* Elahe *
18th April 2013, 12:20 PM
http://irandanesh.febpco.com/Images_Attach/braiworifferentaao.jpg
گروهي دانشمند عصب شناس ژاپني در تلاشند با استفاده از فن آوري اسکن مغزي افراد در لحظات خواب ديدن کليد رمزگشايي رؤياي آدمي را کشف کنند.
يوکياسو کاميتاني و تيم همکارانش با بهره گيري از روش تصويرسازي تشديد مغناطيسي کارکردي (اف ام آر آي)، مغز سه انسان را در حال خواب اسکن کرده و در همين حال از امواج مغز اين افراد نوار مغزي (اي اي جي) گرفته اند.
اين پژوهشگران هر زمان که در نوار مغزي افراد تحت آزمايش نشانه اي از نخستين مراحل خواب ديدن را مشاهده مي کردند آنها را بيدار کرده و از ايشان مي پرسيدند که چند لحظه پيش چه چيزي را در رؤيا ديده اند و سپس به آنها اجازه مي دادند مجدد بخوابند. اين عمل براي هر داوطلب در بازه هاي زماني سه ساعته، بين 7 تا 10 بار در روزهاي مختلف، تکرار شد. در نهايت محققان به طور متوسط در مجموع 200 رؤيا از هر داوطلب را ثبت کردند.
به ظاهر بيشتر خواب هاي ثبت شده در قالب اين آزمايش، بازتاب دهنده تجربيات روزمره افراد بوده است. يک داوطلب مي گفت: «خواب ديدم که در يک نانوايي هستم. يک قرص نان برداشتم... بعدش از نانوايي آمدم بيرون و وارد خيابان شدم، يک نفر را ديدم که داشت عکاسي مي کرد،» ديگري گزارش مي داد: «يک تنديس برنزي بزرگ ديدم...روي يک تپه کوچک بود و پايين تپه چندين خانه بود، خيابان بود با درخت.» بعضي از رؤياها نيز عجيب و غريب بوده و ملاقات با يک ستاره سينما يا حضور در استوديوي فيلمبرداري را شامل مي شده است.
کاميتاني و همکارانش با استفاده از يک پايگاه داده هاي زباني به نام «وُرد نِت»، واژه هاي کليدي گزارش هاي کلامي داوطلبان را استخراج و در 20 گروه (خودرو، مذکر، مؤنث، رايانه و ...) طبقه بندي کردند. اين گروه ها بر اساس بسامد تکرار اين موارد در خواب هاي گزارش شده تعيين شدند. در مرحله بعد، دانشمندان تصاويري از هر گروه تهيه کرده و با نشان دادن آن ها به داوطلبان، در حين تماشاي اين تصاوير مغز اين افراد را باري ديگر اسکن کردند.
مقايسه عملکرد مغز اشخاص در هنگام ديدن يک تصوير و متناظر آن در زمان خواب ديدن آن تصوير، شيوه اصلي رمزگشايي رؤيا توسط پژوهشگران ژاپني بود.
بدين ترتيب در سال 2008، يوکياسو کاميتاني و همکارانش اعلام کردند که توانسته اند با موفقيت تصاوير ديداري متناظر فعاليت بخش هاي «وي 1»، «وي 2» و «وي 3» مغز را رمزگشايي و بازسازي کنند . اين دانشمندان مي گويند در عين حال به کشف ديگري نيز نايل آمده و با بررسي فعاليت مناطق عالي قشر مغز به طور دقيق محتواي رؤياي افراد را پيش بيني کرده اند.
کاميتاني مي گويد: «ما مُدلي ساخته ايم که به کمک آن مي توان پيش بيني کرد که کدام گروه طبقه بندي مان در خواب شخص وجود داشته، علاوه بر اين، براي مثال، از طريق بررسي فعاليت مغز شخص در نُه ثانيه قبل از بيدار شدنش توانسته ايم با دقت 75-80 درصدي بگوييم که آيا يک انسان در رؤياي شخص وجود داشته يا خير.»
اين دانشمند عصب شناس در ادامه توضيح مي دهد که آزمايش هاي انجام شده ساختار تصويري رؤياي داوطلبان را مورد بررسي قرار نداده است: «مسأله معناي اين رؤياها بوده، اما هنوز فکر مي کنم که امکان دارد بتوانيم ويژگي هاي ساختاري -از قبيل شکل و کنتراست - را از خواب شخص استخراج کنيم، همانطور که در 2008 هم چنين کاري را انجام داديم.»
نتايج اين پژوهش در جريان نشست ساليانه انجمن رشته عصب شناسي در ماه اکتبر گذشته در ايالت نيو اورلئان آمريکا ارائه شد و هم اينک در نشريه علمي «ساينس» نيز به چاپ رسيده است. نويسندگان اين مقاله مدعي شده اند که دو پديده «رؤيا ديدن» و «دريافت بصري»، تظاهرات عصبي مشابهي را در مناطق ديداري عالي مغز ايجاد مي کنند.
کاميتاني تأکيد مي کند: «به دليل دقت بالاي رمزگشايي رؤيا در چند ده ثانيه پيش از بيدار شدن، مي توان نتيجه گرفت که به ياد آوردن رؤياهاي فرد به حافظه کوتاه مدت وي بستگي دارد.»
هم اينک، کاميتاني و اعضاي تيم همکاران وي مي کوشند داده هايي مشابه درباره مرحله حرکت سريع چشم در خواب (آر اي ام) جمع آوري کنند. آزمايشي که نسبت به فاز قبلي دشوارتر مي نمايد، چرا که «بايد دست کم يک ساعتي صبر کنيم تا سوژه به خواب برود تا به اين مرحله از خواب عميق برسد.» اين عصب شناس ژاپني در نهايت تصريح مي کند که «شخصاً هيچ نظريه محبوبي درباره کارکرد رؤياها ندارم، اما [اطمينان دارم که] دانستن بيشتر درباره محتواي رؤيا و چگونگي ارتباط اين محتوا با فعاليت مغز مي تواند ما را در درک آنها ياري کند.»
منبع:http://irandanesh.febpco.com
گروهي دانشمند عصب شناس ژاپني در تلاشند با استفاده از فن آوري اسکن مغزي افراد در لحظات خواب ديدن کليد رمزگشايي رؤياي آدمي را کشف کنند.
يوکياسو کاميتاني و تيم همکارانش با بهره گيري از روش تصويرسازي تشديد مغناطيسي کارکردي (اف ام آر آي)، مغز سه انسان را در حال خواب اسکن کرده و در همين حال از امواج مغز اين افراد نوار مغزي (اي اي جي) گرفته اند.
اين پژوهشگران هر زمان که در نوار مغزي افراد تحت آزمايش نشانه اي از نخستين مراحل خواب ديدن را مشاهده مي کردند آنها را بيدار کرده و از ايشان مي پرسيدند که چند لحظه پيش چه چيزي را در رؤيا ديده اند و سپس به آنها اجازه مي دادند مجدد بخوابند. اين عمل براي هر داوطلب در بازه هاي زماني سه ساعته، بين 7 تا 10 بار در روزهاي مختلف، تکرار شد. در نهايت محققان به طور متوسط در مجموع 200 رؤيا از هر داوطلب را ثبت کردند.
به ظاهر بيشتر خواب هاي ثبت شده در قالب اين آزمايش، بازتاب دهنده تجربيات روزمره افراد بوده است. يک داوطلب مي گفت: «خواب ديدم که در يک نانوايي هستم. يک قرص نان برداشتم... بعدش از نانوايي آمدم بيرون و وارد خيابان شدم، يک نفر را ديدم که داشت عکاسي مي کرد،» ديگري گزارش مي داد: «يک تنديس برنزي بزرگ ديدم...روي يک تپه کوچک بود و پايين تپه چندين خانه بود، خيابان بود با درخت.» بعضي از رؤياها نيز عجيب و غريب بوده و ملاقات با يک ستاره سينما يا حضور در استوديوي فيلمبرداري را شامل مي شده است.
کاميتاني و همکارانش با استفاده از يک پايگاه داده هاي زباني به نام «وُرد نِت»، واژه هاي کليدي گزارش هاي کلامي داوطلبان را استخراج و در 20 گروه (خودرو، مذکر، مؤنث، رايانه و ...) طبقه بندي کردند. اين گروه ها بر اساس بسامد تکرار اين موارد در خواب هاي گزارش شده تعيين شدند. در مرحله بعد، دانشمندان تصاويري از هر گروه تهيه کرده و با نشان دادن آن ها به داوطلبان، در حين تماشاي اين تصاوير مغز اين افراد را باري ديگر اسکن کردند.
مقايسه عملکرد مغز اشخاص در هنگام ديدن يک تصوير و متناظر آن در زمان خواب ديدن آن تصوير، شيوه اصلي رمزگشايي رؤيا توسط پژوهشگران ژاپني بود.
بدين ترتيب در سال 2008، يوکياسو کاميتاني و همکارانش اعلام کردند که توانسته اند با موفقيت تصاوير ديداري متناظر فعاليت بخش هاي «وي 1»، «وي 2» و «وي 3» مغز را رمزگشايي و بازسازي کنند . اين دانشمندان مي گويند در عين حال به کشف ديگري نيز نايل آمده و با بررسي فعاليت مناطق عالي قشر مغز به طور دقيق محتواي رؤياي افراد را پيش بيني کرده اند.
کاميتاني مي گويد: «ما مُدلي ساخته ايم که به کمک آن مي توان پيش بيني کرد که کدام گروه طبقه بندي مان در خواب شخص وجود داشته، علاوه بر اين، براي مثال، از طريق بررسي فعاليت مغز شخص در نُه ثانيه قبل از بيدار شدنش توانسته ايم با دقت 75-80 درصدي بگوييم که آيا يک انسان در رؤياي شخص وجود داشته يا خير.»
اين دانشمند عصب شناس در ادامه توضيح مي دهد که آزمايش هاي انجام شده ساختار تصويري رؤياي داوطلبان را مورد بررسي قرار نداده است: «مسأله معناي اين رؤياها بوده، اما هنوز فکر مي کنم که امکان دارد بتوانيم ويژگي هاي ساختاري -از قبيل شکل و کنتراست - را از خواب شخص استخراج کنيم، همانطور که در 2008 هم چنين کاري را انجام داديم.»
نتايج اين پژوهش در جريان نشست ساليانه انجمن رشته عصب شناسي در ماه اکتبر گذشته در ايالت نيو اورلئان آمريکا ارائه شد و هم اينک در نشريه علمي «ساينس» نيز به چاپ رسيده است. نويسندگان اين مقاله مدعي شده اند که دو پديده «رؤيا ديدن» و «دريافت بصري»، تظاهرات عصبي مشابهي را در مناطق ديداري عالي مغز ايجاد مي کنند.
کاميتاني تأکيد مي کند: «به دليل دقت بالاي رمزگشايي رؤيا در چند ده ثانيه پيش از بيدار شدن، مي توان نتيجه گرفت که به ياد آوردن رؤياهاي فرد به حافظه کوتاه مدت وي بستگي دارد.»
هم اينک، کاميتاني و اعضاي تيم همکاران وي مي کوشند داده هايي مشابه درباره مرحله حرکت سريع چشم در خواب (آر اي ام) جمع آوري کنند. آزمايشي که نسبت به فاز قبلي دشوارتر مي نمايد، چرا که «بايد دست کم يک ساعتي صبر کنيم تا سوژه به خواب برود تا به اين مرحله از خواب عميق برسد.» اين عصب شناس ژاپني در نهايت تصريح مي کند که «شخصاً هيچ نظريه محبوبي درباره کارکرد رؤياها ندارم، اما [اطمينان دارم که] دانستن بيشتر درباره محتواي رؤيا و چگونگي ارتباط اين محتوا با فعاليت مغز مي تواند ما را در درک آنها ياري کند.»
منبع:http://irandanesh.febpco.com