Almas Parsi
24th March 2013, 11:11 AM
کمک گرفتن: گذشتن از موانع زندگی
وقتی با مشکلی دست و پنجه نرم میکنیم، طبیعی است که از دیگران کمک بخواهیم. کمک کردن به همدیگر بخش مهمی از یک رابطه خوب است.
کمک گرفتن ساده به نظر میرسد اما همیشه هم انجام آن آسان نیست. بعضی وقتها خودمان بدون اینکه بدانیم سد راه خودمان میشویم.
بعضی باورها و طرزتفکرها دیدن فرصتهای کمک دیگران را برای ما سخت میکند. در زیر به نمونههایی از بعضی از این رفتارها و نگرشها اشاره میکنیم و ایدههایی هم برای کنار گذاشتن آنها عنوان میکنیم.
مانع 1: باور اینکه نیاز به کمک دیگران نشانه ضعف است
کمک گرفتن نشانه بلوغ و اعتمادبهنفس شماست. کمک گرفتن نشانه قدرت است نه ضعف. این یعنی شما میدانید به چه چیزی نیاز دارید و برای رسیدن به آن و گرفتن آن ترسی ندارید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"دوست ندارم مربیم متوجه شود که در آن حرکت ضعف دارم چون ممکنه فکر کنه دیگه نباید در تیم باشم."
بگویید:
"من با سوال کردن از مربیم برای اینکه به من نشان دهد چطور میتوانم آن حرکتم را تقویت کنم، به او نشان میدهم که چقدر به تیمم متعهد هستم—و چقدر سخت تمرین کردهام."
مانع 2: تصور اینکه شایسته کمک یا حمایت دیگران نیستید
همه آدمها هرازگاهی به کمک دیگران نیاز پیدا میکنند. هیچکس نمیتواند-و نباید—همه کارها را به تنهایی انجام دهد. قبول کمک دیگران دوستیها و روابط شما را تقویت خواهد کرد. هرکسی وقتی بفهمد میتواند از دوستی حمایت کند احساس خوبی پیدا خواهد کرد.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"خیلی دوست دارم بدانم کتی چطور با طلاق والدینش کنار میآید اما او دوستان زیادی دارد و سرش شلوغ است. مطمئنم برای من وقت ندارد."
بگویید:
"از کتی میپرسم برای حرف زدن با من وقت دارد یا نه و برایش توضیح میدهم که چقدر طرزفکرش برایم اهمیت دارد. شاید خیلی چیزهایی که برای من اتفاق افتاده است بتواند به او هم کمک کند."
اما کسانیکه میخواهید از آنها کمک بگیرید را به دقت انتخاب کنید. احساسات و مشکلاتتان را با کسانی درمیان بگذارید که خوب به حرفهای شما گوش دهد و برایتان ارزش قائل باشد—نه کسی که فقط قضاوت میکند، انتقاد میکند یا متهمتان میکند. بیشتر اوقات میتوانیم حدس بزنیم که واکنش افراد چطور خواهد بود. اما در موارد نادر، بعضی غافلگیرمان میکنند. اگر کسی نادیدهتان گرفت، به خاطر کاری که شما کردهاید نیست. مشکل خودِ آن فرد است.
به خودتان بگویید:
"اگر کتی به من نه گفت، ممکن است آمادگی لازم برای حرف زدن درمورد تجربیاتش را نداشته است. اگر بیادبی کرد، متوجه میشوم که اصلاً به درد دوستی نمیخورد."
مانع 3: حرف نزدن برای درخواست کمک
گاهیوقتها به اندازه کافی خوششانس هستید که کسانی را در زندگیتان داشته باشید که چیزهایی که میخواهید را میبینند و قبل از اینکه درخواست کمک کنید، به کمکتان میآیند. این افراد معمولاً والدین یا دوستان نزدیکتان هستند. اما بعضیاوقات وقتی به کمک نیاز داریم، باید درخواست کنیم. بهترین رویکرد این است که درخواستمان را رک و مستقیم بیان کنیم، مثلاً بگوییم،
"من با این مسئله مشکل دارم، میتونی کمکم کنی؟"
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"میترسم دوستانم خوششان نیاد که بشنوند نامزدم رفتار تندی با من داشته و کتکم زده—فکر میکنند که من به توصیهها و نصیحتها آنها گوش ندادم. و نمیخوام که مامانم را هم نگران کنم. به خاطر همین این مسئله را پیش خودم نگه میدارم."
بگویید:
"به دوستانم میگویم که حق با آنها بوده و اینکه نگران رفتارهای نامزدم هستم. از آنها میخوام کمکم کنند که بفهمم چطور به والدینم اطلاع دهم و چه بکنم."
مانع 4: صبر کردن برای اینکه یک نفر دیگر قدم اول را بردارد
همیشه برای آدمها راحت نیست که بفهمند ما به کمک نیاز داریم. ممکن است یک ماسک آدم خوشحال به صورتمان زده باشیم و با کسی درمورد مشکلاتمان حرف نزنیم. صبر نکنید تا یک نفر دیگر متوجه مشکل شما شود و به کمکتان بیاید. خودتان درخواست کمک کنید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
کاش مریم درمورد زخمهای روی پاهام میپرسید تا میتونستم درمورد خودآزاری که کردم برای او حرف بزنم. میدونم او به این مسئله شک داره، اما شاید اصلاً برایش اهمیتی نداره!"
بگویید:
"من به مریم میگم که چه اتفاقی برام افتاده و از او کمک میخوام."
مانع 5: زود ناامید شدن
اگر کمک دیگران نتوانست آنچه که میخواهیم را فوراً برایمان فراهم کند، ممکن است ناامید شوید. اما کمک گرفتن نیازمند پشتکار و تلاش مداوم است. ممکن است مجبور شوید چند مرتبه تلاش کنید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"فکر میکنی مشاور مدرسه فوراً بفهمه که چه چیزی برای من بهتره! اون همه این تجربهها رو داشته اما الان که با او حرف زدم فکر کنم فقط وقتم رو حروم کردم!"
بگویید:
"اولین جلسه ملاقات من با مشاور مدرسه کمی ناامیدکننده بود اما احتمالاً زمان میبرد که با شخصیت من آشنا شود. چند مرتبه دیگه با او جلسه میگذارم و بعد تصمیم میگیرم. خودم هم سعی میکنم بهتر و با زبان واضحتر درمورد انتظاراتی که از او دارم حرف بزنم."
چرا کمک خواستن مهم است؟
هیچکس نمیتواند مشکلاتش را به تنهایی تحمل کند. کسانیکه ما را باور دارند به ما یادآور میشوند که ما تواناییهای لازم را داریم و هستند کسانیکه دوستمان دارند. اما بعضیاوقات لازم است خودمان برای کمک خواستن پا پیش بگذاریم. دوستان و خانوادهمان ما را دوست دارند اما همیشه نمیتوانند متوجه نیازهای ما شوند، مخصوصاً اگر ماسک یک آدم شجاع را به چهرهمان زده باشیم.
ازآنجا که ممکن است کمک گرفتن از دیگران برایتان دشوار باشد، سعی کنید خودتان همیشه به کمک دیگران بروید. کمک کردن و کمک گرفتن از دیگران مهارتهای خیلی مفیدی را در زندگی به ما آموزش میدهد. باعث می شود بتوانیم خصوصیات اخلاقی هم را بهتر بشناسی و همدیگر را بهتر درک کنیم.
مردمان
وقتی با مشکلی دست و پنجه نرم میکنیم، طبیعی است که از دیگران کمک بخواهیم. کمک کردن به همدیگر بخش مهمی از یک رابطه خوب است.
کمک گرفتن ساده به نظر میرسد اما همیشه هم انجام آن آسان نیست. بعضی وقتها خودمان بدون اینکه بدانیم سد راه خودمان میشویم.
بعضی باورها و طرزتفکرها دیدن فرصتهای کمک دیگران را برای ما سخت میکند. در زیر به نمونههایی از بعضی از این رفتارها و نگرشها اشاره میکنیم و ایدههایی هم برای کنار گذاشتن آنها عنوان میکنیم.
مانع 1: باور اینکه نیاز به کمک دیگران نشانه ضعف است
کمک گرفتن نشانه بلوغ و اعتمادبهنفس شماست. کمک گرفتن نشانه قدرت است نه ضعف. این یعنی شما میدانید به چه چیزی نیاز دارید و برای رسیدن به آن و گرفتن آن ترسی ندارید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"دوست ندارم مربیم متوجه شود که در آن حرکت ضعف دارم چون ممکنه فکر کنه دیگه نباید در تیم باشم."
بگویید:
"من با سوال کردن از مربیم برای اینکه به من نشان دهد چطور میتوانم آن حرکتم را تقویت کنم، به او نشان میدهم که چقدر به تیمم متعهد هستم—و چقدر سخت تمرین کردهام."
مانع 2: تصور اینکه شایسته کمک یا حمایت دیگران نیستید
همه آدمها هرازگاهی به کمک دیگران نیاز پیدا میکنند. هیچکس نمیتواند-و نباید—همه کارها را به تنهایی انجام دهد. قبول کمک دیگران دوستیها و روابط شما را تقویت خواهد کرد. هرکسی وقتی بفهمد میتواند از دوستی حمایت کند احساس خوبی پیدا خواهد کرد.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"خیلی دوست دارم بدانم کتی چطور با طلاق والدینش کنار میآید اما او دوستان زیادی دارد و سرش شلوغ است. مطمئنم برای من وقت ندارد."
بگویید:
"از کتی میپرسم برای حرف زدن با من وقت دارد یا نه و برایش توضیح میدهم که چقدر طرزفکرش برایم اهمیت دارد. شاید خیلی چیزهایی که برای من اتفاق افتاده است بتواند به او هم کمک کند."
اما کسانیکه میخواهید از آنها کمک بگیرید را به دقت انتخاب کنید. احساسات و مشکلاتتان را با کسانی درمیان بگذارید که خوب به حرفهای شما گوش دهد و برایتان ارزش قائل باشد—نه کسی که فقط قضاوت میکند، انتقاد میکند یا متهمتان میکند. بیشتر اوقات میتوانیم حدس بزنیم که واکنش افراد چطور خواهد بود. اما در موارد نادر، بعضی غافلگیرمان میکنند. اگر کسی نادیدهتان گرفت، به خاطر کاری که شما کردهاید نیست. مشکل خودِ آن فرد است.
به خودتان بگویید:
"اگر کتی به من نه گفت، ممکن است آمادگی لازم برای حرف زدن درمورد تجربیاتش را نداشته است. اگر بیادبی کرد، متوجه میشوم که اصلاً به درد دوستی نمیخورد."
مانع 3: حرف نزدن برای درخواست کمک
گاهیوقتها به اندازه کافی خوششانس هستید که کسانی را در زندگیتان داشته باشید که چیزهایی که میخواهید را میبینند و قبل از اینکه درخواست کمک کنید، به کمکتان میآیند. این افراد معمولاً والدین یا دوستان نزدیکتان هستند. اما بعضیاوقات وقتی به کمک نیاز داریم، باید درخواست کنیم. بهترین رویکرد این است که درخواستمان را رک و مستقیم بیان کنیم، مثلاً بگوییم،
"من با این مسئله مشکل دارم، میتونی کمکم کنی؟"
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"میترسم دوستانم خوششان نیاد که بشنوند نامزدم رفتار تندی با من داشته و کتکم زده—فکر میکنند که من به توصیهها و نصیحتها آنها گوش ندادم. و نمیخوام که مامانم را هم نگران کنم. به خاطر همین این مسئله را پیش خودم نگه میدارم."
بگویید:
"به دوستانم میگویم که حق با آنها بوده و اینکه نگران رفتارهای نامزدم هستم. از آنها میخوام کمکم کنند که بفهمم چطور به والدینم اطلاع دهم و چه بکنم."
مانع 4: صبر کردن برای اینکه یک نفر دیگر قدم اول را بردارد
همیشه برای آدمها راحت نیست که بفهمند ما به کمک نیاز داریم. ممکن است یک ماسک آدم خوشحال به صورتمان زده باشیم و با کسی درمورد مشکلاتمان حرف نزنیم. صبر نکنید تا یک نفر دیگر متوجه مشکل شما شود و به کمکتان بیاید. خودتان درخواست کمک کنید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
کاش مریم درمورد زخمهای روی پاهام میپرسید تا میتونستم درمورد خودآزاری که کردم برای او حرف بزنم. میدونم او به این مسئله شک داره، اما شاید اصلاً برایش اهمیتی نداره!"
بگویید:
"من به مریم میگم که چه اتفاقی برام افتاده و از او کمک میخوام."
مانع 5: زود ناامید شدن
اگر کمک دیگران نتوانست آنچه که میخواهیم را فوراً برایمان فراهم کند، ممکن است ناامید شوید. اما کمک گرفتن نیازمند پشتکار و تلاش مداوم است. ممکن است مجبور شوید چند مرتبه تلاش کنید.
مثلاً به جای اینکه بگویید:
"فکر میکنی مشاور مدرسه فوراً بفهمه که چه چیزی برای من بهتره! اون همه این تجربهها رو داشته اما الان که با او حرف زدم فکر کنم فقط وقتم رو حروم کردم!"
بگویید:
"اولین جلسه ملاقات من با مشاور مدرسه کمی ناامیدکننده بود اما احتمالاً زمان میبرد که با شخصیت من آشنا شود. چند مرتبه دیگه با او جلسه میگذارم و بعد تصمیم میگیرم. خودم هم سعی میکنم بهتر و با زبان واضحتر درمورد انتظاراتی که از او دارم حرف بزنم."
چرا کمک خواستن مهم است؟
هیچکس نمیتواند مشکلاتش را به تنهایی تحمل کند. کسانیکه ما را باور دارند به ما یادآور میشوند که ما تواناییهای لازم را داریم و هستند کسانیکه دوستمان دارند. اما بعضیاوقات لازم است خودمان برای کمک خواستن پا پیش بگذاریم. دوستان و خانوادهمان ما را دوست دارند اما همیشه نمیتوانند متوجه نیازهای ما شوند، مخصوصاً اگر ماسک یک آدم شجاع را به چهرهمان زده باشیم.
ازآنجا که ممکن است کمک گرفتن از دیگران برایتان دشوار باشد، سعی کنید خودتان همیشه به کمک دیگران بروید. کمک کردن و کمک گرفتن از دیگران مهارتهای خیلی مفیدی را در زندگی به ما آموزش میدهد. باعث می شود بتوانیم خصوصیات اخلاقی هم را بهتر بشناسی و همدیگر را بهتر درک کنیم.
مردمان