ریپورتر
21st June 2013, 09:56 PM
مشكلات عمدهاي كه واردكنندگان و صادركنندگان به طور كلي در قراردادهاي تجاري با آنها مواجه ميشوند، ممكن است ناشي از سه عامل باشد: اول، عدم اطمينان از اينكه قانون كدام كشور حاكم بر قراردادهايشان خواهد بود، دوم مشكلات ناشي از اطلاعات ناكافي و سوم مشكلات ناشي از تفاوت در ترجمه. اينكوترمز از ابتداي پيدايش توسط ICC (اتاق بازرگاني بينالمللي) و در مسير اصلاحات انجام گرفته تا به امروز كوششي بوده است براي كاهش يا حتيالمقدور رفع اينگونه اشكالات.
اين نوشته نگاهي دارد به تاريخچه اينكوترمز و ICC و چرايي به وجود آمدن اينكوترمز و توضيح اصطلاحات به همراه جدول توزيع مسووليتهاي طرفين قراردادها بر مبناي اينكوترمز.
اينكوترمز كه با استفاده از كلمات International Commercial Terms به معني اصطلاحات بازرگاني بينالمللي ساخته شده است، مجموعهاي از تعاريف اصطلاحات تجاري بينالمللي است كه در سطح جهان به رسميت شناخته شدهاند؛ مانند FOB، CFR و CIF. اين اصطلاحات توسط اتاق بازرگاني بينالمللي (ICC) توسعه يافتهاند.
اينكوترمز تعريفي از تعهدات و مسووليتهاي قراردادهاي بين خريدار و فروشنده است و ابزاري است فوقالعاده با ارزش و كاهنده هزينهها.
اتاق بازرگاني بينالمللي (ICC)
اتاق بازرگاني بينالمللي در سال 1919 با هدف خدمت به تجارت جهاني به وسيله ارتقاي سرمايهگذاري و تجارت، بازارهاي آزاد براي كالاها و خدمات و گردش آزاد سرمايه تاسيس شد. به علت نفوذ و تاثيرگذاري اولين رييس آن، اتين كلمنتال كه خود قبلا وزير بازرگاني فرانسه بود، دبيرخانه ICC در پاريس مستقر شده است و فقط در طول سالهاي جنگ جهاني كه پاريس تحت اشغال بود به سوئد بيطرف منتقل شده بود. با نفوذ كلمنتال بود كه دادگاه داوري بينالمللي نيز در 1923 تاسيس شد. اعضاي كنوني ICC را شركتهاي عمده توليدي و خدماتي از بيش از 130 كشور جهان تشكيل ميدهند. از زمان تاسيس سازمان ملل متحد نيز ICC همواره به طور رسمي به عنوان مشاور عالي مورد مشورت سازمان ملل و آژانسهاي وابسته به آن قرار گرفته است.
اصطلاحات رايج
FOB اولين اصطلاحي بود كه در ميان بازرگانان رواج يافت، در زماني كه كشتيها همگي چوبي بودند. تجار به اين توافق رسيدند كه براي فرستادن محمولههايشان اگر به جاي اينكه منتظر برگشتن كشتي خود باشند، اگر برگشتني در كار بود از كشتيهاي همديگر استفاده كنند، همگي ميتوانند پول بيشتري به دست آورند. FOB به اين معنا بود كه هر تاجري ميبايست محموله خود را توسط كاركنان خود به كشتي حمل كرده و در جايي كه خدمه كشتي ميخواستند قرار دهد و اگر نياز به بالابر توري كشتي بود، بابت هر بار استفاده از باربر بايد هزينه ميپرداختند. اگر هر محمولهاي پيش از عبور تور از نرده كشتي بيرون از تور ميافتاد، تاجر مقصر بود و اگر پس از عبور تور از نرده كشتي بيرون ميافتاد، تقصير خدمه كشتي بود. ممكن بود خدمه كشتي در محاسبه وزن محموله و اثري كه بر كشتي و ايجاد تكان و نوسان در هنگام حمل بار به آن ميكرد، اشتباه كند. اصطلاح FOB چندين قرن است كه كار ميكند.
شايد اگر تجارت به همان صورت چند قرن پيش بود، همان اصطلاحات قديمي از جمله FOB ميتوانستند كارآيي خود را حفظ كنند، ولي پيچيدگي تجارت، امور تجاري و قراردادهاي تجاري نياز به توافقات و اصطلاحات جديدتر داشت. سوالاتي نظير آنچه در ذيل ميآيند همواره وجود داشتهاند:
- آيا فروشنده بايد كالاها را مستقيما به خريدار تحويل دهد يا به طور غيرمستقيم و از طريق طرف ثالثي كه كالا را از فروشنده به خريدار حمل نمايد؟
- در چه نقطهاي تحويل كالا رخ ميدهد، نزد فروشنده يا نزد خريدار؟
- اگر تحويل كالا به خريدار به طور غيرمستقيم باشد، چه كسي ترتيبات حمل كالا تا مقصد را انجام ميدهد؟
- در چه مرحلهاي ريسك از بين رفتن يا هرگونه خسارت وارده به كالا از فروشنده به خريدار منتقل ميشود؟
- چه كسي ترتيبات لازم براي بيمه پوششي ريسك از بين رفتن يا خسارات به كالا در طي حمل و نقل را انجام ميدهد؟
- پرسش اصلي مربوط به هزينههاي حمل و نقل آن است كه چه هزينههاي فرعي و اتفاقي حمل كالا از فروشنده به خريدار به حساب فروشنده و چه هزينههايي به حساب خريدار منظور خواهند شد؟
- تعهدات فروشنده و خريدار در ارتباط با اخذ مجوزها و پروانههاي لازم براي حمل كالا از كشوري به كشور ديگر چه ميباشد؟
پاسخ به اين پرسشها و جوابهاي آنها ممكن بود بر حسب منطقه جغرافيايي و عرف يا قوانين آن منطقه متفاوت باشد و البته با توجه به اينكه طرفين قرارداد لزوما از روشهاي تجاري كشور ديگر مطلع نيستند، اين تفاوتها موجب سوءتفاهم، دعوي حقوقي و اتلاف وقت و پول ميشود. اينكوترمز ميتواند به عنوان ابزاري بينالمللي، بسيار به كار آيد، البته اتاق بازرگاني بينالمللي همواره تاكيد كرده است كه اينكوترمز صرفا به رابطه بين فروشنده و خريدار تحت قرارداد فروش محدود ميشود و آن هم در برخي زمينههاي كاملا مشخص. آنچه كه براي صادركنندگان و واردكنندگان اهميت زيادي دارد، ارتباط و يكپارچگي بين قراردادهاي مختلف فروش بينالمللي كالا است كه در آن علاوه بر قرارداد فروش، قرارداد حمل، قرارداد بيمه و قرارداد تامين مالي نيز دخيل ميباشند.
اينكو ترمز فقط مربوط به يكي از اين قراردادها ميشود؛ يعني قرارداد فروش، معهذا توافق طرفين در مورد استفاده از يك اصطلاح اينكوترمز خاص الزاما بر ساير قراردادها نيز تاثير ميگذارد، مثلا اگر فروشندهاي با قرارداد مبتني بر شرايط CFR يا CIF موافقت كند، نميتواند قرارداد را به جز از طريق حمل دريايي از طريق شيوه حمل ديگري اجرا نمايد. زيرا كه طبق شرايط مذكور بايد بارنامه يا هر سند دريايي ديگري را خريدار ارائه نمايد كه در صورت استفاده از روش حمل ديگري تسليم چنين مدركي امكانپذير نيست.
به علاوه سند حمل قيد شده در اعتبار اسنادي الزاما مربوط به وسيله حمل مورد نظر ميباشد، ثانيا اينكوترمز با برخي از وظايف و تكاليف معين سروكار دارد مانند وظيفه فروشنده در مورد قراردادن كالا در اختيار خريدار يا تسليم و تحويل آن جهت حمل يا تحويل در مقصد و همچنين وظايف مربوط به تقسيم خطر (ريسك) بين طرفين در موارد مذكور، به علاوه وظايف ديگري كه اينكوترمز به آنها مربوط ميشود، عبارتند از ترخيص كالا براي صدور و ورود، بستهبندي كالا، وظايف خريدار در مورد تحويل گرفتن كالا، همچنين اثبات اينكه وظايف مربوط كاملا انجام شده است.
اگر چه اينكوترمز براي اجراي قرارداد فروش فوقالعاده مهم ميباشد، ولي بسياري از مشكلاتي كه ممكن است در قرارداد به وجود آيد مانند انتقال مالكيت (كالا) و ساير حقوق ناشي از مالكيت و نقض قرارداد و عواقب برائت از مسووليت در موارد خاص ارتباطي با اينكوترمز ندارد.بايد متذكر شد كه هدف اين نيست كه اينكوترمز جايگزين آن دسته از شرايط قرارداد اعم از شرايط استاندارد يا شرايط ناشي از مذاكرات كه در يك قرارداد كامل فروش مورد نياز است بشود. اينگونه مسائل بايد با شرايطي كه در قرارداد فروش مقرر ميشود و قوانين حاكم حل وفصل گردد.
اين نوشته نگاهي دارد به تاريخچه اينكوترمز و ICC و چرايي به وجود آمدن اينكوترمز و توضيح اصطلاحات به همراه جدول توزيع مسووليتهاي طرفين قراردادها بر مبناي اينكوترمز.
اينكوترمز كه با استفاده از كلمات International Commercial Terms به معني اصطلاحات بازرگاني بينالمللي ساخته شده است، مجموعهاي از تعاريف اصطلاحات تجاري بينالمللي است كه در سطح جهان به رسميت شناخته شدهاند؛ مانند FOB، CFR و CIF. اين اصطلاحات توسط اتاق بازرگاني بينالمللي (ICC) توسعه يافتهاند.
اينكوترمز تعريفي از تعهدات و مسووليتهاي قراردادهاي بين خريدار و فروشنده است و ابزاري است فوقالعاده با ارزش و كاهنده هزينهها.
اتاق بازرگاني بينالمللي (ICC)
اتاق بازرگاني بينالمللي در سال 1919 با هدف خدمت به تجارت جهاني به وسيله ارتقاي سرمايهگذاري و تجارت، بازارهاي آزاد براي كالاها و خدمات و گردش آزاد سرمايه تاسيس شد. به علت نفوذ و تاثيرگذاري اولين رييس آن، اتين كلمنتال كه خود قبلا وزير بازرگاني فرانسه بود، دبيرخانه ICC در پاريس مستقر شده است و فقط در طول سالهاي جنگ جهاني كه پاريس تحت اشغال بود به سوئد بيطرف منتقل شده بود. با نفوذ كلمنتال بود كه دادگاه داوري بينالمللي نيز در 1923 تاسيس شد. اعضاي كنوني ICC را شركتهاي عمده توليدي و خدماتي از بيش از 130 كشور جهان تشكيل ميدهند. از زمان تاسيس سازمان ملل متحد نيز ICC همواره به طور رسمي به عنوان مشاور عالي مورد مشورت سازمان ملل و آژانسهاي وابسته به آن قرار گرفته است.
اصطلاحات رايج
FOB اولين اصطلاحي بود كه در ميان بازرگانان رواج يافت، در زماني كه كشتيها همگي چوبي بودند. تجار به اين توافق رسيدند كه براي فرستادن محمولههايشان اگر به جاي اينكه منتظر برگشتن كشتي خود باشند، اگر برگشتني در كار بود از كشتيهاي همديگر استفاده كنند، همگي ميتوانند پول بيشتري به دست آورند. FOB به اين معنا بود كه هر تاجري ميبايست محموله خود را توسط كاركنان خود به كشتي حمل كرده و در جايي كه خدمه كشتي ميخواستند قرار دهد و اگر نياز به بالابر توري كشتي بود، بابت هر بار استفاده از باربر بايد هزينه ميپرداختند. اگر هر محمولهاي پيش از عبور تور از نرده كشتي بيرون از تور ميافتاد، تاجر مقصر بود و اگر پس از عبور تور از نرده كشتي بيرون ميافتاد، تقصير خدمه كشتي بود. ممكن بود خدمه كشتي در محاسبه وزن محموله و اثري كه بر كشتي و ايجاد تكان و نوسان در هنگام حمل بار به آن ميكرد، اشتباه كند. اصطلاح FOB چندين قرن است كه كار ميكند.
شايد اگر تجارت به همان صورت چند قرن پيش بود، همان اصطلاحات قديمي از جمله FOB ميتوانستند كارآيي خود را حفظ كنند، ولي پيچيدگي تجارت، امور تجاري و قراردادهاي تجاري نياز به توافقات و اصطلاحات جديدتر داشت. سوالاتي نظير آنچه در ذيل ميآيند همواره وجود داشتهاند:
- آيا فروشنده بايد كالاها را مستقيما به خريدار تحويل دهد يا به طور غيرمستقيم و از طريق طرف ثالثي كه كالا را از فروشنده به خريدار حمل نمايد؟
- در چه نقطهاي تحويل كالا رخ ميدهد، نزد فروشنده يا نزد خريدار؟
- اگر تحويل كالا به خريدار به طور غيرمستقيم باشد، چه كسي ترتيبات حمل كالا تا مقصد را انجام ميدهد؟
- در چه مرحلهاي ريسك از بين رفتن يا هرگونه خسارت وارده به كالا از فروشنده به خريدار منتقل ميشود؟
- چه كسي ترتيبات لازم براي بيمه پوششي ريسك از بين رفتن يا خسارات به كالا در طي حمل و نقل را انجام ميدهد؟
- پرسش اصلي مربوط به هزينههاي حمل و نقل آن است كه چه هزينههاي فرعي و اتفاقي حمل كالا از فروشنده به خريدار به حساب فروشنده و چه هزينههايي به حساب خريدار منظور خواهند شد؟
- تعهدات فروشنده و خريدار در ارتباط با اخذ مجوزها و پروانههاي لازم براي حمل كالا از كشوري به كشور ديگر چه ميباشد؟
پاسخ به اين پرسشها و جوابهاي آنها ممكن بود بر حسب منطقه جغرافيايي و عرف يا قوانين آن منطقه متفاوت باشد و البته با توجه به اينكه طرفين قرارداد لزوما از روشهاي تجاري كشور ديگر مطلع نيستند، اين تفاوتها موجب سوءتفاهم، دعوي حقوقي و اتلاف وقت و پول ميشود. اينكوترمز ميتواند به عنوان ابزاري بينالمللي، بسيار به كار آيد، البته اتاق بازرگاني بينالمللي همواره تاكيد كرده است كه اينكوترمز صرفا به رابطه بين فروشنده و خريدار تحت قرارداد فروش محدود ميشود و آن هم در برخي زمينههاي كاملا مشخص. آنچه كه براي صادركنندگان و واردكنندگان اهميت زيادي دارد، ارتباط و يكپارچگي بين قراردادهاي مختلف فروش بينالمللي كالا است كه در آن علاوه بر قرارداد فروش، قرارداد حمل، قرارداد بيمه و قرارداد تامين مالي نيز دخيل ميباشند.
اينكو ترمز فقط مربوط به يكي از اين قراردادها ميشود؛ يعني قرارداد فروش، معهذا توافق طرفين در مورد استفاده از يك اصطلاح اينكوترمز خاص الزاما بر ساير قراردادها نيز تاثير ميگذارد، مثلا اگر فروشندهاي با قرارداد مبتني بر شرايط CFR يا CIF موافقت كند، نميتواند قرارداد را به جز از طريق حمل دريايي از طريق شيوه حمل ديگري اجرا نمايد. زيرا كه طبق شرايط مذكور بايد بارنامه يا هر سند دريايي ديگري را خريدار ارائه نمايد كه در صورت استفاده از روش حمل ديگري تسليم چنين مدركي امكانپذير نيست.
به علاوه سند حمل قيد شده در اعتبار اسنادي الزاما مربوط به وسيله حمل مورد نظر ميباشد، ثانيا اينكوترمز با برخي از وظايف و تكاليف معين سروكار دارد مانند وظيفه فروشنده در مورد قراردادن كالا در اختيار خريدار يا تسليم و تحويل آن جهت حمل يا تحويل در مقصد و همچنين وظايف مربوط به تقسيم خطر (ريسك) بين طرفين در موارد مذكور، به علاوه وظايف ديگري كه اينكوترمز به آنها مربوط ميشود، عبارتند از ترخيص كالا براي صدور و ورود، بستهبندي كالا، وظايف خريدار در مورد تحويل گرفتن كالا، همچنين اثبات اينكه وظايف مربوط كاملا انجام شده است.
اگر چه اينكوترمز براي اجراي قرارداد فروش فوقالعاده مهم ميباشد، ولي بسياري از مشكلاتي كه ممكن است در قرارداد به وجود آيد مانند انتقال مالكيت (كالا) و ساير حقوق ناشي از مالكيت و نقض قرارداد و عواقب برائت از مسووليت در موارد خاص ارتباطي با اينكوترمز ندارد.بايد متذكر شد كه هدف اين نيست كه اينكوترمز جايگزين آن دسته از شرايط قرارداد اعم از شرايط استاندارد يا شرايط ناشي از مذاكرات كه در يك قرارداد كامل فروش مورد نياز است بشود. اينگونه مسائل بايد با شرايطي كه در قرارداد فروش مقرر ميشود و قوانين حاكم حل وفصل گردد.