nedasoltani
19th June 2013, 10:15 PM
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در همان نقطه مجدداً زمین خورد! (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
شیطان در ادامه توضیح می دهد: (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم..)) (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
برگشتید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
بار دیگر (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
داستان: (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در همان نقطه مجدداً زمین خورد! (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
شیطان در ادامه توضیح می دهد: (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم..)) (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
برگشتید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
بار دیگر (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
داستان: (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)
این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید. (http://groups.yahoo.com/group/dashte-arezoha/join)