سونای
23rd May 2013, 12:40 AM
بيماران مبتلا به آلرژي غذايي معمولا در طبابت روزمره مشاهده مي شوند. هرچند که تا 15% از والدين اينطور تصور ميکنند که فرزندانشان آلرژي غذايي دارند، اما اين آلرژيها تنها در 3%-1% درصد موارد به تاييد رسيدهاند. پزشکان خانواده بايد بتوانند آلرژيهاي غذايي حقيقي را از عدم تحمل غذا، عدم علاقه به غذا و ساير بيماريهاي مشابه با آلرژي غذايي جدا کنند. شايعترين غذاهايي که موجب ايجاد علايم آلرژيک ميشوند، شامل شير، تخممرغ، غذاهاي دريايي، بادام زميني و خشکبار است. هرچند که آزمون پوستي و آزمايش ايمونوگلوبولين E سرم ممکن است به ارزيابي آلرژي غذايي کمک کنند، اما اين آزمايشات نبايد انجام شوند مگر اينکه سابقه باليني آلرژي غذايي خاصي را مطرح کند که آزمايش آن مورد هدف قرار گيرد. علاوه بر اين، آزمايشات مزبور، آلرژي غذايي را تاييد نميکنند. تاييد تشخيص نياز به مثبت شدن آزمون چالش غذايي يا وجود سابقه روشن واکنش آلرژيک به يک غذاي مشخص و بهبود علايم پس از حذف آن غذا از رژيم غذايي دارد. بيش از 70% کودکان تا اوايل نوجواني ديگر دچار آلرژي به شير و تخممرغ نميشوند، در حالي که آلرژي به بادام زميني معمولا در سرتاسر عمر باقي ميماند. جديترين واکنش آلرژيک نسبت به غذاها به صورت آنافيلاکسي است. اين واکنش نياز به مراقبتهاي اورژانس دارد که بايد توسط بيمار يا خانواده وي و با استفاده از يک آمپول اپينفرين شروع شود و اين آمپول بايد توسط افراد دچار آلرژي غذايي حمل شود. اين توصيهها و ساير توصيههاي ارائه شده در اين مقاله از راهکارهاي تشخيص و درمان آلرژي غذايي در ايالات متحده استخراج شدهاند که توسط موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني (NIAID)(1) منتشر گرديده است.
آلرژي غذايي، عاملي شايع براي اشتباهات تشخيصي در خدمات پزشکي است. براي کمک به تدوين رويکردي استاندارد براي ارزيابي، تشخيص و درمان، موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني (NIAID)، گروهي متخصص را گردهم آورد تا راهکارهاي باليني مربوط به آلرژي غذايي را تدوين نمايند. اين مقاله شامل دادههاي منتخب و توصيههاي باليني حاصل از اين راهکارها هستند. اين راهکارها در ارتباط با بيماري سلياک و اختلالات مربوط به عدم تحمل غذاها از جمله کمبود لاکتاز بحث نميکنند و توصيههاي عمومي نيز درباره مدارس و ساير اماکن اجتماعي ارائه نمينمايند.
تعريف و شيوع
آلرژي غذايي به عنوان عوارض سوء ناشي از واکنش ايمني اختصاصي تعريف ميشود که در مواجهه با يک غذاي خاص ايجاد ميشود. غذا در اينجا در قالب هرگونه مواد، اعم از فرآوري شده، نيمه فرآوري شده يا خام تعريف ميشود که به قصد مصرف انساني فراهم شده است. اين تعريف شامل نوشيدنيها، آدامسها، مکملهاي تغذيهاي و افزودنيهاي غذايي نيز ميشود. اين تعريف شامل داروها، فرآوردههاي تنباکو يا مواد آرايشي نميشود. عوارض ناشي از مصرف اين فرآوردهها در اين راهکارها گنجانده نشدهاند.
هرچند که بيش از 170 نوع غذا موجب واکنشهاي ايمني به واسطه IgE شدهاند، اما رايجترين مطالعات انجام شده تنها بر روي غذاهايي بودهاند که به طور شايع موجب آلرژي ميشوند. در ايالات متحده، اين غذاها شامل تخممرغ، شيرگاو، بادام زميني، سويا، گندم و ماهي است. واکنشهاي آلرژيک نسبت به اين غذاها معمولا ناشي از پروتئينهايي هستند که موجب واکنشهاي ايمونولوژيک اختصاصي ميشوند.
تخمين شيوع واقعي آلرژي به اين غذاها دشوار است چرا که تعاريف ارائه شده در مطالعات و طراحي آنها بسيار متفاوت است و ميزان شيوع گزارش شده نيز در طي زمان تغيير ميکند. علاوه بر اين مطالعات مشتمل بر موارد ثابت شده آلرژي غذايي، شيوع کمتري را نشان ميدهند تا مطالعاتي که بر اطلاعات گزارش شده توسط والدين تکيه ميکنند (جدول 1). تا 15% از والدين تصور ميکنند که کودکانشان دچار آلرژي غذايي هستند. اين موارد تنها در 3%-1% از جمعيت به تاييد رسيدهاند. پزشکان خانواده بايد بتوانند آلرژيهاي غذايي واقعي را از عدم تحمل غذا، عدم علاقه به غذا و ساير اختلالات مشابه با آلرژي غذايي جدا کنند.
شيوع کلي آلرژي غذايي نسبت به شير گاو، تخممرغ، بادام زميني و ماهي در بزرگسالان 13% و در کودکان 12% بوده است. با وجود اين، هنگامي که تشخيص در زمينه موارد ثابت شده در چالشهاي غذايي شاهددار دوسوکور انجام شده است، اين ميزان به 3% هم در کودکان و هم در بزرگسالان افت ميکند. حساسيت آلرژيک که با آزمون پوستي پريک (Prick) مثبت نشان داده ميشود، در حدي مشاهده ميشود که بسيار بيشتر از آلرژي غذايي باليني (علامت دار) است. بدين ترتيب آزمون پوستي پريک را نبايد براي تعيين شيوع آلرژي غذايي به کاربرد.
تعدادي از سندرمهاي باليني خاص ممکن است در اثر آلرژي غذايي ايجاد شوند (جدول 2). جديترين آنها، آنافيلاکسي است که بين 1 تا 70 مورد در هر 000/100 نفر جمعيت و در 65%-13% از موارد احتمالي آلرژي غذايي رخ ميدهد. آسم و درماتيت آتوپيک با آلرژي غذايي در ارتباط هستند اما ارتباط عليتي ميان آلرژي غذايي و اين اختلالات به اثبات نرسيده است.
سير طبيعي
سير زماني بهبود آلرژي غذايي در کودکان بسته به غذاي مربوطه تفاوت ميکند و ممکن است تا نوجواني نيز طول بکشد. تا سنين جواني، حداقل 85% از کودکاني که دچار آلرژي به شير گاو هستند، ميتوانند شير گاو را تحمل کنند و تا 70% از افراد از شر آلرژي به تخممرغ رها ميشوند، اما تنها حدود 20% از افراد مبتلا نهايتا ميتوانند بادام زميني و خشکبار را تحمل کنند. سطح اوليه بالاي IgE اختصاصي آلرژن عليه يک غذا با ميزان کمتر بهبود آلرژي غذايي باليني در طي زمان همراه است. آلرژيهاي غذايي در بزرگسالان ميتوانند نشان دهنده تداوم آلرژي غذايي در کودکي و يا ايجاد حساسيت جديد به آلرژنهاي غذايي پس از کودکي باشند که اغلب نسبت به غذاهاي دريايي ايجاد ميشود.
درماتيت آتوپيک، آسم و آلرژي غذايي
سابقه خانوادگي آتوپي و وجود درماتيت آتوپيک، عوامل خطر ايجاد حساسيت نسبت به آلرژنهاي غذايي و ايجاد آلرژي غذايي هستند. آسم، البته، عامل خطر قويتري است.
آلرژيهاي غذايي ممکن است همزمان با آسم وجود داشته باشند و آسم، رايجترين عامل خطر مشاهده شده همراه با آلرژيهاي غذايي شديد است. بيماران مبتلا به آلرژيهاي غذايي و آسم، احتمال بيشتري دارد که ناچار به مراجعه به اورژانس شوند و نياز به بستري پيدا کنند و احتمال مرگ آنها در اثر آنافيلاکسي ناشي از فعاليت نيز بيشتر است. آنافيلاکسي ناشي از فعاليت معمولا طي 30 دقيقه يا کمتر رخ ميدهد، اما گاهي اوقات تا 6 ساعت پس از خوردن يک غذاي خاص نيز ايجاد ميشود و علايم پس از شروع فعاليت آغاز ميگردند. در اين سندرم، مصرف يک غذاي خاص و شروع فعاليت براي ايجاد علايم لازم هستند. هريک از اين عوامل به تنهايي، علايم را ايجاد نميکنند.
چه زماني بايد به آلرژي غذايي مشکوک شويم؟
آلرژي غذايي را در افرادي بايد مدنظر قرار داد که با آنافيلاکسي مراجعه ميکنند يا مجموعهاي از علايم فهرست شده در جدول 3 را دارند که چند دقيقه تا چند ساعت پس از مصرف غذاي مربوطه ايجاد شدهاند. اين مشکل را به ويژه در کودکان بايد مدنظر قرار داد و يا هنگامي که علايم پس از مصرف غذايي خاص بيش از يک مرتبه رخ دادهاند. شدت واکنشهاي آلرژيک به غذاها، البته، چند عاملي و متغير است. ميزان واکنش را نميتوان به درستي از روي شدت واکنشهاي قبلي پيش بيني کرد.
تشخيص
تشخيص آلرژي غذايي نياز به سابقهاي روشن و اختصاصي دارد که توسط آزمون چالش غذايي تاييد ميگردد. گزارش والدين و بيماران از آلرژي غذايي بايد مورد تاييد قرار گيرد، چرا که مطالعات متعددي نشان ميدهند که 90%-50% از گزارشهاي بيماران در مورد آلرژي غذايي در واقع آلرژي نيستند. رويکرد عمومي به تشخيص در شکل 1 نشان داده شده است.
چالش غذايي
چالش غذايي شاهددار دوسوکور به عنوان روش توصيه شده تشخيص شناخته شده است. چالش غذايي باز و يک سوکور هنگامي در شرايط باليني، تشخيصي در نظر گرفته ميشود که چالش غذايي علامتي را ايجاد نکند (چالش منفي) يا اينکه علايم عيني وجود داشته باشد (چالش مثبت) که با سابقه طبي همخواني دارد و با توجه به آزمايشات انجام شده پشتيباني ميشود.
رژيمهاي حذف غذاها
هنگامي که چالش غذايي قابل به کارگيري يا در دسترس نباشد، يا هنگامي که بيمار سابقه اثبات شده آنافيلاکسي به دنبال مصرف يک غذاي خاص ندارد، تشخيص ممکن است براساس شرح حال دقيق و از بين رفتن علايم هنگامي که غذاي مربوطه از رژيم تغذيهاي حذف ميشود، استوار گردد. البته، هنگامي که به آلرژيهاي متعدد غذايي مشکوک باشيم، حذف چندين غذا، فرد را در معرض خطر کمبود تغذيهاي قرار ميدهد.
آزمونهاي پوستي و آزمونهاي آزمايشگاهي
تاکيد بر اين نکته اهميت دارد که آزمون پوستي پريک (Prick) و آزمونهايي که سطح تام IgE سرم يا IgE اختصاصي آلرژنها را اندازه ميگيرند، تنها وجود حساسيت آلرژيک را نشان ميدهند. اين آزمونها به تنهايي براي تشخيص آلرژي غذايي کافي نيستند. تقريبا نيمي از جمعيت ايالات متحده IgE اختصاصي آلرژن قابل رديابي عليه آلرژنهاي غذايي دارند، اما شيوع کلي آلرژي غذايي باليني تنها حدود 6%-4% است. اين آزمونها تنها هنگامي بايد مورد استفاده قرار بگيرند که نسبت به غذاهايي هدفگيري شدهاند که براساس شرح حال موجب آلرژي غذايي احتمالي ميشوند و اين ممکن است شامل استفاده از برنامههاي غذايي براي مشخص کردن غذاي مسئول نيز باشد.
درمان
حذف غذاها
درمان اوليه آلرژيهاي غذايي شامل پيشگيري از طريق حذف غذاي مربوطه از رژيم تغذيهاي است. هنگامي که غذاي مزبور جزء اساسي رژيم است يا غذاهاي متعددي بايد حذف شوند، مشاوره تغذيه و پايش منظم رشد، ضرورت خواهد داشت.
براي تسهيل حذف غذايي خاص، راهکارهاي موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني (NIAID) پيشنهاد ميکند که بيماران مبتلا به آلرژي غذايي و مراقبين آنها در مورد شناخت محتويات مواد غذايي و تشخيص برچسبهاي غذاها آموزش لازم را ببينند.
آزمونهاي پيگيري
به دليل اينکه برخي آلرژيهاي غذايي به نظر ميرسد که با گذشت سن از بين ميروند، آزمونهاي پيگيري براي کودکان مبتلا به اين آلرژيها بايد براساس غذايي که کودک نسبت به آن آلرژي دارد، انجام شود. اينکه آزمونها به صورت سالانه انجام شوند يا با فواصلي ديگر، بستگي به غذاي مورد بررسي، سن کودک مبتلا و سابقه باليني فرد دارد. مشاوره با يک متخصص آلرژي غذايي ميتواند سودمند باشد.
داروها و ايمني درماني
داروي توصيه شدهاي براي پيشگيري از واکنشهاي آلرژيک غذايي به واسطه IgE يا غير IgE وجود ندارد. ايمني درماني اختصاصي آلرژنها يا ايمني درماني با آلرژنهاي متقاطع براي درمان آلرژي غذايي توصيه نشده است. يافتههاي پژوهشي اميدوار کنندهاي از کارآزماييهاي باليني در زمينه ايمني درماني اختصاصي آلرژنها به دست آمدهاند اما ايمني اين درمانها هنوز به طور کامل به اثبات نرسيده است. استفاده از ايمني درماني اختصاصي آلرژن خارج از شرايط کارآزماييهاي باليني توسط سازمان غذا و داروي ايالات متحده (FDA) به تاييد نرسيده است.
آلرژنهاي متقاطع
بيماران در معرض خطر آلرژيهاي غذايي همانند کساني که والدين يا خواهر و برادر مبتلا به آلرژي غذايي دارند يا کساني که سابقه آلرژي غذايي، رينيت آلرژيک، آسم يا درماتيت آتوپيک دارند، نيازي به محدود کردن مواجهه شان با آلرژن هاي بالقوه غيرغذايي همچون غبار، موي حيوانات يا پولن گياهان ندارند (جدول 4). اينها نيازي به محدود کردن مواجهه با غذاهايي که واکنش متقاطع با غذاهاي آلرژن اصلي دارند نيز پيدا نميکنند. اين مسئله مطرح شده است که مواجهه با آلرژنهاي غيرغذايي و غذاهاي داراي واکنش متقاطع ميتواند خطر ايجاد آلرژي غذايي را افزايش دهد، اما شواهد اندکي وجود دارد که از اين فرضيه پشتيباني کنند و پرهيز بيمورد از غذاها ميتواند موجب مصرف ناکافي مواد مغذي و اختلال رشد شود.
پيشگيري از آلرژي غذايي در کودکان
هيچ نوع محدوديت غذايي طي بارداري يا دوران شيردهي به عنوان راهبردي براي پيشگيري از ايجاد يا توقف سير باليني آلرژي غذايي در نوزادان ضرورت ندارد. همه نوزادان بايد تا چهار تا شش ماهگي تنها توسط شير مادر تغذيه شوند، مگر اينکه شيردهي به دلايل طبي کنتراانديکه باشد. در صورتي که شيردهي مادر کنتراانديکه باشد، شير خشک سويا (به جاي شير خشک گرفته شده از گاو) به عنوان راهبردي براي پيشگيري از ايجاد آلرژي در نوزادان در معرض خطر توصيه نشده است. شروع غذاهاي جامد نبايد پس از شش ماهگي به تاخير بيفتد، غذاهاي بالقوه آلرژن نيز ميتوانند پس از اين زمان شروع شوند.
ايمن سازي بيماران مبتلا به آلرژي به تخممرغ
افراد مبتلا به آلرژي به تخممرغ، حتي آنهايي که سابقه واکنشهاي شديد دارند، ميتوانند واکسن سرخک، سرخجه، اوريون و واريسلا را بزنند. در مقابل، واکسن هاري و تب زرد نبايد به بيماراني زده شود که سابقه کهير، آنژيوادم، آسم آلرژيک يا آنافيلاکسي سيستميک نسبت به تخممرغ دارند مگر اينکه ابتدا ارزيابي آلرژيک انجام شده باشد.
در مورد واکسن آنفلوانزا، پزشکان بايد از توصيههاي فعلي کميته مشورتي ايمن سازي پيروي کنند. راهکارهاي 2011 اين کميته، توصيه ميکند که افراد مبتلا به آلرژي به تخم مرغ که واکنش آنها محدود به کهير باشد، ميتوانند واکسن آنفلوانزاي فصلي را تزريق کنند. دادههاي کافي وجود ندارد که در مورد استفاده از واکسن زنده ضعيف شده آنفلوانزا در اين افراد توصيهاي بکند. لازم به ذکر است که آزمون منفي پوستي پريک (Prick) براي آلرژن تخممرغ نميتواند به درستي ايمني در برابر واکسيناسيون آنفلوانزا را پيشبيني کند. حدود 5% از بيماران داراي آزمون پوستي منفي، دچار واکنش سيستميک به واکسنهاي حاوي تخم مرغ ميشوند. آزمون پوستي با واکسن، احتمال بيشتري دارد که واکنش آلرژيک نسبت به اجزاي غير تخممرغي واکسن را مشخص کند تا پروتئينهاي حاصل از تخممرغ موجود در واکسن. کميته واکسيناسيون، انجام چنين آزمون پوستي پيشگيرانهاي را پيش از تزريق واکسن آنفلوانزاي فصلي توصيه نميکند.
آنافيلاکسي
آنافيلاکسي شروعي سريع دارد و ممکن است موجب مرگ شود. درمان آنافيلاکسي ناشي از غذا بايد متمرکز بر شروع درمان به سرعت پس از شروع علايم باشد. اپينفرين عضلاني اولين خط درمان است و ساير درمانهاي دارويي به عنوان مکمل اپينفرين عمل ميکنند.
آنتيهيستامينها به عنوان درمان اوليه آنافيلاکسي مناسب نيستند. استفاده از آنتيهيستامينها در ابتدا شايعترين علت تاخير يا عدم استفاده از اپينفرين است که باعث ميشود بيمار در معرض خطر بيشتر پيشرفت به سمت واکنشي مرگبار قرار گيرد.
درمان بيماران دچار آنافيلاکسي ناشي از آلرژي غذايي پس از درمان حمله حاد بايد شامل ويزيت محدود توسط پزشک مربوطه و ارجاع به متخصص باشد. درمان بايد همچنين شامل آموزش به بيماران و خانواده آنها درباره پرهيز از غذاي مشکلزا، تشخيص سريع علايم و نشانههاي آنافيلاکسي و به کارگيري اقدامات اورژانس آنافيلاکسي است. اين اقدامات شامل استفاده مناسب از اپينفرين و نياز به استفاده از گردنبند يا کارت شناسايي آنافيلاکسي است. تمامي بيماران داراي سابقه آنافيلاکسي غذايي بايد سرنگ اتوماتيک اپينفرين به همراه داشته باشند و آموزش لازم را براي استفاده از آن ببينند.
کادر 1. توصيههاي کليدي براي طبابت
توصيه باليني
درجه شواهد
شرح حال طبي کامل همراه با آزمون خوراکي چالش غذايي بايد براي تاييد تشخيص آلرژي غذايي استفاده شود.
C
هنگامي که آزمون چالش غذايي در دسترس نباشد يا هنگامي که آلرژي غذايي منجر به آنافيلاکسي شود، تشخيص بايد بر اساس شرح حال دقيق و فقدان علايم هنگام حذف غذاي مربوطه از رژيم غذايي باشد.
C
آزمون پوستي پريک و آزمايشات اندازه گيري ايمونوگلوبولين E تام سرم يا سطح IgE اختصاصي آلرژن سرم براي تشخيص آلرژي غذايي کافي نيستند.
C
واکسن آنفلوانزا (نه نوع زنده ضعيف شده) را مي توان به بيماران مبتلا به آلرژي به تخم مرغ که واکنش آنها محدود به کهير باشد تزريق کرد.
C
همه بيماران داراي سابقه آنافيلاکسي ناشي از آلرژي غذايي بايد سرنگ اتوماتيک اپي نفرين به همراه داشته باشند و به آنها براي استفاده از آن آموزش لازم داده شود و گردنبند يا کارت شناسايي آنافيلاکسي داشته باشند.
C
A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني
جدول 1. شيوع آلرژي غذايي در کودکان و بزرگسالان
نوع غذا
شيوع گزارش شده توسط بيماران و والدين
شيوع در مطالعاتي که تنها شامل موارد تاييد شده هستند
شير
5/6% (کودکان)، 5/1% (بزرگسالان)
9/0% (در تمام سنين)
تخممرغ
1% (کودکان)، 1% (بزرگسالان)
3/0% (در تمام سنين)
غذاهاي دريايي
6/0% (کودکان)، 8/2% (بزرگسالان)
ناشناخته
بادام زميني
6/0% (تمام سنين)
ناشناخته
بادام
4/0% (تمام سنين)
ناشناخته
جدول 2. سندرمهاي باليني که در اثر آلرژي غذايي ايجاد ميشوند
واکنشهاي پوستي
کهير حاد، تظاهر شايع آلرژي غذايي به واسطه IgE است که با ايجاد کهيرهاي خارشدار با ابعاد مختلف مشخص ميشود که بلافاصله پس از خوردن غذاي مربوطه ايجاد ميشوند. آلرژي غذايي شايعترين علت ايجاد اين واکنش پوستي نيست و کهير مزمن (که بيش از سه ماه طول ميکشد)، تظاهر آلرژي غذايي ناشي از IgE نيست و به ندرت در اثر آلرژي غذايي ايجاد ميشود.
درماتيت تماسي آلرژيک يک واکنش آلرژيک سلولي است که توسط هاپتن ها در غذا ايجاد ميشود.
آنژيوادم اغلب با کهير حاد ايجاد ميشود و معمولا به واسطه IgE است. علايم شامل تورم غير گوده گذار و غير خارشدار بافتهاي زير جلدي، صورت، دستها و سرين، ژنتياليا يا حنجره است. آنژيوادم حنجره يک اورژانس پزشکي است و اغلب به صورت تظاهر آنافيلاکسي ظاهر ميشود.
درماتيت آتوپيک و اگزما اغلب با آلرژي غذايي همراه است. اجتناب از غذاي مربوطه اغلب باعث تغيير سير واکنش نميشود، اما ممکن است شدت درماتيت آتوپيک را کاهش دهد.
کهير تماسي ممکن است به واسطه IgE باشد يا غير وابسته به IgE. مواد موجود در غذا، ماست سلهاي پوستي را تحريک ميکنند تا هيستامين و ساير ميانجي ها را آزاد کنند.
آنافيلاکسي ناشي از غذا
آنافيلاکسي ناشي از غذا يک مشکل سيستميک بالقوه مرگبار با شروع سريع و به واسطه IgE است.
آلرژيهاي غذايي گوارشي
پروکتيت و پروکتوکوليت ناشي از پروتئين غذايي در نوزادان سالم با خون قابل ملاحظه در مدفوع ايجاد ميشود. فقدان علايم گوارشي ديگر، اين اختلال را از ساير بيماريهاي گوارشي متمايز ميسازد. اين بيماري، يک آلرژي غذايي غير وابسته به IgE است که ممکن است در پي تغذيه با شير مادر يا شير گاو، بز و يا سويا ايجاد شود. ازوفاژيت ائوزينوفيليک شامل التهاب ائوزينوفيليک در مري است که ممکن است به واسطه IgE يا بدون واسطه آن باشد. در کودکان، ازوفاژيت ائوزينوفيليک موجب اختلالات تغذيهاي، استفراغ، علايم ريفلاکس و درد شکم ميشود. در جوانان و بزرگسالان، اين بيماري با ديس فاژي و گير کردن غذا در مري تظاهر ميکند. تشخيص غذاي مسئول ايجاد آلرژي دشوار است.
گاستروانتريت ائوزينوفيليک، التهاب ائوزينوفيليک معده به واسطه IgE يا بدون واسطه آن است که ممکن است موضعي يا منتشر باشد. اجتناب از غذاي مسئول ميتواند شدت ازوفاژيت ائوزينوفيليک و گاستروانتريت ائوزينوفيليک را کاهش دهد.
سندرم انتروکوليت ناشي از پروتئين غذا يک بيماري غير وابسته به IgE است و منجر به دهيدراتاسيون شديد در اثر استفراغ و اسهال ناشي از مصرف شير گاو يا سويا، برنج و حبوبات ميشود.
حساسيت فوري گوارشيٍ، به آلرژي غذايي با واسطه IgE اطلاق ميشود که در آن علايم گوارشي فوقاني طي چند دقيقه ايجاد ميشوند و علايم گوارشي تحتاني بلافاصله يا طي چند ساعت شروع ميشوند. اين اختلال اغلب در بيماراني رخ ميدهد که دچار آنافيلاکسي ميشوند.
سندرم آلرژي خوراکي معمولا در اثر واکنش متقاطع بين آلرژنهاي هوايي همانند پولنها و برخي ميوهجات يا سبزيها ايجاد ميشود. هنگام خوردن اين ميوهها يا سبزيجات، علايم تورم يا گزگز کردن محدود به لبها يا اوروفارنکس ممکن است ايجاد شود (که در صورت بلع يا بيرون انداختن غذا از بين ميروند). پختن غذا از اين واکنش جلوگيري مي کند. پيشرفت به سمت ساير علايم نادر است.
تظاهرات تنفسي
تظاهرات تنفسي (مجاري تنفسي فوقاني و تحتاني) آلرژيهاي غذايي به واسطه IgE، اجزاي مهم آنافيلاکسي هستند اما به تنهايي شايع نيستند.
جدول 3. علايم واکنشهاي آلرژيک غذايي
دستگاه
علايم فوري
علايم تاخيري
قلبي عروقي
سرگيجه
غش
افت فشارخون
از دست دادن هوشياري
تاکيکاردي (به ندرت برادي کاردي در آنافيلاکسي)
-
پوستي
آنژيوادم
اريتم
بثورات موربيليفرم
خارش
کهير
آنژيوادم
بثورات اگزماتو
اريتم
گرگرفتگي
بثورات موربيليفرم
خارش
گوارشي تحتاني
درد کوليکي شکم
اسهال
تهوع
ريفلاکس
استفراغ
درد شکم
اسهال
هماتوشزي
تحريک پذيري و غذا نخوردن همراه با کاهش وزن (در خردسالان)
تهوع يا استفراغ
ريفلاکس
گوارش فوقاني
آنژيوادم لبها، زبان يا کام
خارش دهان
تورم زبان
-
چشمي
اريتم ملتحمه
ادم پياربيتال
خارش
اشکريزش
اريتم ملتحمه
ادم پرياربيتال
خارش
اشکريزش
تنفسي تحتاني
استفاده از عضلات فرعي
تنگي نفس
سرفه
توکشيدگي عضلات بين دندهاي
خسخس سينه
سرفه
تنگي نفس
خسخس سينه
تنفسي فوقاني
سرفه خشک
گرفتگي صدا
ادم حنجره
احتقان بيني
آبريزش بيني
خرخرکردن
-
منبع (http://salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=56909&Title=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%D9%8A%20%D8%BA%D8%B 0%D8%A7%D9%8A%D9%8A&type=4): نشریه نوین پزشکی شماره ۵۳۹، دکتر رضا غلامی
آلرژي غذايي، عاملي شايع براي اشتباهات تشخيصي در خدمات پزشکي است. براي کمک به تدوين رويکردي استاندارد براي ارزيابي، تشخيص و درمان، موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني (NIAID)، گروهي متخصص را گردهم آورد تا راهکارهاي باليني مربوط به آلرژي غذايي را تدوين نمايند. اين مقاله شامل دادههاي منتخب و توصيههاي باليني حاصل از اين راهکارها هستند. اين راهکارها در ارتباط با بيماري سلياک و اختلالات مربوط به عدم تحمل غذاها از جمله کمبود لاکتاز بحث نميکنند و توصيههاي عمومي نيز درباره مدارس و ساير اماکن اجتماعي ارائه نمينمايند.
تعريف و شيوع
آلرژي غذايي به عنوان عوارض سوء ناشي از واکنش ايمني اختصاصي تعريف ميشود که در مواجهه با يک غذاي خاص ايجاد ميشود. غذا در اينجا در قالب هرگونه مواد، اعم از فرآوري شده، نيمه فرآوري شده يا خام تعريف ميشود که به قصد مصرف انساني فراهم شده است. اين تعريف شامل نوشيدنيها، آدامسها، مکملهاي تغذيهاي و افزودنيهاي غذايي نيز ميشود. اين تعريف شامل داروها، فرآوردههاي تنباکو يا مواد آرايشي نميشود. عوارض ناشي از مصرف اين فرآوردهها در اين راهکارها گنجانده نشدهاند.
هرچند که بيش از 170 نوع غذا موجب واکنشهاي ايمني به واسطه IgE شدهاند، اما رايجترين مطالعات انجام شده تنها بر روي غذاهايي بودهاند که به طور شايع موجب آلرژي ميشوند. در ايالات متحده، اين غذاها شامل تخممرغ، شيرگاو، بادام زميني، سويا، گندم و ماهي است. واکنشهاي آلرژيک نسبت به اين غذاها معمولا ناشي از پروتئينهايي هستند که موجب واکنشهاي ايمونولوژيک اختصاصي ميشوند.
تخمين شيوع واقعي آلرژي به اين غذاها دشوار است چرا که تعاريف ارائه شده در مطالعات و طراحي آنها بسيار متفاوت است و ميزان شيوع گزارش شده نيز در طي زمان تغيير ميکند. علاوه بر اين مطالعات مشتمل بر موارد ثابت شده آلرژي غذايي، شيوع کمتري را نشان ميدهند تا مطالعاتي که بر اطلاعات گزارش شده توسط والدين تکيه ميکنند (جدول 1). تا 15% از والدين تصور ميکنند که کودکانشان دچار آلرژي غذايي هستند. اين موارد تنها در 3%-1% از جمعيت به تاييد رسيدهاند. پزشکان خانواده بايد بتوانند آلرژيهاي غذايي واقعي را از عدم تحمل غذا، عدم علاقه به غذا و ساير اختلالات مشابه با آلرژي غذايي جدا کنند.
شيوع کلي آلرژي غذايي نسبت به شير گاو، تخممرغ، بادام زميني و ماهي در بزرگسالان 13% و در کودکان 12% بوده است. با وجود اين، هنگامي که تشخيص در زمينه موارد ثابت شده در چالشهاي غذايي شاهددار دوسوکور انجام شده است، اين ميزان به 3% هم در کودکان و هم در بزرگسالان افت ميکند. حساسيت آلرژيک که با آزمون پوستي پريک (Prick) مثبت نشان داده ميشود، در حدي مشاهده ميشود که بسيار بيشتر از آلرژي غذايي باليني (علامت دار) است. بدين ترتيب آزمون پوستي پريک را نبايد براي تعيين شيوع آلرژي غذايي به کاربرد.
تعدادي از سندرمهاي باليني خاص ممکن است در اثر آلرژي غذايي ايجاد شوند (جدول 2). جديترين آنها، آنافيلاکسي است که بين 1 تا 70 مورد در هر 000/100 نفر جمعيت و در 65%-13% از موارد احتمالي آلرژي غذايي رخ ميدهد. آسم و درماتيت آتوپيک با آلرژي غذايي در ارتباط هستند اما ارتباط عليتي ميان آلرژي غذايي و اين اختلالات به اثبات نرسيده است.
سير طبيعي
سير زماني بهبود آلرژي غذايي در کودکان بسته به غذاي مربوطه تفاوت ميکند و ممکن است تا نوجواني نيز طول بکشد. تا سنين جواني، حداقل 85% از کودکاني که دچار آلرژي به شير گاو هستند، ميتوانند شير گاو را تحمل کنند و تا 70% از افراد از شر آلرژي به تخممرغ رها ميشوند، اما تنها حدود 20% از افراد مبتلا نهايتا ميتوانند بادام زميني و خشکبار را تحمل کنند. سطح اوليه بالاي IgE اختصاصي آلرژن عليه يک غذا با ميزان کمتر بهبود آلرژي غذايي باليني در طي زمان همراه است. آلرژيهاي غذايي در بزرگسالان ميتوانند نشان دهنده تداوم آلرژي غذايي در کودکي و يا ايجاد حساسيت جديد به آلرژنهاي غذايي پس از کودکي باشند که اغلب نسبت به غذاهاي دريايي ايجاد ميشود.
درماتيت آتوپيک، آسم و آلرژي غذايي
سابقه خانوادگي آتوپي و وجود درماتيت آتوپيک، عوامل خطر ايجاد حساسيت نسبت به آلرژنهاي غذايي و ايجاد آلرژي غذايي هستند. آسم، البته، عامل خطر قويتري است.
آلرژيهاي غذايي ممکن است همزمان با آسم وجود داشته باشند و آسم، رايجترين عامل خطر مشاهده شده همراه با آلرژيهاي غذايي شديد است. بيماران مبتلا به آلرژيهاي غذايي و آسم، احتمال بيشتري دارد که ناچار به مراجعه به اورژانس شوند و نياز به بستري پيدا کنند و احتمال مرگ آنها در اثر آنافيلاکسي ناشي از فعاليت نيز بيشتر است. آنافيلاکسي ناشي از فعاليت معمولا طي 30 دقيقه يا کمتر رخ ميدهد، اما گاهي اوقات تا 6 ساعت پس از خوردن يک غذاي خاص نيز ايجاد ميشود و علايم پس از شروع فعاليت آغاز ميگردند. در اين سندرم، مصرف يک غذاي خاص و شروع فعاليت براي ايجاد علايم لازم هستند. هريک از اين عوامل به تنهايي، علايم را ايجاد نميکنند.
چه زماني بايد به آلرژي غذايي مشکوک شويم؟
آلرژي غذايي را در افرادي بايد مدنظر قرار داد که با آنافيلاکسي مراجعه ميکنند يا مجموعهاي از علايم فهرست شده در جدول 3 را دارند که چند دقيقه تا چند ساعت پس از مصرف غذاي مربوطه ايجاد شدهاند. اين مشکل را به ويژه در کودکان بايد مدنظر قرار داد و يا هنگامي که علايم پس از مصرف غذايي خاص بيش از يک مرتبه رخ دادهاند. شدت واکنشهاي آلرژيک به غذاها، البته، چند عاملي و متغير است. ميزان واکنش را نميتوان به درستي از روي شدت واکنشهاي قبلي پيش بيني کرد.
تشخيص
تشخيص آلرژي غذايي نياز به سابقهاي روشن و اختصاصي دارد که توسط آزمون چالش غذايي تاييد ميگردد. گزارش والدين و بيماران از آلرژي غذايي بايد مورد تاييد قرار گيرد، چرا که مطالعات متعددي نشان ميدهند که 90%-50% از گزارشهاي بيماران در مورد آلرژي غذايي در واقع آلرژي نيستند. رويکرد عمومي به تشخيص در شکل 1 نشان داده شده است.
چالش غذايي
چالش غذايي شاهددار دوسوکور به عنوان روش توصيه شده تشخيص شناخته شده است. چالش غذايي باز و يک سوکور هنگامي در شرايط باليني، تشخيصي در نظر گرفته ميشود که چالش غذايي علامتي را ايجاد نکند (چالش منفي) يا اينکه علايم عيني وجود داشته باشد (چالش مثبت) که با سابقه طبي همخواني دارد و با توجه به آزمايشات انجام شده پشتيباني ميشود.
رژيمهاي حذف غذاها
هنگامي که چالش غذايي قابل به کارگيري يا در دسترس نباشد، يا هنگامي که بيمار سابقه اثبات شده آنافيلاکسي به دنبال مصرف يک غذاي خاص ندارد، تشخيص ممکن است براساس شرح حال دقيق و از بين رفتن علايم هنگامي که غذاي مربوطه از رژيم تغذيهاي حذف ميشود، استوار گردد. البته، هنگامي که به آلرژيهاي متعدد غذايي مشکوک باشيم، حذف چندين غذا، فرد را در معرض خطر کمبود تغذيهاي قرار ميدهد.
آزمونهاي پوستي و آزمونهاي آزمايشگاهي
تاکيد بر اين نکته اهميت دارد که آزمون پوستي پريک (Prick) و آزمونهايي که سطح تام IgE سرم يا IgE اختصاصي آلرژنها را اندازه ميگيرند، تنها وجود حساسيت آلرژيک را نشان ميدهند. اين آزمونها به تنهايي براي تشخيص آلرژي غذايي کافي نيستند. تقريبا نيمي از جمعيت ايالات متحده IgE اختصاصي آلرژن قابل رديابي عليه آلرژنهاي غذايي دارند، اما شيوع کلي آلرژي غذايي باليني تنها حدود 6%-4% است. اين آزمونها تنها هنگامي بايد مورد استفاده قرار بگيرند که نسبت به غذاهايي هدفگيري شدهاند که براساس شرح حال موجب آلرژي غذايي احتمالي ميشوند و اين ممکن است شامل استفاده از برنامههاي غذايي براي مشخص کردن غذاي مسئول نيز باشد.
درمان
حذف غذاها
درمان اوليه آلرژيهاي غذايي شامل پيشگيري از طريق حذف غذاي مربوطه از رژيم تغذيهاي است. هنگامي که غذاي مزبور جزء اساسي رژيم است يا غذاهاي متعددي بايد حذف شوند، مشاوره تغذيه و پايش منظم رشد، ضرورت خواهد داشت.
براي تسهيل حذف غذايي خاص، راهکارهاي موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني (NIAID) پيشنهاد ميکند که بيماران مبتلا به آلرژي غذايي و مراقبين آنها در مورد شناخت محتويات مواد غذايي و تشخيص برچسبهاي غذاها آموزش لازم را ببينند.
آزمونهاي پيگيري
به دليل اينکه برخي آلرژيهاي غذايي به نظر ميرسد که با گذشت سن از بين ميروند، آزمونهاي پيگيري براي کودکان مبتلا به اين آلرژيها بايد براساس غذايي که کودک نسبت به آن آلرژي دارد، انجام شود. اينکه آزمونها به صورت سالانه انجام شوند يا با فواصلي ديگر، بستگي به غذاي مورد بررسي، سن کودک مبتلا و سابقه باليني فرد دارد. مشاوره با يک متخصص آلرژي غذايي ميتواند سودمند باشد.
داروها و ايمني درماني
داروي توصيه شدهاي براي پيشگيري از واکنشهاي آلرژيک غذايي به واسطه IgE يا غير IgE وجود ندارد. ايمني درماني اختصاصي آلرژنها يا ايمني درماني با آلرژنهاي متقاطع براي درمان آلرژي غذايي توصيه نشده است. يافتههاي پژوهشي اميدوار کنندهاي از کارآزماييهاي باليني در زمينه ايمني درماني اختصاصي آلرژنها به دست آمدهاند اما ايمني اين درمانها هنوز به طور کامل به اثبات نرسيده است. استفاده از ايمني درماني اختصاصي آلرژن خارج از شرايط کارآزماييهاي باليني توسط سازمان غذا و داروي ايالات متحده (FDA) به تاييد نرسيده است.
آلرژنهاي متقاطع
بيماران در معرض خطر آلرژيهاي غذايي همانند کساني که والدين يا خواهر و برادر مبتلا به آلرژي غذايي دارند يا کساني که سابقه آلرژي غذايي، رينيت آلرژيک، آسم يا درماتيت آتوپيک دارند، نيازي به محدود کردن مواجهه شان با آلرژن هاي بالقوه غيرغذايي همچون غبار، موي حيوانات يا پولن گياهان ندارند (جدول 4). اينها نيازي به محدود کردن مواجهه با غذاهايي که واکنش متقاطع با غذاهاي آلرژن اصلي دارند نيز پيدا نميکنند. اين مسئله مطرح شده است که مواجهه با آلرژنهاي غيرغذايي و غذاهاي داراي واکنش متقاطع ميتواند خطر ايجاد آلرژي غذايي را افزايش دهد، اما شواهد اندکي وجود دارد که از اين فرضيه پشتيباني کنند و پرهيز بيمورد از غذاها ميتواند موجب مصرف ناکافي مواد مغذي و اختلال رشد شود.
پيشگيري از آلرژي غذايي در کودکان
هيچ نوع محدوديت غذايي طي بارداري يا دوران شيردهي به عنوان راهبردي براي پيشگيري از ايجاد يا توقف سير باليني آلرژي غذايي در نوزادان ضرورت ندارد. همه نوزادان بايد تا چهار تا شش ماهگي تنها توسط شير مادر تغذيه شوند، مگر اينکه شيردهي به دلايل طبي کنتراانديکه باشد. در صورتي که شيردهي مادر کنتراانديکه باشد، شير خشک سويا (به جاي شير خشک گرفته شده از گاو) به عنوان راهبردي براي پيشگيري از ايجاد آلرژي در نوزادان در معرض خطر توصيه نشده است. شروع غذاهاي جامد نبايد پس از شش ماهگي به تاخير بيفتد، غذاهاي بالقوه آلرژن نيز ميتوانند پس از اين زمان شروع شوند.
ايمن سازي بيماران مبتلا به آلرژي به تخممرغ
افراد مبتلا به آلرژي به تخممرغ، حتي آنهايي که سابقه واکنشهاي شديد دارند، ميتوانند واکسن سرخک، سرخجه، اوريون و واريسلا را بزنند. در مقابل، واکسن هاري و تب زرد نبايد به بيماراني زده شود که سابقه کهير، آنژيوادم، آسم آلرژيک يا آنافيلاکسي سيستميک نسبت به تخممرغ دارند مگر اينکه ابتدا ارزيابي آلرژيک انجام شده باشد.
در مورد واکسن آنفلوانزا، پزشکان بايد از توصيههاي فعلي کميته مشورتي ايمن سازي پيروي کنند. راهکارهاي 2011 اين کميته، توصيه ميکند که افراد مبتلا به آلرژي به تخم مرغ که واکنش آنها محدود به کهير باشد، ميتوانند واکسن آنفلوانزاي فصلي را تزريق کنند. دادههاي کافي وجود ندارد که در مورد استفاده از واکسن زنده ضعيف شده آنفلوانزا در اين افراد توصيهاي بکند. لازم به ذکر است که آزمون منفي پوستي پريک (Prick) براي آلرژن تخممرغ نميتواند به درستي ايمني در برابر واکسيناسيون آنفلوانزا را پيشبيني کند. حدود 5% از بيماران داراي آزمون پوستي منفي، دچار واکنش سيستميک به واکسنهاي حاوي تخم مرغ ميشوند. آزمون پوستي با واکسن، احتمال بيشتري دارد که واکنش آلرژيک نسبت به اجزاي غير تخممرغي واکسن را مشخص کند تا پروتئينهاي حاصل از تخممرغ موجود در واکسن. کميته واکسيناسيون، انجام چنين آزمون پوستي پيشگيرانهاي را پيش از تزريق واکسن آنفلوانزاي فصلي توصيه نميکند.
آنافيلاکسي
آنافيلاکسي شروعي سريع دارد و ممکن است موجب مرگ شود. درمان آنافيلاکسي ناشي از غذا بايد متمرکز بر شروع درمان به سرعت پس از شروع علايم باشد. اپينفرين عضلاني اولين خط درمان است و ساير درمانهاي دارويي به عنوان مکمل اپينفرين عمل ميکنند.
آنتيهيستامينها به عنوان درمان اوليه آنافيلاکسي مناسب نيستند. استفاده از آنتيهيستامينها در ابتدا شايعترين علت تاخير يا عدم استفاده از اپينفرين است که باعث ميشود بيمار در معرض خطر بيشتر پيشرفت به سمت واکنشي مرگبار قرار گيرد.
درمان بيماران دچار آنافيلاکسي ناشي از آلرژي غذايي پس از درمان حمله حاد بايد شامل ويزيت محدود توسط پزشک مربوطه و ارجاع به متخصص باشد. درمان بايد همچنين شامل آموزش به بيماران و خانواده آنها درباره پرهيز از غذاي مشکلزا، تشخيص سريع علايم و نشانههاي آنافيلاکسي و به کارگيري اقدامات اورژانس آنافيلاکسي است. اين اقدامات شامل استفاده مناسب از اپينفرين و نياز به استفاده از گردنبند يا کارت شناسايي آنافيلاکسي است. تمامي بيماران داراي سابقه آنافيلاکسي غذايي بايد سرنگ اتوماتيک اپينفرين به همراه داشته باشند و آموزش لازم را براي استفاده از آن ببينند.
کادر 1. توصيههاي کليدي براي طبابت
توصيه باليني
درجه شواهد
شرح حال طبي کامل همراه با آزمون خوراکي چالش غذايي بايد براي تاييد تشخيص آلرژي غذايي استفاده شود.
C
هنگامي که آزمون چالش غذايي در دسترس نباشد يا هنگامي که آلرژي غذايي منجر به آنافيلاکسي شود، تشخيص بايد بر اساس شرح حال دقيق و فقدان علايم هنگام حذف غذاي مربوطه از رژيم غذايي باشد.
C
آزمون پوستي پريک و آزمايشات اندازه گيري ايمونوگلوبولين E تام سرم يا سطح IgE اختصاصي آلرژن سرم براي تشخيص آلرژي غذايي کافي نيستند.
C
واکسن آنفلوانزا (نه نوع زنده ضعيف شده) را مي توان به بيماران مبتلا به آلرژي به تخم مرغ که واکنش آنها محدود به کهير باشد تزريق کرد.
C
همه بيماران داراي سابقه آنافيلاکسي ناشي از آلرژي غذايي بايد سرنگ اتوماتيک اپي نفرين به همراه داشته باشند و به آنها براي استفاده از آن آموزش لازم داده شود و گردنبند يا کارت شناسايي آنافيلاکسي داشته باشند.
C
A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني
جدول 1. شيوع آلرژي غذايي در کودکان و بزرگسالان
نوع غذا
شيوع گزارش شده توسط بيماران و والدين
شيوع در مطالعاتي که تنها شامل موارد تاييد شده هستند
شير
5/6% (کودکان)، 5/1% (بزرگسالان)
9/0% (در تمام سنين)
تخممرغ
1% (کودکان)، 1% (بزرگسالان)
3/0% (در تمام سنين)
غذاهاي دريايي
6/0% (کودکان)، 8/2% (بزرگسالان)
ناشناخته
بادام زميني
6/0% (تمام سنين)
ناشناخته
بادام
4/0% (تمام سنين)
ناشناخته
جدول 2. سندرمهاي باليني که در اثر آلرژي غذايي ايجاد ميشوند
واکنشهاي پوستي
کهير حاد، تظاهر شايع آلرژي غذايي به واسطه IgE است که با ايجاد کهيرهاي خارشدار با ابعاد مختلف مشخص ميشود که بلافاصله پس از خوردن غذاي مربوطه ايجاد ميشوند. آلرژي غذايي شايعترين علت ايجاد اين واکنش پوستي نيست و کهير مزمن (که بيش از سه ماه طول ميکشد)، تظاهر آلرژي غذايي ناشي از IgE نيست و به ندرت در اثر آلرژي غذايي ايجاد ميشود.
درماتيت تماسي آلرژيک يک واکنش آلرژيک سلولي است که توسط هاپتن ها در غذا ايجاد ميشود.
آنژيوادم اغلب با کهير حاد ايجاد ميشود و معمولا به واسطه IgE است. علايم شامل تورم غير گوده گذار و غير خارشدار بافتهاي زير جلدي، صورت، دستها و سرين، ژنتياليا يا حنجره است. آنژيوادم حنجره يک اورژانس پزشکي است و اغلب به صورت تظاهر آنافيلاکسي ظاهر ميشود.
درماتيت آتوپيک و اگزما اغلب با آلرژي غذايي همراه است. اجتناب از غذاي مربوطه اغلب باعث تغيير سير واکنش نميشود، اما ممکن است شدت درماتيت آتوپيک را کاهش دهد.
کهير تماسي ممکن است به واسطه IgE باشد يا غير وابسته به IgE. مواد موجود در غذا، ماست سلهاي پوستي را تحريک ميکنند تا هيستامين و ساير ميانجي ها را آزاد کنند.
آنافيلاکسي ناشي از غذا
آنافيلاکسي ناشي از غذا يک مشکل سيستميک بالقوه مرگبار با شروع سريع و به واسطه IgE است.
آلرژيهاي غذايي گوارشي
پروکتيت و پروکتوکوليت ناشي از پروتئين غذايي در نوزادان سالم با خون قابل ملاحظه در مدفوع ايجاد ميشود. فقدان علايم گوارشي ديگر، اين اختلال را از ساير بيماريهاي گوارشي متمايز ميسازد. اين بيماري، يک آلرژي غذايي غير وابسته به IgE است که ممکن است در پي تغذيه با شير مادر يا شير گاو، بز و يا سويا ايجاد شود. ازوفاژيت ائوزينوفيليک شامل التهاب ائوزينوفيليک در مري است که ممکن است به واسطه IgE يا بدون واسطه آن باشد. در کودکان، ازوفاژيت ائوزينوفيليک موجب اختلالات تغذيهاي، استفراغ، علايم ريفلاکس و درد شکم ميشود. در جوانان و بزرگسالان، اين بيماري با ديس فاژي و گير کردن غذا در مري تظاهر ميکند. تشخيص غذاي مسئول ايجاد آلرژي دشوار است.
گاستروانتريت ائوزينوفيليک، التهاب ائوزينوفيليک معده به واسطه IgE يا بدون واسطه آن است که ممکن است موضعي يا منتشر باشد. اجتناب از غذاي مسئول ميتواند شدت ازوفاژيت ائوزينوفيليک و گاستروانتريت ائوزينوفيليک را کاهش دهد.
سندرم انتروکوليت ناشي از پروتئين غذا يک بيماري غير وابسته به IgE است و منجر به دهيدراتاسيون شديد در اثر استفراغ و اسهال ناشي از مصرف شير گاو يا سويا، برنج و حبوبات ميشود.
حساسيت فوري گوارشيٍ، به آلرژي غذايي با واسطه IgE اطلاق ميشود که در آن علايم گوارشي فوقاني طي چند دقيقه ايجاد ميشوند و علايم گوارشي تحتاني بلافاصله يا طي چند ساعت شروع ميشوند. اين اختلال اغلب در بيماراني رخ ميدهد که دچار آنافيلاکسي ميشوند.
سندرم آلرژي خوراکي معمولا در اثر واکنش متقاطع بين آلرژنهاي هوايي همانند پولنها و برخي ميوهجات يا سبزيها ايجاد ميشود. هنگام خوردن اين ميوهها يا سبزيجات، علايم تورم يا گزگز کردن محدود به لبها يا اوروفارنکس ممکن است ايجاد شود (که در صورت بلع يا بيرون انداختن غذا از بين ميروند). پختن غذا از اين واکنش جلوگيري مي کند. پيشرفت به سمت ساير علايم نادر است.
تظاهرات تنفسي
تظاهرات تنفسي (مجاري تنفسي فوقاني و تحتاني) آلرژيهاي غذايي به واسطه IgE، اجزاي مهم آنافيلاکسي هستند اما به تنهايي شايع نيستند.
جدول 3. علايم واکنشهاي آلرژيک غذايي
دستگاه
علايم فوري
علايم تاخيري
قلبي عروقي
سرگيجه
غش
افت فشارخون
از دست دادن هوشياري
تاکيکاردي (به ندرت برادي کاردي در آنافيلاکسي)
-
پوستي
آنژيوادم
اريتم
بثورات موربيليفرم
خارش
کهير
آنژيوادم
بثورات اگزماتو
اريتم
گرگرفتگي
بثورات موربيليفرم
خارش
گوارشي تحتاني
درد کوليکي شکم
اسهال
تهوع
ريفلاکس
استفراغ
درد شکم
اسهال
هماتوشزي
تحريک پذيري و غذا نخوردن همراه با کاهش وزن (در خردسالان)
تهوع يا استفراغ
ريفلاکس
گوارش فوقاني
آنژيوادم لبها، زبان يا کام
خارش دهان
تورم زبان
-
چشمي
اريتم ملتحمه
ادم پياربيتال
خارش
اشکريزش
اريتم ملتحمه
ادم پرياربيتال
خارش
اشکريزش
تنفسي تحتاني
استفاده از عضلات فرعي
تنگي نفس
سرفه
توکشيدگي عضلات بين دندهاي
خسخس سينه
سرفه
تنگي نفس
خسخس سينه
تنفسي فوقاني
سرفه خشک
گرفتگي صدا
ادم حنجره
احتقان بيني
آبريزش بيني
خرخرکردن
-
منبع (http://salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=56909&Title=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%D9%8A%20%D8%BA%D8%B 0%D8%A7%D9%8A%D9%8A&type=4): نشریه نوین پزشکی شماره ۵۳۹، دکتر رضا غلامی