PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله ما ،آخر الزمان ، حضرت مهدی علیه سلام



مهاجر
20th April 2009, 04:13 PM
http://webtools.persiangig.com/Forum/JPG%20%2824%29.jpg

الحمدالله رب العالمین، حمد وسپاس خداوندی را که اراده فرمود و ما را براه راست هدایت نمود
حمد و سپاس خدایی راست که ما را تنها نگذاشت و در کوره را ههای ضلالت وگمراهی به فکر ما بود ومارا به روشنایی رساند ، پاک خداوندی که یکتا و بی همتاست
و سلام بر مولای نور وسرور ، سلام بر فرزند پاکی ها ،سلام بر عصاره خوبی ها ، سلام بر چکیده زهد وتقوا ، سلام بر خاتمه دهنده ظلم وجور و جفا و سلام بر ثمره وجودی تمام انبیإ واوصیإ ...
و سلام بر بندگان خاص خداوند :
پس شد آنچه شد،عرض شد آنچه عرض شد،باز شد آنچه باز شد،چون روز شد آنچه شب بود،غرق شد آنکه آب خواست،سود کرد آنکه پوچ بود و در این نبودن و شدن ها آیات الهی نهفته است.حکمتها ، لطف ها و مهربانی های خداوند پنهان است.پس تو امروز قدر خودت را بدان چون امروز انگشت اشاره خداوند به سمت توست و اراده فرموده و تو را می خواند و هر کس را خداوند بخواهد و بخواند پس هدایت یافته است که خداوند در سوره یس فرمود:{پس پاک و منزه خدایی که ملک وملکوت هر موجود بدست اوست} و فرمود:{ومن یهدالله و هو المهتد>>>و هر کس را خدا هدایت فرماید،پس هدایت یافته است.اسراء 97}.
البته هر کس در زندگی خود عملی انجام می دهد که خداوند به بهانه عملش به پاداش می دهد و البته پاداش خداوند بیشتر از عمل ماست و عمل ما بهانه است و خداوند بهشت را هم به بهانه می دهد.اعمال کوچکی که به چشم ما نمی آیند به کار ما می آیند،چون آن اعمال آنقدر کوچک به نظر می آیند که ذهن به سمت ریا کشیده نمی شود.هر چند نیت خالص هم نداشتیم ولی چون عمل بی ریا بوده ، خدا آن را از ما پذیرفته است.
برای مثال فردای قیامت فردی که کافر بوده را برای رسیدگی به اعمالش می آورند،ندا می رسد بنده مرا به بهشت ببرید.فرشتگان می گویند خداوندا این که به تو کافر بوده،ندا می رسد که این بنده من یک روز زمستان یک حیوان را غذا داد واز او در خانه اش پرستاری کردو این کار را خالصانه برای من انجام داد. حال این سوال پیش می آید که یک بندۀ کافر چگونه کار برای خدا انجام داده است و اینجا معلوم می شود چون ریا در کار او نبوده خداوند این عمل او را به عنوان خلوص برای خودش پذیرفته است و واقعا جای تاسف است که چه بسیار بنده هایی هستند که کارهای بزرگ انجام می دهند و به جایی نمی رسند و چه اندک بنده هایی هستند که کار اندکشان آنها را به عرش می رساند .حال ای بندگان عزیز خداوند، ذات وطبیعت انسان خدا دوست است و دوست کسی است که خدا او را دوست دارد که خداوند در سورۀ اسراء آیات 85 و 84 میفرماید :{تو به خلق بگو هر کس بر اساس ذات وطبیعت خود عملی انجام می دهد و خدای شما بر آنکه هدایت یافته آگاه تر است ، ای رسول از تو درباره حقیقت روح می پرسند جواب ده که روح به فرمان خداست}و این نشان دهندۀ آن است که انسان خوبی را دوست دارد و به هر حال آن را می پذیرد ولی زیبایی از خداست وهر کس اجازۀ استفاده از آن را ندارد مگر اینکه خداوند بخواهد . پس شکر خدایی را که زیبایی را برای ما فرستاد و فرصت استفاده از آن را به عنایت کرد.
گاهی بعضی انسان ها زیبایی را می بیند ولی نمی خواهد آن را قبول کند وتکرار این نپذیرفتن باعث می شود که گوش و چشم حق بین انسان بسته شود و دچار قصاوت قلب و گمراهی های مکرر شود وبرای همین است که امام حسین علیه سلام می فرمایند:اگر دین ندارید پس آزاده باشید . یعنی اسیر نفس و خواسته های آن نباشید و هرگاه حق را دیدید بپذیرید.حال یک سوال می پرسم :آیا شفای پس از مریضی زیباست ؟ آیا رحمت زیباست ؟ آیا اینها زیبا هستند یا نه؟ هر انسان حق پرست وزیبا دوست می گوید که اینها زیبا ودوست داشتنی هستند.
حال خداوند در سورۀ اسراء آیۀ 82 می فرماید:{و آنچه از قرآن فرستیم شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است }. حال که رحمت وشفا زیبا بود آیا شفای دل پس از مریضی دل ورحمت الهی برای اهل ایمان در بیابان قحطی دنیا آیا زیبا نیست؟این هم برای حق پرستان وبه فرمودۀ امام حسین (ع) آزادگان زیباست ویک سوال دیگر آیا امام زمان (عج) که مظهر وجودی تمام قرآن هستند آیا زیبا وخواستنی نیستند ؟ آیا آنکس که قلبش کعبه وحریم امام زمان (عج) شده ،زیبا نیست ؟ واضح است که اگر انسان عشق به زیبایی داشته باشد و میل به زیبا شدن داشته باشد ،اعتراف به زیبا بودن اینها می کند و هرگاه انسان اعتراف کرد وبعد به درون خود مراجعه نمود و انسانیت را در درون خود یافت، خود را باور می کند و هرگاه انسان ،هویت خود یعنی انسانیت را یافت ، خواهان مصالح ودستورات زندگی انسانی و زیبایی های منتشر شده از آن می شود و هر کس دوست داشته باشد زیبایی را و دوست داشته باشد که زیبا شود،در حقیقت خدا را خوانده چون زیبایی از خداست و این همه شوق نسبت به این زیبایی ها یعنی خلوص و این خلوص یعنی اعتراف به زیبایی خدا و انسان چون طبعاً حریص است وقتی بهتر را یافت به دنبال آن خواهد رفت و این جا هم انسان منشاء زیبایی یعنی خدا را می خواند و می خواهد که او را داشته باشد ولی چون خدا برتر است ، انسان خود را کم می بیند و می خواهد که در وجود خدا فنا شود و خداوند جواب بندۀ خود را می دهدچون درسورۀ غافر آیۀ 60 می فرماید:{خدای شما فرموده که مرا با خلوص دل بخوانید تا شما را مستجاب کنم }و این بندۀ خواهان اجابت می شود .
حال انسانی که خدا را دوست دارد ،رضایت خدا را مهمترین آرمان خود در زندگی می داند و همه چیز را برای رسیدن به این آرمان فدا می کند ویکی از بزرگترین و بهترین کارهایی که موجب رضایت خداوند می گردد و خداوند انسان را به آن در کتب آسمانی توصیه فرموده، اطاعت از اولی الامر است واولی الامر کسی است که حامل آخرین دستورات زندگی انسانی است که ایشان همان امامان ما هستند که بعد از رسالت حضرت رسول صلی الله علیه وآله ادامه دهندۀ رسالت حضرت شدند که رسالت ایشان به فرمودۀ خودشان تکامل مکارم اخلاق اعلام شد که این یعنی تکامل انسانیت و به طبع زندگی بهتر و برای این زندگی ایشان فرمودند که دو چیز را برایتان به یادگار می گذارم«قرآن وعترت » که عترت یعنی دوازده معصوم و مخصوصاً آخرین معصوم حضرت مهدی علیه سلام که ایشان رسالتی بزرگتر از تمام امامان بر عهده دارند و آن اعادۀ انسانیت وعدالت تمام برای همۀ موجودات دنیا ست که حضرت رسول صلی الله علیه وآله در شبی که به معراج رفتند تمثال حضرت مهدی علیه سلام را دیده بودند که تمام امامان به ایشان سجده کرده بودند ، که امام حسین علیه سلام فرمودند :اگر در زمان ایشان باشم به ایشان خدمت خواهم کرد ،که حضرت علی علیه سلام فرمودند : آه ،آه که چقدر مشتاق دیدار ایشان در هنگام ظهورشان هستم ،که ایشان حتی از امام حسین علیه سلام هم غریب تر هستند چون امام حسین علیه سلام برادر وخواهرشان وفرزندانشان در کنارشان بودند ،چون غربت یازده امام جمعاً دویست وده سال طول کشید ولی امام زمان علیه سلام هزارو صد و هفتاد سال است که غریبانه وتنها منتظر هستند که ما را از این سختی ها نجات دهند ولی آنقدر که ایشان منتظر هستند ما منتظر نیستیم ،اگر همۀ ما به اندازه ایشان منتظر بودیم تاکنون موعد ظهور ایشان رسیده بود که خود ایشان فرمودند :« اگر به اندازۀ یک جرعه آب مرا می خواستید فرج من نزدیک شده بود »وفرمودند:« اگر دعا کنید برایتان آمین می گویم ، اگر دعا نکنید برایتان دعا می کنم ،برای لغزش هایتان استغفار می کنم و فرمود لحظه ای از حال شما بی خبر نیستیم و اگر ما نباشیم دشمنان یک لحظه راحتتان نمی گذارند». که در قرآن ،آخرین کتاب آسمانی به اطاعت از ایشان تأ کید شده ودر سورۀ حدید که سوره ای است که در شأ ن حضرت مهدی علیه سلام نازل شده در آیۀ « 7 » خداوند می فرماید: { بخدا ورسول او ایمان آرید و از آنچه خداوند شما را وارث گذشتگان گردانید انفاق کنید ،پس بر آنانکه ایمان آورده وانفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود}و در این سوره به انفاق تأکید فراوان شده وانفاق یعنی خوبی کردن،مهربانی کردن به هر طریقی که می توانی که حتی خداوند خوبی کردن به بندۀ کافر خود را نیز دوست دارد و این تأ کیدی که خداوند به انفاق در این سوره دارد ، دلالت بر آن دارد که یکی از لازمه های بزرگ ایمان امروز بخشش، مهربانی ، دور بودن از کینه ،عداوت و قضاوت های بیهوده است و این مهرو محبتی که امروز انسان ها آن را باور ندارند بزرگترین مشکل انسان شده واین است هویت گمشدۀ انسان ، انسانی که خداوند او را با حب ذات یعنی محبت آفرید که فرشته ها بخدا برای خلقت انسان اعتراض کردند و گفتند این کسی است که در زمین فساد می کند و خون ها را خواهد ریخت و گفتندکه ما خود تو را ستایش می کنیم و خداوند در سورۀ بقره آیۀ 30مطمئن و محکم جواب داد :{من چیزی از خلقت انسان می دانم که شما نمی دانید } و خداوند اسمإ را به انسان آموخت ،واین اسمإ، رازی بود بین انسان وخدا که تا کنون هیچ مخلوقی به آن دست نیافته بود وخداوند مسئولیتی به انسان داد که هیچ کدام از مخلوقات جرأت پذیرش آن را نداشتند و خداوند انسان را خلیفه وجانشین خود در زمین خواند و دستور داد به همۀ کائنات و فرمود که انسان بندۀ جانشین و مطیع من است ، شما هم باید مطیع او باشید و در کتب آسمانی به آن تأ کید نمود که در انجیل فرمود :{ای آدم ،دنیا را خلق کردم برای تو و تو را خلق کردم برای خودم }و در قرآن آخرین و کاملترین کتاب آسمانی باز به آن تأ کید نمود و فرمود : {زمین وآسمان را مسخر ودر خدمت تو قرار دادم و تو را خلق کردم که مرا بشناسی و از این شناخت لذت ببری }و چیزی که در وجود انسان، خداوند می دید و به آن فخر می ورزید انسانیت بود انسانیتی که انسان از عظمت خلقت خود وشناخت مهر و رأفت خدا می آموزد ، انسانیتی که در کربلا به معرض نمایش گذاشته شد ، انسانیتی که از مطیع خدا بودن حاصل می شود و فرستادگان خدا مخصوصاً حضرت رسول صلی الله علیه و آله وهمینطور امامان ما نمونۀ کامل وبارز انسانیت هستند که حضرت مهدی علیه سلام آخرین منجی عدالت و انسانیتند که اطاعت از ایشان ، اطاعت از خدا وکسب رضایت ایشان ،کسب رضایت خدا ست در آنجا که در سورۀ محمد آیۀ «33» فرمود :{ ای اهل ایمان خدا را ونیز رسول خدا را اطاعت کنید واعمال خود را باطل نگردانید }و آنجا که در آیۀ «28 » فرمود:{بدین سبب از پی راهی که موجب خشم خداست رفتند و راه رضای او را نپییمودند و خدا اعمالشان را محو و باطل گردانید } واین در مورد کسانی است که با رسول زمان خود مخالفت کردند .پس بدین ترتیب باید این را از قول خداوند گرفت ،که اطاعت از ایشان وکسب رضایتشان یعنی اطاعت و کسب رضایت خداوند و خداوند در حدیث قدسی فرمود :{آنان که راه رضای مرا بروند من بندۀ خاص خود را به ایشان نشان خواهم داد } و بندۀ خاص یعنی امام زمان .
برای کسب رضایت ایشان باید به آنچه که مورد توجه حضرت است توجه داشته باشیم وبدانیم که ایشان از ما چه انتظاری دارند و از ما می خواهند که چگونه باشیم که پاسخ این سوال این است : امام زمان(عج) مقدس نما نمی خواهند .امام زمان(عج) کسی را که اسلام رایک تجارت بداند را نمی خواهند.امام زمان(عج) کسی که پیشانی اش از سجده پینه بسته باشد را نمی خواهند. اما م زمان(عج)کسی را که تمام مستحبات را با هم انجام دهد نمی خواهند، امام زمان (عج) کسی را که صبح تا شب گوشه ای بنشیندو به قول خودش خدا را عبادت کند را نمی خواهد ، تا اصل را نیابیم این ها محبت زورکی وطمع ورزانه است.چه بسا کسانی که نماز شب خواندند و به اسلام و در حقیقت به بشریت و در نهایت به خدا خیانت کردند، علی امام مسلمین را کشتند که بسیار بودند این انسان نماها و چه بسیار هستند در همین زمان ما.این ها در نماز شبشان به جای بوی عشق ، بوی طمع می آمد در صورتی که عشق حاصل نمی شود مگر اینکه درد دوست را بدانی واینها درد شناس نبودند چون بویی از مهر ومحبت خدا و رسول الله و علی وآل او نبرده بودند.دنیا کورشان کرده بود وفقط خود را می دیدند که بازهم امروز از این انسان نماها کم نیستند.این ها همان هایی هستند که کارهای بزرگ می کنند و به جایی نمی رسند که بدتر در منجلاب دنیا گرفتار می شوند. درد دوست ،درد رسول الله ، درد امام زمان(عج) بی مهری ، بی تفاوتی مردم نسبت به یکدیگر است ، محبت های طمع ورزانۀ مردم به هم است و این یعنی فراموش شدن انسانیت و هرگاه انسانیت از بین رفت همانند قانون غیر انسانی و یا همان قانون جنگل مردم به دو دسته تبدیل می شوند یک دسته ظالم و یک دسته مظلوم که البته اگر آنها که مورد ظلم قرار گرفته اند راهی برای فرار نیابند یک قانون برای خود تعریف می کنند ( ظلم کن تا به تو ظلم نکنند) ولی اسلام برای آنها که مورد ظلم قرار گرفته اند و آنها که ظلم می کنند برنامه ها دارد . در حقیقت این راه حل اسلام به هر دو دسته ، انسان زندگی کردن را آموزش می دهد ، و اسلام یک راه است که انسان را از بردگی دنیا به مقام بندگی خدامی رساند و دو دنیا را بردۀ انسان می کند و این ندایی است که انسان از هر وقت دیگری امروز به آن بیشتر احتیاج دارد ،چون بی عدالتی در دنیا بیداد می کند و این برای عادلی که ناجی انسانیت تمام روی زمین است و برای آنکس که ایشان را شناخته درد سنگینی است .
حضرت صاحب الزمان (عج) چند خصلت پیروانش را اینگونه بیان می فرمایند:آنها یتیم نواز هستند* به فقیران کمک می کنند * فقر را دوست دارند (نه به این معنا که تلاش نکنیم که فقیر باشیم بلکه به این معنا که از آنچه داریم از مردم دریغ نکنیم) *مردم به خیر او امیدوار هستند * از شر او در امان هستند *با مردم خوش خلقی می کند *قول بی جا نمی دهد *با تقوا وپرهیزکار است *با زیر دستان مهربان است * همه را می بخشد حتی اگر بزرگترین ظلم را نسبت به او کرده باشند « چون دنیا را جدی نمی گیرد » .
حضرت رسول صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه سلام فرمودند :ای علی خداوند به خاطر دوخصلت برجستۀ تو عاشق توست ؛ اول اینکه با یتیمان همنشینی می کنی و دوم اینکه یار و مدد کار آنهایی هستی که هیچ کس را ندارند و این هاست راز آنهایی که ایمان واقعی دارند و خدا آنها را دوست دارد و قلب آنها ولایی و امام زمانی است و جایی که حریم نام و یاد وعشق واقعی امام زمان است ، اما م زمان علیه سلام در آنجا رفت وآمد می کنند و جایی که امام زمان در آنجا رفت وآمد کنند ، کعبۀ دل هاست .کسانی که چنین خصلت هایی دارند چیزی فراتر از این دنیا آنها را جذب کرده . آن ها مثل کسانی هستند که طعم خوش و شیرین عسل را چشیده اند ولی دل به شیرینی آن نبسته اند و آنچه را که یافته اند « اهلا من عسل » یعنی بهتر از عسل می نامند. آن ها کسانی هستند که با گذر از هر کوچه ای اهل آن را مست می کنند .مست عظمت ،بزرگی و مردانگی خود و این جاست که هر که با آنان برخورد داشته است خواهان آنها و داشتن صفت های زیبای آنها می شود و می پرسد از خدا که چگونه می توانم مثل او بشوم و خداوند که عالم به تمام احتیاجات خلق است ، می داند که اینها به جای اینکه بردۀ خوبی برای دنیا باشند ،سعی کرده اند که بندۀ خوبی برای خدا باشند و برای ما مهم این است که سعی کنیم چون آنچه که برای ما می ماند همین سعی ماست .نتیجه دادن و پاداش آن با خداوند است که خداوند در سوره نجم آیات 40 و39 فرمود :{ونمی داند که برای آدمی جز آنچه بسعی خود انجام داده جزایی نخواهد بود }.{ وا لبته انسان بزودی پاداش عمل خود را خواهد دید} و یکی از بهترین پاداش او این است که این سعی و تلاش ما نتیجه بخش می شود و راه های رسیدن به عشق و معبودمان روشن تر می گردد و ما را به سمت نور هایی که ما را از زمین به آسمان می برند راهنمایی می فرماید که این ها فرستادگان خداوند هستند .یکی از بهترین بندگان خداوند حضرت اباعبدالله الحسین علیه سلام هستند که امام عصر علیه سلام مطالعۀ زندگی ایشان را با فرموده های مختلف مورد تأکید قرار داده اند «چون ، ما آنقدر که با امام حسین علیه سلام آشنا هستیم با امام زمان خود آشنا نیستیم» و این باعث شناخت بیشتر ما از حضرت مهدی علیه سلام می شود وهمچنین می آموزیم که آنچه که مردم آن زمان با امام زمان خود کردند ، ما با امام زمان خود نکنیم و آنگونه که یاران ایشان بودند ما هم همان گونه باشیم.
در حقیقت همان شعار زیبا «کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» یعنی هر روز ما عاشوراست و همۀ زمین ها کربلاست .امام حسین علیه سلام برای جنگ و خونریزی نیامدند چون اصولاً دین با شمشیر به قلب ها وارد نمی شود و قصد امام احیای دین و شناخته شدن منافقین وکفار از مسلمانان واقعی و فتحی که مردم خواب را بیدار کند وآنها را برای قیام آماده کند بود و قیام ها شد تا به امروز و قیام اصلی که ظهور حضرت مهدی علیه سلام است . آنچه امام حسین علیه سلام را به کربلا کشاند نه دعوت مردم دنیا دوست بلکه احیای انسانیت تمام بر اساس خود شناسی و خداشناسی بود و مردم فکر کردند انسانیت یعنی پول و ثروت داشتن در پناه ظالم ، در پناه ظالمی که حقشان را می گرفت و اندکی از آن را به آنها می داد که آن اندک هم برای اطرافیان و چاپلوسان بود و مردم خواب بودند ونمی دانستند که اگر تا امروز روی خوشی دیدند به خاطر وجود امام بوده . با حجت خدا به هر گونه که توانستند به جنگ برخاستند و اهلبیت رسول خدا وحجت خدا راکشتند ،اسیر کردند ، حتی به کوچک ترینشان رحم نکردند و از آن روز به بعد دنیا روی خوشی به خود ندید .الان زمان ،زمانی است که حسین زمانمان ما را می خواند و وعدۀ خداوند بسیار نزدیک است و جهان به سمت حکومت حضرت مهدی علیه سلام وجهانی شد ن حکومت ایشان در پیش است وموج بیداری و حق خواهی دنیا را فرا گرفته و به فرمودۀ خداوند در سورۀ تغابن آیۀ «8» باید امروز به خدا ایمان آوریم و به وعدۀ حق او و به رسول ونوری که فرستاده بگرویم ، چون فردا دیر است و فردا روز پشیمانی کافران و روز شادمانی مؤمنان و حق پرستان است و این رستگاری بزرگ است واگر امروز ایمان بیاوریم ، فردا رستگاریم چون فردا فرصتی برای آنکه ایمان نیاورده نیست و هرکه امروز به ندای امامش لبیک نگوید حکایتش چون دشمنان امام حسین می شود که سخنان وپند های ایشان حتی در روز عاشورا برا ی آنان فایده نداشت که خداوند در همین سوره به لازمۀ ایمان امروز تأ کید می فرماید و مقدمات تباهی را کافر بودن و تکذیب حقیقت امروز می داند که در آیات 10 و 9 بسیار واضح است و می فرماید در آیات بعدی که رنج و مصیبتی که امروز جهان را گرفته و قحطی که امروز جهان را فرا گرفته ،در آخر زمان به تکامل می رسد و کسی از این سختی و قحطی در امان است که به خدا ایمان آورده و در آیۀ 12 ایمان به خدا را اطاعت از او و رسول اومی نامد و می فرماید که اگر از آن روی گردانید دیگر هیچ عذری بر آنکه نمی دانستم یا گمراه بودم مورد قبول نیست .در آیۀ 11 می فرماید هر که به خدا ایمان آورد ، در آن روز سخت و هر روز دیگری خداوند دلش را هدایت می کند چون خداوند فرمود که دل مؤمن میان دو انگشت من است و در آیۀ بعدی به فانی بودن این دنیا و هر چه در آن بوی غیر خدایی می دهد تأ کید می فرماید و می فرماید که اینها مایۀ ابتلا وامتحان هستند که حضرت علی علیه سلام فرمودند :بگذارید و بگذرید،ببینید و دل نبندید ،چشم بیاندازید و دل نبازید ، که دیر یا زود باید گذاشت وگذشت که البته این گذاشتن وگذشتن خود یک راه است که در یکی از روزها حضرت علی علیه سلام یکی از اصحاب را دیدند که خانۀ وسیعی داشت و واکنش ایشان به این مسئله اینگونه بود که به او فرمودند:از این خانه برای ساختن خانه ای در آخرت استفاده کن و به فقیران و مستمندان کمک نما و در حقیقت هنر این نیست که از دنیا فرار کنیم واسم آن را زهد بنامیم هنر این است که از تمام آن استفاده کنیم ولذت ببریم و دیگران را که بلد نیستند از آن به خوبی استفاده کنند را هم ، در این لذت شریک کنیم .لذت دارندگی و بخشندگی است ودارندگی از مطیع خدا بودن وبه جای بردۀ دنیا بودن بندۀ خدا بودن حاصل می شود چون خود خداوند فرمود که همۀ آسمان و زمین را مسخر ودر خدمت تو قرار دادم و تو را خلق کردم که مرا بشناسی واز این شناخت لذت ببری و هنر مردان خداست که می گیرند ،دل نمی بندند ، دل نمی بازند و با بخشندگی ،می گذارند و می گذرند . می گذرند چون مقصد این جا نیست ،می گذرند چون افق دیدشان آنقدر بلند است که زمین را نمی بینند و چون نور را می بینند از راه منحرف نمی شوند و آنها، آهسته و پیوسته در راهند ...

http://www.holy-spirit-led-christian.com/images/holy-spirit-6.jpg
خداوند در آیۀ 16 ادامه می دهد خدا ترس وپرهیزکار شوید یعنی ترس از جدا شدن از خدا و نعمت وجودش و پرهیز از آنچه که باعث این جدایی می شود و در ادامه می فرماید که سخن حق را بشنوید و اطاعت کنید ، یعنی همان آزاده بودن و بعد توصیه به مهر و محبت الهی که از طریق فرستادگانش و فرستاده اش حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه به ما الهام شده می فرماید که به فقیران انفاق کنید ، از بخل نفس و حسادت و خودخواهی و دنیا را برای خود خواستن پرهیز کنید و در آیۀ 17 توصیه به قرض الحسنه می نماید و می فرماید هر کس به بندگان من خوبی کند به من خوبی کرده و هر کس به من خوبی کند من جزای او را خواهم داد و می فرماید که من بر غیب اعمال شما آگاه هستم و از نیت دل شما و چه خوب است عمل اندک خالصانه .از فراق تا وصال فاصله ایست و آن فاصله انتخاب است .خواستن یا نخواستن و معنای شب قدر همین است وشب قدر آن شبی است که ما تصمیم بگیریم که بهترین ها را انتخاب کنیم . در پایان حدیثی زیبارا را برایتان نقل می کنم که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند :والاترین مردم از نظر یقین مردمی هستند که پیامبر را درک نکرده اند و حجت خدا از آنها مخفی شده و آنها به مرکب سیاه روی کاغذ سفید ایمان آورده اند.

سلام خداوند بر تابعین راه حق
اللهم عجل لولیک الفرج

سردار
20th April 2009, 04:53 PM
سلام به همه
اتفاقا من کتابی با عنوان حضرت مهدى (ع) فروغ تابان ولايت در کتابخانه قرار دادم که امیدوارم با دانلود کتاب با مهدی (عج) بیشتر آشنا بشید

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد