Sa.n
22nd June 2013, 11:04 AM
داستان آموزنده حلوای نسیه! (http://www.beytoote.com/fun/fiction-vocal/halva1-credit.html)
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fun1024.jpg (http://www.beytoote.com/fun/fiction-little/halva1-credit.html)
مردي از حلوافروشي درخواست کرد تا يک کيلو حلوا به او نسيه بدهد، حلوافروش گفت: بچش که حلواي عالي است.
مرد گفت: من روزه هستم و قضاي روزه سال پيش را دارم.
حلوا فروش گفت: به خدا پناه مي برم از اين که با تو معامله کنم. تو قرض خدا را يک سال عقب مي اندازي با من چه مي کني؟
منبع:asriran.com
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fun1024.jpg (http://www.beytoote.com/fun/fiction-little/halva1-credit.html)
مردي از حلوافروشي درخواست کرد تا يک کيلو حلوا به او نسيه بدهد، حلوافروش گفت: بچش که حلواي عالي است.
مرد گفت: من روزه هستم و قضاي روزه سال پيش را دارم.
حلوا فروش گفت: به خدا پناه مي برم از اين که با تو معامله کنم. تو قرض خدا را يک سال عقب مي اندازي با من چه مي کني؟
منبع:asriran.com