چکامه91
1st March 2013, 11:32 AM
شما هم این روزها وقتی به گوشه و كنار شهر نگاه میكنید حتما تابلوهای حراج را دیدهاید كه با برچسبهای رنگارنگ پشت شیشه مغازهها خودنمایی میكند.
وقتی قرار شد سراغ یكی از فروشگاههای برند بروم و از آنها در مورد حراجشان سوال كنم با خودم تصور میكردم كاری ندارد، وارد مغازهای میشوم و بعد از معرفی شروع به صحبت با صاحب فروشگاه میكنم. قدم در اولین فروشگاه كه میگذارم تعداد زیادی خانم در حال برانداز كردن لباسها هستند و اتاقهای پرو تقریبا پر است، نگاهی به لباسها میاندازم و سراغ صاحب فروشگاه میروم.
ابتدا سلام و علیك گرمی میكند اما به محض این كه چند سوال از او میپرسم لبخند از لبانش محو میشود و با لحنی تند از من میخواهد هر چه سریعتر مغازهاش را ترك كنم.
سراغ فروشگاههای بعدی میروم و متاسفانه در هر كدام از آنها رفتار مشابهی را میبینم.
در اوج خستگی و بعد از ساعتها تلاش وارد فروشگاه بزرگی میشوم و باز همان سناریو میرود كه تكرار شود كه ناگهان پیرمردی كه انگار صحبتهای مرا با مرد جوان فروشنده شنیده است به سمتم میآید و خودش را صاحب فروشگاه معرفی میكند.
آقا بهروز حدود 40 سال است در زمینه پوشاك فعالیت میكند و صاحب یكی از فروشگاههای برند معروف در یكی از خیابانهای شمالی تهران است. گفتوگوی ما را با او در مورد حراجهای فروشگاههای برند در زیر میخوانید.
من به فروشگاههای زیادی سر زدم اما حاضر به مصاحبه نشدند. چرا؟
معلوم است، چون میترسند!
از چه چیزی میترسند؟
از دارایی، بازرگانی و...
چرا مگر كار خلافی انجام میدهند؟
شما در مورد حراجها سوال میكنید و این حراجیها و سود حاصل از آن برای فروشندگان اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل میترسند اطلاعات صحیح بدهند و از فردا باید جوابگوی دارایی باشند.
یعنی مجبور میشوند مالیات بیشتری بدهند؟
بله، كافی است مامور دارایی بیاید و یك روز اینجا شلوغ باشد. دیگر كاری ندارد كه كل سال اینجا مشتریهای كمی دارد، بنابراین مالیات زیادی برایمان در نظر میگیرند.
شما نمیترسید؟
من سالهاست در این كار هستم و سودم را بردهام. دیگر از هیچ چیزی ترس ندارم.
خیلی اوقات من چیزی از حراجی تهیه كردهام و با وجود اینكه مارك معروفی داشت بیشتر از چند ماه دوام نیاورده. به نظر شما علت این موضوع چیست؟
این قلق كار است. شما اگر مارك خر و ماركپوش باشی، نباید در حراجی جنس بخری!
من ماركپوش نیستم، اما در مواقع عادی توان خرید جنس مارك را ندارم و به نظرم در حراجی این فرصت را به دست میآورم. در همه جای دنیا ماركهای معروف وقتی حراج میكنند جنسشان تفاوتی ندارد؟
بله خانم همه جای دنیا درسته ولی اینجا ایران است! من همین چند وقت پیش یك لباس را از یكی از شهرهای اروپایی از یك برند معروف خریدم و چند روز بعد احساس كردم دوخت لباس كمی مشكل دارد. در یك شهر دیگر به فروشگاه آن برند مراجعه كردم و آنها لباس را عوض و كلی هم عذرخواهی كردند.
با نگاهی كه به لباسهای شما انداختم به نظر خیلی باكیفیت نمیآید. همیشه همینها را میفروشید؟
صادقانه بگویم؟
بله، من از شما انتظار دارم صادقانه حرف بزنید.
نه این لباسها مخصوص حراج است.
مخصوص حراج؟
بله، ما یكسری از محصولاتمان را برای حراج در نظر میگیریم.
یعنی اینها محصولاتی است كه طی سال فروش نرفتهاند؟
هم لباسهایی است كه طی سال به فروش نرفته و هم محصولاتی را مخصوص حراج تهیه میكنیم.
از كجا؟
خب بعضی از اینها را از چین، دبی و تركیه وارد میكنیم و یكسری هم تولید ایران است.
تولید ایران؟! ولی اینها مارك معروف خارجی دارند؟
خب بله، در كشور خودمان تولید میشوند و مارك روی آن میدوزند.
لباسهایی را كه از خارج میآورید و مخصوص حراج است را چطور تهیه میكنید؟
فرضا با تولیدكننده ترك هماهنگ میكنیم و از او میخواهیم مثلا از یك نوع پارچه ارزان یا نخ باكیفیت معمولی استفاده كند تا قیمت تمام شده ارزانتر تمام شود.
این كار به خاطر سود بیشتر است؟
بله، با این وضع گمركی و هزینههای تمام شده، تصور میكنید برای ما میصرفد از فلان كشور اروپایی و فلان برند معروف جنس را وارد كنیم و حراج 50 درصد بزنیم و در اختیار مردم قرار دهیم؟
ولی این كاری است كه در همه جای دنیا انجام میشود؟
بله، چون اقتصادشان سالم است. در اروپا وقتی فلان برند حراج میگذارد، یعنی سودش را كرده و حالا میخواهد محصولات جدیدتری ارائه دهد و برای همین باید از شر قدیمیها خلاص شود به همین دلیل حراج میزند تا همه بتوانند از محصولاتش استفاده كنند.
یعنی وقتی نمایندگی برندی در ایران حراج میزند، طی سال از فروش آن محصول سود نكرده است؟
ببینید از نظر قانونی ما عرضهكنندگان پوشاك موظفیم تنها 20 درصد روی قیمت محصولاتمان بكشیم و آن را به مردم عرضه كنیم. اما این تعرفه هیچ وقت رعایت نمیشود. در بسیاری از فروشگاهها تا 200 درصد هم روی قیمت اصل محصول میكشند و آن را عرضه میكنند! هرچه این مبلغی را كه روی جنس میكشند بیشتر باشد، طی سال سود بیشتری هم میبرند و در حراجی هم كه سود خوبی به جیب میزنند.
اگر همه همان 20 درصد را رعایت كنند در واقع قیمت هم پایینتر است و افراد بیشتری توان خرید دارند و میتوانند سود بیشتری ببرند. چرا اینقدر زیاد روی جنس میكشند؟ به نظرم این باید با سود رابطه معكوس داشته باشد؛ یعنی وقتی جنسی خیلی گران باشد خوب طبیعتا طی سال هم باید سود كمتری ببرند، اما شما عكس این را میگویید.
كمی پیچیده است اما وقتی من نماینده برندی هستم، با توجه به قوانین تعداد محدودی جنس را میتوانم وارد كنم كه اصل هستند مثلا از هر مدل لباس یك نمونه و رنگ را میتوانم به مشتریهایم عرضه كنم. خب طبیعی است هستند كسانی كه من هر قیمتی را بگویم برای این جنس تكرنگ و تكمدل حاضرند بپردازند. من هم تا جای ممكن روی قیمتم میكشم و در واقع با فروش یك دست لباس، سود چند دست را یكجا به دست میآورم. من اگر همان 20 درصد را روی قیمت بكشم، مشتریان خاصم را از دست میدهم و از طرف دیگر نه برایم میصرفد و نه میتوانم محصولات اصل را با تعداد زیاد وارد كنم.
این وسط هیچ نظارتی وجود ندارد؟
نظارت دقیق و كارآمد نیست. مثلا این مجوزی است كه برای حراجی ما صادر شده و ما موظفیم تنها 10 درصد از اصل قیمتمان را كم كنیم. بازرس هم وقتی میآید نگاهی كلی میاندازد و میرود.
ولی شما روی شیشه زدهاید تا 50 درصد لباسهایتان تخفیف دارد؟
بله، اینها ترفندهای جلب مشتری است!
در واقع دروغ میگویید تا مشتری جلب كنید؟
دروغ نیست خانم، ترفند است! مردم ما عاشق حراجی و چانهزدن هستند. با این كار ما آنها را وادار میكنیم به داخل فروشگاه بیایند و محصولاتمان را ببینند. در واقع این كار برای ما نوعی تبلیغات است. تصور كنید من باید چقدر هزینه چاپ آگهی و بنر و... برای تبلیغات میدادم كه باز هم ممكن نبود این همه خانم اینجا جمع شوند. اما با زدن چند برچسب حراج این همه مشتری به اینجا آمده است.
همه كسانی كه اینجا میآیند خرید هم میكنند؟
بله، باور كنید ما مردم عجیبی هستیم. خانمهایی مشتریهای فصل حراج من هستند و در هر حراجی حضور پیدا میكنند. در بسیاری از مواقع به من میگویند هنوز لباسی را كه سال گذشته در همین جا خریدهاند یك بار هم به تن نكردهاند، اما باز هم میآیند و میخرند.
فكر میكنید چرا این كار را میكنند؟
چون تصور میكنند ارزان است و ارزشش را دارد. به همین علت با این كه نیازی ندارند، میخرند.
چند سالی است این حراجیها باب شده و قبلا به این صورت نبود. فكر میكنید چرا؟
به نظرم به وضع اقتصادی برمیگردد. مردم تصور میكنند اگر فرضا این بلوز 20 هزار تومانی را نخرند، چندوقت بعد باید چند برابر برایش بپردازند و چون سطح درآمد با سطح تورم یكسان رشد نمیكند، همه به حراجیها روی میآورند و فروشندهها هم كه این وسط به سود خود فكر میكنند.
حراجهای آخر فصل چقدر برای شما سود دارد؟
البته سود محرمانه است، اما خیلی خوبه!
در واقع هیچ فروشندهای در حراجیها ضرر نمیكند؟
نه، مگر این كه طرف ورشكست شده باشد یا بخواهد فروشگاهش را جمع كند و مجبور باشد به هر قیمتی از شر جنسهایش خلاص شود.
پس درست است كه میگویند بسیاری از فروشگاهها قیمتشان را بالا میبرند و بعد 10 درصد پایین میآورند و حراج میزنند؟
بله، متاسفانه ما مردم صادقی نیستیم و به سودمان بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت میدهیم. همه این كارها برای سود بیشتر است. كسی هم كه نظارتی نمیكند. فقط میگویند قیمتها را 10 درصد پایین بیاورید. از آن طرف هیچكس من فروشنده را هم درك نمیكند كه باید هزینه فروشندگانم و مالیات و پول برق و.... را هم بپردازم. به همین سبب قیمت اولیه را بالا میبرند و 10 درصد از آن كم میكنند تا سود بیشتری ببرند.
در مورد برندها هم وضع به همین صورت است؟
در حراجها بله. در بسیاری از مواقع ما با طرف خارجی صحبت میكنیم و جنس را 20 درصد زیر قیمت از او میگیریم و وقتی وارد میكنیم، همان درصد را روی آن میكشیم و به مردم عرضه میكنیم.
پس كار در زمینه پوشاك نصف به نصف سود است؟
نه، اینطور هم نیست! اگر قرار باشد جنس خوب و كار خوب به مردم تحویل دهید، مردم باید توان پرداخت پولش را هم داشته باشند. وقتی مردم توان نداشته باشند، بازار پر از اجناس مارك و غیرمارك نامعتبر خواهد شد. در صنف ما هم خیلیها میخواستند صادقانه عمل كنند و كار خوب ارائه دهند، اما زمین خوردند و دیگر پا نشدند. به همین دلیل است كه امروزه همه به این ترفندها روی آوردهاند و متاسفانه همان طور كه گفتم نظارتی هم وجود ندارد.
شما روی نظارت تاكید میكنید. مگر وقتی بازرس به اینجا میآید این لباسهای بیكیفیت را نمیبیند؟
نه، او با این چیزها كاری ندارد. برایش كافی است كه ما تنها 10 درصد از قیمتمان را كم كرده باشیم. اگر نظارت بود خیلی از این اجناس اصلا وارد كشور نمیشدند.
به نظر شما چند درصد حراجیها واقعی است؟
هیچ كدام واقعی نیست. همان طور كه گفتم، مگر این كه كسی در شرایط خاصی و به دلیل نیاز به پول مجبور باشد از سودش بگذرد و جنس را رد كند و گرنه همه سودشان را میبرند.
تا به حال شده كسی لباس ماركی را از شما بخرد و چند وقت بعد برایتان پس بیاورد و بگوید مثلا دوختش مشكل دارد؟
بله، ولی ما لباسهایی كه در حراج فروخته ایم را پس نمیگیریم اما اگر در مواقع عادی كسی چیزی را خریده و مشكلی داشته پس بیاورد در صورت امكان برایش تعویض میكنیم كه معمولا این اتفاق نمیافتد.
ولی در ابتدای صحبتهایتان گفتید در یك كشور اروپایی این كار را برای شما انجام دادند.
بله، چون آنجا اصل بر مشتریمداری است و به همین دلیل احترام زیادی به مشتری میگذارند. اصلا خدمات پس از فروش در آنجا معنا و مفهوم دارد. اینجا اصل بر سود است و نه چیز دیگر!
پس وجدان آدمها چه میشود؟ هیچ وقت از خودتان ناراحت نمیشوید كه این لباسها را به اسم مارك فلان در اختیار مردم قرار میدهید؟
نه، من كه مردم را مجبور به خرید نمیكنم. همه میبینند، اگر كیفیت ندارد نخرند. مجبور كه نیستند! در ثانی مگر دل دارایی برای من میسوزد كه من دلم به حال دیگران بسوزد...؟
منبع
وقتی قرار شد سراغ یكی از فروشگاههای برند بروم و از آنها در مورد حراجشان سوال كنم با خودم تصور میكردم كاری ندارد، وارد مغازهای میشوم و بعد از معرفی شروع به صحبت با صاحب فروشگاه میكنم. قدم در اولین فروشگاه كه میگذارم تعداد زیادی خانم در حال برانداز كردن لباسها هستند و اتاقهای پرو تقریبا پر است، نگاهی به لباسها میاندازم و سراغ صاحب فروشگاه میروم.
ابتدا سلام و علیك گرمی میكند اما به محض این كه چند سوال از او میپرسم لبخند از لبانش محو میشود و با لحنی تند از من میخواهد هر چه سریعتر مغازهاش را ترك كنم.
سراغ فروشگاههای بعدی میروم و متاسفانه در هر كدام از آنها رفتار مشابهی را میبینم.
در اوج خستگی و بعد از ساعتها تلاش وارد فروشگاه بزرگی میشوم و باز همان سناریو میرود كه تكرار شود كه ناگهان پیرمردی كه انگار صحبتهای مرا با مرد جوان فروشنده شنیده است به سمتم میآید و خودش را صاحب فروشگاه معرفی میكند.
آقا بهروز حدود 40 سال است در زمینه پوشاك فعالیت میكند و صاحب یكی از فروشگاههای برند معروف در یكی از خیابانهای شمالی تهران است. گفتوگوی ما را با او در مورد حراجهای فروشگاههای برند در زیر میخوانید.
من به فروشگاههای زیادی سر زدم اما حاضر به مصاحبه نشدند. چرا؟
معلوم است، چون میترسند!
از چه چیزی میترسند؟
از دارایی، بازرگانی و...
چرا مگر كار خلافی انجام میدهند؟
شما در مورد حراجها سوال میكنید و این حراجیها و سود حاصل از آن برای فروشندگان اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل میترسند اطلاعات صحیح بدهند و از فردا باید جوابگوی دارایی باشند.
یعنی مجبور میشوند مالیات بیشتری بدهند؟
بله، كافی است مامور دارایی بیاید و یك روز اینجا شلوغ باشد. دیگر كاری ندارد كه كل سال اینجا مشتریهای كمی دارد، بنابراین مالیات زیادی برایمان در نظر میگیرند.
شما نمیترسید؟
من سالهاست در این كار هستم و سودم را بردهام. دیگر از هیچ چیزی ترس ندارم.
خیلی اوقات من چیزی از حراجی تهیه كردهام و با وجود اینكه مارك معروفی داشت بیشتر از چند ماه دوام نیاورده. به نظر شما علت این موضوع چیست؟
این قلق كار است. شما اگر مارك خر و ماركپوش باشی، نباید در حراجی جنس بخری!
من ماركپوش نیستم، اما در مواقع عادی توان خرید جنس مارك را ندارم و به نظرم در حراجی این فرصت را به دست میآورم. در همه جای دنیا ماركهای معروف وقتی حراج میكنند جنسشان تفاوتی ندارد؟
بله خانم همه جای دنیا درسته ولی اینجا ایران است! من همین چند وقت پیش یك لباس را از یكی از شهرهای اروپایی از یك برند معروف خریدم و چند روز بعد احساس كردم دوخت لباس كمی مشكل دارد. در یك شهر دیگر به فروشگاه آن برند مراجعه كردم و آنها لباس را عوض و كلی هم عذرخواهی كردند.
با نگاهی كه به لباسهای شما انداختم به نظر خیلی باكیفیت نمیآید. همیشه همینها را میفروشید؟
صادقانه بگویم؟
بله، من از شما انتظار دارم صادقانه حرف بزنید.
نه این لباسها مخصوص حراج است.
مخصوص حراج؟
بله، ما یكسری از محصولاتمان را برای حراج در نظر میگیریم.
یعنی اینها محصولاتی است كه طی سال فروش نرفتهاند؟
هم لباسهایی است كه طی سال به فروش نرفته و هم محصولاتی را مخصوص حراج تهیه میكنیم.
از كجا؟
خب بعضی از اینها را از چین، دبی و تركیه وارد میكنیم و یكسری هم تولید ایران است.
تولید ایران؟! ولی اینها مارك معروف خارجی دارند؟
خب بله، در كشور خودمان تولید میشوند و مارك روی آن میدوزند.
لباسهایی را كه از خارج میآورید و مخصوص حراج است را چطور تهیه میكنید؟
فرضا با تولیدكننده ترك هماهنگ میكنیم و از او میخواهیم مثلا از یك نوع پارچه ارزان یا نخ باكیفیت معمولی استفاده كند تا قیمت تمام شده ارزانتر تمام شود.
این كار به خاطر سود بیشتر است؟
بله، با این وضع گمركی و هزینههای تمام شده، تصور میكنید برای ما میصرفد از فلان كشور اروپایی و فلان برند معروف جنس را وارد كنیم و حراج 50 درصد بزنیم و در اختیار مردم قرار دهیم؟
ولی این كاری است كه در همه جای دنیا انجام میشود؟
بله، چون اقتصادشان سالم است. در اروپا وقتی فلان برند حراج میگذارد، یعنی سودش را كرده و حالا میخواهد محصولات جدیدتری ارائه دهد و برای همین باید از شر قدیمیها خلاص شود به همین دلیل حراج میزند تا همه بتوانند از محصولاتش استفاده كنند.
یعنی وقتی نمایندگی برندی در ایران حراج میزند، طی سال از فروش آن محصول سود نكرده است؟
ببینید از نظر قانونی ما عرضهكنندگان پوشاك موظفیم تنها 20 درصد روی قیمت محصولاتمان بكشیم و آن را به مردم عرضه كنیم. اما این تعرفه هیچ وقت رعایت نمیشود. در بسیاری از فروشگاهها تا 200 درصد هم روی قیمت اصل محصول میكشند و آن را عرضه میكنند! هرچه این مبلغی را كه روی جنس میكشند بیشتر باشد، طی سال سود بیشتری هم میبرند و در حراجی هم كه سود خوبی به جیب میزنند.
اگر همه همان 20 درصد را رعایت كنند در واقع قیمت هم پایینتر است و افراد بیشتری توان خرید دارند و میتوانند سود بیشتری ببرند. چرا اینقدر زیاد روی جنس میكشند؟ به نظرم این باید با سود رابطه معكوس داشته باشد؛ یعنی وقتی جنسی خیلی گران باشد خوب طبیعتا طی سال هم باید سود كمتری ببرند، اما شما عكس این را میگویید.
كمی پیچیده است اما وقتی من نماینده برندی هستم، با توجه به قوانین تعداد محدودی جنس را میتوانم وارد كنم كه اصل هستند مثلا از هر مدل لباس یك نمونه و رنگ را میتوانم به مشتریهایم عرضه كنم. خب طبیعی است هستند كسانی كه من هر قیمتی را بگویم برای این جنس تكرنگ و تكمدل حاضرند بپردازند. من هم تا جای ممكن روی قیمتم میكشم و در واقع با فروش یك دست لباس، سود چند دست را یكجا به دست میآورم. من اگر همان 20 درصد را روی قیمت بكشم، مشتریان خاصم را از دست میدهم و از طرف دیگر نه برایم میصرفد و نه میتوانم محصولات اصل را با تعداد زیاد وارد كنم.
این وسط هیچ نظارتی وجود ندارد؟
نظارت دقیق و كارآمد نیست. مثلا این مجوزی است كه برای حراجی ما صادر شده و ما موظفیم تنها 10 درصد از اصل قیمتمان را كم كنیم. بازرس هم وقتی میآید نگاهی كلی میاندازد و میرود.
ولی شما روی شیشه زدهاید تا 50 درصد لباسهایتان تخفیف دارد؟
بله، اینها ترفندهای جلب مشتری است!
در واقع دروغ میگویید تا مشتری جلب كنید؟
دروغ نیست خانم، ترفند است! مردم ما عاشق حراجی و چانهزدن هستند. با این كار ما آنها را وادار میكنیم به داخل فروشگاه بیایند و محصولاتمان را ببینند. در واقع این كار برای ما نوعی تبلیغات است. تصور كنید من باید چقدر هزینه چاپ آگهی و بنر و... برای تبلیغات میدادم كه باز هم ممكن نبود این همه خانم اینجا جمع شوند. اما با زدن چند برچسب حراج این همه مشتری به اینجا آمده است.
همه كسانی كه اینجا میآیند خرید هم میكنند؟
بله، باور كنید ما مردم عجیبی هستیم. خانمهایی مشتریهای فصل حراج من هستند و در هر حراجی حضور پیدا میكنند. در بسیاری از مواقع به من میگویند هنوز لباسی را كه سال گذشته در همین جا خریدهاند یك بار هم به تن نكردهاند، اما باز هم میآیند و میخرند.
فكر میكنید چرا این كار را میكنند؟
چون تصور میكنند ارزان است و ارزشش را دارد. به همین علت با این كه نیازی ندارند، میخرند.
چند سالی است این حراجیها باب شده و قبلا به این صورت نبود. فكر میكنید چرا؟
به نظرم به وضع اقتصادی برمیگردد. مردم تصور میكنند اگر فرضا این بلوز 20 هزار تومانی را نخرند، چندوقت بعد باید چند برابر برایش بپردازند و چون سطح درآمد با سطح تورم یكسان رشد نمیكند، همه به حراجیها روی میآورند و فروشندهها هم كه این وسط به سود خود فكر میكنند.
حراجهای آخر فصل چقدر برای شما سود دارد؟
البته سود محرمانه است، اما خیلی خوبه!
در واقع هیچ فروشندهای در حراجیها ضرر نمیكند؟
نه، مگر این كه طرف ورشكست شده باشد یا بخواهد فروشگاهش را جمع كند و مجبور باشد به هر قیمتی از شر جنسهایش خلاص شود.
پس درست است كه میگویند بسیاری از فروشگاهها قیمتشان را بالا میبرند و بعد 10 درصد پایین میآورند و حراج میزنند؟
بله، متاسفانه ما مردم صادقی نیستیم و به سودمان بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت میدهیم. همه این كارها برای سود بیشتر است. كسی هم كه نظارتی نمیكند. فقط میگویند قیمتها را 10 درصد پایین بیاورید. از آن طرف هیچكس من فروشنده را هم درك نمیكند كه باید هزینه فروشندگانم و مالیات و پول برق و.... را هم بپردازم. به همین سبب قیمت اولیه را بالا میبرند و 10 درصد از آن كم میكنند تا سود بیشتری ببرند.
در مورد برندها هم وضع به همین صورت است؟
در حراجها بله. در بسیاری از مواقع ما با طرف خارجی صحبت میكنیم و جنس را 20 درصد زیر قیمت از او میگیریم و وقتی وارد میكنیم، همان درصد را روی آن میكشیم و به مردم عرضه میكنیم.
پس كار در زمینه پوشاك نصف به نصف سود است؟
نه، اینطور هم نیست! اگر قرار باشد جنس خوب و كار خوب به مردم تحویل دهید، مردم باید توان پرداخت پولش را هم داشته باشند. وقتی مردم توان نداشته باشند، بازار پر از اجناس مارك و غیرمارك نامعتبر خواهد شد. در صنف ما هم خیلیها میخواستند صادقانه عمل كنند و كار خوب ارائه دهند، اما زمین خوردند و دیگر پا نشدند. به همین دلیل است كه امروزه همه به این ترفندها روی آوردهاند و متاسفانه همان طور كه گفتم نظارتی هم وجود ندارد.
شما روی نظارت تاكید میكنید. مگر وقتی بازرس به اینجا میآید این لباسهای بیكیفیت را نمیبیند؟
نه، او با این چیزها كاری ندارد. برایش كافی است كه ما تنها 10 درصد از قیمتمان را كم كرده باشیم. اگر نظارت بود خیلی از این اجناس اصلا وارد كشور نمیشدند.
به نظر شما چند درصد حراجیها واقعی است؟
هیچ كدام واقعی نیست. همان طور كه گفتم، مگر این كه كسی در شرایط خاصی و به دلیل نیاز به پول مجبور باشد از سودش بگذرد و جنس را رد كند و گرنه همه سودشان را میبرند.
تا به حال شده كسی لباس ماركی را از شما بخرد و چند وقت بعد برایتان پس بیاورد و بگوید مثلا دوختش مشكل دارد؟
بله، ولی ما لباسهایی كه در حراج فروخته ایم را پس نمیگیریم اما اگر در مواقع عادی كسی چیزی را خریده و مشكلی داشته پس بیاورد در صورت امكان برایش تعویض میكنیم كه معمولا این اتفاق نمیافتد.
ولی در ابتدای صحبتهایتان گفتید در یك كشور اروپایی این كار را برای شما انجام دادند.
بله، چون آنجا اصل بر مشتریمداری است و به همین دلیل احترام زیادی به مشتری میگذارند. اصلا خدمات پس از فروش در آنجا معنا و مفهوم دارد. اینجا اصل بر سود است و نه چیز دیگر!
پس وجدان آدمها چه میشود؟ هیچ وقت از خودتان ناراحت نمیشوید كه این لباسها را به اسم مارك فلان در اختیار مردم قرار میدهید؟
نه، من كه مردم را مجبور به خرید نمیكنم. همه میبینند، اگر كیفیت ندارد نخرند. مجبور كه نیستند! در ثانی مگر دل دارایی برای من میسوزد كه من دلم به حال دیگران بسوزد...؟
منبع