سمیه نجفی
6th February 2013, 05:22 PM
یک جزء بنیادی انسان بودن این است که به طور دائم شایستگی و توانایی خود را در جریان زندگی روزمره به دیگران ثابت کنیم. (گیدنز)
تنها در شعر است که زبان تمام توانایی خود را آشکار میکند. (باختین)
هر آنچه به نام اندیشه در سده ای که از فراهم آمدن انقلاب مشروطه میگذرد در ایران، از سنخ ایدئولوژی است. (جواد طباطبایی)
خودت باش. از اینها که اکنون در انجام آنی، در اندیشه آنی، در اشتیاق آنی، هیچ یک از آن تو نیست. (نیچه)
مهم این است شما میکلانژ باشید؛ وگرنه سراسر ایران انباشته از سنگ است. (مرتضی فرهادی)
در شرق کلید همه چیز مذهب است. (مارکس)
آشکار کردن تغییر دادن است. (سارتر)
بشر اکنون به جای اینکه حیوان ناطق باشد، ناطق حیوان است! (نیچه)
در برابر غرب نباید چشم را بست و نباید به آّن خیره شد. بلکه باید دید و درست دید. (شریعتی)
مردم را نشناخته راحت میتوان کشت. اگر ایشان را شناختی دیگر جنگی نخواهد بود. (آل احمد)
تاریخ همیشه امروزی است. (بندتو کروچه)
عشق واقعی شبیه ارواح است. چیزی که همه درباره آن میگویند اما کسی آن را ندیده است!
من هرگز در زندگی از آنها که با من موافق بودند چیزی نیاموختم.
داشتن مغز کافی نیست مهم بکار بستن آن است! (دکارت)
دین یعنی جهان عینی ایمان. (زیمل)
افزایش استفاده از پول، محاسبات عقلانی در روابط اجتماعی را افزایش میدهد. (زیمل)
مبادله پولی به طور فزاینده ای روابط غیر شخصی و عام را جانشین روابط شخصی میکند. (زیمل)
دیانت را باید همچون کپسولی بلعید؛ نباید آن را جوید. (توماس هابز)
امروز غلو در میان شیعیان چنان بالا گرفته که شیعیان قرن هفتم سنیان قرن چهاردهم اند. سید جعفر شهیدی
عشق سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک)
بدترین و خطرناکنرین کلمات این است: همه این جورند. (تولستوی)
هنرمند بودن گاه گاهی نیست. (سالوادور دالی)
بلاهت شکلی از رفتار است. (سارتر)
هنر بودن، دشوارتر از هنرمند بودن است.
دست کشیدن از ستایش کردن، نشانه بدتر شدن اوضاع است! چارلز هورتون کولی
تصوری که افراد جامعه از یکدیگر دارند، واقعیت اصلی و پایه هر جامعه است. چارلز هورتون کولی
منزلت سایه پول و قدرت است. هر جا این دو هستند، منزلت هم هست. سی رایت میلز.
قدرت، ذاتی انسان نیست. ثروت در درون ثروتمندان نیست. محبوبیت و شهرت در وجود آدمها گنجانده نشده است. اینها تمام ناشی از دسترسی
افراد به نهادهای قدرت است. سی رایت میلز.
تمام زنان در قلب و باطنشان فمنیست هستند. در روان شناسی زنان نوعی باور وجود دارد که آنها همه به یک طبقه تعلق دارند. اما این اعتقاد و
احساس زیر انبوهی از آت و آشغال پنهان مانده است. آن اوکلی
قوانین ازدواج، پلیس، نیروهای نظامی و جنگندهها، همه نشان ناکاملی و نقص آدمی است. دورا راسل.
انسان شناسی همیشه از محققان زن به گرمی پذیرایی کرده است. کلیفورد گیرتز
انسان شناسی دانشی است که به ما میگوید انسانها در سراسر جهان شبیه یکدیگرند –جز در مواقعی که تفاوت دارند! نانسی اسمیت
انسان شناسی به سرعت و هر روز بیشتر به این نتیجه نزدیک میشود که دانشی تاریخی است. ادوارد ساپیر
هدف انسان شناسی این است که جهان را برای بقاء تفاوتهای فرهنگی امن کنیم. روت بنه دیکت
انسان شناسی آیینه بزرگی جلوی انسان میگیرد تا خود را در آن ببیند و تنوع بی پایان فرهنگهایش. کلاید کلاکهن
من خودم را نویسنده میشناسم که اتفاق اینگونه شد که کار نوشتنم را به عنوان انسان شناس میشناسند. کلیفورد گیرتز
من سعی میکنم عینی باشم، اما ادعای بی طرفی نمیکنم. سی رایت میلز.
همه نظریه های مدرنینه در جامعه شناسی میگویند هر چه مدرنیته بیشتر، مذهب کمتر. اما من معتقدم لامذهبی یک نظام اعتقادی در کنار
نظامهای دیگر است. الریش بک
اگر میگویید فشار برای نوسعه دموکراسی زاییده بازار است، من میگویم بله. پیتر برگر
در اقتصاد بازار فرد این امکان را دارد که از فشار دولت بگریزد. پیتر برگر
خدای هربرت اسپنسر تکامل بود، گاهی آن را ترقی مینامید. پارسوتز
رابطه بین دو فرد یا دو گروه با میزان محرمانه های بین آنها تعیین میشود. زیمل
کلانشهر همیشه جایگاه اقتصاد پولی بوده است. زیمل
تبلیغات تجاری بزرگترین هنر قرن بیستم است. مک لوهان.
ثروت، فقر میآفریند. مک لوهان
کسی که بین آموزش و سرگرمی تمایز قائل است، الفبای هیچکدام از این دو را نمیشناسد. مک لوهان
جوکها غصه های ما هستند. مک لوهان
پول تنها مدرک اعتباربخش بیچارههاست. مک لوهان
نشانه عصر ما طغیان در برابر الگوهای تحمیلی است. مک لوهان
آرزو دارم در لحظه مرگ با یک شگفتی مواجه شوم. ایوان ایلیچ
مدرسه، کلیسای سکولاریسم است. ایوان ایلیچ
هر نسلی در برابر پدرانش میشورد و با پدر بزرگانش دوست میشود! لوییس ممفورد
اتومبیلهای لعنتی را فراموش کنید و شهرهایی برای عاشقان و دوستان بسازید. لویس ممفورد
نیویورک نمونه کامل یک شهر است اما نمونه یک شهر کامل نیست. ممفورد
من خودم را واداشتم ببینم چه مفهومی تازه است؛ و بر من آشکار شد که این مفهوم "ریسک" (خطر) است، نه تنها در زمینه محیط و صنعت بلکه در
زندگی و کار. اولریش بک
ما در دنیایی زندگی میکنیم که ورای کنترل کردن است. الریش بک
آمریکاییها هویت ندارند اما دندانهای فوق العاده ای دارند. بودریار
شما مدرن به دنیا میآیید، مدرن نمیشوید. بودریار
نقطه قوت زنان از این واقعیت سرچشمه میگیرد که روان شناسی نمیتواند آنها را بشناسد. مردان را میتوان تحلیل کرد. اما زنان را تنها باید ستود.
اسکار وایلد.
ایمان مسیحی که ایمان افلاطون هم بود اعلام میدارد خدا، حقیقت است و حقیقت، الهی است... اما اگر این مسئله کمتر و کمتر باورکردنی شود،
اگر آن چیزهایی که ممکن است هنوز الهی تلقی شوند، خطا و گمراهی و دروغ باشند، اگر خود خدا {حقیقت} طولانیترین دروغ ما از کار در آید؟ آنگاه
چه باید گفت. (نیچه، تبارشناسی اخلاق، ٢٨٨) (به نقل از دریفوس و رابینو، ٢٠٨- ٢٠٩)
• هر چه بیشتر تعبیر کنیم کمتر به معنای یک متن یا معنای جهان میرسیم و تنها تعبیرهای دیگر را مییابیم. این تعبیرها را نه سرشت واقعی اشیاء
بلکه مردمان دیگر ساخته و تحمیل کردهاند؛ و اینگونه فهمیده میشود که آنچه عمیقا «عمیق» پنداشته می شودسطحی است. (فوکو و بنیادهای
تبارشناسی) (دریفوس و رابینو، ٢٠۶ و ٢٠٧)
آنجا که قدرت هست مقاومت نیز سر برمیدارد، زیرا وجود قدرت موکول است به حضور مجموعهای از نقاط مقاومت. فوکو
انسان چیزی نیست جز محصول گفتمان عصر حاضر. فوکو
• هیچ رابطهی قدرتی وجود ندارد مگر اینکه حوزهای از معرفت همبسته با آن نیز در کنارش تاسیس یافته باشد، و هیچ معرفتی هم نیست که روابط
قدرت را در آنِ واحد، پیشفرض نگیرد و تاسیس نکند ... فوکو
تاریخ جنون با پیدایش خرد شکل میگیرد. فوکو
خرد تنها راه زیستن نیست. نابخردی و جنون هم راه تازهای برای زیستن هستند. جنون نیز میتواند شیوهای از زندگی باشد تا آزادی معینی به وجود آورد. فوکو
• زمانی که واژه به جای شیء مینشیند و واسطهی معرفت ما نسبت به آن شیء میشود، خود آن را نفی میکند و هویت مستقل از شیء
مییابد؛ و پس از مدتی این تصورات، اوهام و پیشفرضهای ماست که جای ماهیت اشیایی را میگیرد که واژهی برای معرفی آن ابداع شده بود. فوکو
هیچگونه ماهیت ثابت یا قاعدهی بنیادین یا غایت متافیزیکی وجود ندارد، بلکه باید پیوسته در پی شکافها، گسستها و جداییهایی که در حوزههای
گوناگون معرفتی وجود دارد جستوجو کرد و عدم اعتبار مفاهیمی چون تکامل، ترقی و تداوم را به اثبات رساند. فوکو
جنسیت بعد طبیعی یا حقیقت زندگی انسان نیست، بلکه مقولهای حاصل تجربه است، که به جای سرمنشاء بیولوژیکی سرمنشاء تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دارد. فوکو
سایت فرهنگ شناسی
تنها در شعر است که زبان تمام توانایی خود را آشکار میکند. (باختین)
هر آنچه به نام اندیشه در سده ای که از فراهم آمدن انقلاب مشروطه میگذرد در ایران، از سنخ ایدئولوژی است. (جواد طباطبایی)
خودت باش. از اینها که اکنون در انجام آنی، در اندیشه آنی، در اشتیاق آنی، هیچ یک از آن تو نیست. (نیچه)
مهم این است شما میکلانژ باشید؛ وگرنه سراسر ایران انباشته از سنگ است. (مرتضی فرهادی)
در شرق کلید همه چیز مذهب است. (مارکس)
آشکار کردن تغییر دادن است. (سارتر)
بشر اکنون به جای اینکه حیوان ناطق باشد، ناطق حیوان است! (نیچه)
در برابر غرب نباید چشم را بست و نباید به آّن خیره شد. بلکه باید دید و درست دید. (شریعتی)
مردم را نشناخته راحت میتوان کشت. اگر ایشان را شناختی دیگر جنگی نخواهد بود. (آل احمد)
تاریخ همیشه امروزی است. (بندتو کروچه)
عشق واقعی شبیه ارواح است. چیزی که همه درباره آن میگویند اما کسی آن را ندیده است!
من هرگز در زندگی از آنها که با من موافق بودند چیزی نیاموختم.
داشتن مغز کافی نیست مهم بکار بستن آن است! (دکارت)
دین یعنی جهان عینی ایمان. (زیمل)
افزایش استفاده از پول، محاسبات عقلانی در روابط اجتماعی را افزایش میدهد. (زیمل)
مبادله پولی به طور فزاینده ای روابط غیر شخصی و عام را جانشین روابط شخصی میکند. (زیمل)
دیانت را باید همچون کپسولی بلعید؛ نباید آن را جوید. (توماس هابز)
امروز غلو در میان شیعیان چنان بالا گرفته که شیعیان قرن هفتم سنیان قرن چهاردهم اند. سید جعفر شهیدی
عشق سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک)
بدترین و خطرناکنرین کلمات این است: همه این جورند. (تولستوی)
هنرمند بودن گاه گاهی نیست. (سالوادور دالی)
بلاهت شکلی از رفتار است. (سارتر)
هنر بودن، دشوارتر از هنرمند بودن است.
دست کشیدن از ستایش کردن، نشانه بدتر شدن اوضاع است! چارلز هورتون کولی
تصوری که افراد جامعه از یکدیگر دارند، واقعیت اصلی و پایه هر جامعه است. چارلز هورتون کولی
منزلت سایه پول و قدرت است. هر جا این دو هستند، منزلت هم هست. سی رایت میلز.
قدرت، ذاتی انسان نیست. ثروت در درون ثروتمندان نیست. محبوبیت و شهرت در وجود آدمها گنجانده نشده است. اینها تمام ناشی از دسترسی
افراد به نهادهای قدرت است. سی رایت میلز.
تمام زنان در قلب و باطنشان فمنیست هستند. در روان شناسی زنان نوعی باور وجود دارد که آنها همه به یک طبقه تعلق دارند. اما این اعتقاد و
احساس زیر انبوهی از آت و آشغال پنهان مانده است. آن اوکلی
قوانین ازدواج، پلیس، نیروهای نظامی و جنگندهها، همه نشان ناکاملی و نقص آدمی است. دورا راسل.
انسان شناسی همیشه از محققان زن به گرمی پذیرایی کرده است. کلیفورد گیرتز
انسان شناسی دانشی است که به ما میگوید انسانها در سراسر جهان شبیه یکدیگرند –جز در مواقعی که تفاوت دارند! نانسی اسمیت
انسان شناسی به سرعت و هر روز بیشتر به این نتیجه نزدیک میشود که دانشی تاریخی است. ادوارد ساپیر
هدف انسان شناسی این است که جهان را برای بقاء تفاوتهای فرهنگی امن کنیم. روت بنه دیکت
انسان شناسی آیینه بزرگی جلوی انسان میگیرد تا خود را در آن ببیند و تنوع بی پایان فرهنگهایش. کلاید کلاکهن
من خودم را نویسنده میشناسم که اتفاق اینگونه شد که کار نوشتنم را به عنوان انسان شناس میشناسند. کلیفورد گیرتز
من سعی میکنم عینی باشم، اما ادعای بی طرفی نمیکنم. سی رایت میلز.
همه نظریه های مدرنینه در جامعه شناسی میگویند هر چه مدرنیته بیشتر، مذهب کمتر. اما من معتقدم لامذهبی یک نظام اعتقادی در کنار
نظامهای دیگر است. الریش بک
اگر میگویید فشار برای نوسعه دموکراسی زاییده بازار است، من میگویم بله. پیتر برگر
در اقتصاد بازار فرد این امکان را دارد که از فشار دولت بگریزد. پیتر برگر
خدای هربرت اسپنسر تکامل بود، گاهی آن را ترقی مینامید. پارسوتز
رابطه بین دو فرد یا دو گروه با میزان محرمانه های بین آنها تعیین میشود. زیمل
کلانشهر همیشه جایگاه اقتصاد پولی بوده است. زیمل
تبلیغات تجاری بزرگترین هنر قرن بیستم است. مک لوهان.
ثروت، فقر میآفریند. مک لوهان
کسی که بین آموزش و سرگرمی تمایز قائل است، الفبای هیچکدام از این دو را نمیشناسد. مک لوهان
جوکها غصه های ما هستند. مک لوهان
پول تنها مدرک اعتباربخش بیچارههاست. مک لوهان
نشانه عصر ما طغیان در برابر الگوهای تحمیلی است. مک لوهان
آرزو دارم در لحظه مرگ با یک شگفتی مواجه شوم. ایوان ایلیچ
مدرسه، کلیسای سکولاریسم است. ایوان ایلیچ
هر نسلی در برابر پدرانش میشورد و با پدر بزرگانش دوست میشود! لوییس ممفورد
اتومبیلهای لعنتی را فراموش کنید و شهرهایی برای عاشقان و دوستان بسازید. لویس ممفورد
نیویورک نمونه کامل یک شهر است اما نمونه یک شهر کامل نیست. ممفورد
من خودم را واداشتم ببینم چه مفهومی تازه است؛ و بر من آشکار شد که این مفهوم "ریسک" (خطر) است، نه تنها در زمینه محیط و صنعت بلکه در
زندگی و کار. اولریش بک
ما در دنیایی زندگی میکنیم که ورای کنترل کردن است. الریش بک
آمریکاییها هویت ندارند اما دندانهای فوق العاده ای دارند. بودریار
شما مدرن به دنیا میآیید، مدرن نمیشوید. بودریار
نقطه قوت زنان از این واقعیت سرچشمه میگیرد که روان شناسی نمیتواند آنها را بشناسد. مردان را میتوان تحلیل کرد. اما زنان را تنها باید ستود.
اسکار وایلد.
ایمان مسیحی که ایمان افلاطون هم بود اعلام میدارد خدا، حقیقت است و حقیقت، الهی است... اما اگر این مسئله کمتر و کمتر باورکردنی شود،
اگر آن چیزهایی که ممکن است هنوز الهی تلقی شوند، خطا و گمراهی و دروغ باشند، اگر خود خدا {حقیقت} طولانیترین دروغ ما از کار در آید؟ آنگاه
چه باید گفت. (نیچه، تبارشناسی اخلاق، ٢٨٨) (به نقل از دریفوس و رابینو، ٢٠٨- ٢٠٩)
• هر چه بیشتر تعبیر کنیم کمتر به معنای یک متن یا معنای جهان میرسیم و تنها تعبیرهای دیگر را مییابیم. این تعبیرها را نه سرشت واقعی اشیاء
بلکه مردمان دیگر ساخته و تحمیل کردهاند؛ و اینگونه فهمیده میشود که آنچه عمیقا «عمیق» پنداشته می شودسطحی است. (فوکو و بنیادهای
تبارشناسی) (دریفوس و رابینو، ٢٠۶ و ٢٠٧)
آنجا که قدرت هست مقاومت نیز سر برمیدارد، زیرا وجود قدرت موکول است به حضور مجموعهای از نقاط مقاومت. فوکو
انسان چیزی نیست جز محصول گفتمان عصر حاضر. فوکو
• هیچ رابطهی قدرتی وجود ندارد مگر اینکه حوزهای از معرفت همبسته با آن نیز در کنارش تاسیس یافته باشد، و هیچ معرفتی هم نیست که روابط
قدرت را در آنِ واحد، پیشفرض نگیرد و تاسیس نکند ... فوکو
تاریخ جنون با پیدایش خرد شکل میگیرد. فوکو
خرد تنها راه زیستن نیست. نابخردی و جنون هم راه تازهای برای زیستن هستند. جنون نیز میتواند شیوهای از زندگی باشد تا آزادی معینی به وجود آورد. فوکو
• زمانی که واژه به جای شیء مینشیند و واسطهی معرفت ما نسبت به آن شیء میشود، خود آن را نفی میکند و هویت مستقل از شیء
مییابد؛ و پس از مدتی این تصورات، اوهام و پیشفرضهای ماست که جای ماهیت اشیایی را میگیرد که واژهی برای معرفی آن ابداع شده بود. فوکو
هیچگونه ماهیت ثابت یا قاعدهی بنیادین یا غایت متافیزیکی وجود ندارد، بلکه باید پیوسته در پی شکافها، گسستها و جداییهایی که در حوزههای
گوناگون معرفتی وجود دارد جستوجو کرد و عدم اعتبار مفاهیمی چون تکامل، ترقی و تداوم را به اثبات رساند. فوکو
جنسیت بعد طبیعی یا حقیقت زندگی انسان نیست، بلکه مقولهای حاصل تجربه است، که به جای سرمنشاء بیولوژیکی سرمنشاء تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دارد. فوکو
سایت فرهنگ شناسی