PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث حق فرزند در برابر والدین چیست ؟



ساناز فرهیدوش
4th July 2013, 09:16 PM
ات متعددی از قرآن کریم، حقوق فرزندان بر والدین را به صراحت و اشاره بیان کرده و ما در حد مجال، برخی از آیات را بیان میکنیم:
1. همة فرزندان، هدیه خدا هستند و باید خدای رزاق را بدین جهت شاکر بود:
"یَهَبُ لِمَن یَشَأُ إِنَاثاً وَیَهَبُ لِمَن یَشَأُ الذُّکُورَ؛ (شوری، 49) خداوند به هر کس بخواهد دختر هدیه می دهد و به هرکس بخواهد پسر می بخشد."

2. وظیفه مادر در شیر دادن به نوزاد تا دو سال:
"وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ؛ (بقره، 233) مادران، فرزندان خود را تا دو سال تمام شیر بدهند."

3. وجوب حفظ جان فرزند و حرمت کشتن او به خصوص به علت فقر:
"وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئاً کَبِیراً؛ (اسرأ، 31) از بیم تنگدستی فرزند خود را نکشید؛ ماییم که به آنها و شما روزی می بخشیم؛ آری کشتن آنها خطا و گناهی بزرگ است."

4. تلاش برای نجات فرزندان از خطرهای جانی و اخلاقی:
"وَنَادَیَ نوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلاَ تُکُن مَعَ الْکَافِرِینَ؛ (هود، 42) آن کشتی ایشان را در میان موجی کوه آسا میبرد و نوح پسرش را که در کناری بود بانگ زد ای!پسرک من با من سوار شو و با کافران مباش."
در حالی که سیل همه جا را فرا گرفته حضرت نوح در کشتی نجات بود، یک لحظه از وضعیت فرزندش غافل نشد و برای نجات جسم او از غرق شدن و جان او از کفر خطاب به او آیه ذکر شده را بیان فرمود.

5. مراقبت بر نماز خواندن فرزندان:
"وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا؛ (طه، 132) خانواده (زن و فرزندان) خود را به نماز فرمان ده و خود برآن شکیبا باش."
"یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ؛ (لقمان، 17) حضرت لقمان به فرزندش گفت:پسرم نماز را به پادار."

6. اصلاح و رشد گرایش های اعتقادی فرزند با پند و اندرز:
حضرت لقمان برای انجام دادن وظایف اعتقادی خود در برابر فرزندش نکات مهمی درباره توحید الهی و معاد برای او بیان میکند؛ از جمله میفرماید:
"وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لاِ بْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَابُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ؛ (لقمان، 13) هنگامیکه لقمان به پسر خویش در حالی که او را اندرز میداد گفت:ای پسرک من، به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است."
والدین وظیفه دارند که اصول اعتقادی را به درستی بیاموزند و به فرزندانشان آموزش دهند و برای تربیت فرزندان خود بهتر است از زبان عمل بهره گیرند که فصیح ترین زبان زبان عمل است نه اینکه خود به هر کار ناشایستی دست بزنند و بعد فرزند خود را از آن بر حذر دارند مثلا : پدر که سیگار می کشد هر چقدر فرزندش را از این امر باز دارد تأثیری نخواهد داشت.
همچنین آیه 16 همین سوره درباره مسئله معاد و بازگشت انسان ها و اعمالشان به سوی خداست.

Capitan Totti
4th July 2013, 09:31 PM
نام نیکو خوبه
ولی تربیت و تعلیم فرزند واقعا مهمه
پدر با رفتارش باید تربیت کنه نه با حرف زدن هاش
رفتار پدر باید موقرانه و فرماندهانه! و با اقتدار باشه
پدر نباید جواب همه ی سوالات فرزندش رو بده
چرا؟
برای اینکه فرزند تشویق بشه که بره کتابی رو بخونه
و کتاب خوندن یعنی چی؟؟
یعنی سطح سواد فرهنگی فرزند بره بالا و فرزند به جای اینکه با دوستاش حرفای زشت و بیهوده رد و بدل کنن
بیشتر با خودش فکر کنه و اونوقته که برای خودش هدف گذاری میکنه
اونوقت بر اساس کتابهایی که خونده شخصیت آینده ی خودشو پدید میاره
اونوقت مثل این ارازل و اوباش کثافت العالمین به پدر و مادرش نمی پره

ساناز فرهیدوش
4th July 2013, 11:32 PM
آموزش احکام شرعی:
"یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَیَ مَا أَصَابَکَ؛ (لقمان، 17) ای پسرک من، نماز را به پای دار و به کار پسندیده امر کن و ازکار ناپسند و حرام نهی نما و بر آسیبی که بر تو وارد میشود صبر کن."
در این آیه، حضرت لقمان فرزندش را با وظایف و احکام فردی و اجتماعی آشنا می نماید.
http://img.tebyan.net/big/1384/11/2992221351561661232271452102551083130211172.jpg

8. آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی:
حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سورةه لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد میکند و ضرورت مراقبت پدر را نسبت به رفتارها و روحیات اخلاقی فرزندش آشکار میسازد:
ـ نسبت به مردم بی اعتنا نباش و روی از آنان مگردان:"لاتصرّ خدّک للناس"
ـ مغرورانه بر روی زمین راه مرو:"و لا تمش فی الارض مرحا"
ـ در راه رفتن اعتدال را رعایت کن:" و اقصد فی مشیک"
ـ در سخن گفتن نیز اعتدال را رعایت کن و با صدای بلند حرف مزن:" و اغضض من صوتک"

9. مشورت کردن با فرزندان و توجه به دیدگاه های آنان:
پس از آنکه حضرت موسی از مجازات فرعون می گریزد و به قریه حضرت شعیب می رسد، به دختران آن حضرت در بالا کشیدن آب از چاه کمک می کند. آنگاه یکی از دختران حضرت شعیب، داستان را برای پدر تعریف میکند. بدین سبب آن حضرت، موسی را به خانه دعوت میکند و سپس با دختران جوان خود مشورت می کند که با این جوان چه رفتاری کنیم؟قرآن سخن یکی از دختران را چنین نقل میکند:
"قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْ ئ"َمِینُ؛ (قصص، 26) یکی از دو دختر گفت:ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام میکنی، هم نیرومند و هم در خور اعتماد است." حضرت شعیب، پیشنهاد دخترش را میپذیرد.
این قطعه از داستان، قرآنی نشان میدهد که چگونه حضرت شعیب با آنکه خود پیامبر بود و می توانست بهترین تصمیم را بگیرد، به دختران خود شخصیت داد و با مشورت آنان، دربارة حضرت موسیغ تصمیم گرفت. متأسفانه در این روزگار تعصب بی جای برخی والدین و خود رأیی در امور خانوادگی باعث گریزان شدن فرزندان از کانون خانواده و به بیراهه رفتنشان می شود.

10. پرهیز از افراط در محبت:
"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ اَّمَنُوا لاَ تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلاَ أَوْلاَدُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛" (منافقون، 9) ای کسانی که ایمان آوردهاید!مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران است."
این آیه، مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که از یاد خدا غافل شوند، برحذر میدارد.
http://img.tebyan.net/big/1382/07/12011120081501788434181507618222912311228.jpg
11. توجه به آینده فرزندان و امنیت آنها:
"وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ اَّمِناً وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ؛ (ابراهیم، 35) یاد کن هنگامی را که ابراهیم گفت:پروردگار این شهر را ایمن گردن و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور دار."
این آیه نگرانی حضرت ابراهیم را از آینده فرزندانش بیان میکند. وی از خداوند برای فرزندانش امنیت، سلامت جسمی و اخلاقی را درخواست میکند.

12. برخورد دوستانه پدر و مادر با فرزند به گونه ای که او اسرار خود را به آنها بگوید:
آیه چهارم سوره یوسف از روابط بسیار نزدیک و صمیمانه حضرت یوسف با پدرش حکایت می کند؛ به گونه ای که حضرت یوسف خواب عجیب و پر رمز و راز خود را تنها برای پدرش نقل میکند." إِذْ قَالَ یُوسُفُ لا ئثَبِیهِ یَا أبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ."

- - - به روز رسانی شده - - -

راهم آوردن زمینه مناسب برای بازی و گردش فرزندان:
هنگامیکه بردران حضرت یوسف از پدرشان درخواست میکنند که آن حضرت را به بازی و گردش (یرتع و یلعب) ببرند پدر، آنان را از این کار منع نمیکند؛ تنها نگرانی خودش را از وجود حوادث احتمالی اظهار مینماید. این جملات نشان میدهد که حضرت یعقوب به عنوان یک پدر نسبت به این حق فرزندش آگاهی داشته واز آن استقبال کرده است. آیه مورد نظر چنین است:
"أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدَاً یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ."
http://img.tebyan.net/big/1385/11/2052069574365230105312453717414011424222.jpg
14- سرزنش فرزندان در برابر سهل انگاری ها:
در آیات 18 و 83 سورة یوسف، جمله یکسانی از حضرت یعقوبغ خطاب به فرزندانش نقل میشود. ایشان در برابر کوتاهی فرزندان در مراقبت از حضرت یوسف (آیه 18) و برادرش بنیامین (آیه 83) خطاب به آنها میگوید:"بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ"؛ چنین نیست که میگویید، بلکه نفس شما امری را به اشتباه برای شما آراسته است." گرچه داستانی که آنان برای کشته شدن حضرت یوسف ساخته بودند دروغ بود و جریانی را که دربارة بنیامین و سرقت جام به دست وی نقل میکردند حقیقت داشت (حداقل به خیال خودشان) امّا در هر دو مورد دچار شتابزدگی و اشتباه در تصمیمگیری شده بودند و امری را که نادرست بود، درست پنداشته بودند. در چنین شرایطی است که حضرت یعقوب تذکر لازم رابه آنها داده، با سرزنش آنان و مذمت کار نادرستشان وظیفه پدری خود را در برابرشان انجام میدهد.

15- پذیرش قول و تعهد فرزندان (حتی در مواردی که قبلاً تخلف کرده باشند):
آیات 14 و 66 سوره یوسف از پیمانسپاری فرزندان حضرت یعقوب به ایشان خبر میدهد. آیه 14 دربارة تعهد آنان به مواظبت از یعقوب در برابر گرگها و آیه 66 درباره پیمان آنها برای محافظت از جان بنیامین سخن میگوید. در هر دو مورد، حضرت یعقوبغ با قرار دادن شرایطی قول و تعهد فرزندان را میپذیرد؛ با این که در مرحلة دوم، سابقه بدقولی و پیمان شکنی نیز داشتهاند؛ امّا باز هم حضرت یعقوب قسم و پیمان آنها را میپذیرد.
قرآن کریم با نقل این ماجرا، وظیفه پدران و مادران را در اعتماد به تعهدها و پیمانهای فرزندان گوشزد میکند و بر تأثیر تربیتی این عمل در رشد و فضایل اخلاقی و اعتماد به نفس آنها صحه میگذارد.

16. امیدوار کردن فرزندان به حل مشکلات:
هنگامیکه برادران حضرت یوسف ناامیدانه از یافتن آن حضرت و نجات بنیامین سخن می گفتند و همه چیز را از دست رفته میدیدند، حضرت یعقوب دوباره آنها را به مصر روانه کرد و از آنان خواست که از رحمت خدا نا امید نشوند که نا امیدی از رحمت بیکران الهی نشانه کفر و ناسپاسی است:" وَلاَ تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلآ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ" (یوسف،87)
این رفتار پسندیده حضرت یعقوب از وظیفه دایمی پدران در برابر فرزندان خود خبر میدهد. وظیفهای که طی آن والدین و به خصوص پدر باید با القای روح امید و کوچک نمایی مشکلات، فرزندان خود را در پیمودن راه پرپیچ و خم زندگی یاری رساند.

- - - به روز رسانی شده - - -

طلب بخشش گناهان (استغفار) برای فرزندان:
دعای پدر و مادر بیش از هر کس دیگر در حق فرزندان مستجاب میشود. بنابر روایات متعدد، خداوند متعال با دعای پدر و مادر، گناهان بسیاری را از فرزندان میبخشد؛ از این رو والدین موظفند که در صورت مشاهده آثار پشیمانی و توبه در رفتار و گفتار فرزندان برای آنان استغفار کرده، بخشش گناهان آنان را از خداوند متعال بخواهند. آیات 97 و 98 سوره یوسف درباره تقاضای برادران یوسف از پدر برای استغفار و پذیرش آن از سوی حضرت یعقوب حکایت میکند.

حقوق فرزند بر والدین در کلام امیر اامؤمنین
حق فرزند بر پدر این است كه: نام نیكو برای او بگذارد، خوب تربیتش كند، و به او قرآن بیاموزد.( نهج البلاغه، حكمت 399) راستی اگر مسلمانان به این دستورالعمل های سعادت آفرین اسلام كه از زبان امام معصوم تراوش كرده عمل كنند، و به حقوق هم احترام بگذارند، آیا جامعه اسلامی ما بهتر از این نخواهد بود؟

فرآوری : محمدیبخش قرآن تبیان

kamanabroo
5th July 2013, 01:56 PM
22- حق پدر .

واما حق ابیک فتعلـم انـه اصلک و انـک فرعـه و انـک لولاه لم تکـن ؛ فمهما رایت فی نفسک مما یعجبک؛ فاعلم ان اباک اصل النعمه علیک فیه واحمدلله و اشکره علی قـدر ذلک ولا قوه الا بالله .

ترجمه : اما حق پدرت بر تو آنست که بدانی او اصل و ریشه تست؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛ و اگر او نبود تو نبودی ؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجـب پیدا شدن غرور در تو می گردد ؛ متوجه باش که پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش کن و از او تشکر کن به اندازهء نعمتی کـه به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال .


23-حق فرزند بر پدر و مادر

حق فرزند تو آنست که بدانی او از توست و در این جهان در نیک و بد خویش وابسته توست و با تو نسبت به پرورش دادن خوب و راهنمایی کردن او به راه پروردگارش و یاری رساندن به او در اطاعت خداوند هم درباره خودت و هم حق او مسئول هستی و بر اساس این مسئولیت پاداش میگیری و کیفر میبینی پس در کار فرزند همچون کسی عمل کن که کارش را در این دنیا به حسن اثر خویش آراسته میکند و تو به سبب حسن رابطه میان خود و او و سرپرستی خوبی که از او کرده ای و نتیجه الهی که از او گرفته ای نزد پروردگار خویش معذور باشی و قوتی نیست مگر قوت خداوند متعال.


24-حق برادر

اما حق برادرت آنست که دست و بازوی قدرت تو و پشت و پناه تو میباشد و باعث توست که متکی به او هستی و نیرو و توان تو میباشد که بدان وسیله –به دشمن- حمله میبری پس مبادا از او در راه معصیت خدا بعنوان اسلحه استفاده کنی و همچنین ابزاری در راه ظلم و پایمال کردن حق خدا قرار دهی کمک و یاری او در مقابل هوای نفس و پشتیبانی از وی در مقابل دشمن را ترک مکن با این همه اگر او مطیع امر پروردگارش بود و دستور را بخوبی پذیرا بود چه بهتر و اگرنه باید خداون نزد تو مقدم بر او و عزیزتر از او باشد...



رساله حقوق امام سجاد علیه السلام.صحیفه سجادیه

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد