PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..(تفسیر و توضیح)



صفحه ها : 1 [2] 3 4 5 6 7 8 9 10 11

k.ahmadi
4th April 2013, 11:52 PM
سوره نسا از جمله سوره هایی هست که باید تفکر و نگرشی عمیق در آن انجام داد. ممنون از زحمتتتان دوست عزیز

soham 313
5th April 2013, 07:41 AM
صفحه ی 52 از قرآن کریم شامل آیات 90 تا 96 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَيٰ قَوْمٍۭ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَٰقٌ أَوْ جَآءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَٰتِلُوكُمْ أَوْ يُقَٰتِلُوا۟ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَٰتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَٰتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا۟ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا(90)
مگر كساني كه با گروهي كه ميان شما و ميان آنان پيماني است پيوند داشته باشند يا نزد شما بيايند در حالي كه سينه آنان از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا مي خواست قطعا آنان را بر شما چيره مي كرد و حتما با شما مي جنگيدند پس اگر از شما كناره گيري كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند [ديگر] خدا براي شما راهي [براي تجاوز] بر آنان قرار نداده است(90)



سَتَجِدُونَ ءَاخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا۟ قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوٓا۟ إِلَي الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا۟ فِيهَا فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوٓا۟ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوٓا۟ أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُو۟لَٰٓئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَٰنًا مُّبِينًا(91)
به زودي گروهي ديگر را خواهيد يافت كه مي خواهند از شما آسوده خاطر و از قوم خود [نيز] ايمن باشند هر بار كه به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو مي برند پس اگر از شما كناره گيري نكردند و به شما پيشنهاد صلح نكردند و از شما دست برنداشتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان آنانند كه ما براي شما عليه ايشان تسلطي آشكار قرار داده ايم(91)



وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطًَٔا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطًَٔا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَيٰٓ أَهْلِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَصَّدَّقُوا۟ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍۭ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَٰقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَيٰٓ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(92)
و هيچ مؤمني را نسزد كه مؤمني را جز به اشتباه بكشد و هر كس مؤمني را به اشتباه كشت بايد بنده مؤمني را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت كند مگر اينكه آنان گذشت كنند و اگر [مقتول] از گروهي است كه دشمنان شمايند و [خود] وي مؤمن است [قاتل] بايد بنده مؤمني را آزاد كند [و پرداخت خونبها لازم نيست] و اگر [مقتول] از گروهي است كه ميان شما و ميان آنان پيماني است بايد به خانواده وي خونبها پرداخت نمايد و بنده مؤمني را آزاد كند و هر كس [بنده] نيافت بايد دو ماه پياپي به عنوان توبه اي از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناي سنجيده كار است(92)



وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَٰلِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا(93)
و هر كس عمدا مؤمني را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مي گيرد و لعنتش مي كند و عذابي بزرگ برايش آماده ساخته است(93)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا۟ وَلَا تَقُولُوا۟ لِمَنْ أَلْقَيٰٓ إِلَيْكُمُ السَّلَٰمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا(94)
اي كساني كه ايمان آورده ايد چون در راه خدا سفر مي كنيد [خوب] رسيدگي كنيد و به كسي كه نزد شما [اظهار] اسلام مي كند مگوييد تو مؤمن نيستي [تا بدين بهانه] متاع زندگي دنيا را بجوييد چرا كه غنيمتهاي فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگي كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مي دهيد آگاه است(94)



لَّا يَسْتَوِي الْقَٰعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُو۟لِي الضَّرَرِ وَالْمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَٰهِدِينَ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَي الْقَٰعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَيٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَٰهِدِينَ عَلَي الْقَٰعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا(95)
مؤمنان خانه نشين كه زيان ديده نيستند با آن مجاهداني كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مي كنند يكسان نمي باشند خداوند كساني را كه با مال و جان خود جهاد مي كنند به درجه اي بر خانه نشينان مزيت بخشيده و همه را خدا وعده [پاداش] نيكو داده و[لي] مجاهدان را بر خانه نشينان به پاداشي بزرگ برتري بخشيده است(95)



دَرَجَٰتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(96)
[پاداش بزرگي كه] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتي از جانب او [نصيب آنان مي شود] و خدا آمرزنده مهربان است(96)


صدق الله العلي العظيم

pasbani
5th April 2013, 08:09 AM
لَّا يَسْتَوِي الْقَٰعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُو۟لِي الضَّرَرِ وَالْمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَٰهِدِينَ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَي الْقَٰعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَيٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَٰهِدِينَ عَلَي الْقَٰعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا(95)
مؤمنان خانه نشين كه زيان ديده نيستند با آن مجاهداني كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مي كنند يكسان نمي باشند خداوند كساني را كه با مال و جان خود جهاد مي كنند به درجه اي بر خانه نشينان مزيت بخشيده و همه را خدا وعده [پاداش] نيكو داده و[لي] مجاهدان را بر خانه نشينان به پاداشي بزرگ برتري بخشيده است(95)

دَرَجَٰتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(96)
[پاداش بزرگي كه] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتي از جانب او [نصيب آنان مي شود] و خدا آمرزنده مهربان است(96)

tiktak66
5th April 2013, 12:03 PM
عالی بود
دستتون درد نکنه[golrooz]

یا حق

k.ahmadi
6th April 2013, 12:24 AM
یه سوال داشتم کی میدونه چرا خدا گناهکارارو با آتش و گرمای زیاد مجازات خواهد کرد ؟در صورتی میتونه با سردی و سرما هم مجازات کنه؟؟؟؟؟؟؟؟

s.e.z
6th April 2013, 01:23 AM
یه سوال داشتم کی میدونه چرا خدا گناهکارارو با آتش و گرمای زیاد مجازات خواهد کرد ؟در صورتی میتونه با سردی و سرما هم مجازات کنه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
نظر شخص خودم: منظور از آتش ، یعنی سخت ترین عذاب ها ،که سرما هم جزو اونها میشه.

عبدالله91
6th April 2013, 03:07 AM
یه سوال داشتم کی میدونه چرا خدا گناهکارارو با آتش و گرمای زیاد مجازات خواهد کرد ؟در صورتی میتونه با سردی و سرما هم مجازات کنه؟؟؟؟؟؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

وقتی بشر مرتکب گناهانی بزرگی میشه هویت و ماهیت انسان تغییر می کند و به چیز دیگری به غیر از ماهیت خدادادی تبدیل می شود و تنها چیزی که می تواند این هویت را به او برگرداند و گنهکار را پاک سازد آتش است. هیچ چیز دیگری نمی تواند هویت انسان را به او برگرداند و او را پاک سازد البته این هم زمینه ای می خواهد که بحث زیادی می طلبد و إلا آتش همه را پاک نمی کند و تنها اونایی رو پاک می کند که زمینه هایی رو داشته باشند و اونایی که این زمینه رو دارند آتش جهنم برایشان یک لطفی است از جانب خداوند. بعضیا که دارای این زمینه نیستن تا ابد در آتش خواهند بود. همانطور که وقتی یک چوبی نجسی به درونش نفوذ کرد و چوب از درون نجس شد تنها چیزی که آن را پاک می کند آتش است. وقتی چوب سوخت و تبدیل به خاکستر شد تمیز می شود. انسان هم همین طور. عذاب کردن با سرما که سخت تر است. عذاب سرما هم برا سیدهای گنهکار است و این به آن دلیل است که آتش بر اولاد پیامبر حرام شده است.

soham 313
6th April 2013, 06:56 AM
صفحه ی 53 از قرآن کریم شامل آیات 97تا 107 از سوره ی النساء



اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا ﴿۹۷﴾
كسانى كه بر خويشتن ستمكار بوده‏ اند [وقتى] فرشتگان جانشان را مى‏گيرند مى‏گويند در چه [حال] بوديد پاسخ مى‏دهند ما در زمين از مستضعفان بوديم مى‏گويند مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد پس آنان جايگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامى است (۹۷)



إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلًا ﴿۹۸﴾
مگر آن مردان و زنان و كودكان فرودستى كه چاره‏ جويى نتوانند و راهى نيابند (۹۸)



فَأُوْلَئِكَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۹۹﴾
پس آنان [كه فى الجمله عذرى دارند] باشد كه خدا از ايشان درگذرد كه خدا همواره خطابخش و آمرزنده است (۹۹)



وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۰۰﴾
و هر كه در راه خدا هجرت كند در زمين اقامتگاه‏هاى فراوان و گشايشها خواهد يافت و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او از خانه‏ اش به درآيد سپس مرگش دررسد پاداش او قطعا بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است (۱۰۰)




وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾
و چون در زمين سفر كرديد اگر بيم داشتيد كه آنان كه كفر ورزيده ‏اند به شما آزار برسانند گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد چرا كه كافران پيوسته براى شما دشمنى آشكارند (۱۰۱)



وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۱۰۲﴾
و هر گاه در ميان ايشان بودى و برايشان نماز برپا داشتى پس بايد گروهى از آنان با تو [به نماز] ايستند و بايد جنگ‏ افزارهاى خود را برگيرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام كردند] بايد پشت‏ سر شما قرار گيرند و گروه ديگرى كه نماز نكرده‏ اند بايد بيايند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتياط را فرو نگذارند و جنگ ‏افزارهاى خود را برگيرند [زيرا] كافران آرزو مى‏كنند كه شما از جنگ ‏افزارها و ساز و برگ خود غافل شويد تا ناگهان بر شما يورش برند و اگر از باران در زحمتيد يا بيماريد گناهى بر شما نيست كه جنگ افزارهاى خود را بر زمين نهيد ولى مواظب خود باشيد بى گمان خدا براى كافران عذاب خفت‏آورى آماده كرده است (۱۰۲)



فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُواْ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾
و چون نماز را به جاى آورديد خدا را [در همه حال] ايستاده و نشسته و بر پهلو آرميده ياد كنيد پس چون آسوده‏ خاطر شديد نماز را [به طور كامل] به پا داريد زيرا نماز بر مؤمنان در اوقات معين مقرر شده است (۱۰۳)





وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۰۴﴾
و در تعقيب گروه [دشمنان] سستى نورزيد اگر شما درد مى‏كشيد آنان [نيز] همان گونه كه شما درد مى‏كشيد درد مى‏كشند و حال آنكه شما چيزهايى از خدا اميد داريد كه آنها اميد ندارند و خدا همواره داناى سنجيده ‏كار است (۱۰۴)



إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيمًا ﴿۱۰۵﴾
ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم تا ميان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى و زنهار جانبدار خيانتكاران مباش (۱۰۵)



وَاسْتَغْفِرِ اللّهَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۰۶﴾
و از خدا آمرزش بخواه كه خدا آمرزنده مهربان است (۱۰۶)



وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿۱۰۷﴾
و از كسانى كه به خويشتن خيانت مى‏كنند دفاع مكن كه خداوند هر كس را كه خيانتگر و گناه ‏پيشه باشد دوست ندارد (۱۰۷)



صدق الله العلي العظيم



لازم به ذکر است امروز به دلیل عدم دسترسی به امکانات لازم این آیات و ترجمه شان از سایت زیر قرار داده شده است

http://www.parsquran.com/data/show.php?lang=far&user=far&quantity=&sura=4&ayat=0 (http://www.parsquran.com/data/show.php?lang=far&user=far&quantity=&sura=4&ayat=0)

faab
6th April 2013, 02:53 PM
اینکه آیات قران و بذارید کار خیلی خوبیه اما بهتره در کنار آیات تفسیر آنهارا هم بذارید چون ما درک هدف نزول ایه رو به طور حتم نداریم

k.ahmadi
7th April 2013, 01:01 AM
[QUOTE=عبدالله91;449341]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

وقتی بشر مرتکب گناهانی بزرگی میشه هویت و ماهیت انسان تغییر می کند و به چیز دیگری به غیر از ماهیت خدادادی تبدیل می شود و تنها چیزی که می تواند این هویت را به او برگرداند و گنهکار را پاک سازد آتش است. هیچ چیز دیگری نمی تواند هویت انسان را به او برگرداند و او را پاک سازد البته این هم زمینه ای می خواهد که بحث زیادی می طلبد و إلا آتش همه را پاک نمی کند و تنها اونایی رو پاک می کند که زمینه هایی رو داشته باشند و اونایی که این زمینه رو دارند آتش جهنم برایشان یک لطفی است از جانب خداوند. بعضیا که دارای این زمینه نیستن تا ابد در آتش خواهند بود. همانطور که وقتی یک چوبی نجسی به درونش نفوذ کرد و چوب از درون نجس شد تنها چیزی که آن را پاک می کند آتش است. وقتی چوب سوخت و تبدیل به خاکستر شد تمیز می شود. انسان هم همین طور. عذاب کردن با سرما که سخت تر است. عذاب سرما هم برا سیدهای گنهکار است و این به آن دلیل است که آتش بر اولاد پیامبر حرام شده است.
[/QUOTE
ممنون وقت گذاشتین و جواب سوالمو دادین.[golrooz]

k.ahmadi
7th April 2013, 01:06 AM
سلام
نظر شخص خودم: منظور از آتش ، یعنی سخت ترین عذاب ها ،که سرما هم جزو اونها میشه.



ممنون از شما[golrooz]ولی این جواب شما هم درسته.

soham 313
7th April 2013, 08:07 AM
صفحه ی 54 از قرآن کریم شامل آیات 108 تا 122 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَيٰ مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا(108)
[كارهاي نارواي خود را] از مردم پنهان مي دارند و[لي نمي توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره انديشي مي پردازند و سخناني مي گويند كه وي [بدان] خشنود نيست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مي دهند همواره احاطه دارد(108)



هَٰٓأَنتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ جَٰدَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَٰدِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا(109)
هان شما همانان هستيد كه در زندگي دنيا از ايشان جانبداري كرديد پس چه كسي روز رستاخيز از آنان در برابر خدا جانبداري خواهد كرد يا چه كسي حمايتگر [و مدافع] آنان تواند بود(109)



وَمَن يَعْمَلْ سُوٓءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا(110)
و هر كس كار بدي كند يا بر خويشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد يافت(110)



وَمَن يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَيٰ نَفْسِهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(111)
و هر كس گناهي مرتكب شود فقط آن را به زيان خود مرتكب شده و خدا همواره داناي سنجيده كار است(111)



وَمَن يَكْسِبْ خَطِيَٓٔةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيًٓٔا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَٰنًا وَإِثْمًا مُّبِينًا(112)
و هر كس خطا يا گناهي مرتكب شود سپس آن را به بي گناهي نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشكاري بر دوش كشيده است(112)



وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَٰبَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا(113)
و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طايفه اي از ايشان آهنگ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند و[لي] جز خودشان [كسي] را گمراه نمي سازند و هيچ گونه زياني به تو نمي رسانند و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمي دانستي به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود(113)



۞ لَّا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَيٰهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَٰحٍۭ بَيْنَ النَّاسِ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا(114)
در بسياري از رازگوييهاي ايشان خيري نيست مگر كسي كه [بدين وسيله] به صدقه يا كار پسنديده يا سازشي ميان مردم فرمان دهد و هر كس براي طلب خشنودي خدا چنين كند به زودي او را پاداش بزرگي خواهيم داد(114)



وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنۢ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَيٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّيٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَآءَتْ مَصِيرًا(115)
و هر كس پس از آنكه راه هدايت براي او آشكار شد با پيامبر به مخالفت برخيزد و [راهي] غير راه مؤمنان در پيش گيرد وي را بدانچه روي خود را بدان سو كرده واگذاريم و به دوزخش كشانيم و چه بازگشتگاه بدي است(115)



إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَٰلًۢا بَعِيدًا(116)
خداوند اين را كه به او شرك آورده شود نمي آمرزد و فروتر از آن را بر هر كه بخواهد مي بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد قطعا دچار گمراهي دور و درازي شده است(116)



إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَٰنًا مَّرِيدًا(117)
[مشركان] به جاي او جز بتهاي مادينه را [به دعا] نمي خوانند و جز شيطان سركش را نمي خوانند(117)



لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا(118)
خدا لعنتش كند [وقتي كه] گفت بي گمان از ميان بندگانت نصيبي معين [براي خود] برخواهم گرفت(118)



وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَءَامُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ الْأَنْعَٰمِ وَلَءَامُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَٰنَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا(119)
و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاي دور و دراز خواهم كرد و وادارشان مي كنم تا گوشهاي دامها را شكاف دهند و وادارشان مي كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند و[لي] هر كس به جاي خدا شيطان را دوست [خدا] گيرد قطعا دستخوش زيان آشكاري شده است(119)



يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا(120)
[آري] شيطان به آنان وعده مي دهد و ايشان را در آرزوها مي افكند و جز فريب به آنان وعده نمي دهد(120)



أُو۟لَٰٓئِكَ مَأْوَيٰهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا(121)
آنان جايگاهشان جهنم است و از آن راه گريزي ندارند(121)



وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا(122)
و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند به زودي آنان را در بوستانهايي كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درآوريم هميشه در آن جاودانند وعده خدا راست است و چه كسي در سخن از خدا راستگوتر است(122)



صدق الله العلي العظيم

soham 313
8th April 2013, 07:51 AM
صفحه ی 55 از قرآن کریم شامل آیات 123 تا 134 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَآ أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَٰبِ مَن يَعْمَلْ سُوٓءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا(123)
[پاداش و كيفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل كتاب نيست هر كس بدي كند در برابر آن كيفر مي بيند و جز خدا براي خود يار و مددكاري نمي يابد(123)



وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَيٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُو۟لَٰٓئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا(124)
و كساني كه كارهاي شايسته كنند چه مرد باشند يا آن در حالي كه مؤمن باشند آنان داخل بهشت مي شوند و به قدر گودي پشت هسته خرمايي مورد ستم قرار نمي گيرند(124)



وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَٰهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَٰهِيمَ خَلِيلًا(125)
و دين چه كسي بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است و از آيين ابراهيم حق گرا پيروي نموده است و خدا ابراهيم را دوست گرفت(125)



وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطًا(126)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا همواره بر هر چيزي احاطه دارد(126)



وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَآءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَيٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَٰبِ فِي يَتَٰمَي النِّسَآءِ الَّٰتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَٰنِ وَأَن تَقُومُوا۟ لِلْيَتَٰمَيٰ بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا(127)
و در باره آنان راي تو را مي پرسند بگو خدا در باره آنان به شما فتوا مي دهد و [نيز] در باره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مي شود در مورد زنان يتيمي كه حق مقرر آنان را به ايشان نمي دهيد و تمايل به ازدواج با آنان داريد و [در باره] كودكان ناتوان و اينكه با يتيمان [چگونه] به داد رفتار كنيد [پاسخگر شماست] و هر كار نيكي انجام دهيد قطعا خدا به آن داناست(127)



وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنۢ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَآ أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُوا۟ وَتَتَّقُوا۟ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا(128)
و اگر زني از شوهر خويش بيم ناسازگاري يا رويگرداني داشته باشد بر آن دو گناهي نيست كه از راه صلح با يكديگر به آشتي گرايند كه سازش بهتر است و[لي] بخل [و بي گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نيكي كنيد و پرهيزگاري پيشه نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مي دهيد آگاه است(128)



وَلَن تَسْتَطِيعُوٓا۟ أَن تَعْدِلُوا۟ بَيْنَ النِّسَآءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا۟ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا۟ وَتَتَّقُوا۟ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا(129)
و شما هرگز نمي توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگاري كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است(129)



وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِّن سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَٰسِعًا حَكِيمًا(130)
و اگر آن دو از يكديگر جدا شوند خداوند هر يك را از گشايش خود بي نياز گرداند و خدا همواره گشايشگر حكيم است(130)



وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا۟ اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُوا۟ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا(131)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و ما به كساني كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] به شما سفارش كرديم كه از خدا پروا كنيد و اگر كفر ورزيد [چه باك كه] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا بي نياز ستوده[صفات] است(131)



وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَيٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا(132)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا بس كارساز است(132)



إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بَِٔاخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَيٰ ذَٰلِكَ قَدِيرًا(133)
اي مردم اگر [خدا] بخواهد شما را [از ميان] مي برد و ديگران را [پديد ] مي آورد و خدا بر اين [كار] تواناست(133)



مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْءَاخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًۢا بَصِيرًا(134)
هر كس پاداش دنيا بخواهد پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خدا شنواي بيناست(134)


صدق الله العلي العظيم

z.000
8th April 2013, 07:50 PM
[golrooz][golrooz][golrooz]

soham 313
9th April 2013, 06:31 AM
صفحه ی 56 از قرآن کریم شامل آیات 135 تا 145 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



۞ يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ كُونُوا۟ قَوَّٰمِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَيٰٓ أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَٰلِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَيٰ بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا۟ الْهَوَيٰٓ أَن تَعْدِلُوا۟ وَإِن تَلْوُۥٓا۟ أَوْ تُعْرِضُوا۟ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا(135)
اي كساني كه ايمان آورده ايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براي خدا گواهي دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكي از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پي هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مي دهيد آگاه است(135)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ ءَامِنُوا۟ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَٰبِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَيٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَٰبِ الَّذِيٓ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ اي مَلَٰٓئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَٰلًۢا بَعِيدًا(136)
كساني كه ايمان آورده ايد به خدا و پيامبر او و كتابي كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايي كه قبلا نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهي دور و درازي شده است(136)



إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ثُمَّ كَفَرُوا۟ ثُمَّ ءَامَنُوا۟ ثُمَّ كَفَرُوا۟ ثُمَّ ازْدَادُوا۟ كُفْرًا لَّمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًۢا(137)
كساني كه ايمان آوردند سپس كافر شدند و باز ايمان آوردند سپس كافر شدند آنگاه به كفر خود افزودند قطعا خدا آنان را نخواهد بخشيد و راهي به ايشان نخواهد نمود(137)



بَشِّرِ الْمُنَٰفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا(138)
به منافقان خبر ده كه عذابي دردناك [در پيش] خواهند داشت(138)



الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَٰفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا(139)
همانان كه غير از مؤمنان كافران را دوستان [خود] مي گيرند آيا سربلندي را نزد آنان مي جويند [اين خيالي خام است] چرا كه عزت همه از آن خداست(139)



وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَٰبِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ ءَايَٰتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا۟ مَعَهُمْ حَتَّيٰ يَخُوضُوا۟ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِۦٓ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَٰفِقِينَ وَالْكَٰفِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا(140)
و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مي گيرد با آنان منشينيد تا به سخني غير از آن درآيند چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود خداوند منافقان و كافران را همگي در دوزخ گرد خواهد آورد(140)



الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُوٓا۟ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَٰفِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوٓا۟ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَٰفِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا(141)
همانان كه مترصد شمايند پس اگر از جانب خدا به شما فتحي برسد مي گويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براي كافران نصيبي باشد مي گويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمي داشتيم پس خداوند روز قيامت ميان شما داوري مي كند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براي كافران راه [تسلطي] قرار نداده است(141)



إِنَّ الْمُنَٰفِقِينَ يُخَٰدِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوٓا۟ إِلَي الصَّلَوٰةِ قَامُوا۟ كُسَالَيٰ يُرَآءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا(142)
منافقان با خدا نيرنگ مي كنند و حال آنكه او با آنان نيرنگ خواهد كرد و چون به نماز ايستند با كسالت برخيزند با مردم ريا مي كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي كنند(142)



مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِكَ لَآ إِلَيٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَيٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا(143)
ميان آن [دو گروه] دو دلند نه با اينانند و نه با آنان و هر كه را خدا گمراه كند هرگز راهي براي [نجات] او نخواهي يافت(143)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ الْكَٰفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا۟ لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَٰنًا مُّبِينًا(144)
اي كساني كه ايمان آورده ايد به جاي مؤمنان كافران را به دوستي خود مگيريد آيا مي خواهيد عليه خود حجتي روشن براي خدا قرار دهيد(144)



إِنَّ الْمُنَٰفِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا(145)
آري منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براي آنان ياوري نخواهي يافت(145)



صدق الله العلي العظيم

aty.a
9th April 2013, 09:33 AM
همانا بدکاران پیوسته به کسانی که ایمان اورده اند می خندیدند
و چون برانان می گذشتند به یک دیگر چشمک می زدند
و وقتی به سوی کسان خویش باز می گشتند شاد بودند
و هر وقت ان هارا می دیدندمی گفتند:
اینان بی تردید گمراهند
در حالی که ان ها به نگهبانی مومنان فرستاده نشده بودند
ولی امروز ان ها که ایمان اورده اند,به کفار می خندند
سوره مطففین/ترجمه ایات 29 تا 34

k.ahmadi
9th April 2013, 10:07 AM
[tashvigh][tashvigh][tashvigh][golrooz]

aty.a
9th April 2013, 11:35 AM
صرفا برای اطلاع:
درقران مجید 3 سوره به نام زن نام گذاری گردیده است.
1-سوره نسا-که همین سوره است-
2-سوره طلاق-یعنی سوره 65 قران-
3-سوره مریم-یعنی سوره 19 قران-که به نام یک زن پاک و وارسته یعنی مادر حضرت عیسی ع نام گذاری شده است
واین در حالی است که گرچه سوره چندی در قران به نام بعضی پیامبران نام گذاری شده است.
ولی به عنوان کلی تحت عنوان سوره رجال ویا امثال ان سوره ای در قران نیامده است
و این موضوع برای تجلیل از مقام شامخ زن و تبیین جایگاه زن در اسلام ونشانگر مقام واقعی او است.
براشتی از کتاب شناخت سوره های قران
مولف:هاشم هاشم زاده

soham 313
10th April 2013, 07:02 AM
صفحه ی 57 از قرآن کریم شامل آیات 146 تا 159 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا۟ وَأَصْلَحُوا۟ وَاعْتَصَمُوا۟ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا۟ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُو۟لَٰٓئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا(146)
مگر كساني كه توبه كردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسك جستند و دين خود را براي خدا خالص گردانيدند كه [در نتيجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودي خدا مؤمنان را پاداشي بزرگ خواهد بخشيد(146)



مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَءَامَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا(147)
اگر سپاس بداريد و ايمان آوريد خدا مي خواهد با عذاب شما چه كند و خدا همواره سپاس پذير [=حق شناس] داناست(147)



۞ لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوٓءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا(148)
خداوند بانگ برداشتن به بدزباني را دوست ندارد مگر [از] كسي كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواي داناست(148)



إِن تُبْدُوا۟ خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا۟ عَن سُوٓءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا(149)
اگر خيري را آشكار كنيد يا پنهانش داريد يا از بديي درگذريد پس خدا درگذرنده تواناست(149)



إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا۟ بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا۟ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا(150)
كساني كه به خدا و پيامبرانش كفر مي ورزند و مي خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايي اندازند و مي گويند ما به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار مي كنيم و مي خواهند ميان اين [دو] راهي براي خود اختيار كنند(150)



أُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْكَٰفِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَٰفِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا(151)
آنان در حقيقت كافرند و ما براي كافران عذابي خفت آور آماده كرده ايم(151)



وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا۟ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُو۟لَٰٓئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(152)
و كساني كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده و ميان هيچ كدام از آنان فرق نمي گذارند به زودي [خدا] پاداش آنان را عطا مي كند و خدا آمرزنده مهربان است(152)



يَسَْٔلُكَ أَهْلُ الْكِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَٰبًا مِّنَ السَّمَآءِ فَقَدْ سَأَلُوا۟ مُوسَيٰٓ أَكْبَرَ مِن ذَٰلِكَ فَقَالُوٓا۟ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّٰعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَيِّنَٰتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَٰلِكَ وَءَاتَيْنَا مُوسَيٰ سُلْطَٰنًا مُّبِينًا(153)
اهل كتاب از تو مي خواهند كه كتابي از آسمان [يكباره] بر آنان فرود آوري البته از موسي بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا به ما بنماي پس به سزاي ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت سپس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتيم و به موسي برهاني روشن عطا كرديم(153)



وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَٰقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا۟ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا۟ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَٰقًا غَلِيظًا(154)
و كوه طور را به يادبود پيمان [با] آنان بالاي سرشان افراشته داشتيم و به آنان گفتيم سجده كنان از در درآييد و [نيز] به آنان گفتيم در روز شنبه تجاوز مكنيد و از ايشان پيماني استوار گرفتيم(154)



فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَٰقَهُمْ وَكُفْرِهِم بَِٔايَٰتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنۢبِيَآءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌۢ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا(155)
پس به [سزاي] پيمان شكني شان و انكارشان نسبت به آيات خدا و كشتار ناحق آنان [از] انبيا و گفتارشان كه دلهاي ما در غلاف است [لعنتشان كرديم] بلكه خدا به خاطر كفرشان بر دلهايشان مهر زده و در نتيجه جز شماري اندك [از ايشان] ايمان نمي آورند(155)



وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَيٰ مَرْيَمَ بُهْتَٰنًا عَظِيمًا(156)
و [نيز] به سزاي كفرشان و آن تهمت بزرگي كه به مريم زدند(156)



وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا۟ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًۢا(157)
و گفته ايشان كه ما مسيح عيسي بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كساني كه در باره او اختلاف كردند قطعا در مورد آن دچار شك شده اند و هيچ علمي بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروي مي كنند و يقينا او را نكشتند(157)



بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا(158)
بلكه خدا او را به سوي خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است(158)



وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا(159)
و از اهل كتاب كسي نيست مگر آنكه پيش از مرگ خود حتما به او ايمان مي آورد و روز قيامت [عيسي نيز] بر آنان شاهد خواهد بود(159)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
10th April 2013, 07:22 AM
بسم الله الرحمن الرحیم

و من الله التوفیق

aty.a
10th April 2013, 10:39 AM
بر شما باد قران که ان را برای خود پیشوا و رهبر قرار دهید
پیامبر اکرم (ص)

aty.a
10th April 2013, 10:50 AM
صرفا برای اطلاع
علاوه بر این که سوره نسا به نام زنان است و بیشتر احکام مربوط به زنان را بیان میکند
احکام فقهی زیادی را در بر دارد
خصوصیت دیگر این سوره این است یک ایه سوگند دارد
و در ایه 65 با سوگند به پروردگاربر لجاجت مشرکان ناباور تاکید می کند
که گروهی از مردمان لجوج وجود دارند که با هیچ استدلالی حق را نمی پذیرند و کوشش در اصلاح و هدایت ان ها امر بیهوده ای است

soham 313
11th April 2013, 09:01 AM
صفحه ی 58 از قرآن کریم شامل آیات 160 تا 171 از سوره ی النساء


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا۟ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَٰتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا(160)
پس به سزاي ستمي كه از يهوديان سر زد و به سبب آنكه [مردم را] بسيار از راه خدا باز داشتند چيزهاي پاكيزه اي را كه بر آنان حلال شده بود حرام گردانيديم(160)



وَأَخْذِهِمُ الرِّبَوٰا۟ وَقَدْ نُهُوا۟ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَٰلَ النَّاسِ بِالْبَٰطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَٰفِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا(161)
و [به سبب] رباگرفتنشان با آنكه از آن نهي شده بودند و به ناروا مال مردم خوردنشان و ما براي كافران آنان عذابي دردناك آماده كرده ايم(161)



لَّٰكِنِ الرَّٰسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَوٰةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ أُو۟لَٰٓئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا(162)
ليكن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زكات دهندگان و ايمان آورندگان به خدا و روز بازپسين كه به زودي به آنان پاداشي بزرگ خواهيم داد(162)



۞ إِنَّآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ كَمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيٰ نُوحٍ وَالنَّبِيِّۦنَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰٓ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِسْحَٰقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَيٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَيْمَٰنَ وَءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ زَبُورًا(163)
ما همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او وحي كرديم به تو [نيز] وحي كرديم و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان [نيز] وحي نموديم و به داوود زبور بخشيديم(163)



وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَٰهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَيٰ تَكْلِيمًا(164)
و پيامبراني [را فرستاديم] كه در حقيقت [ماجراي] آنان را قبلا بر تو حكايت نموديم و پيامبراني [را نيز برانگيخته ايم] كه [سرگذشت] ايشان را بر تو بازگو نكرده ايم و خدا با موسي آشكارا سخن گفت(164)



رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌۢ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا(165)
پيامبراني كه بشارتگر و هشداردهنده بودند تا براي مردم پس از [فرستادن] پيامبران در مقابل خدا [بهانه و] حجتي نباشد و خدا توانا و حكيم است(165)



لَّٰكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَٰٓئِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَيٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا(166)
ليكن خدا به [حقانيت] آنچه بر تو نازل كرده است گواهي مي دهد [او] آن را به علم خويش نازل كرده است و فرشتگان [نيز] گواهي مي دهند و كافي است خدا گواه باشد(166)



إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَصَدُّوا۟ عَن سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا۟ ضَلَٰلًۢا بَعِيدًا(167)
بي ترديد كساني كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند به گمراهي دور و درازي افتاده اند(167)



إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَظَلَمُوا۟ لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا(168)
كساني كه كفر ورزيدند و ستم كردند خدا بر آن نيست كه آنان را بيامرزد و به راهي هدايت كند(168)



إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرًا(169)
مگر راه جهنم كه هميشه در آن جاودانند و اين [كار] براي خدا آسان است(169)



يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّكُمْ فََٔامِنُوا۟ خَيْرًا لَّكُمْ وَإِن تَكْفُرُوا۟ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(170)
اي مردم آن پيامبر [موعود] حقيقت را از سوي پروردگارتان براي شما آورده است پس ايمان بياوريد كه براي شما بهتر است و اگر كافر شويد [بدانيد كه] آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خدا داناي حكيم است(170)



يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ لَا تَغْلُوا۟ فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا۟ عَلَي اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَيٰهَآ إِلَيٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فََٔامِنُوا۟ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا۟ ثَلَٰثَةٌ انتَهُوا۟ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَٰهٌ وَٰحِدٌ سُبْحَٰنَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَيٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا(171)
اي اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز [سخن] درست مگوييد مسيح عيسي بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوي مريم افكنده و روحي از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سه گانه است باز ايستيد كه براي شما بهتر است خدا فقط معبودي يگانه است منزه از آن است كه براي او فرزندي باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است(171)


صدق الله العلي العظيم

aty.a
11th April 2013, 09:38 AM
برای اطلاع
سوره نسا از نظر تدوین و جمع اوری در قران چهارمین سوره است
و به ترتیب نزول نود و دومین سوره است
که در مدینه قبل از سوره ممتحنه
وبعد از سوره زلزال نازل شده است
ششمین سوره از سوره های نازل شده در مدینه
و از نظر حجم سومین سوره از سوره های هفتگانه(طول)
و بعد از سوره بقره بزرگ ترین سوره قران است

soham 313
12th April 2013, 08:24 AM
صفحه ی 59 از قرآن کریم شامل آیات 172 تا 176 از سوره ی النساء و آیات 1 تا 2 از سوره ی مائده



اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلَا الْمَلَٰٓئِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا(172)
مسيح از اينكه بنده خدا باشد هرگز ابا نمي ورزد و فرشتگان مقرب [نيز ابا ندارند] و هر كس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگي فروشد به زودي همه آنان را به سوي خود گرد مي آورد(172)



فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنكَفُوا۟ وَاسْتَكْبَرُوا۟ فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا(173)
اما كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند پاداششان را به تمام [و كمال] خواهد داد و از فضل خود به ايشان افزونتر مي بخشد و اما كساني كه امتناع ورزيده و بزرگي فروخته اند آنان را به عذابي دردناك دچار مي سازد و در برابر خدا براي خود يار و ياوري نخواهند يافت(173)



يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَكُم بُرْهَٰنٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا(174)
اي مردم در حقيقت براي شما از جانب پروردگارتان برهاني آمده است و ما به سوي شما نوري تابناك فرو فرستاده ايم(174)



فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا۟ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَٰطًا مُّسْتَقِيمًا(175)
و اما كساني كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودي [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلي از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوي خود به راهي راست هدايت كند(175)



يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَٰلَةِ إِنِ امْرُؤٌا۟ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُوٓا۟ إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَآءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّوا۟ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌۢ(176)
از تو [در باره كلاله] فتوا مي طلبند بگو خدا در باره كلاله فتوا مي دهد اگر مردي بميرد و فرزندي نداشته باشد و خواهري داشته باشد نصف ميراث از آن اوست و آن [مرد نيز] از او ارث مي برد اگر براي او [=خواهر] فرزندي نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم ميراث براي آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصيب مرد مانند نصيب دو زن است خدا براي شما توضيح مي دهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزي داناست(176)




بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَوْفُوا۟ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الْأَنْعَٰمِ إِلَّا مَا يُتْلَيٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ(1)
اي كساني كه ايمان آورده ايد به قراردادها[ي خود] وفا كنيد براي شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مي شود در حالي كه نبايد شكار را در حال احرام حلال بشمريد خدا هر چه بخواهد فرمان مي دهد(1)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَٰٓئِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَٰنًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا۟ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنََٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَي الْبِرِّ وَالتَّقْوَيٰ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَٰنِ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(2)
اي كساني كه ايمان آورده ايد حرمت شعاير خدا و ماه حرام و قرباني بي نشان و قربانيهاي گردن بنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودي پروردگار خود را مي طلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد [مي توانيد] شكار كنيد و البته نبايد كينه توزي گروهي كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدي وادارد و در نيكوكاري و پرهيزگاري با يكديگر همكاري كنيد و در گناه و تعدي دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است(2)


صدق الله العلي العظيم

mohammad hossin79
12th April 2013, 09:19 PM
با سپاس از مطلب شما

soham 313
13th April 2013, 08:05 AM
صفحه ی 60 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 7 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَي النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا۟ بِالْأَزْلَٰمِ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَٰمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(3)
بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندي افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براي بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزي را] به وسيله تيرهاي قرعه اين [كارها همه] نافرماني [خدا]ست امروز كساني كه كافر شده اند از [كارشكني در] دين شما نوميد گرديده اند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براي شما [به عنوان] آييني برگزيدم و هر كس دچار گرسنگي شود بي آنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بي ترديد خدا آمرزنده مهربان است(3)



يَسَْٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَٰتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا۟ مِمَّآ أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا۟ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ(4)
از تو مي پرسند چه چيزي براي آنان حلال شده است بگو چيزهاي پاكيزه براي شما حلال گرديده و [نيز صيد] حيوانات شكارگر كه شما بعنوان مربيان سگهاي شكاري از آنچه خدايتان آموخته به آنها تعليم داده ايد [براي شما حلال شده است] پس از آنچه آنها براي شما گرفته و نگاه داشته اند بخوريد و نام خدا را بر آن ببريد و پرواي خدا بداريد كه خدا زودشمار است(4)



الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَٰتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَٰتُ مِنَ الْمُؤْمِنَٰتِ وَالْمُحْصَنَٰتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالْإِيمَٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْءَاخِرَةِ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(5)
امروز چيزهاي پاكيزه براي شما حلال شده و طعام كساني كه اهل كتابند براي شما حلال و طعام شما براي آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كساني كه پيش از شما كتاب [آسماني] به آنان داده شده به شرط آنكه م هرهايشان را به ايشان بدهيد در حالي كه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهاني دوست خود بگيريد و هر كس در ايمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زيانكاران است(5)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلَوٰةِ فَاغْسِلُوا۟ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَي الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا۟ بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا۟ وَإِن كُنتُم مَّرْضَيٰٓ أَوْ عَلَيٰ سَفَرٍ أَوْ جَآءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَآئِطِ أَوْ لَٰمَسْتُمُ النِّسَآءَ فَلَمْ تَجِدُوا۟ مَآءً فَتَيَمَّمُوا۟ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا۟ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(6)
اي كساني كه ايمان آورده ايد چون به [عزم] نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاي خودتان را تا برآمدگي پيشين [هر دو پا] مسح كنيد و اگر جنب ايد خود را پاك كنيد [=غسل نماييد] و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكي از شما از قضاي حاجت آمد يا با زنان نزديكي كرده ايد و آبي نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد خدا نمي خواهد بر شما تنگ بگيرد ليكن مي خواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد كه سپاس [او] بداريد(6)



وَاذْكُرُوا۟ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَٰقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِۦٓ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌۢ بِذَاتِ الصُّدُورِ(7)
و نعمتي را كه خدا بر شما ارزاني داشته و [نيز] پيماني را كه شما را به [انجام] آن متعهد گردانيده به ياد آوريد آنگاه كه گفتيد شنيديم و اطاعت كرديم و از خدا پروا داريد كه خدا به راز دلها آگاه است(7)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
13th April 2013, 08:32 AM
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRRj13Tpi6AyKAzmArPykmmd2uGseVMi fUiBTxBIu6McdklByYhCg


http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT9FNnEK8QHWaSnZeDqPn0DY2g69ytGc MWXCiPb-M1FazUAzt73Iw

ممنون دوست عزیز امیدوارم خدا همواره دلت رو روشن کنه

aty.a
13th April 2013, 09:29 AM
چرا این سوره به این نام مشهور است؟
1-در این سوره دوبار کلمه مائده به کار رفته است.
یک بار در ایه 112
و بار دیگردر ایه114
این کلمه جز این سوره در هیچ سوره دیگری نیامده است
2-مائده به معنای غذای گواراو لذیذ اسمانی و خوان گسترده و با برکت الهی است
چون در این سوره یاران حضرت عیسی ع از وی مائده و غذای اسمانی خواستند
و او نیز دست به دعا گشود و از پیشگاه خداوند مائده و غذای اسمانی برای انان در خواست کرد
و عرضه داشت
خدایا!برای ما غذای اسمانی نازل بفرما
این دعا پذیرفته شد
و برای یاران حضرت از سوی خدا مائده اسمانی نازل شد

soham 313
14th April 2013, 08:04 AM
صفحه ی 61 از قرآن کریم شامل آیات 8 تا 16 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ كُونُوا۟ قَوَّٰمِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنََٔانُ قَوْمٍ عَلَيٰٓ أَلَّا تَعْدِلُوا۟ اعْدِلُوا۟ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَيٰ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌۢ بِمَا تَعْمَلُونَ(8)
اي كساني كه ايمان آورده ايد براي خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت شهادت دهيد و البته نبايد دشمني گروهي شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مي دهيد آگاه است(8)



وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ(9)
خدا كساني را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند به آمرزش و پاداشي بزرگ وعده داده است(9)



وَالَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَكَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ الْجَحِيمِ(10)
و كساني كه كفر ورزيدند و آيات ما را دروغ انگاشتند آنان اهل دوزخند(10)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ اذْكُرُوا۟ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُوٓا۟ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَعَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ(11)
اي كساني كه ايمان آورده ايد نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه قومي آهنگ آن داشتند كه بر شما دست يازند و [خدا] دستشان را از شما كوتاه داشت و از خدا پروا داريد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند(11)



۞ وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَوٰةَ وَءَاتَيْتُمُ الزَّكَوٰةَ وَءَامَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَئَِّاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ السَّبِيلِ(12)
در حقيقت خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويي به خدا بدهيد قطعا گناهانتان را از شما مي زدايم و شما را به باغهايي كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در مي آورم پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد در حقيقت از راه راست گمراه شده است(12)



فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَٰقَهُمْ لَعَنَّٰهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَٰسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا۟ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا۟ بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَيٰ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(13)
پس به [سزاي] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم [به طوري كه] كلمات را از مواضع خود تحريف مي كنند و بخشي از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشي سپردند و تو همواره بر خيانتي از آنان آگاه مي شوي مگر [شماري] اندك از ايشان [كه خيانتكار نيستند] پس از آنان درگذر و چشم پوشي كن كه خدا نيكوكاران را دوست مي دارد(13)



وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَٰرَيٰٓ أَخَذْنَا مِيثَٰقَهُمْ فَنَسُوا۟ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا۟ بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَآءَ إِلَيٰ يَوْمِ الْقِيَٰمَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا۟ يَصْنَعُونَ(14)
و از كساني كه گفتند ما نصراني هستيم از ايشان [نيز] پيمان گرفتيم و[لي] بخشي از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش كردند و ما [هم] تا روز قيامت ميانشان دشمني و كينه افكنديم و به زودي خدا آنان را از آنچه مي كرده اند [و مي ساخته اند] خبر مي دهد(14)



يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ قَدْ جَآءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَٰبِ وَيَعْفُوا۟ عَن كَثِيرٍ قَدْ جَآءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَٰبٌ مُّبِينٌ(15)
اي اهل كتاب پيامبر ما به سوي شما آمده است كه بسياري از چيزهايي از كتاب [آسماني خود] را كه پوشيده مي داشتيد براي شما بيان مي كند و از بسياري [خطاهاي شما] درمي گذرد قطعا براي شما از جانب خدا روشنايي و كتابي روشنگر آمده است(15)



يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَٰنَهُ سُبُلَ السَّلَٰمِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَٰتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ(16)
خدا هر كه را از خشنودي او پيروي كند به وسيله آن [كتاب] به راه هاي سلامت رهنمون مي شود و به توفيق خويش آنان را از تاريكيها به سوي روشنايي بيرون مي برد و به راهي راست هدايتشان مي كند(16)


صدق الله العلي العظيم

oftab
14th April 2013, 08:23 AM
salam az daavate shoma tashakkor v az ente khabe shayeste e shoma mamnoon

hosseinarabi69
14th April 2013, 12:21 PM
سلام
ممنون از شما با زحتی که کشیدید انشاالله با قرآن محشور شوید

soham 313
15th April 2013, 06:30 PM
صفحه ی 62 از قرآن کریم شامل آیات 17 تا 28 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَئًْا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَاللَّهُ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(17)
كساني كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است مسلما كافر شده اند بگو اگر [خدا] اراده كند كه مسيح پسر مريم و مادرش و هر كه را كه در زمين است جملگي به هلاكت رساند چه كسي در مقابل خدا اختياري دارد فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن خداست هر چه بخواهد مي آفريند و خدا بر هر چيزي تواناست(17)



وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَٰرَيٰ نَحْنُ أَبْنَٰٓؤُا۟ اللَّهِ وَأَحِبَّٰٓؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ(18)
و يهودان و ترسايان گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستيم بگو پس چرا شما را به [كيفر] گناهانتان عذاب مي كند [ نه] بلكه شما [هم] بشريد از جمله كساني كه آفريده است هر كه را بخواهد مي آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مي كند و فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو مي باشد از آن خداست و بازگشت [همه] به سوي اوست(18)



يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ قَدْ جَآءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَيٰ فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُوا۟ مَا جَآءَنَا مِنۢ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَآءَكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(19)
اي اهل كتاب پيامبر ما به سوي شما آمده كه در دوران فترت رسولان [حقايق را] براي شما بيان مي كند تا مبادا [روز قيامت] بگوييد براي ما بشارتگر و هشداردهنده اي نيامد پس قطعا براي شما بشارتگر و هشداردهنده اي آمده است و خدا بر هر چيزي تواناست(19)



وَإِذْ قَالَ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِ يَٰقَوْمِ اذْكُرُوا۟ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنۢبِيَآءَ وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَءَاتَيٰكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّنَ الْعَٰلَمِينَ(20)
و [ياد كن] زماني را كه موسي به قوم خود گفت اي قوم من نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه در ميان شما پيامبراني قرار داد و شما را پادشاهاني ساخت و آنچه را كه به هيچ كس از جهانيان نداده بود به شما داد(20)



يَٰقَوْمِ ادْخُلُوا۟ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا۟ عَلَيٰٓ أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا۟ خَٰسِرِينَ(21)
اي قوم من به سرزمين مقدسي كه خداوند براي شما مقرر داشته است درآييد و به عقب بازنگرديد كه زيانكار خواهيد شد(21)



قَالُوا۟ يَٰمُوسَيٰٓ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّيٰ يَخْرُجُوا۟ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُوا۟ مِنْهَا فَإِنَّا دَٰخِلُونَ(22)
گفتند اي موسي در آنجا مردمي زورمندند و تا آنان از آنجا بيرون نروند ما هرگز وارد آن نمي شويم پس اگر از آنجا بيرون بروند ما وارد خواهيم شد(22)



قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا۟ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَٰلِبُونَ وَعَلَي اللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓا۟ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(23)
دو مرد از [زمره] كساني كه [از خدا] مي ترسيدند و خدا به آنان نعمت داده بود گفتند از آن دروازه بر ايشان [بتازيد و] وارد شويد كه اگر از آن درآمديد قطعا پيروز خواهيد شد و اگر مؤمنيد به خدا توكل كنيد(23)



قَالُوا۟ يَٰمُوسَيٰٓ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَآ أَبَدًا مَّا دَامُوا۟ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَٰتِلَآ إِنَّا هَٰهُنَا قَٰعِدُونَ(24)
گفتند اي موسي تا وقتي آنان در آن [شهر]ند ما هرگز پاي در آن ننهيم تو و پروردگارت برو[يد] و جنگ كنيد كه ما همين جا مي نشينيم(24)



قَالَ رَبِّ إِنِّي لَآ أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَٰسِقِينَ(25)
[موسي] گفت پروردگارا من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم پس ميان ما و ميان اين قوم نافرمان جدايي بينداز(25)



قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْفَٰسِقِينَ(26)
[خدا به موسي] فرمود [ورود به] آن [سرزمين] چهل سال بر ايشان حرام شد [كه] در بيابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور(26)



۞ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْءَاخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ(27)
و داستان دو پسر آدم را به درستي بر ايشان بخوان هنگامي كه [هر يك از آن دو] قربانيي پيش داشتند پس از يكي از آن دو پذيرفته شد و از ديگري پذيرفته نشد [قابيل] گفت حتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت خدا فقط از تقواپيشگان مي پذيرد(27)



لَئِنۢ بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَآ أَنَا۠ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّيٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَٰلَمِينَ(28)
اگر دست خود را به سوي من دراز كني تا مرا بكشي من دستم را به سوي تو دراز نمي كنم تا تو را بكشم چرا كه من از خداوند پروردگار جهانيان مي ترسم(28)


صدق الله العلي العظيم

niusha231
15th April 2013, 07:02 PM
ممنون خیلی خوب بود آدم رو به تامل وا می داره[golrooz]

sibar
15th April 2013, 07:12 PM
جای تشکرداره.آموزنده بود

soham 313
16th April 2013, 08:45 AM
صفحه ی 63 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 40 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ ﴿۲۹﴾
من مى‏خواهم تو با گناه من و گناه خودت [به سوى خدا] بازگردى و در نتيجه از اهل آتش باشى و اين است‏ سزاى ستمگران (۲۹)





فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۳۰﴾

پس نفس [اماره]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد و وى را كشت و از زيانكاران شد (۳۰)



فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿۳۱﴾
پس خدا زاغى را برانگيخت كه زمين را مى‏كاويد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان كند [قابيل] گفت واى بر من آيا عاجزم كه مثل اين زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان كنم پس از [زمره] پشيمانان گرديد (۳۱)





مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿۳۲﴾


از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند [با اين همه] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده‏روى مى‏كنند (۳۲)



إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۳۳﴾
سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مى‏جنگند و در زمين به فساد مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت (۳۳)



إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۳۴﴾
مگر كسانى كه پيش از آنكه بر ايشان دست‏ يابيد توبه كرده باشند پس بدانيد كه خدا آمرزنده مهربان است (۳۴)





يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد (۳۵)



إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۳۶﴾

در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند اگر تمام آنچه در زمين است براى آنان باشد و مثل آن را [نيز] با آن [داشته باشند] تا به وسيله آن خود را از عذاب روز قيامت بازخرند از ايشان پذيرفته نمى‏شود و عذابى پر درد خواهند داشت (۳۶)



يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿۳۷﴾
مى‏خواهند كه از آتش بيرون آيند در حالى كه از آن بيرون آمدنى نيستند و براى آنان عذابى پايدار خواهد بود (۳۷)



وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۳۸﴾
و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده‏ اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است (۳۸)



فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۳۹﴾
پس هر كه بعد از ستم‏كردنش توبه كند و به صلاح آيد خدا توبه او را مى‏پذيرد كه خدا آمرزنده مهربان است (۳۹)



أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۰﴾
مگر ندانسته‏ اى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست هر كه را بخواهد عذاب مى‏كند و هر كه را بخواهد مى‏بخشد و خدا بر هر چيزى تواناست (۴۰)



صدق الله العلي العظيم

sibar
16th April 2013, 10:34 AM
مفیدبود.ممنون

Almas Parsi
16th April 2013, 11:05 AM
براتون آرزوی عاقبت به خیری می کنم دوست عزیز



http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR6Rx0Yrn_WtBeagMzmp9DNiYFTpGRfq 0TGlGUI44CvH-iE8Qh3

parastoo 68
16th April 2013, 12:09 PM
ممنون متن زیبای بود

*nura*
16th April 2013, 08:23 PM
این سوره یکصد و بیست آیه دارد و چند ماه پیش از رحلت پیامبر اکرم (ص ) نازل شده و هیچ یک از آیات آن نسخ نگشته است.
این سوره به خاطر دعای حضرت عیسی (ع) برای نزول مائده‌ی آسمانی که در آیه ی 114 آمده ، مائده نامیده شده است. البتّه به عهد و عقود، نیز نامگذاری شده و در مجموع آیات این سوره نسبت به یک پیمان‌شکنی مهم هشدار می‌دهد.
بیشترین خطاب ”یا ایّها الّذین آمنوا“ در این سوره است. مثلاً در سوره بقره یازده مرتبه ، ولی در این سوره شانزده مرتبه آمده است.
چون از آخرین سوره‌هایی است که نازل شده، با جمله ی ”اوفوا بالعقود“ در آغاز سوره، سفارش به انجام همه‌ی تعهّدات و پیمان‌ها دارد.


عزیزم باعث افتخاره که این تاپیک تو رو بخونیم خسته نباشی[khejalat][khejalat][khejalat][movafaghiyat]

fly in the sky
16th April 2013, 09:38 PM
ممنون

k.ahmadi
16th April 2013, 11:59 PM
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][tashvigh]

soham 313
17th April 2013, 07:19 AM
صفحه ی 64 از قرآن کریم شامل آیات 41 تا 47 از سوره ی مائده



اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


۞ يَٰٓأَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا بِأَفْوَٰهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا۟ سَمَّٰعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّٰعُونَ لِقَوْمٍ ءَاخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنۢ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا۟ وَمَن يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَئًْا أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْءَاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(41)
اي پيامبر كساني كه در كفر شتاب مي ورزند تو را غمگين نسازند [چه] از آنانكه با زبان خود گفتند ايمان آورديم و حال آنكه دلهايشان ايمان نياورده بود و [چه] از يهوديان [آنان] كه [به سخنان تو] گوش مي سپارند [تا بهانه اي] براي تكذيب [تو بيابند] و براي گروهي ديگر كه [خود] نزد تو نيامده اند خبرچيني [=جاسوسي] مي كنند كلمات را از جاهاي خود دگرگون مي كنند [و] مي گويند اگر اين [حكم] به شما داده شد آن را بپذيريد و اگر آن به شما داده نشد پس دوري كنيد و هر كه را خدا بخواهد به فتنه درافكند هرگز در برابر خدا براي او از دست تو چيزي بر نمي آيد اينانند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك گرداند در دنيا براي آنان رسوايي و در آخرت عذابي بزرگ خواهد بود(41)



سَمَّٰعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّٰلُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَآءُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَئًْا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ(42)
پذيرا و شنواي دروغ هستند [و] بسيار مال حرام مي خورند پس اگر نزد تو آمدند [يا] ميان آنان داوري كن يا از ايشان روي برتاب و اگر از آنان روي برتابي هرگز زياني به تو نخواهند رسانيد و اگر داوري مي كني پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست مي دارد(42)



وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَيٰةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَمَآ أُو۟لَٰٓئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ(43)
و چگونه تو را داور قرار مي دهند با آنكه تورات نزد آنان است كه در آن حكم خدا [آمده] ست سپس آنان بعد از اين [طلب داوري] پشت مي كنند و [واقعا] آنان مؤمن نيستند(43)



إِنَّآ أَنزَلْنَا التَّوْرَيٰةَ فِيهَا هُدًي وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا۟ لِلَّذِينَ هَادُوا۟ وَالرَّبَّٰنِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا۟ مِن كِتَٰبِ اللَّهِ وَكَانُوا۟ عَلَيْهِ شُهَدَآءَ فَلَا تَخْشَوُا۟ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا۟ بَِٔايَٰتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْكَٰفِرُونَ(44)
ما تورات را كه در آن رهنمود و روشنايي بود نازل كرديم پيامبراني كه تسليم [فرمان خدا] بودند به موجب آن براي يهود داوري مي كردند و [همچنين] الهيون و دانشمندان به سبب آنچه از كتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند پس از مردم نترسيد و از من بترسيد و آيات مرا به بهاي ناچيزي مفروشيد و كساني كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داوري نكرده اند آنان خود كافرانند(44)



وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَآ أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الظَّٰلِمُونَ(45)
و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بيني در برابر بيني و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مي باشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصي دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كساني كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داوري نكرده اند آنان خود ستمگرانند(45)



وَقَفَّيْنَا عَلَيٰٓ ءَاثَٰرِهِم بِعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَيٰةِ وَءَاتَيْنَٰهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًي وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَيٰةِ وَهُدًي وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ(46)
و عيسي پسر مريم را به دنبال آنان [=پيامبران ديگر] درآورديم در حالي كه تورات را كه پيش از او بود تصديق داشت و به او انجيل را عطا كرديم كه در آن هدايت و نوري است و تصديق كننده تورات قبل از آن است و براي پرهيزگاران رهنمود و اندرزي است(46)



وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْفَٰسِقُونَ(47)
و اهل انجيل بايد به آنچه خدا در آن نازل كرده داوري كنند و كساني كه به آنچه خدا نازل كرده حكم نكنند آنان خود نافرمانند(47)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
17th April 2013, 09:14 AM
http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcThddMXlSSPvRdi6KZ-Y71i3HR6QdrfRuBh-eq94EvaLEMsWUma
كوله بارت بربندشايد اين چند سحرفرصت آخرباشد كه به مقصد برسيم
بشناسيم خدا و بفهميم كه يك عمر چه غافل بوديم
ميشود آسان رفت
ميشود كاري كرد كه رضا باشد او.
اي سبكبال دراين راه شگرف
در دعاي سحرت
در مناجات خدايي شدنت
هرگز از ياد نبر من جا مانده بسي محتاجم

morta.z
17th April 2013, 12:26 PM
ممنون تشکر اززحماتتون[golrooz]

nkhoshdel
17th April 2013, 03:05 PM
خیلی عالی بود ممنون

k.ahmadi
17th April 2013, 11:00 PM
دلم گرم خداوندست که با دستان من گندم برای یا کریم میریزد!
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم!
دلم گرم خداوندست................
میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم............
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

mahmoodmah
18th April 2013, 12:50 AM
سوره ۵۰: ق - جزء ۲۶









به نام خداوند رحمتگر مهربان


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ




قاف سوگند به قرآن باشكوه (۱)


ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ﴿۱﴾



[كه آنان نگرويدند] بلكه از اينكه هشداردهنده‏اى از خودشان برايشان آمد در شگفت‏شدند و كافران گفتند اين [محمد و حكايت معاد] چيزى عجيب است (۲)



بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۲﴾



آيا چون مرديم و خاك شديم [زنده مى‏شويم] اين بازگشتى بعيد است (۳)


أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴿۳﴾



قطعا دانسته‏ايم كه زمين [چه مقدار] از اجسادشان فرو مى‏كاهد و پيش ما كتاب ضبطكننده‏اى است (۴)


قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴿۴﴾



[نه] بلكه حقيقت را وقتى برايشان آمد دروغ خواندند و آنها در كارى سردرگم [مانده]اند (۵)


بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ ﴿۵﴾



مگر به آسمان بالاى سرشان ننگريسته‏اند كه چگونه آن را ساخته و زينتش داده‏ايم و براى آن هيچ گونه شكافتگى نيست (۶)


أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ ﴿۶﴾



و زمين را گسترديم و در آن لنگر[آسا كوه]ها فرو افكنديم و در آن از هر گونه جفت دل‏انگيز رويانيديم (۷)


وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿۷﴾



[تا] براى هر بنده توبه‏كارى بينش‏افزا و پندآموز باشد (۸)


تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ ﴿۸﴾



و از آسمان آبى پر بركت فرود آورديم پس بدان [وسيله] باغها و دانه‏هاى دروكردنى رويانيديم (۹)


وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ ﴿۹﴾



و درختان تناور خرما كه خوشه[هاى] روى هم چيده دارند (۱۰)


وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ ﴿۱۰﴾



[اينها همه] براى روزى بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمين مرده‏اى را زنده گردانيديم رستاخيز [نيز] چنين است (۱۱)


رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ ﴿۱۱﴾



پيش از ايشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود (۱۲)


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ﴿۱۲﴾



و عاد و فرعون و برادران لوط (۱۳)


وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ﴿۱۳﴾



و بيشه‏نشينان و قوم تبع به تكذيب پرداختند همگى فرستادگان [ما] را به دروغ گرفتند و [در نتيجه] تهديد [من] واجب آمد (۱۴)


وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ ﴿۱۴﴾



مگر از آفرينش نخستين [خود] به تنگ آمديم [نه] بلكه آنها از خلق جديد در شبهه‏اند (۱۵)


أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۵﴾



و ما انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم (۱۶)


وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿۱۶﴾



آنگاه كه دو [فرشته] دريافت‏كننده از راست و از چپ مراقب نشسته‏اند (۱۷)


إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿۱۷﴾



[آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمى‏آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى‏كند] (۱۸)


مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿۱۸﴾



و سكرات مرگ به راستى در رسيد اين همان است كه از آن مى‏گريختى (۱۹)


وَجَاءتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿۱۹﴾



و در صور دميده شود اين است روز تهديد [من] (۲۰)


وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿۲۰﴾



و هر كسى مى‏آيد [در حالى كه] با او سوق‏دهنده و گواهى‏دهنده‏اى است (۲۱)


وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿۲۱﴾



[به او مى‏گويند] واقعا كه از اين [حال] سخت در غفلت بودى و[لى] ما پرده‏ات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديده‏ات امروز تيز است (۲۲)


لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿۲۲﴾



و [فرشته] همنشين او مى‏گويد اين است آنچه پيش من آماده است [و ثبت كرده‏ام] (۲۳)


وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾



[به آن دو فرشته خطاب مى‏شود] هر كافر سرسختى را در جهنم فروافكنيد (۲۴)


أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۲۴﴾



[هر] بازدارنده از خيرى [هر] متجاوز شكاكى (۲۵)


مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ ﴿۲۵﴾



كه با خداوند خدايى ديگر قرار داد [اى دو فرشته] او را در عذاب شديد فرو افكنيد (۲۶)


الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿۲۶﴾



[شيطان] همدمش مى‏گويد پروردگار ما من او را به عصيان وانداشتم ليكن [خودش] در گمراهى دور و درازى بود (۲۷)


قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۲۷﴾



[خدا] مى‏فرمايد در پيشگاه من با همديگر مستيزيد [كه] از پيش به شما هشدار داده بودم (۲۸)


قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿۲۸﴾



پيش من حكم دگرگون نمى‏شود و من [نسبت] به بندگانم بيدادگر نيستم (۲۹)


مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿۲۹﴾



آن روز كه [ما] به دوزخ مى‏گوييم آيا پر شدى و مى‏گويد آيا باز هم هست (۳۰)


يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ﴿۳۰﴾



و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك گردانند بى‏آنكه دور باشد (۳۱)


وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿۳۱﴾



[و به آنان گويند] اين همان است كه وعده يافته‏ايد [و] براى هر توبه‏كار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود (۳۲)


هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿۳۲﴾



آنكه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبه‏كار [باز] آيد (۳۳)


مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿۳۳﴾



به سلامت [و شادكامى] در آن درآييد [كه] اين روز جاودانگى است (۳۴)


ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿۳۴﴾



هر چه بخواهند در آنجا دارند و پيش ما فزونتر [هم] هست (۳۵)


لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿۳۵﴾



و چه بسا نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه [بس] نيرومندتر از اينان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گريزگاهى بود (۳۶)


وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ ﴿۳۶﴾



قطعا در اين [عقوبتها] براى هر صاحبدل و حق نيوشى كه خود به گواهى ايستد عبرتى است (۳۷)


إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿۳۷﴾



و در حقيقت آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريديم و احساس ماندگى نكرديم (۳۸)


وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ ﴿۳۸﴾



و بر آنچه مى‏گويند صبر كن و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب به ستايش پروردگارت تسبيح گوى (۳۹)


فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾



و پاره‏اى از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقيب و نافله] او را تسبيح گوى (۴۰)


وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾



و روزى كه منادى از جايى نزديك ندا درمى‏دهد به گوش باش (۴۱)


وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾



روزى كه فرياد [رستاخيز] را به حق مى‏شنوند آن [روز] روز بيرون آمدن [از زمين] است (۴۲)


يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾



ماييم كه خود زندگى مى‏بخشيم و به مرگ مى‏رسانيم و برگشت به سوى ماست (۴۳)



إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ ﴿۴۳﴾




روزى كه زمين به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شكافته مى‏شود اين حشرى است كه بر ما آسان خواهد بود (۴۴)



يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ ﴿۴۴﴾
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ

﴿۴۵﴾



ما به آنچه مى‏گويند داناتريم و تو به زور وادارنده آنان نيستى پس به [وسيله] قرآن هر كه

را از تهديد [من] مى‏ترسد پند ده (۴۵)





http://parsquran.com/images/smallfarsi.gif (http://parsquran.com/book/)

soham 313
18th April 2013, 06:50 AM
صفحه ی 65 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 57 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الْكِتَٰبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَٰبِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَٰحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ ءَاتَيٰكُمْ فَاسْتَبِقُوا۟ الْخَيْرَٰتِ إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ(48)
و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوي تو فرو فرستاديم در حالي كه تصديق كننده كتابهاي پيشين و حاكم بر آنهاست پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هواهايشان [با دور شدن] از حقي كه به سوي تو آمده پيروي مكن براي هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشني قرار داده ايم و اگر خدا مي خواست شما را يك امت قرار مي داد ولي [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد پس در كارهاي نيك بر يكديگر سبقت گيريد بازگشت [همه] شما به سوي خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مي كرديد آگاهتان خواهد كرد(48)



وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَنۢ بَعْضِ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا۟ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَٰسِقُونَ(49)
و ميان آنان به موجب آنچه خدا نازل كرده داوري كن و از هواهايشان پيروي مكن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشي از آنچه خدا بر تو نازل كرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت كردند بدان كه خدا مي خواهد آنان را فقط به [سزاي] پاره اي از گناهانشان برساند و در حقيقت بسياري از مردم نافرمانند(49)



أَفَحُكْمَ الْجَٰهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ(50)
آيا خواستار حكم جاهليت اند و براي مردمي كه يقين دارند داوري چه كسي از خدا بهتر است(50)



۞ يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ الْيَهُودَ وَالنَّصَٰرَيٰٓ أَوْلِيَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(51)
اي كساني كه ايمان آورده ايد يهود و نصاري را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستي گيرد از آنان خواهد بود آري خدا گروه ستمگران را راه نمي نمايد(51)



فَتَرَي الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَيٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَي اللَّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُوا۟ عَلَيٰ مَآ أَسَرُّوا۟ فِيٓ أَنفُسِهِمْ نَٰدِمِينَ(52)
مي بيني كساني كه در دلهايشان بيماري است در [دوستي] با آنان شتاب مي ورزند مي گويند مي ترسيم به ما حادثه ناگواري برسد اميد است خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگري را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته اند پشيمان گردند(52)



وَيَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَٰٓؤُلَآءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَٰسِرِينَ(53)
و كساني كه ايمان آورده اند مي گويند آيا اينان بودند كه به خداوند سوگندهاي سخت مي خوردند كه جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند(53)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَآئِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ(54)
اي كساني كه ايمان آورده ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودي خدا گروهي [ديگر] را مي آورد كه آنان را دوست مي دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش هيچ ملامتگري نمي ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مي دهد و خدا گشايشگر داناست(54)



إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَهُمْ رَٰكِعُونَ(55)
ولي شما تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آورده اند همان كساني كه نماز برپا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند(55)



وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَٰلِبُونَ(56)
و هر كس خدا و پيامبر او و كساني را كه ايمان آورده اند ولي خود بداند [پيروز است چرا كه] حزب خدا همان پيروزمندانند(56)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَآءَ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(57)
اي كساني كه ايمان آورده ايد كساني را كه دين شما را به ريشخند و بازي گرفته اند [چه] از كساني كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [چه از] كافران دوستان [خود] مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد(57)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
18th April 2013, 08:47 AM
http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSN7YB16qmteOdH4omXPr45mD6BYDMkJ yP7ofJZWKD119nb7Fmf2g

Sa.n
18th April 2013, 02:56 PM
http://www.askdin.com/gallery/images/2937/2_1_2fq5tmrx.gif


این نامه زیبا همیشه پشت و پناهتان باشد

ادياني
18th April 2013, 03:01 PM
صفحه ی 65 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 57 از سوره ی مائده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ(1)
به نام خداوند رحمتگر مهربان(1)

وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الْكِتَٰبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَٰبِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَٰحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ ءَاتَيٰكُمْ فَاسْتَبِقُوا۟ الْخَيْرَٰتِ إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ(48)
و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوي تو فرو فرستاديم در حالي كه تصديق كننده كتابهاي پيشين و حاكم بر آنهاست پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هواهايشان [با دور شدن] از حقي كه به سوي تو آمده پيروي مكن براي هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشني قرار داده ايم و اگر خدا مي خواست شما را يك امت قرار مي داد ولي [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد پس در كارهاي نيك بر يكديگر سبقت گيريد بازگشت [همه] شما به سوي خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مي كرديد آگاهتان خواهد كرد(48)

وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَنۢ بَعْضِ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا۟ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَٰسِقُونَ(49)
و ميان آنان به موجب آنچه خدا نازل كرده داوري كن و از هواهايشان پيروي مكن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشي از آنچه خدا بر تو نازل كرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت كردند بدان كه خدا مي خواهد آنان را فقط به [سزاي] پاره اي از گناهانشان برساند و در حقيقت بسياري از مردم نافرمانند(49)

أَفَحُكْمَ الْجَٰهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ(50)
آيا خواستار حكم جاهليت اند و براي مردمي كه يقين دارند داوري چه كسي از خدا بهتر است(50)

۞ يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ الْيَهُودَ وَالنَّصَٰرَيٰٓ أَوْلِيَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(51)
اي كساني كه ايمان آورده ايد يهود و نصاري را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستي گيرد از آنان خواهد بود آري خدا گروه ستمگران را راه نمي نمايد(51)

فَتَرَي الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَيٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَي اللَّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُوا۟ عَلَيٰ مَآ أَسَرُّوا۟ فِيٓ أَنفُسِهِمْ نَٰدِمِينَ(52)
مي بيني كساني كه در دلهايشان بيماري است در [دوستي] با آنان شتاب مي ورزند مي گويند مي ترسيم به ما حادثه ناگواري برسد اميد است خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگري را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته اند پشيمان گردند(52)

وَيَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَٰٓؤُلَآءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَٰسِرِينَ(53)
و كساني كه ايمان آورده اند مي گويند آيا اينان بودند كه به خداوند سوگندهاي سخت مي خوردند كه جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند(53)

يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَآئِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ(54)
اي كساني كه ايمان آورده ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودي خدا گروهي [ديگر] را مي آورد كه آنان را دوست مي دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش هيچ ملامتگري نمي ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مي دهد و خدا گشايشگر داناست(54)

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَهُمْ رَٰكِعُونَ(55)
ولي شما تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آورده اند همان كساني كه نماز برپا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند(55)

وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَٰلِبُونَ(56)
و هر كس خدا و پيامبر او و كساني را كه ايمان آورده اند ولي خود بداند [پيروز است چرا كه] حزب خدا همان پيروزمندانند(56)

يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَآءَ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(57)
اي كساني كه ايمان آورده ايد كساني را كه دين شما را به ريشخند و بازي گرفته اند [چه] از كساني كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [چه از] كافران دوستان [خود] مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد(57)


سلام
خدا خيرتون بده.روحمونو تقويت ميكنين..............

k.ahmadi
18th April 2013, 11:15 PM
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

soham 313
19th April 2013, 08:54 AM
صفحه ی 66 از قرآن کریم شامل آیات 58 تا 68 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَي الصَّلَوٰةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ(58)
و هنگامي كه [به وسيله اذان مردم را] به نماز مي خوانيد آن را به مسخره و بازي مي گيرند زيرا آنان مردمي اند كه نمي انديشند(58)



قُلْ يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّآ إِلَّآ أَنْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَٰسِقُونَ(59)
بگو اي اهل كتاب آيا جز اين بر ما عيب مي گيريد كه ما به خدا و به آنچه به سوي ما نازل شده و به آنچه پيش از اين فرود آمده است ايمان آورده ايم و اينكه بيشتر شما فاسقيد(59)



قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّٰغُوتَ أُو۟لَٰٓئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَآءِ السَّبِيلِ(60)
بگو آيا شما را به بدتر از [صاحبان] اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم همانان كه خدا لعنتشان كرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده و آنانكه طاغوت را پرستش كرده اند اينانند كه از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه ترند(60)



وَإِذَا جَآءُوكُمْ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَقَد دَّخَلُوا۟ بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُوا۟ بِهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا۟ يَكْتُمُونَ(61)
و چون نزد شما مي آيند مي گويند ايمان آورديم در حالي كه با كفر وارد شده و قطعا با همان [كفر] بيرون رفته اند و خدا به آنچه پنهان مي داشتند داناتر است(61)



وَتَرَيٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَٰرِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَٰنِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(62)
و بسياري از آنان را مي بيني كه در گناه و تعدي و حرامخواري خود شتاب مي كنند واقعا چه اعمال بدي انجام مي دادند(62)



لَوْلَا يَنْهَيٰهُمُ الرَّبَّٰنِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا۟ يَصْنَعُونَ(63)
چرا الهيون و دانشمندان آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگي شان باز نمي دارند راستي چه بد است آنچه انجام مي دادند(63)



وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا۟ بِمَا قَالُوا۟ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَآءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَٰنًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَٰوَةَ وَالْبَغْضَآءَ إِلَيٰ يَوْمِ الْقِيَٰمَةِ كُلَّمَآ أَوْقَدُوا۟ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ(64)
و يهود گفتند دست خدا بسته است دستهاي خودشان بسته باد و به [سزاي ] آنچه گفتند از رحمت خدا دور شوند بلكه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مي بخشد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو فرود آمده بر طغيان و كفر بسياري از ايشان خواهد افزود و تا روز قيامت ميانشان دشمني و كينه افكنديم هر بار كه آتشي براي پيكار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمين براي فساد مي كوشند و خدا مفسدان را دوست نمي دارد(64)



وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَٰبِ ءَامَنُوا۟ وَاتَّقَوْا۟ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَئَِّاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَٰهُمْ جَنَّٰتِ النَّعِيمِ(65)
و اگر اهل كتاب ايمان آورده و پرهيزگاري كرده بودند قطعا گناهانشان را مي زدوديم و آنان را به بوستانهاي پر نعمت درمي آورديم(65)



وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا۟ التَّوْرَيٰةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا۟ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَآءَ مَا يَعْمَلُونَ(66)
و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مي كردند قطعا از بالاي سرشان [بركات آسماني] و از زير پاهايشان [بركات زميني] برخوردار مي شدند از ميان آنان گروهي ميانه رو هستند و بسياري از ايشان بد رفتار مي كنند(66)



۞ يَٰٓأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَٰفِرِينَ(67)
اي پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكني پيامش را نرسانده اي و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مي دارد آري خدا گروه كافران را هدايت نمي كند(67)



قُلْ يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ لَسْتُمْ عَلَيٰ شَيْءٍ حَتَّيٰ تُقِيمُوا۟ التَّوْرَيٰةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَٰنًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْكَٰفِرِينَ(68)
بگو اي اهل كتاب تا [هنگامي كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوي شما نازل شده است عمل نكرده ايد بر هيچ [آيين بر حقي] نيستيد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو نازل شده بر طغيان و كفر بسياري از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور(68)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
19th April 2013, 09:28 AM
http://www.sabooyeeshgh.persiangig.com/pic.hamid/Allah2.jpg

خدایا! مگذار دعا کنیم
که ما را از دشواریها و خطرهای زندگی مصون بداری،بلکه دعا کنیم تا در رویارویی با آنها بی باک و شجاع باشیم.
مگذار از تو بخواهیم درد مارا تسکین دهی، بلکه توان چیرگی بر آن را به ما ببخش.
خداوندا به ما بیاموز آنچه آموختنی است
.
.
.


آمین یا رب العالمین

Sa.n
19th April 2013, 12:19 PM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85/9.gif

soham 313
20th April 2013, 08:35 AM
صفحه ی 67 از قرآن کریم شامل آیات 69 تا 81 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَالَّذِينَ هَادُوا۟ وَالصَّٰبُِٔونَ وَالنَّصَٰرَيٰ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(69)
كساني كه ايمان آورده و كساني كه يهودي و صابئي و مسيحي اند هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان آورد و كار نيكو كند پس نه بيمي بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد(69)



لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولٌۢ بِمَا لَا تَهْوَيٰٓ أَنفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا۟ وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ(70)
ما از فرزندان اسرائيل سخت پيمان گرفتيم و به سويشان پيامبراني روانه كرديم هر بار پيامبري چيزي بر خلاف دلخواهشان برايشان آورد گروهي را تكذيب مي كردند و گروهي را مي كشتند(70)



وَحَسِبُوٓا۟ أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا۟ وَصَمُّوا۟ ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا۟ وَصَمُّوا۟ كَثِيرٌ مِّنْهُمْ وَاللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ(71)
و پنداشتند كيفري در كار نيست پس كور و كر شدند سپس خدا توبه آنان را پذيرفت باز بسياري از ايشان كور و كر شدند و خدا به آنچه انجام مي دهند بيناست(71)



لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَٰبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَيٰهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ(72)
كساني كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است قطعا كافر شده اند و حال آنكه مسيح مي گفت اي فرزندان اسرائيل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستيد كه هر كس به خدا شرك آورد قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جايگاهش آتش است و براي ستمكاران ياوراني نيست(72)



لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَٰثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّآ إِلَٰهٌ وَٰحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُوا۟ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(73)
كساني كه [به تثليث قائل شده و] گفتند خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعا كافر شده اند و حال آنكه هيچ معبودي جز خداي يكتا نيست و اگر از آنچه مي گويند باز نايستند به كافران ايشان عذابي دردناك خواهد رسيد(73)



أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَي اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(74)
چرا به درگاه خدا توبه نمي كنند و از وي آمرزش نمي خواهند و خدا آمرزنده مهربان است(74)



مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْءَايَٰتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّيٰ يُؤْفَكُونَ(75)
مسيح پسر مريم جز پيامبري نبود كه پيش از او [نيز] پيامبراني آمده بودند و مادرش زني بسيار راستگو بود هر دو غذا مي خوردند بنگر چگونه آيات [خود] را براي آنان توضيح مي دهيم سپس ببين چگونه [از حقيقت] دور مي افتند(75)



قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(76)
بگو آيا غير از خدا چيزي را كه اختيار زيان و سود شما را ندارد مي پرستيد و حال آنكه خداوند شنواي داناست(76)



قُلْ يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ لَا تَغْلُوا۟ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓا۟ أَهْوَآءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا۟ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا۟ كَثِيرًا وَضَلُّوا۟ عَن سَوَآءِ السَّبِيلِ(77)
بگو اي اهل كتاب در دين خود بناحق گزافه گويي نكنيد و از پي هوسهاي گروهي كه پيش از اين گمراه گشتند و بسياري [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نرويد(77)



لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنۢ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ عَلَيٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ(78)
از ميان فرزندان اسرائيل آنان كه كفر ورزيدند به زبان داوود و عيسي بن مريم مورد لعنت قرار گرفتند اين [كيفر] به خاطر آن بود كه عصيان ورزيده و [از فرمان خدا] تجاوز مي كردند(78)



كَانُوا۟ لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا۟ يَفْعَلُونَ(79)
[و] از كار زشتي كه آن را مرتكب مي شدند يكديگر را بازنمي داشتند راستي چه بد بود آنچه مي كردند(79)



تَرَيٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَٰلِدُونَ(80)
بسياري از آنان را مي بيني كه با كساني كه كفر ورزيده اند دوستي مي كنند راستي چه زشت است آنچه براي خود پيش فرستادند كه [در نتيجه] خدا بر ايشان خشم گرفت و پيوسته در عذاب مي مانند(80)



وَلَوْ كَانُوا۟ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَآءَ وَلَٰكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَٰسِقُونَ(81)
و اگر به خدا و پيامبر و آنچه كه به سوي او فرود آمده ايمان مي آوردند آنان را به دوستي نمي گرفتند ليكن بسياري از ايشان نافرمانند(81)


صدق الله العلي العظيم

parastoo 68
20th April 2013, 09:20 AM
ممنون از مطلب زیبای که گذاشتین

Almas Parsi
20th April 2013, 09:24 AM
http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSlNfFZvtmCbh08Saxh_BCXHkw9G8SGn iiJcfpI8ugvzW1kVk1Z

دست هایم را به تو می سپارم، تو که دلیل بودن من در این جهان هستی
آری! ای خالق زیبا
ای تمام هستی
رهایم نکن

مجید موحد
20th April 2013, 09:33 AM
بسیار عالی

mahmoodmah
20th April 2013, 01:14 PM
خیلی عالی[golrooz] که
هر روز آیاتی رو با هم می خونیم

صادق احمدیوسفی
20th April 2013, 06:22 PM
الهی
در بسته نیست ما دست و پا بسته ایم

k.ahmadi
20th April 2013, 11:14 PM
چه خدای عاشقی که گناه را می خرد و بهشت را می فروشد و ناز بنده می کشد.[golrooz]

soham 313
21st April 2013, 07:14 AM
صفحه ی 68 از قرآن کریم شامل آیات 82 تا 93 از سوره ی مائده



اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



۞ لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَٰوَةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَٰرَيٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ(82)
مسلما يهوديان و كساني را كه شرك ورزيده اند دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت و قطعا كساني را كه گفتند ما نصراني هستيم نزديكترين مردم در دوستي با مؤمنان خواهي يافت زيرا برخي از آنان دانشمندان و رهباناني اند كه تكبر نمي ورزند(82)



وَإِذَا سَمِعُوا۟ مَآ أُنزِلَ إِلَي الرَّسُولِ تَرَيٰٓ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا۟ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّٰهِدِينَ(83)
و چون آنچه را به سوي اين پيامبر نازل شده بشنوند مي بيني بر اثر آن حقيقتي كه شناخته اند اشك از چشمهايشان سرازير مي شود مي گويند پروردگارا ما ايمان آورده ايم پس ما را در زمره گواهان بنويس(83)



وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَآءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّٰلِحِينَ(84)
و براي ما چه [عذري] است كه به خدا و آنچه از حق به ما رسيده ايمان نياوريم و حال آنكه چشم داريم كه پروردگارمان ما را با گروه شايستگان [به بهشت] درآورد(84)



فَأَثَٰبَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا۟ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَذَٰلِكَ جَزَآءُ الْمُحْسِنِينَ(85)
پس به پاس آنچه گفتند خدا به آنان باغهايي پاداش داد كه از زير [درختان] آن نهرها جاري است در آن جاودانه مي مانند و اين پاداش نيكوكاران است(85)



وَالَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَكَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ الْجَحِيمِ(86)
و كساني كه كفر ورزيدند و آيات ما را دروغ پنداشتند آنان همدم آتشند(86)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحَرِّمُوا۟ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(87)
اي كساني كه ايمان آورده ايد چيزهاي پاكيزه اي را كه خدا براي [استفاده] شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمي دارد(87)



وَكُلُوا۟ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَٰلًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ الَّذِيٓ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ(88)
و از آنچه خداوند روزي شما گردانيده حلال و پاكيزه را بخوريد و از آن خدايي كه بدو ايمان داريد پروا داريد(88)



لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِيٓ أَيْمَٰنِكُمْ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الْأَيْمَٰنَ فَكَفَّٰرَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَٰكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٍ ذَٰلِكَ كَفَّٰرَةُ أَيْمَٰنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوٓا۟ أَيْمَٰنَكُمْ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَٰتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(89)
خدا شما را به سوگندهاي بيهوده تان مؤاخذه نمي كند ولي به سوگندهايي كه [از روي اراده] مي خوريد [و مي شكنيد] شما را مؤاخذه مي كند و كفاره اش خوراك دادن به ده بينواست از غذاهاي متوسطي كه به كسان خود مي خورانيد يا پوشانيدن آنان يا آزاد كردن بنده اي و كسي كه [هيچ يك از اينها را] نيابد [بايد] سه روز روزه بدارد اين است كفاره سوگندهاي شما وقتي كه سوگند خورديد و سوگندهاي خود را پاس داريد اين گونه خداوند آيات خود را براي شما بيان مي كند باشد كه سپاسگزاري كنيد(89)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَٰمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَٰنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(90)
اي كساني كه ايمان آورده ايد شراب و قمار و بتها و تيرهاي قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دوري گزينيد باشد كه رستگار شويد(90)



إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَٰوَةَ وَالْبَغْضَآءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَوٰةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ(91)
همانا شيطان مي خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمني و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمي داريد(91)



وَأَطِيعُوا۟ اللَّهَ وَأَطِيعُوا۟ الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا۟ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّمَا عَلَيٰ رَسُولِنَا الْبَلَٰغُ الْمُبِينُ(92)
و اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد و [از گناهان] برحذر باشيد پس اگر روي گردانديد بدانيد كه بر عهده پيامبر ما فقط رساندن [پيام] آشكار است(92)



لَيْسَ عَلَي الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوٓا۟ إِذَا مَا اتَّقَوا۟ وَّءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ ثُمَّ اتَّقَوا۟ وَّءَامَنُوا۟ ثُمَّ اتَّقَوا۟ وَّأَحْسَنُوا۟ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(93)
بر كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند گناهي در آنچه [قبلا] خورده اند نيست در صورتي كه تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند و كارهاي شايسته كنند سپس تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند آنگاه تقوا پيشه كنند و احسان نمايند و خدا نيكوكاران را دوست مي دارد(93)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
21st April 2013, 08:24 AM
http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR77rxvBCET8_iz7y2E764L5rm_iKAT8 FB8w1VXx3nzXsCvzE3y8w




http://fsreeg.persiangig.com/image/dr%20ali.jpg

k.ahmadi
21st April 2013, 11:30 PM
معبودا ...
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم ناآرامم نکند..............[golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -

معبودا ...
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم ناآرامم نکند..............[golrooz]

soham 313
22nd April 2013, 08:30 AM
صفحه ی 69 از قرآن کریم شامل آیات 94 تا 105 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَيٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ(94)
اي كساني كه ايمان آورده ايد خدا شما را به چيزي از شكار كه در دسترس شما و نيزه هاي شما باشد خواهد آزمود تا معلوم دارد چه كسي در نهان از او مي ترسد پس هر كس بعد از آن تجاوز كند براي او عذابي دردناك خواهد بود(94)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًۢا بَٰلِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّٰرَةٌ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ(95)
اي كساني كه ايمان آورده ايد در حالي كه محرميد شكار را مكشيد و هر كس از شما عمدا آن را بكشد بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفاره اي بدهد كه [نظير بودن] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند و به صورت قرباني به كعبه برسد يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد يا معادلش روزه بگيرد تا سزاي زشتكاري خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است و[لي] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مي گيرد و خداوند توانا و صاحب انتقام است(95)




أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَٰعًا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ الَّذِيٓ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(96)
صيد دريا و ماكولات آن براي شما حلال شده است تا براي شما و مسافران بهره اي باشد و[لي] صيد بيابان مادام كه محرم مي باشيد بر شما حرام گرديده است و از خدايي كه نزد او محشور مي شويد پروا داريد(96)



۞ جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَٰمًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَٰٓئِدَ ذَٰلِكَ لِتَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(97)
خداوند [زيارت] كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و ماه حرام و قربانيهاي بي نشان و قربانيهاي نشاندار را [نيز به همين منظور مقرر فرموده است] اين [جمله] براي آن است تا بدانيد كه خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مي داند و خداست كه بر هر چيزي داناست(97)



اعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(98)
بدانيد كه خدا سخت كيفر است و [بدانيد] كه خدا آمرزنده مهربان است(98)



مَّا عَلَي الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَٰغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ(99)
بر پيامبر [خدا وظيفه اي] جز ابلاغ [رسالت] نيست و خداوند آنچه را آشكار و آنچه را پوشيده مي داريد مي داند(99)



قُل لَّا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا۟ اللَّهَ يَٰٓأُو۟لِي الْأَلْبَٰبِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(100)
بگو پليد و پاك يكسان نيستند هر چند كثرت پليد[ها] تو را به شگفت آورد پس اي خردمندان از خدا پروا كنيد باشد كه رستگار شويد(100)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَسَْٔلُوا۟ عَنْ أَشْيَآءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسَْٔلُوا۟ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْءَانُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ(101)
اي كساني كه ايمان آورده ايد از چيزهايي كه اگر براي شما آشكار گردد شما را اندوهناك مي كند مپرسيد و اگر هنگامي كه قرآن نازل مي شود در باره آنها سؤال كنيد براي شما روشن مي شود خدا از آن [پرسشهاي بيجا] گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است(101)



قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا۟ بِهَا كَٰفِرِينَ(102)
گروهي پيش از شما [نيز] از اين [گونه] پرسشها كردند آنگاه به سبب آن كافر شدند(102)



مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٍ وَلَا سَآئِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَٰكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ(103)
خدا [چيزهاي ممنوعي از قبيل] بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است ولي كساني كه كفر ورزيدند بر خدا دروغ مي بندند و بيشترشان تعقل نمي كنند(103)



وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا۟ إِلَيٰ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَي الرَّسُولِ قَالُوا۟ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ ءَابَآءَنَآ أَوَلَوْ كَانَ ءَابَآؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَئًْا وَلَا يَهْتَدُونَ(104)
و چون به آنان گفته شود به سوي آنچه خدا نازل كرده و به سوي پيامبر[ش] بياييد مي گويند آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم ما را بس است آيا هر چند پدرانشان چيزي نمي دانسته و هدايت نيافته بودند(104)



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(105)
اي كساني كه ايمان آورده ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زياني نمي رساند بازگشت همه شما به سوي خداست پس شما را از آنچه انجام مي داديد آگاه خواهد كرد(105)



صدق الله العلي العظيم

Sa.n
22nd April 2013, 07:28 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22808239245497458114.gif

Almas Parsi
22nd April 2013, 10:07 PM
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRnt6bVHSUTIIAZ4kaxhLp2VYdG2n0AB mcMd6jXCpXAZ-VBeyqKJQ

soham 313
23rd April 2013, 10:19 AM
صفحه ی 70 از قرآن کریم شامل آیات 106 تا 114 از سوره ی مائده


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ شَهَٰدَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ ءَاخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَٰبَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنۢ بَعْدِ الصَّلَوٰةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَيٰ وَلَا نَكْتُمُ شَهَٰدَةَ اللَّهِ إِنَّآ إِذًا لَّمِنَ الْءَاثِمِينَ(106)
اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه يكي از شما را [نشانه هاي] مرگ دررسيد بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيت به شهادت ميان خود فرا خوانيد يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را فرا رسيد [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غير [همكيشان] خود را [به شهادت بطلبيد] و اگر [در صداقت آنان] شك كرديد پس از نماز آن دو را نگاه مي داريد پس به خدا سوگند ياد مي كنند كه ما اين [حق] را به هيچ قيمتي نمي فروشيم هر چند [پاي] خويشاوند [در كار] باشد و شهادت الهي را كتمان نمي كنيم كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود(106)



فَإِنْ عُثِرَ عَلَيٰٓ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّآ إِثْمًا فََٔاخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَٰنِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَٰدَتُنَآ أَحَقُّ مِن شَهَٰدَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَآ إِنَّآ إِذًا لَّمِنَ الظَّٰلِمِينَ(107)
و اگر معلوم شد كه آن دو دستخوش گناه شده اند دو تن ديگر از كساني كه بر آنان ستم رفته است و هر دو [به ميت] نزديكترند به جاي آن دو [شاهد قبلي] قيام كنند پس به خدا سوگند ياد مي كنند كه گواهي ما قطعا از گواهي آن دو درست تر است و [از حق] تجاوز نكرده ايم چرا كه [اگر چنين كنيم] از ستمكاران خواهيم بود(107)



ذَٰلِكَ أَدْنَيٰٓ أَن يَأْتُوا۟ بِالشَّهَٰدَةِ عَلَيٰ وَجْهِهَآ أَوْ يَخَافُوٓا۟ أَن تُرَدَّ أَيْمَٰنٌۢ بَعْدَ أَيْمَٰنِهِمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاسْمَعُوا۟ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَٰسِقِينَ(108)
اين [روش] براي اينكه شهادت را به صورت درست ادا كنند يا بترسند كه بعد از سوگندخوردنشان سوگندهايي [به وارثان ميت] برگردانده شود [به صواب] نزديكتر است و از خدا پروا داريد و [اين پندها را] بشنويد و خدا گروه فاسقان را هدايت نمي كند(108)



۞ يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبْتُمْ قَالُوا۟ لَا عِلْمَ لَنَآ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ الْغُيُوبِ(109)
[ياد كن] روزي را كه خدا پيامبران را گرد مي آورد پس مي فرمايد چه پاسخي به شما داده شد مي گويند ما را هيچ دانشي نيست تويي كه داناي رازهاي نهاني(109)



إِذْ قَالَ اللَّهُ يَٰعِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَيٰ وَٰلِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَٰبَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَيٰةَ وَالْإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَئَْةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًۢا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَيٰ بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَٰتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ(110)
[ياد كن] هنگامي را كه خدا فرمود اي عيسي پسر مريم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور آنگاه كه تو را به روح القدس تاييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالي [به وحي] با مردم سخن گفتي و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من از گل [چيزي] به شكل پرنده مي ساختي پس در آن مي دميدي و به اذن من پرنده اي مي شد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مي دادي و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مي آوردي و آنگاه كه [آسيب] بني اسرائيل را هنگامي كه براي آنان حجتهاي آشكار آورده بودي از تو باز داشتم پس كساني از آنان كه كافر شده بودند گفتند اين[ها چيزي] جز افسوني آشكار نيست(110)



وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَي الْحَوَارِيِّۦنَ أَنْ ءَامِنُوا۟ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ(111)
و [ياد كن] هنگامي را كه به حواريون وحي كردم كه به من و فرستاده ام ايمان آوريد گفتند ايمان آورديم و گواه باش كه ما مسلمانيم(111)



إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَٰعِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَآءِ قَالَ اتَّقُوا۟ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(112)
و [ياد كن] هنگامي را كه حواريون گفتند اي عيسي پسر مريم آيا پروردگارت مي تواند از آسمان خواني براي ما فرود آورد [عيسي] گفت اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد(112)



قَالُوا۟ نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّٰهِدِينَ(113)
گفتند مي خواهيم از آن بخوريم و دلهاي ما آرامش يابد و بدانيم كه به ما راست گفته اي و بر آن از گواهان باشيم(113)



قَالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَايَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّٰزِقِينَ(114)
عيسي پسر مريم گفت بار الها پروردگارا از آسمان خواني بر ما فرو فرست تا عيدي براي اول و آخر ما باشد و نشانه اي از جانب تو و ما را روزي ده كه تو بهترين روزي دهندگاني(114)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
23rd April 2013, 10:58 AM
http://f1411.mail.vip.bf1.yahoo.com/ya/download?mid=2%5f0%5f0%5f1%5f1519096%5fAJztHkgAAUM PUXYv6gkH8k00iDA&pid=2.3&fid=Inbox&inline=1

Sa.n
23rd April 2013, 04:40 PM
http://www.desiglitters.com/wp-content/uploads/2008/05/islam10.gif

*masoumeh*
23rd April 2013, 10:27 PM
[dooa]
GOD BLESS U[dooa]

soham 313
24th April 2013, 08:49 AM
صفحه ی 71 از قرآن کریم شامل آیات 115 تا 120 از سوره ی مائده و آیات 1 تا 5 از سوره ی انعام

(http://esfanderaneman.persianblog.ir/post/27)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّآ أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَٰلَمِينَ(115)
خدا فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد و[لي] هر كس از شما پس از آن انكار ورزد وي را [چنان] عذابي كنم كه هيچ يك از جهانيان را [آن چنان] عذاب نكرده باشم(115)



وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَٰعِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ ءَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَآ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ الْغُيُوبِ(116)
و [ياد كن] هنگامي را كه خدا فرمود اي عيسي پسر مريم آيا تو به مردم گفتي من و مادرم را همچون دو خدا به جاي خداوند بپرستيد گفت منزهي تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزي را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مي دانستي آنچه در نفس من است تو مي داني و آنچه در ذات توست من نمي دانم چرا كه تو خود داناي رازهاي نهاني(116)



مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَآ أَمَرْتَنِي بِهِۦٓ أَنِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ(117)
جز آنچه مرا بدان فرمان دادي [چيزي] به آنان نگفتم [گفته ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتي در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتي تو خود بر آنان نگهبان بودي و تو بر هر چيز گواهي(117)



إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(118)
اگر عذابشان كني آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايي تو خود توانا و حكيمي(118)



قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّٰدِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا۟ عَنْهُ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(119)
خدا فرمود اين روزي است كه راستگويان را راستي شان سود بخشد براي آنان باغهايي است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانند خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند اين است رستگاري بزرگ(119)



لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌۢ(120)
فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداست و او بر هر چيزي تواناست(120)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَٰتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ(1)
ستايش خدايي را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنايي را پديد آورد با اين همه كساني كه كفر ورزيده اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مي كنند(1)



هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَيٰٓ أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسَمًّي عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ(2)
اوست كسي كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرر داشت و ا ج ل حتمي نزد اوست با اين همه [بعضي از] شما [در قدرت او] ترديد مي كنيد(2)



وَهُوَ اللَّهُ فِي السَّمَٰوَٰتِ وَفِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ(3)
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مي داند و آنچه را به دست مي آوريد [نيز] مي داند(3)



وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ ءَايَةٍ مِّنْ ءَايَٰتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا۟ عَنْهَا مُعْرِضِينَ(4)
و هيچ نشانه اي از نشانه هاي پروردگارشان به سويشان نمي آمد مگر آنكه از آن روي بر مي تافتند(4)



فَقَدْ كَذَّبُوا۟ بِالْحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنۢبَٰٓؤُا۟ مَا كَانُوا۟ بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ(5)
آنان حق را هنگامي كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس به زودي [حقيقت] خبرهاي آنچه را كه به ريشخند مي گرفتند به آنان خواهد رسيد(5)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
24th April 2013, 09:17 AM
http://www.askdin.com/gallery/images/16778/medium/1_26696867822289880641.jpg (http://www.askdin.com/gallery/images/16778/1_26696867822289880641.jpg)


چه دعایی کنمت بهتر از آن که ، خدا پنجره باز اتاقت باشد




http://www.askdin.com/gallery/images/16778/medium/1_2_11.jpg (http://www.askdin.com/gallery/images/16778/1_2_11.jpg)

aty.a
24th April 2013, 09:56 AM
علت نام گذاری سوره انعام به این اسم چیست
این سوره را انعام می نامند چون
1- در این سوره کلمه انعام بیش از هر سوره دیگریعنی 6 بار به کار رفته است
2 - کلمه انعام به معنای احشام و چهار پایان است
که در این سوره طی پانزده ایه احکام مربوط به ان ها به طور مشروح بیان گردیده است
تا با این نام گذاری افکار انسان های اندیشمند را به اهمیت چهار پایان که برکات و منافع بی شماری برای بشر دارند
و نشانه های قدر ت الهی می باشند جلب کند

serda
24th April 2013, 10:07 AM
واقعا عالی بود[shaad]

k.ahmadi
24th April 2013, 02:20 PM
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

s.e.z
24th April 2013, 06:29 PM
تفسیرم بذار

fly in the sky
24th April 2013, 09:01 PM
ممنون

Sa.n
25th April 2013, 12:10 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37596198642903369025.gif

soham 313
25th April 2013, 08:33 PM
صفحه ی 72 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 21 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


أَلَمْ يَرَوْا۟ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّٰهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَآءَ عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَٰرَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَٰهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِنۢ بَعْدِهِمْ قَرْنًا ءَاخَرِينَ(6)
آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايي كه] در زمين به آنان امكاناتي داديم كه براي شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و [بارانهاي] آسمان را پي در پي بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاي] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاي] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاي ديگري پديد آورديم(6)



وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَٰبًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ(7)
و اگر مكتوبي نوشته بر كاغذ بر تو نازل مي كرديم و آنان آن را با دستهاي خود لمس مي كردند قطعا كافران مي گفتند اين [چيزي] جز سحر آشكار نيست(7)



وَقَالُوا۟ لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ(8)
و گفتند چرا فرشته اي بر او نازل نشده است و اگر فرشته اي فرود مي آورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمي يافتند(8)



وَلَوْ جَعَلْنَٰهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَٰهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ(9)
و اگر او را فرشته اي قرار مي داديم حتما وي را [به صورت] مردي در مي آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مي ساختيم(9)



وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا۟ مِنْهُم مَّا كَانُوا۟ بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ(10)
و پيش از تو پيامبراني به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند مي كردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد(10)



قُلْ سِيرُوا۟ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا۟ كَيْفَ كَانَ عَٰقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ(11)
بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است(11)



قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَيٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَيٰ يَوْمِ الْقِيَٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(12)
بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكي نيست گرد خواهد آورد خودباختگان كساني اند كه ايمان نمي آورند(12)



۞ وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي الَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(13)
و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواي داناست(13)



قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّيٓ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(14)
بگو آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستي برگزينم و اوست كه خوراك مي دهد و خوراك داده نمي شود بگو من مامورم كه نخستين كسي باشم كه اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش(14)



قُلْ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(15)
بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزي بزرگ مي ترسم(15)



مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ(16)
آن روز كسي كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگاري آشكار(16)



وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(17)
و اگر خدا به تو زياني برساند كسي جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيري به تو برساند پس او بر هر چيزي تواناست(17)



وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ(18)
و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست حكيم آگاه(18)



قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَٰدَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌۢ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَنۢ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ ءَالِهَةً أُخْرَيٰ قُل لَّآ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَٰحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيٓءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ(19)
بگو گواهي چه كسي از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحي شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهي مي دهيد كه در ج نب خدا خدايان ديگري است بگو من گواهي نمي دهم بگو او تنها معبودي يگانه است و بي ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مي دهيد بيزارم(19)



الَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ الْكِتَٰبَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَآءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(20)
كساني كه كتاب [آسماني] به آنان داده ايم همان گونه كه پسران خود را مي شناسد او [=پيامبر] را مي شناسد كساني كه به خود زيان زده اند ايمان نمي آورند(20)



وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّٰلِمُونَ(21)
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بي ترديد ستمكاران رستگار نمي شوند(21)



صدق الله العلي العظيم

aty.a
25th April 2013, 09:30 PM
بسم الله الرحمان الرحیم
امار و شمارش سوره انعام
سوره انعام به نظر قاریان کوفه دارای 165 ایه
و به نظر قاریان شام 166 ایه
و از نظر قاریان حجاز 167 ایه است
و نظریه اول صحیح تر و مشهور تر است
تعداد کلمات ان 3059
و تعداد حروف ان 12727 حرف است
برداشتی از کتاب سوره های قران
مولف/هاشم هاشم زاده

Almas Parsi
25th April 2013, 09:49 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12829376666126919288.gif




http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQC2lP4JK7NVGhKDsmyR6Mii2UmVFwyn W5vU5EIJJweHYxTAwUw





http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12829376666126919288.gif

Almas Parsi
25th April 2013, 10:08 PM
شناسنامه سوره انعام



واحد دار القرآن تبیان زنجان- (http://www.njavan.com/quran.html)



سوره انعام : ششمین سوره
ترتیب نزول : 55محل نزول : مکه مکرمهتعداد آیات : 165تعداد کلمات : 3059تعداد حروف : 12727تعداد لفظ الله : 89معانی سوره:
انعام به معنی احشام و چهار پایان است.نامهای دیگر سوره:
-----ویژگی سوره :
این سوره با تشریفات خاص و بامشایعت فرشتگان الهی و با تعظیم (http://www.njavan.com/tags/%d8%aa%d8%b9%d8%b8%db%8c%d9%85.html) و تجلیل فراوان بر پیامبر نازل شده است.موضوعات کلی سوره :
احکام فقهی مربوط به حرمت گوشت حیوانات – خداشناسی- دعوت به اصول سهگانه توحید – نبوت و معاد.فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم(ص): هرکس این سوره را بخواند. هفتاد هزار فرشته به عدد هرآیه یک شبانه روز براو صلوات (http://www.njavan.com/tags/%d8%b5%d9%84%d9%88%d8%a7%d8%aa-.html)میفرستند.
حوزه/گردآوری:گروه قرآن سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/quran.html

k.ahmadi
26th April 2013, 01:41 AM
[golrooz][golrooz][golrooz][tashvigh]

soham 313
26th April 2013, 07:39 AM
صفحه ی 73 از قرآن کریم شامل آیات 22 تا 36 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوٓا۟ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ(22)
و [ياد كن] روزي را كه همه آنان را محشور مي كنيم آنگاه به كساني كه شرك آورده اند مي گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مي پنداشتيد(22)



ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلَّآ أَن قَالُوا۟ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ(23)
آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مي گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم(23)



انظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا۟ عَلَيٰٓ أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ(24)
ببين چگونه به خود دروغ مي گويند و آنچه برمي بافتند از ايشان ياوه شد(24)



وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(25)
و برخي از آنان به تو گوش فرا مي دهند و[لي] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگيني [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اي را ببينند به آن ايمان نمي آورند تا آنجا كه وقتي نزد تو مي آيند و با تو جدال مي كنند كساني كه كفر ورزيدند مي گويند اين [كتاب] چيزي جز افسانه هاي پيشينيان نيست(25)



وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنَْٔوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(26)
و آنان [مردم را] از آن باز مي دارند و [خود نيز] از آن دوري مي كنند و[لي] جز خويشتن را به هلاكت نمي افكنند و نمي دانند(26)



وَلَوْ تَرَيٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَي النَّارِ فَقَالُوا۟ يَٰلَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(27)
و اي كاش [منكران را] هنگامي كه بر آتش عرضه مي شوند مي ديدي كه مي گويند كاش بازگردانده مي شديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمي كرديم و از مؤمنان مي شديم(27)



بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُوا۟ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا۟ لَعَادُوا۟ لِمَا نُهُوا۟ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَٰذِبُونَ(28)
[ولي چنين نيست] بلكه آنچه را پيش از اين نهان مي داشتند براي آنان آشكار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمي گردند و آنان دروغگويند(28)



وَقَالُوٓا۟ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ(29)
و گفتند جز زندگي دنياي ما [زندگي ديگري] نيست و برانگيخته نخواهيم شد(29)



وَلَوْ تَرَيٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَيٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ قَالُوا۟ بَلَيٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا۟ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(30)
و اگر بنگري هنگامي را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مي شوند [خدا] مي فرمايد آيا اين حق نيست مي گويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است] مي فرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مي ورزيديد اين عذاب را بچشيد(30)



قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِلِقَآءِ اللَّهِ حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا۟ يَٰحَسْرَتَنَا عَلَيٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَيٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ(31)
كساني كه لقاي الهي را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد مي گويند اي دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهي كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مي كشند چه بد است باري كه مي كشند(31)



وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْءَاخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(32)
و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست و قطعا سراي بازپسين براي كساني كه پرهيزگاري مي كنند بهتر است آيا نمي انديشيد(32)



قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ الظَّٰلِمِينَ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ(33)
به يقين مي دانيم كه آنچه مي گويند تو را سخت غمگين مي كند در واقع آنان تو را تكذيب نمي كنند ولي ستمكاران آيات خدا را انكار مي كنند(33)



وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا۟ عَلَيٰ مَا كُذِّبُوا۟ وَأُوذُوا۟ حَتَّيٰٓ أَتَيٰهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَآءَكَ مِن نَّبَإِي۟ الْمُرْسَلِينَ(34)
و پيش از تو نيز پيامبراني تكذيب شدند ولي بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايي كردند تا ياري ما به آنان رسيد و براي كلمات خدا هيچ تغييردهنده اي نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است(34)



وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَآءِ فَتَأْتِيَهُم بَِٔايَةٍ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَي الْهُدَيٰ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَٰهِلِينَ(35)
و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مي تواني ن قبي در زمين يا نردباني در آسمان بجويي تا معجزه اي [ديگر] برايشان بياوري [پس چنين كن] و اگر خدا مي خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مي آورد پس زنهار از نادانان مباش(35)



۞ إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَيٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ(36)
تنها كساني [دعوت تو را] اجابت مي كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت سپس به سوي او بازگردانيده مي شوند(36)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
26th April 2013, 11:59 AM
http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRujHX81J6o_dE3kQ5vVS-DMU1SYg0b7_Hx7WUAv45JFSuSFh8V


سوره انعام به چند زبان

بسم الله الرحمن الرحیمفَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ( 45 ) قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ( 46 ) قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ( 47 ) وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ( 48 ) وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ( 49 ) قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ( 50 ) وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ( 51 ) وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ( 52 )فارسی
بسم الله الرحمن الرحیمو (به اين ترتيب،) دنباله (زندگي) جمعيتي که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستايش (http://us-mg6.mail.yahoo.com/tags/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%8a%d8%b4.html) مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است. ( 45 ) بگو: (به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاي شما مهر نهد (که چيزي را نفهميد)، چه کسي جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!) ببين چگونه آيات را به گونههاي مختلف براي آنها شرح ميدهيم، سپس آنها روي ميگردانند! ( 46 ) بگو: (به من خبر دهيد اگر عذاب خدا بطور ناگهاني (و پنهاني) يا آشکارا به سراغ شما بيايد، آيا جز جمعيت ستمکار هلاک ميشوند؟!) ( 47 ) ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نميفرستيم، آنها که ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح کنند، نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين ميشوند. ( 48 ) و آنها که آيات ما را تکذيب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان ميرسد. ( 49 ) بگو: (من نميگويم خزاين خدا نزد من است، و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نميگويم من فرشتهام، تنها از آنچه به من وحي ميشود پيروي ميکنم. ) بگو: (آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نميانديشيد؟!) ( 50 ) و به وسيله آن (قرآن)، کساني را که از روز حشر و رستاخيز (http://us-mg6.mail.yahoo.com/tags/%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%ae%d9%8a%d8%b2.html) ميترسند، بيم ده! (روزي که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت کنندهاي جز او [= خدا] ندارند، شايد پرهيزگاري پيشه کنند! ( 51 ) و کساني را که صبح و شام خدا را ميخوانند، و جز ذات پاک او نظري ندارند، از خود دور مکن! نه چيزي از حساب آنها بر توست، و نه چيزي از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کني، از ستمگران خواهي بود! ( 52 )انگلیسی
So of the people who did wrong the last remnant was cut off. Praise be to Allah, Lord of the Worlds! ( 45 ) Say: Have ye imagined, if Allah should take away your hearing and your sight and seal your hearts, Who is the Allah Who could restore it to you save Allah? See how We display the revelations unto them! Yet still they turn away. ( 46 ) Say: Can ye see yourselves, if the punishment of Allah come upon you unawares or openly? Would any perish save wrongdoing folk? ( 47 ) We send not the messengers save as bearers of good news and warners. Whoso believeth and doeth right, there shall no fear come upon them neither shall they grieve. ( 48 ) But as for those who deny Our revelations, torment will afflict them for that they used to disobey. ( 49 ) Say (O Muhammad, to the disbelievers): I say not unto you (that) I possess the treasures of Allah, nor that I have knowledge of the Unseen; and I say not unto you: Lo! I am an angel. I follow only that which is inspired in me. Say: Are the blind man and the seer equal? Will ye not then take thought? ( 50 ) Warn hereby those who fear (because they know) that they will be gathered unto their Lord, for whom there is no protecting ally nor intercessor beside Him, that they may ward off (evil). ( 51 ) Repel not those who call upon their Lord at morn and evening, seeking His Countenance. Thou art not accountable for them in aught, nor are they accountable for thee in aught, that thou shouldst repel them and be of the wrong-doers. ( 52 )آلمانی
So wurden die Leute ausgerottet, die Frevler waren; und alles Lob gebührt Allah, dem Herrn der Welten. ( 45 ) Sprich: "Was wähnt ihr? Wenn Allah euer Gehör und euer Gesicht wegnahme und eure Herzen versiegelte, welcher Gott außer Allah könnte euch das wiedergeben?" Schau, wie mannigfach Wir die Zeichen dartun, und dennoch wenden sie sich (davon) ab. ( 46 ) Sprich: "Was wähnt ihr? Wenn Allahs Strafe unversehens oder offenkundig über euch kommt, wer anders wird vernichtet werden als die Ungerechten?" ( 47 ) Wir schicken die Gesandten nur als Bringer froher Botschaft und als Warner. Über die also, die da glauben und sich bessern, soll keine Furcht kommen, noch sollen sie traurig sein. ( 48 ) Diejenigen aber, die Unsere Zeichen leugnen, wird die Strafe erfassen, weil sie ungehorsam sind. ( 49 ) Sprich: "Ich sage nicht zu euch: "Bei mir sind Allahs Schätze", noch kenne ich das Verborgene; auch sage ich nicht zu euch: "Ich bin ein Engel"; ich folge nur dem, was mir offenbart wurde." Sprich: "Können wohl ein Blinder und ein Sehender einander gleichen? Wollt ihr denn nicht nachdenken?" ( 50 ) Und warne hiermit diejenigen, die da fürchten, daß sie vor ihrem Herrn versammelt werden wo sie außer Ihm keinen Beschützer noch Fürsprecher haben werden, auf daß sie doch gottesfürchtig werden mögen. ( 51 ) Und treibe nicht jene fort, die ihren Herrn am Morgen und am Abend im Trachten nach Seinem Angesicht anrufen. Du bist nicht verantwortlich für sie, und sie sind nicht verantwortlich für dich. Treibst du sie fort, so wirst du einer der Ungerechten. ( 52 )فرانسوی
Ainsi fut exterminé le dernier reste de ces injustes. Et louange à Allah, Seigneur de l'Univers! ( 45 ) Dis: «Voyez-vous? Si Allah prenait votre ouïe et votre vue, et scellait vos cours, quelle divinité autre qu'Allah vous les rendrait? Regarde comment, à leur intention, Nous clarifions les preuves! Pourtant ils s'en détournent. ( 46 ) Dis: «Que vous en semble? Si le châtiment d'Allah vous venait à l'improviste ou au grand jour, qui seront détruits sinon les gens injustes?» ( 47 ) Nous n'envoyons des messagers qu'en annonciateurs et avertisseurs: ceux qui croient donc et se réforment, nulle crainte sur eux et ils ne seront point affligés. ( 48 ) Et ceux qui traitent de mensonges Nos preuves, le châtiment les touchera, à cause de leur perversité. ( 49 ) Dis-[leur]: «Je ne vous dis pas que je détiens les trésors d'Allah, ni que je connais l'Inconnaissable, et je ne vous dis pas que je suis un ange. Je ne fais que suivre ce qui m'est révélé.» Dis: «Est-ce que sont égaux l'aveugle et celui qui voit? Ne réfléchissez-vous donc pas?» ( 50 ) Et avertis par ceci (le Coran), ceux qui craignent d'être rassemblés devant leur Seigneur, qu'ils n'auront hors d'Allah ni allié ni intercesseur. Peut-être deviendraient-ils pieux! ( 51 ) Et ne repousse pas ceux qui, matin et soir, implorent leur Seigneur, cherchant sa Face «Wajh». Leur demander compte ne t'incombe en rien, et te demander compte ne leur incombe en rien. En les repoussant donc, tu serais du nombre des injustes. ( 52 )
http://www.persiangroupbax.com/images/group/2012.11.19/top/t%20%287%29.jpg
معارف قرآن/گردآوری:گروه قرآن سایت تبیان زنجان

k.ahmadi
27th April 2013, 12:02 AM
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(25)
و برخي از آنان به تو گوش فرا مي دهند و[لي] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگيني [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اي را ببينند به آن ايمان نمي آورند تا آنجا كه وقتي نزد تو مي آيند و با تو جدال مي كنند كساني كه كفر ورزيدند مي گويند اين [كتاب] چيزي جز افسانه هاي پيشينيان نیست.(25)

از خدا میخواهم جزو آنهایی نباشیم که بر دلهایشان پرده افکنده و در گوشهایشان سنگینی.................


- - - به روز رسانی شده - - -

وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(25)
و برخي از آنان به تو گوش فرا مي دهند و[لي] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگيني [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اي را ببينند به آن ايمان نمي آورند تا آنجا كه وقتي نزد تو مي آيند و با تو جدال مي كنند كساني كه كفر ورزيدند مي گويند اين [كتاب] چيزي جز افسانه هاي پيشينيان نیست.(25)

از خدا میخواهم جزو آنهایی نباشیم که بر دلهایشان پرده افکنده و در گوشهایشان سنگینی.................

soham 313
27th April 2013, 08:50 AM
صفحه ی 74 از قرآن کریم شامل آیات 37 تا 51 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَقَالُوا۟ لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَيٰٓ أَن يُنَزِّلَ ءَايَةً وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(37)
و گفتند چرا معجزه اي از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بي ترديد خدا قادر است كه پديده اي شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمي دانند(37)



وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَٰٓئِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَٰبِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ(38)
و هيچ جنبنده اي در زمين نيست و نه هيچ پرنده اي كه با دو بال خود پرواز مي كند مگر آنكه آنها [نيز] گروه هايي مانند شما هستند ما هيچ چيزي را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده ايم سپس [همه] به سوي پروردگارشان محشور خواهند گرديد(38)



وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَٰتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ(39)
و كساني كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكيها[ي كفر] كر و لالند هر كه را خدا بخواهد گمراهش مي گذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مي دهد(39)



قُلْ أَرَءَيْتَكُمْ إِنْ أَتَيٰكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(40)
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد يا رستاخيز شما را دريابد اگر راستگوييد كسي غير از خدا را مي خوانيد(40)



بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ(41)
[نه] بلكه تنها او را مي خوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مي گرداند و آنچه را شريك [او] مي گردانيد فراموش مي كنيد(41)



وَلَقَدْ أَرْسَلْنَآ إِلَيٰٓ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَٰهُم بِالْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ(42)
و به يقين ما به سوي امتهايي كه پيش از تو بودند [پيامبراني] فرستاديم و آنان را به تنگي معيشت و بيماري دچار ساختيم تا به زاري و خاكساري درآيند(42)



فَلَوْلَآ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا۟ وَلَٰكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَٰنُ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(43)
پس چرا هنگامي كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولي [حقيقت اين است كه] دلهايشان سخت شده و شيطان آنچه را انجام مي دادند برايشان آراسته است(43)



فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَٰبَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّيٰٓ إِذَا فَرِحُوا۟ بِمَآ أُوتُوٓا۟ أَخَذْنَٰهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ(44)
پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاي هر چيزي [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامي كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند(44)



فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَٰلَمِينَ(45)
پس ريشه آن گروهي كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براي خداوند پروردگار جهانيان است(45)



قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَٰرَكُمْ وَخَتَمَ عَلَيٰ قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْءَايَٰتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ(46)
بگو به نظر شما اگر خدا شنوايي شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودي است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مي كنيم سپس آنان روي برمي تابند(46)



قُلْ أَرَءَيْتَكُمْ إِنْ أَتَيٰكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّٰلِمُونَ(47)
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسي] هلاك خواهد شد(47)



وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ ءَامَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(48)
و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمي فرستيم پس كساني كه ايمان آورند و نيكوكاري كنند بيمي بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد(48)



وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا۟ يَفْسُقُونَ(49)
و كساني كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاي] آنكه نافرماني مي كردند عذاب به آنان خواهد رسيد(49)



قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللَّهِ وَلَآ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَيٰٓ إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَيٰ وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ(50)
بگو به شما نمي گويم گنجينه هاي خدا نزد من است و غيب نيز نمي دانم و به شما نمي گويم كه من فرشته ام جز آنچه را كه به سوي من وحي مي شود پيروي نمي كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمي كنيد(50)



وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوٓا۟ إِلَيٰ رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(51)
و به وسيله اين [قرآن] كساني را كه بيم دارند كه به سوي پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براي آنها يار و شفيعي نيست باشد كه پروا كنند(51)


صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
27th April 2013, 10:23 AM
http://img.tebyan.net/big/1387/06/148245236382271065514317718921163155421325.jpg

گروه های اصلی هرم غذایی


("ما در کتاب آفرینش بیان هیچ چیز را فروگذار نکردیم." (سوره انعام / آیه 38)از ابعاد اعجاز آمیز قرآن این است که بر همه علوم مختلف که عقل و علم بشر هنوز به آن دست نیافته است، احاطه دارد.اولیای گرامی اسلام نیز در 14 قرن قبل، نکات دقیق بهداشتی، تغذیه ای و طبی را به پیروان خود خاطر نشان کرده و برای درمان مردم از آنها استفاده کرده اند. خداوند در قرآن کریم در آیات متعددی (118 آیه) در مورد تغذیه با ما سخن گفته است. از جمله در آیه 88 سوره مائده آمده است:"از آنچه خدا روزی شما قرار داده است؛ حلال و پاکیزه بخورید."روایات و احادیث متعددی نیز از ائمه معصومین (علیهم السلام) در این رابطه بیان شده است. در روایتی امام محمد باقر(ع) غذا را نیاز طبیعی هر فرد می دانند و می فرمایند: "خدای بزرگ آدمی را میان تهی (دارای شکم) آفرید و ناگزیر خوراک و آب می خواهد." (کافی جلد 6 ص 287)


http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSHvMrFiup57EtFQRA_T-733yxPJ-lWSHOccNFQddGoiOZ1i0QULw

k.ahmadi
27th April 2013, 02:04 PM
[golrooz][golrooz][golrooz]

pr.javadshahi
27th April 2013, 03:54 PM
سلام
قران خوبه ولی باید بدونی که اونو چه موقع بخونی و چه موقع حفظ و نگهداریش کنی
البته باید بدونی برای چه کسی سندش می کنی شاید تو موقعیت تو نباشه
لطفا برای من سند نکن تا اشتباه بیوفتم و ... هزار مشغله دیگه.
خداحافظ

تارادیس
27th April 2013, 06:48 PM
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بود وردت دعا و درس قرآن، غم مخور

سلام، آفرین به همت نیک شما دوست عزیز.

تارادیس
27th April 2013, 06:49 PM
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بود وردت دعا و درس قرآن، غم مخور

سلام، آفرین به همت نیک شما دوست عزیز.

soham 313
28th April 2013, 07:18 AM
صفحه ی 75 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 64 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوٰةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّٰلِمِينَ(52)
و كساني را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مي خوانند در حالي كه خشنودي او را مي خواهند مران از حساب آنان چيزي بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزي بر عهده آنان نيست تا ايشان را براني و از ستمكاران باشي(52)



وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولُوٓا۟ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنۢ بَيْنِنَآ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّٰكِرِينَ(53)
و بدين گونه ما برخي از آنان را به برخي ديگر آزموديم تا بگويند آيا اينانند كه از ميان ما خدا بر ايشان منت نهاده است آيا خدا به [حال] سپاسگزاران داناتر نيست(53)



وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بَِٔايَٰتِنَا فَقُلْ سَلَٰمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَيٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوٓءًۢا بِجَهَٰلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(54)
و چون كساني كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به ناداني كار بدي كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وي آمرزنده مهربان است(54)



وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْءَايَٰتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ(55)
و اين گونه آيات [خود] را به روشني بيان مي كنيم تا راه و رسم گناهكاران روشن شود(55)



قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهْوَآءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ الْمُهْتَدِينَ(56)
بگو من نهي شده ام كه كساني را كه شما غير از خدا مي خوانيد بپرستم بگو من از هوسهاي شما پيروي نمي كنم و گر نه گمراه شوم و از راه يافتگان نباشم(56)



قُلْ إِنِّي عَلَيٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِۦٓ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَٰصِلِينَ(57)
بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكاري [همراه] دارم و[لي] شما آن را دروغ پنداشتيد [و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز به دست خدا نيست كه حق را بيان مي كند و او بهترين داوران است(57)



قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّٰلِمِينَ(58)
بگو اگر آنچه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود و خدا به [حال] ستمكاران داناتر است(58)



۞ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَآ إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَٰتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٍ مُّبِينٍ(59)
و كليدهاي غيب تنها نزد اوست جز او [كسي] آن را نمي داند و آنچه در خشكي و درياست مي داند و هيچ برگي فرو نمي افتد مگر [اينكه] آن را مي داند و هيچ دانه اي در تاريكيهاي زمين و هيچ تر و خشكي نيست مگر اينكه در كتابي روشن [ثبت] است(59)



وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّيٰكُم بِالَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَيٰٓ أَجَلٌ مُّسَمًّي ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(60)
و اوست كسي كه شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] مي گيرد و آنچه را در روز به دست آورده ايد مي داند سپس شما را در آن بيدار مي كند تا هنگامي معين به سر آيد آنگاه ازگشت شما به سوي اوست سپس شما را به آنچه انجام مي داده ايد آگاه خواهد كرد(60)



وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ(61)
و اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهباناني بر شما مي فرستد تا هنگامي كه يكي از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالي كه كوتاهي نمي كنند(61)



ثُمَّ رُدُّوٓا۟ إِلَي اللَّهِ مَوْلَيٰهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَٰسِبِينَ(62)
آنگاه به سوي خداوند مولاي بحقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داوري از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است(62)



قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَٰتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَيٰنَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّٰكِرِينَ(63)
بگو چه كسي شما را از تاريكيهاي خشكي و دريا مي رهاند در حالي كه او را به زاري و در نهان مي خوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] برهاند البته از سپاسگزاران خواهيم بود(63)



قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ(64)
بگو خداست كه شما را از آن [تاريكيها] و از هر اندوهي مي رهاند باز شما شرك مي ورزيد(64)



صدق الله العلي العظيم

parastoo 68
28th April 2013, 07:27 AM
ممنون از این مطلب زیبا

Almas Parsi
28th April 2013, 07:58 AM
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRnt6bVHSUTIIAZ4kaxhLp2VYdG2n0AB mcMd6jXCpXAZ-VBeyqKJQ



سحرگاهان که عرش کبریایی می سراید
نغمه توحید ، تو که آهسته می خوانی
قنوت لحظه هایت را میان
ربنای سبز دستانت ؛ دعایم کن

http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSlNfFZvtmCbh08Saxh_BCXHkw9G8SGn iiJcfpI8ugvzW1kVk1Z

ياكريم11
28th April 2013, 05:26 PM
وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بَِٔايَٰتِنَا فَقُلْ سَلَٰمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَيٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوٓءًۢا بِجَهَٰلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(54)
و چون كساني كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به ناداني كار بدي كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وي آمرزنده مهربان است(54)



الهی اگر هم تو بلطفت ببخشی با شرمندگی چه کنم؟

soham 313
29th April 2013, 01:33 PM
صفحه ی 76 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 77 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَيٰٓ أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْءَايَٰتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ(65)
بگو او تواناست كه از بالاي سرتان يا از زير پاهايتان عذابي بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضي از شما را به بعضي [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مي كنيم باشد كه آنان بفهمند(65)



وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ(66)
و قوم تو آن [=قرآن] را دروغ شمردند در حالي كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم(66)



لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ(67)
براي هر خبري هنگام [وقوع] است و به زودي خواهيد دانست(67)



وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّيٰ يَخُوضُوا۟ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَٰنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَيٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(68)
و چون ببيني كساني [به قصد تخطئه] در آيات ما فرو مي روند از ايشان روي برتاب تا در سخني غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را [در اين باره] به فراموشي انداخت پس از توجه [ديگر] با قوم ستمكار منشين(68)



وَمَا عَلَي الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَٰكِن ذِكْرَيٰ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(69)
و چيزي از حساب آنان [=ستمكاران] بر عهده كساني كه پروا[ي خدا] دارند نيست ليكن تذكر دادن [لازم] است باشد كه [از استهزا] پرهيز كنند(69)



وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِۦٓ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌۢ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا۟ بِمَا كَسَبُوا۟ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ(70)
و كساني را كه دين خود را به بازي و سرگرمي گرفتند و زندگي دنيا آنان را فريفته است رها كن و [مردم را] به وسيله اين [قرآن] اندرز ده مبادا كسي به [كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد در حالي كه براي او در برابر خدا ياري و شفاعتگري نباشد و اگر [براي رهايي خود] هر گونه فديه اي دهد از او پذيرفته نگردد اينانند كه به [سزاي] آنچه كسب كرده اند به هلاكت افتاده اند و به [كيفر] آنكه كفر مي ورزيدند شرابي از آب جوشان و عذابي پر درد خواهند داشت(70)



قُلْ أَنَدْعُوا۟ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَيٰٓ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيٰنَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَٰطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَٰبٌ يَدْعُونَهُ إِلَي الْهُدَي ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدَيٰ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَٰلَمِينَ(71)
بگو آيا به جاي خدا چيزي را بخوانيم كه نه سودي به ما مي رساند و نه زياني و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسي كه شيطانها او را در بيابان از راه به در برده اند و حيران [بر جاي مانده] است براي او ياراني است كه وي را به سوي هدايت مي خوانند كه به سوي ما بيا بگو هدايت خداست كه هدايت [واقعي] است و دستور يافته ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم(71)



وَأَنْ أَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيٓ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(72)
و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وي محشور خواهيد گرديد(72)



وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ عَٰلِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَٰدَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ(73)
و او كسي است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و هر گاه كه مي گويد باش بي درنگ موجود شود سخنش راست است و روزي كه در صور دميده شود فرمانروايي از آن اوست داننده غيب و شهود است و اوست حكيم آگاه(73)



۞ وَإِذْ قَالَ إِبْرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا ءَالِهَةً إِنِّيٓ أَرَيٰكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ(74)
و [ياد كن] هنگامي را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مي گيري من همانا تو و قوم تو را در گمراهي آشكاري مي بينم(74)



وَكَذَٰلِكَ نُرِيٓ إِبْرَٰهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ(75)
و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد(75)



فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ الْءَافِلِينَ(76)
پس چون شب بر او پرده افكند ستاره اي ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم(76)



فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّآلِّينَ(77)
و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم(77)



صدق الله العلي العظيم

Sa.n
29th April 2013, 02:13 PM
http://forum.hammihan.com/user_images/26_01_2013/31089.png

Almas Parsi
29th April 2013, 02:29 PM
http://upload.tehran98.com/img1/62ibjd498293guoarmw.jpeg


خواندن دعا در بین آیات سوره انعام
دعاي ختم انعام- سند ختم انعام هايي كه در بازار است چيست؟ (دعاهايي كه در بين آيات سوره مباركه انعام خوانده مي شود؟)


دعاي خاصي براي ختم سوره انعام در روايات نيافتيم. ولي در رواياتي از امام صادق(ع) در فضيلت اين سوره نمازي آمده است که در ضمن آن سوره انعام خوانده مي شود و پس از خواندن انعام دعايي وارد شده که شروع آن «يا کريم يا کريم يا کريم» مي باشد و آخر آن «يا مغيث» است در هر صورت دعا کردن به هر دعايي پس از ختم انعام و يا در هر مورد ديگري بلااشکال است.
يكي از امتيازاتي اين سوره آن است كه در تمام آياتش يكجا نازل شده است. رواياتي پيرامون فضيلت اين سوره وارد شده. سوره انعام را به هنگام نزول هفتاد هزار فرشته بدرقه كرده اند و كسي كه آن را بخواند (و در پرتو آن روح و جانش از سرچشمه توحيد سيراب گردد) تمام آن فرشتگان براي او آمرزش مي طلبند. (روايت از امام رضا عليه السلام نقل شده) (بحارالانوار، ج 92، ص 274)
در هر صورت تلاوت اين سوره به ويژه با تدبر در محتوي آن آثار و بركات و فضائل فراوان دارد ولي ختم انعام به صورت هاي مرسوم مدرك معتبري ندارد.
بعد از تلاوت سوره انعام مي تواند دعا كند ولي وسط سوره يا بعد از سوره به قصد ورود و اين كه وظيفه او اين است كه اين دعاها را با سوره بايد خواند دليلي ندارد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/106669)



http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ_ORsbsmsxqQQL8YlBNc5jS2TZl0tZb M0deARiDti8knU9jbFK





خواندن دعا در بین آیات سوره انعام


سوال: در بعضی جلسات در لابه لای خواندن سوره انعام، دعاهایی مخصوص خوانده می شود. آیا این کار منشأ حدیثی دارد؟
پاسخ: اما در مورد سند این ختم، باید گفت: با تفحص و تجسس زیادی که به عمل آمد، سند قاطعی در کتب معتبر برای آن پیدا نشد.
تذکر این نکته لازم و ضروری است که نباید تنها به خواندن الفاظ آن قناعت کرد، و جلسات عریض و طویلی برای ختم انعام و حل مشکلات شخصی و خصوصی خود، با تشریفات ویژه ای تشکیل داد که به نام جلسات ختم انعام نامیده می شود، مسلماً اگر در این جلسات به محتوای سوره دقت شود، نه تنها مشکلات شخصی، مشکلات عمومی مسلمانان نیز حل خواهد شد، اما افسوس که بسیاری از مردم به قرآن به عنوان یک سلسله اوراد که دارای خواص مرموز و ناشناخته است می نگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمی اندیشند، در حالی که قرآن سراسر درس، مکتب، برنامه، بیداری، رسالت و آگاهی است و کتاب زنده ها و کتاب زندگی است.




منبع احادیث قرآنی

niusha231
29th April 2013, 03:08 PM
ممنون
که مارا با کلام خداوند بیشتر آشنا می کنید
http://www.parsquran.com/gallery/box/quranold.jpg

برنتی
29th April 2013, 08:17 PM
بسیار سپاس

صفحه ی 73 از قرآن کریم شامل آیات 22 تا 36 از سوره ی انعام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوٓا۟ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ(22)
و [ياد كن] روزي را كه همه آنان را محشور مي كنيم آنگاه به كساني كه شرك آورده اند مي گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مي پنداشتيد(22)

ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلَّآ أَن قَالُوا۟ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ(23)
آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مي گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم(23)

انظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا۟ عَلَيٰٓ أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ(24)
ببين چگونه به خود دروغ مي گويند و آنچه برمي بافتند از ايشان ياوه شد(24)

وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(25)
و برخي از آنان به تو گوش فرا مي دهند و[لي] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگيني [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اي را ببينند به آن ايمان نمي آورند تا آنجا كه وقتي نزد تو مي آيند و با تو جدال مي كنند كساني كه كفر ورزيدند مي گويند اين [كتاب] چيزي جز افسانه هاي پيشينيان نيست(25)

وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنَْٔوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(26)
و آنان [مردم را] از آن باز مي دارند و [خود نيز] از آن دوري مي كنند و[لي] جز خويشتن را به هلاكت نمي افكنند و نمي دانند(26)

وَلَوْ تَرَيٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَي النَّارِ فَقَالُوا۟ يَٰلَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(27)
و اي كاش [منكران را] هنگامي كه بر آتش عرضه مي شوند مي ديدي كه مي گويند كاش بازگردانده مي شديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمي كرديم و از مؤمنان مي شديم(27)

بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُوا۟ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا۟ لَعَادُوا۟ لِمَا نُهُوا۟ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَٰذِبُونَ(28)
[ولي چنين نيست] بلكه آنچه را پيش از اين نهان مي داشتند براي آنان آشكار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمي گردند و آنان دروغگويند(28)

وَقَالُوٓا۟ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ(29)
و گفتند جز زندگي دنياي ما [زندگي ديگري] نيست و برانگيخته نخواهيم شد(29)

وَلَوْ تَرَيٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَيٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ قَالُوا۟ بَلَيٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا۟ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(30)
و اگر بنگري هنگامي را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مي شوند [خدا] مي فرمايد آيا اين حق نيست مي گويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است] مي فرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مي ورزيديد اين عذاب را بچشيد(30)

قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِلِقَآءِ اللَّهِ حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا۟ يَٰحَسْرَتَنَا عَلَيٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَيٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ(31)
كساني كه لقاي الهي را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد مي گويند اي دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهي كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مي كشند چه بد است باري كه مي كشند(31)

وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْءَاخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(32)
و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست و قطعا سراي بازپسين براي كساني كه پرهيزگاري مي كنند بهتر است آيا نمي انديشيد(32)

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ الظَّٰلِمِينَ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ(33)
به يقين مي دانيم كه آنچه مي گويند تو را سخت غمگين مي كند در واقع آنان تو را تكذيب نمي كنند ولي ستمكاران آيات خدا را انكار مي كنند(33)

وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا۟ عَلَيٰ مَا كُذِّبُوا۟ وَأُوذُوا۟ حَتَّيٰٓ أَتَيٰهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَآءَكَ مِن نَّبَإِي۟ الْمُرْسَلِينَ(34)
و پيش از تو نيز پيامبراني تكذيب شدند ولي بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايي كردند تا ياري ما به آنان رسيد و براي كلمات خدا هيچ تغييردهنده اي نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است(34)

وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَآءِ فَتَأْتِيَهُم بَِٔايَةٍ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَي الْهُدَيٰ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَٰهِلِينَ(35)
و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مي تواني ن قبي در زمين يا نردباني در آسمان بجويي تا معجزه اي [ديگر] برايشان بياوري [پس چنين كن] و اگر خدا مي خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مي آورد پس زنهار از نادانان مباش(35)

۞ إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَيٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ(36)
تنها كساني [دعوت تو را] اجابت مي كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت سپس به سوي او بازگردانيده مي شوند(36)

soham 313
30th April 2013, 10:04 AM
صفحه ی 77 از قرآن کریم شامل آیات 78 تا 91 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



فَلَمَّا رَءَا الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّآ أَفَلَتْ قَالَ يَٰقَوْمِ إِنِّي بَرِيٓءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ(78)
پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامي كه افول كرد گفت اي قوم من من از آنچه [براي خدا] شريك مي سازيد بيزارم(78)



إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(79)
من از روي اخلاص پاكدلانه روي خود را به سوي كسي گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم(79)



وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَيٰنِ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَشَآءَ رَبِّي شَئًْا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ(80)
و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مي كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايي كرده است و من از آنچه شريك او مي سازيد بيمي ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزي بخواهد علم پروردگارم به هر چيزي احاطه يافته است پس آيا متذكر نمي شويد(80)



وَكَيْفَ أَخَافُ مَآ أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَٰنًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(81)
و چگونه از آنچه شريك [خدا] مي گردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزي را شريك خدا ساخته ايد كه [خدا] دليلي در باره آن بر شما نازل نكرده است نمي هراسيد پس اگر مي دانيد كدام يك از [ما] دو دسته به ايمني سزاوارتر است(81)



الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَلَمْ يَلْبِسُوٓا۟ إِيمَٰنَهُم بِظُلْمٍ أُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ(82)
كساني كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده اند آنان راست ايمني و ايشان راه يافتگانند(82)



وَتِلْكَ حُجَّتُنَآ ءَاتَيْنَٰهَآ إِبْرَٰهِيمَ عَلَيٰ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَٰتٍ مَّن نَّشَآءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ(83)
و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مي بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست(83)



وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَٰقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُۥدَ وَسُلَيْمَٰنَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَيٰ وَهَٰرُونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ(84)
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسي و هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مي دهيم(84)



وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَيٰ وَعِيسَيٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّٰلِحِينَ(85)
و زكريا و يحيي و عيسي و الياس را كه همه از شايستگان بودند(85)



وَإِسْمَٰعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَي الْعَٰلَمِينَ(86)
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگي را بر جهانيان برتري داديم(86)



وَمِنْ ءَابَآئِهِمْ وَذُرِّيَّٰتِهِمْ وَإِخْوَٰنِهِمْ وَاجْتَبَيْنَٰهُمْ وَهَدَيْنَٰهُمْ إِلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ(87)
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخي را [بر جهانيان برتري داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايي كرديم(87)



ذَٰلِكَ هُدَي اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا۟ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(88)
اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مي كند و اگر آنان شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مي دادند از دستشان مي رفت(88)



أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ الْكِتَٰبَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا۟ بِهَا بِكَٰفِرِينَ(89)
آنان كساني بودند كه كتاب و داوري و نبوت بديشان داديم و اگر اينان [=مشركان] بدان كفر ورزند بي گمان گروهي [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند(89)



أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ هَدَي اللَّهُ فَبِهُدَيٰهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّآ أَسَْٔلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَيٰ لِلْعَٰلَمِينَ(90)
اينان كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدي بر اين [رسالت] نمي طلبم اين [قرآن] جز تذكري براي جهانيان نيست(90)



وَمَا قَدَرُوا۟ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِۦٓ إِذْ قَالُوا۟ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ عَلَيٰ بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَٰبَ الَّذِي جَآءَ بِهِ مُوسَيٰ نُورًا وَهُدًي لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُوٓا۟ أَنتُمْ وَلَآ ءَابَآؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ(91)
و آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزي بر بشري نازل نكرده بزرگي خدا را چنانكه بايد نشناختند بگو چه كسي آن كتابي را كه موسي آورده است نازل كرده [همان كتابي كه] براي مردم روشنايي و رهنمود است [و] آن را به صورت طومارها درمي آوريد [آنچه را] از آن [مي خواهيد] آشكار و بسياري را پنهان مي كنيد در صورتي كه چيزي كه نه شما مي دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاي [باطل] خود به بازي [سرگرم] شوند(91)



صدق الله العلي العظيم

k.ahmadi
30th April 2013, 06:41 PM
ممنون عالی بود.

Almas Parsi
30th April 2013, 07:30 PM
دعای روز سه شنبه

قال تعالى :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنام خداوند بخشنده مهربان

قُلْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإنْ تَوَلَّوْا فإنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ
بگو:« خدارا اطاعت کنید، وازپیامبرش فرمان برید ؛ واگرسرپیچی نمایید، پیامبرمسؤول اعمال خویش است وشما مسؤول
مَا حُمِّلْتُمْ وَ إنْ تُطِیعُوهُ تََهْتَدُوا وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ 54 نور
اعمال خود ؛ أما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد ؛ و بر پیامبری چیزی جز رساندن آشکار نیست .»

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ألْجَمَالُ صَوَابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ الْکَمَالُ حُسْنُ الْفِعَالِ بِالصَّدْقِ
زیبایی در درستی گفتار مطابق حق است وکمال نیکی رفتار مطابق راستی است.
حدیث شماره 1283، صفحه 226، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.





بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه
یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودت زیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو
الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا
أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی
مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از
کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَهرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان
الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی
وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین
وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است
فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها

برگرفته از کتاب مفاتیح الجنان

soham 313
1st May 2013, 07:54 AM
صفحه ی 78 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلْنَٰهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَيٰ وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْءَاخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَيٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ(92)
و اين خجسته كتابي است كه ما آن را فرو فرستاديم [و] كتابهايي را كه پيش از آن آمده تصديق مي كند و براي اينكه [مردم]ام القري [=مكه] و كساني را كه پيرامون آنند هشدار دهي و كساني كه به آخرت ايمان مي آورند به آن [قرآن نيز] ايمان مي آورند و آنان بر نمازهاي خود مراقبت مي كنند(92)



وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَيٰٓ إِذِ الظَّٰلِمُونَ فِي غَمَرَٰتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓا۟ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوٓا۟ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ ءَايَٰتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ(93)
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مي بندد يا مي گويد به من وحي شده در حالي كه چيزي به او وحي نشده باشد و آن كس كه مي گويد به زودي نظير آنچه را خدا نازل كرده است نازل مي كنم و كاش ستمكاران را در گردابهاي مرگ مي ديدي كه فرشتگان [به سوي آنان] دستهايشان را گشوده اند [و نهيب مي زنند] جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [سزاي] آنچه بناحق بر خدا دروغ مي بستيد و در برابر آيات او تكبر مي كرديد به عذاب خواركننده كيفر مي يابيد(93)



وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَٰدَيٰ كَمَا خَلَقْنَٰكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَٰكُمْ وَرَآءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَيٰ مَعَكُمْ شُفَعَآءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَٰٓؤُا۟ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ(94)
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوي ما آمده ايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده ايد و شفيعاني را كه در [كار] خودتان شريكان [خدا] مي پنداشتيد با شما نمي بينيم به يقين پيوند ميان شما بريده شده و آنچه را كه مي پنداشتيد از دست شما رفته است(94)



۞ إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَيٰ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّيٰ تُؤْفَكُونَ(95)
خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مي آورد چنين ست خداي شما پس چگونه [از حق] منحرف مي شويد(95)



فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ الَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ(96)
[هموست كه] شكافنده صبح است و شب را براي آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده اين اندازه گيري آن تواناي داناست(96)



وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا۟ بِهَا فِي ظُلُمَٰتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(97)
و اوست كسي كه ستارگان را براي شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاي خشكي و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل [خود] را براي گروهي كه مي دانند به روشني بيان كرده ايم(97)



وَهُوَ الَّذِيٓ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ(98)
و او همان كسي است كه شما را از يك تن پديد آورد پس [براي شما] قرارگاه و محل امانتي [مقرر كرد] بي ترديد ما آيات [خود] را براي مردمي كه مي فهمند به روشني بيان كرده ايم(98)



وَهُوَ الَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّٰتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَٰبِهٍ انظُرُوٓا۟ إِلَيٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثْمَرَ وَيَنْعِهِۦٓ إِنَّ فِي ذَٰلِكُمْ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(99)
و اوست كسي كه از آسمان آبي فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزي خارج ساختيم كه از آن دانه هاي متراكمي برمي آوريم و از شكوفه رخت خرما خوشه هايي است نزديك به هم و [نيز] باغهايي از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براي مردمي كه ايمان مي آورند نشانه هاست(99)



وَجَعَلُوا۟ لِلَّهِ شُرَكَآءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا۟ لَهُ بَنِينَ وَبَنَٰتٍۭ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَٰنَهُ وَتَعَٰلَيٰ عَمَّا يَصِفُونَ(100)
و براي خدا شريكاني از جن قرار دادند با اينكه خدا آنها را خلق كرده است و براي او بي هيچ دانشي پسران و دختراني تراشيدند او پاك و برتر است از آنچه وصف مي كنند(100)



بَدِيعُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ أَنَّيٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَٰحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(101)
پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندي باشد در صورتي كه براي او همسري نبوده و هر چيزي را آفريده و اوست كه به هر چيزي داناست(101)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
1st May 2013, 08:21 AM
http://roozgozar.com/piczibasazi/animator-ofoghi/02/www.roozgozar.com-2101.gif

اعمالروز چهارشنبه






بِسْمِ اللَّهِ‏الرَّحْمنِالرَّح یمِ‏



اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً لَکَ الْحَمْدُاَنْ بَعَثْتَنی‏ مِنْ مَرْقَدی‏ وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً حَمْداً دائِماً لا یَنْقَطِعُ اَبَداً وَ لایُحْصی‏ لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ اَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّیْتَ وَقَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ‏وَ اَمَتَّ وَ اَحْیَیْتَ وَ اَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ وَ عافَیْتَ وَ اَبْلَیْتَ وَعَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ وَعَلَی الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسیلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حیلَتُهُ وَ اقْتَرَبَ‏اَجَلُهُ وَ تَدانی‏ فِی الدُّنْیا اَمَلُهُ وَ اشْتَدَّتْ اِلی‏ رَحْمَتِکَ فاقَتُهُ وَ عَظُمَتْ لِتَفْریطِهِ‏حَسْرَتُهُ وَکَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَخَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ فَصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ خاتَمِ‏النَّبِیّینَ وَ عَلی‏ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ وَ ارْزُقْنی‏ شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لا تَحْرِمْنی‏ صُحْبَتَهُ اِنَّک اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اقْضِ لی‏ فِی‏الْأَرْبَعآءِ اَرْبَعاً اِجْعَلْ قُوَّتی‏ فی‏ طاعَتِکَ وَ نَشاطی‏ فی‏ عِبادَتِکَ وَ رَغْبَتی‏ فی‏ثَوابِکَ وَزُهْدی‏ فیما یُوجِبُ لی‏ اَلیمَ عِقابِکَ اِنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشآءُ.سپاس از آنِ خدایی است که شب را جامه و خواب را سبب آسودگی‏ساخته و روز را برای تکاپو نهاده.از آنِ توست سپاس که مرا ازخوابگاهم برانگیختی، و اگر خواسته بودی، خواب مرا ابدی‏می‏ساختی. سپاس آفریدی و سازمان دادیو مقررّ کردی و گذراندی‏و میراندی و زنده کردی و بیمار نمودی و درمان کردی و بِه ساختی و گرفتار کردی و بر عرش، استواری و بر سلطنت، پایدار. بخوانمت،چون کسی که وسیله‏اش سُست است و چاره‏اش گسسته و کسی که‏مرگش نزدیک شده و آرزویش در دنیا گریبانگیر او شده و به رحمتت‏سخت نیازمند است و بزرگ است برای تقصیرش حسرت او، و بسیاراست لغزش و افتش (خطایش)، و برای خاطر تو توبه کار است.رحمت فرست بر محمّد،خاتم پیغمبران و بر خاندان پاک‏وپاکیزه‏اش، و روزی کن بر من شفاعتش را - که درود خدا بر او و خاندانش - و دریغ مدار از من صحبتش را؛ زیرا تومهربان‏ترینِ‏مهربانانی . خدایا! برآور برآیم در این روز چهارشنبه، چهار حاجترا:نیرویم را صرف طاعت خود کن، و نشاطم را در عبادت خود، ورغبتم را در ثوابِ خودت نِه، و بی‏میلی‏ام را بدان چه مایه عذاب‏دردناک توست؛زیرا تو بدان چه خواهی، لطف کننده‏ای2- زیارت امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع):اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا حُجَجَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا نُورَ اللَّهِ‏فی‏ ضُلماتِ الْأَرْضِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَعَلی‏ آلِ بَیْتِکُمُالطَّیِّبینَ‏ا طَّاهِرینَ بِاَبی‏ اَنْتُمْ وَاُمّی‏ لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصینَ وَجاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ‏حَتّی‏ اَتیکُمُ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللَّهُ اَعْدآئَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ اَجَمْعَینَ وَاَنَا اَبْرَءُ مَوْلایَ‏یا اَبا اِبْراهیمَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ یا مَوْلایَ یا اَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسی‏ یا مَوْلایَ‏یا اَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یا مَوْلایَ یا اَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَنَا مَوْلیًلَکُمْ‏مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَجَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فی‏ یَوْمِکُمْ هذا وَهُوَ یَوْمُ الْأَرْبَعآءِ وَمُسْتَجیرٌبِکُمْ فَاَضیفُونی‏ وَ اَجیرُونی‏ بِالِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ! 3- تسبیح مخصوص روز چهارشنبه:

بسم اللَّهِ الرَحْمنِالرَّحِیمِ



سُبْحانَ مَنْ تُسَبِّحُ لَهُ الْأَنْعامُ بِأَصْوَاتِهَا وَاتِهَا یَقُولُونَ سُبُّوحَاً قُدُّسَاً، سُبْحانَ الْمَلِکِ‏الْحَقِّ الْمُبِینِ، سُبْحانَ مَن تُسِّبِحُ لَهُ الْبِحارُ بِأَمْوَاجِهَا، سُبْحانَکَ رَبَّنَآوَبِحَمْدِکَ،سُبْ حانَ مَنْ تُسَبِّحُ لَهُ مَلَائِکَةُ السَّمواتُ بِأَصْوَاتِهَآ، سُبْحانَ اللَّهِ الْمَحْمُودِ فِی کُلِ‏مَقَالَةٍ سُبْحانَ الَّذِی یُسَبِّحُ لَهُ الْکُرْسِیُّ وَمَا حَوْلَهُ وَمَا تَحْتَهُ، سُبْحانَ الْمَلِکِ‏الْجَبَّارِ الَّذِی مَلأَ کُرْسِیُّهُ السَّموَاتِ الْسَبْعَ وَالأَرَضِینَ الْسَّبْعَ. سُبْحانَ اللَّهِ بِعَدَدِ مَا سَبَّحَهُ الْمُسَبِّحُونَ، وَالْحَمْدُللَّهِ بِعَدَدِ مَا حَمْدِهُ الْحامِدُونَ، وَلَاالهَ الَّا اللَّهُ بِعَدَدِ مَاهَلَّلَهُ الْمُهَلِّلُونَ، وَاللَّهُ أَکْبَرٌ بِعَدِدِ مَا کَبَّرَهُ الْمَکَبِّرُونَ، وَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏بِعَدَدِ مَا اسْتَغْفَرَهُالْمُسْتَغْف ِرُونَ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَةَّ ِالَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ بِعَدَدِ مَامَجَّدَهُ الْمُمَجِّدُونَ وَبِعَدَدِ مَا قَالَهُ الْقآئِلُونَ، وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی‏ مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍبِعَدَدِ مَا صَلَّی‏ عَلَیْهِ الْمُصَلُّونَ. سُبْحانَکَ لَا ِالهَ ِالَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَکَ الدَّوَآبُّ فِی مَرَاعِیَها وَالْوُحُوشُ فِی مَظَآنَّهَاوَالْسِّبَاعُ فِی فَلَوَاتِها وَالطَّیْرُ فِی وُکُورِهَا، سُبْحانَکَ لَا ِالهَ ِالَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَکَ‏الْبِحارُ بِأَمْوَآجِهَا وَالْحِیتَانُ فِی مِیَاهِهَا وَالْمِیَاهُ فِی مَجَارِیهَا وَالْهَوَآمُّ فِی أَمَاکِنِهَا،سُبْحانَکَ لَا ِالهَ ِالَّا أَنْتَ الْجَوَادُ الَّذِی لَا یَبْخَلُ الْغَنِیُّ الَّذِی لَا یَعْدَمُ الْجَدِیدُ الَّذِی‏لَا یَبْلَی‏. الْحَمْدُللَّهِ الْبَاقِی الَّذِی تَسَرْ بَلَ بِالْبَقَآءِ الْدَّآئِمِ لَا یَفْنَی‏ الْعَزیزِ الَّذِی لَا یَذِلُّالْمَلِکِ‏الَّذِی لَا یَزُولُ، سُبْحانَکَ لَا ِالهَ ِالَّا أَنْتَ الْقَائِمِ الَّذِی لَا یَعْیَی‏ الدَّائِمُ الَّذِی لَا یَبِیدُالْعَلِیمُ الَّذِی لَا یَرْتَابُ الْبَصِیرُ الَّذِی لَا یَضِلُّ الْحَکِیمُ الَّذِی لَا یَجْهَلُ، سُبْحانَکَ لَاالهَ الَّا أَنْتَ الْحَکِیمُ الَّذِی لَا یَحِیفُ الرَّقِیبُ الَّذِی لَا یَسْهُو الْمُحِیطُ الَّذِی لَا یَلْهُوالشَّاهِدُ الَّذِی لَا یَغِیبُ، سُبْحانَکَ لَا ِالهَ ِالَّا أَنْتَ الَّذِی لَا یُرامُ الْعَزِیزُ الَّذِی لَایُضَامُ الْسُّلْطَانُ الَّذِی لَا یُغْلَبُ الْمُدْرِکُ الَّذِی لَا یُدْرَکُ الطَّالِبُ الَّذِی لَا یَعْجِزُ.
http://roozgozar.com/piczibasazi/animator-ofoghi/02/www.roozgozar.com-2101.gif

Almas Parsi
1st May 2013, 08:50 AM
http://static.parset.com/Files/Content/Mod/z/z2ahgba47x.jpg
نماز شب چهار شنبه:نماز شب چهار شنبه دو ركعت نقل شده است، در هر ركعت بعد از حمد آیه الكرسی و سوره قدر و سوره نصر را یك مرتبه و سوره توحید را سه مرتبه. كسی كه این نماز را بخواند خدای تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد.
نماز روز چهارشنبه
نماز این روز دو ركعت است، در هر ركعتی بعد از حمد سوره زلزلت یك مرتبه و سوره توحید سه مرتبه.
كسی كه این نماز را بخواند خدا رفع كند از او تاریكی قبر را تا روز قیامت. پس ذكر شده است ثواب زیاد برای خواننده این نماز.

Sa.n
1st May 2013, 02:49 PM
http://forum.hammihan.com/user_images/10_01_2013/22671.png

soham 313
2nd May 2013, 09:29 AM
صفحه ی 79 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 116 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده (http://esfanderaneman.persianblog.ir/post/27)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ خَٰلِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ(102)
اين است خدا پروردگار شما هيچ معبودي جز او نيست آفريننده هر چيزي است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزي نگهبان است(102)



لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَٰرُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَٰرَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ(103)
چشمها او را درنمي يابند و اوست كه ديدگان را درمي يابد و او لطيف آگاه است(103)



قَدْ جَآءَكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَآ أَنَا۠ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ(104)
به راستي رهنمودهايي از جانب پروردگارتان براي شما آمده است پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد به سود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و من بر شما نگهبان نيستم(104)



وَكَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْءَايَٰتِ وَلِيَقُولُوا۟ دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(105)
و اين گونه آيات [خود] را گوناگون بيان مي كنيم تا مبادا بگويند تو درس خوانده اي و تا اينكه آن را براي گروهي كه مي دانند روشن سازيم(105)



اتَّبِعْ مَآ أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ(106)
از آنچه از پروردگارت به تو وحي شده پيروي كن هيچ معبودي جز او نيست و از مشركان روي بگردان(106)



وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَآ أَشْرَكُوا۟ وَمَا جَعَلْنَٰكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَآ أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ(107)
و اگر خدا مي خواست آنان شرك نمي آوردند و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده ايم و تو وكيل آنان نيستي(107)



وَلَا تَسُبُّوا۟ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا۟ اللَّهَ عَدْوًۢا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(108)
و آنهايي را كه جز خدا مي خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روي دشمني [و] به ناداني خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براي هر امتي كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوي پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مي دادند آگاه خواهد ساخت(108)



وَأَقْسَمُوا۟ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَٰنِهِمْ لَئِن جَآءَتْهُمْ ءَايَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْءَايَٰتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ(109)
و با سخت ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه اي براي آنان بيايد حتما بدان مي گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه مي دانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمي آورند(109)



وَنُقَلِّبُ أَفِْٔدَتَهُمْ وَأَبْصَٰرَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا۟ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَٰنِهِمْ يَعْمَهُونَ(110)
و دلها و ديدگانشان را برمي گردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمي آورند] چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مي كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند(110)



۞ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَآ إِلَيْهِمُ الْمَلَٰٓئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَيٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا۟ لِيُؤْمِنُوٓا۟ إِلَّآ أَن يَشَآءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ(111)
و اگر ما فرشتگان را به سوي آنان مي فرستاديم و اگر مردگان با آنان به سخن مي آمدند و هر چيزي را دسته دسته در برابر آنان گرد مي آورديم باز هم ايمان نمي آوردند جز اينكه خدا بخواهد ولي بيشترشان ناداني مي كنند(111)



وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَٰطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَيٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ(112)
و بدين گونه براي هر پيامبري دشمني از شيطانهاي انس و جن برگماشتيم بعضي از آنها به بعضي براي فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مي كنند و اگر پروردگار تو مي خواست چنين نمي كردند پس آنان را با آنچه به دروغ مي سازند واگذار(112)



وَلِتَصْغَيٰٓ إِلَيْهِ أَفِْٔدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْءَاخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا۟ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ(113)
و [چنين مقرر شده است] تا دلهاي كساني كه به آخرت ايمان نمي آورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند(113)



أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِيٓ أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَٰبَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ الْكِتَٰبَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ(114)
پس آيا داوري جز خدا جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوي شما نازل كرده است و كساني كه كتاب [آسماني] بديشان داده ايم مي دانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش(114)



وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(115)
و سخن پروردگارت به راستي و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهنده اي براي كلمات او نيست و او شنواي داناست(115)



وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ(116)
و اگر از بيشتر كساني كه در [اين سر]زمين مي باشند پيروي كني تو را از راه خدا گمراه مي كنند آنان جز از گمان [خود] پيروي نمي كنند و جز به حدس و تخمين نمي پردازند(116)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
2nd May 2013, 12:23 PM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif





وَلَا تَسُبُّوا۟ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا۟ اللَّهَ عَدْوًۢا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(108)



ممنوعیت دشنام و ناسزاگویی در قرآن


از آنجا که دین اسلام، برنامۀ کامل برای رشد بشر است و پیامبر هم بعثت خود را برای اتمام ارزش های اخلاقی می داند، بدیهی است با هر چیز که خلاف مکارم اخلاقی باشد، مبارزه می کند. دشنام و ناسزاگویی با مکارم اخلاقی ناسازگار است؛ علاوه بر اینکه ناسزا گفتن به مقدسات مذاهب و ادیان دیگر، سبب تحریک پیروان آنها شده و چه بسا در مقام دفاع از مقدسات خویش، به خداوند و مقدسات اسلام دشنام داده و آنها را به مسخره گیرند.


ممنوعیت دشنام از زبان اهل بیت علیهم السلام


مولا امیرالمومنین علی(ع) به جمعی از یارانش که به پیروان معاویه در جنگ صفین دشنام می دادند ، فرمودند:



«من خوش ندارم شما فحاش باشید. اگر شما به جای دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید، به حق و راستی نزدیکتر است و برای اتمام حجت بهتر.»



از مولا امام صادق(ع) ضمن حدیثی روایت شده است:


« ... از ناسزاگویی به دشمنان خدا در جایی که آنها می شنوند، بپرهیزید که در نتیجه آنان نیز خدا را از روی دشمنی و ناآگاهی دشنام خواهند داد. سزاوار است بدانید چه سخنانی از مشرکان، ناسزاگویی به خداوند محسوب می شود؛ هرکس به اولیای خدا ناسزا گوید، در حقیقت به خدا دشنام داده است و چه کسی ظالم تر از آنکه موجب دشنام گویی به خدا و اولیای او شود....؟»



از آنجا که ناسزاگویی به دشمنان و مقدسات آنها سبب دشنام دادن آنها به مقدسات اسلام می شود، برای سهیم نشدن در دشنام گویی به خداوند و اولیا، باید از دشنام دادن به خدایان آنها پرهیز کرد.

ادامه...

عبدالله91
2nd May 2013, 12:27 PM
زینت دادن اعمال:


پیروان هر دین و مذهبی، اعمال و رفتاری متناسب با آیین خود دارند که به آن عادت کرده و آن را زیبا و پسندیده می دانند و برای آن، دلیل هایی هم دارند؛ اگر چه ادیان و مذاهب دیگر، آن عمل را زشت و ناپسند بدانند. این چیزی نیست جز خاصیت و اثر عمل؛ یعنی، هنگامی که انسان کاری را مکرر انجام دهد، کم کم قبح و زشتی آن در نظرش از بین می رود و حتی به صورت جالبی جلوه گر می شود. «زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ»

ظهور حقیقت اعمال:

هر عملی که انسان انجام می دهد- چه خوب چه بد – از روی غرضی است که در نظرش محبوب است و فکر می کند این عمل، آن غرض را تامین می کند.

مناسک و مراسم هر مذهب هم، از این مقوله است، که فرد برای رسیدن به اغراض انجام می دهد؛ گرچه از حقیقت این اعمال اطلاعی ندارد. وقتی این حقایق آشکار می شود که به سوی پروردگارش بازگردد، تا پردۀ غفلت از چشم او برداشته و حقیقت، مکشوف شود « فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ»


ادامه...

عبدالله91
2nd May 2013, 12:33 PM
پیامهای این آیه:


1- لزوم کنترل خشم و احساسات، برای گرفتار نشدن در دام سخن و حرکات جاهلانه «... عَدْوًۢا بِغَيْرِ عِلْمٍ»


2- هر جامعه و امتی عقاید و اعمال خود را – هر چند ناحق – زیبا می پندارد « كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ »



3- بازگشت همگان به سوی خداوند است و قیامت، روز آشکار شدن اعمال آدمی و حقیقت آن است « ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ »



4- باید از هر کاری که موجب توهین افراد نادان به مقدسات دینی شود، خودداری کرد «وَلَا تَسُبُّوا۟ ... فَيَسُبُّوا۟ اللَّهَ عَدْوًۢا بِغَيْرِ عِلْمٍ»



برگرفته از کتاب تفسیر همراه

niusha231
2nd May 2013, 12:39 PM
ممنون[golrooz]

Almas Parsi
2nd May 2013, 03:35 PM
http://www.samenblog.com/uploads/a/aks2aks/108736.jpg

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانیاش هميشگى است‏
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِرا بِرَحْمَتِهِ وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ ،
سپاس خداى را كه شب تاريك را با قدرت خود برد و روز روشن را به رحمتش آورد و لباس پرفروغ‏ آن را درحالیكه قرين نعمتش بودم بر تن من كرد،خدايا!همچنان‏كه مرا براى اين روز نگاه داشتى براى امثال آن نيز پابرجا بدار و بر پيامبر اسلام محمّد و خاندان او درود فرست و مرا در اين روز و شبها و روزهاى ديگر به فاجعه انجام گناهان مبتلا مساز،خير اين روز و و خير آنچه در آن است،و خير بعد از اين روز را روزیام گردان و شرّ اين روز و شرّ آنچه در آن است و شرّ بعد از آن را از من دور ساز.خدايا!من با گردن نهادن به دين اسلام به سوى تو وسيله میجويم و با حرمت نهادن به قران بر تو اعتماد میكنم،و دوستى محمّد،بنده برگزيده است كه(درود خدا بر او و خاندانش باد)نزد تو شفاعت میطلبم،
فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِيَ الَّتِي رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْخَمِيسِ خَمْسا لا يَتَّسِعُ لَهَا إِلا كَرَمُكَ وَ لا يُطِيقُهَا إِلا نِعَمُكَ سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِكَ وَ عِبَادَةً أَسْتَحِقُّ بِهَا جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ وَ سَعَةً فِي الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَ أَنْ تُؤْمِنَنِي فِي مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ وَ تَجْعَلَنِي مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ فِي حِصْنِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِي بِهِ شَافِعا يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَافِعا إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
پس بار خدايا پيمانى كه روا شدن حاجتم را به آن اميد بسته‏ام به حساب اور،اى مهربان‏ترين مهربانان!بار خدايا در روز پنجشنبه پنج حاجت‏ مرا برطرف نما،كه آنها را جز كرم تو گنجايش و جز نعمتهاى تو طاقت ندارد:سلامتى كه با آن براى انجام‏ طاعتت نيرو گيرم و عبادتى كه با آن سزاوار پاداش فراوان تو گردم،و گشايشى در حال،من با روزى حلال‏ و اينكه به من با امن خويش در هنگامه‏هاى ترس امنيت دهى،و از هر غم و اندوه كوبنده در دژ استوار خويش پناهم‏ دهى،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و چاره‏جويیام را بوسيله او شفيع سودمندى برايم در روز قيامت‏ قرار ده،به يقين تو مهربانترين مهربانانى.

intelilite
2nd May 2013, 05:17 PM
انها که زمعبود خبر یافته اند/از جمله کائنات سر تافته اند

Sa.n
2nd May 2013, 05:44 PM
http://s3.picofile.com/file/7385853010/babol_115.gif

k.ahmadi
2nd May 2013, 10:38 PM
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

soham 313
3rd May 2013, 09:44 AM
صفحه ی 80 از قرآن کریم شامل آیات 117 تا 129 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(117)
باري پروردگار تو به [حال] كسي كه از راه او منحرف مي شود داناتر است و او به [حال] راه يافتگان [نيز] داناتر است(117)



فَكُلُوا۟ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُم بَِٔايَٰتِهِ مُؤْمِنِينَ(118)
پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا [به هنگام ذبح] بر آن برده شده است بخوريد(118)



وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا۟ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَآئِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ(119)
و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمي خوريد با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شده ايد براي شما به تفصيل بيان نموده است و به راستي بسياري [از مردم ديگران را] از روي ناداني با هوسهاي خود گمراه مي كنند آري پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران داناتر است(119)



وَذَرُوا۟ ظَٰهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا۟ يَقْتَرِفُونَ(120)
و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كساني كه مرتكب گناه مي شوند به زودي در برابر آنچه به دست مي آوردند كيفر خواهند يافت(120)



وَلَا تَأْكُلُوا۟ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَيٰٓ أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَٰدِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ(121)
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرماني است و در قيقت شيطانها به دوستان خود وسوسه مي كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد(121)



أَوَمَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَٰهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَٰتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَٰفِرِينَ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(122)
آيا كسي كه مرده[دل] بود و زنده اش گردانيديم و براي او نوري پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسي است كه گويي گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون آمدني نيست اين گونه براي كافران آنچه انجام مي دادند زينت داده شده است(122)



وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَٰبِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا۟ فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(123)
و بدين گونه در هر شهري گناهكاران بزرگش را مي گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند و[لي] آنان جز به خودشان نيرنگ نمي زنند و درك نمي كنند(123)



وَإِذَا جَآءَتْهُمْ ءَايَةٌ قَالُوا۟ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّيٰ نُؤْتَيٰ مِثْلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَمْكُرُونَ(124)
و چون آيتي برايشان بيايد مي گويند هرگز ايمان نمي آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مي داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودي كساني را كه مرتكب گناه شدند به [سزاي] آنكه نيرنگ مي كردند در پيشگاه خدا خواري و شكنجه اي سخت خواهد رسيد(124)



فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَٰمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَآءِ كَذَٰلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ(125)
پس كسي را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مي گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مي گرداند چنانكه گويي به زحمت در آسمان بالا مي رود اين گونه خدا پليدي را بر كساني كه ايمان نمي آورند قرار مي دهد(125)



وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ(126)
و راه راست پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براي گروهي كه پند مي گيرند به روشني بيان نموده ايم(126)



۞ لَهُمْ دَارُ السَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُم بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(127)
براي آنان نزد پروردگارشان سراي عافيت است و به [پاداش] آنچه انجام مي دادند او يارشان خواهد بود(127)



وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَٰمَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَآ أَجَلَنَا الَّذِيٓ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَيٰكُمْ خَٰلِدِينَ فِيهَآ إِلَّا مَا شَآءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ(128)
و [ياد كن] روزي را كه همه آنان را گرد مي آورد [و مي فرمايد] اي گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد و هواخواهان آنها از [نوع] انسان مي گويند پروردگارا برخي از ما از برخي ديگر بهره برداري كرد و به پاياني كه براي ما معين كردي رسيديم [خدا] مي فرمايد جايگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهيد بود مگر آنچه را خدا بخواهد [كه خود تخفيف دهد] آري پروردگار تو حكيم داناست(128)



وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّٰلِمِينَ بَعْضًۢا بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(129)
و اين گونه برخي از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مي آوردند سرپرست برخي ديگر مي گردانيم(129)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
3rd May 2013, 11:21 AM
http://up.tafrihi3.ir/up/tafrihi3/Pictures/mokh1/ljml60lpqrizq07rnajn.gif




دعای روز جمعه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/191/)


قال تعالی:
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍمُّحْضَرَا ًوَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أنَّ بَیْنَهَا
روزی که هرکس ، آنچه را ازکار نیک انجام داده ، حاضر می بیند ؛ و آرزو می کند میان او ، و آنچه ازاعمال بد انجام داده ،
وَبَیْنَهُ أمَدَاً بَعِیدَاً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ *آل عمران ٣٠
فاصله زمانی زیادی باشد.خداوند شمارااز(نافرمانی)خودش،برحذ رمیدارد؛و(درعین حال،)خدانسبت بهمۀ بندگان،مهربان است.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ثَلاثُ یُدْرِکُ بِهِنَّ الْعَبْدُ رَغَائِبَ الدُّنْیَا وَالآخِرةِ الصَّبْرُ عَلَى الْبَلاءِ وَ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ
سه چیزکه بنده به وسیله آن خواسته های دنیا وآخرت را به دست می آورد : صبر در مصیبت ورضایت بر قضا و قدر
وَ الدُّعَاءُ فِی الرَّخَاءِ
ودعا [ به یاد خدا بودن ] به هنگام توانایی وثروت
حدیث شماره 1252، صفحه 220 ، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعاى روز جمعه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَالْإِحْیَاءِ وَ الآْخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْیَاءِ الْعَلِیمِ الَّذِی لا یَنْسَى
سپاس مخصوص خدائی است که نخست پیش ازایجاد وزنده کردن وآخرین موجود بعد ازفنای موجودات دانانیکه فراموش نکند
مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخِیبُ مَنْ دَعَاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ
کسیکه یاد کرداورا وکم وکاست نکند کسیکه شکرش بجاآورده محروم نشودکسیکه خواندش وقطع نشودامیدکسیکه به اوامیدبندد
اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَکَفَى بِکَ شَهِیداًوَأُشْهِدُجَمِیعَ مَلائِکَتِکَ وَسُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَحَمَلَةَ
خدایامن گواه میگیرم توراوتوکافی هستی ازلحاظ گواه وشهادت میگیرم تمام فرشتگان وساکنان آسمانها وحاملان
عَرْشِکَ وَمَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ أَنِّی أَشْهَدُ
عرش وتختت و کسی که برانگیخته ای از پیغمبرانت وفرستادگانت وآنچه آفریده ای از اقسام واصناف مخلوقت من گواه گیرم
أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لاإِلَهَ إِلاأَنْتَ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ وَلاعَدِیلَ وَلاخُلْفَ لِقَوْلِکَ وَلاتَبْدِیلَ
حقا ً تو توئی خدا نیست معبودی جز تو یگانه نیست شریکی برای تو ونه انبازی ونیست تخلفی درگفتارت ونه تبدیل
وَأَنَّ مُحَمَّدَاًصَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ أَدَّى مَاحَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَجَاهَدَ فِی
بدرستی که محمد درود خدا براو وبر آل او بنده وفرستادۀ تست ادا کرد آنچه راتحمیل کردی به اوسوی بندگانت وکوشید در راه
اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَأَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ
خدای عزیز وبزرگ حق کوشیدن را والبته وی مژده داد بآنچه راکه آن حق بود ازپاداش وترسانید به آنچه آن راست بود
مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَى دِینِکَ مَاأَحْیَیْتَنِی وَلا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَهَبْ لِی
ازمجازات خدایا ثابت بدارمرا بر دینت ما دامیکه زنده ام ومنحرف منما دلم را پس از آنکه هدایتم کردی وببخش برایم
مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَعَلَى آلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْنِی مِنْ
از نزد خودت رحمتی زیرا توئی بخشنده درود فرست بر محمد وبر آل محمد وقرارده مرا از
أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِی لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ
پیروان او ومطیعش ومحشور کن مرا در گروه وی وتوفیقم ده به انجام فریضه مخصوص جمعه ها وآنچه واجب کردی
عَلَیَّ فِیهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِی یَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّکَ أَنْتَ
برمن در آنها از طاعات وعبادات وآنچه قسمت کردی برای اهل آنها درعطایت در روز جزا وپاداش زیرا تویی
الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
مقتدر وغلبه کننده حکیم
برگرفته از مفاتیح جنان



http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQioWlQMKP9CX6gSJVN3PR-Cl2yVLgI6kz9Pa3dEtgfblRKuG4nVw

Almas Parsi
3rd May 2013, 11:31 AM
http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSlNfFZvtmCbh08Saxh_BCXHkw9G8SGn iiJcfpI8ugvzW1kVk1Z


ساعات اجابت دعا در روز جمعه


جام جم آنلاين: آيت‌الله شيخ مجتبي تهراني با تأکيد بر اينکه جمعه، آقاي روزهاي هفته است ، ساعات اجابت دعا در اين روز را برشمرد و گفت: وسعت رزق و سلامتي سرآمد حاجات دنيايي هستند.

http://www1.jamejamonline.ir/Media/images/1389/06/03/100884037758.jpg
بحث ما راجع به ماه مبارک رمضان بود که عرض کردم ماه تلاوت قرآن، يعني بازگوکردن کلام ربّ و ماه دعا، يعني سخن گفتن عبد با ربّ است و دعا هم بر دو قسم است؛ مأثور و غيرمأثور. عرض کردم که براي دعا شرايط و آدابي هست و بحث ما به اينجا رسيد که دعا مؤثر است اما عواملي هم هستند که اين‏ها بر روي دعا اثرگذار در سه رابطه هستند.
يکي از عوامل مؤثر بر دعا ، عامل زمان بود. ما اول در مورد «شبانه‏روز» بحث کرديم؛ در شب چه موقعي از شب و در روز نيز به همين صورت.
درباره روز که جلسه گذشته بحث کردم، اگر دقت کنيد سه موقعيت را مطرح مي‏کنند؛ يکي هنگام طلوع آفتاب، دوم هنگام زوال شمس، يعني نيم‏روز و سوم هنگام غروب آفتاب. اگر خوب دقت کنيد، مي‏بينيد که در معارف ما چقدر زيبا مسائل معنوي ما به مسائل مادي ما آميخته شده است.
اول و وسط و آخر هر روز نسبت به جميع امور، به ياد خدا باش و از او بخواه و خودت را به او واگذار کن. «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّ?َ إلَّابِالله»؛ متوجه اين معنا باش که هيچ پناهگاهي و هيچ نيرويي جز پناهگاه الهي و نيروي الهي نيست. لذا آيات و روايات ما اول و وسط و آخر روز را مطرح مي‏کند. اين براي شبانه‏روز بود؛ حالا گام‏به‏گام پيش مي‏رويم.

تأثير شب و روز جمعه بر دعااما هفته؛ در روزهايي که ايام هفته را تشکيل مي‏دهند، مي‏بينيم که در روايات ما شب جمعه و روز جمعه را از نظر اثرگذاري‏ بر روي دعا بطور خاص مطرح مي‏کنند. روايات در اين زمينه بسيار است. من بنايم بر اين است که نمونه‏برداري مي‏کنم و مطلبم را روي آن استوار مي‏کنم.

نداي فرشته منادي در شب جمعهدر باب شب جمعه ما روايات متعددي داريم؛ يک روايت از پيغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى يُنْزِلُ مَلَکاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا کُلَّ لَيْلَةٍ فِي الثُّلُثِ الْأَخِيرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته‏اي را به آسمان دنيا فرو مي‏فرستد؛ «وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ»؛ شب جمعه هم که مي‏شود از اول شب مي‏فرستد؛ «فَيَأْمُرُهُ فَيُنَادِي»، به او فرمان مي‏دهد، پس او ندا مي‏کند. حالا نداهايش چيست؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا درخواست کننده‏اي هست که من درخواستش را اجابت کنم؟ «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا توبه کننده‏اي هست که توبه‏اش را بپذيرم؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آيا کسي هست که طلب آمرزش کند و او را بيامرزم؟ «يَا طَالِبَ الْخَيْرِ أَقْبِلْ»؛ اي کسي که طالب خوبي‏ها هستي، روي بياور؛ «يَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ اي کسي که ـ‏نعوذبالله‏ـ به سمت شرّ داري مي‏روي، دست بردار. «فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا إِلَى أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ اين فرشته آن‏قدر ندا مي‏کند تا سپيده‏دم بدمد. «فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاءِ».(بحارالانوار، 2، 314) وقتي که فجر طالع مي‏شود، برمي‏گردد به همان محل خودش که ملکوت آسمان است.

نداي الهي در شب جمعهروايت ديگر، روايتي است که ابوبصير از امام باقر (ع) نقل مي‏کند. تفاوت دو روايت را خوب دقت کنيد؛ چون من با توجه به اين نکات اين روايات را مي‏خوانم. آن روايت اول اين بود که خدا يک فرشته را مي‏فرستد که ندا کند؛ اما در روايت دوم مي‏فرمايد خودِ خدا ندا مي‏کند.
حضرت مي‏فرمايد: «إنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُنَادِي کُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَى آخِرِهِ»، خداي متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالاي عرش ندا مي‏دهد: «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ»؛ آيا بنده‏اي هست که من را بخواند و از من براي آخرت و دنيايش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذيرم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَسْأَلَنِي الزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که من از نظر رزق و روزي بر او تنگ گرفته باشم، بيايد از من توسعه رزق و روزي را تقاضا کند و روزي بطلبد تا من روزي دنيايي‏اش را توسعه دهم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ».‏‏‏‏‏‏‏ (وسائل الشيعه، 7، 389) آيا يک بنده مؤمني هست که بيماري داشته باشد و بيايد از من شفا بخواهد قبل از اينکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا و عافيتش دهم؟

همه حاجات را شب جمعه بخواهاين روايت مفصل است و ادامه دارد. به همين مقدار در اين دو روايتي که خواندم دقت کنيد؛ هم مسئله امور معنوي را مطرح مي‏کنند، هم امور مادي را؛ هم گرفتاري‏هاي معنوي را که انسان از بار گناه، سبکبار شود که در آن مغفرت و توبه هست، هم مسئله حاجات دنيوي را مطرح مي‏کند.
البته روايت اول به صورت کلي فرمود: «فَيُنَادِي هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا کسي هست که از من درخواستي کند، تا من به او بدهم؛ اما روايت دوم اين درخواست‏ها و حاجت‏ها را بخش‏بخش مي‏کند.

حاجات معنوي و آخرتيامام باقر (ع) به ابوبصير، اول به‏طور کلّي مي‏فرمايد «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ»؛ اول اين مطلب کلي را فرمود؛ «دنيا» و «آخرت». اول هم آخرت را مطرح مي‏کند. در بين امور آخرتي هم اهم امور براي من اين است که گناهانم آمرزيده شود.
مي‏گوييم «دفع ضرر» اولي است از «جلب منفعت»؛ آيا بهتر نيست که انسان جلوي ضرر را بگيرد تا بخواهد جلب منفعت کند؟ اصلاً عاقل اينگونه است. مي‏گويد اول ضرر نکنم؛ منفعت پيش‏کش. لذا اول سراغ اين مي‏رود. البته اينجا «دفع ضرر» نيست، بلکه «رفع ضرر» است. يعني مسئله آمرزش نسبت به گناهان مطرح است. لذا اولاً امور معنوي که اهم امور است را مطرح فرمود؛ در امور معنوي هم اهم آن چيست؟ آمرزش گناهان است که رفع مانع است.

حاجات مادي و دنياييبعد هم مي‏رود سراغ دنيايت. وسعت رزق مي‏خواهي؟ خيال نکني فقط با تلاش خودت، روزي‏ات وسيع مي‏شود. نه، تنگ و گشاديِ روزي دست کسي است که روزي‏رسان است. دست من و تو نيست. يک‏وقت اشتباه نکنيد؛ رزق يعني روزي؛ روزي يعني چه؟ يعني آن چيزي که من در حيات مادي و نشئه دنيوي‏ام از آن بهره مي‏گيرم؛ نه پول زياد.
در آخر بحثم هم به اين مسئله اشاره مي‏کنم. ممکن است کسي بدود و پول زياد گير بياورد؛ بعد تا آن پول را گير آورد، يک چاله و بلکه چاهي پيدا شود و يک‏دفعه در آن بيفتد. خوب، اين روزي تو نبود. بي‏خود خودت را خسته کردي! اين همه تلاش کردي، آخرش هيچ.
اينها را در روايات داريم؛ اين‏هايي که من مي‏گويم از خودم نيست. پس مسئله اين نيست؛ توسعه رزق به معناي آن چيزهايي است که من نسبت به زندگي دنيايي‏ام از آن بهره‏برداري کنم و سود ببرم. گاهي هم ممکن است خيلي داشته باشم، اما از آن طرف مبتلا به يک سنخ رذيله‏اي باشم که حتي براي خودم هم سود نبرم. مي‏خواهم اين را عرض کنم که در اينجا تعبير روايت، رزق و توسعه رزق است.

وسعت رزق و سلامتي ؛ سرآمد حاجات دنياييپس بعد از امور آخرتي و معنوي، مي‏آيد سراغ امور دنيايي که دو چيزي که اهم امور مادي است را من خواندم. يکي اينکه اگر گرفتاري مادي دارم و رزقم تنگ است و دست‏تنگ هستم، به مقداري که احتياجم هست و بهره‏برداري مي‏کنم دست و بالم باز شود.
دوم، مسئله بدني و بيماري است؛ اين دو تا را مطرح را مي‏کند. سرآمد نيازها و امور دنيايي، همين دو مسئله است. بعد در روايت مسائل ديگر هم هست که من بيش از اين نمي‏خوانم لذا بر دعا در شب جمعه تأکيد شده است. يعني اين زمان، خصوصيت دارد و تأثير مي‏گذارد روي دعاهايي که انسان مي‏کند؛ چه در بُعد معنوي‏اش، چه در بُعد مادي‏اش. حضرت بُعد مادي را هم بخش‏بخش کردند؛ مثلاً امور معيشتي و مزاجي‏اش از نظر بيماري و سلامتي را مطرح فرمودند.

روز جمعه ، آقاي روزهاي هفتهمن از شبِ جمعه بگذرم و به روزِ جمعه برسم. اما روز جمعه؛ راجع به روز جمعه روايات متعدد و بسياري داريم. من اهمّ آنها را مطرح مي‏کنم. يک روايت از پيغمبر اکرم است که حضرت فرمود: «إنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ » روز جمعه، سيد و آقاي ايام هفته است؛ «يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ الْحَسَنَاتِ»؛ خدا در روز جمعه حسنات را دو برابر مي‏کند؛ «وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ»؛ گناهان را در اين روز مي‏آمرزد؛ «وَ يَرْفَعُ فِيهِ الدَّرَجَاتِ»؛ و بر درجات او مي‏افزايد. اول حسنات، بعد سيئات، بعد درجات؛ منظور از درجات، مقامات معنويه است و ديگر ربطي به اعمال خارجيه ندارد.
اما مراد از حسنات، اعمال جوارحي بود که در مقابلش پاداش است؛ در مقابل سيئات هم ـ‏نعوذبالله‏ـ کيفر است. «وَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ الدَّعَوَاتِ»؛ به‏طور کلي خداوند دعاهايي را که در روز جمعه مي‏کنند، مورد اجابت قرار مي‏دهد. «وَ يَکْشِفُ فِيهِ الْکُرُبَاتِ»؛ رنج‏ها و گرفتاري‏ها را در اين روز برطرف مي‏کند. «وَ يَقْضِي فِيهِ الْحَاجَاتِ الْعِظَامَ». (بحارالانوار، 86، 274) خداوند در روز جمعه حاجتهاي بزرگ را برآورده مي‏کند.

ساعت پر برکت در روز جمعهبسيار خوب؛ تا اينجا جنبه کلي داشت که روز جمعه و شب جمعه روي دعا يک چنين اثري دارد. نکته بعدي راجع به اين است که چه ساعتي از ساعات روز جمعه اين اثر هست؟ آيا سراسري است يا ساعت خاصي است؟ در يک روايت که خطبه‏اي است که علي (ع) خوانده و من فقط اين جمله‏اش را که راجع به جمعه است مي‏گويم که فرمودند: «وَ فِيهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ». (وسائل الشيعه؛ 7، 379) يعني در روز جمعه ساعتي هست که بنده مؤمن از خداي متعال چيزي درخواست نمي‏کند، مگر آنکه خدا به او اعطاء مي‏فرمايد.
معلوم مي‏شود يک ساعت خاصي در روز جمعه هست که آن ساعت خصوصيت دارد. مثل اينکه تأثيرش روي دعا بيشتر است که اين تعبير را مي‏فرمايد. «وَ فِيهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ».

ساعات اجابت دعا در روز جمعهاين يک تعبير بود؛ باز هم يک روايت ديگر از علي (ع) داريم که مي‏فرمايند: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ». ( بحارالأنوار، 86، 349)
تفاوت بين اين دو روايت را مي‏خواهم بگويم؛ در آن خطبه مي‏فرمايد «ساعت»، ولي در اين روايت «ساعات» مي‏فرمايد. معلوم مي‏شود ساعات خاصي در روز جمعه هست. علي (ع) وقتي که مي‏فرمايد: «فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، بعد در ذيل آن يک جمله دارد که مي‏فرمايد: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ يعني بدانيد که در روز جمعه خير و شرّ مضاعف مي‏شود.
هم در اين خطبه و هم در اين روايتي که خواندم، دو مطلب هست. يکي اين است که در روز جمعه ساعت مخصوص و زمان مخصوصي هست که آن زمان اثرش بر روي دعا بيشتر است. هيچ منافاتي ندارد که سرتاسر روز مؤثر باشد، اما يک ساعت خاص اثرش بيشتر باشد. اين يک مطلب بود. اما مطلب دوم را در آخر بحث مي‏گويم.
ساعت اول: از ظهر شرعي تا نداي نماز جمعه
حالا برويم سراغ آن ساعت؛ همچنان گام‏به‏گام پيش مي‏روم. در روايات يک روايت هست از امام باقر(ع) که مي‏فرمايد: «فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ»؛ اين همان کبراي کليه است که در روايت علي هم بود. فرمود در روز جمعه يک ساعتي هست که بنده مؤمني از خدا درخواستي نمي‏کند و حاجتي نمي‏طلبد، مگر اينکه خدا به او عطا مي‏کند. حالا بحث در اين است که کدام ساعت است؟ بعد امام باقر (ع) مي‏فرمايد: «وَ هِيَ مِنْ حِينِ تَزُولُ الشَّمْسُ إِلَى حِينِ يُنَادَى بِالصَّلَاةِ». ( مستدرک‏الوسائل، 6، 19)
حضرت خيلي زيبا محدودش مي‏کند، موقعي که ظهر مي‏شود، يعني ظهر شرعي که زوال شمس است، تا موقعي که ندا داده مي‏شود که اين اشاره به آيه شريفه در سوره جمعه و ندا براي نماز جمعه است. چقدر زيبا حضرت آن ساعت را توضيح مي‏دهند.
ساعت دوم: لحظات پاياني روز جمعه
در يک روايت ديگر هست که اين روايت را من ديده‏ام که از حضرت زهرا (س) نقل مي‏کنند که حضرت اين جملات را فرمود: «سَمِعْتُ النَّبِيَّ أنَّ فِي الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا يُرَاقِبُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ فِيهَا خَيْراً إلَّا أعْطَاهُ إيَّاهُ»؛ مي‏گويد من از پيغمبر شنيدم که فرمودند در روز جمعه يک ساعتي هست که اگر شخص مسلمان مراقبت داشته باشد و از خدا در آن ساعت خيري بخواهد، مطمئنّاً خدا به او عنايت مي‏کند. «قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللهِ أيُّ سَاعَةٍ هِيَ»؛ مي‏گويد من از پيغمبر سؤال کردم اين ساعتي که شما گفتيد چه وقتي است؟ «قَالَ إذَا تُدَلَّى نِصْفُ عَيْنِ الشَّمْسِ لِلْغُرُوبِ»؛ يعني حضرت فرمود آن موقعي که نصف خورشيد هنگام غروب استتار پيدا کند.
بعد در ادامه روايت دارد: «وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ لِغُلَامِهَا إصْعَدْ عَلَى الضِّرابِ فَإذَا رَأيْتَ نِصْفَ عَيْنِ الشَّمْسِ قَدْ تُدَلَّى لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنِي حَتَّى أدْعُو». (معاني الاخبار، 399) يعني حضرت زهرا به غلامش مي‏فرمود برو به پشت بام و نگاه کن، هر وقت اين زمان فرا رسيد که موقع غروب، نصف خورشيد بالا بود، من را خبر کن؛ مي‏خواهم دعا کنم.
من همين‏طور گام به گام همه اين روايات را براي شما بررسي کردم؛ محصولي که به دست من آمده از آن‏ها اين است که اوّلاً زمان مؤثر است. دعا خودش کاربرد دارد، اما اين‏ها عواملي هستند که روي اجابت دعا اثر مي‏گذارند؛ از جمله روز جمعه. اما در روز جمعه دو موقعيت و دو زمان است که اثرش بيشتر است.
يکي وقت زوال شمس تا قبل از اينکه نماز جمعه شروع شود؛ دوم، هنگام غروب آفتاب که هنوز تمام قرص پنهان نشده باشد و. يک مقداري از قرص خورشيد نمايان شده باشد؛ يعني آخرين لحظات روز جمعه. بنابر اين من اين بحث را به اين مقدار جمع‏بندي کرده باشم که در ايام هفته، شب جمعه و روز جمعه، اين دو زمان مؤثرند. بعد هم روند اثرگذاري‏ و جنبه‏هاي عملي و کاربردي‏اش را هم تا حدي بيان کردم.

ثواب خير و عقاب شر در روز جمعه مضاعف استامّا مطلب دوم که در علي (ع) بود، اين بود که بعد از آنکه حضرت فرمود: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، اين جمله را هم اضافه کردند که: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ عجب! بيا ببين قضيه چه شد.
اين زمان دو کاربرد دارد؛ يک کاربرد از نظر دعاها و امور خير دارد؛ يعني اعمال خيري که روز جمعه انجام ‏مي‏دهيد دو برابر مي‏شوند؛ چون در آن روايت ديگر از پيغمبر اکرم هم بود که اين اعمال خير، از نظر پاداش و اثر نيک دو چندان مي‏شود. از آن طرف هم عجيب است؛ اگر در اين روز گناه کني، کيفرت هم دو چندان مي‏شود.

جمعه روز تفريح و لااُبالي‏گري نيست«وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ يعني بدانيد که خير و شر در روز جمعه دو چندان مي‏شود. يعني چه؟ يعني اين زمان اثري که مي‏گذارد روي عمل تو اين است که همين‏طور که حسناتت مضاعف مي‏شود، سيئاتت هم مضاعف مي‏شود. پس حواست را جمع کن.
خيال نکني روز جمعه، روز تفريح و روز لااُبالي‏گري و اين چيزهايي است که متأسفانه متداول است و از احکام اسلامي و معارف ما به دور است. نکند برويد دنبال اين‏ها که مي‏گويند بگذاريد مردم شاد باشند. واي بر شما که اين حرف‏ها را مي‏زنيد؛ واي بر شما بي‏خبرهاي از اسلام که مردم را به سوي گناه و لااُبالي‏گري سوق مي‏دهيد و بعد هم براي آن‏ها اسباب گناه را فراهم هم مي‏کنيد و تبليغات مي‏کنيد.
جمعه که مي‏شود، مي‏گويند ديگر ما مي‏خواهيم مردم را شاد کنيم. شما با اين کارهايتان در قعر جهنميد؛ چون از قيامت بي‏خبريد. شما در بسياري از گناهان مردم شريکيد. روز جمعه که مي‏شود، ديگر روز آزادي است!؟ آزادي از هر چيزي؟ از قيد و بند احکام شرعيه هم آزاد مي‏شويد؟ آن‏وقت پسوند «اسلامي» را هم به دنبال اسم تشکيلات خود مي‏کشيد؟
غرضم اين بود؛ «وَ اعْلَمُوا»، اين را بدانيد، خيال نکنيد که اين زمان فقط بر روي خيرت اثر مي‏گذارد؛ روي شر هم اثر دارد. گناهانت را هم دو چندان مي‏کند. لذا است که ائمه ما دائم تأکيد مي‏کردند و مي‏گفتند که شما خواهيد مُرد و از اين نشئه مي‏رويد؛ لذا حواستان جمع باشد؛ بار گناهتان را سنگين نکنيد؛ بار خيرتان را زياد کنيد. در آخرين لحظات زندگي‏شان، سفارششان براي همين بود.

مهر

Sa.n
3rd May 2013, 12:04 PM
http://s3.picofile.com/file/7421136662/14.gif

عبدالله91
3rd May 2013, 02:33 PM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif



وَإِذَا جَآءَتْهُمْ ءَايَةٌ قَالُوا۟ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّيٰ نُؤْتَيٰ مِثْلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَمْكُرُونَ(124)

شأن نزول آیه:



مرحوم طبرسی در مجمع البیان می فرماید:


این آیه دربارۀ ولید بن مغیره نازل شده بود که از سران و مغز متفکر بت پرستان بود. او به پیامبر(ص) گفت:اگر نبوت راست باشد، من به این مقام از تو سزاوارترم؛ زیرا هم سنم از تو بیشتر است و هم مالم.

مرحوم طبرسی در ادامه می فرماید:


نقل دیگری هم در شأن نزول آیه گفته شده که این آیه، دربارۀ ابوجهل نازل شده است؛ زیرا او تصور می کرد در مسألۀ رسالت هم رقابت جایز است و می گفت:« ما و قبیلۀ بنی عبد مناف(که طایفۀ پیامبر بود) در همه چیز باهم رقابت داشتیم و همچون دو اسب مسابقه ، دوش به دوش هم می رفتیم، تا اینکه آنها ادعا کردند: پیامبری از میان ما برخاسته است که به او وحی می شود؛ ولی ممکن نیست ما به او ایمان بیاوریم، مگر اینکه بر ما نیز وحی شود، همانطور که بر او وحی می شود.»



طرز تفکر سردمداران باطل:


در این آیۀ شریف، به طرز تفکر و بهانه های سران کفر برای ایمان نیاوردن اشاره کرده( ضمیر در جاءتهم به سران کفر برمی گردد) و می فرماید: هر زمان که آیه ای از طرف خدا برای هدایت آنها فرستاده شد، گفتند: ما هرگز ایمان نمی آوریم، مگر اینکه به ما نیز همان مقامات و آیاتی که به رسولان الهی اعطا شده است داده شود.

همانطور که در شأن نزول آیه مشخص شد، آنها گمان می کردند مقام رسالت به سن و سال، زیادی اموال یا رقابت های بی اساس قبیله ای بستگی دارد و خداوند باید این ملاک های بی ارزش را رعایت کند؛ حال آنکه ملاک ها هرگز برای اعطای مقام رسالت شایسته نبوده و خداوند در پاسخی روشن به آنان می فرماید:


«اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»«خداوند بهتر می داند، رسالت خود را در کجا قرار دهد.»


لازم نیست شما به خدا آموزش بدهید که پیامبران خود را چگونه انتخاب کند.

ادامه...

عبدالله91
3rd May 2013, 02:36 PM
علم الهی و جایگاه رسالت:

همان طور که گفته شد، اعطای مقام رسالت، به سن، مال و موقعیت اجتماعی ارتباطی ندارد؛ بلکه شرط آن، قبل از هر چیز، آمادگی روحی، پاکی ضمیر، سجایای اصیل انسانی، فکر بلند و اندیشۀ قوی و بالاخره تقوا و پرهیزگاری فوق العاده است. وجود این صفات – خصوصا آمادگی برای مقام عصمت – چیزی است که جز خدا نمی داند.
لازم به ذکر است که جانشین پیامبر(ص) نیز تمام صفات و برنامه های او را، به جز وحی و تشریع دارد؛ یعنی هم حافظ شرع و شریعت است و هم پاسدار مکتب و قوانین او و هم رهبر معنوی و مادی مردم؛ به همین جهت باید او هم دارای مقام عصمت و مصون از خطا و گناه باشد، تا بتواند امامت خویش را به ثمر برساند و رهبری مطاع و سرمشقی مورد اعتماد باشد.
به همین دلیل، انتخاب او نیز به دست خداست و او می داند این مقام را در چه جایی قرار دهد؛ نهئ خلق خدا و نه از طریق انتخاب مردم و شورا.

سرنوشت رهبران پرمدعا:

ویژگی سردمداران کفر این بود که بسیار خودخواه بوده و می خواستند با کارهای خلاف خود و اطاعت نکردن از پیامبر(ص)، موقعیت و بزرگی خویش را حفظ کنند و در این راه باطل، بسیار تلاش داشتند؛ از این رو خداوند آنان را به عذابی که مناسب با ویژگی آنها است، دچار می کند و آن اینکه، در مقابل تکبر و خودخواهی، آنان را خوار و ذلیل کرده (صَغَارٌ عِندَ الله) و در مقابل تلاش زیاد و شدید آنها در راه باطل، آنان را به عذاب شدید گرفتار خواهد نمود.

عبدالله91
3rd May 2013, 02:44 PM
پیام های این آیه:


1- سردمداران قدرتمند، به دلیل خود برتر بینی، از ایمان به رسالت پیامبر(ص) و آیات خدا سر باز می زدند «قَالُوا۟ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّيٰ نُؤْتَيٰ مِثْلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ»


2- گزینشهای الهی و انتخاب رسول از سوی خداوند، بر اساس علم کامل او به شایستگی رسولان انجام می گیرد.«اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»


3- ذلت و خواری، کیفر استکبار و مکر در برابر حق است.«لَن نُّؤْمِنَ ... سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ»


4- بین گناه و کیفر آن، در نظام مجازات الهی نوعی تناسب برقرار است؛ زیرا خداوند ذلت و خواری را کیفر متکبران و خودخواهان قرار داده است.«لَن نُّؤْمِنَ حَتَّيٰ ... سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ صَغَارٌ ...»



5- خواری در نزد خداوند بدترین ذلت ها و در پی دارندۀ عذاب است.« سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ »



6- مکر و حیله در برابر برنامه های خداوند در پی دارندۀ خواری و عذاب است.«وَعَذَابٌ شَدِيدٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَمْكُرُونَ»


برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
3rd May 2013, 03:17 PM
اجرموا : قطع کردند ( فعل ماضی از مادۀ «جرم» باب افعال )

تفسیر نمونه ج 5 ، ص 432 ، از آنجا که افراد گناهکار، پیوندها را قطع می کنند و خود را از اطاعت فرمان خدا جدا می سازند، این کلمه به « گناه » نیز اطلاق شده است ( مجرم یعنی گنه کار ). در این کلمه، اشاره لطیفی به این حقیقت است که هر انسانی در ذات خود ، پیوندی با حق، پاکی و عدالت دارد و آلودگی به گناه، در واقع جدایی از این فطرت الهی است.

k.ahmadi
3rd May 2013, 04:41 PM
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][tashvigh]

niusha231
3rd May 2013, 06:42 PM
ممنون[golrooz][golrooz][golrooz]

soham 313
4th May 2013, 07:50 AM
صفحه ی 81 از قرآن کریم شامل آیات 130 تا 141 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



يَٰمَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ ءَايَٰتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا۟ شَهِدْنَا عَلَيٰٓ أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا۟ عَلَيٰٓ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا۟ كَٰفِرِينَ(130)
اي گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگاني براي شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهي دهيم [كه آري آمدند] و زندگي دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهي دادند كه آنان كافر بوده اند(130)



ذَٰلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَيٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَٰفِلُونَ(131)
اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالي كه مردم آن غافل باشند(131)



وَلِكُلٍّ دَرَجَٰتٌ مِّمَّا عَمِلُوا۟ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ(132)
و براي هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده اند [در جزا] مراتبي خواهد بود و پروردگارت از آنچه مي كنند غافل نيست(132)



وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنۢ بَعْدِكُم مَّا يَشَآءُ كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ ءَاخَرِينَ(133)
و پروردگار تو بي نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مي برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين [شما] مي كند همچنانكه شما را از نسل گروهي ديگر پديد آورده است(133)



إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَءَاتٍ وَمَآ أَنتُم بِمُعْجِزِينَ(134)
قطعا آنچه به شما وعده داده مي شود آمدني است و شما درمانده كنندگان [خدا] نيستيد(134)



قُلْ يَٰقَوْمِ اعْمَلُوا۟ عَلَيٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَٰقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّٰلِمُونَ(135)
بگو اي قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مي دهم به زودي خواهيد دانست كه فرجام [نيكوي] آن سراي از آن كيست آري ستمكاران رستگار نمي شوند(135)



وَجَعَلُوا۟ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَٰمِ نَصِيبًا فَقَالُوا۟ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَٰذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَي اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَيٰ شُرَكَآئِهِمْ سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ(136)
و [مشركان] براي خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است سهمي گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمي رسيد و[لي] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مي رسيد چه بد داوري مي كنند(136)



وَكَذَٰلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَٰدِهِمْ شُرَكَآؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا۟ عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ(137)
و اين گونه براي بسياري از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مي خواست چنين نمي كردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مي سازند رها كن(137)



وَقَالُوا۟ هَٰذِهِۦٓ أَنْعَٰمٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَّا يَطْعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَٰمٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَٰمٌ لَّا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَآءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ(138)
و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاي] ممنوع است كه جز كسي كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايي است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام شده است و دامهايي [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمي بردند به صرف افترا بر [خدا] به زودي [خدا] آنان را به خاطر آنچه افترا مي بستند جزا مي دهد(138)



وَقَالُوا۟ مَا فِي بُطُونِ هَٰذِهِ الْأَنْعَٰمِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَيٰٓ أَزْوَٰجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَآءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ(139)
و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شريكند به زودي [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست(139)



قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوٓا۟ أَوْلَٰدَهُمْ سَفَهًۢا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا۟ مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَآءً عَلَي اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا۟ وَمَا كَانُوا۟ مُهْتَدِينَ(140)
كساني كه از روي بي خردي و ناداني فرزندان خود را كشته اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده اند سخت زيان كردند آنان به راستي گمراه شده و هدايت نيافته اند(140)



۞ وَهُوَ الَّذِيٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٍ مَّعْرُوشَٰتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَٰتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَٰبِهٍ كُلُوا۟ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثْمَرَ وَءَاتُوا۟ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ(141)
و اوست كسي كه باغهايي با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه هاي گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره برداري از آن بدهيد و[لي] زياده روي مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد(141)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
4th May 2013, 07:58 AM
http://heyatemaktabolbagher.epage.ir/images/heyatemaktabolbagher/gallery/df57a1ca5de6ecd166fb30d80b939277/FullPic/2009-04-20_10.08.14_76.jpg

مناجات روز شنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/33/)




آیه قرآن :

{...رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ}.
بقرة 201

پروردگارا ! به ما در دنیا « نیکی » عطا کن ؛ و در آخرت نیز « نیکی » مرحمت فرما ؛ و ما را از عذاب آتش نگاه دار

حدیث نبوی :

قال رسول الله صلى الله علیه وآله :

تـُفـَتـَّحُ أَبْوابُ السَّمَاءِ نِصْفَ اللـَّیْل ِ فـَیُنـَادی مُنـَادٍ : هَلْ مِنْ دَاع ٍ فـَیُسْـتـَجَابُ لـَهُ ؟ هَلْ مِنْ مَکـْرُوبٍ فـَیُفـَرَّجُ عَنـْهُ ؟ فـَلا یَبْقـَى مُسْلِمٌ یَدْعُو بـِدَعْوَةٍ إلاّ اسْتـَجَابَ اللهُ تـَعَالى لـَهُ إِلاّ زانِیَة ٌ بـِفـَرْجـِها أَوْ عَشـَّارٌ
نیمه شب درهای آسمان گشوده می شود و منادی ندا می دهد : آیا کسی هست که دعا کند تا مستجاب شود ؟ آیا کسی هست که چیزی بخواهد تا به او داده شود ؟ آیا درد دیده ای هست که غمش تخفیف یابد ؟ پس مسلمانی باقی نمی ماند مگر آنکه خواهش او را خداوند متعال مستجاب می کند مگر زن زناکار وکسی که مال مردم را به زور از آنان می گیرد .
کتاب نهج الفصاحة


دعای روز شنبه
بسم الله الرحمن الرحیم

بِسْمِ اللهِ کـَلِمَةِ المُعْتَصِمینَ ، وَ مَقالةِ المُتَحَرِّزینَ ، وَ أعُوذ ُ بِاللهِ تـَعَالى مِنْ جَوْرِ الْجائِرینَ ، وَ کـَیْدِ الْحاسِدینَ ، وَ بَغْی ِ الظَّالِمینَ ، وَ أحمَدُهُ فـَوْقَ حَمْدِ الْحامِدینَ . اللّهم أنْتَ الْواحِدُ بِلا شَریکٍ ، وَ الْمَلِکُ بِلا تـَمْلیکٍ ، لا تـُضادَّ فی حُکـْمِکَ ، وَ لا تُنَازَعَ فی مُلْکِکَ ، أسْئـَلـُکَ أنْ تـُصَلـِّی عَلـَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ ، وَ أنْ تـُوزِعَنِی مِنْ شُکـْرِ نُعْمَاکَ مَا تـَبْلـُغُ بـِی غـَایة َ رِضَاکَ ، وَ أنْ تـُعِـینـَنِی عَلـَى طاعَتِکَ وَ لـُزُومِ عِبَادَتِکَ ، وَ اسْتِحْقاقِ مَثـُوبَتِکَ بـِلُطْفِ عِنایَتِکَ، وَ تـَرْحَمَنی بـِصَدِّی عَنْ مَعَاصیکَ مَا أحْیَیْتـَنی ، وَ تـُوَفـِّقـَنی لِما یَنـْفـَعُنی مَا أبْقـَیْتـَنی ، وَ أنْ تـَشْرَحَ بـِکِتابـِکَ صَدْری، وَ تـَحُط َّ بـِتِلاوَتِهِ وِزْرِی، وَ تـَمْنـَحَنِی السَّلامَة َ فی دِینی وَ نـَفـْسِـی، وَ لا تـُوحِشَ بـِی أهْلَ أُنـْسـِی وَ تـُتِمَّ إِحْسَانـَکَ فِیما بَقِیَ مِنْ عُمْری کـَمَا أَحْسَنـْتَ فِیمَا مَضَى مِنـْهُ ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .


منبع : پیـوند آل محمد (ص)

soham 313
4th May 2013, 08:02 AM
سلام
قران خوبه ولی باید بدونی که اونو چه موقع بخونی و چه موقع حفظ و نگهداریش کنی
البته باید بدونی برای چه کسی سندش می کنی شاید تو موقعیت تو نباشه
لطفا برای من سند نکن تا اشتباه بیوفتم و ... هزار مشغله دیگه.
خداحافظ

سلام دوست محترم
متوجه منظورتون نشدم
آیا منظورتون اینکه به این تاپیک ها دعوت نشید
خب شما میتونید وقتی پیام دعوت این تاپیک ها رو دیدید به این تاپیک ها مراجعه نکنید

Almas Parsi
4th May 2013, 08:51 AM
سلام
قران خوبه ولی باید بدونی که اونو چه موقع بخونی و چه موقع حفظ و نگهداریش کنی
البته باید بدونی برای چه کسی سندش می کنی شاید تو موقعیت تو نباشه
لطفا برای من سند نکن تا اشتباه بیوفتم و ... هزار مشغله دیگه.
خداحافظ



سلام دوست بزرگوار
بهتر و زیباتر نبود نظر شخصی تون رو در این خصوص به صورت پیام خصوصی به دوستمون ابلاغ میکردید ؟
با تشکر

عبدالله91
4th May 2013, 12:32 PM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

وَهُوَ الَّذِيٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٍ مَّعْرُوشَٰتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَٰتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَٰبِهٍ كُلُوا۟ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثْمَرَ وَءَاتُوا۟ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ(141)



در آیات گذشتۀ این سوره، سخن از احکام خرافی بت پرستان است. آنان، از زراعت و چهارپایان، نصیبی برای خدا قرار می دادند و عقیده داشتند این سهام باید به شکل مخصوصی مصرف شود.
سوار شدن بر پشت بعضی از چهارپایان را تحریم می کردند و بچه های خود را برای بعضی از بتها قربانی می نمودند. آیۀ فوق و آیۀ بعد، در حقیقت،پاسخی به تمام این احکام خرافی است؛ زیرا به صراحت می گوید: خالق تمام این نعمتها خدا است. او است که همۀ این درختان و چهارپایان و زراعت ها را آفریده است و او است که دستور داده از آنها بهره گیرید و اسراف نکنید؛ بنابراین غیر او نه حق تحریم دارد و نه حق تحلیل

حق محصولات هنگام درو و برداشت

باتوجه به این که این سوره مکی است و حکم زکات در مدینه نازل شده، منظور از حقی که به هنگام درو باید پرداخت شود، زکات نیست؛ بلکه منظور از آن، چیزی است که به هنگام حضور مستمند – هنگام چیدن میوه یا درو کردن زراعت – به او داده می شود و حد معین و ثابتی ندارد. روایات فراوانی نیز این حق را غیر زکات معرفی می کند.

چرا خداوند «یوم حصاده» تعبیر فرموده است؟

تصریح به کلمۀ «یوم» ممکن است اشاره به این باشد که چیدن میوه ها و درو کردن زراعت ها بهتر است در روز انجام گیرد؛ اگر چه مستمندان حاضر شوند و قسمتی از آن به آنها داده شود، نه اینکه شبانه انجام گردد تا کسی باخبر نشود.

در روایتی از مولا امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که فرمودند:



«میوه ها را در شب نچین و شبانه درو نکن... زیرا اگر در شب درو کنی، فقیران نزد تو نمی آیند.»


در سورۀ «قلم» می خوانیم که: خداوند باغ کسانی را که تصمیم گرفتند شبانه و دور از چشم فقرا، میوه ها را بچینند و به آنها ندهند، سوزاند.

عبدالله91
4th May 2013, 12:36 PM
نهی از اسراف :


مراد از نهی از اسراف، این است که در استفاده از این میوه ها و غلات، از آن حدی که برای معاش شما مناسب و مفید است، تجاوز نکنید. درست است که شما صاحب آن هستید، ولی نمی توانید در خوردن و بذل و بخشش آن زیاده روی کنید، یا به غیر مصرفی که خدا معین کرده برسانید؛ مثلا در راه معصیت خدا صرف کنید. همچنین فقیری که از شما می گیرد، نباید در آن اسراف نموده، مثلا آن را ضایع کند. پس آیه مطلق است و خطاب آن شامل همۀ مردم است.


بلای اسراف در دنیا و آخرت :


بدون شک، نعمتها و مواهب موجود در کرۀ زمین، برای ساکنانش کافی است؛ ولی به شرط اینکه به هدر داده نشود؛ بلکه به صورت صحیح و دور از هرگونه افراط و تفریط، از آن استفاده شود.
چه بسا اسراف در منطقه ای از زمین باعث محرومیت منطقۀ دیگری شود یا اسراف انسان های امروز، باعث محرومیت نسل های آینده گردد؛ از همین رو قرآن در آیات فراوانی مسرفان را شدیدا محکوم کرده است. در این آیه می فرماید: اسراف نکنید که خداوند، اسراف کاران را دوست ندارد. در جای دیگر، مسرفان را اصحاب دوزخ می شمرد« إنّ المسرفین هم أصحاب النّار»(غافر:43) و اسراف را یک برنامۀ فرعونی قلمداد می کند«و إنّ فرعون لعال فی الارض و إنّه لمن المسرفین»(یونس:83). در سورۀ «انبیا» سر انجام آنها را نابودی اعلام می کند.«ثمّ صدقناهم الوعد فأنجیناهم و من نّشاء و أهلکنا المسرفین»(انبیا:9)



کفر، سرانجام اسراف


در آیۀ 13 سورۀ مبارکۀ «یونس»، خداوند، فرعون را اسرافکار دانسته و در آیۀ 85 او و اطرافیانش را ظالم معرفی می کند. سر انجام در آیۀ بعد، آنان را کافر قلمداد کرده است. این تفاوت تعبیرها شاید به سبب این باشد که انسان، در مسیر گناه و خطا، نخست از اسراف، یعنی تجاوز از حد و مرز شروع می کند؛ بعد بنای ستمکاری می گذارد و سرانجام، کارش به کفر و انکار منتهی می شود.

عبدالله91
4th May 2013, 12:44 PM
پیام های این آیه :



1- تنوع میوه ها و محصولات کشاورزی، آن هم از یک آب و خاک، نشانۀ قدرت الهی است.«أَنشَأَ ... مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ»


2- در انفاق نیز میانه رو باشیم«وَءَاتُوا۟ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟»


3- اسلام، دین اعتدال است؛ هم تحریم نابجا را ممنوع می کند(در آیۀ قبل) و هم مصرف بی رویه را «لَا تُسْرِفُوٓا۟»


4- شرط روا بودن مصرف، پرداخت حق محرومان است.«كُلُوا۟ ...ءَاتُوا۟ حَقَّهُ»


5- هنگام رسیدن و برداشت محصول آمادگی انسان برای انفاق، بیشتر است؛ پس فرصت را از دست ندهیم«ءَاتُوا۟ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ».


6- اسرافکار، از محبت خداوند، محروم است« إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ».


7- در خت نخل در بین درختان و زیتون و انار در بین میوه ها ارزش و جایگاه ویژه ای دارند.« وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ ... وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ». توضیح اینکه به ذکر نام نخل از بین درختان و زیتون و انار در بین میوه ها بیانگر ویژگی آنهاست.

عبدالله91
4th May 2013, 12:47 PM
معروشات : بر افراشته شده ها


درختانی که روی پای خود نمی ایستند و نیاز به داربست دارند را معروشات گویند. مانند درخت انگور.



غیر معروشات: برافراشته نشده ها

درختانی که روی پای خود می ایستند و نیاز به داربست ندارند را غیرمعروشات گویند. مانند درخت سیب و خرما.

همۀ پستها برگرفته از کتاب تفسیر همراه

soham 313
5th May 2013, 08:18 PM
صفحه ی 82 از قرآن کریم شامل آیات 142 تا 150 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَمِنَ الْأَنْعَٰمِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا۟ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا۟ خُطُوَٰتِ الشَّيْطَٰنِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ(142)
و [نيز] از دامها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشم دهنده را [پديد آورد] از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پي گامهاي شيطان مرويد كه او براي شما دشمني آشكار است(142)



ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ ءَآلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ نَبُِّٔونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(143)
هشت فرد [آفريد و بر شما حلال كرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [خدا] نرها[ي آنها] را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مي گوييد از روي علم به من خبر دهيد(143)



وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ ءَآلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَآءَ إِذْ وَصَّيٰكُمُ اللَّهُ بِهَٰذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(144)
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [خدا] نرها[ي آنها] را حرام كرده يا ماده ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتي خداوند شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روي ناداني مردم را گمراه كند آري خدا گروه ستمكاران را راهنمايي نمي كند(144)



قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَيٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(145)
بگو در آنچه به من وحي شده است بر خورنده اي كه آن را مي خورد هيچ حرامي نمي يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اينها همه پليدند يا [قربانيي كه] از روي نافرماني [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسي كه بدون سركشي و زياده خواهي [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است(145)



وَعَلَي الَّذِينَ هَادُوا۟ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَآ أَوِ الْحَوَايَآ أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَٰلِكَ جَزَيْنَٰهُم بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ(146)
و بر يهوديان هر [حيوان] چنگال داري را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم به استثناي پيه هايي كه بر پشت آن دو يا بر روده هاست يا آنچه با استخوان درآميخته است اين [تحريم] را به سزاي ستم كردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم(146)



فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَٰسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ(147)
[اي پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراي رحمتي گسترده است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد(147)



سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ لَوْ شَآءَ اللَّهُ مَآ أَشْرَكْنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّيٰ ذَاقُوا۟ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَآ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ(148)
كساني كه شرك آوردند به زودي خواهند گفت اگر خدا مي خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمي آورديم و چيزي را [خودسرانه] تحريم نمي كرديم كساني هم كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبران خود را] تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشي هست كه آن را براي ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروي نمي كنيد و جز دروغ نمي گوييد(148)



قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَٰلِغَةُ فَلَوْ شَآءَ لَهَدَيٰكُمْ أَجْمَعِينَ(149)
بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر [خدا] مي خواست قطعا همه شما را هدايت مي كرد(149)



قُلْ هَلُمَّ شُهَدَآءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَا فَإِن شَهِدُوا۟ فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْءَاخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ(150)
بگو گواهان خود را كه گواهي مي دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاي كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند و كساني كه به آخرت ايمان نمي آورند و [معبودان دروغين را] با پروردگارشان همتا قرار مي دهند پيروي مكن(150)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
5th May 2013, 08:27 PM
http://up.tafrihi3.ir/up/tafrihi3/Pictures/mokh1/ljml60lpqrizq07rnajn.gif




دعای روز یکشنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/125/)




قال الله تعالی :

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
یَاأیُّها الَّذِینَ ءَامَنُوا لاتَتَّبِعُواخُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإنَّهُ یَأمُرُ
ای کسانیکه ایمان آورده اید از گامهای شیطان پیروی نکنید هرکس پیرو گامهای شیطان شود[گمراهش میسازد، زیرا]
بِالْفَحشَآءِ وَالْمُنْکَرِوَلَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَازَکَى مِنْکُمْ مِنْ أحَدٍأبَداًوَلَکِنَّ اللهَ
اوبه فحشا ومنکر فرمان می دهد واگر فضل ورحمت الهی بر شما نبود هرگز احدی از شما پاک نمی شد ؛ ولی خداوند

یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ واللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 21 نور
هر که را بخواهد تزکیه می کند، وخدا شنوا وداناست

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

رسول گرامی (ص) می فرمایند :
التَؤُدَّةُ فی کُلِّ شَیْءٍ خَیْرٌ إلاّ فی عَمَلِ الآخِرَةِ
صبر وحوصله در همه چیز خوب است مگر در کاری که برای آخرت باشد.
حدیث شماره 1168، صفحه 199، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعای روز یکشنبه :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
بِسْمِ اللهِ الَّذِی لا أرْجُو إلاّ فَضْلَهُ ، وَ لا أخْشَى إلاّ عَدْلَهُ لإ وَ لا أَعْتَمِدُ إلاّ قَوْلَهُ ،
به نام خدائی که امید ندارم جز بخشش اورا، ونترسم مگر از عدل ودادگری او، و تکیه نکنم جز از سخنان او
وَ لا أُمْسِکُ إِلا بِحَبْلِهِ بِکَ أَسْتَجِیرُ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوَانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ،
و تمسک نکنم جزبه رشتۀ بندگی او ، بتو پناه میبرم ای صاحب بخشش وگذشت وخوشنودی از ستم ودشمنی،
وَ مِنْ غِیَرِ الزَّمَانِ وَ تَوَاتُرِ الْأَحْزَانِ وَ طَوَارِقِ الْحَدَثَانِ وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ
واز تغییرات وحوادث روزگار در اندوهند پى درپى واز حوادث ناگوارشب وروز واز گذشتن وسپرى شدن عمرپیش
التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ إِیَّاکَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِیهِ الصَّلاحُ وَ الْإِصْلاحُ وَ بِکَ أَسْتَعِینُ فِیمَا
ازمهیاوآماده شدن وتوشه گیری، وتنها توراطلب راهنمائی می کنم به آنچه درآن است درصلاح واصلاح ، وازتو یاری میجویم
یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الْإِنْجَاحُ ، وَ إِیَّاکَ أَرْغَبُ فِی لِبَاسِ الْعَافِیَةِ وَ تَمَامِهَا وَ شُمُولِ
که مرا مقرون سازی پیروزی وکامروایی را ، وتنها از تو خواهان و مایلم که مرا لباس عافیت کامل بپوشان و فراگیری
السَّلامَةِ وَدَوَامِهَاوَأَعُوذُ بِکَ یَارَبِّ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَحْتَرِزُبِسُلْطَانِکَ مِنْ جَوْرِ
سلامت دائم و همیشه را، وپناه آرم به تو ای پروردگار از نیرنگهای پنهانی شیطان،وسیله گیرم با سلطه وقدرت تو از ستم
السَّلاطِینِ فَتَقَبَّلْ مَاکَانَ مِنْ صَلاتِی وَصَوْمِی وَاجْعَلْ غَدِی وَمَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ
سلاطین پس بپذیر آنچه بوده از نمازم و روزه ام ، و قرار بده فردا و پس فردای مرا بر تر از
سَاعَتِی وَیَوْمِی وَ أَعِزَّنِی فِی عَشِیرَتِی وَ قَوْمِی ، احْفَظْنِی فِی یَقَظَتِی وَ نَوْمِی فَأَنْتَ
این ساعتم و روزم ، وعزیزم گردان در میان خویشاوندان وقومم، وحفظ کن مرا در بیداریم وخوابم ، پس تو
اللَّهُ خَیْرٌحَافِظا وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَبْرَأُإِلَیْکَ فِی یَوْمِی هَذَا وَمَابَعْدَهُ مِنَ
خدای بهتری ازنظرنگهداری، وتو مهربان ترین مهربانانی، خدایا من تبرئه وبی زاری میجویم به سوی تودرامروز وهم بعد از
الآْحَادِ مِنَ الشِّرْکِ وَالْإِلْحَادِ وَأُخْلِصُ لَکَ دُعَائِی تَعَرُّضا لِلْإِجَابَةِ وَ أُقِیمُ عَلَى طَاعَتِکَ
یکشنبه های دیگر،ازشرک وبت پرستی وبی دینی،وخالص می میگردانم برای تودعایم رادرمعرض اجابت قراردادن، رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَیْرِخَلْقِکَ الدَّاعِی إِلَى حَقِّکَ
ومی ایستم درطاعتت به امید ثواب، پس درود فرست برمحمد که بهترین خلق توست، ودعوت کننده به سوی حقانیت توست،
وَ أَعِزَّنِی بِعِزِّکَ الَّذِی لا یُضَامُ وَ احْفَظْنِی بِعَیْنِکَ الَّتِی لا، تَنَامُ وَاخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ
و عزیز گردان به عزّتت آنکه ستم ناپذیر است، و نگهدار مرا به آن دیده ات آنچنانکه هرگز نخوابد، وبه پایان رسان با بریدگی
وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِی إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
از سوی تو کارم را، وعمرم را با آمرزش ومعرفت خود ختم کن، زیرا توئی آمرزنده وبخشنده

برگرفته از مفاتیح الجنان

Sa.n
5th May 2013, 08:49 PM
http://imagecache.te3p.com/imgcache/bd769760ab00e042e8f6ae804f1a1333.gif

soham 313
6th May 2013, 08:46 AM
صفحه ی 83 از قرآن کریم شامل آیات 151 تا 160 از سوره ی انعام


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



۞ قُلْ تَعَالَوْا۟ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا۟ بِهِ شَئًْا وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَٰنًا وَلَا تَقْتُلُوٓا۟ أَوْلَٰدَكُم مِّنْ إِمْلَٰقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا۟ الْفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا۟ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَٰلِكُمْ وَصَّيٰكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(151)
بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براي شما بخوانم چيزي را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستي مكشيد ما شما و آنان را روزي مي رسانيم و به كارهاي زشت چه علني آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و ن فسي را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد(151)



وَلَا تَقْرَبُوا۟ مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّيٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا۟ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا۟ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَيٰ وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا۟ ذَٰلِكُمْ وَصَّيٰكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(152)
و به مال يتيم جز به نحوي [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمي كنيم و چون [به داوري يا شهادت] سخن گوييد دادگري كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد(152)



وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا۟ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَٰلِكُمْ وَصَّيٰكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(153)
و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروي كنيد و از راه ها[ي ديگر] كه شما را از راه وي پراكنده مي سازد پيروي مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد(153)



ثُمَّ ءَاتَيْنَا مُوسَي الْكِتَٰبَ تَمَامًا عَلَي الَّذِيٓ أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًي وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ(154)
آنگاه به موسي كتاب داديم براي اينكه [نعمت را] بر كسي كه نيكي كرده است تمام كنيم و براي اينكه هر چيزي را بيان نماييم و هدايت و رحمتي باشد اميد كه به لقاي پروردگارشان ايمان بياورند(154)



وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلْنَٰهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا۟ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(155)
و اين خجسته كتابي است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروي كنيد و پرهيزگاري نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد(155)



أَن تَقُولُوٓا۟ إِنَّمَآ أُنزِلَ الْكِتَٰبُ عَلَيٰ طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَٰفِلِينَ(156)
تا نگوييد كتاب [آسماني] تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بي خبر بوديم(156)



أَوْ تَقُولُوا۟ لَوْ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَٰبُ لَكُنَّآ أَهْدَيٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَآءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًي وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ ءَايَٰتِنَا سُوٓءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا۟ يَصْدِفُونَ(157)
يا نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مي شد قطعا از آنان هدايت يافته تر بوديم اينك حجتي از جانب پروردگارتان براي شما آمده و رهنمود و رحمتي است پس كيست ستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آنها روي گرداند به زودي كساني را كه از آيات ما روي مي گردانند به سبب [همين] اعراضشان به عذابي سخت مجازات خواهيم كرد(157)



هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَٰٓئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَٰنُهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِيٓ إِيمَٰنِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُوٓا۟ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(158)
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره اي از نشانه هاي پروردگارت بيايد [اما] روزي كه پاره اي از نشانه هاي پروردگارت [پديد] آيد كسي كه قبلا ايمان نياورده يا خيري در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمي بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم(158)



إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا۟ دِينَهُمْ وَكَانُوا۟ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَآ أَمْرُهُمْ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا۟ يَفْعَلُونَ(159)
كساني كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ گونه مسؤول ايشان نيستي كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مي دادند آگاهشان خواهد كرد(159)



مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَيٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ(160)
هر كس كار نيكي بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدي بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود(160)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
6th May 2013, 09:01 AM
http://mahsae-ali.persiangig.com/besmellah/new_folder/32.jpg
دعای روز دوشنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/187/)


قَالَ تَعَالَى :
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
...رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إنْ نَسِینَا أوْ أخْطَأنَا رَبَّنَا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إصْراً
( مؤمنان گویند:) « پروردگارا! أگرما فراموش یاخطا کردیم ، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده،
کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلا تُحَمِّلْنَا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ
آن چنان که (به خاطر گناه وطغیان ،) برکسانی که پیش ازما بودند، قراردادی. پروردگارا! آنچه طاقت وتحمل آن را نداریم ،
وَاعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أنْتَ مَوْلانَا فَانْصُرنا عَلَى القَوْمِ الْکَافِرِینَ البقرة: ٢٨۶
برمامقررمدار، وآثارگناه راازما بشوی؛ وماراببخش ودررحمت خود قرارده. تو مولاوسرپرست مایی، پس مارا بر جمعیت کافران پیروز بگردان . »

قال النبی صلى الله علیه وآله :
جَالِسُوا الْکُبَراءَ وَ سَائِلُوا الْعُلَماءَ وَ خَالِطُوا الْحُکَمَاءَ
با بزرگان مجالست کنید واز علما ودانشمندان بپرسید و با حکیمان رفت و آمد داشته باشید
حدیث شماره 1259، صفحه 223، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.



http://www.parssky.com/news/archive/form/uploads/ACC_milkyway.jpg

کهکشان

دعای روز دوشنبه :
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
ألْحَمْدُ للهِ الَّذِی لَمْ یُشْهَدْ أحَداً حِینَ فَطَرَ السَّمَاواتِ وَالأرْضَ وَلا اتَّخَذَ مُعِینَاً حِینَ
سپاس آن خدایی که گواه نیاورد احدی هنگامی که بسرشت آسمانها وزمین را وکمک نگرفت هنگامی که
بَرَءَ النَّسَمَاتِ لَمْ یُشَارِکْ فِی الإلَهِیَّةِ وَلَمْ یُظَاهَرْ فِی الْوَحْدَانِیَّةِ کَلَّتِ الألْسُنُ عَنْ
آفرید مخلوقات را شریک نگرفت در آفرینش هرگز وکمک وپشتیبانی نشده در یکتائی بند آمد زبانها در
غَایَةِ صِفَتِه وَالْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَتَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ
وصفش وخردها از کنه وذات شنائیش وفروتن شوند گردنکشان ازهیبت وشکوهش وفرو ریخت چهره ها
لِخَشْیَتِهِ وَانْقادَ کُلُّ عَظِیمٍ لِعَظَمَتِهِ مُتَّسِقاً وَمُتَوَالِیاً مُسْتَوْسِقَاً وَصَلَوَاتُهُ
ازترسش ومطیع شد هربزرگی به بزرگی او پس برای توست ستایش پیا پی منظم وپشت سرهم همواره وپایدار ودرودهای او
عَلى رَسُولِهِ أَبَدَاً وَ سَلامُهُ دَائِمَاً فًلًکَ الْحَمدُ مُتَوَاتِرَاًسَرْمَدَاً اللَّهمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمِی
بر فرستاده اش همیشه وسلام او بطور دائم و ابد ( بدون ابتدا وانتها ) خدایا قراربده آغاز امروز مرا
هذا صَلاحاً وَأَوْسَطَهُ فَلاحَاً وَآخِرَهُ نَجَاحَاً وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْمٍ أوَّلَهُ فَزَعٌ وَأَوْسَطَهُ
صلاح وسعادت وبین آن را رستگاری وپایانش پیروزی وپناه می برم به تو ازروزی که نخست او بی تابی است ومیانه اش
جَزَعٌ وَ آخِرَهُ وَجَعٌ اللَّهُمَّ إنَّی أسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلُّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَکُلِّ عَهْدٍ
نالانی و پایانش درد خدایا من آمرزش می طلبم ترا از هر نذری که نذر کردم و از وعده ای که دادم وازعهدی که
عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسئَلُکَ فِی مَظَالِم عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیَّمَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِکَ
بستم سپس به آن وفا نکردم و از تو خواهانم در باره ستمی که به بندگان توکردم وحقی که برمن دارندپس هربنده ای ازبندگانت
أَوْ أَمَةٍ مِنْ إمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلَمَةٌ ظَلَمْتُهَا إیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أوْ فِی
یاکنیزی از کنیزانت که مظلمه ای از او بر من است که ستمی بر او کرده ام در جانش یا درعرض و آبرویش یا
مَالِهِ أوْ فِی أَهْلِهِ وَوَلَدِهِ أَوْغِیبَةً اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلُ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَو هَوَىً
درمالش یا در حق خانواده اش و فرزندش و بدگوئی او را کرده ام یاتحمیلی براو بسبب خواهش یاهوس
أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أََوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبَاً کَانَ أَوْشَاهِدَ اًوَ حَیَّاً کَانَ أَوْ مَیَّتَاً فَقَصُرَتْ
یا تکبر یا خشمی یا خودنمائی یا عصبیت غایب بوده باشد یا حاضر یا زنده بوده یا مرده پس کوتاه آمده
یَدِی وَضًاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إلَیْهِ وَالتَّحَلُّلَ مِنْهُ فَأَسْئَلُکَ یا مَنْ یَمْلُکُ الْحَاجَاتِ وَهِیَ
دستم وتنگ آمده وسعتم ازردآن حقوق به سوی اوحلّیّت او پس از تو می خواهم ای کسی که مالک حاجتهائی
مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیئَتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إلى إرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ
ودرآن اراده تو همه حاجتها مستجاب است وشتابانند به سوی اراده او که درود فرستی بر محمد وآل محمد واینکه
تُرضِِیَهُ عَنِّی بِمَا شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ
راضی کنی اورا از من به هرطوری که خواهی وببخشی برایم از نزد توست رحمت زیرا کم نمی شود از تو آمرزیدن
وَلاتَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَاأَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَ أَوْلِنی فِی کُلِّ یَوْمِ اثْنَیْنِ نِعْمَتَینِ مِنْکَ
وزیانی نیست ترا بخشیدن ای مهربان ترین مهربانان خدایا توفیق ده مرا درهرروزدوشنبه دونعمت ازجانب خود
ثِنْتَیْن سَعَادَةً فِی أَوَّلِهِ بِطَاعَتِکَ وَنِعْمَةً فِی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یَا مَن هُوَ الإله وَلا یَغْفِرُ
که آن دو یکی سعادت در اول روز بسبب طاعتت ونعمت دیگر درآخر روز به آمرزش تو ای آنکه اوست معبود ونمی آمرزد

الذُنُوبَ سِوَاهُ
گناهان جز او
برگرفته از مفاتیح الجنان

عبدالله91
6th May 2013, 09:24 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

قُلْ تَعَالَوْا۟ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا۟ بِهِ شَئًْا وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَٰنًا وَلَا تَقْتُلُوٓا۟ أَوْلَٰدَكُم مِّنْ إِمْلَٰقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا۟ الْفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا۟ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَٰلِكُمْ وَصَّيٰكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(151)

علت مقدم کردن«ألّا تُشرِکوُا»

ذکر شرک پیش از سایر گناهان، به این دلیل است که شرک، ظلم عظیمی است«إنَّ الشِّرکَ لَظُلمٌ عَظِیمٌ»(لقمان:13) که با ارتکاب آن امیدی به مغفرت خداوند نیست؛ همچنان که فرمود:
«إنّ اللهَ لا یَغفِرُ ما دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء»(نسا:48)«خداوند، شرک را نمی بخشد و پایین تر از آن را برای هر کس بخواهد می بخشد».
شرک، گناهی است که سایر گناهان به آن منتهی می شود، همچنان که منتهای هر عمل صالح و حسنه ای، توحید خدای تعالی است.


اهمیت احسان به والدین :

خداوند متعال در چهار آیۀ قرآن، احسان به پدر و مادر را پس از توحید و ترک شرک بیان کرده{بقره:83، نساء : 36 ، انعام :151 ، اسراء : 23} و در سه آیۀ دیگر سفارش آنان را نموده است{ عنکبوت :8 ، لقمان :14 ، احقاف :15} و این، بهترین دلیل است که عقوق والدین، پس از شرک به خدای بزرگ، در شمار بزرگترین گناهان یا خود، بزرگترین آنها است.

چرا خداوند به جای تحریم آزار پدر و مادر، امر به احسان دربارۀ آنان کرده است؟

در این آیه، به جای تحریم پدر و مادر (که با سایر تحریم های این آیه هماهنگ است)، موضوع احسان و نیکی کردن به آنان ذکر شده است و این برای بیان این نکته است که : چون احسان به والدین از مهمترین واجبات است، به طریق اولی، ایجاد ناراحتی برای آنها حرام است. یعنی با یک جمله دو وظیفه را بیان کرد. یعنی با یک جمله دو وظیفه را بیان کرد. یکی حرمت آزار به والدین و دیگری وجوب احسان به آنان.

عبدالله91
6th May 2013, 09:27 AM
حرمت قتل فرزندان به سبب فقر :

مردم دوران جاهلی، نه تنها دختران خویش را به دلیل تعصب های غلط، زنده به گور می کردند؛ بلکه پسران را نیز – که سرمایۀ بزرگی در جامعۀ آن روز به شمار می آمدند – از ترس فقر و تنگدستی به قتل می رساندند. با نهایت تأسف، این عمل جاهلی در عصر و زمان ما در شکل دیگری تکرار می شود و به عنوان کمبود احتمالی مواد غذایی روی زمین، کودکان بی گناه پیش از ولادت از راه های گوناگون به قتل می رسند.

مراد از فاحشۀ ظاهری و باطنی :

مراد از فاحشۀ ظاهری، گناه علنی و آشکار و مقصود از فاحشۀ باطنی، گناه مخفی و برقراری روابط نامشروع پنهانی است. علت اینکه از فواحش و قتل نفس نهی کرده، این است که فحشا و شیوع قتل نفس، باعث انقطاع نسل و فساد جامعه و خانواده و از بین رفتن امنیت می شود.

نهی از نزدیک شدن:

خداوند در برخی از گناهان به جای نهی صریح از انجام آن گناه، مردم را از نزدیک شدن به آن برحذر داشته است.

«قتل به حق» چیست؟

مقصود از قتل به حق، قتل بعضی از نفوس است که در اثر پاره ای از گناهان، احترامی را که خداوند برای مسلمانان یا کفار هم پیمان با مسلمین قرار داده، از خود سلب نموده اند؛ مانند قتل نفس عمدی، فساد در زمین و ...

عبدالله91
6th May 2013, 09:33 AM
پیام های این آیۀ شریفه:


1- بیان احکام الهی برای مردم، یکی از وظایف انبیا است«قُلْ ... مَا حَرَّمَ ».


2- محرمات دین، از سوی خدا است و پیامبر از پیش خود، چیزی را حرام نمی کند« حَرَّمَ رَبُّكُمْ».


3- نه تنها باید از آزاروالدین پرهیز کرد بلکه باید به آنان احسان کرد«وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَٰنًا»


4- فرزندکشی و سقط جنین از ترس فقر، عملی جاهلانه است. اگر خدا ضامن روزی است، چه ترسی از فقر؟«نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ»


5- هم اصلاح جامعه از مفاسد لازم است و هم اصلاح روح از رذایل«مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ»


6- دستورات الهی، مطابق عقل یا زمینه ساز شکوفایی آن است« لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
6th May 2013, 11:59 AM
http://uc-njavan.ir/images/dmxhfvgg9cjeo4z2mwo.gif



مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَيٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ(160)



منظور از «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ»چیست؟

منظور از کلمۀ «جاء»این است که عمل را تا صحنۀ قیامت بیاورد. چه بسا نیکی هایی که با ریا و عجب و گناهان دیگر، محو و حبط شود: « اولئک الذین لیس لهم فی الاخرة إلا النار و حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون »{هود: 16} «آنها در آخرت، جز آتش [سهمی] نخواهند داشت و آنچه را در دنیا[برای غیر خدا] انجام دادند، بر باد می رود و آنچه عمل می کردند، باطل و بی اثر می شود».
در نقطۀ مقابل نیز چه بسا گناهانی که با توبه، محو شده یا به نیکی تبدیل شود: «یبدّل الله سیّئاتهم حسنات»(فرقان: 70)؛ یا مورد عفو قرار گیرد :« یعفو عن کثیر»(مائده:15).

پس عملی ملاک است که به صحنۀ قیامت آورده شود.

منظور از «حسنة» هر کار خوب است؛ کوچک باشد یا بزرگ و مراد از «سیئة» هم هر کار بدی است؛صغیره باشد یا کبیره.

پاداش انفاق:

سوال:
خداوند در آیۀ 261 سورۀ «بقره»{مثل الذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله کمثل حبّة أنبتت سبع سنابل فی کلّ سنبلة مئة حبه...}، پاداش بعضی از اعمال، مانند انفاق را هفتصد برابر؛ بلکه بیشتر ذکر کرده و در آیۀ 10 سورۀ « زمر» {قل یا عبادی الذین آمنوا اتقوا ربّکم للّذین أحسنوا فی هذه الدّنیا حسنة و أرض الله واسعة إنّما یوفّی الصّابرون أجرهم بغیر حساب}، اجر و پاداش نیکو کاران را بی حساب بیان کرده و در این آیه اجر و پاداش را ده برابر ذکر کرده است؛ آیا این آیات باهم اختلاف دارند؟

پاسخ:
این آیات با یکدیگر اختلافی ندارند؛ زیرا مراتب مختلف انفاق را می رساند؛ بعضی انفاق ها پنهانی است و برخی آشکار « و ینفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیةً» (ابراهیم :31).

بعضی انفاق ها حلال و طیّب است و بعضی انفاق ها حلال است؛ ولی طیّب نیست « أنفقوا من طیّبات ما کسبتم » (بقره: 267).

برخی از انفاق ها در شرایط عادی است ولی بعضی در شرایط سخت است « أو إطعام فی سوم ذی مسغبة » (بلد:14).

برخی انفاق ها به مورد است و به دست نیازمند واقعی می رسد؛ ولی برخی دیگر چنین نیست.

بعضی انفاق ها بدون اسراف و سخت گیری و از روی اعتدال است؛ ولی بعضی انفاق ها همراه با اسراف و سخت گیری است «و الّذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما » (فرقان: 67).

بعضی انفاق ها از روی میل است، ولی بعضی انفاق ها از روی اکراه است « قل أنفقو طوعا أو کرها... »(توبه:53).

پس به سبب وجود مراتب مختلف در عمل، ثوابهای مختلفی برای آن مقرر است.

عبدالله91
6th May 2013, 12:02 PM
حداقل پاداش نیکو کاران:


حداقل پاداشی که به نیکو کاران اعطا می شود، ده برابر است؛ مانند شخصی ممتاز، که علاوه بر حقوق ثابت، برای تشویق، جایزه و پاداش ویژه ای هم به او می دهند.


از مولا امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند:


وقتی آیۀ «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله عرضه داشت: « پروردگارا! اجر امت مرا بیشتر کن». خدای سبحان، این آیه را نازل کرد: « من ذا الّذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له أضعافا کثیرةً »(بقره:245).

رسول خدا(ص) فهمید منظور از کلمۀ «کثیر» در دادگاه عدل الهی، عددی است که از شمارش بیرون و بی انتهاست.

امام ششم از مولا امام سجاد(ع) نقل می کند که می فرمودند:


«وای بر کسی که غلبه کند آحاد او بر عشراتش! گفته شد که این معنا چگونه باشد؟ فرمودند: آیا نشنیدی که خداوند متعال می فرماید: (مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَيٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا) یک عمل نیکو چون انجام داده شود، برای صاحبش ده مقابل پاداش نوشته می شود و چون عمل بدی انجام بگیرد، یک جزا داده خواهد شد. پس پناه می بریم به خداوند متعال از اینکه در یک ر.ز ده عمل زشت صورت بگیرد و در مقابل آنها یک عمل نیکو نباشد و سیّئات او بر حسناتش غلبه کند».

عبدالله91
6th May 2013, 12:10 PM
پیام های این آیۀ شریفه:



1- در شیوۀ تربیتی اسلام، تشویق ده برابر تنبیه است«عَشْرُ أَمْثَالِهَا ».



2- تشویقِ چند برابر، ظلم نیست؛ ولی کیفر بیش از حد، ظلم است« فَلَا يُجْزَيٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا».



3- خداوند، در پاداش، با فضل خود رفتار می کند؛ ولی در کیفر، با عدل« عَشْرُ أَمْثَالِهَا ... إِلَّا مِثْلَهَا».



4- عمل انسان، همیشه و همه جا، همراه او است «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ ... وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

Sa.n
6th May 2013, 02:05 PM
http://falshbaner.persiangig.com/image/mabath/19.gif

soham 313
7th May 2013, 06:28 AM
صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قُلْ إِنَّنِي هَدَيٰنِي رَبِّيٓ إِلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَٰهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(161)
بگو آري پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است ديني پايدار آيين ابراهيم حق گراي و او از مشركان نبود(161)



قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَٰلَمِينَ(162)
بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگي و مرگ من براي خدا پروردگار جهانيان است(162)



لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ(163)
[كه] او را شريكي نيست و بر اين [كار] دستور يافته ام و من نخستين مسلمانم(163)



قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَيٰ ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ(164)
بگو آيا جز خدا پروردگاري بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزي است و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهي] انجام نمي دهد و هيچ باربرداري بار [گناه] ديگري را برنمي دارد آنگاه بازگشت شما به سوي پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف مي كرديد آگاه خواهد كرد(164)



وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَٰٓئِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَٰتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ ءَاتَيٰكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌۢ(165)
و اوست كسي كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضي از شما را بر برخي ديگر به درجاتي برتري داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آري پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است(165)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



الٓمٓصٓ(1)
الف لام ميم صاد(1)



كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَيٰ لِلْمُؤْمِنِينَ(2)
كتابي است كه به سوي تو فرو فرستاده شده است پس نبايد در سينه تو از ناحيه آن تنگي باشد تا به وسيله آن هشدار دهي و براي مؤمنان پندي باشد(2)



اتَّبِعُوا۟ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ(3)
آنچه را از جانب پروردگارتان به سوي شما فرو فرستاده شده است پيروي كنيد و جز او از معبودان [ديگر] پيروي مكنيد چه اندك پند مي گيريد(3)



وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأْسُنَا بَيَٰتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ(4)
و چه بسيار شهرها كه [مردم] آن را به هلاكت رسانيديم و در حالي كه به خواب شبانگاهي رفته يا نيمروز غنوده بودند عذاب ما به آنها رسيد(4)



فَمَا كَانَ دَعْوَيٰهُمْ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓا۟ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ(5)
و هنگامي كه عذاب ما بر آنان آمد سخنشان جز اين نبود كه گفتند راستي كه ما ستمكار بوديم(5)



فَلَنَسَْٔلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسَْٔلَنَّ الْمُرْسَلِينَ(6)
پس قطعا از كساني كه [پيامبران] به سوي آنان فرستاده شده اند خواهيم پرسيد و قطعا از [خود] فرستادگان [نيز] خواهيم پرسيد(6)



فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ(7)
و از روي دانش به آنان گزارش خواهيم داد و ما [از احوال آنان] غايب نبوده ايم(7)



وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8)
و در آن روز سنجش [اعمال] درست است پس هر كس ميزانهاي [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند(8)



وَمَنْ خَفَّتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَظْلِمُونَ(9)
و هر كس ميزانهاي [عمل] او سبك باشد پس آنانند كه به خود زيان زده اند چرا كه به آيات ما ستم كرده اند(9)



وَلَقَدْ مَكَّنَّٰكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَٰيِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ(10)
و قطعا شما را در زمين قدرت عمل داديم و براي شما در آن وسايل معيشت نهاديم [اما] چه كم سپاسگزاري مي كنيد(10)



وَلَقَدْ خَلَقْنَٰكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَٰكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَٰٓئِكَةِ اسْجُدُوا۟ لِءَادَمَ فَسَجَدُوٓا۟ إِلَّآ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّٰجِدِينَ(11)
و در حقيقت شما را خلق كرديم سپس به صورتگري شما پرداختيم آنگاه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده كنيد پس [همه] سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود(11)



قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا۠ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(12)
فرمود چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كني گفت من از او بهترم مرا از آتشي آفريدي و او را از گل آفريدي(12)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
7th May 2013, 06:54 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif


محتوای کلی سورۀ مبارکۀ اعراف :

در آغاز، اشارۀ کوتاه و محکمی به موضوع مبدأ و معاد کرده است. سپس برای احیای شخصیت انسان، داستان آفرینش آدم را با اهمیت فراوان شرح داده و بعد پیمانهایی را که خداوند از فرزندان آدم در مسیر هدایت و صلاح گرفته، یک یک برشمرده است. سپس برای نشان دادن شکست و ناکامی اقوامی که از مسیر توحید و عدالت و پرهیزگاری منحرف می شوند و هم برای نشان دادن پیروزی مومنان راستین، سرگذشت بسیاری از اقوام پیشین و انبیای گذشته مانند نوح، لوط و شعیب(ع) را بیان کرده و آن را با سرگذشت مشروح بنی اسرائیل و مبارزۀ حضرت موسی (ع) با فرعون پایان داده است. در پایان سوره بار دیگر به موضوع مبدأ و معاد بازگشته است.

تفسیر نمونه، ج 6 ، ص 75

Almas Parsi
7th May 2013, 06:56 AM
http://images.persianblog.ir/323536_CWnnDJld.jpg


http://night-skin.com/blogcode/tasvir-zibasazi/upimg/uploads/1353131626.gif (http://night-skin.com/)




دعای روز سه شنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/188/)

قال تعالى :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان

قُلْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإنْ تَوَلَّوْا فإنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ
بگو:« خدارا اطاعت کنید، وازپیامبرش فرمان برید ؛ واگرسرپیچی نمایید، پیامبرمسؤول اعمال خویش است وشما مسؤول
مَا حُمِّلْتُمْ وَ إنْ تُطِیعُوهُ تََهْتَدُوا وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ 54 نور
اعمال خود ؛ أما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد ؛ و بر پیامبری چیزی جز رساندن آشکار نیست .»

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ألْجَمَالُ صَوَابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ الْکَمَالُ حُسْنُ الْفِعَالِ بِالصَّدْقِ
زیبایی در درستی گفتار مطابق حق است وکمال نیکی رفتار مطابق راستی است.
حدیث شماره 1283، صفحه 226، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعاى روز سه شنبه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه
یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودت زیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو
الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا
أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی
مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از
کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَهرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان
الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی
وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین
وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است
فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها

عبدالله91
7th May 2013, 07:12 AM
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8)


سنجش اعمال در قیامت:

دربارۀ سنجش و وسیلۀ سنجش اعمال در قیامت سخنان بسیاری گفته شده است اما باید توجه داشته باشیم که برای فهم کلمات نباید همیشه به دنبال نمونه های عینی زمان خویش برویم؛ بلکه باید مفاهیم را از نظر نتیجه بررسی کنیم. توضیح اینکه در گذشته هنگامی که مثلا نام چراغ برده می شد، ظرفی به نظر می رسید که مقداری مادۀ روغنی در آن بود و فتیله ای در میان آن نصب گردیده و احتمالا حبابی نیز روی آن برای تنظیم هوا. اما آنچه چراغ امروز را با دیروز پیوند می دهد، همان هدف و نتیجۀ آن است؛ یعنی وسیله ای که تاریکی را از میان می برد. میزان نیز چنین است. مثلا در همین جهان می بینیم که با گذشت زمان، ترازوها چه اندازه دگرگون شده اند و حتی لفظ میزان برای وسایل دیگری مثل دماسنج نیز به کار می رود.

پس این مسلم است که در روز رستاخیز، اعمال انسان با وسیلۀ خاصی سنجیده می شود و نه با ترازوهای دنیا، چه بسا آن وسیله همان وجود انبیا و امامان(ع) و افراد صالح باشد. در روایتی که از اهل بیت(ع) به ما رسیده، این مطلب به خوبی دیده می شود.

از مولا امام صادق(ع) نقل شده است که: «میزان های سنجش در قیامت، پیامبران و اوصیای آنها هستند»

در روایت دیگری می خوانیم: «امیر المومنین و امامانِ از فرزندان او، ترازوهای سنجش اند.»

در واقع مردان و زنان نمونۀ جهان، مقیاس های سنجش اعمال انسانها هستند و هرکس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد و ارزشمند است و آنها که از ایشان بیگانه اند، کم وزن یا بی وزن اند.

تفسیر نمونه، ج6، ص91

heavenly
7th May 2013, 07:50 AM
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

Sa.n
7th May 2013, 10:05 PM
http://forum.hammihan.com/user_images/26_01_2013/31087.png

k.ahmadi
7th May 2013, 11:07 PM
ممنون از همگی دوستان
مطالب همگی عالی بود[tashvigh]

soham 313
8th May 2013, 06:55 AM
صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّٰغِرِينَ(13)
فرمود از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبر نمايي پس بيرون شو كه تو از خوارشدگاني(13)



قَالَ أَنظِرْنِيٓ إِلَيٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ(14)
گفت مرا تا روزي كه [مردم] برانگيخته خواهند شد مهلت ده(14)



قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ(15)
فرمود تو از مهلت يافتگاني(15)



قَالَ فَبِمَآ أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَٰطَكَ الْمُسْتَقِيمَ(16)
گفت پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندي من هم براي [فريفتن] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست(16)



ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَٰنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ(17)
آنگاه از پيش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مي تازم و بيشترشان را شكرگزار نخواهي يافت(17)



قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ(18)
فرمود نكوهيده و رانده از آن [مقام] بيرون شو كه قطعا هر كه از آنان از تو پيروي كند جهنم را از همه شما پر خواهم كرد(18)



وَيََٰٓٔادَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّٰلِمِينَ(19)
و اي آدم تو با جفت خويش در آن باغ سكونت گير و از هر جا كه خواهيد بخوريد و[لي] به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد(19)



فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَٰنُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَيٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَٰلِدِينَ(20)
پس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهايشان برايشان پوشيده مانده بود براي آنان نمايان گرداند و گفت پروردگارتان شما را از اين درخت منع نكرد جز [براي] آنكه [مبادا] دو فرشته گرديد يا از [زمره] جاودانان شويد(20)



وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّٰصِحِينَ(21)
و براي آن دو سوگند ياد كرد كه من قطعا از خيرخواهان شما هستم(21)



فَدَلَّيٰهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَيٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ الشَّيْطَٰنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ(22)
پس آن دو را با فريب به سقوط كشانيد پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت [ممنوع] چشيدند برهنگي هايشان بر آنان آشكار شد و به چسبانيدن برگ[هاي درختان] بهشت بر خود آغاز كردند و پروردگارشان بر آن دو بانگ بر زد مگر شما را از اين درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه در حقيقت شيطان براي شما دشمني آشكار است(22)



قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(23)
گفتند پروردگارا ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايي و به ما رحم نكني مسلما از زيانكاران خواهيم بود(23)



قَالَ اهْبِطُوا۟ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَٰعٌ إِلَيٰ حِينٍ(24)
فرمود فرود آييد كه بعضي از شما دشمن بعضي [ديگر]يد و براي شما در زمين تا هنگامي [معين] قرارگاه و برخورداري است(24)



قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ(25)
فرمود در آن زندگي مي كنيد و در آن مي ميريد و از آن برانگيخته خواهيد شد(25)



يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَٰرِي سَوْءَٰتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَيٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ذَٰلِكَ مِنْ ءَايَٰتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ(26)
اي فرزندان آدم در حقيقت ما براي شما لباسي فرو فرستاديم كه عورتهاي شما را پوشيده مي دارد و [براي شما] زينتي است و[لي] بهترين جامه [لباس] تقوا است اين از نشانه هاي [قدرت] خداست باشد كه متذكر شوند(26)



يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَٰنُ كَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَٰتِهِمَآ إِنَّهُ يَرَيٰكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَٰطِينَ أَوْلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ(27)
اي فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند در حقيقت او و قبيله اش شما را از آنجا كه آنها را نمي بينيد مي بينند ما شياطين را دوستان كساني قرار داديم كه ايمان نمي آورند(27)



وَإِذَا فَعَلُوا۟ فَٰحِشَةً قَالُوا۟ وَجَدْنَا عَلَيْهَآ ءَابَآءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَآءِ أَتَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(28)
و چون كار زشتي كنند مي گويند پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمي دهد آيا چيزي را كه نمي دانيد به خدا نسبت مي دهيد(28)


صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
8th May 2013, 08:57 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif




ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَٰنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ( 17)


پس از خلقت آدم، همۀ فرشتگان، به سجده بر آدم مامور شدند و هنه جز ابلیس بر آدم سجده کردند. شیطان، مورد مذمت قرار گرفت و از درگاه الهی رانده شد. او که علت دوری از رحمت الهی را وجود آدم می دانست، حسادتش شعله ور شد و به فکر انتقام افتاد. او از خداوند، برای ادامۀ حیات مهلت خواست. سپس قسم یاد کرد آدم و فرزندان او را به گمراهی بکشاند، تا انسان ها نیز از رحمت الهی دور شوند. این آیه به برخی راه های نفوذ و اغوا گری شیطان اشاره دارد.

حملۀ همه جانبه:

شیطان، این دشمن کینه توز و قسم خوردۀ آدمی، همیشه در حال توطئه برای حمله و هجوم به انسان است. انسان، از هر سمت و سویی حرکت کند (مقابل، پشت سر، راست و چپ) او را مورد هجوم قرار می دهد، تا به هدف دیرین خود که اغوای انسان و انحراف از صراط مستقیم است، نایل شود.
ممکن است مراد از این جهات مختلف، شیوه ها و روش های گوناگون شیطان در منحرف کردن آدم باشد که این نیز جای بسی تأمل است.

شیوه های اغواگری شیطان:

در روایتی از مولا امام محمد باقر(ع) تفسیر عمیق تری برای این چهار جهت دیده می شود:

« منظور از آمدن شسطان به سراغ انسان از پیش رو این است که آخرت و جهانی را که در پیش دارد، در نظر او سبک و ساده جلوه می دهد، منظور از پشت سر، این است که آنها را به گردآوری اموال و تجمیع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به دلیل وجود فرزندان و وارثان دعوت می کند، و منظور از طرف راست، این است که امور معنوی را به وسیلۀ شبهات و ایجاد شک و تردید ضایع می سازد، و منظور از طرف چپ، این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آنها جلوه می دهد».

عبدالله91
8th May 2013, 08:59 AM
هدف از اغواگری:


همان طور که در این آیه و آیات قبل اشاره شد، شیطان در کمین انسان نشسته است، تا او را گمراه کند و بتواند برای خویش همراهانی فراهم سازد؛ لذا می گوید: « آنها را مورد حمله قرار می دهم، تا آنان را ناسپاس بیابی ». همان گونه که خود ناسپاسی کرد و از درگاه الهی رانده شد، انسانها را نیز به این سمت سوق می دهد.


جالب اینجاست که این ناسپاسی را چنان زینت می دهد که در نظر بسیاری به عنوان گناه مطرح نیست.


امروزه بسیاری از مردم، کم یا زیاد، به این ناسپاسی گرفتار هستند و خود را هم منحرف نمی دانند.

راه نجات :


در حدیث می خوانیم: شیطان که سوگند خورد از چهار طرف در کمین انسان باشد تا او را منحرف یا متوقف کند، فرشتگان از روی دلسوزی گفتند: « پروردگارا این انسان چگونه رها خواهد شد؟ » خداوند فرمود: « دو راه از بالای سر و پا یین باز است و هرگاه انسان دستی به دعا بردارد، یا صورت بر خاک نهد، گناهان هفتاد ساله اش را می آمرزم ».

Almas Parsi
8th May 2013, 09:00 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/3.gif










http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div100.files/image001.gif http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div100.files/image003.jpg

دعای روز سه شنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/188/)

قال تعالى :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان

قُلْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإنْ تَوَلَّوْا فإنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ
بگو:« خدارا اطاعت کنید، وازپیامبرش فرمان برید ؛ واگرسرپیچی نمایید، پیامبرمسؤول اعمال خویش است وشما مسؤول
مَا حُمِّلْتُمْ وَ إنْ تُطِیعُوهُ تََهْتَدُوا وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ 54 نور
اعمال خود ؛ أما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد ؛ و بر پیامبری چیزی جز رساندن آشکار نیست .»

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ألْجَمَالُ صَوَابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ الْکَمَالُ حُسْنُ الْفِعَالِ بِالصَّدْقِ
زیبایی در درستی گفتار مطابق حق است وکمال نیکی رفتار مطابق راستی است.
حدیث شماره 1283، صفحه 226، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعاى روز سه شنبه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه
یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودت زیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو
الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا
أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی
مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از
کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَهرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان
الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی
وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین
وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است
فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها

عبدالله91
8th May 2013, 09:04 AM
پیام های این آیۀ شریفه :



1- ابلیس، در تلاشی همه جانبه برای باز داشتن هر چه بیشتر انسان از شکرگزاری برای خداست «ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ ... أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».


2- شیطان هم صراط مستقیم را می شناسد، هم راه های وسوسه و هجوم و غلبه را ، وهم شاکران و ناسپاسان را «قالَ ...صِراطَکَ المُستَقِیمَ...وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».


3- پیروی از ابلیس، ناسپاسی برابر خداوند است «ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم ... وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».


4- تنها گروهی از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزویر و فریب ابلیس رهایی می یابند «لَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

Almas Parsi
8th May 2013, 09:14 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/13.gif
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%AC%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-.gif




http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div100.files/image015.gif
سلام بانو ی مهربان
این صلوات رو هم به نیت اینکه به همه آرزوهات برسی تقدیمت میکنم
عزیز ممنون که هر روز دیده ما رو به این آیات آسمونی درخشان میکنی
الهی که حاجت روا باشی گلم
آمین





http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div100.files/image015.gif

Sa.n
8th May 2013, 02:14 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85439322218847809521.gif

مولای شیرازی
8th May 2013, 06:47 PM
سؤال: عالم ذر چیست؟ و در كجا است؟

پاسخ: در قرآن مجید سخن از یك پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است كه خداوند از انسانها گرفته است. روشن‌ترین آیه‌ای كه بر این حقیقت دلالت دارد، آیة 172 سورة اعراف است كه به «آیة ذر» معروف شده است. این آیه دقیق‌ترین معنی و شگفت‌ترین نظم را دارد. [1] آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شده‌اند. [2]


خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ»؛ [3] «به یاد آور زمانی را كه پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود] : آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. [چرا چنین كرد؟] برای اینكه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
از آنجا كه در این آیه سخن از ذریه (فرزندان خردسال) آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده، از این آیه به «آیه ذر» یاد می‌كنند و به خاطر كلمة «ألست» به «پیمان ألست» معروف است. همچنین لفظ ذریه در قرآن نوزده بار وارد شده كه درتمام موارد نسل انسان مراد است. [4]

در تفسیر این آیه دربارة اینكه عالم ذر چگونه، در كجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.

در اینجا به بیان دو دیدگاه بسنده می‌شود:

اول. منظور از این عالم و این پیمان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» است؛ به این معنی كه هر گاه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب (پشت و كمر) پدران به رحم مادران كه بیش از یك ذره نیستند، منتقل می‌شوند، خداوند استعداد و آمادگی فهم و شناخت ربوبیت و توحید را به آنها می‌دهد؛ یعنی هم در نهاد و فطرتشان این سرّ الهی به صورت یك حس درون ذاتی به ودیعه گذارده می‌شود و هم در عقل و خردشان به صورت یك حقیقت خود آگاه.
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانه‌های یگانگی خود را به انسان نشان می‌دهد و آنان را بر این امر گواه می‌‌گیرد. گویا می‌فرماید: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» و انسانها با زبان حال پاسخ می‌دهند: «بَلی شَهِدْنا» پس در اینجا پیمان تكوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است. [5]
بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متكامل در این احساس مشتركند كه همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست. [6]
پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همة انسانها احتجاج می‌كند. برخی روایات موافق این نظر است. [7]

دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریة خویش را این گونه تبیین می‌كند: «عالم «ذر» روح این عالم است كه آن را «عالَم غیب» نیز می‌گویند. توضیح اینكه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا كه زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر كه در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال می‌فرماید: «إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُون »؛ [8] « [خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد كند، به آن می‌گوید: موجود شو! بی‌درنگ به وجود می‌آید..» «كُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست كن. پس كلمة «كُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یك وجه‌الی الله دارد كه عالم ذرّ است و همان موجود یك وجه دیگر دارد كه همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.» [9]
می‌توان ریشه‌های سخن علامه طباطبایی را در تفسیر كنز الدقایق پیدا كرد. [10]
پیمان از چه بود؟

از آیة ذر به دست می‌آید كه مفاد پیمان گواهی بر پذیرش پروردگار «ألَسْتُ بِرَبِّكُمْ » [11] و بر پذیرش توحید بوده است «أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا » [12] و برخی روایات این پیمان را به فطرت نیز می‌كشانند: « اَلدِینُ الْحَنِیفُ وَ الْفِطْرَةُ وَ صِبْغَةُ اللَّهِ وَ التَّعْرِیفُ فِی الْمِیثَاقِ؛ [13] دین حنیف و فطرت و صبغة الله و تعریف همان است كه [خدا] در میثاق [یعنی در پیمانی كه خدا با روح بشر بسته، بشر را با آن آشنا كرده] است..» [14] روایاتی نیز اعتراف به نبوت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را جزء پیمان عالم ذر معرفی می‌كنند. [15]
پیمان برای چه بود؟

از آیة ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست می‌آید:
الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی‌خبر بودیم و لذا كافر شدیم؛ «أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ »؛ [16]
ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره‌ای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ «أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّیةً مِنْ بَعْدِهِمْ...» [17]



پاورقــــــــــــــــــــ ی

[1] . المیزان، محمد حسین طباطبایی، چاپ پنجم، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج 8، ص 306.
[2] . مانند: اعراف / 102 و حدید / 8. ر. ك: تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مكارم شیرازی، دار الكتب، ج 23، ص 317 و ج 6، ص 276.
[3] . اعراف / 172.
[4] . منشور جاوید، جعفر سبحانی، چاپ فرهنگ، اصفهان، ج 2، ص 63.
[5] . كنز الدقایق، میرزا محمد مشهدی، تحقیق مجتبی عراقی، چاپ اول، ج 3، ص 742؛ المیزان، ج 8، ص 310.
[6] . المیزان، ج 8، ص 308؛ فطرت، مرتضی مطهری، چاپ دوم، انتشارات صدرا، ص 181؛ تفسیر نمونه، ج 17، ص 455.
[7] . ابن سنان از امام صادق ـ علیه السلام ـ از فطرة لله پرسید. امام فرمود: « هِی الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ فَقَالَ: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْكَافِرُ؛ فطرت الله اسلام است كه خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا كافر و مؤمن حضور داشت..» البرهان، ج 3، ص 236.
و امام باقر ـ علیه السلام ـ آیة ذر را با حدیث «كل مولود یولد علی الفطره» تفسیر كرده‌اند. مختصر بصائر الدرجات، ص 161.
[8] . یس / 82.
[9] . در محضر علامه طباطبایی، محمد حسین رخ شاد، چاپ اول، نهاوندی، صص 42 ـ 43.
[10] . كنز الدقایق، ج 3، ص 742.
[11] . اعراف / 172.
[12] . همان / 172.
[13] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، چاپ دوم، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج 3، ص 276.
[14] . فطرت، شهید مطهری، ص 27.
[15] . البرهان، ج 3، صص 238 ـ 239 و جهت مطالعة بیشتر ر. ك: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، چاپ اول، مكتب اعلام، قم، ج 5، صص 26 ـ 30؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس، ج 9، صص 5 ـ 10؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، چاپ سوم، توحید، قم، ج 2، صص 61 ـ 82.
[16] . اعراف / 172.
[17] . همان / 173.

yasinmedia.com

soham 313
9th May 2013, 07:40 AM
صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا۟ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ(29)
بگو پروردگارم به دادگري فرمان داده است و [اينكه] در هر مسجدي روي خود را مستقيم [به سوي قبله] كنيد و در حالي كه دين خود را براي او خالص گردانيده ايد وي را بخوانيد همان گونه كه شما را پديد آورد [به سوي او] برمي گرديد(29)



فَرِيقًا هَدَيٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَٰلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا۟ الشَّيَٰطِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ(30)
[در حالي كه] گروهي را هدايت نموده و گروهي گمراهي بر آنان ثابت شده است زيرا آنان شياطين را به جاي خدا دوستان [خود] گرفته اند و مي پندارند كه راه يافتگانند(30)



۞ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُوا۟ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا۟ وَاشْرَبُوا۟ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ(31)
اي فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازي برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لي] زياده روي مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمي دارد(31)



قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيٓ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَٰتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(32)
[اي پيامبر] بگو زيورهايي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و [نيز ] روزيهاي پاكيزه را چه كسي حرام گردانيده بگو اين [نعمتها] در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده اند و روز قيامت [نيز] خاص آنان مي باشد اين گونه آيات [خود] را براي گروهي كه مي دانند به روشني بيان مي كنيم(32)



قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا۟ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَٰنًا وَأَن تَقُولُوا۟ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(33)
بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزي را شريك خدا سازيد كه دليلي بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزي را كه نمي دانيد به خدا نسبت دهيد(33)



وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ(34)
و براي هر امتي اجلي است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مي توانند] ساعتي آن را پس اندازند و نه پيش(34)



يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ ءَايَٰتِي فَمَنِ اتَّقَيٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(35)
اي فرزندان آدم چون پيامبراني از خودتان براي شما بيايند و آيات مرا بر شما بخوانند پس هر كس به پرهيزگاري و صلاح گرايد نه بيمي بر آنان خواهد بود و نه اندوهگين مي شوند(35)



وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا۟ عَنْهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(36)
و كساني كه آيات ما را دروغ انگاشتند و از [پذيرش] آنها تكبر ورزيدند آنان همدم آتشند [و] در آن جاودانند(36)



فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ أُو۟لَٰٓئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَٰبِ حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوٓا۟ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا۟ ضَلُّوا۟ عَنَّا وَشَهِدُوا۟ عَلَيٰٓ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا۟ كَٰفِرِينَ(37)
پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند اينان كساني هستند كه نصيبشان از آنچه مقرر شده به ايشان خواهد رسيد تا آنگاه كه فرشتگان ما به سراغشان بيايند كه جانشان بستانند مي گويند آنچه غير از خدا مي خوانديد كجاست مي گويند از [چشم] ما ناپديد شدند و عليه خود گواهي مي دهند كه آنان كافر بودند(37)



قَالَ ادْخُلُوا۟ فِيٓ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّيٰٓ إِذَا ادَّارَكُوا۟ فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَيٰهُمْ لِأُولَيٰهُمْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فََٔاتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَٰكِن لَّا تَعْلَمُونَ(38)
مي فرمايد در ميان امتهايي از جن و انس كه پيش از شما بوده اند داخل آتش شويد هر بار كه امتي [در آتش] درآيد همكيشان خود را لعنت كند تا وقتي كه همگي در آن به هم پيوندند [آنگاه] پيروانشان در باره پيشوايانشان مي گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] مي فرمايد براي هر كدام [عذاب] دو چندان است ولي شما نمي دانيد(38)



وَقَالَتْ أُولَيٰهُمْ لِأُخْرَيٰهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا۟ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ(39)
و پيشوايانشان به پيروانشان مي گويند شما را بر ما امتيازي نيست پس به سزاي آنچه به دست مي آورديد عذاب را بچشيد(39)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
9th May 2013, 08:47 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ(34)


آیا امت ها نیز مانند موجودات زنده دارای عمر مشخصّی هستند؟ در این آیه خداوند ضمن پاسخ به این سوال، یکی از سنت های اجتماعی؛ یعنی پایان عمر امّت ها را مطرح می کند.

قانون کلی «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»

قانون مرگ و حیات، مخصوص افراد انسان نیست؛ بلکه جامعه و امت ها را نیز در برمی گیرد و برای آنها نیز زمان و مدت معینی وجود دارد. ملت هایی از صفحۀ روزگار برچیده می شوند و به جای آنها ملت های دیگر قرار می گیرند. «لکلّ أمة» عام است و شامل همۀ امت ها می شود؛ مسلمان باشند یا کافر و مشرک.

آیا مرگ و أجل امت ها، مانند افراد بشر است؟

مرگ امت ها با افراد بشر فرق دارد؛ ملت ها، بیشتر بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ستم و غرق شدن در گرداب شهوت، سقوط می کنند؛ مانند تمدن های بابل، مصر، سبا، کلدانیان، آشوریان، مسلمانان اندلس و ...
البته نه اینکه افراد آن نابود شوند؛ بلکه امت بودن و روح مشترک آنها از بین می رود.آثار باستانی، خرابه های عهد کهن و کاخ های خالی از سکنه، گواهان این حقیقت در تاریخ هستند.
«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» کفار و ستمکاران را به عذابی تهدید می کند که نزد خدا است و در وقت معینی بر آنان نازل خواهد شد؛ همان گونه که بر امت های پیشین نازل شد.

پاسخ قاطع«فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ»

این قسمت آیه جواب کسانی ات که از رسول خدا(ص) تعجیل عذاب می خواستند؛ به آنان خطاب شد:


«هر گروهی را وقتی معین است که در آن وقت، عذاب و هلاکت سراغ آنان می آید و در آن، تقدّم و تأخّر نیست.»

عبدالله91
9th May 2013, 08:51 AM
عوامل حیات امت ها


الف- ایمان


« فَلولا کانت قریة آمنت فنفعها أیمانها إلّا قوم یونس لمّا آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیاة الدّنیا و متّعناهم إلی حین»؛ (یونس:98)


« چرا هیچ یک از شهرها و آبادی ها ایمان نیاوردند که [ایمانشان به موقع باشد و] به حالشان مفید باشد؛ مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدت معینی[پایان زندگی و اجلشان] آنها را بهره مند ساختیم».

ب- دوری از طاغوت ها


« و لقد بعثنا فی کلّ أمّة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت فمنهم مّن هدی الله و منهم مّن حقّت علیه الضّلالة » ؛ (نحل: 36)


« ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید؛ پس گروهی را خدا هدایت کرد و گروهی؛ ضلالت و گمراهی دامنشان را گرفت ».


امّت ها دو قسم اند: آنهایی که خدا هدایتشان کرده و به عبادت او و اجتناب از طاغوت موفق شدند و آنها که در اثر تبعیت از طاغوت، گمراه شدند و با دست خود، خویشتن را هلاک کردند « فإنّ الله لا یهدی من یضلّ » (نحل: 37)



ج- دوری از پلیدی ها


« یا ایّها الّذین آمنوا إنّما الخمر و المیسر و الانصاب و الأزلام رجس مّن عمل الشّیطان فاجتنبوه لعلّکم تفلحون» ؛(مائده:90)


« ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام[نوعی قمار] پلید و از عمل شیطان است؛از آنها دوری کنید، تا رستگار شوید».


شیطان می خواهد به وسیلۀ همین پلیدی ها، بین شما کدورت و دشمنی به وجود آورد{ إنّما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر}(مائده:91) و شما را از نماز و یاد خدا غافل کند. وقتی کدورت و دشمنی و اختلاف در جامعه پدیدار شد و یاد خدا فراموش شد، زمینۀنابودی آن جامعه ایجاد می شود.


د- اتحاد و الفت


« و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا و اذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداء فألّف بین قلوبکم...» ؛ (آل عمران: 103)


« همگی به ریسمان خدا (قرآن و اهل بیت علیهم السلام) چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد... ».


اتحاد نقش مهمی در سعادت و بقای امت ها دارد. قدرت عظیم ملت، نتیجۀ به هم پیوستن و الفت بین دل ها است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «المومنون کالنفس الواحدة».

عبدالله91
9th May 2013, 08:55 AM
عوامل مرگ امت ها

الف- مخالفت با رسولان

« و یا قوم لا یجرمنّکم شقاقی أن یصیبکم مّثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود أو قوم صالح و ما قوم لوط مّنکم ببعید»؛ (هود:89)

« ای قوم من! دشمنی و مخالفت با من، سبب نشود شما به همان سرنوشتی که قوم نوح، یا قوم هود، یا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شوید و قوم لوط، از شما چندان دور نیست».

مخالفت با پیامبران یکی از عوامل نزول عذاب و مرگ امت ها بوده که آیۀ فوق به آن اشاره دارد.

ب- اعمال زشت

« و لوط آتیناه حکما و علما و نجّینا من القریة الّتی کانت تّعمل الخبائث إنّهم کانوا قوم سوء فاسقین »؛ (انبیاء: 74)

« و لوط را [به یاد آر] که به او حکومت و علم دادیم و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام می دادند، رهایی بخشیدیم؛ چرا که آن ها مردم بد و فاسقی بودند ».

رواج دادن فساد و فحشا و گناه در جامعه، باعث هلاکت ملت ها شده است؛ از جمله قوم لوط.

ج- ظلم و طغیانگری

« و قوم نوح مّن قبل إنّهم کانوا هم أظلم و أطغی »؛ (نجم:52)

« و نیز قوم نوح را پیش از آنها؛ چرا که آنان، ظالم و طغیانگرتر بودند».

د- ناسپاسی

« و ضرب الله مثلا قریة کانت آمنة مطمئنّة یأتیها رزقها رغدا مّن کلّ مکان فمفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون »؛ (نحل:112)

« خداوند[برای آنان که کفران نعمت می کنند] مثلی زده است؛ منطقۀ آبادی که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزی اش فراوان از هر جا می رسید؛ اما به نعمت های خدا ناسپاسی کردند و خداوند به سبب اعمالی که انجام می دادند، گرسنگی و ترس را به آنان چشانید ».

آیۀ فوق، هشدار است که اسراف و تبذیر و تضییع نعمت ها جریمه دارد؛ جریمه ای بسیار سنگین.

ه- تکبر

« فأمّا عاد فستکبروا فی الأرض بغیر الحقّ... لّنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاة الدّنیا و العذاب الآخرة أخزی و هم لا ینصرون »؛ (فصلت :15 و 16)

« اما قوم عاد، به ناحق در زمین تکبر ورزیدند... تا عذاب خوار کننده ای را در زندگی دنیا به آنها بچشانیم ».

قوم عاد قصرهای زیبا و قلعه های محکم بر مکان های مرتفعمی ساختند و مردمانی خشن و جنگجو بودند و این قدرت ظاهری، آنها را سخت مغرور کرده بود؛ چنان که خود را جمعیتی شکست ناپذیر و برتر از همه می پنداشتند؛ ولی همین غرور سبب نابودی آنان گردید.

عبدالله91
9th May 2013, 08:59 AM
پیام های این آیۀ شریفه:

1- در هستی هیچ تحولی تصادفی و خارج از تدبیر و نظم دقیق و حساب شدۀ الهی نیست. بر هر امتی نیز قوانینی حاکم است «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».

2- فرصت و امکاناتی که در دست ماست، رفتنی است؛ پس تا حد توان، بهترین بهره را ببریم «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».

3- مجاهدان در راه خدا، بخاطر سلطۀ طاغوتیان گرفتار یأس نشوند و تلاش کنند، چون آنان نیز رفتنی هستند«لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».

4- پیدایش و انقراض امت ها، بیرون از اختیار آنان است «فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ».

5- توجه به محدود بودن زندگی و مجال های آن، مایۀ پرهیز از محرمات الهی است«حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَٰحِشَ ... وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ...».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

Almas Parsi
9th May 2013, 11:41 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37385220999797880018.gif



دعای روز پنجشنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/190/)

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
وَ للهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَآءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَآءُ
وآنچه درآسمانها وزمین است، ازآن خداست. هرکس را بخواهد(شایسته بداند)،می بخشد؛ وهرکس رابخواهد، مجازات می کند؛
وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ *
و خداوند آمرزندۀ مهربان است .

قال رسول الله صلى الله علیه وآله :
طُوبى لِمَنْ طَالَ عُمْرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلَهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ إذْ رَضِیَ عَنْهُ رَبُّهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ
خوشا به حال کسی که عمری طولانی کند وعملش نیکوباشد وعاقبت به خیرشودکه خداوند ازاو راضی است و وای برکسی که
طَالَ عُمْرُهُ وَ سَاءَ عَمَلُهُ فَسَاءَ مُنْقَلَبُهُ إذْ سَخِطَ عَلَیْهِ رَبُّهُ
عمر طولانی داشته باشد و اعمالش بد باشد وعاقبتش به خیر نباشد که خداوند از راضی نیست
حدیث شماره 11836، صفحه 319، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعاى روز پنجشنبه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِرا بِرَحْمَتِهِ وَ کَسَانِی
ستایش مخصوص خدایی است که می برد شب تاریک را با قدرتش وبیاورد روزروشن کننده رابارحمتش وپوشاند
ضِیَاءَهُ وَ أَنَافِی نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَبْقَیْتَنِی لَهُ فَأَبْقِنِی لِأَمْثَالِهِ وَصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ مُحَمَّد
مرا پرتوش ومن در نعمت او بودم خدایا پس همچنانکه باقی بداشتی مرا زنده بدار با مثال آن نیز ودرود فرست بر پیامبر محمد
وَآلِهِ وَلا تَفْجَعْنِی فِیهِ وَفِی غَیْرِهِ مِنَ اللَّیَالِی وَالْأَیَّامِ بِارْتِکَابِ الْمَحَارِمِ وَاکْتِسَابِ
وآل محمد ودردمندم مکن در آن و در غیر آن از سایر شبها وروزها به مرتکب شدن من به امور حرام وکسب کردن
الْمَآثِمِ وَارْزُقْنِی خَیْرَهُ وَخَیْرَمَا فِیهِ وَخَیْرَمَابَعْدَهُ وَاصْرِفْ عَنِّی شَرَّهُ وَشَرَّمَا فِیهِ
گناهان وروزیم کن خیر آن وخیر چیزی که درآنست وخیر روزهای بعد آن وبرگردان از من شر آن وشر آنچه در آنستوَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّی بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ
وبدی روزهای بعد آن خدایا جداً من باپیمان اسلامیتت توسل به سوی توجویم وبا حرمت قرآن کریم تکیه می کنم بر تو
وَبِمُحَمَّد الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِیَ الَّتِی
وبه محمد برگزیده خدای تعالی درود خدا براو و بر آل او شفاعت کنم نزد تو پس بشناس خدایا پیمان مرا آنچنانی که
رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْخَمِیسِ خَمْسا لا
امید دارم به آن برآری حاجتم را ای مهربانترین مهربانان خدایا بر آور برایم در روز پنجشنبه پنج حاجت مرا
یَتَّسِعُ لَهَا إِلا کَرَمُکَ وَ لا یُطِیقُهَا إِلا نِعَمُکَ سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِکَ وَ عِبَادَةً
وسعت ندارد آنها جز کرم تو و طاقت نیارد به آنها مگر نعمتهای تو سلامتی را که نیرو گیرم به آن بر طاعت تو وبندگی را که
أَسْتَحِقُّ بِهَاجَزِیلَ مَثُوبَتِکَ وَسَعَةً فِی الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَأَنْ تُؤْمِنَنِی فِیاستحقاق یابم به آن به پاداش بزرگ و وسعتی در حال از روزی حلال و این که ایمن نمایی مرا در
مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِکَ وَتَجْعَلَنِی مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِی حِصْنِکَ وَصَلِّ
مواقع ترس وهراس به آمان خودت وقراردهی از شرّ ناگواریهای حوادث اندوهها وغمها در حصار وقلعه خودت ودرود
عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِی بِهِ شَافِعاَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نَافِعا
بر محمد وآل محمد و قرار بده توسلم را به او وسیله شفاعت در روز قیامت سودمند
إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
زیرا که تویی مهربانترین مهربانان



برگرفته از مفاتیح الجنان

Almas Parsi
9th May 2013, 11:48 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26101472808406862489.gif


http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div100.files/image027.gif



فضايل و اعمال روز پنجشنبه ، شب و روز جمعه


بدانكه شب و روز جمعه را امتياز تام است از ساير ليالى و ايام بمزيد رفعت و شرافت و مضاعف شدن ثواب حسنات و عقاب سيئات و استجابت دعوات و آمرزش خطيئات .
آفتاب طالع نگرديده است در روزى كه بهتر از روز جمعه باشد و در حديث نبوى است كه شب و روز جمعه ، بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار كس را از جهنم آزاد كند.
از حضرت صادق عليه السلام مرويستكه هر كه بميرد ما بين زوال روز پنجشنبه تا زوال جمعه ، خدا پناه دهد او را از فشار قبر و نيز فرموده كه چون عصر روز پنجشنبه ميشود، ملائكه از آسمان بزير ميآيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و نمينويسند در پسين پنجشنبه و شب و روز جمعه تا آفتاب غروب كند بغير از صلوات بر محمد و آل محمد.
در حيديثى است كه چون برادران يوسف از حضرت يعقوب استدعاى طلب آمرزش كردند، فرمود: "سوف استغفرلكم ربى " يعنى بعد از اين استغفار خواهم كرد براى شما از پروردگار خود، حضرت فرمود كه تاءخير كرد كه در سحر شب جمعه دعا كند تا مستجاب گردد.
و نيز فرمودند كه چون شب جمعه ميآيد، ماهيان دريا، سر از آب بيرون ميآورند و ووحشيان صحرا، گردن ميكشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه پروردگارا ما را عذاب مكن بگناهان آدميان و فضايل شب و روز جمعه زيادتر از آنستكه در اينجا ذكر شود.
دراينجا سه مقام است :
مقام اول - در اعمال روز پنجشنبه است و آن چند امر است :
1-در نماز صبح اينروز و روز دوشنبه ، سوره "هل اتى " بخواند.
2-كسيكه حاجتى داشته باشد در اول صبح اينروز پى حاجت خود رود و چون متوجه حاجت خود شود، بخواند "حمد"و "معوذتين " و "توحيد" و "قدر" و "آية الكرسى " و پنج مرتبه آيه آخر سوره "آل عمران " را، پس بگويد:
" مولاى انقطع الرجاء الامنك و خابت الامال الافيك اسئلك الهى بحق من حقه واجب عليك ممن جعلت له الحق عندك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تقضى حاجتى " .
3-سوره "مائده " را در اينروز بخواند.
4-در اين روز، زيارت قبور شهداء مؤ منين كند.
5-از مشاهد مشرفه بيرون نرود، تا جمعه بگذرد.
6-حجامت در اين روز، مستحب است و دواخوردن خوب نيست .
7- در اين روز، مهياى جمعه شود بگرفتن شارب و ناخنها و گذاشتن يكى از آنها را براى روز جمعه كه در جمعه گرفته شود.
8- غسل جمعه كند اگر ترس داشته باشد كه در جمعه ممكن نشود غسلش .
9- هزار مرتبه صلوات بفرستد.
10- دو ركعت نماز كند، درركعت اول بعد از حمد سيصد مرتبه "توحيد" بخواند و در دوم ، دويست مرتبه .
11- اگر حاجتى داشته باشد، بخوانمد نماز حوائج را كه حضرت صادق (ع ) تعليم "اسماعيل بن قيس موصلى "كرده بنحويكه در "هديه " ايراد كردم .
12- در آخر روز، استغفار كند باين نحو:
" استغفر الله الذى لا اله الا هوالحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفا و لاعد لا و لا نفعا و لا ضراو لاحيود و لامونا و لا نشورا و صلى الله على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الاخيار الابرار و سلم تسليما. "
مقام دوم - در اعمال شب جمعه است و آن چند عمل است :
1- بسيار صلوات بر محمد و آل او بفرستد و اقلش صد مرتبه است و آنچه زياد كند، بهتر است .
2- بسيار بگويد: )) سبحان الله والله اكبر و لا اله الا الله )) .
3- اين سوره ها را بخواند كه براى هر يك فواى و ثواب بسيارى است : (بنى اسرائيل )، (كهف ) و (شهراء) (نمل)، (قصص )، (يس )، (ص )، (احقاف )، (واقعه )، (لقمان )، (الم سجده )، (طور)، (حم دخان )، (اقترب ) و (جمعه) و اگر فرصت ندارد، اختيار كند، هفت تاى اول را.
4- در ركعت اول نماز مغرب و عشاء، سوره (جمعه ) بخواند و در دوم مغرب (توحيد) و دوم عشاء (اعلى ) بخواند.
5- دعا در حق مؤ منين بسيار كند، چنانچه حضرت زهرا عليها السلام مى نمودند و اگر براى ده نفر از برداران مؤ من كه مرده باشند طلب آمرزش كند وارد شده كه بهشت براى او واجب ميشود.
6- نماز حاجت و نماز "خضر" بخواند، چنانچه در "هديه " ذكر كردم .
7- هفتمرتبه بخواند:
" اللهم ربى لا اله الا انت خلقتنى و انا عبدك و ابن امتك و فى قبضتك و ناصيتى بيدك امسيت على عهدك و وعدك ما استطعت اعوذ برضاك من شر ماصنعت ابوء بنعمتك و ابوء بذنبى فاغفرلى ذنوبى ان لا يغفر الذنوب الا انت " .
8- آنكه بخواند دعاى كميل را.
9- بخواند دعاى " اللهم من تعباء و تهياء" را كه در روز جمعه و شب عرفه نيز خوانده ميشود.
10- انار تناول كند، چنانچه حضرت صادق (ع ) در هر شب جمعه ميل ميفرمود و اگر در وقت خوابيدن بخورد، شايد بهتر باشد چه آنكه روايت شده كه هر كه در وقت خوابيدن "انار" بخورد، ايمن خواهد بود در نفس خود تا صبح و سزاوا است كه هرگاه اناربخورد دستمالى در زير آن پهن كند كه دانه اش را ضبط كند و بعد از آن بخورد و در انارخود ديگرى را شريك نكند.
مقام سوم - در اعمال روز جمعه است و ان چند عمل است :
1- آنكه در نماز صبح اين روز، در ركعت اول ، سوره "جمعه " بخواند و در دوم "توحيد"
2- بعد از نماز صبح پيش ازآنكه سخن گويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او باشد از جمعه تا جمعه ديگر:
" اللهم ماقلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله مماشئت منه ان يكون كان و مالم تشا منه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه " .
و اقلا در ماهى يك مرتبه اين عمل را بجا آورد.
3- روايت است كه هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد:
" اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم " ، نميرد تا حضرت قائم (ع ) را دريابد.
4- بعد از نماز صبح ، سوره "رحمن " بخواند و بعد " از فباى الا ربكما تكذبان " بگويد: لا بشى من الاءك رب اكذب " .
5- شيخ طوسى فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه (توحيد) و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد، بفرستد و صد مرتبه استغفار كند و هر يك از اين سوره ها را بخواند: (نساء)، (هود)، (كهف )، (صافات) و (الرحمن ).
6- سوره (احقاف ) و (مؤ منين ) را بخواند.
7- سوره (جحد) را پيش از طلوع افتاب ، ده مرتبه بخواند و دعا كند تا دعايش مستجاب شود.
8- غسل جمعه كند و آن از سنتهاى مؤ كده است و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هر چه بزوال نزديك شود، بهتر است .
9- سر را به (خطمى ) شويد.
10- ناخن و شارب بگيرد و در آن حسين بخواند": بسم الله و بالله و على سنة صلى الله عليه وآله "و در گرفتن ناخن ، ابتداء كند بانگشت كوچك دست چپ و ختم كند بانگشت كوچك دست چپ و ختم كند بانگشت كوچك دست راست و همچنين كند در گرفتن ناخنهاى پاى خود.
11- بوى خوش بكاربرد.
12- تصدق كند كه موافق روايتى هزار برابر اوقات ديگر است .
13- آنكه براى اهل و عيال ، چيز نيكوى تازه از ميوه و گوشت بخرد، تا شاد شوند بآمدن جمعه .
14- هنگاميكه ناشتا است ، (انار) بخورد.
15- خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و مشغول بآموختن مسائل دين خود شود نه آنكه روز جمعه را صرف كند بسير و گشت و تفرج در باغها و مزارع مردمان و مصاحبت با اراذل و بيعاران و خوانندگى و مسخره گى و عيبگوئى مردمان و خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار و خوض در باطل و امثال اينها كه مفاسدش زياده از آنستكه ذكر شود.
16- هزار مرتبه صلوات بفرستد.
17- زيارت حضرت رسول و ائمه طاهرين ، سلام الله عليهم اجمعين ، نمايد.
18- بزيارت اموات و زيارت قبر پدر و مادر، يا يكى از ايشان برود كه فضيلت دارد.
19- نماز كامله و نماز حضرت رسول (ص ) بجا آورد.
20- نماز امير المؤ منين (ع ) بكند و آن چهار ركعت است بدو سلام ، در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه (توحيد).
21- نماز حضرت فاطمه (ع ) بخواند و آن دو ركعت است ، در ركعت اول بعد از (حمد) صد مرتبه سوره (قدر) و در دوم صد (مرتبه ) توحيد و از سلام تسبيح آنحضرت را بخواند.
22- نماز جعفر عليه السلام را بخواند .
23- دعاى (ندبه ) را كه از اعمال اعياد اربعه است ، بخواند.
24- در وقت زوال دعاى مروى از (محمدبن مسلم ) را بخواند.
25- نماز ظهر جمعه را به (جمعه ) و (منافقين ) و عصر را به (جمعه ) و (توحيد) بخواند.
26- بعد از سلام نماز ظهر، بخواند هفت مرتبه سوره (حمد) و هر يك از (چهار - قل ) را هفت مرتبه و بخواند آخر سوره بر آئة " لقد جائكم رسول " و آخر سوره حشر " لوانزلنا هذالقران " و پنج آيه از آل عمران " ان فى خلق السموات و الارض " تا " انك لا تخلف الميعاد " تا آنكه كفايت شر دشمنان بلاها از او، تا جمعه ديگر بشود.
27- بعد از ظهر سه مرتبه بگويد: اللهم اجعل صلواتك و صلوات ملائكتك و رسلك على محمد وآل محمد ، تا براى او امان باشد از بلاها تا جمعه ديگر.
و در (جامع بزنطى ) از حضرت صادق (ع ) روايت شده كه هر كه ميان دو نماز روز جمعه ، صلوات بر محمد و آل محمد، بفرستد ثوابش معادل هفتاد ركعت نماز باشد.
28- بعد از نماز عصر جمعه ، دو ركعت نماز كند و در ركعت اول (حمد) و (آية الكرسى ) و بيست و پنجمرتبه سوره(فلق ) و در دوم (حمد) و (توحيد) و بيست و پنجمرتبه سوره (ناس ) و بعد از سلام پنجمرتبه بگويد: لاحول و لا قوة الابالله العلى العظيم از دنيا بيرون نرود تا در خواب جاى خود را در بهشت ببيند.
29- بعد از عصر روز جمعه اين صلوات را بخواند تا مثل ثواب عمل جن و انس در آنروز باو عطاشود:
" اللهم صل على محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و السلام عليهم (و عليه و عليهم السلام خ ل ) و على ارواحهم و اجسادهم و رحمة الله و بركاته " و اگر ده مرتبه و اگر نه ، هفتمرتبه بخواند افضل است .
30- روايت شده كه بهترين اوقات صلوات در روز جمعه بعد از عصر است و صد مرتبه ميگوئى : اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم و مستحب است نيز خواندن صلوات كبير: اللهم ان محمدا كما و صفته فى كتابك الخ.
31- بعد از عصر، هفتاد مرتبه بگويد: استغفرالله و اتبوب اليه.
32- بعد از عصر صد مرتبه سوره (قدر) بخواند و اگر نتواند ده مرتبه را ترك نكند و خواندن ده مرتبه (قدر) بعد از عصر در هر روزى مستحب است و فضيلت بسيار دارد.
33- از جمله اعمال عصر جمعه ، خواندن دعاى (عشرات ) است كه بسندهاى بسيار معتبره وارد شده با فضيلت و ثواب بسيار و مستحب است خواندن آن ، در هر صبح و شام نيز و ما بين نسخ آن اختلاف است .
34- در ساعت آخر روز جمعه ، دعاى (سمات ) را بخواند.
35- شيخ طوسى ) فرموده كه ساعت استجابت دعا، ساعت آخر روز جمعه است تا غروب آفتاب و سزاوار است كه دعا در آنساعت بسيار بكند و روايت شده كه ساعت استجابت آنوقتى است كه فرو رود نصف قرص خورشيد و نصف ديگرش غروب نكرده باشد و حضرت فاطمه عليها السلام دعا مى كرد در آنوقت ، پس مستحب است دعا در آنساعت .
36- آنكه بخواند در ساعت استجابت دعا، دعاى نبوى صلى الله عليه و آله را: سبحانك لا اله الاانت يا حنان يا منان يا بديع السموات و الارض يا ذالجلال و الاكرام. منبع ؛ "فيض العلام فى عمل الشهور و وقايع الايام " مؤ لف : مرحوم آية اللّه آقاى حاجشيخ عباس قمى

Sa.n
9th May 2013, 11:51 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25015444420080683669.gif

soham 313
10th May 2013, 07:16 AM
صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا۟ عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَٰبُ السَّمَآءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّيٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ(40)
در حقيقت كساني كه آيات ما را دروغ شمردند و از [پذيرفتن] آنها تكبر ورزيدند درهاي آسمان را برايشان نمي گشايند و در بهشت درنمي آيند مگر آنكه شتر در سوراخ سوزن داخل شود و بدينسان بزهكاران را كيفر مي دهيم(40)



لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّٰلِمِينَ(41)
براي آنان از جهنم بستري و از بالايشان پوششهاست و اين گونه بيدادگران را سزا مي دهيم(41)



وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(42)
و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند هيچ كسي را جز به قدر توانش تكليف نمي كنيم آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند(42)



وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَٰرُ وَقَالُوا۟ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَيٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَآ أَنْ هَدَيٰنَا اللَّهُ لَقَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوٓا۟ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(43)
و هر گونه كينه اي را از سينه هايشان مي زداييم از زير [قصرهاي]شان نهرها جاري است و مي گويند ستايش خدايي را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود و اگر خدا ما را رهبري نمي كرد ما خود هدايت نمي يافتيم در حقيقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده مي شود كه اين همان بهشتي است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام مي داديد ميراث يافته ايد(43)



وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ الْجَنَّةِ أَصْحَٰبَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا۟ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌۢ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الظَّٰلِمِينَ(44)
و بهشتيان دوزخيان را آواز مي دهند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست يافتيم آيا شما [نيز] آنچه را پروردگارتان وعده كرده بود راست و درست يافتيد مي گويند آري پس آوازدهنده اي ميان آنان آواز درمي دهد كه لعنت خدا بر ستمكاران باد(44)



الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْءَاخِرَةِ كَٰفِرُونَ(45)
همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مي دارند و آن را كج مي خواهند و آنها آخرت را منكرند(45)



وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَي الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّۢا بِسِيمَيٰهُمْ وَنَادَوْا۟ أَصْحَٰبَ الْجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ(46)
و ميان آن دو [گروه] حايلي است و بر اعراف مرداني هستند كه هر يك [از آن دو دسته] را از سيمايشان مي شناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و[لي] [بدان] اميد دارند آواز مي دهند كه سلام بر شما(46)



۞ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَٰرُهُمْ تِلْقَآءَ أَصْحَٰبِ النَّارِ قَالُوا۟ رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(47)
و چون چشمانشان به سوي دوزخيان گردانيده شود مي گويند پروردگارا ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده(47)



وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَيٰهُمْ قَالُوا۟ مَآ أَغْنَيٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ(48)
و اهل ا عراف مرداني را كه آنان را از سيمايشان مي شناسند ندا مي دهند [و] مي گويند جمعيت شما و آن [همه] گردنكشي كه مي كرديد به حال شما سودي نداشت(48)



أَهَٰٓؤُلَآءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا۟ الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَآ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ(49)
آيا اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مي كرديد كه خدا آنان را به رحمتي نخواهد رسانيد [اينك] به بهشت درآييد نه بيمي بر شماست و نه اندوهگين مي شويد(49)



وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ النَّارِ أَصْحَٰبَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا۟ عَلَيْنَا مِنَ الْمَآءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَي الْكَٰفِرِينَ(50)
و دوزخيان بهشتيان را آواز مي دهند كه از آن آب يا از آنچه خدا روزي شما كرده بر ما فرو ريزيد مي گويند خدا آنها را بر كافران حرام كرده است(50)



الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَجْحَدُونَ(51)
همانان كه دين خود را سرگرمي و بازي پنداشتند و زندگي دنيا مغرورشان كرد پس همان گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند و آيات ما را انكار مي كردند ما [هم] امروز آنان را از ياد مي بريم(51)



وَلَقَدْ جِئْنَٰهُم بِكِتَٰبٍ فَصَّلْنَٰهُ عَلَيٰ عِلْمٍ هُدًي وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(52)
و در حقيقت ما براي آنان كتابي آورديم كه آن را از روي دانش روشن و شيوايش ساخته ايم و براي گروهي كه ايمان مي آورند هدايت و رحمتي است(52)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
10th May 2013, 08:12 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَجْحَدُونَ(51)


آیۀ قبل، ضمن بیان گوشه ای از گفتگوی بهشتیان با دوزخیان، محرومیت دوزخیان از نعمت های بهشت را مطرح کرد. این آیه، به سبب محرومیت آنها اشاره می کند و بیان می دارد که این سرنوشت شوم را خودشان برای خویشتن فراهم ساخته اند.

نشانه های فراموشی قیامت:

با توجه به اینکه جمعی از دوزخیان را کسانی تشکیل می دهند که قیامت را به فراموشی سپرده اند، توجه به نشانه های فراموشی قیامت، برای رهایی از دوزخ، بسیار کارساز است. این نشانه ها در قرآن عبارتند از:

1- بازیچه پنداشتن دین:

یعنی بی توجهی به عقاید و احکام دین و جدی نگرفتن آن و فقط بهره بردن از مواهب آن؛ مولا امام حسین (ع) می فرمایند:
« مردم بندۀ دنیایند و دین، بازیچه ای است بر سر زبان هایشان ».

2- فریب خوردن از زندگی دنیا:

غرق شدن در لذت های مادی دنیا؛ به گونه ای که آخرت را فراموش کند و چنین پندارد که چیزی غیر از دنیا وجود ندارد.

عبدالله91
10th May 2013, 08:14 AM
کیفر فراموشی قیامت :


آنان که سرگرم دنیا شده و با نادیده گرفتن دین و قیامت، منکر آیات الهی شدند، در قیامت به فراموشی سپرده می شوند «فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا».

آنان نه تنها به فراموشی سپرده می گردند؛ بلکه در قیامت، کور محشور می شوند. وقتی علت آن را می پرسند به آنها پاسخ داده می شود :

« قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِی أَعمَی وَ قَد کُنتُ بَصِیرًا قَالَ کَذَلِکَ أَتَتکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَ کَذَلِکَ الیَومَ تُنسَی »؛ (طه : 125 و 126 )


همان گونه که آیات و نشانه های ما برای شما آمد و فراموش کردید، امروز نیز شما فراموش خواهید شد.


فراموشی در مورد خداوند به چه معناست :


با توجه به اینکه فراموشی در ذات اقدس خداوند راه ندارد. فراموشی دربارۀ او یعنی چه؟

از مولا امام رضا (ع) نقل شده است :


«...اینکه خداوند متعال فرمود:« پس امروز ما آنها را فراموش می کنیم، همان گونه که دیدار چنین روزی را فراموش کردند »؛ یعنی همان طور که آنان آمادگی برای دیدار چنین روزی را رها کردند، ما نیز آنان را رها می کنیم ».


پس فراموشی دربارۀ خداوند به معنای محروم شدن فرد از رحمت و عنایت او است .

عبدالله91
10th May 2013, 08:19 AM
پیام های این آیۀ شریفه :



1- مسخره کردن دین، مغرور شدن به دنیا، فراموشی آخرت و انکار آیات الهی، از نشانه های کفر است « إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَي الْكَٰفِرِينَ(50)الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَ... ».


2- تحقیر دین و بازیچه قرار دادن آن سبب ذلیل شدن انسان در قیامت می شود « فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ ».


3- انکار مستمر آیات الهی، موجب محروم شدن از بهشت و مواهب آن خواهد شد « فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ ... وَمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَجْحَدُونَ».


برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
10th May 2013, 08:26 AM
لهو : سرگرمی ، بیهودگی ، مشغول شدن به چیزی که فرد را از کارهای اصلی باز دارد.

لعب : بازی ، کاری که مقصد صحیح در آن قصد نشده باشد.

غَرَّت : فریب داد - مغرور کرد ( از مادۀ غرر - فعل ماضی )

Almas Parsi
10th May 2013, 10:14 AM
http://img.tebyan.net/big/1386/06/11025240802352221614199155183272201081181.jpg









http://www.erfan.ir/files/images/mafatih/mafatih_06.jpg
زیارت امام زمان (ع) در روز جمعه

http://www.erfan.ir/files/images/mafatih/mafatih_01.jpg



جمعه روز حضرت صاحب الزّمان(عج)و بنام آن حضرت است و همان روزى است كه ايشان در آن روز ظهور خواهد فرمود...بگو:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ،
سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش،سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش،سلام‏ بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مى‏يابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مى‏شود،سلام بر تو اى پاك‏نهاد و اى هراسان از آشوب دوران،سلام بر تو اى همراه خيرخواه،سلام بر تو اى كشتى نجات،سلام بر تو اى چشمه حيات،سلام بر تو،درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت،سلام بر تو،خدا در تحقق وعده‏اى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد،سلام بر تو اى مولاى من،من دل‏بسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام،و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب مى‏جويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار مى‏كشم،
وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
و از خدا درخواست مى‏كنم بر محمّد و خاندان‏ محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پيروان و ياوران تو در برابر دشمنانت و از شهداى در آستانت در شمار شيفتگانت قرار دهد،اى سرور من،اى صاحب‏ زمان،درودهاى خدا بر تو و بر خاندانت،امروز روز جمعه و روز توست‏ روزى كه ظهورت و گشايش كار اهل ايمان به دستت در آن روز و كشتن كافران به سلاحت‏ اميد مى‏رود و من اى آقاى من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام و تو اى مولاى من بزرگوارى از فرزندان‏ بزرگواران و از سوى خدا به پذيرايى و پناه‏دهى مأمورى،پس مرا پذيرا باش و پناه ده،درودهاى خدا بر تو و خاندان پاكيزه‏ات.
سيّد بن طاووس فرموده:من پس از اين زيارت به اين شعر تمثل مى‏جويم و به آن حضرت اشاره نموده،مى‏گويم:
نَزِيلُكَ حَيْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي وَ ضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ
در هر كجا و بر سر هر خوان،من ميهمان توام اى صاحب الزّمان

Almas Parsi
10th May 2013, 10:24 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/1.gif

دعای روز جمعه برای بی‌نیازی در کتاب منتخب مصباح روایت شده از معصومین(ع) هر کس بخواند این دعا را در هر جمعه هفتادمرتبه پس به درستی که نمی‌گذرد سه جمعه مگر آن که حق‌ تعالی او را بی‌نیاز می‌گرداند از هر کس به فضل خود ان‌شاءاللّه.بِسْم اللّهِ الرِّحْمنِ الرِّحیمْیا مُفِیدُ یا غَفُورُ یا وَدُودُ أغْنِنی بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِطاعَتِکَ عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بِفْضْلِکَ سِواکَ بِرَحْمَتِک یا أرْحَمَ الرَّاحِمیِنَ.

Almas Parsi
10th May 2013, 10:26 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85/6.gif

http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%AC%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-.gif



دعای مخصوص روز جمعه برای امام زمان به زبان تركی

ای قلم سوزلرین ده اثر یوخ....














Madahi Torki Emame Zaman (2).mp3 (file:///C:/Users/Carbon/Downloads/Madahi%20Torki%20Emame%20Zaman%20(2).mp3)
http://s2.picofile.com/file/7608000642/Madahi_Torki_Emame_Zaman.mp3.html

Sa.n
10th May 2013, 12:50 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97212104528488726238.gif

k.ahmadi
10th May 2013, 11:41 PM
عالی بود.کلی استفاده کردم.[tashvigh]

k.ahmadi
11th May 2013, 12:31 AM
[golrooz]از همگی دوستان ممنون مطالب همگی عالی بود.[golrooz]

soham 313
11th May 2013, 07:47 AM
صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُوا۟ لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ(53)
آيا [آنان] جز در انتظار تاويل آنند روزي كه تاويلش فرا رسد كساني كه آن را پيش از آن به فراموشي سپرده اند مي گويند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند پس آيا [امروز] ما را شفاعتگراني هست كه براي ما شفاعت كنند يا [ممكن است به دنيا] بازگردانيده شويم تا غير از آنچه انجام مي داديم انجام دهيم به راستي كه [آنان] به خويشتن زيان زدند و آنچه را به دروغ مي ساختند از كف دادند(53)



إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَيٰ عَلَي الْعَرْشِ يُغْشِي الَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتٍۭ بِأَمْرِهِۦٓ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَٰلَمِينَ(54)
در حقيقت پروردگار شما آن خدايي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش [جهانداري] استيلا يافت روز را به شب كه شتابان آن را مي طلبد مي پوشاند و [نيز] خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده اند [پديد آورد] آگاه باش كه [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايي است پروردگار جهانيان(54)



ادْعُوا۟ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(55)
پروردگار خود را به زاري و نهاني بخوانيد كه او از حدگذرندگان را دوست نمي دارد(55)



وَلَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَٰحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ(56)
و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است(56)



وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَٰحَ بُشْرًۢا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّيٰٓ إِذَآ أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَٰهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَآءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَٰتِ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَيٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(57)
و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژده رسان مي فرستد تا آن گاه كه ابرهاي گرانبار را بردارند آن را به سوي سرزميني مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هر گونه ميوه اي [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج مي سازيم باشد كه شما متذكر شويد(57)



وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ(58)
و زمين پاك [و آماده] گياهش به اذن پروردگارش برمي آيد و آن [زميني] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بي فايده برنمي آيد اين گونه آيات [خود] را براي گروهي كه شكر مي گزارند گونه گون بيان مي كنيم(58)



لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَيٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(59)
همانا نوح را به سوي قومش فرستاديم پس گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه براي شما معبودي جز او نيست من از عذاب روزي سترگ بر شما بيمناكم(59)



قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَيٰكَ فِي ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ(60)
سران قومش گفتند واقعا ما تو را در گمراهي آشكاري مي بينيم(60)



قَالَ يَٰقَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَٰلَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَٰلَمِينَ(61)
گفت اي قوم من هيچ گونه گمراهي در من نيست بلكه من فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيانم(61)



أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(62)
پيامهاي پروردگارم را به شما مي رسانم و اندرزتان مي دهم و چيزهايي از خدا مي دانم كه [شما] نمي دانيد(62)



أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَيٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا۟ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(63)
آيا تعجب كرديد كه بر مردي از خودتان پندي از جانب پروردگارتان براي شما آمده تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگاري كنيد و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد(63)



فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَٰهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَآ إِنَّهُمْ كَانُوا۟ قَوْمًا عَمِينَ(64)
پس او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند نجات داديم و كساني را كه آيات ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم زيرا آنان گروهي كور[دل] بودند(64)



۞ وَإِلَيٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ(65)
و به سوي عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه براي شما معبودي جز او نيست پس آيا پرهيزگاري نمي كنيد(65)



قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن قَوْمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَيٰكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَٰذِبِينَ(66)
سران قومش كه كافر بودند گفتند در حقيقت ما تو را در [نوعي] سفاهت مي بينيم و جدا تو را از دروغگويان مي پنداريم(66)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
11th May 2013, 08:00 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

ادْعُوا۟ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(55)


دعا کردن و درخواست از خداوند، خوایتۀ ذاتی بشر است که اگر نهادینه و هدفمند شود، کارساز است و اگر بدون رعایت شرایط آن انجام پذیرد، کم اثر یا بی اثر است. آیۀ فوق، به برخی شرایط دعا پرداخته که جای دقت و تأمل دارد.

چرا باید خدا را بخوانیم و نیازهایمان را از او بخواهیم؟

الف- انسان نیازمند آفریده شده است و برای رفع نیازهای خود، کارهای گوناگونی انجام می دهد. یکی از این اعمال، کمک خواستن از دیگران است. انسان باید از کسی کمک و یاری بطلبد که توان پاسخگویی به آن خواسته را داشته باشد، در این بین چه کسی قدرتمندتر و تواناتر از خداوند است؟ پس بایست او را خواند و دست نیاز به سوی بی نیاز دراز کرد.

ب- دعا، نوعی عبادت، خضوع و بندگی است. انسان به وسیلۀ دعا، توجه تازه ای به ذات خداوند می یابد و همانطور که دیگر عبادات اثر تربیتی دارد، دعا هم دارای چنین اثری است.

عبدالله91
11th May 2013, 08:03 AM
خدا را چگونه بخوانیم؟

دعا وقتی به اجابت نزدیک است، که با رعایت آداب و شرایط باشد. برخی از شرایط استجابت دعا در این آیه بیان شده است:

الف- خدا را با تضرع بخوانید؛ یعنی با زاری، خضوع و خشوع رو به سوی او آرید. در حقیقت، دعا کننده نباید تنها زبانش چیزی را بخواهد؛ بلکه باید روح دعا و نیاز در درون جان او و تمام وجودش منعکس شود.

ب- خداوند را به طور «خفیه» و پنهانی بخوانید؛ چرا که از ریا دورتر و به اخلاص نزدیک تر و با تمرکز فکر و حضور قلب همراه است.

البته شرایط و آداب دیگری نیز چون: اخلاص، زمان دعا، مکان دعا، ذکر صلوات و ... مطرح است که در جای خود مورد بحث است.

ممنوعیت حریم شکنی و تجاوز

هر کار برای خود حریمی دارد. رعایت این حریم ها در حقیقت، سبب محترم شمردن آن عمل خواهد بود. هنگام دعا نیز باید حریم دعا رعایت شود؛ لذا در انتهای آیه می فرماید: «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» ؛ « خداوند تجاوز کاران را دوست نمی دارد ».

این جمله، معنای وسیعی دارد که هرگونه تجاوز، اعم از فریاد کشیدن هنگام دعا و آزار دیگران، تظاهر و ریاکاری و یا توجه به غیر خدا را شامل می شود.

هم چنین بیانگر این نکته است که آدمی نباید از خداوند خواسته ای داشته باشد که مشتمل بر تجاوز و تعدی به حقوق دیگران باشد و یا مقتضای آن ظلمی در حق دیگران به حساب آید، چرا که خداوند چنین دعایی را مستجاب نمی کند و چنین دعا کننده ای را دوست ندارد.

عبدالله91
11th May 2013, 08:07 AM
پیام های این آیۀ شریفه:

1- دعا وقتی مؤثر است که با استمداد از کلمۀ «رب»، خالصانه و همراه تضرع باشد « ادْعُوا۟ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً ».

2- دعا نکردن، دعای بی تضرع و دعای ریایی از نمونه های سرکشی و تجاوز است و خداوند، گردنکشان و تجاوزکاران را دوست ندارد « لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ».

3- آزار رساندن به دیگران – ار چه برای عبادت و دعا باشد – ممنوع است « ادْعُوا۟ ... لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

Almas Parsi
11th May 2013, 08:11 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85/8.gif



دعای روز شنبه





بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانیاش هميشگى است
بِسْمِ اللَّهِ كَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِينَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِينَ وَ كَيْدِ الْحَاسِدِينَ وَ بَغْيِ الظَّالِمِينَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِيكٍ وَ الْمَلِكُ بِلا تَمْلِيكٍ لا تُضَادُّ فِي حُكْمِكَ وَ لا تُنَازَعُ فِي مُلْكِكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي مِنْ شُكْرِ نُعْمَاكَ مَا تَبْلُغُ بِي غَايَةَ رِضَاكَ
به نام خدا كه كلمه پناه‏ جويان و گفتار پرهيزگاران است و پناه مى ‏برم به خداى بلندمرتبه از ستم ستمگران‏ و نيرنگ حسودان و سركشى ظالمان و او را می ستايم ستايشى برتر از ستايش ستايشگران،خدايا!تويى يگانه‏ بی انباز،و پادشاه على الاطلاق،در فرمانروايی ات مخالفت نشوى،و در پادشاهی ات هماوردى ندارى، از تو میخواهم كه بر بنده و فرستاده‏ ات محمد درود فرستى،و سپاس نعمتهايت را چنان قسمت من كن كه مرا به كمال خشنودی ات نايل گرداند
وَ أَنْ تُعِينَنِي عَلَى طَاعَتِكَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِكَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِكَ بِلُطْفِ عِنَايَتِكَ وَ تَرْحَمَنِي بِصَدِّي [وَ صُدَّنِي‏] عَنْ مَعَاصِيكَ مَا أَحْيَيْتَنِي وَ تُوَفِّقَنِي لِمَا يَنْفَعُنِي مَا أَبْقَيْتَنِي وَ أَنْ تَشْرَحَ بِكِتَابِكَ صَدْرِي وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِي وَ تَمْنَحَنِي السَّلامَةَ فِي دِينِي وَ نَفْسِي وَ لا تُوحِشَ بِي أَهْلَ أُنْسِي وَ تُتِمَّ إِحْسَانَكَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمْرِي كَمَا أَحْسَنْتَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و به بركت عنايت خويش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شايستگى پاداشت‏ يارى نمايى و تا زنده‏ ام به بازداشتن از گناهانت بر من مهر ورزی و تا پايان عمر بر انجام آنچه بهره‏ ام رساند توفيقم دهى،و به كتاب خود(قرآن)براى پذيرش حق،سينه‏ ام را فراخ گردانى و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فرو ريزى و در دين و جانم به من سلامت بخشى و كسانیكه به آنها انس گرفته‏ام از من وحشت‏زده نكنى و در باقيمانده عمر احسانت را بر من تمام نمايى چنان‏كه در گذشته عمرم بر من احسان نمودى.اى مهربان‏ترين مهربانان.

Almas Parsi
11th May 2013, 08:16 AM
http://www.simliresim.com/resim/dini-resimler/dini-11.gif


http://www.jahaniha.com/wp-content/uploads/2013/05/maz_www.jahaniha.com_.jpg


نماز شب شنبه


از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده: هر که در شب شنبه چهار رکعت

نماز بخواند، در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید هفت مرتبه، نوشته

شود از برای او ثواب هر رکعت هفتصد حسنه و عطا کند خدای تعالی به او

شهرهایی در بهشت.



نماز روز شنبه


از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمود: هر که در شنبه، چهار

رکعت نماز بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و سوره کافرون سه مرتبه و بعد از

فارغ شدن، یک مرتبه آیه الکرسی را بخواند، بنویسد خدای عز و جل از برای او به

هر حرفی ثواب یک شهید.







منبع:andisheqom.com

soham 313
12th May 2013, 07:14 AM
صفحه ی 89 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 80 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قَالَ يَٰقَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَٰلَمِينَ(67)
گفت اي قوم من در من سفاهتي نيست ولي من فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيانم(67)



أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ(68)
پيامهاي پروردگارم را به شما مي رسانم و براي شما خير خواهي امينم(68)



أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَيٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُوٓا۟ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْۜطَةً فَاذْكُرُوٓا۟ ءَالَآءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(69)
آيا تعجب كرديد كه بر مردي از خودتان پندي از جانب پروردگارتان براي شما آمده تا شما را هشدار دهد و به خاطر آوريد زماني را كه [خداوند] شما را پس از قوم نوح جانشينان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد باشد كه رستگار شويد(69)



قَالُوٓا۟ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ الصَّٰدِقِينَ(70)
گفتند آيا به سوي ما آمده اي كه تنها خدا را بپرستيم و آنچه را كه پدرانمان مي پرستيدند رها كنيم اگر راست مي گويي آنچه را به ما وعده مي دهي براي ما بياور(70)



قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَٰدِلُونَنِي فِيٓ أَسْمَآءٍ سَمَّيْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَءَابَآؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَٰنٍ فَانتَظِرُوٓا۟ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ(71)
گفت راستي كه عذاب و خشمي [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گرديده است آيا در باره نامهايي كه خود و پدرانتان [براي بتها] نامگذاري كرده ايد و خدا بر [حقانيت] آنها برهاني فرو نفرستاده با من مجادله مي كنيد پس منتظر باشيد كه من [هم] با شما از منتظرانم(71)



فَأَنجَيْنَٰهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَمَا كَانُوا۟ مُؤْمِنِينَ(72)
پس او و كساني را كه با او بودند به رحمتي از خود رهانيديم و كساني را كه آيات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ريشه كن كرديم(72)



وَإِلَيٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَٰلِحًا قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَآءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ ءَايَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِيٓ أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(73)
و به سوي [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستاديم] گفت اي قوم من خدا را بپرستيد براي شما معبودي جز او نيست در حقيقت براي شما از جانب پروردگارتان دليلي آشكار آمده است اين ماده شتر خدا براي شماست كه پديده اي شگرف است پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد و گزندي به او نرسانيد تا [مبادا] شما را عذابي دردناك فرو گيرد(73)



وَاذْكُرُوٓا۟ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوٓا۟ ءَالَآءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ(74)
و به ياد آوريد هنگامي را كه شما را پس از [قوم] عاد جانشينان [آنان] گردانيد و در زمين به شما جاي [مناسب] داد در دشتهاي آن [براي خود] كاخهايي اختيار مي كرديد و از كوهها خانه هايي [زمستاني] مي تراشيديد پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد و در زمين سر به فساد برمداريد(74)



قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا۟ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا۟ لِمَنْ ءَامَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُوٓا۟ إِنَّا بِمَآ أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ(75)
سران قوم او كه استكبار مي ورزيدند به مستضعفاني كه ايمان آورده بودند گفتند آيا مي دانيد كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است گفتند بي ترديد ما به آنچه وي بدان رسالت يافته است مؤمنيم(75)



قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوٓا۟ إِنَّا بِالَّذِيٓ ءَامَنتُم بِهِ كَٰفِرُونَ(76)
كساني كه استكبار مي ورزيدند گفتند ما به آنچه شما بدان ايمان آورده ايد كافريم(76)



فَعَقَرُوا۟ النَّاقَةَ وَعَتَوْا۟ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا۟ يَٰصَٰلِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ(77)
پس آن ماده شتر را پي كردند و از فرمان پروردگار خود سرپيچيدند و گفتند اي صالح اگر از پيامبراني آنچه را به ما وعده مي دهي براي ما بياور(77)



فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا۟ فِي دَارِهِمْ جَٰثِمِينَ(78)
آنگاه زمين لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه هايشان از پا درآمدند(78)



فَتَوَلَّيٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَٰقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّٰصِحِينَ(79)
پس [صالح] از ايشان روي برتافت و گفت اي قوم من به راستي من پيام پروردگارم را به شما رساندم و خير شما را خواستم ولي شما [خيرخواهان و نصيحتگران] را دوست نمي داريد(79)



وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِۦٓ أَتَأْتُونَ الْفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَٰلَمِينَ(80)
و لوط را [فرستاديم] هنگامي كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ي] را مرتكب مي شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشي نگرفته است(80)



صدق الله العلي العظيم

omidnikt
12th May 2013, 07:36 AM
تشکر از دعوتتان که توفیقی برای مطالعه چند آیه از قرآن نصیبم شد .

عبدالله91
12th May 2013, 08:33 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif


أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ(68)


این آیه دربارۀ رسالت حضرت هود است که مردم را به سوی پروردگار می خواند و دعوتش برای منافع شخصی نبود؛ بلکه دعوت او به سود مردم و در راه مصالح آنان بود. قرآن از قول حضرت هود می فرماید: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ».

شرط اصلی مبلغ

1- ابلاغ رسالت

رسالت، به معنای پیامی است که از جانب خداوند فرستاده شده و حامل امری برای دیگران باشد و ابلاغ، به معنای رسانیدن پیام است.
منظور از برنامۀ رسالت و مأموریت، امور مربوط به اعتقادات قلبی، احکام و وظایف عملی و اخلاقی است که در رابطه با تکمیل و تهذیب نفوس صورت می گیرد.
یکی از رحمت های بزرگ خداوند متعال آن است که پس از خلقت انسان، به هدایت او توسط انبیا اقدام کرد.

2- نصیحت به مردم

با توجه به معنای نصح (خالص بودن و دوری از آلودگی)، رسالتِ ویژۀ انبیا، خالص کردن افکار و عقاید و اعمال از پلیدی ها است. از طرفی پیام آنان، چون از جانب خداوند است، بدون کمترین آسیبی در دسترس مردم قرار می گیرد. اظهارات رسول خدا، عین بیانات خداوند متعال خواهد بود و بدون هیچ کاستی و فزونی در اختیار مردم قرار می گیرد.
از سوی دیگر، این رسالت و ابلاغ، در نهایت دلسوزی و خیرخواهی برای مردم صورت می گیرد.

3- امانت داری

«امین» به معنای ثقه و مورد اطمینان است. هود(ع) در برابر اتهام کذب، از خود رفع اتهام کرده، خود را در ابلاغ رسالت های الهی، از هر مکر و دروغ، مبرّا می داند و امانتدار معرفی می کند.
امانتداری در انسان، نمی تواند صرف ادعا باشد؛ بلکه باید در افعال و اقوام او ظهور یابد. از این رو پیامبران برابر صدق نبوتشان، به وجود این صفت در وجود خویش استدلال می کنند و کسی نیز منکرشان نمی شود؛ زیرا صفتی آشکار در آنان است.

عبدالله91
12th May 2013, 08:38 AM
پیام های این آیۀ شریفه

1- تبلیغ باید در همۀ ابعاد و سطوح زندگی باشد « أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي ».
( کلمۀ «رسالات» جمع است و شامل همۀ امور، اعم از عرصه های اعتقادی، اخلاقی، اعمال صالح، موعظه و نصیحت، عبادات، معاملات، معاشرات، حدود و غیراینها از احکام و دستورات می شود. )

2- گفتار و دستورهای پیامبران، پیام های خداوند است و از جانب خود، چیزی نمی گویند « أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي ».

3- شفقت و مهربانی با مردم، از اصول مهم تبلیغ است؛ مبلغ باید خیرخواه و دلسوز امت باشد « وَأَنَا۠ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ».

4- دلسوزی و امانتداری، از شرایط اصلی تربیت و تبلیغ است « نَاصِحٌ أَمِينٌ ».
( اگر دلسوزی همراه امانت نباشد، خطرناک است؛ زیرا شاید به سبب دلسوزی، حقوقی نادیده گرفته شود، یا قوانینی زیر پا قرار گیرد ).

5- بیان ویژگی ها مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد « وَأَنَا۠ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

حاکم
12th May 2013, 01:03 PM
تشکر از دعوتتون[golrooz],

Almas Parsi
12th May 2013, 02:11 PM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/8.gif

http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%AC%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-.gif



دعای روز یکشنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/125/)

قال الله تعالی :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
یَاأیُّها الَّذِینَ ءَامَنُوا لاتَتَّبِعُواخُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإنَّهُ یَأمُرُ
ای کسانیکه ایمان آورده اید از گامهای شیطان پیروی نکنید هرکس پیرو گامهای شیطان شود[گمراهش میسازد، زیرا]
بِالْفَحشَآءِ وَالْمُنْکَرِوَلَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَازَکَى مِنْکُمْ مِنْ أحَدٍأبَداًوَلَکِنَّ اللهَ
اوبه فحشا ومنکر فرمان می دهد واگر فضل ورحمت الهی بر شما نبود هرگز احدی از شما پاک نمی شد ؛ ولی خداوند

یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ واللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 21 نور
هر که را بخواهد تزکیه می کند، وخدا شنوا وداناست

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
رسول گرامی (ص) می فرمایند :
التَؤُدَّةُ فی کُلِّ شَیْءٍ خَیْرٌ إلاّ فی عَمَلِ الآخِرَةِ
صبر وحوصله در همه چیز خوب است مگر در کاری که برای آخرت باشد.
حدیث شماره 1168، صفحه 199، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعای روز یکشنبه :
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
بِسْمِ اللهِ الَّذِی لا أرْجُو إلاّ فَضْلَهُ ، وَ لا أخْشَى إلاّ عَدْلَهُ لإ وَ لا أَعْتَمِدُ إلاّ قَوْلَهُ ،
به نام خدائی که امید ندارم جز بخشش اورا، ونترسم مگر از عدل ودادگری او، و تکیه نکنم جز از سخنان او
وَ لا أُمْسِکُ إِلا بِحَبْلِهِ بِکَ أَسْتَجِیرُ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوَانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ،
و تمسک نکنم جزبه رشتۀ بندگی او ، بتو پناه میبرم ای صاحب بخشش وگذشت وخوشنودی از ستم ودشمنی،
وَ مِنْ غِیَرِ الزَّمَانِ وَ تَوَاتُرِ الْأَحْزَانِ وَ طَوَارِقِ الْحَدَثَانِ وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ
واز تغییرات وحوادث روزگار در اندوهند پى درپى واز حوادث ناگوارشب وروز واز گذشتن وسپرى شدن عمرپیش
التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ إِیَّاکَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِیهِ الصَّلاحُ وَ الْإِصْلاحُ وَ بِکَ أَسْتَعِینُ فِیمَا
ازمهیاوآماده شدن وتوشه گیری، وتنها توراطلب راهنمائی می کنم به آنچه درآن است درصلاح واصلاح ، وازتو یاری میجویم
یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الْإِنْجَاحُ ، وَ إِیَّاکَ أَرْغَبُ فِی لِبَاسِ الْعَافِیَةِ وَ تَمَامِهَا وَ شُمُولِ
که مرا مقرون سازی پیروزی وکامروایی را ، وتنها از تو خواهان و مایلم که مرا لباس عافیت کامل بپوشان و فراگیری
السَّلامَةِ وَدَوَامِهَاوَأَعُوذُ بِکَ یَارَبِّ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَحْتَرِزُبِسُلْطَانِکَ مِنْ جَوْرِ
سلامت دائم و همیشه را، وپناه آرم به تو ای پروردگار از نیرنگهای پنهانی شیطان،وسیله گیرم با سلطه وقدرت تو از ستم
السَّلاطِینِ فَتَقَبَّلْ مَاکَانَ مِنْ صَلاتِی وَصَوْمِی وَاجْعَلْ غَدِی وَمَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ
سلاطین پس بپذیر آنچه بوده از نمازم و روزه ام ، و قرار بده فردا و پس فردای مرا بر تر از
سَاعَتِی وَیَوْمِی وَ أَعِزَّنِی فِی عَشِیرَتِی وَ قَوْمِی ، احْفَظْنِی فِی یَقَظَتِی وَ نَوْمِی فَأَنْتَ
این ساعتم و روزم ، وعزیزم گردان در میان خویشاوندان وقومم، وحفظ کن مرا در بیداریم وخوابم ، پس تو
اللَّهُ خَیْرٌحَافِظا وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَبْرَأُإِلَیْکَ فِی یَوْمِی هَذَا وَمَابَعْدَهُ مِنَ
خدای بهتری ازنظرنگهداری، وتو مهربان ترین مهربانانی، خدایا من تبرئه وبی زاری میجویم به سوی تودرامروز وهم بعد از
الآْحَادِ مِنَ الشِّرْکِ وَالْإِلْحَادِ وَأُخْلِصُ لَکَ دُعَائِی تَعَرُّضا لِلْإِجَابَةِ وَ أُقِیمُ عَلَى طَاعَتِکَ
یکشنبه های دیگر،ازشرک وبت پرستی وبی دینی،وخالص می میگردانم برای تودعایم رادرمعرض اجابت قراردادن، رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَیْرِخَلْقِکَ الدَّاعِی إِلَى حَقِّکَ
ومی ایستم درطاعتت به امید ثواب، پس درود فرست برمحمد که بهترین خلق توست، ودعوت کننده به سوی حقانیت توست،
وَ أَعِزَّنِی بِعِزِّکَ الَّذِی لا یُضَامُ وَ احْفَظْنِی بِعَیْنِکَ الَّتِی لا، تَنَامُ وَاخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ
و عزیز گردان به عزّتت آنکه ستم ناپذیر است، و نگهدار مرا به آن دیده ات آنچنانکه هرگز نخوابد، وبه پایان رسان با بریدگی
وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِی إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
از سوی تو کارم را، وعمرم را با آمرزش ومعرفت خود ختم کن، زیرا توئی آمرزنده وبخشنده
برگرفته از مفاتیح الجنان

Almas Parsi
12th May 2013, 02:16 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72957543718586791040.gif
فرا رسیدن ماه رجب ،ماه رحمت و مغفرت (http://www.beytoote.com/art/decorum/mercy1-forgiveness.html)





http://www.beytoote.com/images/stories/economic/hhe818.jpg (http://www.beytoote.com/art/decorum/mercy1-forgiveness.html)

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله :
" رجب ، " ریزان" نامیده شده است ، چرا كه در این ماه ، رحمت خداوند بر امت من فرو می ریزد."
بهارعاشقان و دلدادگان حریم كبریایی فرا رسیده است. ماه رجب فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت ، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. كسانی كه دل درگرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می كنند تا با ورود به ماه رجب وبهره مندی از بركات آن، به درك فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.ماه رجب ، سراسر نور و فضیلت و رحمت است.شب اول آن كه جزء چهار شب برتر سال است و شب زنده داری در آن كه بسیار مورد تاكید قرار گرفته ، لیلة الرغائب( اولین شب جمعه ماه) و میلاد ابوالائمه امیرالمومنین علیه السلام تا شب نیمه رجب و ایام مبارك " بیض" كه راهیان طریق سلوك به اعتكاف و مناجات با رب جلیل می نشینند وبیست و هفتم رجب كه رحمت الهی ظهور كرد و محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد.
رعایت كنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را " رجبیون" نامند. همانا كه در قیامت فرشته ای ندا می دهد:" أین الرجبیون" ، كجایند افرادی كه ماه رجب را محترم شمرده و اعمالی از آن را انجام داده اند.
آنان بندگان خالصی هستند كه در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می كنند و آنگاه كه ماه رحمت فرا می رسد خود را در نهر نورانی رجب شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاكیزه از غفلت ها، كینه ها و گناهان،خود را برای نزول رحمت های الهی مهیا می كنند.امام خمینی (ره ) ، این عارف بالله در مورد ماه رجب می فرماید:
" شرافت ماه رجب در زبان ها ، در بیان ها، درعقلها و در فكرها نگنجد. رجب ماه دعا و استغفار است و سفارش زیادی به استغفار در این ماه شده است."
روزه داری دراین ماه ، مورد تأكید قرار گرفته و پاداش فراوانی برای روزه داران به خصوص در روزهای اول، وسط و آخر ماه وعده داده شده است.
حال این ماییم واقیانوسی از معنویت كه قدم در بهار آن گزارده ایم تا با همتی خدایی خود را در برابر نفخه الهی كه دراین فصل، وزیدن می گیرد قرار دهیم و با دل كندن از تعلقات دنیایی، مقدمات ورود به جاده سلوك را فراهم ساخته و رنگ خدایی بگیریم.
امید است آنگاه كه دستان خود را بر آستان الهی بلند می نمائید و به مناجات كه زیباترین تجلی روح انسانی است، می پردازید ما را از دعای خیر خویش محروم ننمائید.منبع:aviny.com

soham 313
13th May 2013, 07:13 AM
صفحه ی 90 از قرآن کریم شامل آیات 81 تا 94 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَآءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ(81)
شما از روي شهوت به جاي زنان با مردان درمي آميزيد آري شما گروهي تجاوزكاريد(81)



وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓا۟ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ(82)
ولي پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كساني اند كه به پاكي تظاهر مي كنند(82)



فَأَنجَيْنَٰهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَٰبِرِينَ(83)
پس او و خانواده اش را غير از زنش كه از زمره باقيماندگان [در خاكستر مواد گوگردي] بود نجات داديم(83)



وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَٰقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ(84)
و بر سر آنان بارشي [از مواد گوگردي] بارانيديم پس ببين فرجام گنهكاران چسان بود(84)



وَإِلَيٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَآءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا۟ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا۟ النَّاسَ أَشْيَآءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَٰحِهَا ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(85)
و به سوي [مردم] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم] گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه براي شما هيچ معبودي جز او نيست در حقيقت شما را از جانب پروردگارتان برهاني روشن آمده است پس پيمانه و ترازو را تمام نهيد و اموال مردم را كم مدهيد و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد اين [رهنمودها] اگر مؤمنيد براي شما بهتر است(85)



وَلَا تَقْعُدُوا۟ بِكُلِّ صِرَٰطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوٓا۟ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا۟ كَيْفَ كَانَ عَٰقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ(86)
و بر سر هر راهي منشينيد كه [مردم را] بترسانيد و كسي را كه ايمان به خدا آورده از راه خدا باز داريد و راه او را كج بخواهيد و به ياد آوريد هنگامي را كه اندك بوديد پس شما را بسيار گردانيد و بنگريد كه فرجام فسادكاران چگونه بوده است(86)



وَإِن كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ ءَامَنُوا۟ بِالَّذِيٓ أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا۟ فَاصْبِرُوا۟ حَتَّيٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَٰكِمِينَ(87)
و اگر گروهي از شما به آنچه من بدان فرستاده شده ام ايمان آورده و گروه ديگر ايمان نياورده اند صبر كنيد تا خدا ميان ما داوري كند [كه] او بهترين داوران است(87)



۞ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا۟ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَٰشُعَيْبُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَٰرِهِينَ(88)
سران قومش كه تكبر مي ورزيدند گفتند اي شعيب يا تو و كساني را كه با تو ايمان آورده اند از شهر خودمان بيرون خواهيم كرد يا به كيش ما برگرديد گفت آيا هر چند كراهت داشته باشيم(88)



قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّيٰنَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِيهَآ إِلَّآ أَن يَشَآءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَٰتِحِينَ(89)
اگر بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده [باز] به كيش شما برگرديم در حقيقت به خدا دروغ بسته ايم و ما را سزاوار نيست كه به آن بازگرديم مگر آنكه خدا پروردگار ما بخواهد [كه] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چيزي احاطه دارد بر خدا توكل كرده ايم بار پروردگارا ميان ما و قوم ما به حق داوري كن كه تو بهترين داوراني(89)



وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَٰسِرُونَ(90)
و سران قومش كه كافر بودند گفتند اگر از شعيب پيروي كنيد در اين صورت قطعا زيانكاريد(90)



فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا۟ فِي دَارِهِمْ جَٰثِمِينَ(91)
پس زمين لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه هايشان از پا درآمدند(91)



الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا۟ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ شُعَيْبًا كَانُوا۟ هُمُ الْخَٰسِرِينَ(92)
كساني كه شعيب را تكذيب كرده بودند گويي خود در آن [ديار] سكونت نداشتند كساني كه شعيب را تكذيب كرده بودند خود همان زيانكاران بودند(92)



فَتَوَلَّيٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَٰقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ ءَاسَيٰ عَلَيٰ قَوْمٍ كَٰفِرِينَ(93)
پس [شعيب] از ايشان روي برتافت و گفت اي قوم من به راستي كه پيامهاي پروردگارم را به شما رسانيدم و پندتان دادم ديگر چگونه بر گروهي كه كافرند دريغ بخورم(93)



وَمَآ أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّآ أَخَذْنَآ أَهْلَهَا بِالْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ(94)
و در هيچ شهري پيامبري نفرستاديم مگر آنكه مردمش را به سختي و رنج دچار كرديم تا مگر به زاري درآيند(94)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
13th May 2013, 07:21 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85/8.gif
دعای روز دوشنبه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/187/)


قَالَ تَعَالَى :
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
...رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إنْ نَسِینَا أوْ أخْطَأنَا رَبَّنَا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إصْراً
( مؤمنان گویند:) « پروردگارا! أگرما فراموش یاخطا کردیم ، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده،
کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلا تُحَمِّلْنَا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ
آن چنان که (به خاطر گناه وطغیان ،) برکسانی که پیش ازما بودند، قراردادی. پروردگارا! آنچه طاقت وتحمل آن را نداریم ،
وَاعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أنْتَ مَوْلانَا فَانْصُرنا عَلَى القَوْمِ الْکَافِرِینَ البقرة: ٢٨۶
برمامقررمدار، وآثارگناه راازما بشوی؛ وماراببخش ودررحمت خود قرارده. تو مولاوسرپرست مایی، پس مارا بر جمعیت کافران پیروز بگردان . »

قال النبی صلى الله علیه وآله :
جَالِسُوا الْکُبَراءَ وَ سَائِلُوا الْعُلَماءَ وَ خَالِطُوا الْحُکَمَاءَ
با بزرگان مجالست کنید واز علما ودانشمندان بپرسید و با حکیمان رفت و آمد داشته باشید
حدیث شماره 1259، صفحه 223، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.



http://www.parssky.com/news/archive/form/uploads/ACC_milkyway.jpg

کهکشان

دعای روز دوشنبه :
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
ألْحَمْدُ للهِ الَّذِی لَمْ یُشْهَدْ أحَداً حِینَ فَطَرَ السَّمَاواتِ وَالأرْضَ وَلا اتَّخَذَ مُعِینَاً حِینَ
سپاس آن خدایی که گواه نیاورد احدی هنگامی که بسرشت آسمانها وزمین را وکمک نگرفت هنگامی که
بَرَءَ النَّسَمَاتِ لَمْ یُشَارِکْ فِی الإلَهِیَّةِ وَلَمْ یُظَاهَرْ فِی الْوَحْدَانِیَّةِ کَلَّتِ الألْسُنُ عَنْ
آفرید مخلوقات را شریک نگرفت در آفرینش هرگز وکمک وپشتیبانی نشده در یکتائی بند آمد زبانها در
غَایَةِ صِفَتِه وَالْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَتَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ
وصفش وخردها از کنه وذات شنائیش وفروتن شوند گردنکشان ازهیبت وشکوهش وفرو ریخت چهره ها
لِخَشْیَتِهِ وَانْقادَ کُلُّ عَظِیمٍ لِعَظَمَتِهِ مُتَّسِقاً وَمُتَوَالِیاً مُسْتَوْسِقَاً وَصَلَوَاتُهُ
ازترسش ومطیع شد هربزرگی به بزرگی او پس برای توست ستایش پیا پی منظم وپشت سرهم همواره وپایدار ودرودهای او
عَلى رَسُولِهِ أَبَدَاً وَ سَلامُهُ دَائِمَاً فًلًکَ الْحَمدُ مُتَوَاتِرَاًسَرْمَدَاً اللَّهمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمِی
بر فرستاده اش همیشه وسلام او بطور دائم و ابد ( بدون ابتدا وانتها ) خدایا قراربده آغاز امروز مرا
هذا صَلاحاً وَأَوْسَطَهُ فَلاحَاً وَآخِرَهُ نَجَاحَاً وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْمٍ أوَّلَهُ فَزَعٌ وَأَوْسَطَهُ
صلاح وسعادت وبین آن را رستگاری وپایانش پیروزی وپناه می برم به تو ازروزی که نخست او بی تابی است ومیانه اش
جَزَعٌ وَ آخِرَهُ وَجَعٌ اللَّهُمَّ إنَّی أسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلُّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَکُلِّ عَهْدٍ
نالانی و پایانش درد خدایا من آمرزش می طلبم ترا از هر نذری که نذر کردم و از وعده ای که دادم وازعهدی که
عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسئَلُکَ فِی مَظَالِم عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیَّمَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِکَ
بستم سپس به آن وفا نکردم و از تو خواهانم در باره ستمی که به بندگان توکردم وحقی که برمن دارندپس هربنده ای ازبندگانت
أَوْ أَمَةٍ مِنْ إمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلَمَةٌ ظَلَمْتُهَا إیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أوْ فِی
یاکنیزی از کنیزانت که مظلمه ای از او بر من است که ستمی بر او کرده ام در جانش یا درعرض و آبرویش یا
مَالِهِ أوْ فِی أَهْلِهِ وَوَلَدِهِ أَوْغِیبَةً اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلُ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَو هَوَىً
درمالش یا در حق خانواده اش و فرزندش و بدگوئی او را کرده ام یاتحمیلی براو بسبب خواهش یاهوس
أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أََوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبَاً کَانَ أَوْشَاهِدَ اًوَ حَیَّاً کَانَ أَوْ مَیَّتَاً فَقَصُرَتْ
یا تکبر یا خشمی یا خودنمائی یا عصبیت غایب بوده باشد یا حاضر یا زنده بوده یا مرده پس کوتاه آمده
یَدِی وَضًاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إلَیْهِ وَالتَّحَلُّلَ مِنْهُ فَأَسْئَلُکَ یا مَنْ یَمْلُکُ الْحَاجَاتِ وَهِیَ
دستم وتنگ آمده وسعتم ازردآن حقوق به سوی اوحلّیّت او پس از تو می خواهم ای کسی که مالک حاجتهائی
مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیئَتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إلى إرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ
ودرآن اراده تو همه حاجتها مستجاب است وشتابانند به سوی اراده او که درود فرستی بر محمد وآل محمد واینکه
تُرضِِیَهُ عَنِّی بِمَا شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ
راضی کنی اورا از من به هرطوری که خواهی وببخشی برایم از نزد توست رحمت زیرا کم نمی شود از تو آمرزیدن
وَلاتَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَاأَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَ أَوْلِنی فِی کُلِّ یَوْمِ اثْنَیْنِ نِعْمَتَینِ مِنْکَ
وزیانی نیست ترا بخشیدن ای مهربان ترین مهربانان خدایا توفیق ده مرا درهرروزدوشنبه دونعمت ازجانب خود
ثِنْتَیْن سَعَادَةً فِی أَوَّلِهِ بِطَاعَتِکَ وَنِعْمَةً فِی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یَا مَن هُوَ الإله وَلا یَغْفِرُ
که آن دو یکی سعادت در اول روز بسبب طاعتت ونعمت دیگر درآخر روز به آمرزش تو ای آنکه اوست معبود ونمی آمرزد

الذُنُوبَ سِوَاهُ
گناهان جز او
برگرفته از مفاتیح الجنان

Almas Parsi
13th May 2013, 07:27 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/11.gif



حدیث روز با موضوع "عبادت خدا"+دعای روز دوشنبه






روزهای هفته همانگونه که در ابتدای مفاتیح الجنان آمده است، به نام یکی از معصومین (علیهم السلام) نام گذاری شده است. به همین جهت مناسب دیدیم که آغاز روز را با حدیثی از معصوم آن روز آغاز کنیم.

روز دوشنبه؛ به نام امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) :

امام حسن(ع):

مَنْ عَبَدَ اللّهَ، عبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْءٍ (1): هر کس عبادت خدا را انجام دهد،خداوند همه چیز را برای او تسلیم و تامین می کند.

امام حسین (ع):

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِيهِ وَ کفايتِهِ (2): هر کس خدا را عبادت کند و حق عبادت او را به جا آورد،خداوند بیش از انتظار به او می دهد و نیازمندی او را تامین می نماید.

دعاى روز دوشنبه‏
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُشْهِدْ أَحَداً حِينَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ‏وَ لاَ اتَّخَذَ مُعِيناً حِينَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ‏ لَمْ يُشَارَكْ فِي الْإِلَهِيَّةِ وَ لَمْ يُظَاهَرْ فِي الْوَحْدَانِيَّةِكَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَايَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ‏وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ وَ انْقَادَ كُلُّ عَظِيمٍ لِعَظَمَتِهِ‏ فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوَالِياً مُسْتَوْسِقاً (مُسْتَوْثِقاً) وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَداً وَ سَلاَمُهُ دَائِماً سَرْمَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِي هَذَا صَلاَحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلاَحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ‏ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ‏ وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ‏ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ‏ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ غَائِباً كَانَ أَوْ شَاهِداً وَ حَيّاً كَانَ أَوْ مَيِّتاً فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ‏وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ‏ فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ‏ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا (بِمَ) شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً إِنَّهُ لاَ تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لاَ تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ اللَّهُمَّ أَوْلِنِي فِي كُلِّ يَوْمِ إِثْنَيْنِ نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ سَعَادَةً فِي أَوَّلِهِ بِطَاعَتِكَ‏ وَ نِعْمَةً فِي آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ يَا مَنْ هُوَ الْإِلَهُ وَ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ.
زيارت امام حسن (عليه السلام) در روز دوشنبه:‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللَّهِ‏السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ‏السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَاالسَّيِّدُ الزَّكِيُّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْك َأَيُّهَاالْقَائِمُ الْأَمِينُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِي الْمَهْدِيُ‏السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِيُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.‏
تسبيح مخصوص روز دوشنبه‏
بِسْمِ اللَّهِ‏الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏.سُبْحانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ الْجَوَادِ، سُبْحانَ الْكَريمِ الأكْرَمِ، سُبْحانَ الْبَصيرِ العَلِيمِ،سُبْحانَ الْسَمِيعُ الْواسِعِ، سُبْحانَ اللَّهِ عَلي‏ اِقْبالِ النَّهارِ واِقْبالِ اللَّيْلِ، سُبْحانَ اللَّهِ عَلي‏ اِدْبارِ النَّهارِ اِدْبارِاللَّيْلِ، لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ فِي آناءَ اللَّيْلِ آناءَالنَّهارِ، وَلَهُ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمةُ وَالْكِبرِيآءُ مَعَ كُلِّ نَفَسٍ وَكُلِّ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَكُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقت في‏ عِلْمِهِ، سُبْحانَكَ عَدَدَ ذلِكَ، سُبْحانَكَ زِنَةِ ذلِكَ‏وَمَا أحْصَي‏ كِتابُكَ، سُبْحانَكَ زِنَةَ عَرْشِكَ، سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَ رَبِّنَا ذِي الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، سُبْحانَ رَبِّنَا تَسْبِيحاً كَمَا يَنْبَغِيِ لِكَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّجَلالِهِ، سُبْحانَ رَبِّنَا تَسْبِيحاً مُقَدَّساً مُزَكَيًّ كَذلِكَ تَعَالي‏ رَبُّنَا، سُبْحانَ الْحَيِ‏الْحَلِيمِ، سُبْحانَ الَّذِي كَتَبَ عَلَي‏ نَفْسِهِ الْرَّحْمَةَ، سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ ادَمَ وَأَخرَجَنَامِنْ صُلْبِهِ، سُبْحانَ الَّذِي يُحْيِي الْأَمْواتَ وَيُمِيتُ الْأَحْياءَ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَلِيمٌ‏لَايَعْجَلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ رَقِيبٌ لَايَغْفَلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ جَوَادٌ لَايَبْخَلُ، سُبْحانَ‏مَنْ هُوَ عَلِيمٌ لَايَجْهَلُ، سُبْحانَ مَنْ جَلَّ ثَنَآؤُهُ وَلَهُ الْمِدْحِةُ الْبَالِغَةُ فِي جَمِيعِ مَايُثْنَي عَلَيْهِ مِنَ الْمَجْدِ، سُبْحانَ اللَّهِ الحَكِيمِ وَ صَلَّي اللَّهُ عَلَي‏ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَالِهِ‏وَسَلَّمَ.


پی نوشت:
1و2:بحارالانوار،ج68،ص 184

برگرفته از سایت عقیق

عبدالله91
13th May 2013, 07:30 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

وَإِلَيٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَآءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا۟ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا۟ النَّاسَ أَشْيَآءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَٰحِهَا ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(85)

خداوند برای هدایت بشر، پیامبرانی را برگزیده و همراه آنان مجموعه ای از عقاید و قوانین را فرستاده است. تا با عمل به این دستورات، سعادت آنان فراهم شود. مجموعۀ این قوانین که به وسیلۀ پیامبران، از آدم تا خاتم علیهم السلام به مردم ابلاغ شده است. بخش مهمی از دین را تشکیل می دهند؛ انبیای الهی برای برپایی دین خدا مجدانه تلاش کرده، هر کدام به فراخور حال مردم عصر خویش، بخش هایی از دستورهای الهی را مورد تأکید و تذکر قرار می دادند.

سرلوحۀ این دستورات، توحید و یکتا پرستی است. این آیه نیز بخشی از قوانین الهی را – که قوم شعیب به آنان بی توجهی می کرده اند – متذکر می شود.

تعبیر « أخاهم » دربارۀ حضرت شعیب ؟

تعبیر برادر دربارۀ حضرت شعیب و چند پیامبر دیگر؛ مانند هود، نوح، صالح و لوط علیهم السلام، اولا؛ به سبب نسبت خویشاوندی بود که با آن اقوام داشتند و ثانیا؛ به این علت است که آنها در نهایتِ دلسوزی و مهربانی، همچون یک برادر، با قوم خود رفتار می کردند و از هیچ کوشش و تلاشی برای هدایت آنها فروگذار نکردند.

توحید، اولین گام دعوت پیامبران

همۀ پیامبران، از جمله حضرت شعیب علیه السلام، دعوت خود را با توحید آغاز کردند. آن حضرت فرمود: « ای قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودی جز او برای شما نیست ». بر این اساس توحید پایه و محور اصلی دعوت انبیا است. چنانکه بایستی بنیاد دعوت همۀ مبلغان دین باشد.

Almas Parsi
13th May 2013, 07:31 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%8 7%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85/7.gif

http://motaleat.tahzib-howzeh.com/uploads/2shanbeh_107678_142284.jpg (http://motaleat.tahzib-howzeh.com/index.aspx?siteid=294&siteid=32&pageid=14668)

عبدالله91
13th May 2013, 07:32 AM
وجدان کاری

روشن است که نفوذ هرگونه خیانت و تقلب در معاملات، پایه های اطمینان و اعتماد عمومی را که بزرگترین پشتوانۀ اجتماعی و اقتصادی ملت ها است، متزلزل و ویران می سازد و ضایعات غیر قابل جبرانی برای جامعه به بار می آورد؛ به همین دلیل یکی از موضوعات مهمی که شعیب(ع)، پس از دعوت توحید به آن پرداخت، مبارزه با مفاسد اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی قوم خود بود؛ لذا آنان را از کم فروشی، تقلب و تزویر در معاملات برحذر داشته و به وجدان کاری دعوت کرده و می گوید:

« [اکنون که راه خدا برای شما آشکار شده است، ] حق پیمانه را ادا کنید و از حقوق مردم چیزی کم نگذارید، و [ در جامعه ای که در پرتو ایمان و کوشش های انبیا ] اصلاح شده است، فساد نکنید ».

رمز دوام زندگی اجتماعی

حضرت شعیب (ع) دلیل دعوت خود را دوری از کم فروشی و بر هم زدن نظم جامعه، بیان می کند؛ زیرا دوام زندگی اجتماعی انسان، به مبادلۀ کالاها و فراورده های مختلف است، تا نیازهای او برآورده شود.

این کار جز در سایۀ امنیت اجتماعی و عدم خیانت در معاملات میسر نیست؛ چرا که اگر خیانت، حتی از عده ای سر بزند، به سرعت توسعه می یابد و جامعه را فرا می گیرد؛ به طوری که مردم، به انواع حیله و تقلب دست می زنند. تا جنس معیوب به جای سالم و سم مهلک را به جای دارو بفروشند. عاقبت چنین جامعه ای جز تباهی چیزی نیست.

عبدالله91
13th May 2013, 07:39 AM
پیام های این آیۀ شریفه



1-دعوت انبیا و مبلّغان، باید بر محور توحید و یکتاپرستی و همراه با عاطفه و محبت و رفتاری برادرانه باشد «... أَخَاهُمْ ... قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ».


2- پس از شرک و انحراف عقیدتی، انحراف های اقتصادی، اعم از کم فروشی، تقلب در معامله، ایجاد خلل در اقتصاد و کم ارزش جلوه دادن اجناس مردم، از مهمترین مسائل اجتماعی و از مصادیق فساد و مقابله با آن لازم و ضروری است «اعْبُدُوا۟ اللَّهَ ... فَأَوْفُوا۟ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا۟ ... ».


3- ایمان کامل و اقتصاد سالم، تأمین کنندۀ سعادت دنیا و آخرت است «اعْبُدُوا۟ اللَّهَ ... فَأَوْفُوا۟ الْكَيْلَ ... لَا تَبْخَسُوا۟ ... ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ».



مدین : یکی از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام بوده و چون در سرزمینی در راه شام سکونت می کرد آن مکان مدین نامیده شد.

مدین شهری است در جنوب غربی اردن که امروز به نام « معان » خوانده می شود، در شرق « خلیج عقبه » قرار گرفته و حضرت شعیب (ع) و قومش در آن جا می زیستند.



برگرفته از کتاب تفسیر همراه

aty.a
13th May 2013, 07:54 AM
http://uc-njavan.ir/images/y3hhrdzghcjd510nsqkf.jpg (http://uc-njavan.ir/)
خدایا!
دوستت دارم

"VICTOR"
13th May 2013, 01:39 PM
ممنون ،دوستان لطف کنید بیشتر تفسیر آیات رو بذارید .

عبدالله91
13th May 2013, 03:50 PM
بسم الله الرحمن الرحیم


تقریبا از آیۀ 80 تا 84 دربارۀ قوم حضرت لوط (ع) خبر می دهد و در آخر آیۀ 84 می فرماید: «پس بنگر سرانجام کار مجرمان چه شد». «أنظر» با نگاه کردن و رویت فرق دارد. همان طور که در کتاب های لغت اشاره شده است نظر به معنای نگاه با تامل است و فقط به معنای مشاهده با چشم نیست بلکه مشاهده ای همراه با درک و ادراک است. یعنی به عاقبت چنین کارهایی فکر کنید و درس عبرت بگیرید.

اما نسب و سرگذشت لوط (ع):

فارابی دربارۀ حضرت لوط(ع) و نام وی می گوید:

گفته شده اسم لوط عربی است و اصل آن از «لَوط» به معنای چسبندگی است. آن حضرت به این مناسبت لوط نامیده شد که دوستی وی به قلب حضرت ابراهیم(ع) چسبید. او پسر هارون بن تارخ، یعنی برادرزادۀ حضرت ابراهیم(ع) بود. خداوند او را به پنج شهر در ناحیۀ اردن فرستاد که «مؤتفکات» نام گرفتند و هیچ کدام از قوم وی به او ایمان نیاوردند و از اعمال زشت خود اِعراض نکردند{تفسیرموضوعی،ج6 ،ص 384}.

از آیات قرآن نیز استفاده می شود که او به حضرت ابراهیم(ع) ایمان آورد و با آن حضرت به سرزمین مقدس شامات مهاجرت کرد و سپس به سوی قومی که برای اولین بار مرتکب گناه زشت همجنس گرایی شده بودند، فرستاده شد. طبق نقل تاریخ، آن قوم در سرزمینی به نام سَدوم زندگی می کردند. به همین جهت هنگامی که قومش را انذار کرد، در پاسخ او گفتند :
« خاندان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید ...»؛ زیرا آنها اهل آن سرزمین نبودند. در آخر نیز خدا به لطف خود، لوط و خانواده اش به جز همسرش را نجات بخشید و فرشتگان الهی، آن قوم را سنگ باران و سرزمین آنان را زیر و رو کردند. { المیزان، ج8 ، ص 188}

mohammad hossin79
13th May 2013, 04:22 PM
مرسیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییی

elnaz.s.nokian
13th May 2013, 10:46 PM
merc az matalebe mofidetun,aram bakhshe vaghti hata yek lahze b ayate ghoran negah mikonim[golrooz]

k.ahmadi
14th May 2013, 12:37 AM
[golrooz][golrooz][golrooz]ممنون از مطالب همگی دوستان[tashvigh][tashvigh]

soham 313
14th May 2013, 08:14 AM
صفحه ی 91 از قرآن کریم شامل آیات 95 تا 116 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّيٰ عَفَوا۟ وَّقَالُوا۟ قَدْ مَسَّ ءَابَآءَنَا الضَّرَّآءُ وَالسَّرَّآءُ فَأَخَذْنَٰهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ(95)
آنگاه به جاي بدي [=بلا] نيكي [=نعمت] قرار داديم تا انبوه شدند و گفتند پدران ما را [هم مسلما به حكم طبيعت] رنج و راحت مي رسيده است پس در حالي كه بي خبر بودند بناگاه [گريبان] آنان را گرفتيم(95)



وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَيٰٓ ءَامَنُوا۟ وَاتَّقَوْا۟ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَٰتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا۟ فَأَخَذْنَٰهُم بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(96)
و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتي از آسمان و زمين برايشان مي گشوديم ولي تكذيب كردند پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان] آنان را گرفتيم(96)



أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَيٰٓ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَٰتًا وَهُمْ نَآئِمُونَ(97)
آيا ساكنان شهرها ايمن شده اند از اينكه عذاب ما شامگاهان در حالي كه به خواب فرو رفته اند به آنان برسد(97)



أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَيٰٓ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًي وَهُمْ يَلْعَبُونَ(98)
و آيا ساكنان شهرها ايمن شده اند از اينكه عذاب ما نيمروز در حالي كه به بازي سرگرمند به ايشان دررسد(98)



أَفَأَمِنُوا۟ مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَٰسِرُونَ(99)
آيا از مكر خدا خود را ايمن دانستند [با آنكه] جز مردم زيانكار [كسي] خود را از مكر خدا ايمن نمي داند(99)



أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنۢ بَعْدِ أَهْلِهَآ أَن لَّوْ نَشَآءُ أَصَبْنَٰهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ(100)
مگر براي كساني كه زمين را پس از ساكنان [پيشين] آن به ارث مي برند باز ننموده است كه اگر مي خواستيم آنان را به [كيفر] گناهانشان مي رسانديم و بر دلهايشان مهر مي نهاديم تا ديگر نشنوند(100)



تِلْكَ الْقُرَيٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنۢبَآئِهَا وَلَقَدْ جَآءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُوا۟ لِيُؤْمِنُوا۟ بِمَا كَذَّبُوا۟ مِن قَبْلُ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَيٰ قُلُوبِ الْكَٰفِرِينَ(101)
اين شهرهاست كه برخي از خبرهاي آن را بر تو حكايت مي كنيم در حقيقت پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند اما آنان به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند [باز] ايمان نمي آوردند اين گونه خدا بر دلهاي كافران مهر مي نهد(101)



وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَآ أَكْثَرَهُمْ لَفَٰسِقِينَ(102)
و در بيشتر آنان عهدي [استوار] نيافتيم و بيشترشان را جدا نافرمان يافتيم(102)



ثُمَّ بَعَثْنَا مِنۢ بَعْدِهِم مُّوسَيٰ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَيٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَإِي۟هِ فَظَلَمُوا۟ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَٰقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ(103)
آنگاه بعد از آنان موسي را با آيات خود به سوي فرعون و سران قومش فرستاديم ولي آنها به آن [آيات] كفر ورزيدند پس ببين فرجام مفسدان چگونه بود(103)



وَقَالَ مُوسَيٰ يَٰفِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَٰلَمِينَ(104)
و موسي گفت اي فرعون بي ترديد من پيامبري از سوي پروردگار جهانيانم(104)



حَقِيقٌ عَلَيٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَي اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ(105)
شايسته است كه بر خدا جز [سخن] حق نگويم من در حقيقت دليلي روشن از سوي پروردگارتان براي شما آورده ام پس فرزندان اسرائيل را همراه من بفرست(105)



قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بَِٔايَةٍ فَأْتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ الصَّٰدِقِينَ(106)
[فرعون] گفت اگر معجزه اي آورده اي پس اگر راست مي گويي آن را ارائه بده(106)



فَأَلْقَيٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ(107)
پس [موسي] عصايش را افكند و بناگاه اژدهايي آشكار شد(107)



وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ(108)
و دست خود را [از گريبان] بيرون كشيد و ناگهان براي تماشاگران سپيد [و درخشنده] بود(108)



قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٌ(109)
سران قوم فرعون گفتند بي شك اين [مرد] ساحري داناست(109)



يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ(110)
مي خواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند پس چه دستور مي دهيد(110)



قَالُوٓا۟ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ(111)
گفتند او و برادرش را بازداشت كن و گردآورندگاني را به شهرها بفرست(111)



يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٍ(112)
تا هر ساحر دانايي را نزد تو آرند(112)



وَجَآءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوٓا۟ إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَٰلِبِينَ(113)
و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آيا] اگر ما پيروز شويم براي ما پاداشي خواهد بود(113)



قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ(114)
گفت آري و مسلما شما از مقربان [دربار من] خواهيد بود(114)



قَالُوا۟ يَٰمُوسَيٰٓ إِمَّآ أَن تُلْقِيَ وَإِمَّآ أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ(115)
گفتند اي موسي آيا تو مي افكني و يا اينكه ما مي افكنيم(115)



قَالَ أَلْقُوا۟ فَلَمَّآ أَلْقَوْا۟ سَحَرُوٓا۟ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَآءُو بِسِحْرٍ عَظِيمٍ(116)
گفت شما بيفكنيد و چون افكندند ديدگان مردم را افسون كردند و آنان را به ترس انداختند و سحري بزرگ در ميان آوردند(116)



صدق الله العلي العظيم

aty.a
14th May 2013, 09:07 AM
http://uc-njavan.ir/images/btuhsvgud6zhg3etnik.jpg (http://uc-njavan.ir/)
شهادت امام هادی علیه السلام
رو به محضر اقا امام زمان عج
و به همه دوستان
تسلیت می گویم
التماس دعا

Almas Parsi
14th May 2013, 09:21 AM
http://erfan-hezaveh.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D8%A8%D8%B3%D9%8 5%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B1% D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%DB%8C %D9%85.jpg (http://erfan-hezaveh.blogfa.com/)

ذكر روز: يا ارحم الراحمين

http://www.al-kafi.com/uploadfile/file_portal/file_portal_end/img/doaye%20ayyame%20hafte.jpg


دعای روز سه شنبه




بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنام خداوند بخشنده مهربان


الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم


إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه


یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو


اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودتزیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو


الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا


أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی


مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از


کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَ
هرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان



الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی


وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین


وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است


فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها

Almas Parsi
14th May 2013, 09:24 AM
https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTfK0gOXorQjlSGZYKU53v3l31ucNDNU kmpWcDeXJ8ea_XiNBn_ (http://www.mahdialomam.com/video-audio/araf-65-87)


به هنگام شنیدن تلاوت قرآن خاموش باشید:

ایـن سـوره (سوره اعراف) با بیان عظمت قرآن آغاز شده ، و با آن پایان مى پذیرد، در این آیه دستور مـى دهـد: ((هـنـگامى که قرآن تلاوت مى شود، با توجه ، به آن گوش دهید و ساکت باشید، شاید مشمول رحمت خدا گردید)) (واذا قر القرآن فاستمعوا له وانصتوا لعلکم ترحمون).از ظـاهـر آیـه اسـتـفاده مى شود که این حکم ، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معینى نیست ; یعنى ، شایسته و مستحب است که در هر کجا و در هر حال کسى قرآن را تلاوت کند، دیگران بـه احترام قرآن سکوت کنند و گوش جان فرا دهند و پیام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گیرند، زیرا قرآن تنها کتاب قرائت نیست ،بلکه کتاب فهم و درک و سپس عمل است. تنها موردى که این حکم الهى شکل وجوب به خود مى گیرد موقع نمازجماعت است که ماموم به هنگام شنیدن قرائت امام باید سکوت کند و گوش فرادهد.(آیـه) سـپس در این آیه براى تکمیل دستور فوق به پیامبر(ص) دستورمى دهد ـو البته یک حکم عمومى است اگر چه روى سخن در آن به پیامبر(ص)شده همانند بسیارى دیگر از تعبیرات قرآن ـ کـه : ((پـروردگـارت را در دل خود از روى تضرع و خوف یادکن)) (واذکر ربک فى نفسک تضرعا وخیفة). سپس اضافه مى کند: ((و آهسته و آرام نام او را بر زبان بیاور)) (ودون الجهر من القول).و این کار را همواره ((صبحگاهان و شامگاهان تکرار کن)) (بالغدو والا صال).((و هرگز از غافلان و بى خبران از یاد خدا مباش)) (ولا تکن من الغافلین). یاد خدا همچون باران بهارى است که چون بر دل ببارد گلهاى بیدارى ،توجه ، احساس مسؤولیت ، روشن بینى و هرگونه عمل مثبت و سازنده اى رامى رویاند.(آیـه) سپس با این سخن سوره را پایان مى دهد که نه تنها شما باید درهمه حال به یاد خدا باشید، فـرشـتـگان مقرب پروردگار و ((آنها که در مقام قرب ، نزدپروردگار تواند هیچ گاه از عبادت او تکبر نمى ورزند، و همواره تسبیح او مى گویند وذات پاکش را از آنچه شایسته مقام او نیست منزه مـى شـمـارنـد و در پـیـشـگاه او سجده مى نمایند)) (ان الذین عند ربک لا یستکبرون عن عبادته ویسبحونه وله یسجدون).پایان سوره اعراف.

عبدالله91
14th May 2013, 09:59 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif


وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَيٰٓ ءَامَنُوا۟ وَاتَّقَوْا۟ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَٰتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا۟ فَأَخَذْنَٰهُم بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(96)



خداوند به گونه های متفاوتی به بندگانش نعمت می دهد؛ گاهی آن ها را به صورت انفرادی متنعم می سازد و گاهی به صورت گروهی؛ البته هر کدام شرایط خاص خود را دارد. این آیه بیان می کند که جوامع و امت ها، با چه شرایطی می توانند از نعمت های پایدار و پردامنۀ خداوند بهره مند شوند.

ایمان و تقوی شرط پایداری نعمت ها

بخش اول آیه،که بیان قانون الهی برای پایداری نعمت ها، بلکه فزونی آن است؛ می فرماید: اگر انسانهایی که در شهرها و آبادی های گوناگون زندگی می کنند، به جای سرکشی، تکذیب آیات الهی، ظلم و فساد، ایمان آورند و در پرتو آن ایمان پرهیزکار شوند، نه تنها مورد خشم الهی قرار نمی گیرند، بلکه درهای برکات آسمانها و زمین به روی آنها گشوده خواهد شد.

منظور از «برکات» چیست؟

برکات، به موهبت های پایدار گفته می شود، (در مقابل چیزهای گذرا).
در معنای «برکت»، خیر و فزونی وجود دارد و شامل برکت های مادی و معنوی می شود؛ مثل برکت در عمر، دارایی، علم و امثال آن.
یکی از مصادیق بارز برکات آسمان و زمین، نزول باران و روییدن گیاهان است که مایۀ نشاط و آرامش همۀ انسانها است. نعمت های زیادی که در نزول باران و روییدن گیاهان وجود دارد، بر هیچ خردمندی پوشیده نیست.

ثمرات ایمان و تقوا

ایمان و تقوا، نه تنها سبب نزول برکات الهی می شود، بلکه باعث می گردد آنچه در اختیار انسان قرار گرفته است، بجا مصرف شود؛ مانند ساختن مسجد، مدرسه، بیمارستان و ... اینها برکتی است که نصیب صاحب مال شده است و مصرف در غیر مسیرهای الهی مانند هزینه کردن برای گناه، اسراف و ...، چیزی جز تباهی نیست.

عبدالله91
14th May 2013, 10:04 AM
سختی های زندگی، محصول عملکردها

یکی از سنت های الهی، این است که افراد بی ایمان و فاسد، گرفتار انواع واکنش ها در همین زندگی دنیایی خود خواهند شد. گاهی بلاهای آسمان و زمین بر سر آنها می بارد و گاهی آتش جنگ های جهانی یا منطقه ای سرمایه های آنها را در کام خود فرو می برد. گاهی نیز ناامنی های جسمی و روانی، آنها را تحت فشار قرار می دهد. به تعبیر قرآن، این وابسته به « کسب و اکتساب » و اعمالی است که خود انسان انجام می دهد و این، چیزی نیست جز حاصل عملکرد خود انسان « فَأَخَذْنَٰهُم بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ»

یک پرسش

اگر ایمان و تقوا، سبب نزول برکات است، چرا کشورهایی که در آنها از ایمان و تقوا خبری نیست، از وضع بهتری برخوردارند؟ و مسلمانان در فقر به سر می برند؟

پاسخ:

اولا، آن کشورها ممکن است از نظر علم و صنعت جلوتر باشند؛ ولی از نظر روحی و روانی آرامش ندارند و با مشکلات فراوانی دست به گریبانند.

ثانیا، اغلب کشورهای اسلامی، تنها نام اسلام را با خود دارند و قوانین و رهنمودهای اسلام در آنجا حکمفرما نیست.

به علاوه گاهی رفاه مادی، نوعی قهر الهی است؛ چنانکه قرآن می فرماید:


« فلما نسوا ما ذکّروا به فتحنا علیهم أبواب کلّ شیء حتّی إذا فرحوا بما أتوا ... » {انعام:44}


« چون تذکرات الهی را فراموش کردند، درهای همه چیز را به رویشان گشودیم، تا سرمست شوند».


توضیح آنکه : در قرآن ، دو نوع گشایش برای دو گروه مطرح است:

الف- رفاه و گشایش برای خوبان که همراه برکات است «لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَٰتٍ».

ب- رفاه و گشایش برای کفار و نااهلان که دیگر همراه برکات نیست « فتحنا علیهم أبواب کلّ شیء »؛ زیرا چه بسا نعمت ها، ناپایدار و سبب غفلت، غرور و طغیان باشد. خداوند، این رفاه و گشایش را وسیلۀ مهلت و پر شدن پیمانۀ آنان قرار داده است: « ولا یحسبنّ الّذین کفروا أنّما نملی لهم خیر لأنفسهم إنّما نملی لهم لیزدادوا إثما و لهم عذاب مهین»{آل عمران: 178}

عبدالله91
14th May 2013, 10:08 AM
پیامهای این آیۀ شریفه

1- برای دریافت الطاف الهی و برکات اجتماعی، ایمان و تقوای فردی کافی نیست؛ بلکه باید اکثریّت جامعه اهل ایمان و تقوا باشند «أَهْلَ الْقُرَيٰٓ ءَامَنُوا۟ ... ».

2- سرمایه گذاری روی فرهنگ و معنویت جامعه، بازده اقتصادی هم دارد «ءَامَنُوا۟ وَاتَّقَوْا۟ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَٰتٍ».

3- عامل محرومیّت ها و مشکلات، عملکرد خود ما است؛ به طوری که لجاجت و پافشاری بر گناه، سبب قهر و عذاب الهی می شود «فَأَخَذْنَٰهُم بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

soham 313
15th May 2013, 07:39 AM
صفحه ی 92 از قرآن کریم شامل آیات 117 تا 135 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



۞ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰ مُوسَيٰٓ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ(117)
و به موسي وحي كرديم كه عصايت را بينداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعيد(117)



فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(118)
پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايي كه مي كردند باطل شد(118)



فَغُلِبُوا۟ هُنَالِكَ وَانقَلَبُوا۟ صَٰغِرِينَ(119)
و در آنجا مغلوب و خوار گرديدند(119)



وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ(120)
و ساحران به سجده درافتادند(120)



قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا بِرَبِّ الْعَٰلَمِينَ(121)
[و] گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم(121)



رَبِّ مُوسَيٰ وَهَٰرُونَ(122)
پروردگار موسي و هارون(122)



قَالَ فِرْعَوْنُ ءَامَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَٰذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا۟ مِنْهَآ أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ(123)
فرعون گفت آيا پيش از آنكه به شما رخصت دهم به او ايمان آورديد قطعا اين نيرنگي است كه در شهر به راه انداخته ايد تا مردمش را از آن بيرون كنيد پس به زودي خواهيد دانست(123)



لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَٰفٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ(124)
دستها و پاهايتان را يكي از چپ و يكي از راست خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت(124)



قَالُوٓا۟ إِنَّآ إِلَيٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ(125)
گفتند ما به سوي پروردگارمان بازخواهيم گشت(125)



وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنْ ءَامَنَّا بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتْنَا رَبَّنَآ أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ(126)
و تو جز براي اين ما را به كيفر نمي رساني كه ما به معجزات پروردگارمان وقتي براي ما آمد ايمان آورديم پروردگارا بر ما شكيبايي فرو ريز و ما را مسلمان بميران(126)



وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَيٰ وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَآءَهُمْ وَنَسْتَحْيِ نِسَآءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَٰهِرُونَ(127)
و سران قوم فرعون گفتند آيا موسي و قومش را رها مي كني تا در اين سرزمين فساد كنند و [موسي] تو و خدايانت را رها كند [فرعون] گفت بزودي پسرانشان را مي كشيم و زنانشان را زنده نگاه مي داريم و ما بر آنان مسلطيم(127)



قَالَ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا۟ بِاللَّهِ وَاصْبِرُوٓا۟ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَٰقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(128)
موسي به قوم خود گفت از خدا ياري جوييد و پايداري ورزيد كه زمين از آن خداست آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مي دهد و فرجام [نيك] براي پرهيزگاران است(128)



قَالُوٓا۟ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِنۢ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَيٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ(129)
[قوم موسي] گفتند پيش از آنكه تو نزد ما بيايي و [حتي] بعد از آنكه به سوي ما آمدي مورد آزار قرار گرفتيم گفت اميد است كه پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند و شما را روي زمين جانشين [آنان] سازد آنگاه بنگرد تا چگونه عمل مي كنيد(129)



وَلَقَدْ أَخَذْنَآ ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ(130)
و در حقيقت ما فرعونيان را به خشكسالي و كمبود محصولات دچار كرديم باشد كه عبرت گيرند(130)



فَإِذَا جَآءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا۟ لَنَا هَٰذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا۟ بِمُوسَيٰ وَمَن مَّعَهُ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(131)
پس هنگامي كه نيكي [و نعمت] به آنان روي مي آورد مي گفتند اين براي [شايستگي] خود ماست و چون گزندي به آنان مي رسيد به موسي و همراهانش شگون بد مي زدند آگاه باشيد كه [سرچشمه] بدشگوني آنان تنها نزد خداست [كه آنان را به بدي اعمالشان كيفر مي دهد] ليكن بيشترشان نمي دانستند(131)



وَقَالُوا۟ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ(132)
و گفتند هر گونه پديده شگرفي كه به وسيله آن ما را افسون كني براي ما بياوري ما به تو ايمان آورنده نيستيم(132)



فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ ءَايَٰتٍ مُّفَصَّلَٰتٍ فَاسْتَكْبَرُوا۟ وَكَانُوا۟ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ(133)
پس بر آنان طوفان و ملخ و كنه ريز و غوكها و خون را به صورت نشانه هايي آشكار فرستاديم و باز سركشي كردند و گروهي بدكار بودند(133)



وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا۟ يَٰمُوسَي ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ(134)
و هنگامي كه عذاب بر آنان فرود آمد گفتند اي موسي پروردگارت را به عهدي كه نزد تو دارد براي ما بخوان اگر اين عذاب را از ما برطرف كني حتما به تو ايمان خواهيم آورد و بني اسرائيل را قطعا با تو روانه خواهيم ساخت(134)



فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَيٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ(135)
و چون عذاب را تا سررسيدي كه آنان بدان رسيدند از آنها برداشتيم باز هم پيمان شكني كردند(135)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
15th May 2013, 07:45 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

قَالُوٓا۟ إِنَّآ إِلَيٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ(125)


در جوامعی که ظلم و فساد بیداد می کند راه به سوی گناه هموار، و حرکت در راه خدا، دشوار است، بسیاری بر این باورند که هدایت افراد جامعه ناممکن، یا بسیار دشوار است؛ اما با بررسی های انجام شده، خلاف این مطلب اثبات می شود.
چه انسانهای فریب خورده ای که به خود آمده و چه گناهکارانی که منقلب شده و دست از گناهان برداشته اند؛ حتی عده ای از آنها خود مبلغ آیین الهی شده و در این زمینه خوش درخشیده اند و نامشان در ردیف خوبان روزگار به ثبت رسیده است، مانند ساحران فرعون.

قلب، به معنای دگرگونی و از حالی به حال دیگر شدن است.

محتوای آیه:

ایۀ فوق که پاسخ گروهی از انسان های حق گراست، بیانگر عمق نفوذ حق در قلب و جان این افراد است. آنان همان ساحران زبده و چیره دستی بودند که فرعون برای رویارویی با حق از آنها بهره برد.
آنان نیز با توجه به مهارت خود، حاضر شدند در برابر حضرت موسی(ع) بایستند و به خیال خود سحر آن حضرت را باطل کنند؛ ولی نمی دانستند که آنچه حضرت موسی(ع) انجام می دهد، منشأ الهی داشته و از توان بشر خارج است. آنان همین که معجزۀ حضرت را مشاهده کردند، فهمیدند که از جنس سحر و جادو نیست؛ بلکه قدرتی مافوق بشر در پس آن است؛ از این رو منقلب و دگرگون شدند و به عظمت صاحب قدرت پی بردند؛ در مقابل او سر به خاک ساییدند و موحد شدند. آنان، چنان در یکتاپرستی خود استوار شدند که پذیرفتند جان خود را نثار اعتقاد خویش کنند؛ از این رو در پاسخ به تهدیدهای فرعون گفتند : « [هرچه می خواهی بکن] همانا ما، به سوی پروردگارمان باز می گردیم ».

Almas Parsi
15th May 2013, 07:53 AM
https://encrypted-tbn3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTWrY4GKW4gaJQQGZ64QZp6th5XadShJ 8AKnWT9zvfZCy6iRyC4 (http://hawaniapartment.blogspot.com/)



ذکر روز چهارشنبه 100 مرتبه



https://encrypted-tbn3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSxSXomch1axg6udzyhvfka_kv4sExjy MZVd8WHfPb4e9p8DbpF (http://safiran-ardahal.mihanblog.com/post/176)




محتوای کلّی سوره اعراف و فضیلت قرائت آن چیست؟


پاسخ اجمالی




سوره اعراف، از سوره‏ هاى مکّى است و دویست و شش آیه دارد. [1] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)در باره محتوا و فضیلت این سوره، در منابع روایی و تفاسیر قرآن مطالبی نقل شده است که با توجه به پرسش، ما نیز این موضوع را در دو بخش ارائه می کنیم:الف. فضیلت [2] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)سوره اعرافدرباره خواندن سوره اعراف فضایل و آثاری بیان شده است که بیشتر ناظر به آثار اخروی است؛ مانند:یک. پیامبر گرامى اسلام (ص) می فرماید: «هر کس سوره اعراف را بخواند، خداوند میان او و شیطان مانعی قرار مى ‏دهد و روز قیامت حضرت آدم شفیع او است». [3] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)دو. امام صادق (ع) فرمود: «هر کس سوره اعراف را در هر ماه بخواند، روز قیامت از کسانى است که ترسی ندارند و غمگین نمی ­شوند و اگر در هر روز جمعه بخواند، از کسانى است که در روز قیامت حساب ندارند». [4] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)سه. همچنین آن حضرت فرمود: «در این سوره آیات محکمه وجود دارد. قرائت و عمل به آن را ترک نکنید که روز قیامت براى کسانى که قرائت کرده‏اند، شهادت خواهد داد». [5] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)توجّه به این حقیقت لازم است که ثواب و فضیلت و پاداش هاى مهمّى که براى تلاوت قرآن یا سوره ‏ها و آیات خاصّى نقل شده، هرگز به این معنا نیست که انسان آنها را تنها به صورت اوراد بخواند و به گردش زبان قناعت کند، بلکه خواندن قرآن براى فهمیدن، و فهمیدن براى اندیشیدن، و اندیشیدن براى عمل است. [6] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)ب. دورنمایی از مباحث سوره اعرافدر این سوره:1. از اصحاب اعراف – آیات شریفه (46 - 48) - سخن به میان آمده، لذا به «اعراف» نام گذارى شده است. [7] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)2. اشاره کوتاه و محکمى به مسئله «مبدأ و معاد» کرده است. [8] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)3. براى احیاى شخصیت انسان، داستان آفرینش آدم را با اهمیت فراوان شرح مى‏ دهد. [9] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)4. اشاره به عهد و پیمانی که خداوند از فرزندان آدم در مسیر هدایت گرفته است‏. [10] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)5. براى نشان دادن شکست و ناکامى اقوامى که از مسیر توحید و عدالت و پرهیزگارى منحرف مى ‏شوند، و هم براى نشان دادن پیروزى مؤمنان راستین، سرگذشت بسیارى از اقوام پیشین و انبیاى گذشته؛ مانند «نوح»، «لوط» و «شعیب» را بیان کرده و با سرگذشت مشروح بنى اسرائیل و مبارزه حضرت موسى (ع) با فرعون پایان مى‏ دهد.[11] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)6. در پایان، بار دیگر به مسئله مبدأ و معاد باز مى ‏گردد و انجام و آغاز را به این وسیله تکمیل مى‏ کند. [12] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#)این پرسش، پاسخ تفصیلی ندارد.

[1] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). سوره ‏های قرآن کریم، بر حسب این که در مکّه نازل شده یا در مدینه، مکّى یا مدنى گویند. در تعیین حدود آن دو، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد، ولى سه نظریّه در معنای آنها مشهور است: الف. مکّى‏، سوره ‏ها یا آیاتى از قرآن است که پیش از هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکّه به مدینه، نازل شده است، و مدنى سوره‏ هایى است که پس از هجرت نازل شدهاست؛ هر چند در سال فتح مکّه، در مکّه نازل شده باشد، یا در سفرهایى که پیامبر (ص) در مدینه نبوده، نازل شده باشد؛ ب. مکّى، سوره ها و آیاتى است که در مکّه نازل شده است، هر چند پس از هجرت باشد؛ و مدنى سوره ها و آیاتى است که در مدینه نازل شده است. بنابر این قول، آیاتى که در سفرها نازل شده است نه مکّى است و نه مدنى. ج. مکّى، سوره ها و آیاتى است که خطاب به مردم مکّه نازل شده است، و مدنى سوره ها و آیاتى است که در خطاب به مردم مدینه آمده است. ر.ک: حلبى، على اصغر، آشنایى با علوم قرآنى، ص 108 و 109، نشر اساطیر، تهران، چاپ چهارم، 1374ش؛ سیوطى، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 81 – 84، دار الکتاب العربى، بیروت، چاپ دوم، 1421ق.[2] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). ر.ک: نمایه «ثواب قرائت سوره های قرآن »، سؤال 872 (سایت: 1021) (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/1021).[3] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه بلاغی، محمد جواد، ج 4، ص 608، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.[4] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). شیخ صدوق، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 106، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406 ق.[5] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان، تحقیق: رضا ستوده، ج ‏9، ص 41، انتشارات فراهانى، چاپ اول، تهران، 1360.[6] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 59 و 60، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش.[7] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). قرشى، سید على اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 3، ص 357، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377 ش.[8] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). تفسیر نمونه، ج 6، ص 75.[9] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). همان.[10] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). همان؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 6، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.[11] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). همان؛ قرائتى، محسن، تفسیر نور، ج 4، ص 15، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383 ش.[12] (http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20311#). همان.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5e/Animated-Flag-Turkey.gif (http://commons.wikimedia.org/wiki/File:Animated-Flag-Turkey.gif)
محتوای کلّی سوره اعراف و فضیلت قرائت آن چیست؟ به زبان ترکی استانبولی




Araf suresinin Genel anlamı ve okumasının fazileti nedir?
soru

Araf suresinin Genel anlamı ve okumasının fazileti nedir?


kısa


Araf suresi Mekkede nazil olan surelerden ve iki yüz altı ayete sahiptir.[1] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Bu surenin muhtevası ve fazileti hakkında tefsir ve hadis kaynaklarında bazı konular zikreilmiştir. Bizde sorduğunuz soruyu dikkate alarak bu konuyu iki kısımda sunmaya çalışacağız:


[*=center]Araf suresinin fazileti[2] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#):


Araf suresinin okunması hakkındaki fazilet ve eserleri bağlamında bazı açıklamalar yapılmıştır. Genellikle uhrevi eserine yöneliktir. Örneğin:Bir: İslam Peygamberi (s.a.a.) şöyle buyurmaktadır: “Her kim araf suresini okursa Allah onun şeytan arasında bir perde ve engel icat eder ve kıyamet gününde Âdem (a.s.) onun için şefaatçi olur.[3] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)İki: İmam sadık (a.s.) şöyle buyurmaktadır: “her kim Araf suresini her ay okursa kıyamet gününde korkusu ve üzüntüsü olmayan kimselerden olacak. Ve eğer her Cuma günü okursa kıyamet gününde hesabı olmayan kimselerden olacaktır”.[4] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)Üç: imam Sadık (a.s.) şöyle burmuşlardır: “Bu surede muhkem ayetler bulunmaktadır. Okumasını ve bu hükümleri terk etmeyiniz. Zira kıyamet gününde kıraat edenlere şahadet edeceklerdir”.[5] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)Şu gerçeğe dikkat etmek gerekir ki, kuranın kendisi, surelerin veya bazı has ayetlerin okunması için zikredilen sevaplar kesinlikle şu anlamda değildir ki bunların sadece virt şeklinde okunması bu sevapların kazanmasına neden olur. Bilakis zikir edilen sevaplar okuyup kuranın okunması anlaşılması için anlaşılması düşünülmesi için düşünülmesi amel etmek içindir.[6] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)


[*=center]Araf suresinin muhtavası:


Bu surude şu konular işlenmiştir:


[*=center]Araf ashabından (46-48 ayetlerinde) bahis edilmiş, bu nedenle araf ismini almıştır.[7] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)
[*=center]Kısa ve muhkem bir şekilde “mebde ve mead” meselesine işaret etmiştir.[8] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)
[*=center]İnsanın şahsiyeti ve insanlığını ihya etmek için Adem’in yaratış kısasını oldukça bir önemle beyan etmiştir.[9] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)
[*=center]Allahın âdemoğullarından hidayetleri doğrultusunda almış olduğu ahdi ve sözü hatırlatıyor.[10] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)
[*=center]Tevhit, adelet ve takvadan sapmış kavimlerin yenilgilerine ve gerçek müminlerin başarılı ve galip gelmelerine işaret etmek amacı doğrultusunda daha önceki kavimlerin bir çoğunun başına gelenlere ve peygamberlerin; “Nuh”, “Lut” ve “Şuayb” gibi peygamberlerin kıssalarını beyan etmiş ve İsrail oğullarının geçmişini ve Hz. Musa’nın Firavunla yaptığı mübarezeyi açıklayarak son bulmuştur.[11] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)
[*=center]Sonunda tekrar “mebde ve mead” meselesine dönüyor ve böylece başlangıcıyla sonu tek konuda birleştirerek bitiriyor.[12] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#)


[1] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Kuranın sureleri Mekkede nazil olduğu itibaiyle mekki ve medinede nazil olduğu itibariyle medeni deniliyor. Bunun sınırını belirtmek noktasında iki farklı görüş var olmaktadır. Ama manası hakkında üç görüş meşhurdur: a) mekki; Peygamber (s.a.a.) Mekkeden Medinye hicret etmeden önce nazil olan sure veya ayetlere mekki denilir, hicretten sonra nazil olan ayet ve surelere de medeni denilir. Hata eğer Mekke fethinden sonra mekkede veya peygamber (s.a.a.) yoluculuk amaçlı Medine’den çıkıp Medine’nin dışında yollarda nazil olmuş olsun. b) Mekkede nazil olan sure ve ayetler hicretten sonra olsa bile Mekki’dir. Medine’de nazil olan ayet ve sureler medenidir. Buna binaen Mekke ve Medine dışında yani yolculukta peygambere nazil olan ayet ve sureler ne mekki ve ne medenidir. c) Mekke halkına hitaben nazil olana ayet ve sureler mekki, Medine halkına hitaben nazil olmuş olan ayet ve surelerde medenidir. (bkz. Halebi, Ali Asgar, “aşınayi ba ulumi kuran”, Tahran: baskı, 4, Neşri Asatir, 1374, ş., s. 108-109; syuti, Celaluddin, “el-itkan fi ulumi’l kuran”, baskı, 2, Beyrut: darul kutubil Arabi, 1421 h.k., c. 1, s. 81-84).
[2] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Bkz., nemaye; “sevab-i kıraati surehayı kuranı”, sual 872 (sayt: 1021).
[3] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Taberisi, Fazl b. Hasan, “Mecmaul beyan fi Tefsiril Kuran”, Mukadime: Muhammed Cevad Belagi, baskı, 3, Tahran: intişarat-i nasır husru, 1372, c. 4, s. 608.
[4] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Şeyh-i Saduk, Muhammed b. Ali, “sevabul amal ve ikabul amal”, baskı, 2, Kum: daruş- Şerif er-rezi linneşr, 1406, kameri, s. 106.
[5] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Taberisi, Fazl b. Hasan, “Mecmaul beyan fi Tefsiril Kuran”, Tercüme: Tahkik; Rıza Sıtude, baskı, 1, Tahran: intişarat ferahani, 1360, c. 9, s. 41.
[6] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Mekarım-i Şirazi, Nasır, “Tefsiri Numune”, baskı, 1, Tahran: darul kitabul islamiye, 1374, şemsi, c. 1, s. 59 – 60.
[7] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Karşi, seyit Ali Ekber, “Tefsiri Ahsenul Hadis”, baskı, 3, Tahran: bunyadi biset, 1377, şemsi, c. 3, s. 357.
[8] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) Mekarım-i Şirazi, Nasır, “Tefsiri Numune”, baskı, 1, Tahran: darul kitabul islamiye, 1374, şemsi, c. 6, s. 75.
[9] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) A.g.e.,
[10] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) A.g.e.: Tabatabai, seyit Muhammed Hüseyin, “el-mizan”, baskı, 5, Kum: defteri intişarati İslami, 1417, kameri, c. 8, s. 6.
[11] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) A.g.e., Kıraeti Muhsin, “Tefsiri Nur”, baskı, 11, Tahran: merkei ferhengi nvsıhdd hc kuran, 1383, şemsi, c. 4, s. 15.
[12] (http://www.islamquest.net/tr/archive/question/fa20311#) A.g.e.,


http://www.islamquest.net/media/linker/assets/images/upload/large/1358161576.73.png (http://www.islamquest.net/tr/)

عبدالله91
15th May 2013, 07:53 AM
تأثیر عمومی معجزه

تمام الفاظ این آیه، به صورت جمع آمده است و این، بیانگر آن است که ساحران، همگی به حقانیت حضرت موسی پی بردند و این معجزه، نزد آنان آنقدر واضح بود که هیچ یک از آنها قدرت انکار یا مقابله با آن را نداشتند، از این رو ناخودآگاه سر تعظیم فرود آورده و همه خداوند یگانه را اطاعت نمودند و در این راه، استوار و پابرجا ایستادند.

دگرگونی قلب ها

پس از تهدیدهای فرعون، ساحران پاسخ دادند که ما از این ایمان دست برنمی داریم؛ چرا که ما به سوی خدا منقلب شده ایم؛ یعنی ما ابتدا کافر، ساحر و مشرک بودیم اکنون مومن و صالح شده ایم؛ قلب ما متوجه شرک و کفر بود و حال، متوجه ایمان و توحید شده است. وقتی قلب، منقلب شود، دیگر با تهدید و تطمیع، باز نمی گردد؛ لذا گفتند ما از تهدیدهای تو نمی هراسیم.
این خداست که مقلب القلوب است. کسانی که این قابلیت را در خود ایجاد کنند، خداوند هم عنایت می کند و قلب های آنها را به سوی حق می گرداند و مقدمات رستگاری فراهم می شود. اگر این قابلیت را ایجاد نکنند، از خدا بگریزند و نفس خویش را به پلیدی بکشند، خداوند، بر دلهای آنها مهر خواهد زد{ختم الله علی قلوبهم (بقره:7)}؛ چرا که این دل، قابلیت حضور خدا را ندارد.

ایمان به معاد سبب استحکام اعتقادات

ساحران گفتند: تو ما را برابر ایمان به پروردگارمان، به عذاب تهدید می کنی؟ گمان کرده ای اگر با این عذاب، رشتۀ حیات ما را پاره کنی، به ما آسیب رسانده ای؟ حال آنکه مردن در راه ایمان سعادت است؛ چرا که ما پس از کشته شدن، به سوی پروردگارمان بازگشته، سعادتمند خواهیم بود.
آری، ایمان به معاد، سبب شد ساحران برابر فرعون – که دیکتاتور و متکبر بود – چنین شجاعتی از خود نشان دهند؛ قدرت و سلطنت مردی را که ادعای «أنَا رَبُّکُمُ الأعلی»{نازعات:24} داشت، به هیچ گرفته، با کمال قدرت و اطمینان، برابرش ایستادند و گفتند: « إِنّا إِلی رَبِّنا مُنقَلِبُونَ ».

عبدالله91
15th May 2013, 07:57 AM
پیام های این آیۀ شریفه

1- آن که با بصیرت ایمان آورد، با امواج مختلف، دست از ایمان برنمی دارد و از تهدید نمی ترسد «قَالُوٓا۟ إِنَّآ إِلَيٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ». (آری، ایمان، انسان را دگرگون کرده، ظرفیت او را بالا می برد. ساحرانی که دیروز در انتظار پاداش فرعون بودند، امروز به سبب ایمان، آن چیزها برایشان ارزشی نداشت).

2- به سابقۀ ایمان و عبادت نباید مغرور شد؛ چرا که گاهی چند ساحر و کافر، با یک تحول از همه سبقت می گیرند. «إِنَّآ إِلَيٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ».

3- ایمان به معاد و یادآوری آن، انسان را در برابر خطرها و تهدیدها بیمه می کند«إِنَّآ إِلَيٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
15th May 2013, 08:02 AM
1- حِذر:

به معنی بیداری و آماده باش و مراقبت در برابر خطر می باشد و به معنی اسلحه یا وسیلۀ دفاع می باشد.

نمونه:

«یَآأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا خُذُوا حِذرَکُم فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا»{نساء:71}


«ای کسانی که ایمان آورده اید، سلاح خود را برگیرید و گروه گروه یا دسته جمعی(به سوی دشمن) خارج شوید»


یعنی آمادگی خود را حفظ نموده و در میدان جنگ فقط هنگام نماز سلاح را بر زمین بگذارید.

«حِذر» معنی وسیعی دارد و در مقایسه با اسلحه که وسیلۀ جهاد و دفاع است شامل همۀ وسایل دفاعی اعم از مادی و معنوی وسیاسی می شود و مسلمانان باید جهت حفظ جامعۀ اسلامی در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی ، نظامی، فرهنگی، اجتماعی آن را به کار ببندند و خود را خلع سلاح نکنند و دشمن را به نفوذ در کیان اسلامی ترغیب نکنند.{آیۀ 102 نساء}

پس «حِذر»، در معانی مراقبت و هوشیاری و احتیاط در برابر دشمنان است و در معنی اسلحه نیز به کار می رود.

«حَذَر» به معنی احتراز و دوری از یک امر ترسناک می باشد{منافقون آیۀ 4 ، توبه آیۀ 64} منافقین می ترسند و هر فریادی را علیه خود می پندارند و ترس دارند که مبادا اسرارشان آشکار شود.
و مشتقات این کلمه در قرآن زیاد آمده است «محذور» حذر کردنی (در سورۀ اسراء آیۀ 57)، «حاذِرون» مراقبت کنندگان (در شعراء آیۀ 56)

برگرفته از کتاب ماهنامۀ قرآنی بشیر

ارگان
15th May 2013, 08:09 AM
ممنون عزیزم
من روخوانیو صوت ولحن کار میکنمو واسه تربیت معلمم امتحان دادم
خیلی دوست داشتم میتونسم دانسته هامو بذارم تا دوستانم بتونن استفاده کنن اما انگار سعادت ندارم
بازم ممنون اززحمات تمام دوستان...[golrooz]

k.ahmadi
15th May 2013, 11:06 PM
ممنون از همه دوستان مطالب که میدارین عالیه من همشونو ذخیره میکنم(البته با اجازه) که بعدا هم ازشون استفاده کنم و مطالعه دوباره داشته باشم.

soham 313
16th May 2013, 06:51 AM
صفحه ی 93 از قرآن کریم شامل آیات 136 تا 146 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَٰهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُوا۟ عَنْهَا غَٰفِلِينَ(136)
سرانجام از آنان انتقام گرفتيم و در دريا غرقشان ساختيم چرا كه آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند(136)



وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا۟ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَٰرِقَ الْأَرْضِ وَمَغَٰرِبَهَا الَّتِي بَٰرَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَيٰ عَلَيٰ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُوا۟ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا۟ يَعْرِشُونَ(137)
و به آن گروهي كه پيوسته تضعيف مي شدند [بخشهاي] باختر و خاوري سرزمين [فلسطين] را كه در آن بركت قرار داده بوديم به ميراث عطا كرديم و به پاس آنكه صبر كردند وعده نيكوي پروردگارت به فرزندان اسرائيل تحقق يافت و آنچه را كه فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ويران كرديم(137)



وَجَٰوَزْنَا بِبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا۟ عَلَيٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَيٰٓ أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُوا۟ يَٰمُوسَي اجْعَل لَّنَآ إِلَٰهًا كَمَا لَهُمْ ءَالِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ(138)
و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم تا به قومي رسيدند كه بر [پرستش] بتهاي خويش همت مي گماشتند گفتند اي موسي همان گونه كه براي آنان خداياني است براي ما [نيز] خدايي قرار ده گفت راستي شما ناداني مي كنيد(138)



إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَٰطِلٌ مَّا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(139)
در حقيقت آنچه ايشان در آنند نابود [و زايل] و آنچه انجام مي دادند باطل است(139)



قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَٰهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَي الْعَٰلَمِينَ(140)
گفت آيا غير از خدا معبودي براي شما بجويم با اينكه او شما را بر جهانيان برتري داده است(140)



وَإِذْ أَنجَيْنَٰكُم مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوٓءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَآءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَآءَكُمْ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ(141)
و [ياد كن] هنگامي را كه شما را از فرعونيان نجات داديم كه شما را سخت شكنجه مي كردند پسرانتان را مي كشتند و زنانتان را زنده باقي مي گذاشتند و در اين براي شما آزمايش بزرگي از جانب پروردگارتان بود(141)



۞ وَوَٰعَدْنَا مُوسَيٰ ثَلَٰثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَٰهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَيٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ(142)
و با موسي سي شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسي [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشينم باش و [كار آنان را] اصلاح كن و راه فسادگران را پيروي مكن(142)



وَلَمَّا جَآءَ مُوسَيٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَيٰنِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَي الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَيٰنِي فَلَمَّا تَجَلَّيٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَيٰ صَعِقًا فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبْحَٰنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ(143)
و چون موسي به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماي تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهي ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاي خود قرار گرفت به زودي مرا خواهي ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسي بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهي به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم(143)



قَالَ يَٰمُوسَيٰٓ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَي النَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِي وَبِكَلَٰمِي فَخُذْ مَآ ءَاتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّٰكِرِينَ(144)
فرمود اي موسي تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزيدم پس آنچه را به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش(144)



وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا۟ بِأَحْسَنِهَا سَأُو۟رِيكُمْ دَارَ الْفَٰسِقِينَ(145)
و در الواح [تورات] براي او در هر موردي پندي و براي هر چيزي تفصيلي نگاشتيم پس [فرموديم] آن را به جد و جهد بگير و قوم خود را وادار كن كه بهترين آن را فرا گيرند به زودي سراي نافرمانان را به شما مي نمايانم(145)



سَأَصْرِفُ عَنْ ءَايَٰتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا وَإِن يَرَوْا۟ سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا۟ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُوا۟ عَنْهَا غَٰفِلِينَ(146)
به زودي كساني را كه در زمين بناحق تكبر مي ورزند از آياتم رويگردان سازم [به طوري كه] اگر هر نشانه اي را [از قدرت من] بنگرند بدان ايمان نياورند و اگر راه صواب را ببينند آن را برنگزينند و اگر راه گمراهي را ببينند آن را راه خود قرار دهند اين بدان سبب است كه آنان آيات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزيدند(146)



صدق الله العلي العظيم

عبدالله91
16th May 2013, 07:31 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا۟ بِأَحْسَنِهَا سَأُو۟رِيكُمْ دَارَ الْفَٰسِقِينَ(145)


قوانین الهی که برای رشد و تکامل انسان پایه ریزی شده است، در قالب کتاب و لوح بر پیامبران نازل ششده تا انسان، در سایۀ این قوانین به جایگاه واقعی خویش که مقام قرب الهی است،نایل گردد.
در این آیه، به لعضی از قوانین و تدریجی بودن آنها و وظیفۀ پیامبران در برابر این قوانین، اشاره شده است.

الواح : تخته ها و صفحه هایی که در آن می نویسند(جمع«لوح»)

وبه معنای ظاهر شدن و درخشیدن است. از آنجا که با نوشتن بر روی یک صفحه، مطالب آشکار می شود و می درخشد، به صفحه، لوح می گویند.

الواح، قوانین و شرایع

خداوند، الواحی را بر حضرت موسی(ع) نازل کرد که قوانین و شرایع تورات در آن نوشته شده بود. ولی اینکه الواح به چه صورت و از چه جنسی بوده است آیه در این باره ساکت است. آنچه مهم است موضوع و مطالب الواح است. در آیه می فرماید : « ما برای موسی در الواح، منتخبی از هر چیز نوشتیم (مِن کُلِّ شَیءٍ)»؛
یعنی؛ ما برای او مقداری موعظه، مطالب اعتقادی و عملی را، به آن اندازه که مورد احتیاج قوم حضرت موسی(ع) بوده تشریح کرده ایم.
بنابراین تورات در معارفی که مورد نیاز بشر امروز است، کتاب کاملی نیست و قرآن که به فرمودۀ خداوند، « تِبیَانًا لِّکُلِّ شَیءٍ» است، پاسخگوی تمام نیازهای بشر امروزی است.

عبدالله91
16th May 2013, 07:33 AM
وظیفۀ پیامبران، برابر قوانین و شرایع

پیامبران، برابر قوانین الهی دو وظیفۀ مهم داشتند که آیه بدان اشاره می کند:

الف- قوانین و شرایعی که بر آنها نازل می شود جدی و دارای اهمیت ویژه ای است؛ پس بایستی با قوت و دقت، اخذ شود و محکم به آن عمل گردد« فَخُذهَا بِقُوَّةٍ ».

ب- پس از دریافت این قوانین باید در ابلاغ آن به مردم جدیّت داشته و باید به آنان توصیه کرد از میان خوب و خوبتر، برترین را انتخاب کنند و بدان عمل کنند. این حق انتخاب و انتخاب برتر، ضامن سعادت آنها خواهد بود.

فسق و عدم پایبندی به قوانین الهی

فراز پایانی آیه (سَأُرِیکُم دَارَ الفَاسِقِینَ) هم خبر است و هم هشدار که : «ما به زودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهیم داد». به علاوه، بدانید فاسقان کسانی هستند که به این قوانین و شرایع، پشت پا زده و مسیر انحرافی را پیموده اند. هرکس از شما نیز خلاف قوانین الهی عمل کند، او نیز از فاسقان خواهد بود و بد عاقبت خواهد شد.

عبدالله91
16th May 2013, 07:37 AM
پیامهای این آیۀ شریفه

1- به کار بستن قوانین و رهبری امت، به قوت، اراده و جدیت نیاز دارد «فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ».

2- رهبر و مدیر، باید در عمل پیشگام باشد. خداوند ابتدا به موسی(ع) دستور می دهد«فَخُذْهَا»، سپس به مردم «يَأْخُذُوا۟».

3- میان چند راه و برنامه، باید بهترین روش را انتخاب و با بهترین توان انجام داد « يَأْخُذُوا۟ بِأَحْسَنِهَا».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
16th May 2013, 08:03 AM
2- یُبطِئُ :

از کلمۀ «بُطْؤْ» به معنی کندی در حرکت می باشد. این کلمه در سورۀ نساء آیۀ 72 {و ان منكم لمن ليبطئن فان اصابتكم مصيبة قال قد انعم الله علي اذ لم اكن معهم شهيدا } در معنی لازم و متعدی بکار رفته است یعنی در بین شما مسلمانان، کسانی هستند(منافقین) که هم خودشان سست و کند هستند و هم دیگران را در سیرِ مسیر الهی به سستی می کشانند و در این آیه بر وزن تفعیل است و مشدد شدن آن( لَیُبَطئَنَّ ) به معنی باز داشتن از حرکت سریع می باشد.

و در لغت نیز به معنی سنگین شدن و سنگین کردن و زمین گیر شدن و زمین گیر کردن و قِلّت (کُندی) در سرعت و حرکت در زمینه های مختلف اعم از سخن، عمل و غیرِ آن بکار رفته است

برگرفته از ماهنامۀ قرآنی بشیر

Almas Parsi
16th May 2013, 12:43 PM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/3.gif






«دعای روز پنج شنبه حضرت زهرا سلام الله علیها»
http://ketabpardazan.com/new/wp-content/uploads/2012/04/%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7-300x225.jpg (http://ketabpardazan.com/new/?attachment_id=7069)

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ الْهُدى وَ التُّقی، وَ الْعِفافَ وَ الْغِنی، وَ الْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضی، اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ مِنْ قُوَّتِکَ لِضَعْفِنا، وَ مِنْ غِناکَ لِفَقْرِنا وَ فاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِکَ وَ عِلمِکَ لِجَهْلِنا. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اَعِنَّا عَلی شُکْرِکَ وَ ذِکْرِکَ، وَ طاعَتِکَ وَ عِبادَتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

پروردگارا! هدایت و تقوى، و عفاف و بى‏‌نیازى، و عمل به آن‌چه که دوست دارى و خشنود مى‏‌گردى، را از تو خواستارم، خداوندا از تو در مقابل ناتوانیمان نیرو، و در مقابل نیازمان بى‌‏نیازى، و در مقابل جهالت و نادانیمان علم و حلم خواهانیم. خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر، و اطاعت و عبادتت یارى فرما، برحمتت اى بهترین رحم‏ کنندگان.
این دعا دارای ۳ فراز است که عبارتند از:فراز اول: هدایت و تقوافراز دوم: بهره برداریفراز سوم: شرط بهره برداریفراز اول: هدایت و تقوادرخواست‌های حضرت۱. هدایت و تقوا۲. غنا و عفاف۳. طالب عمل به آن‌چه که تو دوست داری و می‌پسندیخداوند هم هدایت کننده‌است و هم عهده‌دار. اوست شروع کننده و ندا دهنده و این من هستم که پشت کرده‌ام و بی‌توجهم. تمام هستی گواه این امر است که تنها او شروع کننده و دعوت کننده و هادی آدمی است. «لَوْلا أنْتَ لَمْ اَدْرِ ما أنْتَ»؛ اگر تو نبودی من هرگز بیدار نمی‌شدم.تجلی این هدایت و دعوت در کلام رسول خدا، اولیای الهی و در اصرار حسین علیه السلام است.مراحل هدایت۱. هدایت همراه با غفلت، کفر و انکار انسان۲. هدایت در حد اسلام و ایمان: که برای هر مرتبه، هدایتی تعریف شده است.۳. هدایت در حد تقوا و احسان: هدایت‌های بیّن و روشن در این مرتبه است که تمامی وجود انسان را احاطه می‌کند.شاه کلیدهای ثبات این هدایت۱. روی آوردن به غیب۲. بیشتر از این دنیا را طالب بودن۳. روی آوردن به وحی و خواستن آنپیامدهای این مرتبه از هدایت و تقوا۱. عفاف و پاکی در روابط: عفاف معنایی فراتر از پاکدامنی دارد. وقتی رفتار، حالت‌ها و لبخند من در دلی رنجی ایجاد می‌کند و گردی به پا می‌کند دیگر من عفیف نخواهم بود و محبّ آدم‌ها و محبوب خدا نخواهم بود.۲. غنا و بی‌نیازی: در این حالت هنگام گرفتاری‌ها، روی آوردن به زن و فرزند برای آدمی سخت می‌شود.۳. عمل به محبوب و مرضی او: در این حالت آن‌چه مهم است خواسته‌های اوست نه خواسته‌های من.فراز دوم: بهره‌برداریدر این فراز سه نکته حائز اهمیت است:۱. ضعف۲. فقر۳. جهلحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند: «من از ضعف و فقر و جهل خودم می‌خواهم، در قوت و توانایی، در غنا و بی‌نیازی و در علم و حلم تو، سهمی داشته باشم.قوت حق، ضعف انسان و غنای او، فقر آدمی و علم و حلم او هر دو با هم جهل را از انسان برمی‌دارد.پس علم و حلم به منزله دو بازوی قوی هستند برای از بین بردن جهل آدمی.آن‌چه آدمی را به این قوّت و غنا و حلم و علم حقّ پیوند می‌زند، همین طلب و اقدام و سعی اوست.فراز سوم: شرط بهره‌برداریلازمه بهره‌گیری از قوت حق و درخواست غنا، حلم و علم از او در دو چیز خلاصه می‌شود:۱. سعی و اقدام۲. طلب و تضرّعشکر و ذکر و طاعت و عبادت تو، همه عون و کمک تو را می‌خواهند و این راه‌ها را باید با طلب و تضرّع پیمود و به‌دست آورد.بذرهای وجودی تو تنها با آبیاری با ذکر است که به بار خواهند نشست و ثمری خواهند داشت و این ذکر در قالب‌های مختلفی نمود پیدا می‌کند که عبارت است از:۱. ذکر نعمت‌ها۲. ذکر اولیای خدا۳. ذکر و به یاد آوردن بلاها و گرفتاری‌ها۴. قرآن۵. رسول۶. مؤمنینمعرفتی که طی یک جریان طبیعی در انسان به‌وجود می‌آید بعد از آبیاری با ذکر به بار می‌نشیند و سپس به عهد و پیمان تبدیل می‌شود و این عهد، به عمل و عمل، به عبادت یا عبودیّت و عبودیّت، به یقین و یقین هم به شهود منتهی می‌شود و برای پیمودن این مسیر حضرت خواستار کمک و عون از خدا هستند.عون و کمک با چه چیزی؟ وسایل عون چیست؟با هدایت‌ها، با تعالیم، با ذکرها و یادآوری‌ها، با بلاها، با بکاء و تضرع‌ها.
خدایا!به حقّ حسین و غربت او و به حقّ حسین و تنهایی او و به حقّ محبتی که او به اصحابش داشتهو به حقّ توجّهی که او به ما داشته، ما را سزاوار محبّت و توجّه اولیای خودت قرار بده.از ما لطف و عنایت را دریغ مدار و ما را به بدی‌هامان مؤاخذه نفرما.آمین. «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».«اِلهى لاتُؤاخِذْنا اِنْ نَسینا اَوْ اَخْطَأْنا وَ لاتَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الذَّینَ مِنْ قَبْلِنا». (مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)
منبع: شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا سلام الله علیها،
استاد علی صفایی حائری (عین- صاد)

Almas Parsi
16th May 2013, 12:46 PM
http://www.simliresim.com/resim/dini-resimler/dini-3.gif



ذکر روز پنجشنبه (http://fkj1357.blogfa.com/post-29.aspx)


در این روز ۱۰۰ بار بگویید
لا اِلهَ اِلَّااللهُ الَمَلِکُ الَحقُّ الُمبِینُ
تا حق تگهدارتان باشد انشا الله



سوره اعراف و مهدویت

درآن هفت آيه مي باشد
آيات 48-53-128-157- 159- 160-187

1- (و نادي أصحاب الاعراف يعرفونهم بسيماهم قالوا ما أغني عنكم جمعكم و ما كنتم تستكبرون. )[1]
و اصحاب اعراف مرداني (از دوزخيان را) كه از سيمايشان آنها را مي شناسند صدا مي زنند و مي گويند ديديد كه گردآوري شما (از مال و ثروت و زن و فرزند) و تكبرهاي شما به حالتان سودي ندارد؟
حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه ) و آباء طاهرينش اصحاب اعراف هستند، امام صادق (عليه السلام ) فرمود ابن كوا آمد خدمت حضرت اميرالمومنين صلوات الله عليه و از حضرت تفسير اين آيه (و نادي اصحاب الاعراف...) پرسيد حضرت فرمود:
اعراف ماييم و ما انصار و ياري كننده خودمان را به سيما و صورتشان مي شناسيم و ماييم اعرافي كه خداي سبحان شناخته نمي شود مگر از مسير معرفت ما و ماييم اعراف.خدا روز قيامت ما را بر صراط قرار مي دهد و داخل دوزخ نمي شود مگر آن كه ما را انكار كند و ما منكر او باشيم، خداي تعالي ا گر مي خواست خودش را به مردم مي شناساند، ليكن ما را باب شناسايي خود و راه و روش آن و جهتي كه از آن سو به او مي رسند قرار داد، پس كسي كه از ولايت، سرپيچي كند و يا غير ما را بر ما برتري دهد!، آنها از صراط بر كنارند تا آخر حديث. [2]



2- (هل ينظرون إلأ تاويله يوم يأتى تأويلة. )[3]
آيا آنها انتظار دارند سرانجام تهديدهاى الهى را مشاهده كنند؟ روزى خواهد آمد كه اين امور انجام گيرد.
روز تأويل آيات خواهد آمد و آن روز روز قيام قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه ) مى باشد. [4]


3- (قال موسى بقوم! استعينوا بالله و اصبروا إن الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين. )[5]موسى به قوم خود گفت از خدايارى جوئيد و استقامت پيشه كنيد، كه زمين از آن خدا است. و آن را به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) وا گذارمى كند و سرانجام (نيك) براي برهيزگاران است.
امام باقر (عليه السلام )فرمودند: در كتاب على (عليه السلام ) چنين يافتيم كه پس از ذكر آيه " ان الارض لله يورثها " حضرت فرمودند:
من و اهل بيتم كسانى هستيم كه خداوند زمين را به ما منتقل ساخته و مائيم پرهيزگاران. [6]
آرى وارثان حقيقى زمين و حا كمان بر آن، اينها هستند و آخرين جانشين آنها حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه ) مى باشد.

4- (الذين يتبعون الرسول النبي الأمي- الى قوله- وابتغوا النور الذي انزل معه اولئك هم المفلحون. )[7]

آنها كه از فرستاده (خدا) پيامبر امى- تا- و از نورى كه با او نازل شده پيروى كردند آنان رستگارا نند.امام صادق (عليه السلام )فرمود: " نور " در اين آيه على و امامان (عليه السلام ) مى باشند. [8]
كسانى كه از اينها پيروى كنند و از دشمنانشان دورى جويند " هم المفلحون " آنان رستگارند و در ظهور قائم (عجل الله تعالي فرجه ) به آنان بشارت نجات و رهايى داده خواهد شد. [9]



5- (و من قوم موسى أمه يهدون بالحق و به يعدلون. )[10]و از قوم موسى گروهى راهنمايان به سوى حق مى باشند و حاكم به حق و عدالتند.
عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود:
" هم اهل الاسلام " و مفضل از آن حضرت روايت كرده درباره اين آيه شريفه " و من قوم موسى امة... " آنها بيست و پنج نفر هستند كه جزء اصحاب قائم (عجل الله تعالي فرجه ) هستند كه از پشت كوفه و در نسخه ديگر از پشت كعبه خارج مى شوند. [11]
و حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام ) پيرامون ((و به يعدلون)) فرمودند: بعضى از انبياء و سلف أمت هاى آنها در ركاب حضرت بقية الله حاضر خواهند شد و از اصحاب او خواهند بود. [12]و نيز اميرالمؤمنين (عليه السلام ) (در مورد آيه مذكور) فرمود: من و دوستانم و پيروانم مى باشيم.[13]




6- (و أوحينا الى موسى اذ استسقاه قومه أن اضرب بعصاك الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عينأ. )[14]
به موسى وحى فرستاديم كه عصاى خود را بر سنگ بزن ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جهيد.[b]ابى حمزه ثمالى مى گويد: از امام صادق (عليه السلام )شنيدم مى فرمود: الواح موسى نزد ماست، عصا موسى نزد ماست و ما وارثان پيغمبران مى باشيم و اين آيه در شأن ما نازل گرديده است. [15]
امام باقر (عليه السلام )، درباره اين آيه شريفه " و أوحينا الى موسى " تا آخر مى فرمايد: بدرستى كه ظهور و قيام قائم (عجل الله تعالي فرجه ) در مكه خواهد بود و بعد از آن به سوى كوفه حركت مى كند، منادى ندا مى دهد (اى ياران امام زمان- عجل الله تعالي فرجه -) كسى از شما با خود (طعام و شرابى) غذا و آبى حمل نكند، حضرت مهدى(عليه السلام ) حجر موسى بن عمران اعلا را با خود دارد و در هر منزلى كه وارد مى شوند (نياز به غذا و آب ندارد) از آن سنگ آبى روان خواهد شد هر كس گرسنه و تشنه باشد از آن مى خورد و همه سير خواهند شد و اين حالت در تمام منزلگاه هاى بين راه ادامه دارد تا از پشت كوفه وارد نجف شوند. [16]

7- (يسئلون! عن الساعه ايان مرسيها، قل إنما علمها عند ربي لايجليها لوقتها الا هو ثقلت فى السموات و الارض لا تأتيكم الا بغتة. )[17]درباره قيامت از تو سؤال مى كنند كه وقوع آن در چه زمانى است؟ و بگو علمش نزد پروردگار من است و هيچكس جز او (نمى تواند) وقت آن را آشكار سازد، (اما قيام قيامت) حتي در آسمان ها و زمين، سنگين (و بسيار پراهميت) است، و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى آيد.

زراره بن اعين مى گويد: از امام باقر (عليه السلام ) درباره ساعت در اين آيه سؤال كردم حضرت فرمود: اين ساعت(ظهور) قائم است كه ناگهان قيام خواهد كرد. [18]


پي نوشت:



[1]اعراف آيه 48
[2]الف) ينابيع الموده ، ص 102 باب 29 - ب) تفسير فرات ابن ابراهيم كوفي ص 143
[3]اعراف آيه 53
[4]الف ) تفسير برهان ج 2 ص 23 - ب) غايه المرام ص 730
[5]اعراف آيه 128
[6]الف) تفسير نمونه ج 6 ص 312 - ب ) تفسير برهان ج 2 ص 27 - ج ) غايه المرام ص 72
[7]اعراف آيه 157
[8]تفسير صافي ج 2 ص 243
[9]غايه المرام ص 730
[10]اعراف آيه 159
[11]الف) تفسير برهان ج 2 ص 42 - ب) غايه المرام ص 730
[12]تفسير اطيب البيان ج 6
[13]الف) ينابيع الموده ص 109 - ب) تفسير صافي ج 2 ص 244
[14]سوره اعراف ، آيه 160
[15]تفسير برهان ج 2 ص 41
[16]تفسير اطيب البيان ج 6 ص 6
[17]اعراف آيه 187
[18]ينابيع الموده ص 428


http://nooromahdi.ir/upload/uploads/1365341780091.png
***

soham 313
17th May 2013, 07:31 AM
صفحه ی 94 از قرآن کریم شامل آیات 147 تا 156 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَلِقَآءِ الْءَاخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(147)
و كساني كه آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه مي كردند كيفر مي بينند(147)



وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَيٰ مِنۢ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا۟ ظَٰلِمِينَ(148)
و قوم موسي پس از [عزيمت] او از زيورهاي خود مجسمه گوساله اي براي خود ساختند كه صداي گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمي گويد و راهي بدانها نمي نمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند(148)



وَلَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا۟ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا۟ قَالُوا۟ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(149)
و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود(149)



وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَيٰٓ إِلَيٰ قَوْمِهِ غَضْبَٰنَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنۢ بَعْدِيٓ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَي الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا۟ يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(150)
و چون موسي خشمناك و اندوهگين به سوي قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشيني براي من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشي گرفتيد و الواح را افكند و [موي] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اي فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزي نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده(150)



قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّٰحِمِينَ(151)
[موسي] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور و تو مهربانترين مهرباناني(151)



إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ(152)
آري كساني كه گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودي خشمي از پروردگارشان و ذلتي در زندگي دنيا به ايشان خواهد رسيد و ما اين گونه دروغ پردازان را كيفر مي دهيم(152)



وَالَّذِينَ عَمِلُوا۟ السَّئَِّاتِ ثُمَّ تَابُوا۟ مِنۢ بَعْدِهَا وَءَامَنُوٓا۟ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(153)
و[لي] كساني كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود(153)



وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَي الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًي وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ(154)
و چون خشم موسي فرو نشست الواح را برگرفت و در رونويس آن براي كساني كه از پروردگارشان بيمناك بودند هدايت و رحمتي بود(154)



وَاخْتَارَ مُوسَيٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَٰتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّٰيَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهْدِي مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَٰفِرِينَ(155)
و موسي از ميان قوم خود هفتاد مرد براي ميعاد ما برگزيد و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مي خواستي آنان را و مرا پيش از اين هلاك مي ساختي آيا ما را به [سزاي] آنچه كم خردان ما كرده اند هلاك مي كني اين جز آزمايش تو نيست هر كه را بخواهي به وسيله آن گمراه و هر كه را بخواهي هدايت مي كني تو سرور مايي پس ما را بيامرز و به ما رحم كن و تو بهترين آمرزندگاني(155)



۞ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْءَاخِرَةِ إِنَّا هُدْنَآ إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَآءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَالَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِنَا يُؤْمِنُونَ(156)
و براي ما در اين دنيا نيكي مقرر فرما و در آخرت [نيز] زيرا كه ما به سوي تو بازگشته ايم فرمود عذاب خود را به هر كس بخواهم مي رسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است و به زودي آن را براي كساني كه پرهيزگاري مي كنند و زكات مي دهند و آنان كه به آيات ما ايمان مي آورند مقرر مي دارم(156)



صدق الله العلي العظيم

ص-جلالی
17th May 2013, 08:06 AM
صفحه ی 94 از قرآن کریم شامل آیات 147 تا 156 از سوره ی اعراف

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَلِقَآءِ الْءَاخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(147)
و كساني كه آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه مي كردند كيفر مي بينند(147)

وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَيٰ مِنۢ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا۟ ظَٰلِمِينَ(148)
و قوم موسي پس از [عزيمت] او از زيورهاي خود مجسمه گوساله اي براي خود ساختند كه صداي گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمي گويد و راهي بدانها نمي نمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند(148)

وَلَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا۟ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا۟ قَالُوا۟ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(149)
و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود(149)

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَيٰٓ إِلَيٰ قَوْمِهِ غَضْبَٰنَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنۢ بَعْدِيٓ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَي الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا۟ يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(150)
و چون موسي خشمناك و اندوهگين به سوي قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشيني براي من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشي گرفتيد و الواح را افكند و [موي] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اي فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزي نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده(150)

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّٰحِمِينَ(151)
[موسي] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور و تو مهربانترين مهرباناني(151)

إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ(152)
آري كساني كه گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودي خشمي از پروردگارشان و ذلتي در زندگي دنيا به ايشان خواهد رسيد و ما اين گونه دروغ پردازان را كيفر مي دهيم(152)

وَالَّذِينَ عَمِلُوا۟ السَّئَِّاتِ ثُمَّ تَابُوا۟ مِنۢ بَعْدِهَا وَءَامَنُوٓا۟ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(153)
و[لي] كساني كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود(153)

وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَي الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًي وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ(154)
و چون خشم موسي فرو نشست الواح را برگرفت و در رونويس آن براي كساني كه از پروردگارشان بيمناك بودند هدايت و رحمتي بود(154)

وَاخْتَارَ مُوسَيٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَٰتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّٰيَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهْدِي مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَٰفِرِينَ(155)
و موسي از ميان قوم خود هفتاد مرد براي ميعاد ما برگزيد و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مي خواستي آنان را و مرا پيش از اين هلاك مي ساختي آيا ما را به [سزاي] آنچه كم خردان ما كرده اند هلاك مي كني اين جز آزمايش تو نيست هر كه را بخواهي به وسيله آن گمراه و هر كه را بخواهي هدايت مي كني تو سرور مايي پس ما را بيامرز و به ما رحم كن و تو بهترين آمرزندگاني(155)

۞ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْءَاخِرَةِ إِنَّا هُدْنَآ إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَآءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَالَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِنَا يُؤْمِنُونَ(156)
و براي ما در اين دنيا نيكي مقرر فرما و در آخرت [نيز] زيرا كه ما به سوي تو بازگشته ايم فرمود عذاب خود را به هر كس بخواهم مي رسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است و به زودي آن را براي كساني كه پرهيزگاري مي كنند و زكات مي دهند و آنان كه به آيات ما ايمان مي آورند مقرر مي دارم(156)

- - - به روز رسانی شده - - -


صفحه ی 94 از قرآن کریم شامل آیات 147 تا 156 از سوره ی اعراف

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَلِقَآءِ الْءَاخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(147)
و كساني كه آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه مي كردند كيفر مي بينند(147)

وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَيٰ مِنۢ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا۟ ظَٰلِمِينَ(148)
و قوم موسي پس از [عزيمت] او از زيورهاي خود مجسمه گوساله اي براي خود ساختند كه صداي گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمي گويد و راهي بدانها نمي نمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند(148)

وَلَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا۟ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا۟ قَالُوا۟ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(149)
و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود(149)

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَيٰٓ إِلَيٰ قَوْمِهِ غَضْبَٰنَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنۢ بَعْدِيٓ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَي الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا۟ يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(150)
و چون موسي خشمناك و اندوهگين به سوي قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشيني براي من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشي گرفتيد و الواح را افكند و [موي] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اي فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزي نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده(150)

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّٰحِمِينَ(151)
[موسي] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور و تو مهربانترين مهرباناني(151)

إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ(152)
آري كساني كه گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودي خشمي از پروردگارشان و ذلتي در زندگي دنيا به ايشان خواهد رسيد و ما اين گونه دروغ پردازان را كيفر مي دهيم(152)

وَالَّذِينَ عَمِلُوا۟ السَّئَِّاتِ ثُمَّ تَابُوا۟ مِنۢ بَعْدِهَا وَءَامَنُوٓا۟ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(153)
و[لي] كساني كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود(153)

وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَي الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًي وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ(154)
و چون خشم موسي فرو نشست الواح را برگرفت و در رونويس آن براي كساني كه از پروردگارشان بيمناك بودند هدايت و رحمتي بود(154)

وَاخْتَارَ مُوسَيٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَٰتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّٰيَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهْدِي مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَٰفِرِينَ(155)
و موسي از ميان قوم خود هفتاد مرد براي ميعاد ما برگزيد و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مي خواستي آنان را و مرا پيش از اين هلاك مي ساختي آيا ما را به [سزاي] آنچه كم خردان ما كرده اند هلاك مي كني اين جز آزمايش تو نيست هر كه را بخواهي به وسيله آن گمراه و هر كه را بخواهي هدايت مي كني تو سرور مايي پس ما را بيامرز و به ما رحم كن و تو بهترين آمرزندگاني(155)

۞ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْءَاخِرَةِ إِنَّا هُدْنَآ إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَآءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَالَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِنَا يُؤْمِنُونَ(156)
و براي ما در اين دنيا نيكي مقرر فرما و در آخرت [نيز] زيرا كه ما به سوي تو بازگشته ايم فرمود عذاب خود را به هر كس بخواهم مي رسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است و به زودي آن را براي كساني كه پرهيزگاري مي كنند و زكات مي دهند و آنان كه به آيات ما ايمان مي آورند مقرر مي دارم(156)

ص-جلالی
17th May 2013, 08:51 AM
سلام دوست عزیر:
خدا برایتان ثواب فراوان بنویسد.باعرض معذرت اگر میشه هردفعه یک آیه با تلفظ صحیح وترجمه صحیح بنویسد تا کاربران بتوانندبخوانندواستفاده کنند.وقابل کنترل هم خواهد بود اگرزیاد باشد برای من قابل کنترل نیست(چون نمیرسم بخوانم واستفاده کنم وتشکر کنم).من چند دفعه قرآن مجید را خوانده ام وهر رور هم میخوانم ولذت میبرم.

Almas Parsi
17th May 2013, 09:07 AM
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/8.gif

دعای روز جمعه (http://mpamohds.persianblog.ir/post/191/)


قال تعالی:
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍمُّحْضَرَا ًوَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أنَّ بَیْنَهَا
روزی که هرکس ، آنچه را ازکار نیک انجام داده ، حاضر می بیند ؛ و آرزو می کند میان او ، و آنچه ازاعمال بد انجام داده ،
وَبَیْنَهُ أمَدَاً بَعِیدَاً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ *آل عمران ٣٠
فاصله زمانی زیادی باشد.خداوند شمارااز(نافرمانی)خودش،برحذ رمیدارد؛و(درعین حال،)خدانسبت بهمۀ بندگان،مهربان است.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ثَلاثُ یُدْرِکُ بِهِنَّ الْعَبْدُ رَغَائِبَ الدُّنْیَا وَالآخِرةِ الصَّبْرُ عَلَى الْبَلاءِ وَ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ
سه چیزکه بنده به وسیله آن خواسته های دنیا وآخرت را به دست می آورد : صبر در مصیبت ورضایت بر قضا و قدر
وَ الدُّعَاءُ فِی الرَّخَاءِ
ودعا [ به یاد خدا بودن ] به هنگام توانایی وثروت
حدیث شماره 1252، صفحه 220 ، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.

دعاى روز جمعه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَالْإِحْیَاءِ وَ الآْخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْیَاءِ الْعَلِیمِ الَّذِی لا یَنْسَى
سپاس مخصوص خدائی است که نخست پیش ازایجاد وزنده کردن وآخرین موجود بعد ازفنای موجودات دانانیکه فراموش نکند
مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخِیبُ مَنْ دَعَاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ
کسیکه یاد کرداورا وکم وکاست نکند کسیکه شکرش بجاآورده محروم نشودکسیکه خواندش وقطع نشودامیدکسیکه به اوامیدبندد
اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَکَفَى بِکَ شَهِیداًوَأُشْهِدُجَمِیعَ مَلائِکَتِکَ وَسُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَحَمَلَةَ
خدایامن گواه میگیرم توراوتوکافی هستی ازلحاظ گواه وشهادت میگیرم تمام فرشتگان وساکنان آسمانها وحاملان
عَرْشِکَ وَمَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ أَنِّی أَشْهَدُ
عرش وتختت و کسی که برانگیخته ای از پیغمبرانت وفرستادگانت وآنچه آفریده ای از اقسام واصناف مخلوقت من گواه گیرم
أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لاإِلَهَ إِلاأَنْتَ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ وَلاعَدِیلَ وَلاخُلْفَ لِقَوْلِکَ وَلاتَبْدِیلَ
حقا ً تو توئی خدا نیست معبودی جز تو یگانه نیست شریکی برای تو ونه انبازی ونیست تخلفی درگفتارت ونه تبدیل
وَأَنَّ مُحَمَّدَاًصَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ أَدَّى مَاحَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَجَاهَدَ فِی
بدرستی که محمد درود خدا براو وبر آل او بنده وفرستادۀ تست ادا کرد آنچه راتحمیل کردی به اوسوی بندگانت وکوشید در راه
اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَأَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ
خدای عزیز وبزرگ حق کوشیدن را والبته وی مژده داد بآنچه راکه آن حق بود ازپاداش وترسانید به آنچه آن راست بود
مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَى دِینِکَ مَاأَحْیَیْتَنِی وَلا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَهَبْ لِی
ازمجازات خدایا ثابت بدارمرا بر دینت ما دامیکه زنده ام ومنحرف منما دلم را پس از آنکه هدایتم کردی وببخش برایم
مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَعَلَى آلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْنِی مِنْ
از نزد خودت رحمتی زیرا توئی بخشنده درود فرست بر محمد وبر آل محمد وقرارده مرا از
أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِی لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ
پیروان او ومطیعش ومحشور کن مرا در گروه وی وتوفیقم ده به انجام فریضه مخصوص جمعه ها وآنچه واجب کردی
عَلَیَّ فِیهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِی یَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّکَ أَنْتَ
برمن در آنها از طاعات وعبادات وآنچه قسمت کردی برای اهل آنها درعطایت در روز جزا وپاداش زیرا تویی
الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
مقتدر وغلبه کننده حکیم
برگرفته از مفاتیح جنان

heavenly
17th May 2013, 09:08 AM
با عرض سلام و تشکر بابت دعوتتون
من هر صبح که میام سایت با دعوت شما مواجه میشم و روزم رو حداقل با قرائت چند آیه آغازمیکنم و این جای تشکر داره فراوون. اما یه پیشنهاد دارم برای اینکه با استقبال بیشتری روبرو شه و اون اینه که تعداد کمتری آیه اونم با تفسیرش گذاشته بشه....

موفق باشین [golrooz][golrooz]

Almas Parsi
17th May 2013, 09:11 AM
ذكر روز جمعه



http://graphic.ir/pictures/__2/___24/___20120425_1658406144.jpg (http://graphic.ir/view.php?file=http://graphic.ir/originals/__2/___24/___20120425_1658406144.jpg)



واژه جمعه


← ریشه
واژه جمعه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87_%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87% E2%80%8C)، از ریشه ج‌ م‌ ع‌، به‌ معنای گردآوردن‌ و پیوستن‌ است‌ که‌ در عربی به‌ سه‌ شکل‌ خوانده‌ می‌شود: جُمُعَه‌، جُمْعَه‌ و جُمَعَه‌.
بیشتر قاریان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%82%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C) ، در تنها آیه‌ای (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A2%DB%8C%D9%87) که‌ نام‌ این‌ روز را در بر دارد، آن‌ را به‌ شکل‌ جُمُعَه‌ خوانده‌اند.

← معادل فارسی
معادلِ فارسیِ آن‌ « آدینه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A2%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C) » است‌ و عرب‌ جاهلی (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%E2%80%8C_%D8%AC%D8%A7%D9%87%D9% 84%DB%8C) به‌ آن‌ « یوم‌ العَروبة (http://www.wikifeqh.ir/%DB%8C%D9%88%D9%85%E2%80%8C_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8% B1%D9%88%D8%A8%D8%A9) » می‌گفتند.

وجوه نام‌گذاری جمعه

← نام‌گذاری کعب بن لُؤَیّ
در باره وجه‌ تسمیه (http://www.wikifeqh.ir/%D9%88%D8%AC%D9%87%E2%80%8C_%D8%AA%D8%B3%D9%85%DB% 8C%D9%87) روز جمعه (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87) گفته‌اند که‌ یکی از اجداد پیامبر اکرم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%D9%BE%DB%8C%D8%A7% D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85%E2%80%8 C) صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسل م‌، کعب‌ بن لُؤَیّ (http://www.wikifeqh.ir/%DA%A9%D8%B9%D8%A8%E2%80%8C_%D8%A8%D9%86_%D9%84%D8 %A4%DB%8C) ، یا به‌ قولی دیگر قُصَیّ بن کِلاب‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%82%D8%B5%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%DA%A9%D9%84%D8%A7 %D8%A8%E2%80%8C) ، مردم‌ را در این‌ روز گرد می‌آورد و برای آنان‌ موعظه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D9%88%D8%B9%D8%B8%D9%87%E2%80%8C) می‌کرد از این‌رو، برخی تغییر نام‌ این‌ روز (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2) را از یوم‌ العروبة به‌ جمعه‌، به‌ کعب‌ نسبت‌ داده‌اند. (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1 %D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB#foot1 8)

← نام‌گذاری انصار مدینه
برخی دیگر این‌ نام‌گذاری را به‌ انصار مدینه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1_%D9%85%D8%AF%DB%8C% D9%86%D9%87%E2%80%8C) منسوب‌ دانسته‌اند، زیرا بر پایه برخی احادیث‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB%E2%80%8C) ، اسعد بن زُراره‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B3%D8%B9%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B2%D8%B1 %D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C) پیش‌ از هجرت‌ پیامبر اکرم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D9%BE%DB%8C%D8% A7%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85%E2%8 0%8C) به‌ مدینه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C) ، مردم‌ را در این‌ روز گرد آورد و با آنان‌ نماز (http://www.wikifeqh.ir/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2) گزارد و از آن‌ پس‌ نام‌ جمعه‌ برای این‌ روز برگزیده‌ شد.

← وجوه دیگر
در احادیث‌ وجوه‌ دیگری هم‌ برای نام‌گذاری این‌ روز ذکر شده‌ است‌، از جمله‌ گردآوردن‌ گلِ آدم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A2%D8%AF%D9%85%E2%80%8C) در این‌ روز، به‌ پایان‌ رسیدن‌ آفرینش‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%D8%B4%E2%80%8C) آسمان‌ها و زمین‌ در این‌ روز، گرد آمدن‌ مردم‌ در این‌ روز برای نماز، جمع‌ شدن‌ تمام‌ مخلوقات‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%AE%D9%84%D9%88%D9%82%D8%A7%D8%AA%E2%80%8 C) در این‌ روز و گرفتن‌ میثاق‌ از آن‌ها بر ربوبیت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C) خداوند (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF) متعال‌ و نبوت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA%E2%80%8C) پیامبر اکرم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%DA%A9% D8%B1%D9%85%E2%80%8C) صلی اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌ و ولایت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C) حضرت‌ علی (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D8%B9%D9%84%DB% 8C) علیه‌السلام‌.

وقایع تاریخی روز جمعه
بنا بر احادیث‌، برخی وقایع‌ مهم‌ و تاریخی در این‌ روز رخ‌ داده‌ است‌ یا خواهد داد، از جمله‌: خلقت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AE%D9%84%D9%82%D8%AA%E2%80%8C) حضرت‌ آدم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D8%A2%D8%AF%D9% 85%E2%80%8C) و حوا (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D9%88%D8%A7) علیهماالسلام‌، هبوط‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%87%D8%A8%D9%88%D8%B7%E2%80%8C) حضرت‌ آدم‌ به‌ زمین‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%E2%80%8C) ، پذیرفته‌ شدن‌ توبه (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87) آدم‌ و وفات‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AA%E2%80%8C) او، خاموش‌ شدن‌ آتش‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A2%D8%AA%D8%B4%E2%80%8C) نمرود (http://www.wikifeqh.ir/%D9%86%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%AF) بر حضرت‌ ابراهیم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D8%A7%D8%A8%D8% B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%E2%80%8C) ، فرستاده‌ شدن‌ قربانی (http://www.wikifeqh.ir/%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C) برای حضرت‌ ابراهیم‌، برداشته‌ شدن‌ بلا (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A8%D9%84%D8%A7) از حضرت‌ ایوب‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D8%A7%DB%8C%D9% 88%D8%A8%E2%80%8C) ، ولادت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA%E2%80%8C) پیامبر اکرم‌ و برخی معصومان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C) علیهم‌السلام‌ (از جمله‌ حضرت‌ علی و حضرت‌ فاطمه‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D9%81%D8%A7%D8% B7%D9%85%D9%87%E2%80%8C) و حضرت‌ مهدی (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C_%D9%85%D9%87%D8% AF%DB%8C) علیهم‌السلام‌)، واقعه غدیر خم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D9%85%E2%80%8C) ، ازدواج‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC%E2%80%8C) حضرت‌ علی و حضرت‌ زهرا، شهادت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%E2%80%8C) برخی بزرگان‌، ظهور امام‌ زمان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85% E2%80%8C_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C) ، نابودی لشکر سفیانی (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C) ، کشته‌ شدن‌ دجال‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AF%D8%AC%D8%A7%D9%84%E2%80%8C) ، و برپا شدن‌ قیامت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AA%E2%80%8C).

ویژگی‌های روز جمعه
ویژگی‌های متعددی در احادیث‌ برای روز جمعه‌ ذکر شده‌ است‌، از جمله‌ آن‌که‌ اگر کسی در روز جمعه‌ فوت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%81%D9%88%D8%AA%E2%80%8C) کند، از عذاب‌ قبر (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%B0%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C_%D9%82%D8%A8%D8% B1) در امان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C) می‌ماند، در این‌ روز عذاب‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%B0%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C) از اهل‌ برزخ‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE%E2%80%8C) برداشته‌ و درهای جهنم‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85%E2%80%8C) گشوده‌ می‌شود خیر (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AE%DB%8C%D8%B1) و کرامت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA%E2%80%8C) برای بهشتیان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C) فزونی می‌یابد، ارواح‌ مؤمنان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%AD%E2%80%8C_%D9%85%D8% A4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86%E2%80%8C) بازماندگانشان‌ را زیارت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C) می‌کنند، فرشتگان‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C) با پیامبر اکرم‌ و اهل‌ بیت‌ (http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%87%D9%84%E2%80%8C_%D8%A8%DB%8C%D8%AA%E2% 80%8C) علیهم‌السلام‌ تجدید عهد (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AA%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D9%87%D8%AF) می‌کنند و ثواب‌ کارهای نیک‌ دو برابر می‌شود.


منبع : ویکی فقه

عبدالله91
17th May 2013, 09:36 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif



إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ(152)


هر انسانی، معبودی را برای پرستش خود برمیگزیند؛ گروهی خداوند یگانه را، گروهی در اثر انحراف، بت ،ستاره، خورشید یا ... را می پرستند. این آیه گروهی از انسانهایی که گوساله پرستی کرده و موجب خشم پروردگار شدند و ذلت زندگی را برای خود به وجود آوردند، معرفی می کند.

سوال:
توبه، با پشیمانی واقعی، تحقق می یابد؛ چگونه توبۀ بنی اسرائیل ب این که از کار خود پشیمان شدند، پذیرفته نشد؟

پاسخ:
پشیمانی به تنهایی کافی نیست. گناه بت پرستی و سجده برابر گوساله، آن هم به صورت گسترده و برای مردمی که آن همه معجزات، از حضرت موسی(ع) دیده بودند، گناهی نبود که با گفتن یک «استغفرالله» بخشیده شود؛ بلکه این ملت، باید غضب پروردگار را ببیند و طعم ذلت و خواری را در این زندگی بچشد و نتیجۀ افترا به خداوند را ببینند.

این بدان معناست که؛ آثار وضعی برخی گناهان با توبه از بین نمی رود، گرچه پی آمدهای اخروی آن بخشیده شود. برای مثال اگر کسی ز روی جهل یا عصبانیت ضربه ای به خود یا دیگری بزند و سبب نقص عضوی مانند کوری شود، این ضایعه با پشیمانی ضارب جبران نخواهد شد.

از این رو در این آیه تنها بر ذلت بنی اسرائیل در این دنیا تکیه شده تا بفهماند، غضب فقط مربوط به دنیا است و پس از ندامت و پشیمانی از جریان بت پرستی و چشیدن مجازات های این جهان، توبۀ بنی اسرائیل پذیرفته شد. و در آخرت، کیفری ندارند؛ اگر چه بار گناهان دیگرشان که از آنها توبۀ واقعی نکردند، همچنان بر دوش آنها سنگینی می کند.

مولا امام محمد باقر(ع) ذیل این آیه فرمودند:


«هرکس در دین الهی بدعت گذارد، در همین دنیا ذلیل و خوار می شود».

عبدالله91
17th May 2013, 09:42 AM
مراد از« غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ » و « ذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا » چیست؟

غضب پروردگار، کشتن یکدیگر بود که بنی اسرائیل به عنوان عذاب، به آن مأمور شده بودند. البته ممکن است این موضوع با بروز جنگ داخلی در بین آنان صورت پذیرفته بشد.

ذلت آ نها، بیرون شدن از سرزمینشان بود؛ زیرا غربت و آوارگی، ذلت است. این مجازات ها تعیین شد، تا این حرکت، در روش مبارزه با شرک، فرهنگ شده و در نسل های آینده باقی بماند.

این آیه برای افرادی که گوساله را معبود خود قرار دادند، دو اثر ذکر فرموده است:

1 . غضب الهی.

2 . چشیدن ذلت و خواری دنیا.

پیام های این آیۀ شریفه

1 . افراد مرتد؛ مغضوب پروردگار هستند«إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ».

2 . آنان که به جای ایمان، سراغ بت های پر زرق و برق و پر سر و صدا بروند، در همین دنیا هم خوار خواهند شد « ذِلَّةٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا ».

3 . غضب الهی، مخصوص بنی اسرائیل نیست؛ بلکه از سنت های الهی و نسبت به اقوام مرتد دیگر هم بوده و خواهد بود «كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ».

4 . دین و آئین تراشی، افترای بر خداوند است «إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ الْعِجْلَ ... الْمُفْتَرِينَ».

برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
17th May 2013, 09:47 AM
3 - بَیَّتَ :

از مادۀ باتَ، یَبیتُ، بیتوته و از باب تفعیل بوده و به معنی شب فرا رسید و بر انسان احاطه کرد می باشد اغم از اینکه فرد بخوابد یا بیدار بماند. مهم فراگیر شدن شب بر انسان است سورۀ فرقان آیۀ 64« وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً»، بندگان خدا کسانی هستند که شب آنها را فرا می گیرد در حالی که آنها ایستاده و نشسته و سجده کنان با پروردگارشان مناجات می کنند.

نساء آیۀ 81 ، 108 – یونس آیۀ 50 – نمل آیۀ 49 شب را برای مخاطبان این آیات، زمان اعمال صالح، یا بد آنها، بیان می کند.

k.ahmadi
18th May 2013, 01:37 AM
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَيٰ مِنۢ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا۟ ظَٰلِمِينَ(148)
و قوم موسي پس از [عزيمت] او از زيورهاي خود مجسمه گوساله اي براي خود ساختند كه صداي گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمي گويد و راهي بدانها نمي نمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند(148)

وَلَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا۟ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا۟ قَالُوا۟ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(149)
و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود(149)

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَيٰٓ إِلَيٰ قَوْمِهِ غَضْبَٰنَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنۢ بَعْدِيٓ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَي الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا۟ يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(150)
و چون موسي خشمناك و اندوهگين به سوي قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشيني براي من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشي گرفتيد و الواح را افكند و [موي] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اي فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزي نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده(150)

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّٰحِمِينَ(151)
[موسي] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور و تو مهربانترين مهرباناني(151)


چه بسیار شده این گوساله های زرین در روزگار ما..........ای کاش موسای ما هم زودتر بیایند.......

soham 313
18th May 2013, 07:42 AM
صفحه ی 95 از قرآن کریم شامل آیات 157 تا 165 از سوره ی اعراف


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَيٰةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَيٰهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَٰٓئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَٰلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا۟ النُّورَ الَّذِيٓ أُنزِلَ مَعَهُ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(157)
همانان كه از اين فرستاده پيامبر درس نخوانده كه [نام] او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مي يابند پيروي مي كنند [همان پيامبري كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مي دهد و از كار ناپسند باز مي دارد و براي آنان چيزهاي پاكيزه را حلال و چيزهاي ناپاك را بر ايشان حرام مي گرداند و از [دوش] آنان قيد و بندهايي را كه بر ايشان بوده است برمي دارد پس كساني كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نوري را كه با او نازل شده است پيروي كردند آنان همان رستگارانند(157)



قُلْ يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِ وَيُمِيتُ فََٔامِنُوا۟ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَٰتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(158)
بگو اي مردم من پيامبر خدا به سوي همه شما هستم همان [خدايي] كه فرمانروايي آسمانها و زمين از آن اوست هيچ معبودي جز او نيست كه زنده مي كند و مي ميراند پس به خدا و فرستاده او كه پيامبر درس نخوانده اي است كه به خدا و كلمات او ايمان دارد بگرويد و او را پيروي كنيد اميد كه هدايت شويد(158)



وَمِن قَوْمِ مُوسَيٰٓ أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ(159)
و از ميان قوم موسي جماعتي هستند كه به حق راهنمايي مي كنند و به حق داوري مي نمايند(159)



وَقَطَّعْنَٰهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰ مُوسَيٰٓ إِذِ اسْتَسْقَيٰهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانۢبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَٰمَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَيٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقْنَٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(160)
و آنان را به دوازده عشيره كه هر يك امتي بودند تقسيم كرديم و به موسي وقتي قومش از او آب خواستند وحي كرديم كه با عصايت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشيد هر گروهي آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سايبان كرديم و گزانگبين و بلدرچين بر ايشان فرو فرستاديم از چيزهاي پاكيزه اي كه روزيتان كرده ايم بخوريد و بر ما ستم نكردند ليكن بر خودشان ستم مي كردند(160)



وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا۟ هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا۟ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا۟ حِطَّةٌ وَادْخُلُوا۟ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيَٰٓٔتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ(161)
و [ياد كن] هنگامي را كه بديشان گفته شد در اين شهر سكونت گزينيد و از آن هر جا كه خواستيد بخوريد و بگوييد [خداوندا] گناهان ما را فرو ريز و سجده كنان از دروازه [شهر] درآييد تا گناهان شما را بر شما ببخشاييم [و] به زودي بر [اجر] نيكوكاران بيفزاييم(161)



فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُوا۟ يَظْلِمُونَ(162)
پس كساني از آنان كه ستم كردند سخني را كه به ايشان گفته شده بود به سخن ديگري تبديل كردند پس به سزاي آنكه ستم مي ورزيدند عذابي از آسمان بر آنان فرو فرستاديم(162)



وَسَْٔلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا۟ يَفْسُقُونَ(163)
و از اهالي آن شهري كه كنار دريا بود از ايشان جويا شو آنگاه كه به [حكم] روز شنبه تجاوز مي كردند آنگاه كه روز شنبه آنان ماهيهايشان روي آب مي آمدند و روزهاي غير شنبه به سوي آنان نمي آمدند اين گونه ما آنان را به سبب آنكه نافرماني مي كردند مي آزموديم(163)



وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا۟ مَعْذِرَةً إِلَيٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(164)
و آنگاه كه گروهي از ايشان گفتند براي چه قومي را كه خدا هلاك كننده ايشان است يا آنان را به عذابي سخت عذاب خواهد كرد پند مي دهيد گفتند تا معذرتي پيش پروردگارتان باشد و شايد كه آنان پرهيزگاري كنند(164)



فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِۦٓ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوٓءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ بِعَذَابٍۭ بَِٔيسٍۭ بِمَا كَانُوا۟ يَفْسُقُونَ(165)
پس هنگامي كه آنچه را بدان تذكر داده شده بودند از ياد بردند كساني را كه از [كار] بد باز مي داشتند نجات داديم و كساني را كه ستم كردند به سزاي آنكه نافرماني مي كردند به عذابي شديد گرفتار كرديم(165)



صدق الله العلي العظيم

Almas Parsi
18th May 2013, 07:53 AM
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQyXrDHOD30B85wzJ2NEHRwXH4YjQOYP 9GtyDLhT55dnFt9cpW9 (http://forsanhaq.com/en/showthread.php?t=89269)



دوست ‌داشتنی‌های دنیاحضرت فاطمه (سلام‌ الله‌ علیها):



حُبِّبَ إلیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ : تلاوَةُ کِتابِ اللهِ وَالنَّظَرُ فی وَجْهِ رَسولِ اللهِ وَالإنْفاقُ فی سَبیلِ اللهِ
از دنیای شما سه چیز را دوست دارم : تلاوت قرآن، نگاه به چهرۀ رسول خدا (ص) و انفاق در راه خدا

Three things of this world fascinate me: reading the Ķurān, looking at the Prophet’s face, and alms-giving in the way of Allah.نهج‌الحیاه،‌ ح 164

aty.a
18th May 2013, 08:49 AM
​http://uc-njavan.ir/images/oo21fimnf9yq1unf8oe2.jpg (http://uc-njavan.ir/)

عبدالله91
18th May 2013, 11:43 AM
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif

وَقَطَّعْنَٰهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰ مُوسَيٰٓ إِذِ اسْتَسْقَيٰهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانۢبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَٰمَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَيٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقْنَٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(160)


طبق برخی روایات، حوادث تاریخی که در امت های پیشین اتفاق افتاده، در امت اسلامی نیز تکرار خواهند شد؛ از این رو یادآوری سرگذشت مت حضرت موسی(ع) که سرشار از رخدادهای تلخ و شیرین بوده، برای مسلمانان درس آموز است؛ از جمله اینکه، وقتی از ظلم فرعون نجات یافتند و به امنیت رسیدند، به غفلت گرفتار شدند و به بهانه گیری پرداختند.« یهود ، هفتادو یک فرقه شد که هفتاد فرقه اش جهنمی و تنها یک فرقه اش اهل بهشت است و آن همان فرقه ای است که از «یوشع ابن نون»وصیّ حضرت موسی(ع) پیروی کردند».

چه بسا این رخدادها به همین سبب در قرآن به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته تا مسلمانان با لغزشگاهها و جایگاه هایی که چالش انگیز است آشنا شوند و حرکت قافلۀ اسلام، به رکود و آفت های امت های پیشین مبتلا نگردد.

جایگاه دسته بندی ها و سازماندهی از دیدگاه قرآن

چنانکه این آیۀ شریف بیان می فرماید: «ما آنها را به دوازده گروه تقسیم کردیم»، تا نظمی عادلانه و دور از برخوردهای خشونت آمیز میانشان حکومت کند.

روشن است هنگامی که یک ملت، دارای تقسیم بندی های صحیح و منظم بوده و هر بخش یا گروه، تحت نظر رهبری لایق قرار گیرد، ادارۀ آنها آسان تر و رعایت عدالت؛ میانشان سهل تر خواهد بود؛ به همین دلیل، تمام کشورهای جهان می کوشند از این اصل پیروی کنند؛ پس دسته بندی ها و جناح ها و گروه ها تا زمانی که با رهبری الهی و آشنا به مصالح انسانیت و نظام انسانی باشد، مطلوب است و با فرهنگ قرآن ناسازگار نیست.

عبدالله91
18th May 2013, 11:47 AM
علت نزول رحمت ویژۀ الهی بر بنی اسرائیل

آیه می فرماید: ما بنی اسرائیل را که در سایۀ رهبری حضرت موسی(ع) بودند، پس از اینکه در تنگنا قرار داشتند، مورد عنایت ویژه قرار دادیم و ابرها را سایبان و منّ و سلوی را برای تغذیه بر آنها نازل کردیم.

دلیل این تغییر را در آیۀ قبل باید جستجو کرد : «وَمِن قَوْمِ مُوسَيٰٓ أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ»؛ «و از قوم موسی، گروهی هستند که به سوی حق هدایت می کنند و به حق و عدالت حکم می نمایند.»

اگر بنی اسرائیل در مرحله ای مورد عنایت قرار می گیرند علت آن را در این آیه باید دنبال کرد.

ولی باز به دلیل تمرد و عصیان، مورد غضب قرار گرفتند «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُوا۟ يَظْلِمُونَ(162)»؛ «اما ستمگران آنها، این سخن(و آن فرمانها)را، به غیر آنچه به آنها گفته شده بود، تغییر دادند از این رو بخاطر ستمی که روا می داشتند، بلایی از آسمان بر آنها فرستادیم (و مجازاتشان کردیم)».

علاوه بر این که؛ چه بسا انسان های خوبی که خداوند، مشکلات را نردبان کمال آنان قرار می دهد و چه انسانهای بی ایمانی به نعمت، مشغول می شوند، تا با آن مجازات شده و نتیجۀ عمل بد خود را ببینند؛ چنانکه قرآن، دربارۀ کافران می فرماید :

«فَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ»{سورۀ توبه آیۀ شریفۀ 55}؛

«اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد. جز این نیست که خدا می خواهد در زندگی دنیا به وسیلۀ اینها عذابشان کند و جانشان در حال کفر بیرون رود».

روزی پاک

جملات پایانی آیه، یک دستور کلی برای همگان است و آن اینکه: «از روزی های پاکیزه ای که به شما دادیم بخورید». چرا که اگر از دستور خدا تعدی کردید و از آنچه خداوند، نهی کرده است، استفاده کردید یا آنچه را خداوند بر شما حلال کرده است، بر خود حرام کردید، به خودتان ظلم کرده اید؛ چون خویشتن را به پیامدهای تلخ آن مبتلا ساخته اید و گرنه خداوند، هیچ ظلمی به کسی روا نمی دارد.

عبدالله91
18th May 2013, 11:53 AM
منّ و سلوی


«منّ» نوعی انگبین و شیره بود که بر روی بوته ها و درختچه ها می نشسته و بنی اسرائیل با گردآوری آنها از آن به عنوان غذا استفاده می کردند.


«سلوی» مرغانی بودند که فرود می آمدند و به راحتی صید می شدند این دو غذای کاملی بودند که بنی اسرائیل آن را دریافت می کردند.



پیام های این آیۀ شریفه


1 . در ادارۀ امور، وجود تشکیلات، تقسیم کار و طبقه بندی، نقش مهمی دارد و برای حفظ وحدت، محور بودن ولیِّ خدا لازم است «وَقَطَّعْنَٰهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ ... وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰ مُوسَيٰٓ».


2 . با یک ضربۀ عصای حضرت موسی(ع)، چشمه ها از دل سنگ جوشید؛ ولی با آن همه معجزه، دل های نااهلان تکان نخورد «اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانۢبَجَسَتْ...».


3 . اگر از نعمت استفاده نکنیم و در مسیر رشد و تکامل معنوی از آن بهره نگیریم، به نفس خویش ستم روا داشته ایم «كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ».


توضیحی دربارۀ اسباط:

اسباط یعنی نوه ها (جمع سبط)؛ بنی اسرائیل دوازده قبیله بودند از نسل حضرت یعقوب


برگرفته از کتاب تفسیر همراه

عبدالله91
18th May 2013, 12:01 PM
4 . حَرَجْ :


به معنی گناه، خطا، تنگی و گرفتگی، و هرگونه ناراحتی شدید می باشد و از آن به اجتماع درختان در هم فرو رفته نام برده می شود که به تناسب معنی لغوی آن در معنای انبوه و متراکم و تنگ به کار رفته است و در قرآن نیز در همین معنای لغوی بکار رفته است (مائده آیۀ 6: خداوند برای شما تنگی و زحمت نمی خواهد) حَرِجْ در معنی نهی از گناه و خطا می باشد (اعراف آیۀ 2: یعنی قرآن کتابی است که بر تو نازل شد و نباید در سینه ات ای پیامبر از آن تنگی یا نهی باشد) نهی، نگرانی از سنگینی رسالت الهی که بر دوش پیامبر نهاده شده است، می باشد.


در سورۀ توبه آیۀ 91 از حرج به گناه تعبیر شده است: بر کسانی مثل مریضان و ضعیفان گناهی نیست که چیزی برای انفاق از جان و مال در راه خدا ندارند.


کلمۀ حَرَجَ در معنی تکلیف و مسئولیت نیز بکار رفته است (سورۀ حج آیۀ 78 : خداوند شما را بر دین خود انتخاب کرد و مسئولیت سنگین و مشقت باری در دین برای شما قرار نداد) و هرگونه تکلیف سخت و مشقت بار و غیرقابل تحمل در دین اسلام در آیۀ 185 بقره نفی شده است (خدا برای شما آسانی می خواهد برای شما سختی نمی خواهد) و این آیه مستند قاعدۀ «لاحَرَج» در فقه اسلام است که بر اساس آن قاعده، تکلیفی که موضوع این قاعده باشد از گردن مکلف ساقط است. مثلا وضو با آب در صورت ضرر به تیمم بدل می شود یا روزه از مطیقین (پیرمردان و پیرزنان) ساقط می شود .... یعنی همۀ قوانین الهی در جائی که با مشقت شدید همراه شود به نوعی ساقط یا تسهیل شده است مگر حکم جهاد در راه خدا به جهت نتایج عالی آن (تأمین عزّت و امنیت جامعۀ اسلامی یا نیل به مقام عظمای شهادت) از این قاعده خارج است.



برگرفته از ماهنامۀ قرآنی بشیر

horiya
18th May 2013, 11:53 PM
ممنونم از این آیات زیبا..به نظر منم اگه آیات کوتاهتر و متداول باشه بهتره..مرسی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد