PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مفهوم‌شناسی اخلاق رایانه



چکامه91
9th April 2013, 12:09 PM
بخش اول


معمولا در مبحث اخلاق رایانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌ بخش وسیعی از حوزه فناوری می‌پردازند که دارای جهات «اخلاقی،حقوقی و اجتماعی» است و رشد و توسعة فناوری مربوط‌ به رایانه‌ها و دستگاه‌های مخابراتی موجب آن گشته است.
چکیده

کساد شدن کارهای کارگران و کارمندان با حضور رایانه‌ها، به‌خطر افتادن سلامت و ایمنی کارگران بر اثر ورود رایانه‌ها به‌محیط کار، تهدید ویروس‌ها و خطرات امنیتی، بررسی رفتار هکرها و فضولی‌های رایانه‌ای، مالکیت فکری و حق تألیف و اختراع و مسؤولیت مدنی متقابل متخصصان، مدیران، کاربران و سازمان‌ها ازجمله مباحث مطرح‌شده در این مقاله است. نیز برای آشنایی خوانندگان فارسی زبان با راهنمایی عملی که در سازمان‌های خارجی مدون می‌شود، یکی از این راهنماها که مربوط‌به انجمن ماشین‌های اداری در آمریکا است مرور خواهد شد.


1. طرح مسأله


هدف بحث از اخلاق رایانه این است که به‌سؤالاتی پاسخ دهد که مربوط‌به بنیان‌های ارزشی افعال و مسؤولیت‌های افراد در حوزه رایانه‌ها و فناوری اطلاعات است. علاوه‌بر آن می‌توان از سیاست‌های دولتی و زیربناهای ارزشی قوانین و مقررات حاکم بر نهادهای دولتی و غیر دولتی مربوط در حوزه رایانه‌ها و فناوری اطلاعات نیز بحث کرد.


اخلاق رایانه موضوعی میان‌رشته‌ی است که بحث درباره آن نیازمند آشنایی و تخصص در دو حوزه اخلاق و رایانه به‌ویژه فناوری اطلاعات است. این بحث به‌مسائلی می‌پردازد که کاربرد و گسترش رایانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب آن شده است.معمولاً در مبحث اخلاق رایانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌ بخش وسیعی از حوزه فناوری می‌پردازند که دارای جهات «اخلاقی، حقوقی و اجتماعی» است و رشد و توسعة فناوری مربوط‌به رایانه‌ها و دستگاه‌های مخابراتی موجب آن گشته است. (Spinello & Tavani, 2004.)


2. مفهوم‌شناسی اخلاق رایانه


واژه «اخلاق رایانه» یا «اخلاق اطلاعات» یا «اخلاق فناوری اطلاعات» از واژگان مربوط‌به مباحث موضوع ما هستند؛ ولی نباید آنها را با عنوان «اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات» خلط کرد. «اخلاق رایانه» بیشتر به‌مباحث اخلاقی‌ای می‌پردازد که عمدتاً به ماشین‌های رایانه‌ای یا شغل‌های مربوط‌به آن در حوزه سخت‌افزار و نرم‌افزار مربوط می‌شود.«اخلاق فناوری اطلاعات» صرفاً حوزه فناوری اطلاعات را هدف قرار می‌دهد و شامل امور سخت‌افزاری مانند رایانه‌ها و شبکه‌ها نمی‌شود.


«اخلاق اینترنت» نیز یکی از بخش‌های «اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات» است. با افزودن کلمه «ارتباطات» حوزه‌های مربوط‌به تلفن همراه و تلفن ثابت و دسترسی از طریق کانال‌های ارتباطی اعم از فیبر نوری و بی‌سیم را از یک‌سو و ماهواره، تلویزیون، رادیو و رسانه‌های فیزیکال و دیجیتال را نیز از سوی دیگر شامل می‌شود.


این مقاله تا حدی به‌اخلاق ارتباطات می‌پردازد که مربوط‌به حوزه «اطلاعات» از نوع دیجیتال باشد و طرح مباحث در زمینه‌هایی چون ماهوراه، تلویزیون، رادیو، رسانه‌های فیزیکال و نیز تلفن همراه و ثابت را به‌فرصتی دیگر وامی‌نهد؛ اگرچه گهگاه به آنها اشاراتی دارد. همچنین متناسب با کاربرد نویسندگان متعدد که در باب «اخلاق رایانه» قلم زده‌اند معمولاً از این لفظ استفاده می‌کنم و گاهی نیز به‌جای آن، «اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات» را به‌کار می‌برم؛ ولی خواننده محترم باید متوجه اعم و اخص بودن این مفاهیم باشد.


در اینجا مناسب است یکی از روش‌شناسی‌های موجود برای تقسیم و ترسیم حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را مرور کنیم و سپس اخلاق رایانه را بر مبنای آن مورد بررسی قرار دهیم.مطابق روش‌شناسی ترسیم‌شده از سوی دانشگاه هاروارد که با مساعدت شرکت آی‌بی‌ام صورت گرفته است، حوزه فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات به پنج زیرحوزه تقسیم می‌شود. که شامل: دسترسی به‌شبکه، یادگیری شبکه‌ای، جامعه شبکه‌ای، اقتصاد شبکه‌ای و سیاستگذاری شبکه‌ای است. بخش دسترسی شامل زیرساخت‌های شبکه که ابزاری فنی برای ارتباطات هستند، نرم‌افزارهای بنیادین و کاربردی و تجهیزات مورد نیاز است. (Sachs, 1988.)


یادگیری شبکه‌ای شامل عواملی همچون دسترسی مدارس به‌فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، میزان استفاده از این امکانات برای ارتقای کیفیت و کمیت آموزش و نیز نیروی انسانی آموزش‌دیده برای کاربرد آنها در زندگی و کسب و کار روزانه مردم و نهادهای اجتماعی است. گسترة این امر، حوزه آموزش مهارت‌های کارمندی ادارات و بخش خصوصی و حوزه دانش‌آموزی و دانشجویی و حتی منازل را شامل می‌شود. (Ibid.)


جامعة شبکه‌ای جامعه‌ای است شامل انسان‌ها و سازمان‌های برخط و محتواهای تولیدشده آنها و ساماندهی این محتواها که همه به‌صورت برخط در دسترس‌اند و مورد علاقه و نیاز مردم هستند. همچنین میزان استفاده مردم از این فناوری‌ها در زندگی روزمره و در محل کارشان مربوط‌به این زیربخش است. میزان اعتماد و باور مردم به‌ارزش افزوده فناوری اطلاعات و وجود قوانین مورد نیاز و جامع در فضای دیجیتالی و ارتباطات حاصل از این فناوری‌ها بین انسان‌ها از آن‌جمله محسوب می‌شوند.


این نوع جامعه شبکه‌ای جنبة انسانی دارد و دانش متکفل آن از دانش‌های مرتبط با علوم انسانی‌ِ شاخه جامعه‌شناسی و رشته ارتباطات است و ربطی به‌ارتباطات زیرساختی و فنی ندارد و کارشناسان بخش فنی مهندسی نیز تخصص سیاستگذاری در آن را ندارند. بخش قوانین و مقررات این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در کنار آن بخش محتوای الکترونیکی و مدیریت محتوای ملی ـ بسته به‌اینکه محتواها مربوط‌به چه حوزه‌ای باشد ـ نیازمند متخصصان همان حوزه است. (Ibid.)


زیربخش چهارم، اقتصاد شبکه‌ای است. ارتقای سطح استفاده از خدمات فناوری اطلاعات در مدیریت فرآیندها، ارتباط با مشتری و زنجیره‌های تأمین بنگاه‌های اقتصادی و فرآیندها و تعاملات دستگاه‌های دولتی و درنهایت ایجاد فرصت‌های شغلی جدید را هدف قرار می‌دهد. دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک برای مصرف‌کنندگان و تجار در این زیربخش قرار می‌گیرند. ایجاد ارتباط برخط بین سازمان‌های دولتی و سهولت خدمت‌رسانی تعاملی به‌مردم در کنار امنیت و آرامش‌خاطر ایشان درمورد مبادلاتشان ازجمله اهداف آن است. همچنین دولت می‌تواند از این ابزارها برای کارآمدتر ساختن تدارکات و تقویت ارتباطات شرکت‌های پیمانکار دولتی بهره‌مند شود. (Ibid.)


سیاستگذاری شبکه‌ای، توانمندی سیاستگذاران و رهبران را درتحلیل راهبردی پدیده‌های نوین در فناوری اطلاعات و راهبری متناسب جامعه، هدف قرار می‌دهد. تعیین مسیر خصوصی‌سازی شرکت‌های مخابراتی و ارتباطاتی، ایجاد سیاست‌های رقابتی بین آنها برای کاهش قیمت‌های دسترسی، تعیین میزان آزادی دسترسی به‌اطلاعات با توجه به‌حساسیت‌های محلی و ملی و سیاستگذاری‌های امنیتی و سیاسی ازجمله این اهداف است.


تحولات چشمگیر آتی، فرهنگ جهانی را به‌شدت دچار تحولات بنیادین خواهد کرد و مفاهیم فرهنگی، اقتصادی و امنیتی جدیدی شکل می‌گیرد و توجه حاکمیتی به این حوزه از مهم‌ترین مسؤولیت‌های نظام است؛ طوری‌که ضمن سیاستگذاری متناسب با توسعة علمی کشور، سطح دسترسی به‌اطلاعات نیز به‌طور طبقه‌بندی‌شده تعریف شود. پیگیری امور حاکمیت اینترنت و قوانین لازم برای حفظ امنیت در کنار روان‌سازی این قوانین به‌منظور اجرای برنامه‌های توسعه ملی، صیانت از هویت ملی و خط، زبان و فرهنگ ملی ازجمله اهداف این زیربخش محسوب می‌شود. (Ibid.)


با تأمل در توضیحات فوق روشن می‌شود که این فناوری‌ها تأثیرات عمیقی بر جامعه آینده بشری خواهد گذاشت و نتایج اجتماعی باورنکردنی درپی خواهد داشت و تمام حوزه‌های فعالیت انسانی را از چاپ و نشر گرفته تا کشاورزی و صنعت دستخوش تغییراتی خواهد کرد که نام آن را در جای دیگر «سونامی اطلاعات» نهاده‌ام. (شهریاری، 1386) امیدوارم با این بحث، حدود و ثغور فناوری اطلاعات و ارتباطات برای خواننده گرامی روشن شده باشد.


3. پیشینه اخلاق رایانه


اکنون مناسب است برای تعیین گسترة اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات یا به‌تعبیر اعم «اخلاق رایانه» نگاهی اجمالی به‌تاریخچه پدیداری این بحث در دنیای غرب داشته باشیم.نوربرت وینر استاد دانشگاه آم‌آی‌تی در اوایل دهه 1940 هنگام جنگ جهانی دوم کمک کرد تا یک توپ ضد هوایی بسازند که با آن هواپیماهای جنگی تندرو را سرنگون کنند.


چالش مهندسی این پروژه موجب شد او و دستیارانش یک حوزه پژوهشی ابداع کنند و نام آن را «سیبرنتیک» (دانش نظام‌های بازخورد اطلاعات) بگذارند. مفاهیم موجود در بحث «سیبرنتیک» با ترکیب با رایانه‌های دیجیتالی که در آن زمان تازه ابداع شده بودند وینر را به‌نتایج اخلاقی در باب فناوری رسانید که اکنون به آن «اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات» می‌گوییم.


او پیش‌بینی‌های جالبی درحوزه نتایج اخلاقی و اجتماعی فناوری داشت و از آن‌جمله در کتابش به‌همین نام (سیبرنتیک یا هدایت و ارتباطات در دنیای ماشین‌ها و حیوانات) بیان کرد که کنترل خودکار بر دستگاه‌ها به‌نوعی شبیه به‌دستگاه عصبی مرکزی ما عمل می‌کند و ما در معرض ساخت ماشین‌های مصنوعی‌ای هستیم که استادانه کارها را به‌انجام می‌رسانند. او می‌گوید مدت‌ها پیش از اینکه بمب اتم در شهر ناکازاکی فرود آید به‌نظرم آمده بود که ما در معرض اهمیت فوق‌العاده خیر و شر هستیم. (Wiener, 1948: 27-28)


وینر در سال 1950 کتاب دیگری با نام کاربرد انسانی انسان‌ها نگاشت که او را در سرلوحه مباحث اخلاق رایانه‌ها قرار داد. همین اثر موجب پی‌ریزی بنیادی برای مباحث جامع اخلاق رایانه شد که محققان این حوزه بعد از نیم‌قرن هنوز به آن مراجعه می‌کنند؛ اگرچه عنوان «اخلاق رایانه» بیست سال پس از نگارش اثر او رواج یافت. این اثر شامل مباحثی چون «شرحی بر هدف از حیات بشر، چهار اصل عدالت، روشی قدرتمند برای اخلاق کاربردی، مباحثی در باب مسائل بنیادی اخلاق رایانه و مثال‌هایی برای موضوعات کلیدی اخلاق رایانه» بود.


نزد وینر، کارگران باید خود را با تغییرات بنیادین در محل کارشان تطبیق دهند، دولت‌ها باید قوانین و مقررات جدیدی وضع کنند، سازمان‌های حرفه‌ای باید اصول جدید اخلاقی رفتار را برای اعضای خود تدوین کنند، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان باید پدیده‌های جدیدی را در حوزه‌های خود مطالعه و بررسی کنند و فیلسوفان اخلاق باید مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را مروری مجدد و بازتعریف کنند. (Bynum, 2004: 15)در اوسط دهه 1960 شخصی به‌نام دان‌پارکر در کالیفرنیا به‌بررسی کاربردهای غیر اخلاقی و غیر قانونی متخصصان رایانه پرداخت. او می‌نویسد: «به‌نظر می‌رسد وقتی مردم وارد مرکز رایانه می‌شوند، اخلاق خویش را بیرون جا می‌گذارند و وارد می‌شوند.»


او نمونه‌هایی از این بی‌اخلاقی‌ها و جرم‌های رایانه‌ای را برشمرد. او مقاله‌ای با عنوان «قواعد اخلاقی در پردازش اطلاعات» در ارتباطات انجمن ماشین‌های اداری در سال 1968 نگاشت و مدیریت نگارش اولین اصول رفتار حرفه‌ای را برای انجمن ماشین‌های اداری برعهده گرفت که در سال 1973 مورد پذیرش انجمن قرار گرفت. او همچنین به‌انتشار کتب و مقالات و اجرای سخنرانی‌ها و کارگاه‌های آموزشی در اخلاق رایانه پرداخت؛ به‌حدی که می‌توان او را بعد از وینر دومین مؤسس اخلاق رایانه دانست. (Ibid: 15)


در اواخر دهه 1960 یوزف وایتسِنباوم، که یک دانشمند علوم رایانه در ام‌آی‌تی در باستن بود، برنامه‌ای رایانه‌ای به‌نام الیزا نوشت. این برنامه می‌توانست به‌صورتی کاملاً ابتدایی مانند یک پزشک به روان‌درمانی بیماران بپردازد. وایتسنباوم مشاهده کرد که برخی از روان‌پزشکان، آن را شاهدی دانستند بر اینکه به‌زودی ماشین‌ها می‌توانند کار روان‌درمانی خودکار را انجام دهند. او معتقد بود که یک «مدل پردازش اطلاعات» از انسان‌ها گرایشی روبه‌رشد در بین دانشمندان و حتی عموم مردم ایجاد کرده است تا انسان‌ها را صرفاً همچون یک ماشین تلقی کنند.


در اوایل دهه 1970 وایتسنباوم به‌نگارش کتابی دست زد تا نشان دهد که انسان‌ها از پردازشگران اطلاعات بسیار فراتر هستند. او کتابش را با نام قدرت رایانه و عقل انسان، در سال 1976 به‌زیور طبع آراست. او با نگارش این کتاب و درس‌هایش در ام‌آی‌تی و سخنرانی‌های متعددی که در این دوره داشت، موجب شد بسیاری به این حوزه ترغیب شدند. اکنون کتاب او یک اثر کلاسیک در اخلاق رایانه است و هر آغازگری نیازمند شروع از آن است. (Ibid: 1)در میانة دهه 1970 والترمَنِر (استاد دانشگاه ویرجینیا و اُهایو) استفاده از عبارت «اخلاق رایانه» را آغاز کرد تا به‌رشته‌ای از اخلاق حرفه‌ای کاربردی اشاره کند که در آن به‌مشکلات اخلاقی می‌پردازد که فناوری رایانه‌ای موجب پیدایش یا تغییر یا تشدید آنها شده است.


او یک دورة کارآموزی در دانشگاه اُلد دومنین عرضه کرد. او در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد کارگاه‌ها و سخنرانی‌های متعددی در کنفرانس‌های علوم رایانه و کنفرانس‌های فلسفه در سرتاسر آمریکا ایراد کرد و این کار موجب شد که علاقه زیادی در سطح دانشگاهی به‌درس‌های مربوط‌به اخلاق رایانه ایجاد شود. در سال 1978 او بستة آغازگر خودآموز اخلاق رایانه را نشر داد که شامل مواد آموزشی و توصیه‌های تربیتی برای استادان دانشگاه درمورد دوره‌های درسی اخلاق رایانه بود.


این بسته شامل توصیف درس‌های پیشنهادی برای دانشگاه، بیان دلیل لزوم این درس در برنامه‌های دانشگاهی، اهداف این درس‌ها، راهنمایی‌های آموزشی و مباحثی از موضوعاتی همچون حریم خصوصی و محرمانه، جرم رایانه‌ای، تصمیم رایانه‌ای، وابستگی فناورانه و اصول اخلاق حرفه‌ای بود. کارهای او موجب جلب توجه بسیاری از دانشگاهیان به این حوزه شد و درس‌های دانشگاهی بسیاری به‌دلیل تلاش‌های او طراحی شد. (Ibid: 16-17)


فناوری اطلاعات در دهه هشتاد مشکلاتی را در اروپا و آمریکا پدید آورد؛ مشکلاتی چون جرم‌های ناشی از رایانه، خسارات ناشی از خطاهای رایانه‌ها، نقض حریم خصوصی از طریق بانک‌های اطلاعاتی رایانه‌ای و دادخواهی‌های ناشی از مالکیت نرم‌افزار. در این زمان دیگر اخلاق رایانه، رشته دانشگاهی بود و همه‌چیز برای فوران فعالیت‌های پژوهشی مربوط‌به اخلاق رایانه آماده بود.


در سال 1985 جیمزمور مقاله‌ای را با عنوان «اخلاق رایانه چیست؟» در مجله متافیلاسافی در شماره‌ای که به‌رایانه‌ها و اخلاق اختصاص یافت، انتشار داد. او از دو مفهوم «خلأهای سیاستگذاری» و «آشفتگی مفهومی» برای توصیف اخلاق رایانه استفاده کرد. به‌نظر او مشکل اصلی در اخلاق رایانه به این دلیل بروز می‌یابد که درست نمی‌دانیم چه سیاستی را باید در قبال کاربرد فناوری اطلاعات اتخاذ کنیم. توانایی و گزینش‌های ما با رایانه‌ها افزون گشته، درحالی‌که هیچ سیاستی در قبال آنها برای رفتارهای خود در این مورد نداریم یا اگر داریم سیاست‌هایی ناکافی هستند.


وظیفه اصلی اخلاق رایانه این است که بیان کند ما در این موارد چگونه باید عمل کنیم؛ به‌عبارت دیگر سیاست‌هایی را تعبیه سازد تا اعمال ما را هدایت کند. نزد مور یکی دیگر از مشکلات این است که این خلأ سیاستگذاری نوعاً همراه با خلأ مفهومی است و اگرچه اغلب مشکلات این حوزه به‌نظر راه‌حلی ساده دارند، با کمی تأمل روشن می‌شود که دستمایه‌های مفهومی ما برای حل این مسائل دچار نقص است. ما باید با تحلیل درست، چارچوب مفهومی منسجمی به‌دست دهیم تا بتوانیم سیاست‌هایی برای افعالمان تدوین کنیم.


او در ادامه می‌نویسد: رایانه‌ها از حیث منطق انعطاف‌پذیر هستند؛ به‌طوری‌که می‌توان آنها را به‌گونه‌ای طراحی کرد که هر فعالیتی را که بر اساس ورودی، خروجی و عملیات منطقی است به‌انجام رسانید... چون منطق در هر جایی کاربرد دارد، ظاهراً کاربردهای محتمل‌ِ فناوری رایانه‌ها بدون محدویت هستند. درواقع، محدودیت رایانه‌ها به‌وسعت محدودیت خلاقیت ما هستند. (Moor, 1985: 266-269)


نزد مور انقلاب رایانه‌ها در دو مرحله روی داد که یکی حالت مقدماتی برای دیگری داشت. در مرحله مقدماتی که تا دهه 1980 بود فناوری رایانه‌ای ظهور و بروز یافت و در مرحله بعد از آن، این فناوری به‌تمام فعالیت‌های روزمره زندگی مردم رسوخ یافت و به‌نهادهای اجتماعی وارد گشت و معنای مفاهیمی همچون «پول»، «آموزش»، «اشتغال» و «انتخابات بی‌طرفانه» را دستخوش تحولات عمیقی ساخت. (Ibid)


دبُرا جانسن اولین کتاب درسی را در این‌زمینه با عنوان اخلاق رایانه در سال 1985 نوشت که برای بیش از ده سال بی‌رقیب بود. او در کتاب مذکور، این رشته را چنین توصیف کرد: مطالعه مسائلی از این قبیل که «رایانه‌ها موجب طرح تقریرهای جدیدی از مشکلات اخلاقی متعارف و تزاحمات اخلاقی، وخیم‌تر شدن مشکلات پیشین و تحمیل کاربرد هنجارهای اخلاقی در قلمروهای ناشناخته به ما می‌شوند. (Johnson, 1985:1) او برخلاف منر، معتقد بود که همه مسائل اخلاق‌ِ کاربردی در این حوزه مسائل جدیدی نیستند؛ بلکه همان مسائل اخلاقی پیشین با شکل و شمایل جدیدی دوباره بروز یافته است.


تِرْل وارْد بِینام با تلاش‌های مَنِر به این حوزه علاقه‌مند شد و او را در تدوین و نشر بسته‌ای که قبلاً از آن یاد کردم، یاری رساند. او روش منر را در تدریس و سخنرانی و برگزاری کارگاه در دانشگاه‌ها پیش گرفت. در سال 1985 یکی از شماره‌های مجله متافیلاسافی را که سردبیرش بود، به اخلاق رایانه اختصاص داد.


دو سال بعد، «مرکز تحقیقات رایانه و جامعه» را تأسیس کرد. در سال 1988 اولین کنفرانس بین‌المللی را با همکاری مَنِر طرح‌ریزی کرد که سرانجام در سال 1991 با شرکت محققانی از هفت کشور و سی‌ودو ایالت آمریکا برگزار شد. این محققان شامل متخصصان رایانه، فیلسوفان، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، حقوق‌دانان، تجار سرشناس، روزنامه‌نگاران و مقامات دولتی بودند. حاصل این کنفرانس رساله‌ها، برنامه‌های ویدیویی، و مواد آموزشی بود که در اختیار دانشکده‌های مربوط در سراسر جهان قرار گرفت.


در اوایل دهه 1990 علاقه به‌تحقیق در حوزه اخلاق رایانه به اروپا و استرالیا بسط یافت. به‌نظر سیمون راجرسون این زمانی است که نیاز به‌نسل دوم گسترش اخلاق رایانه‌ای روی داده است و وقت آن رسیده که با ساخت بنیادهای مفهومی و شرح و بسط آنها، چارچوبی را برای افعال خودمان ترسیم کنیم تا از خسارات احتمالی غیر منتظره ناشی از کاربرد فناوری اطلاعات بکاهیم.


درنهایت بِینام با اقتباس ازنظرات مور، اخلاق رایانه را چنین تعریف می‌کند: تعیین و تحلیل آثار ناشی از فناوری اطلاعات بر ارزش‌های انسانی و اجتماعی مانند سلامت، ثروت، اشتغال، فرصت‌ها، آزادی، دموکراسی، دانش، حریم خصوصی، امنیت، رضایت نفس و مانند آن.این تعریف وسیع از اخلاق رایانه شامل اخلاق کاربردی، جامعه‌شناسی ماشین‌های اداری، ارزشیابی فناوری، حقوق رایانه و رشته‌های مربوط دیگر است و این رشتة علمی، مفاهیم، نظریه‌ها و روش‌شناسی‌های رشته‌های دیگر را به‌کار می‌گیرد.



منبع (http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920118001148)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد