Almas Parsi
6th April 2013, 12:26 AM
پیدایش تلویزیون و تاریخچه آن
رشتۀ اکتشافاتی که منجر به تلویزیون کنونی گردید با کشف (1817) عنصر سلنیوم بوسیلۀ برزلیوس آغاز شد، ولی این عنصر وقتی اهمیت یافت که معلوم شد (1873) که اگر نور بر آن بتابد برق را بهتر هدایت میکند. در تلویزیونهای اولیه از سلنیوم استفاده میشد. اولین طریقۀ عملی برای رویت از دور طریقهای بود که در 1884 پ.گ نیپکو در آلمان به ثبت رسانید. این طریقه مبتنی بر استعمال "قرص تقطیع" است، که صفحهایست مدور که سوراخهائی مارپیچی بر آن تعبیه شده بود، یعنی اولین سوراخ نزدیک مرکز قرص بود و سایرین متدرجاً بر امتداد یک خط مارپیچی به محیط قرص نزدیک میشد. طریق عمل دستگاه این بود که در دستگاه فرستنده یک قرص تقطیع بین شیئی که میخواستند تصویر آن را منتقل کنند و صفحهای که بوسیله سلنیوم نسبت به نور حساس کرده شده و در مدار جریان برق واقع بود قرار میدادند. قرص را بوسایل مکانیکی میگرداندند، در نتیجه قطعاتی از شیء با صفحۀ حساس مواجه میشد. جریانی که بوسیلۀ صفحهۀ حساس انتقال مییافت متناسب با مقدار نوری بود که از شیء از طریق هر سوراخ دستگاه گیرنده منتقل میکردند. تغییرات باین صفحه میتابید. این جریان را بوسیلۀ سیم به نوعی لامپ برق در جریان واصل از طریق صفحۀ حساس درخشندگی لامپ را تغییر میداد. قرص تقطیع دیگری را که بین لامپ و بیننده قرار میگرفت، با همان سرعت قرص دستگاه فرستنده میگردانیدند. در نتیجه، بیننده ازسوراخهای قرص یک رشته قطعات روشن میدید که درخشندگی آنها بر حسب سایه و روشن شیء اصلی تغییر میکرد و لهذا بیننده تصویری از شیء اصلی میدید. بدین طریق، اختراع نیپکو تلویزیون را عملی ساخت و اگرچه به علت عدم حساسیت کافی سلنیوم نسبت به نور این دستگاه نواقص عمدهای داشت، اصولی که در آن بکار برده شده بود اساس کارهای بعدی قرار گرفت. پیشرفتهای حاصل در نورابرق و اختراع چشم الکترونی در تکمیل تلویزیون تأثیری به سزا داشت در دهۀ 30-1920، دانشمندان و مخترعین اسباب نیپکو، و کارهای هرتس، ج. فلمینگ، ت. ادیسن و لی د فارست را که اکتشافات آنان خدمات گرانبهائی به تکمیل رادیو کرده بود، در راه عملی ساختن تلویزیون به کار بستند.
در 1926، در انگلستان و ایالات متحده تلویزیونهائی بر اساس تقطیع مکانیکی نیپکو به معرض نمایش گذاشته شد، ولی در 1928 زووریکین تلویزیونی بر اساس تقطیع الکترونی به ثبت رسانید که طریق تقطیع مکانیکی را منسوخ کرد در دهۀ 30-1940 وسایل تلویزیون در آزمایشگاههاتکمیل شد و در 1945 تلویزیون به بازار آمد و قریب 5 سال بعد تعداد گیرندههای تلویزیون دردنیا به 5 میلیون بالغ گردید و البته امروز رواج بهمراتب بیشتری دارد و علاوه بر جنبههای تفریحی برای دادن تعلیمات و در صنعت نیز از آن استفاده میشود.
در حدود سال 1600 میلادی جان ناپیر ریاضی دان اسکاتلندی لگاریتم را ابداع کرد. در سال 1642 پاسگال فرانسوی اولین ماشین جمع را که مشابه ماشین حسابهای امروزی است اختراع نمود.
در سال 1786 مهندس مولر کامپیوتر اتوماتیک را طرح ریزی نمود ولی چون برای مردم قرن 18 قابل درک نبود و نیز بواسطه مشکلات فنی از دنبال کردن فکر خود دست کشید.
علم الکترونیک که کامپیوترهای فعلی بر مبنای آن ساخته شده در اوایل قرن نوزده بنیان نهاده شد اما پایان قرن مزبور را بعنوان سرآغاز حقیقی این عمل باید به حساب آورد. در خلال جنگ جهانی دوم بود که دامنه علم و صنعت الکترونیک وسعت بسیار یافت و استفاده از این پدیده نوشناخته، انقلابی شگرف در حسابگری و روشها و سیستمهای اطلاعاتی بوجود آوردو راه را بر تحقیق عصری تازه که دوران "مابعد صنعت" خوانده شده است همواره کرد.
بهر حال اختراع کامپیوتر را نمیتوان به یک شخص بخصوص نسبت داد. در سال 1946 نخستین حسابگر الکترونی در یکی از دانشگاههای آمریکا ساخته شد.در بین سالهای 1951 و 1954 در بسیاری از کشورهای مترقی جهان ساخت و استفاده از ماشینهای عظیم حسابگر معمول و متداول گردید. کامپیوتر در کشور ما از سال 1961 راه یافت و در همین فاصله کوتاه گسترش وسیعی در کشور داشته است.
تلویزیون
در عصر كنونی رونق بازار تلویزیون نیز به ترقی و پیشرفت رادیو افزوده شده است. فكر تلویزیون قدیمی است و آغاز این فن را باید از زمان كشف یك تن فیزیكدان به نام می و در 1873 دربارة خواص مقاومت در مقابل عكس سلنیوم دانست كه بنابراین خاصیت تصویرهای نورانی را به نیروی الكتریكی تبدیل میكند.
در 1876 كاری سیستمی از تلویزیون پیشنهاد كرد كه با استفاده از اصل یاد كرده نمونهای بطور تقلید از چشم انسان به وسیلة تركیبی از سلولهای كوچك فتوالكتریك سلنیوم درست میكرد. آزمایشهای بسیار كردند تا صفحه نیپكو را پدید آوردند. این اسباب در حالت خیلی ساده از صفحهای تشكیل میشود كه دارای یك ردیف سوارخهای مارپیچی است و پس از یك دور گردش تغییر جای آن با ارتفاع تصویری كه میخواهند متصل كنند تطبیق پیدا میكند. به بیان دیگر باید گفت تصویر را به چند جزء قسمت میكنند و نور هر جزء را پس از تبدیل به جریان الكتریك انتقال میدهند؛ در پست گیرنده، دستگاه به عكس عمل میكند. اصل انتقال تصویر عامل تازهای را پدید آورد كه سپس مورد استفاده قرار گرفت از این قرار كه هم در پست فرستنده و هم در پست گیرنده لولههای اشعة كاتودیك را مورد استفاده قرار دادند.
تكمیلات پیدرپی كه در این اصول به عمل آمد منتهی به اختراع ایكونوسكپ توسط دانشمند آمریكایی زوریكین كه اصلاً روش بود گردید. این اسباب امروز به منزلة چشم فرستندة تلویزیون است وتصویر را درون صفحة ظریف موزائیك خود كه نسبت به عكس حساسیت دارد ضبط میكند.
تلویزیون اختراعی است كاملاً الكترونیكی و اختراعات دیگری در زمینهی رؤیت الكترونیكی از آن متفرع گردیده است مانند میكروسكوپ و تلسكوپ الكترونیكی. با این وسایل میتوان اشیاء را بیاندازه بزرگ كرد و یا در تاریكی چیزها را دید.
تلویزیون چیست؟
فرستنده تلویزیون در حقیقت یک نوع دوربین عکاسی است که تصاویر را به امواج الکتریکی تبدیل می کند. قسمت اصلی این فرستنده یعنی آنکه نور را به جریان برق تبدیل می نماید نوع مخصوص پیل فتوالکتریک است که به نسبت نوری که به آن می رسد جریان برق تولید می کند. تلویزیون تصویر را به چند قطعه کوچک تقسیم و هر قطعه را سریع و چابک به خارجمخابره می کند. در تلویزیون هرتصویر به هزاران قطعه تقسیم می شود و پیل فتوالکتریک دستگاه فرستنده این نقاط را به امواج برق تبدیل و در فضا منتشر می سازد. در خانه ها دستگاه گیرنده این امواج برقی را به همان ترتیب که فرستاده شده است می گیرد و به نور بدل می سازد و بر روی صفحه می افکند و نقاطتیره و یا روشنی مطابق آنچه فرستاده شده است پدید می آورد که مجموع آنها منظره ای را که در مقابل دستگاه فرستنده است تجدید می کند، سرعتتجمعاین نقاط منفصل به حدی است که چشم قادر به دیدن آن نیست و به نظر می رسد که تمام مناظر به یکباره بر روی صفحه گیرنده تشکیل می گردد.
بزرگترین نقص تلویزیون در حال حاضر این است که نمی تواند برنامه های خود را به مسافت دور، بیشتر از 80 کیلومتر مخابره کند. علتش این است که موجهای کوتاه رادیوئی که درتلویزیون بکار می روند در خط مستقیم سیر می کنند وچون زمینکروی استامواج در مسیر خود به آن بر می خورند و تغییر جهت می دهند و به بالا می روند. بنابراین فرستنده و نقطه ای که امواج به زمین برخورد می کنند. نباید در یک سطح واقع باشند. پس بهتر است که فرستنده های تلویزیون را در محل های مرتفعمانند کوه ها قرار داد. اکنون بوسیلهرادار امواج رادیو رابهماه می رفرستد و انعکاس آنها را میگیرند. اخیراً نیز راکتی را که با امواج رادیو اداره می شد به ماه فرستادند و بوسیله دستگاه فرستنده تلویزیونی که درآن قرار داده شده بود از سرزمین ماه عکسهائی گرفتند.
طرز عمل تلویزیون
تلویزیون نیز مانند رادیو دارای امواج نامرئی است. در ایستگاه فرستنده دوربین مخصوصی نصب است که امواج نورانی را جمع کرده و در عین حال میکروفونی هم امواج صدادار را ضبط می کند. تمام این امواج تبدیل به الکتریسیته می گردد و این الکتریسیته نیز به نوبه خود تبدیل به امواج تلویزیونی می شوند تا به دستگاه گیرنده شما می رسند. در این جا به صورت صدا و تصویر در می آیند به طوری که آنها را روی پرده تلویزیون مشاهده می کنید.
چگونه آهن ربا آهن را جذب می کند؟ اغلب آهن رباهائی که دیده اید از آهن یا از فولاد ساخته شده اند و بعضی آهن رباهائی هستند که از آلیاژ ترکیب چند فلز با هم ساخته شده است.
قطعاً تا بحال آهن ربا را روی اجسام مختلف نگاه داشته اید و می دانید که آهن ربا بعضی از اجسام مانند میخ، سوزن و غیره را به خود جذب می کند ولی انگشتری طلا را هرگز به خود جذب نمی نماید.
سنجاق را جذب می کند ولی قاشق نقره را جذب نمی کند، چون آهن ربا از آهن است لذا فقط اجسامی را جذب می کند محتوی مقدار زیادی آهن باشند.
منبع شهر فارسى
رشتۀ اکتشافاتی که منجر به تلویزیون کنونی گردید با کشف (1817) عنصر سلنیوم بوسیلۀ برزلیوس آغاز شد، ولی این عنصر وقتی اهمیت یافت که معلوم شد (1873) که اگر نور بر آن بتابد برق را بهتر هدایت میکند. در تلویزیونهای اولیه از سلنیوم استفاده میشد. اولین طریقۀ عملی برای رویت از دور طریقهای بود که در 1884 پ.گ نیپکو در آلمان به ثبت رسانید. این طریقه مبتنی بر استعمال "قرص تقطیع" است، که صفحهایست مدور که سوراخهائی مارپیچی بر آن تعبیه شده بود، یعنی اولین سوراخ نزدیک مرکز قرص بود و سایرین متدرجاً بر امتداد یک خط مارپیچی به محیط قرص نزدیک میشد. طریق عمل دستگاه این بود که در دستگاه فرستنده یک قرص تقطیع بین شیئی که میخواستند تصویر آن را منتقل کنند و صفحهای که بوسیله سلنیوم نسبت به نور حساس کرده شده و در مدار جریان برق واقع بود قرار میدادند. قرص را بوسایل مکانیکی میگرداندند، در نتیجه قطعاتی از شیء با صفحۀ حساس مواجه میشد. جریانی که بوسیلۀ صفحهۀ حساس انتقال مییافت متناسب با مقدار نوری بود که از شیء از طریق هر سوراخ دستگاه گیرنده منتقل میکردند. تغییرات باین صفحه میتابید. این جریان را بوسیلۀ سیم به نوعی لامپ برق در جریان واصل از طریق صفحۀ حساس درخشندگی لامپ را تغییر میداد. قرص تقطیع دیگری را که بین لامپ و بیننده قرار میگرفت، با همان سرعت قرص دستگاه فرستنده میگردانیدند. در نتیجه، بیننده ازسوراخهای قرص یک رشته قطعات روشن میدید که درخشندگی آنها بر حسب سایه و روشن شیء اصلی تغییر میکرد و لهذا بیننده تصویری از شیء اصلی میدید. بدین طریق، اختراع نیپکو تلویزیون را عملی ساخت و اگرچه به علت عدم حساسیت کافی سلنیوم نسبت به نور این دستگاه نواقص عمدهای داشت، اصولی که در آن بکار برده شده بود اساس کارهای بعدی قرار گرفت. پیشرفتهای حاصل در نورابرق و اختراع چشم الکترونی در تکمیل تلویزیون تأثیری به سزا داشت در دهۀ 30-1920، دانشمندان و مخترعین اسباب نیپکو، و کارهای هرتس، ج. فلمینگ، ت. ادیسن و لی د فارست را که اکتشافات آنان خدمات گرانبهائی به تکمیل رادیو کرده بود، در راه عملی ساختن تلویزیون به کار بستند.
در 1926، در انگلستان و ایالات متحده تلویزیونهائی بر اساس تقطیع مکانیکی نیپکو به معرض نمایش گذاشته شد، ولی در 1928 زووریکین تلویزیونی بر اساس تقطیع الکترونی به ثبت رسانید که طریق تقطیع مکانیکی را منسوخ کرد در دهۀ 30-1940 وسایل تلویزیون در آزمایشگاههاتکمیل شد و در 1945 تلویزیون به بازار آمد و قریب 5 سال بعد تعداد گیرندههای تلویزیون دردنیا به 5 میلیون بالغ گردید و البته امروز رواج بهمراتب بیشتری دارد و علاوه بر جنبههای تفریحی برای دادن تعلیمات و در صنعت نیز از آن استفاده میشود.
در حدود سال 1600 میلادی جان ناپیر ریاضی دان اسکاتلندی لگاریتم را ابداع کرد. در سال 1642 پاسگال فرانسوی اولین ماشین جمع را که مشابه ماشین حسابهای امروزی است اختراع نمود.
در سال 1786 مهندس مولر کامپیوتر اتوماتیک را طرح ریزی نمود ولی چون برای مردم قرن 18 قابل درک نبود و نیز بواسطه مشکلات فنی از دنبال کردن فکر خود دست کشید.
علم الکترونیک که کامپیوترهای فعلی بر مبنای آن ساخته شده در اوایل قرن نوزده بنیان نهاده شد اما پایان قرن مزبور را بعنوان سرآغاز حقیقی این عمل باید به حساب آورد. در خلال جنگ جهانی دوم بود که دامنه علم و صنعت الکترونیک وسعت بسیار یافت و استفاده از این پدیده نوشناخته، انقلابی شگرف در حسابگری و روشها و سیستمهای اطلاعاتی بوجود آوردو راه را بر تحقیق عصری تازه که دوران "مابعد صنعت" خوانده شده است همواره کرد.
بهر حال اختراع کامپیوتر را نمیتوان به یک شخص بخصوص نسبت داد. در سال 1946 نخستین حسابگر الکترونی در یکی از دانشگاههای آمریکا ساخته شد.در بین سالهای 1951 و 1954 در بسیاری از کشورهای مترقی جهان ساخت و استفاده از ماشینهای عظیم حسابگر معمول و متداول گردید. کامپیوتر در کشور ما از سال 1961 راه یافت و در همین فاصله کوتاه گسترش وسیعی در کشور داشته است.
تلویزیون
در عصر كنونی رونق بازار تلویزیون نیز به ترقی و پیشرفت رادیو افزوده شده است. فكر تلویزیون قدیمی است و آغاز این فن را باید از زمان كشف یك تن فیزیكدان به نام می و در 1873 دربارة خواص مقاومت در مقابل عكس سلنیوم دانست كه بنابراین خاصیت تصویرهای نورانی را به نیروی الكتریكی تبدیل میكند.
در 1876 كاری سیستمی از تلویزیون پیشنهاد كرد كه با استفاده از اصل یاد كرده نمونهای بطور تقلید از چشم انسان به وسیلة تركیبی از سلولهای كوچك فتوالكتریك سلنیوم درست میكرد. آزمایشهای بسیار كردند تا صفحه نیپكو را پدید آوردند. این اسباب در حالت خیلی ساده از صفحهای تشكیل میشود كه دارای یك ردیف سوارخهای مارپیچی است و پس از یك دور گردش تغییر جای آن با ارتفاع تصویری كه میخواهند متصل كنند تطبیق پیدا میكند. به بیان دیگر باید گفت تصویر را به چند جزء قسمت میكنند و نور هر جزء را پس از تبدیل به جریان الكتریك انتقال میدهند؛ در پست گیرنده، دستگاه به عكس عمل میكند. اصل انتقال تصویر عامل تازهای را پدید آورد كه سپس مورد استفاده قرار گرفت از این قرار كه هم در پست فرستنده و هم در پست گیرنده لولههای اشعة كاتودیك را مورد استفاده قرار دادند.
تكمیلات پیدرپی كه در این اصول به عمل آمد منتهی به اختراع ایكونوسكپ توسط دانشمند آمریكایی زوریكین كه اصلاً روش بود گردید. این اسباب امروز به منزلة چشم فرستندة تلویزیون است وتصویر را درون صفحة ظریف موزائیك خود كه نسبت به عكس حساسیت دارد ضبط میكند.
تلویزیون اختراعی است كاملاً الكترونیكی و اختراعات دیگری در زمینهی رؤیت الكترونیكی از آن متفرع گردیده است مانند میكروسكوپ و تلسكوپ الكترونیكی. با این وسایل میتوان اشیاء را بیاندازه بزرگ كرد و یا در تاریكی چیزها را دید.
تلویزیون چیست؟
فرستنده تلویزیون در حقیقت یک نوع دوربین عکاسی است که تصاویر را به امواج الکتریکی تبدیل می کند. قسمت اصلی این فرستنده یعنی آنکه نور را به جریان برق تبدیل می نماید نوع مخصوص پیل فتوالکتریک است که به نسبت نوری که به آن می رسد جریان برق تولید می کند. تلویزیون تصویر را به چند قطعه کوچک تقسیم و هر قطعه را سریع و چابک به خارجمخابره می کند. در تلویزیون هرتصویر به هزاران قطعه تقسیم می شود و پیل فتوالکتریک دستگاه فرستنده این نقاط را به امواج برق تبدیل و در فضا منتشر می سازد. در خانه ها دستگاه گیرنده این امواج برقی را به همان ترتیب که فرستاده شده است می گیرد و به نور بدل می سازد و بر روی صفحه می افکند و نقاطتیره و یا روشنی مطابق آنچه فرستاده شده است پدید می آورد که مجموع آنها منظره ای را که در مقابل دستگاه فرستنده است تجدید می کند، سرعتتجمعاین نقاط منفصل به حدی است که چشم قادر به دیدن آن نیست و به نظر می رسد که تمام مناظر به یکباره بر روی صفحه گیرنده تشکیل می گردد.
بزرگترین نقص تلویزیون در حال حاضر این است که نمی تواند برنامه های خود را به مسافت دور، بیشتر از 80 کیلومتر مخابره کند. علتش این است که موجهای کوتاه رادیوئی که درتلویزیون بکار می روند در خط مستقیم سیر می کنند وچون زمینکروی استامواج در مسیر خود به آن بر می خورند و تغییر جهت می دهند و به بالا می روند. بنابراین فرستنده و نقطه ای که امواج به زمین برخورد می کنند. نباید در یک سطح واقع باشند. پس بهتر است که فرستنده های تلویزیون را در محل های مرتفعمانند کوه ها قرار داد. اکنون بوسیلهرادار امواج رادیو رابهماه می رفرستد و انعکاس آنها را میگیرند. اخیراً نیز راکتی را که با امواج رادیو اداره می شد به ماه فرستادند و بوسیله دستگاه فرستنده تلویزیونی که درآن قرار داده شده بود از سرزمین ماه عکسهائی گرفتند.
طرز عمل تلویزیون
تلویزیون نیز مانند رادیو دارای امواج نامرئی است. در ایستگاه فرستنده دوربین مخصوصی نصب است که امواج نورانی را جمع کرده و در عین حال میکروفونی هم امواج صدادار را ضبط می کند. تمام این امواج تبدیل به الکتریسیته می گردد و این الکتریسیته نیز به نوبه خود تبدیل به امواج تلویزیونی می شوند تا به دستگاه گیرنده شما می رسند. در این جا به صورت صدا و تصویر در می آیند به طوری که آنها را روی پرده تلویزیون مشاهده می کنید.
چگونه آهن ربا آهن را جذب می کند؟ اغلب آهن رباهائی که دیده اید از آهن یا از فولاد ساخته شده اند و بعضی آهن رباهائی هستند که از آلیاژ ترکیب چند فلز با هم ساخته شده است.
قطعاً تا بحال آهن ربا را روی اجسام مختلف نگاه داشته اید و می دانید که آهن ربا بعضی از اجسام مانند میخ، سوزن و غیره را به خود جذب می کند ولی انگشتری طلا را هرگز به خود جذب نمی نماید.
سنجاق را جذب می کند ولی قاشق نقره را جذب نمی کند، چون آهن ربا از آهن است لذا فقط اجسامی را جذب می کند محتوی مقدار زیادی آهن باشند.
منبع شهر فارسى