توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هری پاتر
Capitan Totti
30th May 2013, 12:11 PM
درودبر شما
هری پاتر باعث شد که نسل دهه آخر شصت و اول هفتاد (برخی) رو به شکل دیوانه کننده ای عاشق خودش کنه
7کتاب جوآن کتلین رولینگ رو با شوق و ذوق بخونن
فیلمهاشو ببینن
و بازیهای کامپیوتریشو انجام بدن
خود من یکی ازین افراد بودم و هستم و کتاباشو حداقل 20-30بار خوندم و فبلماشو.........وبازیاشو دیگه ....
از اسمش معلومه
اگه کسی هری پاتر رو دوست داره
سوالی داره
یا هرچی
اینجا مطرح کنه
ثمین20
30th May 2013, 05:33 PM
ممنونم از پست خوبتون!
1- هری به عنوان یک نوجوان استثنایی و خاص، بهترین و کاربردی ترین ابزاری رو که در مواجهه با جهان ، آدمهای اطراف یا مشکلات و موانع بکار میبره چی هست؟
2- آیا به نظر شما کتاب سی و نه سرنخ جایگزین مناسبی برای کتاب هری پاتر هست؟
ممنون
shiny7
30th May 2013, 07:03 PM
سلام
یه سوال...
چرا همیشه تو مواقع خطر یه کمک یهویی به هری می رسید؟؟
طوریکه خودشم تو فیلم یه جا گفت که هر اتفاقی براش افتاده به کمک بقیه تونسته ازش خلاص بشه!!!
Capitan Totti
1st July 2013, 03:33 AM
سلام
یه سوال...
چرا همیشه تو مواقع خطر یه کمک یهویی به هری می رسید؟؟
طوریکه خودشم تو فیلم یه جا گفت که هر اتفاقی براش افتاده به کمک بقیه تونسته ازش خلاص بشه!!!
درود
تو کتاب ششم(شاهزاده دورگه اشاره شد که اولا دامبلدور همیشه هواشو داشته دوم حتی سوروس اسنیپ هم همیشه مراقبش بوده سوم دوستانش رونالد ویزلی و هرمیون گرنجر همیشه پیشش بودن و به نوعی از خرد جمعی!!!!!!! استفاده کردن دیگه!!)
ممنونم از پست خوبتون!
1- هری به عنوان یک نوجوان استثنایی و خاص، بهترین و کاربردی ترین ابزاری رو که در مواجهه با جهان ، آدمهای اطراف یا مشکلات و موانع بکار میبره چی هست؟
2- آیا به نظر شما کتاب سی و نه سرنخ جایگزین مناسبی برای کتاب هری پاتر هست؟
ممنون
جواب سوال یک! رولینگ همیشه میگه عشق!!! اون با عشقی که به دوستانش داشت! مشکلات رو رفع میکرد
2)والا نخوندم!
ثمین20
1st July 2013, 12:34 PM
مرسی
محور اصلی کتاب عشقه یا جادو؟
واقعا چندتا بعد میتونه داشته باشه؟
منظورم اینه که از نظر شما آیا واقعا جادوی به کار رفته در داستانها فقط خود جادو هست؟ یا این جادو یه واژه س که چیزهای دیگری رو هم دربر می گیره مثلا الان خودتون گفتید تو کتاب میگه عشق . اگه فقط جادو نیست این جادو بجز عشق چه هویت های دیگری به خودش می گیره؟ ممنون
Capitan Totti
1st July 2013, 01:32 PM
مرسی
محور اصلی کتاب عشقه یا جادو؟
واقعا چندتا بعد میتونه داشته باشه؟
منظورم اینه که از نظر شما آیا واقعا جادوی به کار رفته در داستانها فقط خود جادو هست؟ یا این جادو یه واژه س که چیزهای دیگری رو هم دربر می گیره مثلا الان خودتون گفتید تو کتاب میگه عشق . اگه فقط جادو نیست این جادو بجز عشق چه هویت های دیگری به خودش می گیره؟ ممنون
محور اصلی مبارزه با بدیه(دقیقا مثل ایران باستان که خوبی همیشه با بدی و سیاهی باید مبارزه میکرد) ولی برای مبارزه با سیاهی و تاریکی هم از جادو و هم از عشق استفاده میشد!!
درسته در هاگوارتز فقط جادو آموزش می بینند منتها داستان طوری پیش میره که فقط جادو کارآیی نداشته باشه بلکه عشق و پاکی عم موثر باشه
مثلا در کتاب 4(هری پاتر و جام آتش) اونجا که لرد ولدمورت(رئیس مرگخواران و سیاهی ها) برمیگرده میخواد هری پاتر رو بکشه و چوب جادوشو به سوی اون روونه میکنه و هری هم چوب جادوشو به سوی ولدمورت میگیره اگه یک دقیقه ادامه پیدا میکرد قطعا جادوی لردسیاه بر هری غلبه میکرد! منتها جی کی رولینگ این وسط عشق رو که عشق پدر و مادر هری به هری پاتر بود رو دخیل کرد و روح این دو به هری گفتن ما حواس ولدمورتو پرت میکنیم!! تو برو سریع فرار کن! و اینگونه با تلفیق عشق و جادو هری فرار کرد!
ثمین20
1st July 2013, 03:36 PM
ما مبارزه با بدی رو در شکل واقع گرا ترش در داستانهای باستانی خودمون مثل قصه گذر سیاوش از آتش داریم چی باعث میشه هری پاتر جذابتر بشه؟ آیا عنصر داستانی خاصی هست مثلا داشتن قهرمان واحد توی همه داستانها؟
واقعا رستم اسطوره ای چقدر با هری پاتر فرق می کنه؟
هری بی گناه تره؟ شخصیت پاکی داره؟ هیچوقت اشتباه نمی کنه؟ اینا رو می گم چون درباره رستم خلاف اینا گفته میشه که مثلا طمعکاره یه جاهایی. یعنی فرودوسی رستم را کاملا پاک به تصویر نمی کشه.
شاید هم بنظرتون مقایسه اینا دوتا از اساس غلطه از نظر شما؟ چون بحث ایران باستان شد اینو پرسیدم.
مرسی دوستم که با حوصله جوابمو دادید.
Capitan Totti
1st July 2013, 04:15 PM
ما مبارزه با بدی رو در شکل واقع گرا ترش در داستانهای باستانی خودمون مثل قصه گذر سیاوش از آتش داریم چی باعث میشه هری پاتر جذابتر بشه؟ آیا عنصر داستانی خاصی هست مثلا داشتن قهرمان واحد توی همه داستانها؟
واقعا رستم اسطوره ای چقدر با هری پاتر فرق می کنه؟
هری بی گناه تره؟ شخصیت پاکی داره؟ هیچوقت اشتباه نمی کنه؟ اینا رو می گم چون درباره رستم خلاف اینا گفته میشه که مثلا طمعکاره یه جاهایی. یعنی فرودوسی رستم را کاملا پاک به تصویر نمی کشه.
شاید هم بنظرتون مقایسه اینا دوتا از اساس غلطه از نظر شما؟ چون بحث ایران باستان شد اینو پرسیدم.
مرسی دوستم که با حوصله جوابمو دادید.
درود
راستش چند جا شنیدم رولینگ با استفاده از ادبیات باستانی ایران و تلفیق اون با تالکین و..... هری پاتر رو نوشت
در اینکه رولینگ از ادبیات باستانی ایران تبعیت کرده شکی نیست(چون در ایران باستان جهان صحنه ی مبارزه ی خوبی ها و بدی ها بوده)
راستش برای متولدین آخر 69 و اول 70 که تقریبا هم سن خود هری پاتر بودن! بدلیل اینکه یکما با بقیه داستان ها فرق داشت و جادو داخلش نهفته بود! دوم جذابیت داستان و تازگی اون فوق العاده بود طوری که خودم یادمه دایی ام وقتی حدودا10 ساله بودم کتاب هری پاتر و سنگ جادو رو هدیه نمود!! و اونموقع هر شب خواب مدرسه جادوگری هاگوارتز رو میدیدم ! انقدی که کتاب روی کوکان و نوجوانان تاثیرشو گذاشت....
خب قهرمان داستان از اسمش مشخصه! هری پاتر!!
منتها خود هری پاتر واقعا کار شاخی نمیکنه! همیشه دیگران کمکش میکنن!
خیلیا میگن قهرمان داستان پروفسور آلبوس دامبلدور مدیر مدرسه جادوگری هاگوارتز بود! انصافا هم بی دلیل نمیگن دامبلدور فوق العاده بود! ولی هر کاری میکرد برا اینکه هری پاتر موفق بشه! پس اینجا دوباره به این میرسیم که خب خود هری در راس قهرمان داستان قرار داره!
می بینیم امثال پروفسور سوروس اسنیپ مدیر گروه اسلیترین در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز و ریموس لوپین و سیریوس بلک و.......... قهرمانان بی بدیلی بودن! منتها راس قهرمانان خود هری پاتر بود!
در مورد رستم دستان هم بنظرم این اسطوره میهنی رو مقایسه نکنیم!
البته که رستم احساسات شدیدا میهن دوستانه و گاهی جاه طلبانه هم داشته!
منتها هری پاتر هم کم اشتباهات شخصیتی نداشته!!!!! که گفتن نداره!!!!! حتی دامبلدور هم انقد اشتباه داشته!!....
ثمین20
2nd July 2013, 01:51 PM
1- در کتاب هری پاتر چه چیز شخصیتای خوب و بد رو نشون میده
مثلا ویژگی آدمای بد و خوب آیا بوسیله تیپ خاصی نشون داده میشه؟
آیا بنظرتون میشه گفت آدم بدا به طورکلی از تیپ و حتی طبقه اجتماعی خاصی هستند؟( در همه جلد ها منظورمه کلی تر باید نگاه کنید ببینید و استثنا ها رو بگید لطفا! البته اگه حضور ذهن دارید)
مثلا ولدمورت را بایکی از شخصیتای خوب مقایسه کنید. همه چیز رو دربارش بگید تیپ، خصوصیت، طبقه اجتماعی شون.
2- از نظر شما جلد 4 با 5 از نظر کیفیت چه فرقهایی با هم دارند.
3- عشق در این دو جلد آیا بنظرتون شکلش تغیر می کنه؟
بازهم ممنون که با حوصله جوابمو میدید.
Capitan Totti
2nd July 2013, 08:01 PM
1- در کتاب هری پاتر چه چیز شخصیتای خوب و بد رو نشون میده
مثلا ویژگی آدمای بد و خوب آیا بوسیله تیپ خاصی نشون داده میشه؟
آیا بنظرتون میشه گفت آدم بدا به طورکلی از تیپ و حتی طبقه اجتماعی خاصی هستند؟( در همه جلد ها منظورمه کلی تر باید نگاه کنید ببینید و استثنا ها رو بگید لطفا! البته اگه حضور ذهن دارید)
مثلا ولدمورت را بایکی از شخصیتای خوب مقایسه کنید. همه چیز رو دربارش بگید تیپ، خصوصیت، طبقه اجتماعی شون.
2- از نظر شما جلد 4 با 5 از نظر کیفیت چه فرقهایی با هم دارند.
3- عشق در این دو جلد آیا بنظرتون شکلش تغیر می کنه؟
بازهم ممنون که با حوصله جوابمو میدید.
درود
دوستان لرد ولدمورت (اصطلاحا مرگخواران) آدمای نژادپرست و فاشیست و اصیل زاده ای هستن! مثلا اینا معتقد بودن که هاگوارتز و دنیای جادوگری فقط باید در اختیار خانواده های اصیل جادوگری باشه و یک آدم معمولی (اصطلاحا مشنگ) که پدر و مادرش جادوگر نیستن حق نداره جادوگر بشه!
و دوستان دامبلدور(هری)(اصطلاحا محفل ققنوس) بر عکس اونا آدمای میانه رو که با فاشیست ها مخالفن!
ببینید مرگخوارا روی دست راستشون علامت مرگخوار بودن(چهره ای از ولدمورت) رو دارن!
اما ولدمورت با نام اصلی تام ریدل یک آدم یتیم بوده که وقتی پروفسور دامبلدور میفهمه استعدادش فوق العاده است میره و اونو میاره هاگوارتز! حالا تام ریدل در سال ششم جادوگری به جان پیچ ها(چیزهایی که قسمت هایی از روح رو در اون پنهان کردن و اگر احیانا ولدمورت کشته بشه با استفاده ازین چیزا(که میتونه هرچیزی باشه میتونه دوباره زنده بشه!) و بعدها گروه مرگخواران رو تشکیل میده! تام ریدل شخصیت خشن و شدیدا فاشیست با مثلا سیریوس بلک(عضو محفل ققنوس) مقایسه کنیم سیریوس بلک از طبقه ی اشراف و اصیل زادگان جادوگریه و چهره ای معمولی برو داره ولی ترجیح میده از فاشیست ها جدا بشه و به محفل ققنوس بپیونده!
جلد کتاب چهارم فوق العاده بود! منتها فیلم 4 فاجعه بود
در کل کتاب جام آتش و محفل ققنوس ویژگی خاص اشون بازگشت لرد ولدمورت(پس از مرگ و با استفاده از جان پیچ ها) بود و البته انکار وزارت سحر و جادو به وزیری کورنلیوس فاج(که از دوستان لوسیوس مالفوی مرگخوار است!)
والا عشق در کتاب چهارم عشق های زیادی داشت!! عشق سدریک دیگوری(که بازیگرش رابرت پتینسونه) به اون دختر چینیه(حضور ذهن ندارم اسمش چی بود!) عشق رون ویزلی به هرمیون و حتی عشق هاگرید! و...!!
اما تو کتاب پنجم کار از عشقهای پسری دختری فاصله میگیره و تبدیل میشه به عشق هری پاتر به سیریوس بلک و ایمان ارتش دامبلدور(عموما گروه گریفیندور و ریونکلاو) به هری پاتر و.......!
ببخشید که کامل توضیح ندادم چون یه مدته کتابا رو نخوندم اسم بعضی از شخصیتا رو یادم رفته!
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.