ساناز فرهیدوش
11th July 2013, 04:50 PM
كتر مژگان كاربخش/متخصص پزشكياجتماعي، دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران/«ادعوني استجب لكم: مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم»/ سوره غافر، آيه 60
دعا و درمان
افزايش علاقه و توجه دانشمندان علوم پزشكي به تاثير دعا در درمان بيماريها از يك سو حاكي از دردمندي جسم و روان بشر بهدليل كمرنگ شدن ارتباط با پروردگار و تمايل فطري و باطني براي بازگشت به سوي معبود است و از سوي ديگر، تغيير نظر پژوهشگران علوم پزشكي را كه چنين فرصت و امكاني، يعني استفاده از دعا و روحانيت براي درمان بيماريها را بيش از اين پذيرفتني نميديدند، نشان ميدهد...
حتي مجامع علمي غربي كه اعتقادهاي مذهبي در آنها نسبتا كمرنگتر است، اخيرا مقالههايي را منتشر و در آن اذعان كردهاند پزشك نميتواند به باورهاي مذهبي بيماران در درمان بيماري بيتفاوت باشد.
در مقابل به نظر ميرسد سيستمهاي بهداشتي ما در زمينه استفاده از دعا در امر درمان بيماران و بهطور كلي ارتقاي سلامت افراد جامعه، برنامه جدي و رويكرد مبتني بر شواهد ندارد. اين درحالي است كه آيات شريفه قرآن كريم و سخنان و توصيههاي معنوي رسول مكرم اسلام (ص) و معصومان (ع) ما غنيترين ذخاير در اين زمينه هستند.
در صحيفه سجاديه، در دعاي پانزدهم
امام سجاد (ع) و نيايش آن حضرت هنگام بيماري، اينگونه ميخوانيم: «خدايا! شيريني تندرستي را در من پديد آور و گوارايي سلامت را به من بچشان و چنان كن كه چون از اين بيماري به در روم، خود را به آمرزشت رسانم و بهبود حالم با گذشت تو از گناهانم پيوند خورد.»
علت غفلت از گنجينه معنوي و دعا در سيستم بهداشتي- درماني ما شايد اين باشد كه رويكردهاي درماني ما عمدتا مبتني بر سيستم پزشكي غربي است. مثلا در تعاليم اسلامي خود ميبينيم كه براي فردي كه در حال مرگ است، توصيهها و دعاهاي خاص و حتي در مورد وضعيت قرارگيري بيمار، دستورالعملهاي خاصي وجود دارد ولي در سيستم بهداشتي ما در حال حاضر، بيشتر توجه به داروها و اصول احياي قلبي- ريوي است. عنوان يكي از مقالههايي كه در زمينه دعادرماني منتشر شده، «تاثير حلقه دعا در بهبود يك نوزاد رو به موت» است. اين گزارش در مورد نوزاد زودرسي بود كه پس از مدتي بستري در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان و موفقيتآميز نبودن اقدامهاي درماني و احيا، كشيش را بر بالين وي آوردند و كادر پزشكي و پرستاري و پدر و مادر نوزاد مشغول دعاكردن براي آرامش ابدي كودك شدند تا دستگاههاي تنفس مصنوعي را از بدن طفل جدا كنند. به دنبال تشكيل اين حلقه دعا، علايم بهبود در نوزاد ايجاد و پس از آن نيز وضعيت وي بهتر شد بهطوري كه در زمان چاپ اين مقاله، كودك سالم و زنده بود.(اسپرينگر و ايچر، 1999)
يكي از نكتههاي جالب ديگري كه در ادعيه ما به چشم ميخورد، اشاره به گذاشتن دست در موضع بيماري و دعاخواندن بر آن است. اين روش در تكنيكهاي جديد دعادرماني به اسامي مختلف از جمله hand-on-techniques شناخته ميشود.
جديدترين منابع علمي نشان دادهاند در روشهاي درماني كمكي كه درمانگر دست خود را روي عضو بيمار ميگذارد و براي بهبود او دعا ميكند، ميادين الكترومغناطيس نبضي يا فركانس بسيار پايين در كف دست درمانگر ايجاد ميشود كه با دستگاههاي خاصي از جمله وسيلهاي به نام squid قابل نمايش و مشخص شدن است. جالب اين است كه اين طول موجها در فركانسهايي است كه نقش درماني آنها براي بافتهاي بدن قبل از اين ثابت شده است. (اوشمن، 2000) اين امر شايد يكي از دلايلي باشد كه در تعاليم ديني ما توصيه شده قبل از خواندن دعا روي عضو بيمار دست بگذارند. (شيخ قمي، 1366)
يكي ديگر از جنبههايي كه در دعاهاي ما زياد به چشم ميخورد، اين است كه در بيشتر دعاهايي كه هنگام بيماري توصيه شدهاند، فرد به پروردگار خود كه تنها قدرت برتر و شفادهنده است، رجوع ميكند و رسول اكرم(ص) و معصومان(ع) را واسطه اين ارتباط قرار ميدهد. فرد بيمار در اين دعاها به ضعف و ناتواني خود اعتراف ميكند ولي در عين حال به خود يادآوري ميكند بيماري و حتي مرگ آخر و نهايت زندگي نيست. اين نكتهها نشان ميدهد ادعيه رسيده به ما براي انسان معتقد به آنها، نوعي ابزار حمايتي براي برخورد و تحمل براي بيمار فراهم ميآورد. در اين شرايط، فرد با اعتراف به قدرت لايتناهي خداوند از وضعيت خود نااميد نميشود و به خدا توكل ميكند. اين مكانيسم مقابلهاي، بهخصوص در افراد دچار بيماريهاي مزمن يا بيماريهايي كه متاسفانه درمان قطعي شناختهشدهاي ندارند، ميتواند كيفيت زندگي را بهبود ببخشد.
در مجموع ميتوان گفت ذخيره معنوي دعا و آداب ياد خداوند، بهخصوص ادعيهاي كه از زبان معصومان(ع) وارد شده و به ما رسيده، آنقدر عظيم است كه بهرهبرداري نكردن از آن در بهبود بيماريها و ارتقاي سلامت، به قول يكي از دانشمنداني كه در اين زمينه تحقيق ميكند، محروم كردن افراد از پتانسيل و نعمت محسوب ميشود؛ همانگونه كه پروردگار خود ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم» سلامتیران
دعا و درمان
افزايش علاقه و توجه دانشمندان علوم پزشكي به تاثير دعا در درمان بيماريها از يك سو حاكي از دردمندي جسم و روان بشر بهدليل كمرنگ شدن ارتباط با پروردگار و تمايل فطري و باطني براي بازگشت به سوي معبود است و از سوي ديگر، تغيير نظر پژوهشگران علوم پزشكي را كه چنين فرصت و امكاني، يعني استفاده از دعا و روحانيت براي درمان بيماريها را بيش از اين پذيرفتني نميديدند، نشان ميدهد...
حتي مجامع علمي غربي كه اعتقادهاي مذهبي در آنها نسبتا كمرنگتر است، اخيرا مقالههايي را منتشر و در آن اذعان كردهاند پزشك نميتواند به باورهاي مذهبي بيماران در درمان بيماري بيتفاوت باشد.
در مقابل به نظر ميرسد سيستمهاي بهداشتي ما در زمينه استفاده از دعا در امر درمان بيماران و بهطور كلي ارتقاي سلامت افراد جامعه، برنامه جدي و رويكرد مبتني بر شواهد ندارد. اين درحالي است كه آيات شريفه قرآن كريم و سخنان و توصيههاي معنوي رسول مكرم اسلام (ص) و معصومان (ع) ما غنيترين ذخاير در اين زمينه هستند.
در صحيفه سجاديه، در دعاي پانزدهم
امام سجاد (ع) و نيايش آن حضرت هنگام بيماري، اينگونه ميخوانيم: «خدايا! شيريني تندرستي را در من پديد آور و گوارايي سلامت را به من بچشان و چنان كن كه چون از اين بيماري به در روم، خود را به آمرزشت رسانم و بهبود حالم با گذشت تو از گناهانم پيوند خورد.»
علت غفلت از گنجينه معنوي و دعا در سيستم بهداشتي- درماني ما شايد اين باشد كه رويكردهاي درماني ما عمدتا مبتني بر سيستم پزشكي غربي است. مثلا در تعاليم اسلامي خود ميبينيم كه براي فردي كه در حال مرگ است، توصيهها و دعاهاي خاص و حتي در مورد وضعيت قرارگيري بيمار، دستورالعملهاي خاصي وجود دارد ولي در سيستم بهداشتي ما در حال حاضر، بيشتر توجه به داروها و اصول احياي قلبي- ريوي است. عنوان يكي از مقالههايي كه در زمينه دعادرماني منتشر شده، «تاثير حلقه دعا در بهبود يك نوزاد رو به موت» است. اين گزارش در مورد نوزاد زودرسي بود كه پس از مدتي بستري در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان و موفقيتآميز نبودن اقدامهاي درماني و احيا، كشيش را بر بالين وي آوردند و كادر پزشكي و پرستاري و پدر و مادر نوزاد مشغول دعاكردن براي آرامش ابدي كودك شدند تا دستگاههاي تنفس مصنوعي را از بدن طفل جدا كنند. به دنبال تشكيل اين حلقه دعا، علايم بهبود در نوزاد ايجاد و پس از آن نيز وضعيت وي بهتر شد بهطوري كه در زمان چاپ اين مقاله، كودك سالم و زنده بود.(اسپرينگر و ايچر، 1999)
يكي از نكتههاي جالب ديگري كه در ادعيه ما به چشم ميخورد، اشاره به گذاشتن دست در موضع بيماري و دعاخواندن بر آن است. اين روش در تكنيكهاي جديد دعادرماني به اسامي مختلف از جمله hand-on-techniques شناخته ميشود.
جديدترين منابع علمي نشان دادهاند در روشهاي درماني كمكي كه درمانگر دست خود را روي عضو بيمار ميگذارد و براي بهبود او دعا ميكند، ميادين الكترومغناطيس نبضي يا فركانس بسيار پايين در كف دست درمانگر ايجاد ميشود كه با دستگاههاي خاصي از جمله وسيلهاي به نام squid قابل نمايش و مشخص شدن است. جالب اين است كه اين طول موجها در فركانسهايي است كه نقش درماني آنها براي بافتهاي بدن قبل از اين ثابت شده است. (اوشمن، 2000) اين امر شايد يكي از دلايلي باشد كه در تعاليم ديني ما توصيه شده قبل از خواندن دعا روي عضو بيمار دست بگذارند. (شيخ قمي، 1366)
يكي ديگر از جنبههايي كه در دعاهاي ما زياد به چشم ميخورد، اين است كه در بيشتر دعاهايي كه هنگام بيماري توصيه شدهاند، فرد به پروردگار خود كه تنها قدرت برتر و شفادهنده است، رجوع ميكند و رسول اكرم(ص) و معصومان(ع) را واسطه اين ارتباط قرار ميدهد. فرد بيمار در اين دعاها به ضعف و ناتواني خود اعتراف ميكند ولي در عين حال به خود يادآوري ميكند بيماري و حتي مرگ آخر و نهايت زندگي نيست. اين نكتهها نشان ميدهد ادعيه رسيده به ما براي انسان معتقد به آنها، نوعي ابزار حمايتي براي برخورد و تحمل براي بيمار فراهم ميآورد. در اين شرايط، فرد با اعتراف به قدرت لايتناهي خداوند از وضعيت خود نااميد نميشود و به خدا توكل ميكند. اين مكانيسم مقابلهاي، بهخصوص در افراد دچار بيماريهاي مزمن يا بيماريهايي كه متاسفانه درمان قطعي شناختهشدهاي ندارند، ميتواند كيفيت زندگي را بهبود ببخشد.
در مجموع ميتوان گفت ذخيره معنوي دعا و آداب ياد خداوند، بهخصوص ادعيهاي كه از زبان معصومان(ع) وارد شده و به ما رسيده، آنقدر عظيم است كه بهرهبرداري نكردن از آن در بهبود بيماريها و ارتقاي سلامت، به قول يكي از دانشمنداني كه در اين زمينه تحقيق ميكند، محروم كردن افراد از پتانسيل و نعمت محسوب ميشود؛ همانگونه كه پروردگار خود ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم» سلامتیران