وحید 0319
11th April 2013, 06:10 PM
سدها، وحدت و امنیت ملی
در چند سال اخیر، با زیادهرویهایی که در کار ساخت سد صورت گرفته، نارضایتی مردمی که خانه و زمین کشاورزی و مرتع و زیارتگاه و میراث فرهنگی خود را براثر غرق شدن در دریاچهی سدها از دست میدهند، و همچنین ناخرسندی و خشم مردمی که بهرهبرداران سنتی آب رودخانه یا تالاب انتهایی آن بودهاند، افزایش چشمگیر یافته است.
عباس محمدی*- رودخانهها، همچون دیگر پدیدههای طبیعی، بیاعتنا به مرزهای ساختگی سیاسی، به بخشهای گوناگون درون یک کشور و نیز به خارج از آن، سود میرسانند. 24 اسفند (14 مارچ) "روز جهانی حمایت از رودها" نامیده شده و به این مناسبت بد نیست که نیمنگاهی به اثر سدها در افزایش تنشهای قومی و منطقهای و بینالمللی داشته باشیم؛ نکتهای که هیچگاه از سوی سدسازان و مدیران بخش آب کشور به آن اشاره نشده است.
در چند سال اخیر، با زیادهرویهایی که در کار ساخت سد صورت گرفته، نارضایتی مردمی که خانه و زمین کشاورزی و مرتع و زیارتگاه و میراث فرهنگی خود را براثر غرق شدن در دریاچهی سدها از دست میدهند، و همچنین ناخرسندی و خشم مردمی که بهرهبرداران سنتی آب رودخانه یا تالاب انتهایی آن بودهاند، افزایش چشمگیر یافته است.
نمونههایی از نارضایتیهای درونکشوری را میتوان در خوزستان دید که نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی، بارها به طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون و کرخه و دز اعتراض کرده و گفتهاند در شرایط بیآبی بسیاری از دشتهای خوزستان که در تمام طول سال مستعد کاشت و برداشت محصولات کشاورزی است و در حالی که حتی شهرهای استان مشکل آب آشامیدنی دارند، انتقال آب به استانهای دیگر که فصلهای کشت کوتاهتر دارند بی معنا است. اعتراض کشاورزان اصفهانی به بیآب ماندن زمینهایشان بر اثر طرحهای انتقال آب در استان چهار محال بختیاری و انتقال آب زاینده رود به استان یزد، اعتراضهای پردامنهی عشایر و روستاییان منطقهی ایذه و لالی و... به غرق شدن حدود چهل روستا و هزاران هکتار مرتع بر اثر آبگیری سد گتوند، اعتراض مدیران و فرهیختگان استان کردستان به کنترل آبهای آن استان توسط دیگر استانها، نارضایتی عمیق مردم اورامان از طرح سد داریان که "چشمه بل" (ثبت شده در فهرست آثار ملی) و بخشی از روستای کممانند هجیج (ثبت شده به عنوان روستای نمونهی گردشگری) را غرق خواهد کرد، اعتراض روستانشینان منطقهی نرماب استان گلستان به اجرا نشدن تعهدات شرکت سازندهی سد نرماب، نارضایتی کشاورزان گرمسار که بهرهبرداران دیرینهی حبلهرود هستند از طرحهای اختصاص آب به شهرستان فیروزکوه و استان سمنان، نارضایتی اهالی روستای تاریخی سلهبن در منطقهی فیروز کوه که با ساخت سد نمرود کل روستا و زمینهای کشاورزی و مراتعشان غرق میشود...، فقط چند مورد از نارضایتیهای اجتماعی ناشی از سدسازی در دو سه سال اخیر است.
برای هیچیک از این معضلها چارهاندیشی ریشهای نشده، و معمولا یا به خواستههای مردمی بیاعتنایی شده یا حداکثر، به آنان معوضهای مالی یا زمینهایی در جاهای نامناسب داده شده است. بدیهی است که تجاهل به نارضایتیها از یکسو و هزینه کردن از محل منابع طبیعی (شامل زمینهای ملی و درآمدهای حاصل از منابع زیرزمینی مانند نفت) شیوهی پایداری در مدیریت سرزمین نیست.
نمونههایی از نارضایتی همسایگان خارج از کشورمان را هم میتوانیم در ارتباط با عراق ببینیم. در تیر ماه گذشته، برای چند روزی راه کامیونهای تجاری و اتوبوسهای زیارتی ایرانی توسط شماری از اهالی منطقهی خانقین عراق بسته شد. عراقیها معتقدند که برداشت زیاد آب از رودخانهی الوند در ایران سبب خشک شدن این رود (که در عراق دیالی خوانده میشود) شده بود.
اگرچه مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان کرمانشاه گفته بود که خشکسالی عامل اصلی کاهش آب رودخانهی الوند بوده، اما اشاره نیز کرده بود که جمعیت ایرانی منطقه در سالهای اخیر افزایش یافته و این امر برداشت آب از رودخانه را افزایش داده است. در عین حال، لازم به ذکر است که سد زاگرس بر روی رود دیره که یکی از سرشاخههای مهم رودخانهی الوند است، مراحل نهایی خود را میگذراند و در پاییز 91 تاحدی آبگیری هم شده است. مورد دیگر که اعتراض عراقیها (به ویژه اهالی اقلیم کردستان) را در پی داشته، طرح سد داریان است که ورودی آب به سد دربندیخان عراق را بسیار کم خواهد کرد. کم شدن آب دو رودخانهی یاد شده در عراق، موجب کم شدن آب دجله و در نهایت کمتر شدن آورد شط العرب (اروندرود) خواهد شد و در نتیجه نخلستانها و تالابهای ما هم آسیب خواهد دید.
در 5 اسفند 91 شماری از سازمانهای زیستمحیطی غیردولتی عراقی، ترکیهای، سوری و نمایندگان چند سازمان غیردولتی کشورهای اروپایی، در شهر سلیمانیه (اقلیم کردستان عراق) نشستی برای بررسی اثرات سدسازی در حوزهی میانرودان (بین النهرین) داشتند. در آن نشست، کردهای عراقی که ارتباط تاریخی بسیار صمیمانه و همچنین روابط اقتصادی گستردهای با ایرانیان دارند، به شدت از طرحهای مدیریت آب در استانهای کردستان و کرمانشاه انتقاد کردند. البته، همهی حاضران در آن نشست، طرحهای عظیم سدسازی در ترکیه را که کل میراث طبیعی و تاریخی میانرودان را سخت تهدید میکند، نیز محکوم کردند.
اینک، پرسش این است که چه هنگام مدیران بخش آب کشور ما تصمیم خواهند گرفت که طرحهای سدسازی را با نظرخواهی از تمامی جامعههای متاثر از طرح، و در گفتگو با کشورهای همسایه – نه در رقابت با آنها - به اجرا گذارند؟ فقط در این صورت، وحدت و امنیت و منافع ملی به شکلی مطلوب تامین خواهد شد.
*کنشگر محیط زیست
در چند سال اخیر، با زیادهرویهایی که در کار ساخت سد صورت گرفته، نارضایتی مردمی که خانه و زمین کشاورزی و مرتع و زیارتگاه و میراث فرهنگی خود را براثر غرق شدن در دریاچهی سدها از دست میدهند، و همچنین ناخرسندی و خشم مردمی که بهرهبرداران سنتی آب رودخانه یا تالاب انتهایی آن بودهاند، افزایش چشمگیر یافته است.
عباس محمدی*- رودخانهها، همچون دیگر پدیدههای طبیعی، بیاعتنا به مرزهای ساختگی سیاسی، به بخشهای گوناگون درون یک کشور و نیز به خارج از آن، سود میرسانند. 24 اسفند (14 مارچ) "روز جهانی حمایت از رودها" نامیده شده و به این مناسبت بد نیست که نیمنگاهی به اثر سدها در افزایش تنشهای قومی و منطقهای و بینالمللی داشته باشیم؛ نکتهای که هیچگاه از سوی سدسازان و مدیران بخش آب کشور به آن اشاره نشده است.
در چند سال اخیر، با زیادهرویهایی که در کار ساخت سد صورت گرفته، نارضایتی مردمی که خانه و زمین کشاورزی و مرتع و زیارتگاه و میراث فرهنگی خود را براثر غرق شدن در دریاچهی سدها از دست میدهند، و همچنین ناخرسندی و خشم مردمی که بهرهبرداران سنتی آب رودخانه یا تالاب انتهایی آن بودهاند، افزایش چشمگیر یافته است.
نمونههایی از نارضایتیهای درونکشوری را میتوان در خوزستان دید که نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی، بارها به طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون و کرخه و دز اعتراض کرده و گفتهاند در شرایط بیآبی بسیاری از دشتهای خوزستان که در تمام طول سال مستعد کاشت و برداشت محصولات کشاورزی است و در حالی که حتی شهرهای استان مشکل آب آشامیدنی دارند، انتقال آب به استانهای دیگر که فصلهای کشت کوتاهتر دارند بی معنا است. اعتراض کشاورزان اصفهانی به بیآب ماندن زمینهایشان بر اثر طرحهای انتقال آب در استان چهار محال بختیاری و انتقال آب زاینده رود به استان یزد، اعتراضهای پردامنهی عشایر و روستاییان منطقهی ایذه و لالی و... به غرق شدن حدود چهل روستا و هزاران هکتار مرتع بر اثر آبگیری سد گتوند، اعتراض مدیران و فرهیختگان استان کردستان به کنترل آبهای آن استان توسط دیگر استانها، نارضایتی عمیق مردم اورامان از طرح سد داریان که "چشمه بل" (ثبت شده در فهرست آثار ملی) و بخشی از روستای کممانند هجیج (ثبت شده به عنوان روستای نمونهی گردشگری) را غرق خواهد کرد، اعتراض روستانشینان منطقهی نرماب استان گلستان به اجرا نشدن تعهدات شرکت سازندهی سد نرماب، نارضایتی کشاورزان گرمسار که بهرهبرداران دیرینهی حبلهرود هستند از طرحهای اختصاص آب به شهرستان فیروزکوه و استان سمنان، نارضایتی اهالی روستای تاریخی سلهبن در منطقهی فیروز کوه که با ساخت سد نمرود کل روستا و زمینهای کشاورزی و مراتعشان غرق میشود...، فقط چند مورد از نارضایتیهای اجتماعی ناشی از سدسازی در دو سه سال اخیر است.
برای هیچیک از این معضلها چارهاندیشی ریشهای نشده، و معمولا یا به خواستههای مردمی بیاعتنایی شده یا حداکثر، به آنان معوضهای مالی یا زمینهایی در جاهای نامناسب داده شده است. بدیهی است که تجاهل به نارضایتیها از یکسو و هزینه کردن از محل منابع طبیعی (شامل زمینهای ملی و درآمدهای حاصل از منابع زیرزمینی مانند نفت) شیوهی پایداری در مدیریت سرزمین نیست.
نمونههایی از نارضایتی همسایگان خارج از کشورمان را هم میتوانیم در ارتباط با عراق ببینیم. در تیر ماه گذشته، برای چند روزی راه کامیونهای تجاری و اتوبوسهای زیارتی ایرانی توسط شماری از اهالی منطقهی خانقین عراق بسته شد. عراقیها معتقدند که برداشت زیاد آب از رودخانهی الوند در ایران سبب خشک شدن این رود (که در عراق دیالی خوانده میشود) شده بود.
اگرچه مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان کرمانشاه گفته بود که خشکسالی عامل اصلی کاهش آب رودخانهی الوند بوده، اما اشاره نیز کرده بود که جمعیت ایرانی منطقه در سالهای اخیر افزایش یافته و این امر برداشت آب از رودخانه را افزایش داده است. در عین حال، لازم به ذکر است که سد زاگرس بر روی رود دیره که یکی از سرشاخههای مهم رودخانهی الوند است، مراحل نهایی خود را میگذراند و در پاییز 91 تاحدی آبگیری هم شده است. مورد دیگر که اعتراض عراقیها (به ویژه اهالی اقلیم کردستان) را در پی داشته، طرح سد داریان است که ورودی آب به سد دربندیخان عراق را بسیار کم خواهد کرد. کم شدن آب دو رودخانهی یاد شده در عراق، موجب کم شدن آب دجله و در نهایت کمتر شدن آورد شط العرب (اروندرود) خواهد شد و در نتیجه نخلستانها و تالابهای ما هم آسیب خواهد دید.
در 5 اسفند 91 شماری از سازمانهای زیستمحیطی غیردولتی عراقی، ترکیهای، سوری و نمایندگان چند سازمان غیردولتی کشورهای اروپایی، در شهر سلیمانیه (اقلیم کردستان عراق) نشستی برای بررسی اثرات سدسازی در حوزهی میانرودان (بین النهرین) داشتند. در آن نشست، کردهای عراقی که ارتباط تاریخی بسیار صمیمانه و همچنین روابط اقتصادی گستردهای با ایرانیان دارند، به شدت از طرحهای مدیریت آب در استانهای کردستان و کرمانشاه انتقاد کردند. البته، همهی حاضران در آن نشست، طرحهای عظیم سدسازی در ترکیه را که کل میراث طبیعی و تاریخی میانرودان را سخت تهدید میکند، نیز محکوم کردند.
اینک، پرسش این است که چه هنگام مدیران بخش آب کشور ما تصمیم خواهند گرفت که طرحهای سدسازی را با نظرخواهی از تمامی جامعههای متاثر از طرح، و در گفتگو با کشورهای همسایه – نه در رقابت با آنها - به اجرا گذارند؟ فقط در این صورت، وحدت و امنیت و منافع ملی به شکلی مطلوب تامین خواهد شد.
*کنشگر محیط زیست