PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اگه جای این دختره بودی چیکار می کردی ؟ چ حسی داشتی؟



shabhayebarare
22nd February 2013, 09:59 PM
http://www.8pic.ir/images/2h324o21mwux8i0c98.jpg

ارگان
22nd February 2013, 10:04 PM
وای من تجربش کردم یه شب خونه خالمینا خوابیدن یه سوسک اومد رو صورت بد رفت لای موهام[negaran]
دیگه از اون شب خونه خالمینا نموندم.
یه حسی مثله دیدنه یه جنازه تیکه تیکه شده توی صندوق عقب ماشینت اونم تو شبه تاریکو مه گرفته
وااااااااااااااااااای[negaran][negaran]

^*زهرا*^
22nd February 2013, 10:52 PM
نگووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووو!!!!!!!!!!!!!! من درجا سکته میزنم!!! یبار سوار اتوبوس شدم دوستم گفت سوسک رو سرته!!! جدی نگرفتم فکر کردم شوخی میکنه اصرار کرد روبه مادرم گفتم راست میگه؟؟ مادرم یه نگاه اندات بعد دستشو محکم آورد سمتم و سوسکو از شیشه پرت کرد بیرونو گفت آره .
یبار دیگه هم چهار پایه بیارم تا پرده هارو واسه عید بیاریم پایین بشوریم وقتی آوردم برادرم گفت خواهر مارمولککککککککک............ گفتم کوووو؟؟ گفت رو سرت جدی نگرفتم باز دوباره رفتم پیش مادرم مادرم دستمو گرفت برد حیاط و با یه تیپاا پرتش کرد.
اما یه خاطره .....
مادرم دبیرن یه روز که داشته از پله ها میرفته بالا یکی از شاگرداشو میبینه که گلوش باد کرده شدید میپرسه چی شده؟؟ شاگردش میگه سوسک وقتی خواب بوده رفته تو گلوش!!!! راست و دروغشو نمیدوننم ولی اگه راست باشه ........................

shabhayebarare
22nd February 2013, 11:19 PM
وای من تجربش کردم یه شب خونه خالمینا خوابیدن یه سوسک اومد رو صورت بد رفت لای موهام[negaran]
دیگه از اون شب خونه خالمینا نموندم.
یه حسی مثله دیدنه یه جنازه تیکه تیکه شده توی صندوق عقب ماشینت اونم تو شبه تاریکو مه گرفته
وااااااااااااااااااای[negaran][negaran]
وااااااااااااااای چه توصیف ترسناکی داشتی [esteress][nadidan]
باهات کاملا موافقم [tashvigh]

shabhayebarare
22nd February 2013, 11:22 PM
نگووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووو!!!!!!!!!!!!!! من درجا سکته میزنم!!! یبار سوار اتوبوس شدم دوستم گفت سوسک رو سرته!!! جدی نگرفتم فکر کردم شوخی میکنه اصرار کرد روبه مادرم گفتم راست میگه؟؟ مادرم یه نگاه اندات بعد دستشو محکم آورد سمتم و سوسکو از شیشه پرت کرد بیرونو گفت آره .
یبار دیگه هم چهار پایه بیارم تا پرده هارو واسه عید بیاریم پایین بشوریم وقتی آوردم برادرم گفت خواهر مارمولککککککککک............ گفتم کوووو؟؟ گفت رو سرت جدی نگرفتم باز دوباره رفتم پیش مادرم مادرم دستمو گرفت برد حیاط و با یه تیپاا پرتش کرد.
اما یه خاطره .....
مادرم دبیرن یه روز که داشته از پله ها میرفته بالا یکی از شاگرداشو میبینه که گلوش باد کرده شدید میپرسه چی شده؟؟ شاگردش میگه سوسک وقتی خواب بوده رفته تو گلوش!!!! راست و دروغشو نمیدوننم ولی اگه راست باشه ........................

چه مامانه نترسی داری آجی البته خودتم نترسی اگه به من میگفتن مارمولک رو سرمه انقد جیغ میکشیدم صدام تا چند هفته در نیاد[nishkhand]
البته بماند که رشتم زیسته و این ترم جانور2 آزمایشگاهشو برداشتم باید مارمولک تشریح کنیم منم نترس[sootzadan][sootzadan] از همین الان دعا میکنم غش نکنم آبروم بره[nishkhand][cheshmak]

^*زهرا*^
22nd February 2013, 11:29 PM
چه مامانه نترسی داری آجی البته خودتم نترسی اگه به من میگفتن مارمولک رو سرمه انقد جیغ میکشیدم صدام تا چند هفته در نیاد
البته بماند که رشتم زیسته و این ترم جانور2 آزمایشگاهشو برداشتم باید مارمولک تشریح کنیم منم نترس از همین الان دعا میکنم غش نکنم آبروم بره
من که تو دلم داشتم سکته رو میزدم از ترس بابام جیغ نزدم !!! برات دعا میکنم تا ترست بریزه؟؟؟ خوبه؟؟

toty
22nd February 2013, 11:51 PM
خیلی چندش اوره من اگه سوسک مرده هم ببینم جیغ میزنم و فرار میکنم حالا دیگه زنده و رو صورتم باشه فکر کنم از ترس سکته کنم
یه بار یه موش کوچولو دیدم چنان رو سرش جیغ زدم که بیچاره مرد.[nishkhand]

shabhayebarare
22nd February 2013, 11:57 PM
من که تو دلم داشتم سکته رو میزدم از ترس بابام جیغ نزدم !!! برات دعا میکنم تا ترست بریزه؟؟؟ خوبه؟؟

آره مرسی خوبه ممنونم [khejalat]

shabhayebarare
22nd February 2013, 11:58 PM
خیلی چندش اوره من اگه سوسک مرده هم ببینم جیغ میزنم و فرار میکنم حالا دیگه زنده و رو صورتم باشه فکر کنم از ترس سکته کنم
یه بار یه موش کوچولو دیدم چنان رو سرش جیغ زدم که بیچاره مرد.[nishkhand]
از جیغ تو مرد طفلی موشه؟؟[taajob]
منم 1 بار داشتم تو خیابون میدویدم 1 دفعه 1 موش زیر پام له شد[sootzadan][nishkhand]

ساناز فرهیدوش
22nd February 2013, 11:59 PM
خیلی هم دوست داشتنیه

nafise khanom
23rd February 2013, 09:10 AM
واااااااای........[nadidan]
من به شخصه وقتی بیدار میشدم سکته میکردم جدا!!!!!!!!!!!!!!
ازموجودات ریز مثل اینا بینهایت بیزارمممممممممممممم............ .[gerye][gerye]

AaZaAdeh
23rd February 2013, 12:32 PM
[nadidan]

fati3370
23rd February 2013, 12:43 PM
مارمولک چندش آورترین موجودعالمه.بعدش موش وسوسک ازشون متنفرم متنفررررررررررررررر

Alpha110
23rd February 2013, 12:51 PM
برای من پیش اومده ولی نه روی صورتم روی شونم بوده ولی اگه من جای اون دختره بودم تا دو روز همین جوری بالا میاوردم[khande][khande]

parmis12345
23rd February 2013, 07:42 PM
به بعدش که چیکار میکردم نمیرسید همون موقع سکته میکردم

diana3
23rd February 2013, 07:50 PM
وای چقدر ترسناک{i dont want to see}

زهرا قربانی
24th February 2013, 11:22 AM
من خيلي عادي سوسكه رو ميندازم كنار بعدش ميرم و صورتمو ميشورم همين[nishkhand]

golden3
24th February 2013, 12:25 PM
فکر کردن بهشم چندش آوره
من 1حساسیتی دارم حتی اگه1 مورچه از جونم بره بالا تا نرم حموم دوش نگیرم مدام فکر میکنم1چیز داره از جونم بالا میره[taajob]
1شب1دونه سوسک اومد رو دستم اول رفتم مامانمو بیدارکردم بیاد بکشه که موفق نشد وفرار کرد تا صبح جون دادم همش فکر میکردم داره از جونم بالا میره بعدم از ترس رفتم پشه بند زدم [negaran]
ولی فرداش پیداکردیم وکشتنش روحش ناراحت یادش گرامی نباد[nishkhand]

بلدرچین
24th February 2013, 11:23 PM
وای خدا من میمیرم از سوسک بدم میاد و میترسم

رضوس
24th February 2013, 11:35 PM
دختره تا زمانی که چشو باز نکرده داره لذت میبره همچون برخورد نسم خنک ساحلی به صورت
اگه چششو باز کنه من اگه بود یکم شکه میشدم اولش بعد خیلی ریلکس مینداختمش دور بعد دست و صورت شست و شو(البته اگه حسش بود[nishkhand])

- - - به روز رسانی شده - - -

دختره تا زمانی که چشو باز نکرده داره لذت میبره همچون برخورد نسم خنک ساحلی به صورت
اگه چششو باز کنه من اگه بود یکم شکه میشدم اولش بعد خیلی ریلکس مینداختمش دور بعد دست و صورت شست و شو(البته اگه حسش بود[nishkhand])

toot farangi
25th February 2013, 01:47 PM
وااااااااای چقد وحشتناک[esteress]

برا منم یه بار اتفاق افتاد تو مسافرت بودیم همش احساس میکردم یه چیز تو مانتومه داره از تنم میره بالا به مامانم میگفتم نگاه میکرد میگفت چیزی نیست تا اینکه آخرش خودم رفتم تو ماشین مانتومو دراوردم یه ملخ به چه بزرگی از مانتوم پرید بیرون نزدیک بود سکته کنم یه جیغی کشیدم که تا 2روز صدام گرقته بود!!خیلی وحشتناک بوووووووووود

shabhayebarare
27th February 2013, 03:09 PM
وااااااااای چقد وحشتناک[esteress]

برا منم یه بار اتفاق افتاد تو مسافرت بودیم همش احساس میکردم یه چیز تو مانتومه داره از تنم میره بالا به مامانم میگفتم نگاه میکرد میگفت چیزی نیست تا اینکه آخرش خودم رفتم تو ماشین مانتومو دراوردم یه ملخ به چه بزرگی از مانتوم پرید بیرون نزدیک بود سکته کنم یه جیغی کشیدم که تا 2روز صدام گرقته بود!!خیلی وحشتناک بوووووووووود
وااااااای چه ترسناک[nadidan]من بودم سکته میکردم

- - - به روز رسانی شده - - -


وااااااااای چقد وحشتناک[esteress]

برا منم یه بار اتفاق افتاد تو مسافرت بودیم همش احساس میکردم یه چیز تو مانتومه داره از تنم میره بالا به مامانم میگفتم نگاه میکرد میگفت چیزی نیست تا اینکه آخرش خودم رفتم تو ماشین مانتومو دراوردم یه ملخ به چه بزرگی از مانتوم پرید بیرون نزدیک بود سکته کنم یه جیغی کشیدم که تا 2روز صدام گرقته بود!!خیلی وحشتناک بوووووووووود
وااااااای چه ترسناک[nadidan]من بودم سکته میکردم

samin farbod
27th February 2013, 05:08 PM
از اونجا که جناب سوسک اغلب شبا که ما خوابیم و اقا پلیس بیدار، تشریف میارن احتمالا با صدای هیاهوی بنده همه زهره ترک می شدن دور از جونشون!!![khanderiz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد