وحید 0319
16th March 2013, 02:20 PM
يکي از الگوهاي بسيار جالب در نمايش دادن سطوح آگاهي رفتار هر شخص «پنجرهي جوهري» است. اين نام از ابتداي اسامي دو روانشناس «جوزف لوفت» و «هري اينگهام» که اين مدل را طراحي کرده اند، گرفته شده است.اين پنجره چهار خانه دارد. هر خانه مشخص کننده ويژگيهايي از رفتار هر شخص است که:
1- براي خودش و ديگري شناخته شده است. (ناحيهي آزاد)
2- براي خودش شناخته شده ولي براي ديگري ناشناخته است. (ناحيهي پنهان)
3- براي خودش ناشناخته ولي براي ديگري شناخته شده است. (ناحيهي کور)
4- براي خودش و ديگري ناشناخته است. (ناحيهي تاريک)
http://www.kanoon.ir/FileRepository/ImageUpload/5070810/untitled.JPG
در اين پنجره هر قدر ناحيهي آزاد، گستردهتر شود، توان برقراري ارتباط بيشتر شده و انعطاف آنها به سمت بهينه شدن وسيعتر مي شود زيرا ناحيهي آزاد براي هر دو طرف شناخته شده است و امکان بروز سوء برداشت و سوء تفاهم در مورد اين ويژگي ها ضعيف است. اما راههاي افزايش ناحيهي آزاد بري هر نفر نسبت به ديگري، همان راههاي کاهش سه ناحيهي ديگر است. در اينجا ديگري ميتواند هر کسي باشد مثلاً دوستان، مادر، پدر، پشتيبان يا مشاور و ...
راه اول «افشا»
براي کاهش ناحيهي پنهان (اطلاعاتي از هر فرد که خودش مي داند ولي ديگري نمي داند) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
مثلاً در گفتگوي دانش آموز با پشتيبان يا مشاور، هر چه دانش آموز دربارهي اطلاعات تحصيلي خود بيشتر توضيح دهد و آنها را براي پشتيبان افشا کند، ويژگيها را از ناحيه پنهان به ناحيهي آزاد انتقال داده است.
راه دوم «خودنگاري»
براي کاهش ناحيه تاريک (اطلاعاتي از هر فرد که نه خودش مي داند و نه ديگري) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
مصداق تحصيلي آن در کانون، آزمون و دفتربرنامهريزي است. دانشآموزان در کانون هر دو هفته يک بار از وضعيت تحصيلي خود آگاه ميشوند اين دو مصداق در راهکار بعدي ابزار بازخورد نام ميگيرند.
راه سوم «بازخورد»
براي کاهش ناحيه کور (اطلاعاتي از هر فرد که خودش نمي داند ولي ديگري مي داند) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
بازخورد پس از مشاهده رفتار هر فرد توسط ديگري به فرد ارائه ميشود مثلاً بازخوردي که پشتيبان به رفتار دانش آموز در جلسه آزمون ميدهد به کاهش ناحيه کور مي انجامد. همچنين ابزار هايي براي بازخورد وجود دارد که مهمترين آنها کارنامهي آزمون و دفتر برنامه ريزي است. مطمئناً پشتيبان يا مشاور با داشتن اين دو ابزار وجوهي از ويژگيهاي دانش آموز را کشف ميکنند که محصول ابزار و نظر کارشناسانه ديگري است.
1- براي خودش و ديگري شناخته شده است. (ناحيهي آزاد)
2- براي خودش شناخته شده ولي براي ديگري ناشناخته است. (ناحيهي پنهان)
3- براي خودش ناشناخته ولي براي ديگري شناخته شده است. (ناحيهي کور)
4- براي خودش و ديگري ناشناخته است. (ناحيهي تاريک)
http://www.kanoon.ir/FileRepository/ImageUpload/5070810/untitled.JPG
در اين پنجره هر قدر ناحيهي آزاد، گستردهتر شود، توان برقراري ارتباط بيشتر شده و انعطاف آنها به سمت بهينه شدن وسيعتر مي شود زيرا ناحيهي آزاد براي هر دو طرف شناخته شده است و امکان بروز سوء برداشت و سوء تفاهم در مورد اين ويژگي ها ضعيف است. اما راههاي افزايش ناحيهي آزاد بري هر نفر نسبت به ديگري، همان راههاي کاهش سه ناحيهي ديگر است. در اينجا ديگري ميتواند هر کسي باشد مثلاً دوستان، مادر، پدر، پشتيبان يا مشاور و ...
راه اول «افشا»
براي کاهش ناحيهي پنهان (اطلاعاتي از هر فرد که خودش مي داند ولي ديگري نمي داند) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
مثلاً در گفتگوي دانش آموز با پشتيبان يا مشاور، هر چه دانش آموز دربارهي اطلاعات تحصيلي خود بيشتر توضيح دهد و آنها را براي پشتيبان افشا کند، ويژگيها را از ناحيه پنهان به ناحيهي آزاد انتقال داده است.
راه دوم «خودنگاري»
براي کاهش ناحيه تاريک (اطلاعاتي از هر فرد که نه خودش مي داند و نه ديگري) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
مصداق تحصيلي آن در کانون، آزمون و دفتربرنامهريزي است. دانشآموزان در کانون هر دو هفته يک بار از وضعيت تحصيلي خود آگاه ميشوند اين دو مصداق در راهکار بعدي ابزار بازخورد نام ميگيرند.
راه سوم «بازخورد»
براي کاهش ناحيه کور (اطلاعاتي از هر فرد که خودش نمي داند ولي ديگري مي داند) و به تبع آن افزايش ناحيهي آزاد از اين راه استفاده ميشود.
بازخورد پس از مشاهده رفتار هر فرد توسط ديگري به فرد ارائه ميشود مثلاً بازخوردي که پشتيبان به رفتار دانش آموز در جلسه آزمون ميدهد به کاهش ناحيه کور مي انجامد. همچنين ابزار هايي براي بازخورد وجود دارد که مهمترين آنها کارنامهي آزمون و دفتر برنامه ريزي است. مطمئناً پشتيبان يا مشاور با داشتن اين دو ابزار وجوهي از ويژگيهاي دانش آموز را کشف ميکنند که محصول ابزار و نظر کارشناسانه ديگري است.