PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستانی از پیامبر (ص)



سردار
3rd May 2009, 12:41 AM
ابن عباس گفت: ((با بچه ها مشغول بودم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. من در پشت دری پنهان شدم. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) دست بر پشت من زد و فرمود: ((به معاویه بگو نزدم بیاید.)) رفتم و برگشتم و عرض کردم مشغول غذا خوردن است.)) فرمود خداوند هیچ گاه شکم او را سیر نکند.))
از نفرین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، معاویه در خوردن غذا حرص می ورزید و بسیار می خورد و در آخر غذا می گفت از خوردن غذا خسته شدم؛ولی سیر نشدم)) امام حسن در مجلسی فرمود آیا معاویه همان نیست که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی را به دنبالش فرستاد و او مشغول خوردن غذا بود؛ تا سه بار، پیام آور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت و برگشت و او همچنان مشغول خوردن بود.پس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) او را این طور نفرین کرد که خداوند شکم او را هیچ گاه سیر نگرداند.))http://static.cloob.com//public/images/smiles/16.gif

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد