نارون1
9th May 2013, 01:14 PM
چکیده:
از آغاز رشته اداره امور عمومی یکی از مباحث اساسی، یافتن محدوده مناسب اختیارات بوروکراتها در یک حکومت دموکراتیک بوده است. پژوهشهای معاصر برروی این موضوع، منجر به ظهور دو دسته نظریه شده است. دسته اول، نظریههای کنترل سیاسی بوروکراسی و دسته دوم «نظریههای سیاستهای بوروکراتیک هستند. پژوهش مقابل تلاشی نظری است و در زمره پژوهشهاي تحقيق و توسعه بنيانهاي نظري روابط سياست ـ اداره محسوب ميشود.
هدف اين مقاله طراحي یک الگوی منعطف ازروابط سیاسی ـ اداری است و يافتههاي بدست آمده، طبقهبندی نوینی از ویژگیهای محتوایی و زمینهای مسئله عمومی (متغیر مستقل) ارائه ميدهد كه بر نحوه انتخاب عرصه اداره ـ سياست (متغیر وابسته كه شامل ابعاد كنشگر، کنش سیاسی ـ اداری و مكانيسم كنش است) تأثير میگذارد. ویژگیهای کنش سیاسی و اداری نیز در قالب سه مؤلفه ارزشی، رفتاری و ساختاری طبقهبندی میگردد درنهایت تلاش میشود میزان اختیارات و قلمرو روابط سیاست ـ اداره، در قالب متغیرهای تأثيرگذار در هر عرصه تبیین گردد.آنچه که در مقاله حاضر اهمیت دارد،
بیان این موضوع است که اگرچه مرزبندیهای دقیق و از پیش تعیین شده بین اداره وسیاست، کارتحلیل را آسان مینماید، اما دو مسئله اساسی پیش میآید، اول آنکه، به لحاظ نظری پیچیدگیها و روابط پنهان میان این دو پدیده نادیده انگاشته میشود. و دوم آنکه، در دنیای واقعی سیاستمداران و بوروکراتها با انبوهی از شرایط متغیر و پیچیده مواجهاند که انتخاب نوع رفتار و تعیین میزان اختیارات آنان را به چالش میکشد.
فصلنامه مديريت دولتي (http://journals.ut.ac.ir/page/journal-main-page.html?jourId=2315)
نویسنده:
ندا نفری (http://journals.ut.ac.ir/page/search-page.html?jourId=&text=%D9%86%D8%AF%D8%A7+%D9%86%D9%81%D8%B1%DB%8C&option=fullnames)
از آغاز رشته اداره امور عمومی یکی از مباحث اساسی، یافتن محدوده مناسب اختیارات بوروکراتها در یک حکومت دموکراتیک بوده است. پژوهشهای معاصر برروی این موضوع، منجر به ظهور دو دسته نظریه شده است. دسته اول، نظریههای کنترل سیاسی بوروکراسی و دسته دوم «نظریههای سیاستهای بوروکراتیک هستند. پژوهش مقابل تلاشی نظری است و در زمره پژوهشهاي تحقيق و توسعه بنيانهاي نظري روابط سياست ـ اداره محسوب ميشود.
هدف اين مقاله طراحي یک الگوی منعطف ازروابط سیاسی ـ اداری است و يافتههاي بدست آمده، طبقهبندی نوینی از ویژگیهای محتوایی و زمینهای مسئله عمومی (متغیر مستقل) ارائه ميدهد كه بر نحوه انتخاب عرصه اداره ـ سياست (متغیر وابسته كه شامل ابعاد كنشگر، کنش سیاسی ـ اداری و مكانيسم كنش است) تأثير میگذارد. ویژگیهای کنش سیاسی و اداری نیز در قالب سه مؤلفه ارزشی، رفتاری و ساختاری طبقهبندی میگردد درنهایت تلاش میشود میزان اختیارات و قلمرو روابط سیاست ـ اداره، در قالب متغیرهای تأثيرگذار در هر عرصه تبیین گردد.آنچه که در مقاله حاضر اهمیت دارد،
بیان این موضوع است که اگرچه مرزبندیهای دقیق و از پیش تعیین شده بین اداره وسیاست، کارتحلیل را آسان مینماید، اما دو مسئله اساسی پیش میآید، اول آنکه، به لحاظ نظری پیچیدگیها و روابط پنهان میان این دو پدیده نادیده انگاشته میشود. و دوم آنکه، در دنیای واقعی سیاستمداران و بوروکراتها با انبوهی از شرایط متغیر و پیچیده مواجهاند که انتخاب نوع رفتار و تعیین میزان اختیارات آنان را به چالش میکشد.
فصلنامه مديريت دولتي (http://journals.ut.ac.ir/page/journal-main-page.html?jourId=2315)
نویسنده:
ندا نفری (http://journals.ut.ac.ir/page/search-page.html?jourId=&text=%D9%86%D8%AF%D8%A7+%D9%86%D9%81%D8%B1%DB%8C&option=fullnames)