diamonds55
29th April 2009, 02:52 PM
يكي از مولفههاي فرهنگي تاريخي كه موجب ميشود آثار افسانهاي مثل جنگجويان كوهستان يا همين افسانه جومونگ با استقبال روبهرو شود، اين است كه ميل به قهرمانگرايي و اسطورهسازي در سرزمينهاي شرقي وجود دارد
http://www.hamseda.ir/files/fa/news/1388/2/5/7481_529.jpg
اين روزها نسبت ميان مخاطبان و فيلم به يكي از مباحث داغ محافل سينمايي بدل شده است. اگر فروش اخراجيها2 در سينما به عنوان يك اتفاق فوقالعاده مورد توجه قرار گرفته، استقبال مخاطبان ايراني از سريال كرهاي «افسانه جومونگ» در تلويزيون نيز بخش ديگري از اين شگفتي را ترسيم كرده است.
اكنون چند سالي است پخش سريالهاي كرهاي از سيما مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و بار ديگر خاطره اوشين (سالهاي دور از خانه) و لينچان (جنگجويان كوهستان) را در خاطرهها تداعي كرده است. البته چندي پيش سريال يانگوم به چنين موقعيتي در ميان مخاطبان دست يافته بود تا در سالهاي اخير اين سريالهاي كرهاي باشد كه از شرق ميان مخاطبان ايراني پرطرفدار برخوردار شود.
در گذشته مثلا در زمان پخش اوشين به دليل تعدد نداشتن شبكههاي تلويزيوني و فقدان ابزارها و لوازم مدرن تفريحي دور از ذهن نبود كه سريالي مورد توجه مخاطبان وطني قرار بگيرد؛ اما اينك با وجود انواع برنامهها و سريال ها و تعدد شبكههاي تلويزيوني، پرطرفدار بودن اين سريال كمي عجيب به نظر ميرسد آن هم با انواع فيلمهاي اكشن و تخيلي و تكنيكال هاليوودي كه براحتي قابل دسترس است.
اين شگفتي زماني بيشتر ميشود كه انيميشن و بازيهاي رايانهاي جومونگ نيز به بازار آمده و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. (اين خود نشان از نسبت فرهنگ و اقتصاد در عصر ارتباطات دارد كه فرهنگ و هنر به منبع سودآوري بدل ميشود)، اما براستي راز مخاطبپذيري بالاي اين سريال در چيست و چرا جومونگ مورد توجه مخاطبان ايراني قرار گرفته است؟
نگارنده معتقد است براي پاسخ به اين پرسش تنها نميتوان به عناصر دروني اثر تكيه كرد و بايد به تاثير و نقش عوامل بيروني كه در بستر نظام فرهنگي اجتماعي مخاطبان رخ ميدهد هم توجه داشت و حاشيههاي اين متن را نيز لحاظ كرد. حاشيههايي كه موجب ميشود يك متن هنري در نسبت با مخاطب دچار قبض و بسط شود و فراتر از ذات اثر موقعيتهاي جديد براي خود خلق كند.
در ذيل همين رويكرد ميتوان محبوبيت افسانه جومونگ در ايران را تبيين كرد. در همين خصوص يكي از عواملي كه ميتوان به آن اشاره كرد سنخيت فرهنگي ميان اقوام شرقي است كه زيست جهان آنان را به هم شبيه و نزديك ميسازد و به دليل مولفههاي مشترك تاريخي بستر تعامل بيشتر را فراهم ميكند.
به همين دليل است كه در2دهه اخير شاهد استقبال مخاطب ايراني از سريالها و فيلمهاي شرقي مثل ژاپن و كره هستيم. وجود اسطوره و تجربههاي پر رمز و راز در آثار شرقي آميخته با هويت تاريخي اين منطقه از جهان است كه با دنياي دروني و تجربه زيستي انسانهاي اين سرزمين پيوندي تاريخي دارد و كشف اين رمز و رازها و به تصوير كشيدن آن همواره مورد توجه مخاطبان شرقي قرار گرفته است، چه اين مخاطب ايراني باشد چه هندي و كرهاي. نسبتي كه شايد ميان آثار شرقي و مخاطبان غربي كمتر صورت بگيرد.
ذائقه مخاطبان سينما و تلويزيون در هر ملت و سرزميني برساخته تاريخ و فرهنگ تجربه شدهاي است كه به خلق نوعي فرهنگ تماشا منجر ميشود كه در بستر آن ميان مخاطبان و آثار هنري ارتباط معنيداري به وجود ميآيد.
يكي ديگر از مولفههاي فرهنگي تاريخي كه موجب ميشود آثار افسانهاي مثل جنگجويان كوهستان يا همين افسانه جومونگ با استقبال روبهرو شود، اين است كه ميل به قهرمانگرايي و اسطورهسازي در سرزمينهاي شرقي وجود دارد كه البته اين ويژگي به صورت فطري و بين الاذهاني ميان همه آدميان حاكم است كه در آثار غربي نيز در قالب الگوهايي سوپرمني روايت ميشود اما اين قهرمانمحوري در فرهنگ شرقي از قدرت و دامنه بيشتري برخوردار است و در هالهاي از تقدس تاريخي و مذهبي قرار ميگيرد.
محوريت جومونگ به عنوان قهرمان تاريخي و داستاني اثر و جاذبههايي كه اين كاراكتر در ساختار كلي قصه داراست، براي مخاطب ايراني كه همواره در تصاوير خيالي زيست جهان خود با آن همزيستي داشته است، بر جذابيت قصه ميافزايد و ميان مخاطب و قهرمان داستان، حس مشترك و نزديكي خلق ميكند. به اين مساله بايد فرم صوري مجموعه را نيز افزود.
به واسطه اين ارتباطي كه ميان مخاطبان و قهرمان به وجود ميآيد و به دليل سريالي بودن مجموعه پيوندي برقرار ميشود كه انگيزه لازم را براي پيگيري مخاطب فراهم كرده و او را پاي تماشاي قصه مينشاند. بخش ديگري از اين پيگيري به تعليقمندي داستان در هر قسمت برميگردد.
مخاطب در هر قسمت از اين مجموعه با اتفاق غيرقابل منتظرهاي مواجه ميشود كه براي رمزگشايي آن مجبور است قسمت بعدي را دنبال كند و اين وضعيت با تعليقي كه در قسمتهاي بعدي نيز ايجاد شده، همواره تداوم مييابد. لذا مخاطبان اين مجموعه به عنصرثابت و پر و پا قرصي بدل ميشوند.
بديهي است خاطراتي كه در حافظه هنري مخاطبان از سريالهاي شرقي شكل گرفته است نيز به عنوان يك عامل پسزمينهاي و پيشيني در توجه مخاطبان ايراني تاثير ميگذارد، بويژه اينكه در زماني پيشتر موفقيت مجموعه يانگوم نيز دليلي ديگر براي تماشاي اين سريال كرهاي فراهم كرده است.
گفتني است اين مجموعه تلويزيوني تاريخي كرهاي از آوريل 2006 تا مارس 2007 در شبكه كرهاي ام بي سي به نمايش درآمد.
در ابتدا بنا بود مجموعه در 70 قسمت پخش شود كه با استقبال مردم، ام بي سي آن را به 81 قسمت افزايش داد و اين نشان ميدهد كه مخاطبپسندي يك اثر تا چه اندازه ميتواند عمر هنري آن را افزايش دهد اما شايد يكي از مهمترين دلايلي كه اين سريال در ميان ايرانيان جا باز كرده است وجه داستاني و قصهگو بودن آن است؛ قصههاي تو در تو و پر ماجرايي كه شخصيتها و كاراكترهاي زيادي دارد و هركدام با تشكيل دايرهاي كوچك در نهايت به دايرههاي درهم آميخته و كلي بدل ميشود تا داستاني جذاب و پركشش از درون آن برآيد. ذائقه و تجربه فرهنگي مخاطب ايراني به قصهگويي و افسانهپردازي را ميتوان در علاقه آنان به سريالهايي مثل افسانه جومونگ درك كرد.نويسنده:سيدرضا صائمي-روزنامه جام جم
http://www.hamseda.ir/files/fa/news/1388/2/5/7481_529.jpg
اين روزها نسبت ميان مخاطبان و فيلم به يكي از مباحث داغ محافل سينمايي بدل شده است. اگر فروش اخراجيها2 در سينما به عنوان يك اتفاق فوقالعاده مورد توجه قرار گرفته، استقبال مخاطبان ايراني از سريال كرهاي «افسانه جومونگ» در تلويزيون نيز بخش ديگري از اين شگفتي را ترسيم كرده است.
اكنون چند سالي است پخش سريالهاي كرهاي از سيما مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و بار ديگر خاطره اوشين (سالهاي دور از خانه) و لينچان (جنگجويان كوهستان) را در خاطرهها تداعي كرده است. البته چندي پيش سريال يانگوم به چنين موقعيتي در ميان مخاطبان دست يافته بود تا در سالهاي اخير اين سريالهاي كرهاي باشد كه از شرق ميان مخاطبان ايراني پرطرفدار برخوردار شود.
در گذشته مثلا در زمان پخش اوشين به دليل تعدد نداشتن شبكههاي تلويزيوني و فقدان ابزارها و لوازم مدرن تفريحي دور از ذهن نبود كه سريالي مورد توجه مخاطبان وطني قرار بگيرد؛ اما اينك با وجود انواع برنامهها و سريال ها و تعدد شبكههاي تلويزيوني، پرطرفدار بودن اين سريال كمي عجيب به نظر ميرسد آن هم با انواع فيلمهاي اكشن و تخيلي و تكنيكال هاليوودي كه براحتي قابل دسترس است.
اين شگفتي زماني بيشتر ميشود كه انيميشن و بازيهاي رايانهاي جومونگ نيز به بازار آمده و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. (اين خود نشان از نسبت فرهنگ و اقتصاد در عصر ارتباطات دارد كه فرهنگ و هنر به منبع سودآوري بدل ميشود)، اما براستي راز مخاطبپذيري بالاي اين سريال در چيست و چرا جومونگ مورد توجه مخاطبان ايراني قرار گرفته است؟
نگارنده معتقد است براي پاسخ به اين پرسش تنها نميتوان به عناصر دروني اثر تكيه كرد و بايد به تاثير و نقش عوامل بيروني كه در بستر نظام فرهنگي اجتماعي مخاطبان رخ ميدهد هم توجه داشت و حاشيههاي اين متن را نيز لحاظ كرد. حاشيههايي كه موجب ميشود يك متن هنري در نسبت با مخاطب دچار قبض و بسط شود و فراتر از ذات اثر موقعيتهاي جديد براي خود خلق كند.
در ذيل همين رويكرد ميتوان محبوبيت افسانه جومونگ در ايران را تبيين كرد. در همين خصوص يكي از عواملي كه ميتوان به آن اشاره كرد سنخيت فرهنگي ميان اقوام شرقي است كه زيست جهان آنان را به هم شبيه و نزديك ميسازد و به دليل مولفههاي مشترك تاريخي بستر تعامل بيشتر را فراهم ميكند.
به همين دليل است كه در2دهه اخير شاهد استقبال مخاطب ايراني از سريالها و فيلمهاي شرقي مثل ژاپن و كره هستيم. وجود اسطوره و تجربههاي پر رمز و راز در آثار شرقي آميخته با هويت تاريخي اين منطقه از جهان است كه با دنياي دروني و تجربه زيستي انسانهاي اين سرزمين پيوندي تاريخي دارد و كشف اين رمز و رازها و به تصوير كشيدن آن همواره مورد توجه مخاطبان شرقي قرار گرفته است، چه اين مخاطب ايراني باشد چه هندي و كرهاي. نسبتي كه شايد ميان آثار شرقي و مخاطبان غربي كمتر صورت بگيرد.
ذائقه مخاطبان سينما و تلويزيون در هر ملت و سرزميني برساخته تاريخ و فرهنگ تجربه شدهاي است كه به خلق نوعي فرهنگ تماشا منجر ميشود كه در بستر آن ميان مخاطبان و آثار هنري ارتباط معنيداري به وجود ميآيد.
يكي ديگر از مولفههاي فرهنگي تاريخي كه موجب ميشود آثار افسانهاي مثل جنگجويان كوهستان يا همين افسانه جومونگ با استقبال روبهرو شود، اين است كه ميل به قهرمانگرايي و اسطورهسازي در سرزمينهاي شرقي وجود دارد كه البته اين ويژگي به صورت فطري و بين الاذهاني ميان همه آدميان حاكم است كه در آثار غربي نيز در قالب الگوهايي سوپرمني روايت ميشود اما اين قهرمانمحوري در فرهنگ شرقي از قدرت و دامنه بيشتري برخوردار است و در هالهاي از تقدس تاريخي و مذهبي قرار ميگيرد.
محوريت جومونگ به عنوان قهرمان تاريخي و داستاني اثر و جاذبههايي كه اين كاراكتر در ساختار كلي قصه داراست، براي مخاطب ايراني كه همواره در تصاوير خيالي زيست جهان خود با آن همزيستي داشته است، بر جذابيت قصه ميافزايد و ميان مخاطب و قهرمان داستان، حس مشترك و نزديكي خلق ميكند. به اين مساله بايد فرم صوري مجموعه را نيز افزود.
به واسطه اين ارتباطي كه ميان مخاطبان و قهرمان به وجود ميآيد و به دليل سريالي بودن مجموعه پيوندي برقرار ميشود كه انگيزه لازم را براي پيگيري مخاطب فراهم كرده و او را پاي تماشاي قصه مينشاند. بخش ديگري از اين پيگيري به تعليقمندي داستان در هر قسمت برميگردد.
مخاطب در هر قسمت از اين مجموعه با اتفاق غيرقابل منتظرهاي مواجه ميشود كه براي رمزگشايي آن مجبور است قسمت بعدي را دنبال كند و اين وضعيت با تعليقي كه در قسمتهاي بعدي نيز ايجاد شده، همواره تداوم مييابد. لذا مخاطبان اين مجموعه به عنصرثابت و پر و پا قرصي بدل ميشوند.
بديهي است خاطراتي كه در حافظه هنري مخاطبان از سريالهاي شرقي شكل گرفته است نيز به عنوان يك عامل پسزمينهاي و پيشيني در توجه مخاطبان ايراني تاثير ميگذارد، بويژه اينكه در زماني پيشتر موفقيت مجموعه يانگوم نيز دليلي ديگر براي تماشاي اين سريال كرهاي فراهم كرده است.
گفتني است اين مجموعه تلويزيوني تاريخي كرهاي از آوريل 2006 تا مارس 2007 در شبكه كرهاي ام بي سي به نمايش درآمد.
در ابتدا بنا بود مجموعه در 70 قسمت پخش شود كه با استقبال مردم، ام بي سي آن را به 81 قسمت افزايش داد و اين نشان ميدهد كه مخاطبپسندي يك اثر تا چه اندازه ميتواند عمر هنري آن را افزايش دهد اما شايد يكي از مهمترين دلايلي كه اين سريال در ميان ايرانيان جا باز كرده است وجه داستاني و قصهگو بودن آن است؛ قصههاي تو در تو و پر ماجرايي كه شخصيتها و كاراكترهاي زيادي دارد و هركدام با تشكيل دايرهاي كوچك در نهايت به دايرههاي درهم آميخته و كلي بدل ميشود تا داستاني جذاب و پركشش از درون آن برآيد. ذائقه و تجربه فرهنگي مخاطب ايراني به قصهگويي و افسانهپردازي را ميتوان در علاقه آنان به سريالهايي مثل افسانه جومونگ درك كرد.نويسنده:سيدرضا صائمي-روزنامه جام جم