزار نمیشود. این مصیبتی است که سالها اهالی موسیقی گرفتارش هستند و پس از آنکه مجوز برگزاری اجراهای زنده را از متولی فرهنگ کشور اخذ میکنند، لغو میشوند و موسیقیدانان رنگ صحنه را نمیبینند و این از همان اتفاقاتی است که به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت. (http://www.asemoni.com/) لغو کنسرتهای محمدرضا لطفی در بابلسر و در چند شهر خوزستان، لغو کنسرتهای محسن یگانه، لغو کنسرت علیرضا قربانی و علی قمصری در مشهد، لغو اجرای گروه موسیقی محلی لیان در بوشهر و لغو کنسرت دونوازی حسین علیزاده و پژمان حدادی مشتی از نمونه خروار اجراهای زندهای است که در زمانی نه چندان دور به سرنوشتی مشابه دچار شده و یک به یک لغو شده و مسئول اکثر این اتفاقات نیز نهادهایی به جز وزارت فرهنگ و ارشاد یا ادارات کل ارشاد بوده اند.ریشه لغو این کنسرتها را میتوان در بروکراسی سنگین و تعدد متولیانی یافت که برای برگزاری یک برنامه فرهنگی یا هر برنامه جمعی دیگر میبایست مجوز صادر کنند. اداره اماکن، شهرداری و بعضاً یک نهاد فرهنگی دیگر جزو معمول ترین حوزههایی هستند که پس از اخذ مجوز اجرای زنده از ارشاد، میبایست مجوزشان را اخذ کرد تا بتوان کنسرت برگزار کرد و این هماهنگیها برعهده موسیقیدان است و در واقع اگر اساتید برجسته موسیقی نظیر علیزاده، ناظری، لطفی، درخشان، کلهر و… بخواهند کنسرتی برگزار کنند، میبایست به اداره اماکن رفته و درخواست نمایند تا مجوز این نهادها برای اجرای برنامهشان صادر شود. اینچنین است که یا قید برگزاری کنسرت را میزنند یا امتیاز برگزاری کنسرتشان مشروط به اخذ سریع مجوز اجرا به شرکتهایی واگذار میکنند که هرچند این شرکتها به شکل جالبی میتوانند مکرراً محور دریافت مجوز اکران شوند اما در نهایت این شرکتهای واسطه، اجراهای زنده را با چنان کیفیت نازلی سازماندهی و برگزار میکنند که از جانبی دیگر به اعتبار اساتید برجسته موسیقی به خصوص در حوزه موسیقی سنتی ایران ثلمه وارد میآید و البته سایه واسطههای غیرمتخصص را در موسیقی ایران سنگینتر از قبل میسازد.هرچند برخی اخذ برخی از این مجوزها، نظیر مجوز اداره اماکن برای تامین امنیت کنسرتها ضروری است اما برخی مجوزهای دیگر اساساً هیچ کارکردی ندارد و تنها باعث چند متولی گیری شده است. مشکل آنقدر ریشهاش شده که این نهادها از حیطه اختیاراتشان نیز فراتر رفته و به صورت مصداقی وارد محتوای کنسرتها میشوند و با تشکیل بخشهای فرهنگی، بر روی کنسرتی که وزارت فرهنگ و ارشاد برای شعرها و موسیقیهایش مجوز صادر کرده، کارشناسی کرده و برای صدور مجوز نظر کارشناسی میدهند و این اتفاق از ثمرات عدم برخورداری وزارت فرهنگ و ارشاد در چند دوره اخیر از اقتدار در تصمیم گیری و اجرا بوده است. (http://www.asemoni.com/)
http://img.asemoni.com/free-fall-concerts.jpg
تاریخ خبر: ۱۳۹۲/۰۴/۲۴نمودار سینوسی برگزاری کنسرتهای موسیقی بار دیگر سقوط آزاد داشت و روزهای شلوغ اجراهای زنده که در دو هفته اخیر شاهدش بودیم، با برگزاری معدود برنامههای زنده موسیقیایی به پایین ترین نقطه آماری رسیده اما چرا چنین وضعیتی پیش رو اهالی موسیقی است و هیچ گاه نمودار زمانی نرمال سالیانهای دز حوزه موسیقی وجود ندارد؟ با برگزاری کنسرت همایون شجریان، تقریباً قریب به اتفاق کنسرتهای مهم به پایان رسیده و کمتر اجرای زندهای پیش رو باقی مانده و دوباره اهالی موسیقی چشم انتظار تا زمینه برگزاری کنسرتهای تازه فراهم شود. مهمترین چالش برگزاری کنسرتها که برگزاری اجراهای زنده موسیقی سنتی را نیز به دشواری گراییده، عبور از خان نخست و اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد است؛ فرصتی که به سادگی فراهم نمیشود.با این حال بسیاری از کنسرتهای موسیقی از این خان عبور میکنند و علیرغم دریافت مجوز برگزاری از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، هیچگاه برگزار نمیشود. این مصیبتی است که سالها اهالی موسیقی گرفتارش هستند و پس از آنکه مجوز برگزاری اجراهای زنده را از متولی فرهنگ کشور اخذ میکنند، لغو میشوند و موسیقیدانان رنگ صحنه را نمیبینند و این از همان اتفاقاتی است که به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت. (http://www.asemoni.com/) لغو کنسرتهای محمدرضا لطفی در بابلسر و در چند شهر خوزستان، لغو کنسرتهای محسن یگانه، لغو کنسرت علیرضا قربانی و علی قمصری در مشهد، لغو اجرای گروه موسیقی محلی لیان در بوشهر و لغو کنسرت دونوازی حسین علیزاده و پژمان حدادی مشتی از نمونه خروار اجراهای زندهای است که در زمانی نه چندان دور به سرنوشتی مشابه دچار شده و یک به یک لغو شده و مسئول اکثر این اتفاقات نیز نهادهایی به جز وزارت فرهنگ و ارشاد یا ادارات کل ارشاد بوده اند.ریشه لغو این کنسرتها را میتوان در بروکراسی سنگین و تعدد متولیانی یافت که برای برگزاری یک برنامه فرهنگی یا هر برنامه جمعی دیگر میبایست مجوز صادر کنند. اداره اماکن، شهرداری و بعضاً یک نهاد فرهنگی دیگر جزو معمول ترین حوزههایی هستند که پس از اخذ مجوز اجرای زنده از ارشاد، میبایست مجوزشان را اخذ کرد تا بتوان کنسرت برگزار کرد و این هماهنگیها برعهده موسیقیدان است و در واقع اگر اساتید برجسته موسیقی نظیر علیزاده، ناظری، لطفی، درخشان، کلهر و… بخواهند کنسرتی برگزار کنند، میبایست به اداره اماکن رفته و درخواست نمایند تا مجوز این نهادها برای اجرای برنامهشان صادر شود. اینچنین است که یا قید برگزاری کنسرت را میزنند یا امتیاز برگزاری کنسرتشان مشروط به اخذ سریع مجوز اجرا به شرکتهایی واگذار میکنند که هرچند این شرکتها به شکل جالبی میتوانند مکرراً محور دریافت مجوز اکران شوند اما در نهایت این شرکتهای واسطه، اجراهای زنده را با چنان کیفیت نازلی سازماندهی و برگزار میکنند که از جانبی دیگر به اعتبار اساتید برجسته موسیقی به خصوص در حوزه موسیقی سنتی ایران ثلمه وارد میآید و البته سایه واسطههای غیرمتخصص را در موسیقی ایران سنگینتر از قبل میسازد.هرچند برخی اخذ برخی از این مجوزها، نظیر مجوز اداره اماکن برای تامین امنیت کنسرتها ضروری است اما برخی مجوزهای دیگر اساساً هیچ کارکردی ندارد و تنها باعث چند متولی گیری شده است. مشکل آنقدر ریشهاش شده که این نهادها از حیطه اختیاراتشان نیز فراتر رفته و به صورت مصداقی وارد محتوای کنسرتها میشوند و با تشکیل بخشهای فرهنگی، بر روی کنسرتی که وزارت فرهنگ و ارشاد برای شعرها و موسیقیهایش مجوز صادر کرده، کارشناسی کرده و برای صدور مجوز نظر کارشناسی میدهند و این اتفاق از ثمرات عدم برخورداری وزارت فرهنگ و ارشاد در چند دوره اخیر از اقتدار در تصمیم گیری و اجرا بوده است. (http://www.asemoni.com/)