PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله چگونه به کودکان نظم را بیاموزیم ؟



Almas Parsi
29th March 2013, 05:24 PM
http://mail.yimg.com/pd/apps/stationery/water_fall_in_love_top.gif


















چگونه به كودكان نظم را بياموزيم؟!

عده اي از ما فكر مي كنيم انضباط در كودك با خشونت به وجود مي آيد اما راه هاي بهتري نيز وجود دارد. كودكان، روحيه بسيار لطيفي دارند و با كمي ملايمت مي توان آنها را به منضبط بودن تشويق كرد.

http://www.afkarnews.ir/images/docs/000206/n00206377-b.jpg

به گزارش افکارنیوز (http://www.afkarnews.ir/)، گاهي اوقات والدين يا معلم مي خواهند تمام رفتارهاي كودك را مورد مراقبت قرار دهند. به نظر آنان اگر كودك براي انجام هر كاري از بزرگترهايش اجازه بگيرد، فردي منضبط است. براي همين روي رفتارهاي كودك كنترل شديدي دارند و همين كنترل ها روي شخصيت كودك تاثير منفي بر جاي مي گذارد. اغلب افرادي كه تحت كنترل و مراقبت شديد رشد مي كنند، افرادي متكي و ضعيف به بار مي آيند و در خيلي از موارد احساس مسئوليتي در برابر انجام كارها نمي كنند زيرا دليل بايدها و نبايدهايي كه به آنان تحميل مي شود را نمي دانند. مشخص است كه وقتي كسي دليل انجام دادن يا ندادن كاري را نداند، به صورت برداشته شدن فشار حاكم بر او، همان گونه عمل مي كند كه دلش مي خواهد. حالا چه اخلاقي باشد و چه غير اخلاقي...
كنترل و محدوديت هاي شديد، كودك را تحت فشار قرار مي دهد و تداوم آن باعث ايجاد ناراحتي هاي روحي مي شود. چنين كودكي از بازخواست مضطرب است، به همين دليل سعي مي كند به دستورات معلم يا والدينش گردن نهد، حتي اگر به ميل و خواسته او نباشد.

انضباط به معني اطاعت كوركورانه؟!

گاهي معلمان دوست دارند كه دانش آموزان شان فرمانبردار بي چون و چرا باشند. آنها معتقدند كه اطاعت همه جانبه موجب نظم كلاس مي شود و تدريس در چنين كلاسي بي دغدغه تر است.

در كلاس هايي كه انضباط به اين معني اعمال مي شود، دانش آموزاني مضطرب، پرخاشگر، و بي علاقه به درس حضور دارند چرا كه آنان به طور ذاتي طالب استقلال و آزادي هستند و از كسي كه بخواهد مانعي براي آنان به وجود آورد، متنفر و بيزار مي شوند. روشن است كه اين مسئله روابط سالم معلم و شاگرد را خدشه دار مي كند.

بچه ها حاكميت محض معلم را نمي پذيرند و دوست دارند كه احساس هاي خود را در مورد پذيرش يا رد نظرها بيان كنند. در صورتي كه حق اظهارنظر از آنان گرفته شود، برانگيخته مي شوند و با معلم به مقابله مي پردازند. بسياري از رفتارهاي نامناسب و محل نظم در كلاس به همين دليل است. در اين مورد معلم سكوت شاگردان، پذيرش بي چون و چرا و منفعل بدون آنان را دليل بر نظم و خوب بودن كلاس مي داند. كلاسي منضبط است كه فعاليت هاي يادگيري به صورت صحيح در آن انجام شود و مانعي براي روابط بين معلم و شاگرد مشاهده نشود.

والدين نيز با چنين برداشتي از نظم و انضباط، خشم فرزندشان را برانگيخته و موجب تحريك احساساتش مي شوند. بچه ها دوست دارند كه والدين، آنان را به عنوان افرادي مستقل بپذيرند و براي نظرات آنان ارزش قائل شوند. اگر والدين بخواهند حرف هاي خود را به آنان تحميل كنند، در برابر دستورات شان مقاومت مي كنند و دلگير مي شوند. در چنين شرايطي كودكان، خود را در محيطي مي بينند كه هيچ اراده اي نداشته و چاره اي جز فرمانبرداري ندارند و همين مسئله موجب ايجاد مسائل روحي و اخلاقي زيادي در آنان مي شود.

انضباط يعني قانون و قاعده

معني صحيح انضباط همان قانونمند بودن و به قاعده و اصول رفتار كردن است. لازم است كودك براي رفتار و عملكرد خود چه در خانه و چه در مدرسه، اصول و قوانيني را در نظر داشته باشد و به رفتارهايي كه جزو هنجارهاي جامعه محسوب مي شود، عمل كند.

اگر كودك هر گونه كه بخواهد، عمل كند به بي بندوباري و لاقيدي عادت مي كند و همين باعث عدم پذيرش او از طرف اجتماع مي شود. براي اين كار بايد به كودك، نظم و انضباط در كار و اخلاق را تفهيم كرد و حد و حدودي را براي آزادي هاي او چه در خانه و چه در مدرسه در نظر گرفت. براي مثال لازم است براي جلوگيري از هرج و مرج و ايجاد آرامش براي انجام امور در كلاس، اصولي رعايت شود چرا كه آزادي بي قيد باعث به هم خوردن نظم كلاس خواهد شد اما اينكه قانون و اصول توسط چه كسي اعمال و اجرا شود، در پذيرش يا رد آن توسط دانش آموز بسيار مهم است. يعني آنچه كه بايد در اينجا به آن اهميت داده شود، وضع كننده قانون است. منضبط بودن بدان معناست كه فرد بتواند در هر شرايطي رفتار خود را كنترل كند و مسئوليت انجام كارهايش را برعهده بگيرد.

فشار و اعمال قدرت مافوق به طور مداوم نمي تواند رفتار فرد را كنترل و اداره كند بنابراين لازم است افراد براي رعايت نظم و انضباط از طريق والدين و مربيان تعليم ببينند و رعايت آنها در وجودشان ملكه شود. در اين صورت ديگر از روي ترس از تنبيه يا مافوق، به اطاعت از قانون مجبور نمي شوند بلكه خود، آن را رعايت مي كنند.

اينجاست كه به نقش اساسي پرورش در ايجاد چنين نظمي پي برده مي شود. كودكان را بايد به گونه اي تربيت كرد كه خود قادر به ساختن چنين معيارهايي در رفتار باشند. رشد فرا خود يا وجدان كه از طريق همانند سازي با والدين و گروه همسان و معلم صورت مي گيرد، در اين راه به كودك كمك مي كند. فراهم آوردن محيط هاي سالم براي تربيت كودك يكي ديگر از عوامل مهم در نظم پذيري و آموزش مقررات است.

چه كسي مقررات را وضع مي كند؟

نظم و انضباط به معني قانون و مقررات است و از اين نظر كه به وسيله چه مقام و موقعيتي به دانش آموز تحميل مي شود، عكس العمل هاي متفاوتي را در كلاس به وجود مي آورد.

اگر مقررات از طرف معلم به صورت يك جانبه به دانش آموز تحميل شود و شاگردان در وضع اين مقررات هيچ گونه دخالتي نداشته باشند، حتي اگر اين قوانين به منظور ايجاد نظم در كلاس باشد موجب عكس العمل منفي در شاگردان مي شود و آنان انگيزه اي براي رعايت آن نخواهند داشت چرا كه اغلب در اين قوانين، احتياجات، امكانات و استعدادهاي دانش آموزان ناديده گرفته مي شود.

براي حل اين مشكل بهتر است قوانين و مقررات انضباطي از طريق راي دادن و نظرخواهي از دانش آموزان صورت گيرد. در اين صورت با قوانين وضع شده با نيازهاي آنان مطابقت دارد و بهتر مورد پذيرش قرار مي گيرد.

براي مثال معلم به جاي اينكه در سال تحصيلي، مقررات خاصي را براي كلاس خود تهيه كند و از دانش آموزان بخواهد آنها را به اجرا در آورند، فهرستي از موضوعاتي كه براي به نظم در آوردن كلاس، نياز به قانون دارد را تهيه و با نظرخواهي از دانش آموزان و با توافق خود آنان قوانيني را وضع كند.

با اني كار بچه ها براي رعايت اين قوانين، ترغيب و تشويق مي شوند.

در اين مورد انضباط حاكم در كلاس براي بچه ها ديگر پوچ و بي معني نيست و تمام قوانين براي آنان قابل فهم و درك است.


















http://mail.yimg.com/pd/apps/stationery/water_fall_in_love_bottom.gif


منبع : افکار نیوز -اجتماعی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد