diamonds55
6th May 2009, 08:26 AM
شرط اصلی انتخاب پنج چهره برتری که راهبری اینترنت را برعهده دارند، این است که این زنان و مردان توانسته باشند مخاطبان را با ایدههای خود جذب کنند و روزبهروز بر تعدادشان بیافزایند.هولوداتکام توانسته بدون استفاده از دستگاه تلویزیون، تماشاگران را به تلویزیون میخکوب کند. ساختار ارتباطی جدید فیسبوک به کاربرانش امکان میدهد بفهمند دوستانشان در وضعیت آنلاین، هرلحظه چه میکنند. اینتراکتیوکورپ یا آیایسی توانستهاست مفهوم سرمایهگذاری و موفقیت آنلاین را تعریف کند.دیلیبیست، پایگاه تحلیل خبری تینا براون به یکی از دلخواهترین منابع اینترنتی روزنامهنگاران و وبلاگنویسان تبدیل شده است. مدیران پیشین آیایسی هم در حال تصاحب مناصب دولت جدید ایالاتمتحده هستند. بیایید این افراد را بهتر بشناسیم.
تینا براون - دیلیبیست
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/tina_brown.jpg
«اهمیت ندارد که خبر را ناقص تعریف کنید؛ کافی است خبر را بهتر از آنچه در واقعیت روی داده است، تعریف کنید». این شیوه جدیدی است که تینا براون در ابتکار جدید خود، دیلیبیست (The Daily Beast) استفاده کرده است.در این پایگاه وی متن اصلی خبر را با خبرهای مرتبط از پایگاههای خبری دلخواه کارمندانش پیوست میکند. البته این ابتکار تازهای نیست. پیشاز این، ونیتیفیر در سالهای 1984 تا 1992 و نیویورکر در سالهای 1999 تا 2001 ایده مشابهی را با موفقیت اجرا کرده بودند؛ اما اجرای این ایده همیشه هم موفق نیست، همانطور که تاک در سالهای 1999 تا 2001 بهسختی شکست خورد. اما براون و همکارانش در ماه اول آغاز به کار این پایگاه به آمار 11.4 میلیون بازدیدکننده دست یافتند. بهنظر میرسد اینها جزو همان گروه موفق باشند.
یکی از اولین موفقیتهای این پایگاه، انتشار گزارشی از نیمه پنهان زندگی جنیفر لوپز بود که دیگر پایگاههای خبری، بخصوص اله (Elle) بهدلیل تندرو بودن گزارش، از انتشار آن سرباز میزدند. اما اکنون، این پایگاه که عنوان تینا براون را بهدنبال میکشد و با پشتیبانی مالی باری دیلر، مدیر آیایسی، بهترین گزارشهای خبری و موضوعهای جذاب دنیای نشریات را منتشر میکند.شنیدهها حاکی است این پایگاه بهازای هر واژه گزارش، پنجاه سنت (تقریبا پانصد تومان) پرداخت میکند. خودتان حسابش را بکنید که پشتوانه مالی این پایگاه چقدرعظیم است و چه استعدادهایی را جذب میکند.
ژولیوس گناچاوسکی، سختکوش در دنیای مجازی
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/genachowski.jpg
یکی از مهمترین سیاستهای انتخاباتی باراک اوباما که به موفقیت وی در انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده منتهی شد، این بود که او به هر شیوه ممکن، از پایگاههای تویتر و فیسبوک گرفته تا وبلاگ، از اینترنت استفاده کرد تا به موفقیت برسد.تاکنون هیچکس از اینترنت اینچنین استفاده نکرده بود، اما عملکرد اوباما در حوزه انتخابیه اینترنت چنان خوب بود که کارشناسان بسیاری انتظار دارند بهمحض آنکه اوباما سوگند ریاستجمهوری را ادا کرد، مسوولیتی تحتعنوان مدیر امور فناوری را ایجاد کند. بههرحال یک نفر باید آقای رییسجمهور را از تغییرات و امکانات جدید اینترنت آگاه کند. احتمالا این منصب جدید به ژولیوس گناچاوسکی سپرده میشود. وی در دوران تحصیل در دانشگاه هاروارد، همبازی اوباما در تیم بسکتبال بود و هماو بود که اوباما را در نخستین روزهای آغاز رقابت انتخاباتی تشویق کرد این رقابت را به عرصه دیجیتالی و اینترنت بکشاند. موفقیت این راهبرد، گناچاوسکی را به گروه انتقال اوباما رساند که مدیریت فناوری، نوآوری و اصلاحات دولت را برعهده دارد.اوباما و گناچاوسکی از روزهای آغاز تحصیلات کارشناسی در دانشگاه کلمبیا با یکدیگر دوست هستند. در دوره تحصیلات تکمیلی در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد، گناچاوسکی در بخش یادداشتهای نشریه هاروارد لاو ریویو به فعالیت پرداخت و اوباما سردبیری این نشریه تخصصی حقوق را برعهده داشت.
اوان ویلیامز - تویتر
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/evan_williams.jpg
حتی آدمهای شکاک و وسواسی هم به راحتی ویلیامز و شاهکارش در سانفرانسیسکو را معاف میکنند. تویتر هیچ درآمدی ندارد. از سال 2006 تاکنون 20 میلیون دلار از پول سرمایهگذاران را هزینه کرده و آینده مشخصی برای بازدهی هم ندارد.مهمترین خدمات این پایگاه اینترنتی مایکرو بلاگینگ (ریزوبلاگنویسی) است که روشی کارآمد برای ارسال تغییر وضعیتهای کوتاه برای دوستان و دریافت پاسخهای کوتاهتر از طریق پیامک، پیامفوری، ایمیل یا حتی وبسایت است. البته خیلیها این کار را نشانه پسرفت فرهنگی میدانند.اما به این دلیل نیست که ویلیامز و تویتر، نورچشمیهای سیلیکونولی هستند. تویتر روشی مناسب برای بهاشتراک گذاشتن تفکرات، مشاهدات و اطلاعات خردهریز است؛ حتی چهرههای شاخص نیز برای آن امضا میفرستند. شکیل اونیل، ستاره تیم بسکتبال فینیکس، آخرین آنها بود که در سال 2008 برایشان پیام گذاشت.اما از آن مهمتر، این است که ساختار تویتر توانمندساز است، یعنی به مردم روشی را معرفی میکند تا با سرعت و به آسانی حول موضوع یا علاقهای مشترک جمع شوند. حتی وقتی رویدادی ناگهانی یا غیرمترقبه نیز اتفاق میافتد، تویتر توانایی چنین کاری را دارد.پساز زلزله چنگدو که در خردادماه روی داد، برخی کارشناسان از تویتر برای ساماندهی اخبار رسیده از چین استفاده کردند و ادعا کردند که توانستهاند گزارشهای عینی و مستقیم حادثه را ارایه دهند، آنهم یک ساعت پیشاز آنکه سیانان بتواند این حادثه را در اخبار خود پوشش دهد.در سال 2009 میتوانید منتظر بخشهای جدیدتری باشید که همانند استاکتویتز، تحولی در چگونگی ارتباط علاقمندان به یک موضوع خاص ایجاد میکند. آنها میتوانند بهسادگی اطلاعات خود را در مورد هر موضوعی به اشتراک بگذارند. مشکل اصلی ویلیامز در سال جدید این خواهد بود که چگونه خیل عظیم مشتاقان را با مدلهای اقتصادی ارتباط دهد. او در اوایل سال 2008، پیشنهاد پانصد میلیون دلاری فیسبوک را برای خرید تویتر رد کرد. این اقدام جسورانه حکایت از آن دارد که ویلیامز برنامههای فراوانی برای این شرکت کوچک 31 نفره دارد.ویلیامز به کمک مشاورانش بهدرستی فهمیده است مسیر پیشرفت در استفاده از تبلیغات نیست، بلکه درآمدهای این شرکت باید براساس تولیدات بدست آید. برخی حدس میزنند یکی از این روشهای درآمدزایی، فروش نسخه شخصی و با امنیت بالای تویتر به دیگر شرکتها باشد. این که او چه تصمیمی میگیرد خیلی مهم نیست، بهتر است ایدهای باشد که در کمتر از 140 حرف بیان شود!
جیسون کیلار - هولو
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/jason_kilar.jpg
بهندرت شرکتی چندرسانهای پیدا میکنید که محصولات صوتی و تصویری خود را روی اینترنت قرار داده باشد. ماجرای پخش محصولات صوتی و تصویری روی اینترنت بارها در دادگاههای ایالاتمتحده مطرح شده است، مانند قضیه نپستر، گروکستر و بهتازگی، ادعای یک میلیارد دلاری علیه یوتیوب که متهم است قوانین کپیرایت بینالمللی را در مقیاس وسیعی نقض کرده است. البته این ماجرا تازه شروع شده است و حالاحالاها در جریان خواهد بود. اما مدیر جوان پایگاه اینترنتی هولوداتکام، جیسون کیلار توانستهاست برای این مشکل راهحلی بیابد.هولو در آغاز، فعالیتی مشترک بین انبیسی یونیورسال و نیوز کورپوریشن بود. مدیران ردهبالای هر دو شرکت از رشد سریع برنامههای ویدیویی آنلاین نگران بودند، زیرا بهشکلی غیرقانونی از برنامههای هر دو شرکت سوءاستفاده میکرد.این مدیران میخواستند هم برنامههای ویدیویی بر پایه وب را توسعه دهند و هم مشکلی گریبانگریشان نشود. کیلار که از مدیران برجسته پایگاه اینترنتی آمازونداتکام بود، در آغاز اجرای این پروژه در تابستان 1386 به عضویت گروه درآمد و توانست با تشکیل گروهی از مهندسان، پس از نه ماه هولو را به مردم معرفی کند.مهمترین شرط کیلار برای طراحی هولو این بود: «مادر من باید بتواند در کمتر از 15 ثانیه صفحه اول را ببیند!». صفحه کاربر بسیار شهودی و تمیز طراحی شده است و همین، آمار بازدیدکنندگان این سایت را بالا برده است. کافی است دسترسی قانونی به این پایگاه داشته باشید تا بتوانید به تماشای برنامههای پربیننده آن بنشینید.اما مهمترین موفقیت کیلار، جذب همان مدیرانی است که وکلایشان را به جان یوتیوب انداختهاند. راهحل کیلار ساده است: پول، دهان همه را میبندد. درظاهر همهچیز به نفع هولو تمام میشود، اما بیشترین سهم از درآمد آگهیها به حساب شرکت سازنده برنامه در حال پخش واریز میشود.گروه خلاق هولو حتی روی سازندگان پیامهای تبلیغاتی نیز کار میکند تا تبلیغات مفرحی را بسازند که طی چند قسمت، داستانی را نیز تعریف کند! کیلار تاکنون توانسته است اینترنت را به غولهای چندرسانهای جهان بقبولاند. شاید کار بعدی کیلار بهواقعیت رساندن امری غیرممکن باشد، قبولاندن تبلیغات به بینندگان!
شریل سندبرگ - فیسبوک
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/sandberg.jpg
شریل سندبرگ، مدیر عملیاتی فیسبوک به موفقیت عادت کرده است. او با بهترین امتیاز از دانشکده مدیریت دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد و پساز چندی در زمره یکی از نزدیکترین دوستان لری سامرز قرار گرفت.سامرز در آن زمان، وزارت خزانهداری دولت بیل کلینتون را برعهده داشت. سندبرگ سپس به گوگل رفت و توانست با ساماندهی برنامه تبلیغاتی جهانی این غول جستجوی اینترنتی، درآمد این شرکت را افزایش دهد. اما خبر انتقال او به فیسبوک در اسفند 1386 از تغییراتی گسترده در دنیای مجازی خبر میداد. با انتشار این خبر، ارزش سهام گوگل در بازار نزدیک به 5 درصد سقوط کرد و این، نشانهای بود از اینکه رشد فیسبوک بالاخره آغاز میشود.اما آیا موفقیت نیز همراه با سندبرگ به فیسبوک میرود؟ تا پیشاز ورود سندبرگ، این شرکت به بحرانهای فاجعهباری گرفتار بود که همگی جلوه عمومی یافته بود. شاخصترین آنها حذف برنامه بیکن بود. بیکن، تلاشی نوآورانه در عرصه تبلیغات بود که فعالیتهای کاربر را در سایتهایی مانند فاندانگو و دیگ با دیگر دوستان کاربر به اشتراک میگذاشت. این بدترین کابوس برای طرفداران حقوق خصوصی بود و فیسبوک بهسرعت از شر این برنامه خلاص شد.اما جدیدترین ویژگی فیسبوک به نام فیسبوک کانکت، بسیار بلندپروازانه است. این برنامه درتلاش است پروفایل فیسبوک کاربر را به هسته حضور آنلاین وی تبدیل کند. در فیسبوک کانکت میتوانید با استفاده از کدهای شناسایی فیسبوک به پایگاههایی مانند هولو، دیگ و بلاگهای مشهور وارد شوید.دیگر شبکههای مشابه فیسبوک نیز مجبورند با فیسبوک ارتباط برقرار کنند؛ زیرا مجبورند دزدکی به پروفایل شما نگاهی بیاندازند. این کار اطلاعات بیشتری درمورد بازدیدکنندگان در اختیارشان قرار خواهد داد. همچنین ممکن است سادهتر بتوانند کاربران جدید را جذب کنند، چراکه پروفایل فیسبوک موجود است و دیگر نیازی به طی مراحل خستهکننده ثبتنام و تشکیل پرونده مشخصات نیست! اما برنده واقعی فیسبوک است، چراکه میتواند بفهمد هر کاربر در دنیای بیانتهای اینترنت چه میکند.اما چگونه میتوان درمورد موفقیت یا شکست سندبرگ اظهارنظر کرد؟ مقایسه عملکرد فیسبوک و گوگل ملاک مناسبی است. آیا سندبرگ بههمراه فیسبوک میتواند مدیران سابقش را در گوگل به زمین بزند؟
یکی از منتقدان گفته است: «هدف فیسبوک، تبدیلشدن به خود اینترنت است!». هرقدر سندبرگ و همکارانش در مورد شما بهتر بدانند، بهتر میتوانند تبلیغات را بهسوی شما هدایت کنند.
تینا براون - دیلیبیست
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/tina_brown.jpg
«اهمیت ندارد که خبر را ناقص تعریف کنید؛ کافی است خبر را بهتر از آنچه در واقعیت روی داده است، تعریف کنید». این شیوه جدیدی است که تینا براون در ابتکار جدید خود، دیلیبیست (The Daily Beast) استفاده کرده است.در این پایگاه وی متن اصلی خبر را با خبرهای مرتبط از پایگاههای خبری دلخواه کارمندانش پیوست میکند. البته این ابتکار تازهای نیست. پیشاز این، ونیتیفیر در سالهای 1984 تا 1992 و نیویورکر در سالهای 1999 تا 2001 ایده مشابهی را با موفقیت اجرا کرده بودند؛ اما اجرای این ایده همیشه هم موفق نیست، همانطور که تاک در سالهای 1999 تا 2001 بهسختی شکست خورد. اما براون و همکارانش در ماه اول آغاز به کار این پایگاه به آمار 11.4 میلیون بازدیدکننده دست یافتند. بهنظر میرسد اینها جزو همان گروه موفق باشند.
یکی از اولین موفقیتهای این پایگاه، انتشار گزارشی از نیمه پنهان زندگی جنیفر لوپز بود که دیگر پایگاههای خبری، بخصوص اله (Elle) بهدلیل تندرو بودن گزارش، از انتشار آن سرباز میزدند. اما اکنون، این پایگاه که عنوان تینا براون را بهدنبال میکشد و با پشتیبانی مالی باری دیلر، مدیر آیایسی، بهترین گزارشهای خبری و موضوعهای جذاب دنیای نشریات را منتشر میکند.شنیدهها حاکی است این پایگاه بهازای هر واژه گزارش، پنجاه سنت (تقریبا پانصد تومان) پرداخت میکند. خودتان حسابش را بکنید که پشتوانه مالی این پایگاه چقدرعظیم است و چه استعدادهایی را جذب میکند.
ژولیوس گناچاوسکی، سختکوش در دنیای مجازی
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/genachowski.jpg
یکی از مهمترین سیاستهای انتخاباتی باراک اوباما که به موفقیت وی در انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده منتهی شد، این بود که او به هر شیوه ممکن، از پایگاههای تویتر و فیسبوک گرفته تا وبلاگ، از اینترنت استفاده کرد تا به موفقیت برسد.تاکنون هیچکس از اینترنت اینچنین استفاده نکرده بود، اما عملکرد اوباما در حوزه انتخابیه اینترنت چنان خوب بود که کارشناسان بسیاری انتظار دارند بهمحض آنکه اوباما سوگند ریاستجمهوری را ادا کرد، مسوولیتی تحتعنوان مدیر امور فناوری را ایجاد کند. بههرحال یک نفر باید آقای رییسجمهور را از تغییرات و امکانات جدید اینترنت آگاه کند. احتمالا این منصب جدید به ژولیوس گناچاوسکی سپرده میشود. وی در دوران تحصیل در دانشگاه هاروارد، همبازی اوباما در تیم بسکتبال بود و هماو بود که اوباما را در نخستین روزهای آغاز رقابت انتخاباتی تشویق کرد این رقابت را به عرصه دیجیتالی و اینترنت بکشاند. موفقیت این راهبرد، گناچاوسکی را به گروه انتقال اوباما رساند که مدیریت فناوری، نوآوری و اصلاحات دولت را برعهده دارد.اوباما و گناچاوسکی از روزهای آغاز تحصیلات کارشناسی در دانشگاه کلمبیا با یکدیگر دوست هستند. در دوره تحصیلات تکمیلی در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد، گناچاوسکی در بخش یادداشتهای نشریه هاروارد لاو ریویو به فعالیت پرداخت و اوباما سردبیری این نشریه تخصصی حقوق را برعهده داشت.
اوان ویلیامز - تویتر
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/evan_williams.jpg
حتی آدمهای شکاک و وسواسی هم به راحتی ویلیامز و شاهکارش در سانفرانسیسکو را معاف میکنند. تویتر هیچ درآمدی ندارد. از سال 2006 تاکنون 20 میلیون دلار از پول سرمایهگذاران را هزینه کرده و آینده مشخصی برای بازدهی هم ندارد.مهمترین خدمات این پایگاه اینترنتی مایکرو بلاگینگ (ریزوبلاگنویسی) است که روشی کارآمد برای ارسال تغییر وضعیتهای کوتاه برای دوستان و دریافت پاسخهای کوتاهتر از طریق پیامک، پیامفوری، ایمیل یا حتی وبسایت است. البته خیلیها این کار را نشانه پسرفت فرهنگی میدانند.اما به این دلیل نیست که ویلیامز و تویتر، نورچشمیهای سیلیکونولی هستند. تویتر روشی مناسب برای بهاشتراک گذاشتن تفکرات، مشاهدات و اطلاعات خردهریز است؛ حتی چهرههای شاخص نیز برای آن امضا میفرستند. شکیل اونیل، ستاره تیم بسکتبال فینیکس، آخرین آنها بود که در سال 2008 برایشان پیام گذاشت.اما از آن مهمتر، این است که ساختار تویتر توانمندساز است، یعنی به مردم روشی را معرفی میکند تا با سرعت و به آسانی حول موضوع یا علاقهای مشترک جمع شوند. حتی وقتی رویدادی ناگهانی یا غیرمترقبه نیز اتفاق میافتد، تویتر توانایی چنین کاری را دارد.پساز زلزله چنگدو که در خردادماه روی داد، برخی کارشناسان از تویتر برای ساماندهی اخبار رسیده از چین استفاده کردند و ادعا کردند که توانستهاند گزارشهای عینی و مستقیم حادثه را ارایه دهند، آنهم یک ساعت پیشاز آنکه سیانان بتواند این حادثه را در اخبار خود پوشش دهد.در سال 2009 میتوانید منتظر بخشهای جدیدتری باشید که همانند استاکتویتز، تحولی در چگونگی ارتباط علاقمندان به یک موضوع خاص ایجاد میکند. آنها میتوانند بهسادگی اطلاعات خود را در مورد هر موضوعی به اشتراک بگذارند. مشکل اصلی ویلیامز در سال جدید این خواهد بود که چگونه خیل عظیم مشتاقان را با مدلهای اقتصادی ارتباط دهد. او در اوایل سال 2008، پیشنهاد پانصد میلیون دلاری فیسبوک را برای خرید تویتر رد کرد. این اقدام جسورانه حکایت از آن دارد که ویلیامز برنامههای فراوانی برای این شرکت کوچک 31 نفره دارد.ویلیامز به کمک مشاورانش بهدرستی فهمیده است مسیر پیشرفت در استفاده از تبلیغات نیست، بلکه درآمدهای این شرکت باید براساس تولیدات بدست آید. برخی حدس میزنند یکی از این روشهای درآمدزایی، فروش نسخه شخصی و با امنیت بالای تویتر به دیگر شرکتها باشد. این که او چه تصمیمی میگیرد خیلی مهم نیست، بهتر است ایدهای باشد که در کمتر از 140 حرف بیان شود!
جیسون کیلار - هولو
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/jason_kilar.jpg
بهندرت شرکتی چندرسانهای پیدا میکنید که محصولات صوتی و تصویری خود را روی اینترنت قرار داده باشد. ماجرای پخش محصولات صوتی و تصویری روی اینترنت بارها در دادگاههای ایالاتمتحده مطرح شده است، مانند قضیه نپستر، گروکستر و بهتازگی، ادعای یک میلیارد دلاری علیه یوتیوب که متهم است قوانین کپیرایت بینالمللی را در مقیاس وسیعی نقض کرده است. البته این ماجرا تازه شروع شده است و حالاحالاها در جریان خواهد بود. اما مدیر جوان پایگاه اینترنتی هولوداتکام، جیسون کیلار توانستهاست برای این مشکل راهحلی بیابد.هولو در آغاز، فعالیتی مشترک بین انبیسی یونیورسال و نیوز کورپوریشن بود. مدیران ردهبالای هر دو شرکت از رشد سریع برنامههای ویدیویی آنلاین نگران بودند، زیرا بهشکلی غیرقانونی از برنامههای هر دو شرکت سوءاستفاده میکرد.این مدیران میخواستند هم برنامههای ویدیویی بر پایه وب را توسعه دهند و هم مشکلی گریبانگریشان نشود. کیلار که از مدیران برجسته پایگاه اینترنتی آمازونداتکام بود، در آغاز اجرای این پروژه در تابستان 1386 به عضویت گروه درآمد و توانست با تشکیل گروهی از مهندسان، پس از نه ماه هولو را به مردم معرفی کند.مهمترین شرط کیلار برای طراحی هولو این بود: «مادر من باید بتواند در کمتر از 15 ثانیه صفحه اول را ببیند!». صفحه کاربر بسیار شهودی و تمیز طراحی شده است و همین، آمار بازدیدکنندگان این سایت را بالا برده است. کافی است دسترسی قانونی به این پایگاه داشته باشید تا بتوانید به تماشای برنامههای پربیننده آن بنشینید.اما مهمترین موفقیت کیلار، جذب همان مدیرانی است که وکلایشان را به جان یوتیوب انداختهاند. راهحل کیلار ساده است: پول، دهان همه را میبندد. درظاهر همهچیز به نفع هولو تمام میشود، اما بیشترین سهم از درآمد آگهیها به حساب شرکت سازنده برنامه در حال پخش واریز میشود.گروه خلاق هولو حتی روی سازندگان پیامهای تبلیغاتی نیز کار میکند تا تبلیغات مفرحی را بسازند که طی چند قسمت، داستانی را نیز تعریف کند! کیلار تاکنون توانسته است اینترنت را به غولهای چندرسانهای جهان بقبولاند. شاید کار بعدی کیلار بهواقعیت رساندن امری غیرممکن باشد، قبولاندن تبلیغات به بینندگان!
شریل سندبرگ - فیسبوک
http://www.khabaronline.ir/images/2008/12/sandberg.jpg
شریل سندبرگ، مدیر عملیاتی فیسبوک به موفقیت عادت کرده است. او با بهترین امتیاز از دانشکده مدیریت دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد و پساز چندی در زمره یکی از نزدیکترین دوستان لری سامرز قرار گرفت.سامرز در آن زمان، وزارت خزانهداری دولت بیل کلینتون را برعهده داشت. سندبرگ سپس به گوگل رفت و توانست با ساماندهی برنامه تبلیغاتی جهانی این غول جستجوی اینترنتی، درآمد این شرکت را افزایش دهد. اما خبر انتقال او به فیسبوک در اسفند 1386 از تغییراتی گسترده در دنیای مجازی خبر میداد. با انتشار این خبر، ارزش سهام گوگل در بازار نزدیک به 5 درصد سقوط کرد و این، نشانهای بود از اینکه رشد فیسبوک بالاخره آغاز میشود.اما آیا موفقیت نیز همراه با سندبرگ به فیسبوک میرود؟ تا پیشاز ورود سندبرگ، این شرکت به بحرانهای فاجعهباری گرفتار بود که همگی جلوه عمومی یافته بود. شاخصترین آنها حذف برنامه بیکن بود. بیکن، تلاشی نوآورانه در عرصه تبلیغات بود که فعالیتهای کاربر را در سایتهایی مانند فاندانگو و دیگ با دیگر دوستان کاربر به اشتراک میگذاشت. این بدترین کابوس برای طرفداران حقوق خصوصی بود و فیسبوک بهسرعت از شر این برنامه خلاص شد.اما جدیدترین ویژگی فیسبوک به نام فیسبوک کانکت، بسیار بلندپروازانه است. این برنامه درتلاش است پروفایل فیسبوک کاربر را به هسته حضور آنلاین وی تبدیل کند. در فیسبوک کانکت میتوانید با استفاده از کدهای شناسایی فیسبوک به پایگاههایی مانند هولو، دیگ و بلاگهای مشهور وارد شوید.دیگر شبکههای مشابه فیسبوک نیز مجبورند با فیسبوک ارتباط برقرار کنند؛ زیرا مجبورند دزدکی به پروفایل شما نگاهی بیاندازند. این کار اطلاعات بیشتری درمورد بازدیدکنندگان در اختیارشان قرار خواهد داد. همچنین ممکن است سادهتر بتوانند کاربران جدید را جذب کنند، چراکه پروفایل فیسبوک موجود است و دیگر نیازی به طی مراحل خستهکننده ثبتنام و تشکیل پرونده مشخصات نیست! اما برنده واقعی فیسبوک است، چراکه میتواند بفهمد هر کاربر در دنیای بیانتهای اینترنت چه میکند.اما چگونه میتوان درمورد موفقیت یا شکست سندبرگ اظهارنظر کرد؟ مقایسه عملکرد فیسبوک و گوگل ملاک مناسبی است. آیا سندبرگ بههمراه فیسبوک میتواند مدیران سابقش را در گوگل به زمین بزند؟
یکی از منتقدان گفته است: «هدف فیسبوک، تبدیلشدن به خود اینترنت است!». هرقدر سندبرگ و همکارانش در مورد شما بهتر بدانند، بهتر میتوانند تبلیغات را بهسوی شما هدایت کنند.