niusha231
3rd March 2013, 03:52 PM
● شیوههای کسب احساس شادمانی در
زندگی
۱)
هرگز از پرسش کردن باز نمانیم:
هرگاه از انجام کاری دلزده و خسته شدیم از خودمان بپرسیم چگونه
میتوانیم کارهایمان را بهتر، سریعتر، سادهتر، آسانتر و سرگرمکنندهتر انجام
دهیم تا به هدف نهایی برسیم.
۲) احساس ناامیدی را از خودمان
دور کنیم:
اگر در مسیر زندگی امید خود را
از دست دادیم، مأیوس نشویم و هرگز فکر نکنیم راهی را که پیش گرفتهایم، آخرین
راه است. پیوسته به دنبال راههای دیگر باشیم چرا که: «عاقبت جوینده یابنده
است.»
۳)
ضعفهای خودمان را بپذیریم:
واقعیت این است که هر کس ضعفهایی دارد، به جای فرو ماندن در
ضعفهای خود و گرفتار شدن در دام یأس و ناامیدی، بکوشیم انتقادپذیر بوده و
بر ضعفهایمان غلبه کنیم و به دنبال راهکار باشیم.
۴)
نقاط قوت خود را تقویت کنیم:
انسان مجموعهای از استعدادهای گوناگون است که میتواند با شناسایی و
رشد و پرورش آن به کمال برسد. با کشف تواناییهای خودمان و پرداختن به کارهای
مثبتی که علاقه داریم، بیشترین لذت را از زندگیمان ببریم.
۵)
از مطلقگرایی دوری کنیم:
ما در گسترهای از نسبیتها زندگی میکنیم. تلاش کنیم از هر چیزی به
نسبتی که میتوانیم بهره گیریم.
هیچکس برای
همیشه نمیتواند قهرمان شود. پس ما بیشترین تلاش را انجام دهیم و از نتیجه به
دست آمده خرسند باشیم. خواه پیروز شویم یا نشویم.
۶)
با خودمان صادق و روراست باشیم:
صادق نبودن با خود، آسیبرسانتر از احترام نگذاشتن به خود است.
مواردی را که با خودمان روراست نبودهایم بنویسیم و راه صادق بودن را با بررسی
خطاهای خود بیابیم. تابلویی از صداقت باشیم و صادق بودن را به فرزندانمان نیز
بیاموزیم.
۷)
بیشتر به زندگی برسیم:
گلی را در باغچه یا گلدان بکاریم و آن را به زندگیمان تشبیه کنیم،
همانطور که شاداب ماندن گل به رسیدگی و پرورش نیاز دارد، زندگی خود و
خانوادهمان هم به مراقبت، تقویت و پرورش و… نیاز
دارد.
۸)
درگذشته زندگی نکنیم:
اجازه بدهیم غبار گذشته از شانههایمان فرو ریزد، هر اندازه در
تیرگی گذشته گام برداریم از روشنایی آینده دورتر خواهیم شد. فرو ماندن در
گذشته، فروماندن در سیاهی است. باید گذشته را به پرسش کشید، ناپاکیهایش را
گرفت و زنگارهایش را زدود و از آن به مثابه عنصری برای پی ریختن آینده و
شادمانه زیستن در حال بهره گرفت.
۹)
در حال شنا کنیم:
در گذشته زندگی کردن و افسوس خوردن، دردی را دوا نمیکند، بلکه
باید از گذشته و ناکامیهای آن درس گرفت و بنای موفقیت را در زمان حال پیریزی
کرد، تا آیندهای روشن پیش روی داشته باشیم. زندگی در زمان حال باعث میشود
که علاوه بر واقعبینی از موفقیتهایی که داریم بیشترین و بهترین استفاده و لذت
را ببریم.
۱۰)
روی مواردی که کنترل نداریم، متمرکز
نشویم:
وقتمان را روی مسائلی که در
حد کنترل ما نیست سپری نکنیم، بر آنچه میتوانیم کنترل کنیم مانند کمک کردن،
سپاسگزاری کردن، کارکردن، خواندن، خندیدن و مانند اینها متمرکز
بشویم.
۱۱)
همچون کوه استوار باشیم:
به حقوق فردی و اجتماعی خود آگاهی پیدا کنیم و برای دستیابی به
آنها کوشا باشیم. تلاش ما میزان دستیابی به حقوقمان را مشخص میکند. در
ناملایمات زندگی، خود را نبازیم، از آنها درس بگیریم، بدانیم که شکست مقدمه
پیروزیست، مشروط بر آن که علتیابی کنیم.
۱۲)
یادگیری را فراموش نکنیم:
مغز ماهیچهای مانند سایر ماهیچههاست. اگر مغزمان را با یادگیری و
اندیشیدن ورز ندهیم، ورزیده نمیشود. برای پرورش مغز بهتر است آن را با فعال
کردن از طریق یادگیری، درگیر کنیم.
۱۳)
در کمک کردن به دیگران پیشقدم
باشیم: کمک به همنوع از وظیفههای مهم
هر انسانی است. کمک کردن به دیگران این احساس را در فرد به وجود میآورد که
او فرد با ارزشی است و میتواند به زندگی دیگران معنی ببخشد. همچنین وقتی
میبینیم که توانستهایم گرهای از کار دیگران بگشائیم، در درون خود احساس
شادمانی و شعف میکنیم.
۱۴)
گذشت داشته باشیم: همنگونه که لطف و مهربانی خداوند شامل حال بندگانش میشود، چه خوب
است ما نیز از خطاها و اشتباهات دیگران چشمپوشی و راه آشتی را هموار کنیم تا ضمن
خوشحال کردن آنها، خودمان نیز با دور ریختن کینهها به آرامش درونی دست
یابیم.
▪ هنگام روبروشدن با وقایع ناگوار نیز با تسلط بر محیط تلاش کنیم
شادی از دست رفته را دوباره به محفل وجودمان دعوت کنیم که توصیههای زیر
پیشنهاد میشود:
▪ فکر کردن غیر از غصه خوردن است، غصه خوردن هیچ دردی را
دوا نمیکند و فایدهای ندارد. در حالی که بر اثر فکر کردن، راههایی برای
رفع نگرانیها پیدا میشود.
▪ زمانی که ناراحت هستیم بد نیست محیط را ترک و کمی پیادهروی
کنیم.
▪ حرکت و ورزش، اثر نشاطآوری دارد. اگر زمان ناراحتی چندمتر
را با سرعت برویم، خواهیم دید که حالت ناراحتی کاهش مییابد.
▪ به نکات مثبت واقعه (پیشامد ناخوشایند) نیز فکر
کنیم.
▪ غم و افسردگی مسری است. وقتی قیافه ما اندوهناک است، دیگران
هم افسرده و ناراحت میشوند، همینطور وقتی شاد باشیم، چهرة دیگران شاد
میشود. پس هنگام ناراحتی بهتر است جمع را ترک کرده و قدم
بزنیم.
▪ گذشته، هرگز مساوی آینده نیست، هر چند که با ناملایمات روبرو
شدهایم، میتوانیم فکر کنیم که دوران بدبختی به پایان رسیده و خوشبختی از
فردا شروع میشود.
«راز شاد زیستن، انجام دادن آنچه دوست
داریم نیست. دوست داشتن آن چیزی است که انجام میدهیم.»
زندگی
۱)
هرگز از پرسش کردن باز نمانیم:
هرگاه از انجام کاری دلزده و خسته شدیم از خودمان بپرسیم چگونه
میتوانیم کارهایمان را بهتر، سریعتر، سادهتر، آسانتر و سرگرمکنندهتر انجام
دهیم تا به هدف نهایی برسیم.
۲) احساس ناامیدی را از خودمان
دور کنیم:
اگر در مسیر زندگی امید خود را
از دست دادیم، مأیوس نشویم و هرگز فکر نکنیم راهی را که پیش گرفتهایم، آخرین
راه است. پیوسته به دنبال راههای دیگر باشیم چرا که: «عاقبت جوینده یابنده
است.»
۳)
ضعفهای خودمان را بپذیریم:
واقعیت این است که هر کس ضعفهایی دارد، به جای فرو ماندن در
ضعفهای خود و گرفتار شدن در دام یأس و ناامیدی، بکوشیم انتقادپذیر بوده و
بر ضعفهایمان غلبه کنیم و به دنبال راهکار باشیم.
۴)
نقاط قوت خود را تقویت کنیم:
انسان مجموعهای از استعدادهای گوناگون است که میتواند با شناسایی و
رشد و پرورش آن به کمال برسد. با کشف تواناییهای خودمان و پرداختن به کارهای
مثبتی که علاقه داریم، بیشترین لذت را از زندگیمان ببریم.
۵)
از مطلقگرایی دوری کنیم:
ما در گسترهای از نسبیتها زندگی میکنیم. تلاش کنیم از هر چیزی به
نسبتی که میتوانیم بهره گیریم.
هیچکس برای
همیشه نمیتواند قهرمان شود. پس ما بیشترین تلاش را انجام دهیم و از نتیجه به
دست آمده خرسند باشیم. خواه پیروز شویم یا نشویم.
۶)
با خودمان صادق و روراست باشیم:
صادق نبودن با خود، آسیبرسانتر از احترام نگذاشتن به خود است.
مواردی را که با خودمان روراست نبودهایم بنویسیم و راه صادق بودن را با بررسی
خطاهای خود بیابیم. تابلویی از صداقت باشیم و صادق بودن را به فرزندانمان نیز
بیاموزیم.
۷)
بیشتر به زندگی برسیم:
گلی را در باغچه یا گلدان بکاریم و آن را به زندگیمان تشبیه کنیم،
همانطور که شاداب ماندن گل به رسیدگی و پرورش نیاز دارد، زندگی خود و
خانوادهمان هم به مراقبت، تقویت و پرورش و… نیاز
دارد.
۸)
درگذشته زندگی نکنیم:
اجازه بدهیم غبار گذشته از شانههایمان فرو ریزد، هر اندازه در
تیرگی گذشته گام برداریم از روشنایی آینده دورتر خواهیم شد. فرو ماندن در
گذشته، فروماندن در سیاهی است. باید گذشته را به پرسش کشید، ناپاکیهایش را
گرفت و زنگارهایش را زدود و از آن به مثابه عنصری برای پی ریختن آینده و
شادمانه زیستن در حال بهره گرفت.
۹)
در حال شنا کنیم:
در گذشته زندگی کردن و افسوس خوردن، دردی را دوا نمیکند، بلکه
باید از گذشته و ناکامیهای آن درس گرفت و بنای موفقیت را در زمان حال پیریزی
کرد، تا آیندهای روشن پیش روی داشته باشیم. زندگی در زمان حال باعث میشود
که علاوه بر واقعبینی از موفقیتهایی که داریم بیشترین و بهترین استفاده و لذت
را ببریم.
۱۰)
روی مواردی که کنترل نداریم، متمرکز
نشویم:
وقتمان را روی مسائلی که در
حد کنترل ما نیست سپری نکنیم، بر آنچه میتوانیم کنترل کنیم مانند کمک کردن،
سپاسگزاری کردن، کارکردن، خواندن، خندیدن و مانند اینها متمرکز
بشویم.
۱۱)
همچون کوه استوار باشیم:
به حقوق فردی و اجتماعی خود آگاهی پیدا کنیم و برای دستیابی به
آنها کوشا باشیم. تلاش ما میزان دستیابی به حقوقمان را مشخص میکند. در
ناملایمات زندگی، خود را نبازیم، از آنها درس بگیریم، بدانیم که شکست مقدمه
پیروزیست، مشروط بر آن که علتیابی کنیم.
۱۲)
یادگیری را فراموش نکنیم:
مغز ماهیچهای مانند سایر ماهیچههاست. اگر مغزمان را با یادگیری و
اندیشیدن ورز ندهیم، ورزیده نمیشود. برای پرورش مغز بهتر است آن را با فعال
کردن از طریق یادگیری، درگیر کنیم.
۱۳)
در کمک کردن به دیگران پیشقدم
باشیم: کمک به همنوع از وظیفههای مهم
هر انسانی است. کمک کردن به دیگران این احساس را در فرد به وجود میآورد که
او فرد با ارزشی است و میتواند به زندگی دیگران معنی ببخشد. همچنین وقتی
میبینیم که توانستهایم گرهای از کار دیگران بگشائیم، در درون خود احساس
شادمانی و شعف میکنیم.
۱۴)
گذشت داشته باشیم: همنگونه که لطف و مهربانی خداوند شامل حال بندگانش میشود، چه خوب
است ما نیز از خطاها و اشتباهات دیگران چشمپوشی و راه آشتی را هموار کنیم تا ضمن
خوشحال کردن آنها، خودمان نیز با دور ریختن کینهها به آرامش درونی دست
یابیم.
▪ هنگام روبروشدن با وقایع ناگوار نیز با تسلط بر محیط تلاش کنیم
شادی از دست رفته را دوباره به محفل وجودمان دعوت کنیم که توصیههای زیر
پیشنهاد میشود:
▪ فکر کردن غیر از غصه خوردن است، غصه خوردن هیچ دردی را
دوا نمیکند و فایدهای ندارد. در حالی که بر اثر فکر کردن، راههایی برای
رفع نگرانیها پیدا میشود.
▪ زمانی که ناراحت هستیم بد نیست محیط را ترک و کمی پیادهروی
کنیم.
▪ حرکت و ورزش، اثر نشاطآوری دارد. اگر زمان ناراحتی چندمتر
را با سرعت برویم، خواهیم دید که حالت ناراحتی کاهش مییابد.
▪ به نکات مثبت واقعه (پیشامد ناخوشایند) نیز فکر
کنیم.
▪ غم و افسردگی مسری است. وقتی قیافه ما اندوهناک است، دیگران
هم افسرده و ناراحت میشوند، همینطور وقتی شاد باشیم، چهرة دیگران شاد
میشود. پس هنگام ناراحتی بهتر است جمع را ترک کرده و قدم
بزنیم.
▪ گذشته، هرگز مساوی آینده نیست، هر چند که با ناملایمات روبرو
شدهایم، میتوانیم فکر کنیم که دوران بدبختی به پایان رسیده و خوشبختی از
فردا شروع میشود.
«راز شاد زیستن، انجام دادن آنچه دوست
داریم نیست. دوست داشتن آن چیزی است که انجام میدهیم.»