وحید 0319
24th January 2013, 11:09 PM
بازار هوشمندتر از ما عمل می کند
بر اساس همین تعریف اولیه است که تا سالها، سیاستها و کارکرد آن صنعت تعریف میشود و بخش زیادی از آیندگانی که پا در این راه میگذارند، از همین گذرگاه عبور میکنند.
صنایع نوپا و تازه تأسیس همواره بنیانگذارانی داشتهاند که بخش عمدهای از سختیها و مرارتها را به جان خریده تا اصل و بنیان درست و خدشهناپذیری برای صنعت نوپایشان تعریف کنند.
بر اساس همین تعریف اولیه است که تا سالها، سیاستها و کارکرد آن صنعت تعریف میشود و بخش زیادی از آیندگانی که پا در این راه میگذارند، از همین گذرگاه عبور میکنند.
سال 1383، همارشتن و یکی دیگر از برندهای شناختهشدۀ امروز، ماشینآلات تولید پروفیل «یوپیویسی» را وارد کرده و با فاصلۀ کوتاهی، تولید را آغاز کردند؛ شروعی که طی آن، هیچ استاندارد مدونی برای این صنعت نوپا وجود نداشت و کارشناسان همارشتن شروع به تبیین استانداردهایی کردند که بسیار سختگیرانه بود، از این رو که اگر در آینده، دیگران قصد فعالیت در این صنعت را داشتند، بر مبنا و پایۀ درستی فعالیت کنند.
در واقع، همارشتن سعی کرد تا خشت اول این صنعت را درست بگذارد. خودمان هم نخستین کسی بودیم که به این استانداردها اعتقاد داشتیم و شاید به همین خاطر بود که مؤسسۀ استاندارد و مرکز تحقیقات ساختمان، کارشناسان ما را به عنوان کارشناسان صنعت پلیمر شناخت و به دلیل رعایت همین استانداردهای صحیح بود که همارشتن، اولین شرکتی بود که گواهینامۀ مرکز تحقیقات ساختمان را در حوزۀ تولید پروفیلهای «یوپیویسی» در کشور دریافت کرد.
همارشتن در کنار تدوین و تعریف استانداردها، از سال 1384، هزینه و زمان زیادی را صرف فرهنگسازی در زمینۀ استفاده از این محصولات جدید کرد؛ محصولاتی که جدا از مزایا و کارکردهایشان، میتوانند ضامن بهینهسازی مصرف سوخت و انرژی نیز باشند.
تبلیغات در این حوزه و برای این محصول، تنها جنبۀ تکبعدی و برندینگ نداشته و فرهنگ استفاده از این نوع پروفیلها و برندینگ برای برند پیشگام و پیشروی همارشتن، در مدت کوتاهی حاصل شد.
به طور طبیعی، کسانی که وارد این صنعت میشوند، میکوشند بر اساس استانداردهایی که ما تعریف کرده بودیم پیش بروند، اما عدۀ زیادی اینگونه رفتار نکردند، مسیری هموار شده بود که از آن نهایت استفاده را بردند و چون نگاه سلامت به بازار نداشتند، پستترین تکنولوژی و ماشینآلات را از چین و ترکیه وارد کردند و در روندی نادرست و با مواد اولیۀ کمکیفیت، شروع به تولید کالایی کمکیفیت کردند.
صنعت پروفیل «یوپیویسی» از همان میانۀ راه به دو حوزه تفکیک شد؛ اقلیتی که به فکر کیفیت و سلامت بازار بودند و اکثریتی که کالای کمکیفیت تولید میکردند.
طبیعتاً، برای هر دوی اینها بازار وجود دارد و بازار خودش را تعریف میکند. پیش از این همواره فاصلۀ قیمتی بین پروفیل کمکیفیت و باکیفیت، 20 تا 25 درصد بود.
در پایان شش ماه اول، در مقایسه با ابتدای سال گذشته، شاهد افزایش 60 تا 65 درصدی مواد اولیه بودیم. افزودن همین رقم به صورت منطقی، عادلانه و وجدانی، در سیاست کاری همارشتن و معدودی از همکاران قرارگرفت، ولی برخی دیگر در شرایط هیجانی بازار تا 120 درصد هم افزایش قیمت را اعمال کردند.
افزایش غیرمنطقی قیمت باعث شد فاصلۀ سنتی قیمت بین پروفیلهای کمکیفیت و باکیفیت از میان برود و مصرفکنندۀ نهایی را دچار شک و تردید کند.
مشتری در شرایط قیمت برابر، حق انتخاب دارد و همین باعث ریزش مشتریان همان بخش کمکیفیت به بخش باکیفیت شد. همین احساس خطر باعث شد تا کسانی که در شرایط هیجانی قصد سوءاستفاده از فضای بازار را داشتند، در مهر و آبان دست به تعدیل و کاهش قیمت بزنند تا شاید بخشی از سهم بازار ازدسترفتۀ خود را بازیابند، در صورتی که شرکتهایی که به شکل منطقی قیمتهایشان را بر اساس واقعیتها افزایش داده بودند، بدون هیچ مشکلی به فعالیت خود ادامه دادند. بازار، بسیار فهیمتر از آنچه ما فکر میکنیم عمل میکند؛ سهم هر تولیدکننده را تقسیم کرده و فرق بین کالای خوب و بد را میشناسد،. به نوعی یک بازار هوشمندانه است که برای هر نوع سطح کالا، هم تقاضا ایجاد کرده و هم سهم اختصاص میدهد.
عدم توجه به تعادل بازار و جهش غیراصولی منجر به سقوط میشود. اگر نگاه سودجویانه، منفعتطلب و یکسویه به بازار نبود، شاید امروز نیمی از کارخانههای تولیدی تعطیل نمیشدند یا با حداقل ظرفیت تولید خود، فعالیت نمیکردند و این درسی است تاریخی که باید برای فرصتطلبان عبرتی باشد که در آینده به اصلاح روشهای خود بپردازند.
سیدمحسن صفایی
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
منبع: روابط عمومی شرکت همارشتن
بر اساس همین تعریف اولیه است که تا سالها، سیاستها و کارکرد آن صنعت تعریف میشود و بخش زیادی از آیندگانی که پا در این راه میگذارند، از همین گذرگاه عبور میکنند.
صنایع نوپا و تازه تأسیس همواره بنیانگذارانی داشتهاند که بخش عمدهای از سختیها و مرارتها را به جان خریده تا اصل و بنیان درست و خدشهناپذیری برای صنعت نوپایشان تعریف کنند.
بر اساس همین تعریف اولیه است که تا سالها، سیاستها و کارکرد آن صنعت تعریف میشود و بخش زیادی از آیندگانی که پا در این راه میگذارند، از همین گذرگاه عبور میکنند.
سال 1383، همارشتن و یکی دیگر از برندهای شناختهشدۀ امروز، ماشینآلات تولید پروفیل «یوپیویسی» را وارد کرده و با فاصلۀ کوتاهی، تولید را آغاز کردند؛ شروعی که طی آن، هیچ استاندارد مدونی برای این صنعت نوپا وجود نداشت و کارشناسان همارشتن شروع به تبیین استانداردهایی کردند که بسیار سختگیرانه بود، از این رو که اگر در آینده، دیگران قصد فعالیت در این صنعت را داشتند، بر مبنا و پایۀ درستی فعالیت کنند.
در واقع، همارشتن سعی کرد تا خشت اول این صنعت را درست بگذارد. خودمان هم نخستین کسی بودیم که به این استانداردها اعتقاد داشتیم و شاید به همین خاطر بود که مؤسسۀ استاندارد و مرکز تحقیقات ساختمان، کارشناسان ما را به عنوان کارشناسان صنعت پلیمر شناخت و به دلیل رعایت همین استانداردهای صحیح بود که همارشتن، اولین شرکتی بود که گواهینامۀ مرکز تحقیقات ساختمان را در حوزۀ تولید پروفیلهای «یوپیویسی» در کشور دریافت کرد.
همارشتن در کنار تدوین و تعریف استانداردها، از سال 1384، هزینه و زمان زیادی را صرف فرهنگسازی در زمینۀ استفاده از این محصولات جدید کرد؛ محصولاتی که جدا از مزایا و کارکردهایشان، میتوانند ضامن بهینهسازی مصرف سوخت و انرژی نیز باشند.
تبلیغات در این حوزه و برای این محصول، تنها جنبۀ تکبعدی و برندینگ نداشته و فرهنگ استفاده از این نوع پروفیلها و برندینگ برای برند پیشگام و پیشروی همارشتن، در مدت کوتاهی حاصل شد.
به طور طبیعی، کسانی که وارد این صنعت میشوند، میکوشند بر اساس استانداردهایی که ما تعریف کرده بودیم پیش بروند، اما عدۀ زیادی اینگونه رفتار نکردند، مسیری هموار شده بود که از آن نهایت استفاده را بردند و چون نگاه سلامت به بازار نداشتند، پستترین تکنولوژی و ماشینآلات را از چین و ترکیه وارد کردند و در روندی نادرست و با مواد اولیۀ کمکیفیت، شروع به تولید کالایی کمکیفیت کردند.
صنعت پروفیل «یوپیویسی» از همان میانۀ راه به دو حوزه تفکیک شد؛ اقلیتی که به فکر کیفیت و سلامت بازار بودند و اکثریتی که کالای کمکیفیت تولید میکردند.
طبیعتاً، برای هر دوی اینها بازار وجود دارد و بازار خودش را تعریف میکند. پیش از این همواره فاصلۀ قیمتی بین پروفیل کمکیفیت و باکیفیت، 20 تا 25 درصد بود.
در پایان شش ماه اول، در مقایسه با ابتدای سال گذشته، شاهد افزایش 60 تا 65 درصدی مواد اولیه بودیم. افزودن همین رقم به صورت منطقی، عادلانه و وجدانی، در سیاست کاری همارشتن و معدودی از همکاران قرارگرفت، ولی برخی دیگر در شرایط هیجانی بازار تا 120 درصد هم افزایش قیمت را اعمال کردند.
افزایش غیرمنطقی قیمت باعث شد فاصلۀ سنتی قیمت بین پروفیلهای کمکیفیت و باکیفیت از میان برود و مصرفکنندۀ نهایی را دچار شک و تردید کند.
مشتری در شرایط قیمت برابر، حق انتخاب دارد و همین باعث ریزش مشتریان همان بخش کمکیفیت به بخش باکیفیت شد. همین احساس خطر باعث شد تا کسانی که در شرایط هیجانی قصد سوءاستفاده از فضای بازار را داشتند، در مهر و آبان دست به تعدیل و کاهش قیمت بزنند تا شاید بخشی از سهم بازار ازدسترفتۀ خود را بازیابند، در صورتی که شرکتهایی که به شکل منطقی قیمتهایشان را بر اساس واقعیتها افزایش داده بودند، بدون هیچ مشکلی به فعالیت خود ادامه دادند. بازار، بسیار فهیمتر از آنچه ما فکر میکنیم عمل میکند؛ سهم هر تولیدکننده را تقسیم کرده و فرق بین کالای خوب و بد را میشناسد،. به نوعی یک بازار هوشمندانه است که برای هر نوع سطح کالا، هم تقاضا ایجاد کرده و هم سهم اختصاص میدهد.
عدم توجه به تعادل بازار و جهش غیراصولی منجر به سقوط میشود. اگر نگاه سودجویانه، منفعتطلب و یکسویه به بازار نبود، شاید امروز نیمی از کارخانههای تولیدی تعطیل نمیشدند یا با حداقل ظرفیت تولید خود، فعالیت نمیکردند و این درسی است تاریخی که باید برای فرصتطلبان عبرتی باشد که در آینده به اصلاح روشهای خود بپردازند.
سیدمحسن صفایی
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
منبع: روابط عمومی شرکت همارشتن