diamonds55
12th May 2009, 12:16 AM
http://www.systemgroup.net/image/journal/article?img_id=120082&t=1242041347609
اگر شركتي بيش از حد جوابگوي خواستههاي مشتريان باشد برتري خود را در حوزهي نوآوري از دست خواهد داد؟ اگر قرار باشد محصولات شركت دقيقاً مطابق مشخصات مورد نظر كاربران طراحي شوند، از جذابيت آنها كاسته خواهد شد؟ اين سوالات زماني مطرح شد كه داگلاس باومن، يكي از سرآمدترين طراحان سايت و محتوا در گوگل اين شركت را به قصد Twitter ترك كرد.
وي كه موضعي مستقل دارد با ديگر كاركنان گوگل كه برخورد محافظه كارانهاي اتخاذ ميكنند تفاوت دارد و صريحاً اعلام داشت كه فرهنگ سازماني گوگل از تفكر و ايدههاي طراحان استقبال چنداني نميكند. به لحاظ تمركز بيش از حد بر نگرش مهندسي، "داده ها، آمار و ارقام" (و نه طراحي) زيربناي قبول يا رد پروژهها در گوگل را تشكيل ميدهند.
ناراحتي عمدهي باومن اين است كه داده هر ايده و پروژهي جديدي در گوگل را تحت الشعاع قرار مي دهد. هر زمان كه وي در مورد طراحي جديدي تصميم مي گرفت، مي بايست طرح خود را با داده پشتيباني مي كرد. به طور مثال وي ناچار بود ويرايشهاي مختلفي از طرح خود را در شبكه قرار دهد تا كاربران آن را ببينند، سپس رفتار كاربران و مدت زماني كه براي مشاهده صفحات صرف مي كردند، طرح برنده را تعيين مي كرد.
"آمار و داده مرز تعيين كننده انتخاب و يا رد پروژهها در گوگل است و اين ريسك پذيري شركت را در حوزههاي كاملاً جديد كاهش مي دهد."
در مقابل، گوگل از موضع خود دفاع مي كند. ماريسا ماير، معاون تجربهي مشتري در اين شركت در مصاحبهاي اظهار داشت: "آمار و ارقام و دادهها تعيين ميكنند كه كدام پروژه ها در گوگل دنبال مي شوند."
آمار و ارقام طبعاً بر رفتار مشتري متكي است، اما نكتهي كليدي اينجاست كه مشتري هميشه در مورد حوزههاي جديد نمي تواند نظرات صائب ارايه دهد. اين امر به ويژه در حوزه طراحي صادق است. باومن كه هم اكنون يكي از طراحان ارشد در شركت Twitter است ميگويد: "استفاده از داده البته براي كارما ضروري است. اما دربرخي از حوزهها نميتوان نظرات و دادهها را بهطور كامل قبول كرد و به همين لحاظ تصميم گيري خود را به دادهها و اعداد يك فايل صفحه گسترده، محدود نمي كنيم."
اگر شركتي بيش از حد جوابگوي خواستههاي مشتريان باشد برتري خود را در حوزهي نوآوري از دست خواهد داد؟ اگر قرار باشد محصولات شركت دقيقاً مطابق مشخصات مورد نظر كاربران طراحي شوند، از جذابيت آنها كاسته خواهد شد؟ اين سوالات زماني مطرح شد كه داگلاس باومن، يكي از سرآمدترين طراحان سايت و محتوا در گوگل اين شركت را به قصد Twitter ترك كرد.
وي كه موضعي مستقل دارد با ديگر كاركنان گوگل كه برخورد محافظه كارانهاي اتخاذ ميكنند تفاوت دارد و صريحاً اعلام داشت كه فرهنگ سازماني گوگل از تفكر و ايدههاي طراحان استقبال چنداني نميكند. به لحاظ تمركز بيش از حد بر نگرش مهندسي، "داده ها، آمار و ارقام" (و نه طراحي) زيربناي قبول يا رد پروژهها در گوگل را تشكيل ميدهند.
ناراحتي عمدهي باومن اين است كه داده هر ايده و پروژهي جديدي در گوگل را تحت الشعاع قرار مي دهد. هر زمان كه وي در مورد طراحي جديدي تصميم مي گرفت، مي بايست طرح خود را با داده پشتيباني مي كرد. به طور مثال وي ناچار بود ويرايشهاي مختلفي از طرح خود را در شبكه قرار دهد تا كاربران آن را ببينند، سپس رفتار كاربران و مدت زماني كه براي مشاهده صفحات صرف مي كردند، طرح برنده را تعيين مي كرد.
"آمار و داده مرز تعيين كننده انتخاب و يا رد پروژهها در گوگل است و اين ريسك پذيري شركت را در حوزههاي كاملاً جديد كاهش مي دهد."
در مقابل، گوگل از موضع خود دفاع مي كند. ماريسا ماير، معاون تجربهي مشتري در اين شركت در مصاحبهاي اظهار داشت: "آمار و ارقام و دادهها تعيين ميكنند كه كدام پروژه ها در گوگل دنبال مي شوند."
آمار و ارقام طبعاً بر رفتار مشتري متكي است، اما نكتهي كليدي اينجاست كه مشتري هميشه در مورد حوزههاي جديد نمي تواند نظرات صائب ارايه دهد. اين امر به ويژه در حوزه طراحي صادق است. باومن كه هم اكنون يكي از طراحان ارشد در شركت Twitter است ميگويد: "استفاده از داده البته براي كارما ضروري است. اما دربرخي از حوزهها نميتوان نظرات و دادهها را بهطور كامل قبول كرد و به همين لحاظ تصميم گيري خود را به دادهها و اعداد يك فايل صفحه گسترده، محدود نمي كنيم."