FIREBOY
24th April 2009, 02:31 PM
http://www.ariensport.com/files.php?file=Ferguson_928711293.jpg
1. الكس فرگوسن (منچستريونايتد): تيمش مدعي اول قهرماني در ليگ برتر است و با رسيدن، نيمه نهايي ليگ قهرمانان، بخت زيادي براي دفاع از عنوان خود دارد. البته در نيمه نهايي جام حذفي به اورتون باختند اما بردن چهار جام در يك فصل كافي نيست؟
2. ديويد مويس (اورتون): خيليها او را يك الكس فرگوسن ديگر ميدانند و گزينهاي تمام عيار براي جانشيني مربي كهنهكار منچستر. مويس در حالي اورتون را به رده ششم ليگ برتر رسانده كه بودجه چنداني نداشته و حتي در مقاطع مهمي از فصل به ناچار و به سبب مصدوميت، هيچ يك از مهاجمان تيمش را در اختيار نداشت، با وجود اين اورتون توانسته براي اولين بار از 1995 به بعد به فينال جام حذفي برسد.
3. رافائل بنيتس (ليورپول): ممكن است عدهاي معتقد باشند كه بنيتس سزاوار اين عنوان نيست، دليلش را هم جنگ لفظي بدانند كه با الكس فرگوسن راه انداخته است، اما او تنها مردي است كه توانسته در ليگ برتر پابهپاي فرگوسن پيش برود و با منچستر او رقابت كند. البته اعتبارش به سبب شكست ليورپول برابر چلسي و حذف از ليگ قهرمانان كمي خدشهدار شده است.
4. مارتين اونيل(استونويلا): يك ماه پيش توانسته بود سلطه بيچون و چراي چهار تيم بزرگ ليگ برتر را بشكند و ويلا را به سوي كسب سهميه ليگ قهرمانان پيش ببرد، اما چرخهاي تيم در اين هفتههاي اخير زنگ زدهاند. ويلا از پيروزي هفتم فوريه در بلكبرن به بعد 11 مسابقه در رقابتهاي مختلف برگزار كرده اما حتي يك برد هم به دست نياورده است. اگرچه آنها از جمع چهار تيم برتر ليگ بيرون ماندهاند، اما نبايد از ياد برد كه اونيل – احتمالا از نظر كميت- كوچكترين تيم را در ليگ برتر دارد، ولي در جوابش هم ميتوان گفت او ميتواند ژانويه به جز اميل هسكي چند بازيكن ديگر هم بخرد.
5. توني پوليس (استوك):قبل از شروع ليگ برتر، خيليها معتقد بودند استوك در همان فصل اول حضورش در رقابتها ناكام ميماند و سقوط ميكند، اما اينكه تيم هنوز نفس ميكشد، از 33 بازي 39 امتياز گرفته و در رده سيزدهم است، خودش گوياي بسياري از مسايل است. ميشود پرسيد استوك بدون پرتابهاي بلند «روري دلاپ» الان كجا بود. اما اين خودش نشان ميدهد پوليس چطور از منابع محدودش، بيشترين استفاده را ميبرد و پاداش آن را هم گرفته. البته نبايد از هواداران پرشور اين تيم هم به سادگي گذشت.
6. روي هاجسون (فولام): فولام تيم ديگري شده است و بخش عمدهاي از اين را مرهون مربي انگليسياش است كه توانسته مرداني گمنام را به بازيكناني درجه يك تبديل كند، بازيكناني كه خيلي از آنها باشگاههاي بزرگتر را دنبال خود ميبينند. او حتي كمك كرده فولام بتواند در مسابقات خارج از خانهاش نيز پيروز شود.
1. الكس فرگوسن (منچستريونايتد): تيمش مدعي اول قهرماني در ليگ برتر است و با رسيدن، نيمه نهايي ليگ قهرمانان، بخت زيادي براي دفاع از عنوان خود دارد. البته در نيمه نهايي جام حذفي به اورتون باختند اما بردن چهار جام در يك فصل كافي نيست؟
2. ديويد مويس (اورتون): خيليها او را يك الكس فرگوسن ديگر ميدانند و گزينهاي تمام عيار براي جانشيني مربي كهنهكار منچستر. مويس در حالي اورتون را به رده ششم ليگ برتر رسانده كه بودجه چنداني نداشته و حتي در مقاطع مهمي از فصل به ناچار و به سبب مصدوميت، هيچ يك از مهاجمان تيمش را در اختيار نداشت، با وجود اين اورتون توانسته براي اولين بار از 1995 به بعد به فينال جام حذفي برسد.
3. رافائل بنيتس (ليورپول): ممكن است عدهاي معتقد باشند كه بنيتس سزاوار اين عنوان نيست، دليلش را هم جنگ لفظي بدانند كه با الكس فرگوسن راه انداخته است، اما او تنها مردي است كه توانسته در ليگ برتر پابهپاي فرگوسن پيش برود و با منچستر او رقابت كند. البته اعتبارش به سبب شكست ليورپول برابر چلسي و حذف از ليگ قهرمانان كمي خدشهدار شده است.
4. مارتين اونيل(استونويلا): يك ماه پيش توانسته بود سلطه بيچون و چراي چهار تيم بزرگ ليگ برتر را بشكند و ويلا را به سوي كسب سهميه ليگ قهرمانان پيش ببرد، اما چرخهاي تيم در اين هفتههاي اخير زنگ زدهاند. ويلا از پيروزي هفتم فوريه در بلكبرن به بعد 11 مسابقه در رقابتهاي مختلف برگزار كرده اما حتي يك برد هم به دست نياورده است. اگرچه آنها از جمع چهار تيم برتر ليگ بيرون ماندهاند، اما نبايد از ياد برد كه اونيل – احتمالا از نظر كميت- كوچكترين تيم را در ليگ برتر دارد، ولي در جوابش هم ميتوان گفت او ميتواند ژانويه به جز اميل هسكي چند بازيكن ديگر هم بخرد.
5. توني پوليس (استوك):قبل از شروع ليگ برتر، خيليها معتقد بودند استوك در همان فصل اول حضورش در رقابتها ناكام ميماند و سقوط ميكند، اما اينكه تيم هنوز نفس ميكشد، از 33 بازي 39 امتياز گرفته و در رده سيزدهم است، خودش گوياي بسياري از مسايل است. ميشود پرسيد استوك بدون پرتابهاي بلند «روري دلاپ» الان كجا بود. اما اين خودش نشان ميدهد پوليس چطور از منابع محدودش، بيشترين استفاده را ميبرد و پاداش آن را هم گرفته. البته نبايد از هواداران پرشور اين تيم هم به سادگي گذشت.
6. روي هاجسون (فولام): فولام تيم ديگري شده است و بخش عمدهاي از اين را مرهون مربي انگليسياش است كه توانسته مرداني گمنام را به بازيكناني درجه يك تبديل كند، بازيكناني كه خيلي از آنها باشگاههاي بزرگتر را دنبال خود ميبينند. او حتي كمك كرده فولام بتواند در مسابقات خارج از خانهاش نيز پيروز شود.