وحید 0319
21st February 2013, 02:43 PM
معماری تهران ضابطه ندارد
ارزیابی معماری امروز ایران در گفتوگو با فرامرز شریفی
با وجودی که ایران پیشینه درخشانی در معماری و شهرسازی دارد و سهم قابل توجهی از میراث تاریخی جهان در حوزه معماری را به خود اختصاص میدهد، معماری امروز ایران هیچ نسبتی با معماری گذشته برقرار نکرده است. چنین مینماید که ساخت و ساز در شهرهای مختلف و بیش از همه تهران، تابع اصول و ضوابط خاصی نیست و سلیقههای مختلف که عموما تحت تأثیر تمایلات سوداگرانه هستند، سیمای شهرها را مخدوش کردهاند.
در این میان، نهادهای متولی همچون شهرداری یا سازمان نظام مهندسی استانها، نه فقط اقدامی برای اصلاح وضع موجود نمیکنند بلکه در عمل، با سیاستهای خود به نابسامانی موجود دامن میزنند.
این مسأله دستمایه گفت و گوی مجله "معماری و شهرسازی" با فرامرز شریفی، شده است که مشروح آن را از نظر میگذرانید. او متولد 1315، فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با درجه عالی در سال 1342 است که فعالیت حرفهای را از سال 1347 تا 1372 در دفاتر مهندسی مشاور دنبال کرده و از سال 1372 در دفتر شخصی خود کار میکند.
وضعیت معماری معاصر ایران را چطور ارزیابی میکنند؟
به نظر من در دنیا به ندرت جایی را مثل ایران داریم. من تقریبا همه جای دنیا را دیدم. بلبشویی که در وضعیت ساخت و ساز ایران دیده میشود در هیچ جای دنیا وجود ندارد به این دلیل که در تمام دنیا نهادهایی وجود دارد که به معماری شهر رسیدگی میکنند و ضوابطی هست که نشان میدهد هر بنایی را چطور باید ساخت، ساختمانهای بلند مرتبه در کجا قرار میگیرند، ادارات در کجا و ... و بالاخره تناسبات و هماهنگی و قوانینی در ومعماری شهرها وجود دارد که در مملکت ما دیده نمیشود.
یادم میآید که اوایل انقلاب بیشتر از دویست متر و فقط در دو طبقه نمیتوانستیم بسازیم. بعد گفتند بلندتر هم میتوانید بسازید و بعد هم بناهایی که مثل درخت کریسمس بود ساخته شدند! و همه اینها به ناهماهنگی شهر منجر شد. الان متاسفانه یک سری معمار هستند که هر چه کارفرما بگویند میسازند و نتیجه این میشود که در واقع صاحب کارها دارند معماری میکنند نه معمارها. زور ما نمیرسد و جوانترها هم نمی توانند ساماندهی به شهر بدهند و بنابراین شهر از دست رفته است. و خیلی حیف است، برای اینکه نقشه قدیم تهران را که میبینید معماری مرتب و منظمی دارد که سقفها هم بیشتر شیروانی بوده و حیاطهای که قرار است ساخته شود را بررسی کنند و در مورد مکان آن و چگونگی ساخت آن تصمیم بگیرند. الان میبینیم که در کنار ساختمان مسکونی، ساختمان اداری میسازند که محل پارکشان گرفتاری ایجاد میکند. تنها نکته امیدوار کننده، سازه و مقاوم سازی است که به نسبت به زمان قدیم خیلی پیشرفت کرده است.
آنچه از صحبتهای شما دستگر من شد، مساله بلبشوی شهر است و اینکه کسی رسیدگی نمیکند. آنچه شهرداری هم توان لازم را ندارد و ...
بگذارید مثالی بزنم. نصف نگرانی من این است که جاده قشنگی را که در اتوبان صدر و روی هوا دارند میسازند، رنگ بزنند! بتنها را آبی کنند و چراغ هم بگذارند، مثل بیشتر پلها و دیوارهای اتوبانهای تهران که در این چند سال به این روز درآمده اند. آخر چه کسی این کارها را میکند؟
واقعا باید عده ای جمع شوند و برای زیباسازی نامه بنویسند تا معلوم شود چه کسی این کارها را میکند! دیوار اتوبانها راسرامیک میکنند با شکلک های عجیب و غریب و برای یکی دیگر ورقه های آلومینیومی از چین وارد میکنند و بر روی آن یکی نقاشی میکنند. یکی باید باشد که به اینها بگوید دیگر بس است، به جای این کارها و با پول آن کار بهتری بکنید!
به نظر من این قضیه به توانایی درک زیبایی باز میگردد که وجود ندارد، همان چیزی که میتوانیم به آن "سلیقه" بگوییم. متاسفانه چنین درکی وجود ندارد.
شما چطور این قضیه زیبایی را در معماری خودتان حل میکنند؟ یعنی چه نکاتی در معماری برایتان مهم است و چطور آنها را در کارتان وارد میکنید؟
زمانی که معماری را شروع کردم که در واقع قبل از دانشکده بود - یعنی آقای میرفندرسکی کلاسهای شهرسازی داشت و ما برای اینکه نظام وظیفه نرویم در آن کلاسها شرکت میکردیم. چند مساله را برای خودم تعیین کرده بودم؛ یکی اینکه کار معماری، پولساز نیست. دوم اینکه سعی کنیم نظرات خودمان را در کارمان اعمال کنیم. در واقع من موظف هستم کاری که به من سفارش داده شده را به بهترین نحو مهندسی بسازم.
مساله بعدی این بود که همیشه کارفرما را خودم انتخاب کردم، بر عکس عدهای که هر کس می آید برایش کار میکنند. من از اول این کار را نکردم و البته کارهای زیادی را به این خاطر از دست دادم. اگر پنجاه درصد معمارها این چند مورد را انجام بدهند به نتایج خیلی خوبی میرسیم.
من همیشه میگویم از منافع یک کار بگذرید و آن را درست و حسابی انجام دهید، آنوقت مطمئن باشید که به شما کار میدهند، مسأله سلیقه و زیبایی که میگویید درست است. الان در خیابان شیراز نمونه های کاشی و دستشویی درست و ساده پیدا نمیکنید. من برای یک ساختمان دنبال وان ساده میگشتم پیدا نمیکردم، دست آخر از یک انبار در کرج یک دانه که از قدیم مانده بود پیدا کردم. تعجب میکنم شرکتهایی که در تهران دستشویی و .. میسازند چرا یک چیز ساده نمیسازند. این یک گرفتاری است که سلیقه ها اینطوری شده و آرشیتکها هم با آن موافقت میکنند و باعث میشود چنین نمونه هایی وارد شود یا ساخته شود، در صورتی که در همه جای دنیا، مدل های مختلف وجود دارد و میشود نمونه سادهتر را انتخاب کرد.
آقای شریفی سالهاست که این بحث ها میشود، ولی بالاخره این سلیقه منحط را چطور میشود تعییر داد؟
راهش این است که شما از یک چیزهایی بگذرید. مثلا کارفرمایی که "آرک" و "مجسمه" میخواهد، یا با او صحبت کنید و او را موافق سلیقه خودتان کنید یا اگر نشد از آن کار بگذرید. یک نکته که کمبود مملکت ماست این است که معمارهای خارجی در ایران کار نکردهاند. اگر این اتفاق بیفتد معماری ما خیلی ترقی میکند.
در زمان قدیم یک بانک در خیابان انقلاب، روبروی سینما دیانا توسط خارجیها ساخته شد که من آن را کشف کردم و رفتم سر کلاس مهندس سیحون به بچه ها گفتم یک ساختمانی ساختهاند با معماری درجه یک. بروید ببینید چقدر قشنگ است. اگر از این نمونه ها چند تا داشته باشیم، معماری های جوان از آنها ایده میگیرند یا حتی کپی میکنند. فرض کنید زاها حدید آمده و یک آپارتمان در الهیه میسازد، خوب میرویم ببینیم و خیلی چیزها ازش یاد میگیریم. ولی چون آنها نیستند، جوانترها به کارهای من و دکتر مرجان و ... نگاه میکنند. در حالی که خود ما از روی دست معماران برجسته کشورهای دیگر نگاه میکنیم.
سنگاپور را ببینید؛ همه معمارهای معروف دنیا در آنجا ساختمان ساختند و معماری سنگاپور و اصول آنجا را هم در کارشان رعایت کردهاند، بعد از آن معماری های خودشان هماهنگ با آن بناها کار ساختند و اصلا رویشان نمیشود کار بدتری بسازند. آنها مطالعه کردند که معماری بومی سنگاپور چطور است تا همان را در کارشان رعایت کنند. آنوقت ببینید در دهات ما آلکوبوند میکنند و این تاسف آور است. کاش کسی دلش برای معماری درجه یک قدیم که در شهرهای مختلف داشتیم میسوخت و آن را حفظ میکرد.
با کمال تاسف بخشی از این موج اکثریت که چنین سلیقه هایی دارند، معمار هستند که خودشان هم متاسفانه درکی از زیبایی ندارند. چاره چیست؟
دانشگاه ها خیلی میتوانند موثر باشند. من شاگرد اول دانشگاه را میبینم که واقعا هیچ چیز بلد نیست. در دوره ما لااقل سیحون به ما یاد داده بود که مجله ببینیم. دانشجوی امروز پلان را که میبیند، نمیتوند حجمش را حس کند. کار خوب هم نمیبینند. الان کارهای خوب معماری مثل کار "ژئوپونته" را خراب میکنند، پروژه دیگری از خانم "پیرنیا" هم در نزدیکی آن قرار دارد و یک کار من هم هست، حداقل این چند کار را در کنار هم میتوانند نگه دارند. خیلی از کارهای خوب "علیزاده" را کندند و جایش آپارتمان ساختند... یعنی میگویند معماری ایرانی دیگر چیست؟ معماری باید بین الملی باشد. خوب در دوبی این اتفاق افتاده که آدم خنده اش میگیرد، ولی مملکت ما یک معماری اصولی و تمیز و فنی داشته است. اگر سیحون سایبان دو متری جلوی بالکن میگذارد به این دلیل است که خانه های قدیمی ما هم همینطور بوده است. همه اینها به علت آب و هوا لازم بوده که امروز دیگر اثری از آن نیست. حالا همه چیز به هم ریخته است.
شما چطور سعی میکنید سلیقه کارفرمایتان را ارتقا دهید؟
دو نوع کارفرما داریم. یک سری سفارش خانه و ویلا میدهند که از رفقا هستند و به کار ما اطمینان دارند و در کار دخالتی نمیکنند. عدهای هم سفارش ساختمان اداری میدهند که دیگر حال و هوای مسکونی را ندارد و قوانین مشخصی دارد. اینها کسانی نیستند که سلیقه من رابپسندند و من نمیدانم چطور باید آنها را به راه بیاوریم. من شاید ده درصد از کارفرماها توانستم با زرنگی با خودم هماهنگ کنم. از راههایی مشابه آنچه سیحون میگفت که به کارفرما بگویید چشم، بعد کار خودتان را بکنید. چون شما نتیجه نهایی را میبینید ولی آنها نمیدانند، این طوری آنها هم دلخور نمیشوند.
منبع: پایگاه خبری شهر الکترونیک
کلیدها , معماری (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C ), معماری تهران (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C %20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) , معماری ته (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C %20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%C2%AD%D8%B6%D 8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87%20%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1% D8%AF)
ارزیابی معماری امروز ایران در گفتوگو با فرامرز شریفی
با وجودی که ایران پیشینه درخشانی در معماری و شهرسازی دارد و سهم قابل توجهی از میراث تاریخی جهان در حوزه معماری را به خود اختصاص میدهد، معماری امروز ایران هیچ نسبتی با معماری گذشته برقرار نکرده است. چنین مینماید که ساخت و ساز در شهرهای مختلف و بیش از همه تهران، تابع اصول و ضوابط خاصی نیست و سلیقههای مختلف که عموما تحت تأثیر تمایلات سوداگرانه هستند، سیمای شهرها را مخدوش کردهاند.
در این میان، نهادهای متولی همچون شهرداری یا سازمان نظام مهندسی استانها، نه فقط اقدامی برای اصلاح وضع موجود نمیکنند بلکه در عمل، با سیاستهای خود به نابسامانی موجود دامن میزنند.
این مسأله دستمایه گفت و گوی مجله "معماری و شهرسازی" با فرامرز شریفی، شده است که مشروح آن را از نظر میگذرانید. او متولد 1315، فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با درجه عالی در سال 1342 است که فعالیت حرفهای را از سال 1347 تا 1372 در دفاتر مهندسی مشاور دنبال کرده و از سال 1372 در دفتر شخصی خود کار میکند.
وضعیت معماری معاصر ایران را چطور ارزیابی میکنند؟
به نظر من در دنیا به ندرت جایی را مثل ایران داریم. من تقریبا همه جای دنیا را دیدم. بلبشویی که در وضعیت ساخت و ساز ایران دیده میشود در هیچ جای دنیا وجود ندارد به این دلیل که در تمام دنیا نهادهایی وجود دارد که به معماری شهر رسیدگی میکنند و ضوابطی هست که نشان میدهد هر بنایی را چطور باید ساخت، ساختمانهای بلند مرتبه در کجا قرار میگیرند، ادارات در کجا و ... و بالاخره تناسبات و هماهنگی و قوانینی در ومعماری شهرها وجود دارد که در مملکت ما دیده نمیشود.
یادم میآید که اوایل انقلاب بیشتر از دویست متر و فقط در دو طبقه نمیتوانستیم بسازیم. بعد گفتند بلندتر هم میتوانید بسازید و بعد هم بناهایی که مثل درخت کریسمس بود ساخته شدند! و همه اینها به ناهماهنگی شهر منجر شد. الان متاسفانه یک سری معمار هستند که هر چه کارفرما بگویند میسازند و نتیجه این میشود که در واقع صاحب کارها دارند معماری میکنند نه معمارها. زور ما نمیرسد و جوانترها هم نمی توانند ساماندهی به شهر بدهند و بنابراین شهر از دست رفته است. و خیلی حیف است، برای اینکه نقشه قدیم تهران را که میبینید معماری مرتب و منظمی دارد که سقفها هم بیشتر شیروانی بوده و حیاطهای که قرار است ساخته شود را بررسی کنند و در مورد مکان آن و چگونگی ساخت آن تصمیم بگیرند. الان میبینیم که در کنار ساختمان مسکونی، ساختمان اداری میسازند که محل پارکشان گرفتاری ایجاد میکند. تنها نکته امیدوار کننده، سازه و مقاوم سازی است که به نسبت به زمان قدیم خیلی پیشرفت کرده است.
آنچه از صحبتهای شما دستگر من شد، مساله بلبشوی شهر است و اینکه کسی رسیدگی نمیکند. آنچه شهرداری هم توان لازم را ندارد و ...
بگذارید مثالی بزنم. نصف نگرانی من این است که جاده قشنگی را که در اتوبان صدر و روی هوا دارند میسازند، رنگ بزنند! بتنها را آبی کنند و چراغ هم بگذارند، مثل بیشتر پلها و دیوارهای اتوبانهای تهران که در این چند سال به این روز درآمده اند. آخر چه کسی این کارها را میکند؟
واقعا باید عده ای جمع شوند و برای زیباسازی نامه بنویسند تا معلوم شود چه کسی این کارها را میکند! دیوار اتوبانها راسرامیک میکنند با شکلک های عجیب و غریب و برای یکی دیگر ورقه های آلومینیومی از چین وارد میکنند و بر روی آن یکی نقاشی میکنند. یکی باید باشد که به اینها بگوید دیگر بس است، به جای این کارها و با پول آن کار بهتری بکنید!
به نظر من این قضیه به توانایی درک زیبایی باز میگردد که وجود ندارد، همان چیزی که میتوانیم به آن "سلیقه" بگوییم. متاسفانه چنین درکی وجود ندارد.
شما چطور این قضیه زیبایی را در معماری خودتان حل میکنند؟ یعنی چه نکاتی در معماری برایتان مهم است و چطور آنها را در کارتان وارد میکنید؟
زمانی که معماری را شروع کردم که در واقع قبل از دانشکده بود - یعنی آقای میرفندرسکی کلاسهای شهرسازی داشت و ما برای اینکه نظام وظیفه نرویم در آن کلاسها شرکت میکردیم. چند مساله را برای خودم تعیین کرده بودم؛ یکی اینکه کار معماری، پولساز نیست. دوم اینکه سعی کنیم نظرات خودمان را در کارمان اعمال کنیم. در واقع من موظف هستم کاری که به من سفارش داده شده را به بهترین نحو مهندسی بسازم.
مساله بعدی این بود که همیشه کارفرما را خودم انتخاب کردم، بر عکس عدهای که هر کس می آید برایش کار میکنند. من از اول این کار را نکردم و البته کارهای زیادی را به این خاطر از دست دادم. اگر پنجاه درصد معمارها این چند مورد را انجام بدهند به نتایج خیلی خوبی میرسیم.
من همیشه میگویم از منافع یک کار بگذرید و آن را درست و حسابی انجام دهید، آنوقت مطمئن باشید که به شما کار میدهند، مسأله سلیقه و زیبایی که میگویید درست است. الان در خیابان شیراز نمونه های کاشی و دستشویی درست و ساده پیدا نمیکنید. من برای یک ساختمان دنبال وان ساده میگشتم پیدا نمیکردم، دست آخر از یک انبار در کرج یک دانه که از قدیم مانده بود پیدا کردم. تعجب میکنم شرکتهایی که در تهران دستشویی و .. میسازند چرا یک چیز ساده نمیسازند. این یک گرفتاری است که سلیقه ها اینطوری شده و آرشیتکها هم با آن موافقت میکنند و باعث میشود چنین نمونه هایی وارد شود یا ساخته شود، در صورتی که در همه جای دنیا، مدل های مختلف وجود دارد و میشود نمونه سادهتر را انتخاب کرد.
آقای شریفی سالهاست که این بحث ها میشود، ولی بالاخره این سلیقه منحط را چطور میشود تعییر داد؟
راهش این است که شما از یک چیزهایی بگذرید. مثلا کارفرمایی که "آرک" و "مجسمه" میخواهد، یا با او صحبت کنید و او را موافق سلیقه خودتان کنید یا اگر نشد از آن کار بگذرید. یک نکته که کمبود مملکت ماست این است که معمارهای خارجی در ایران کار نکردهاند. اگر این اتفاق بیفتد معماری ما خیلی ترقی میکند.
در زمان قدیم یک بانک در خیابان انقلاب، روبروی سینما دیانا توسط خارجیها ساخته شد که من آن را کشف کردم و رفتم سر کلاس مهندس سیحون به بچه ها گفتم یک ساختمانی ساختهاند با معماری درجه یک. بروید ببینید چقدر قشنگ است. اگر از این نمونه ها چند تا داشته باشیم، معماری های جوان از آنها ایده میگیرند یا حتی کپی میکنند. فرض کنید زاها حدید آمده و یک آپارتمان در الهیه میسازد، خوب میرویم ببینیم و خیلی چیزها ازش یاد میگیریم. ولی چون آنها نیستند، جوانترها به کارهای من و دکتر مرجان و ... نگاه میکنند. در حالی که خود ما از روی دست معماران برجسته کشورهای دیگر نگاه میکنیم.
سنگاپور را ببینید؛ همه معمارهای معروف دنیا در آنجا ساختمان ساختند و معماری سنگاپور و اصول آنجا را هم در کارشان رعایت کردهاند، بعد از آن معماری های خودشان هماهنگ با آن بناها کار ساختند و اصلا رویشان نمیشود کار بدتری بسازند. آنها مطالعه کردند که معماری بومی سنگاپور چطور است تا همان را در کارشان رعایت کنند. آنوقت ببینید در دهات ما آلکوبوند میکنند و این تاسف آور است. کاش کسی دلش برای معماری درجه یک قدیم که در شهرهای مختلف داشتیم میسوخت و آن را حفظ میکرد.
با کمال تاسف بخشی از این موج اکثریت که چنین سلیقه هایی دارند، معمار هستند که خودشان هم متاسفانه درکی از زیبایی ندارند. چاره چیست؟
دانشگاه ها خیلی میتوانند موثر باشند. من شاگرد اول دانشگاه را میبینم که واقعا هیچ چیز بلد نیست. در دوره ما لااقل سیحون به ما یاد داده بود که مجله ببینیم. دانشجوی امروز پلان را که میبیند، نمیتوند حجمش را حس کند. کار خوب هم نمیبینند. الان کارهای خوب معماری مثل کار "ژئوپونته" را خراب میکنند، پروژه دیگری از خانم "پیرنیا" هم در نزدیکی آن قرار دارد و یک کار من هم هست، حداقل این چند کار را در کنار هم میتوانند نگه دارند. خیلی از کارهای خوب "علیزاده" را کندند و جایش آپارتمان ساختند... یعنی میگویند معماری ایرانی دیگر چیست؟ معماری باید بین الملی باشد. خوب در دوبی این اتفاق افتاده که آدم خنده اش میگیرد، ولی مملکت ما یک معماری اصولی و تمیز و فنی داشته است. اگر سیحون سایبان دو متری جلوی بالکن میگذارد به این دلیل است که خانه های قدیمی ما هم همینطور بوده است. همه اینها به علت آب و هوا لازم بوده که امروز دیگر اثری از آن نیست. حالا همه چیز به هم ریخته است.
شما چطور سعی میکنید سلیقه کارفرمایتان را ارتقا دهید؟
دو نوع کارفرما داریم. یک سری سفارش خانه و ویلا میدهند که از رفقا هستند و به کار ما اطمینان دارند و در کار دخالتی نمیکنند. عدهای هم سفارش ساختمان اداری میدهند که دیگر حال و هوای مسکونی را ندارد و قوانین مشخصی دارد. اینها کسانی نیستند که سلیقه من رابپسندند و من نمیدانم چطور باید آنها را به راه بیاوریم. من شاید ده درصد از کارفرماها توانستم با زرنگی با خودم هماهنگ کنم. از راههایی مشابه آنچه سیحون میگفت که به کارفرما بگویید چشم، بعد کار خودتان را بکنید. چون شما نتیجه نهایی را میبینید ولی آنها نمیدانند، این طوری آنها هم دلخور نمیشوند.
منبع: پایگاه خبری شهر الکترونیک
کلیدها , معماری (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C ), معماری تهران (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C %20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) , معماری ته (http://memarinews.com/Pages/Search.aspx?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C %20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%C2%AD%D8%B6%D 8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87%20%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1% D8%AF)