PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هويت رنگ روزها در هفت پيكر نظا مي



ثمین20
16th April 2013, 08:43 AM
نظامي گنجوي از شعراي اواخر قرن ششم است و بهترين اثر نظامي پنج گنج يا خمسه نظامي است هفت پيكر يا بهرامنامه چهارمين مثنوي ا زخمسه نظامي است. اين منظومه ازسرگذشت بهرام پنجم ساساني معروف به بهرام گور است و بنياد آن بر شماره هفت است. هفت پیکر، هفت تصویر شاهزادگانی است که بهرام بر دیواره خورنق آنها را مشاهــده کرده و دلباخته آنان شد. بهرام با آنها ازدواج مي‌كند و آنان را در هفت گنبد به هفت رنگ جاي مي‌دهد. بهرام هر روز هفته را با يك دختر در يك گنبد به سر مي‌برد و هريك از دختران داستاني مي‌سرايند. نظامي جمعا هفت داستان از قـول آنــان روايت مي‌كند كه به نام هفت پيكر ناميده شده است كه از شاهكارهاي شعر فارسي است.



هفت گنبد:1- به معنی هفت کره است که هفت آسمان می باشد.

2- هفت گنبد (کاخ) بهرام گور را هم می گویند که به هفت دلیل شهرت دارد: دارای هفت ستـون است، هفت گنبد دارد،



هر گنبــد دارای رنگی جداگانه است در نتیجه هفت رنگ دارد، بر هفت روز هفته دلالت دارد،



هفت سیاره بر آن منطبق است و هفت شاهزاده از هفت اقلیـم را در خــود جای داده است.




هفت رنگ، هفت روز هفته، هفت سیاره:
رنگ سیاه، روز شنبه، سیاره کیوان یا زحل


رنگ زرد، روز یکشنبه، سیاره خورشید




رنگ سبز، روز دوشنبه، سیاره ماه
رنگ سرخ، روز سه شنبه، سیاره مریخ
رنگ فیروزه ای، روز چهارشنبه، سیاره عطارد یا تیر

رنگ صندل گون، روز پنجشنبه، سیاره مشتری
رنگ سپید، روز آدینه، سیاره ناهید یا زهره

هفت داستان هفت پیکر: بهرام پس از ازدواج با هفت شاهزاده از هفت اقلیم از هر کدام از آنها در شبی جداگانه دیدن نموده و یک داستان طلب می کند. درنتیجه در این منظومه هفت داستان از زبان شاهزادگان بیان می گردد.
هفت گنبد ، هفت داستان و هفت برداشت با هفت رنگ، که با سیاه آغاز می شود و به سپیدی و روشنایی می انجامد، و سپس فنای ارادی بهرام را به دنبال دارد، یک تلقّــــی را به ذهن متبادّر می کند یعنی( حرکت از سیاهی به سپیدی واز طلب به فنا).
« هر یک از شه بانوان،داستانی و افسانه ای از کشور وسرزمین و جامعه و مردم دیار خود برای بهـــرام می سرایند و بهرام را با راز و شناسنامه ی همه ی کشورها و مردم جهان آشنا می سازند؛ یعنی بهرام چون پوینده ی راه معرفت ( سالک ره ) در هفت خان (هفت شهر عشق) ، سیر و زندگی می کند و هر" خان " را با خوشـی و روشن بینی و کامیابی و پیروزی، پشت سر می گذارد، پس از گذشتن از این مراحل هفتگانه به جـاودانـگی (امرداد ) می رسـد؛ یعنـی پیش از مـرگ نا پدید می شود . بنابراین، هر رنگی می تواند مصداق مرحله ای از عشق باشد»

روز شــنبه ز دیر شــــمّاسی
خیــمه زد در ســــواد عبّاســـی
سـوی گنبد سـرا ی غالیــه فام
پیش بانـوی هند شـد بـه ســلام
روز یک شنبه آن چراغ جهان
زیـر زر شــدچـون آفتـاب نــهان
چون که روز دوشنبه آمد، شاه
چتر سـر سبـز بر کشـــید به مـاه
از دگـــر روز هفته آن به بــود
ناف هفته مگـر سـه شــنبه بود
سرخ در سرخ زیوری در ساخت
صبح گه سوی سـرخ گنبد تاخــت
چارشنبه که از شکوفه ی مهر
گشت پیروزه گــون سـواد سپهــر
شاه را شــــــد ز عالم افروزی
جامـه ی پیــروزه گون ز پیــروز
روز پنج شنبه است روزی خوب
وز ســعادت به مشتـری منسـوب
بر نمـــودار خاک صـــندل فام
صنــدلی کرد شاه جامـه و جــام
روز آدینه کـاین مقرنـس بیــد
خانـه را کـــرد ز آفتـاب ســـفید
شــاه بـا زیـور ســـفید بـــه ناز
شــد ســـوی گنبـد ســـپید فـراز

«رنگ» در هر یک از داستان ها، از جلوه ای خاصّ بر خواردار است. هم گونی رنگ گنبدها با پوشش درون قصرها، جام ها و جامه ها و زیور آلات و هم چنین با مفاهیم و نتیجه ی داستان ها و پیوند آن ها با روزهاي هفته، ـ که وابسته به رنگ و ویژگی های ستاره هاست، ـ بیانگر پیوند زیبایی ها ی زمینی با زیبایی های مجرّد و انتزاعی است؛ ونمود آن را وقتی می بینیم که بهرام پنجم (پادشاه ساسانی )، با یک خواست غیر ارادی و یک ندای غیبی به غاری پناه می برد و از نظرها نا پدید می شود. ندای درون غار که یابندگان بهرام را از جستجو باز می دارد، نشان از روح معنوی پنهانی است که به انتخاب رنگ ها معنا می دهد .


هفت گنبد ، هفت بانو ، هفت داستان وهفت رنگ که با سیاه آغاز می شود و در داستان هفتم ( روز جمعه ) به رنـگ سفید می پیوندد، ـ و سپس نا پدید شـدن بهرام ـ به این ذهنیّت قوّت می بخشد که نگرش پوشیده ی نظامی در هفت پیکر، می تواند یک نگرش عرفانی باشد و رنگ ها وسیله ی ابلاغ این نگرشند؛ یعنی بیان هفت مرحله ی عشق، "هفت وادی معرفت". منظومه هفت پيكر، زيباترين تجسم زيبايي ها و عشق زميني است در سرزميني كه درخشش آن با رنگهاي مختلف زينت داده مي شود و توصيف هفت گنبد و تلفيق هر گنبد و داستاني اسرار آميز كه در هر گنبد توسط شاهدختي زيبا به عرصه نمايش كشيده مي شودوبيانگر حس ارزشمند موفقيت نظامي در تلفيق احساس مادي و نياز روحي است.
نظامي در هفت پيكر توانسته است با بيان مراحل سير و سلوك در هفت قصر، از عالم ماديات وعشق به عالم معنويات سير عرفاني كند و ذهن هر خواننده اي را به مراحل مختلف عرفان سوق دهد. در يك نگاه گذرا به ابتدا وانتها ي داستان هفت پيكر، نظامي با رنگ سياه آغاز نموده وبا رنگ سفيد كه نماد روشنايي است پايان داستانهايش را سروده است، او در پرده هاي مختلف نقّاشي اش ،هفت رنگ را متصور شده كه در بسياري از اديان و فرهنگ ها وهنر ها معناي خاصّي دارد و با بيان هفت رنگ در هفت روز هفته و هفت سياره توانسته بار معنايي وسيعي به ابعاد داستانهايش ببخشد. در تشخّص "رنگ ها ی سیاه و سفید "، ماکس لوشر می نویسد: سیاه، تیــره ترین رنگ است و در واقع خود را نفی می کند. سیاه به معنای " نه "بوده، در مقابل " بله "ی رنگ سفید است . سفید به معنای صفحه ی خالی می ماند که داستان را باید روی آن نوشت ولی سیاه نقطه ی پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد. » شروع و خاتمه ی داستان ها با دو رنگ متضاد ، یکی سیاه و بسته و دیگری سفید و آغازگر حیات، می تواند مبین رمزی باشد که با الهامات درونی بهرام و ناپدید شدن او ارتباط تنگاتنگی دارد؛ به خصوص پس از این که بهرام از می خوارگی و غفلت، به عدالت گری و مردم داری می رسد؛ سراسر کشور را امن وامان می دهد و با شنیدن ندایی غیبی در نهان خانه ی خود (غار) رو نهان می کند. .
ویدا رسول زاده


ایتالو کالوینو در کتاب « چرا باید کلاسیک ها را خواند » بخشی را به توضیح این اثر زیبای ایرانی اختصاص داده و نکات ارزشمندی درباره این کتاب بیان کرده است.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد