سونای69
23rd January 2013, 12:06 PM
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ محققان دریافتند که استفاده کنندگان مواد روان گردان و مخدر که به این مواد وابسته نمی شوند، لوب جلوی مغز آنها یعنی همان بخش مرتبط با قوه خودداری بزرگتر از افرادی است که به مواد مخدر وابسته شده و به اصطلاح معتاد می شوند.
تحقیقات دانشگاه کمبریج از افرادی که به طور مداوم کوکائین مصرف می کردند یک اسکن مغزی و یک سری پرسشهای کامل شخصیتی انجام دادند. درحالی که اکثریت افرادی که از کوکائین استفاده می کردند به این مواد معتاد بودند، اما در میان آنها افرادی هم حضور داشتند که به رغم استفاده چندین ساله به این مواد وابسته نشده بودند.
http://www.alamto.com/wp-content/uploads/2013/01/926059_orig.jpg (http://www.alamto.com/http://www.alamto.com/the-brains-of-addicts-photos.html.html)
تصویر سمت چپ نشان دهنده نقاط اتکای افراد به کوکائین است، میزان ماده خاکستری مغز این افراد از حد عادی کمتر است. تصویر سمت راست نشان دهنده لوب قدامی مغز افرادی است که کوکائین مصرف می کنند اما میزان ماده خاکستری آنها بیشتر از حد معمول است
دانشمندان کشف کرده اند که یک منطقه در لوب قدامی مغز وجود دارد که به تصمیم گیری و خودداری ارتباط دارد و این منطقه در افرادی که مخدر مصرف می کنند اما معتاد نمی شوند از حد عادی بزرگتر است.آنها اظهار داشتند که این افزایش غیرعادی حجم ماده خاکستری در مغز استفاده از مخدر را در فاصله زمان های کوتاه تر ممکن است نشان دهنده مقاومت در برابر تأثیرات کوکائین باشد.این گروه تحقیقاتی دریافتند که همان منطقه در افرادی که به کوکائین معتاد شده اند به طرز چشمگیری کاهش یافته است. اگرچه آنها اعتقاد دارند که برخی از این تغییرات در نتیجه استفاده از مواد صورت گرفته است و خودداری را در آنها از بین برده است.دکتر کارن ارش رئیس این گروه تحقیقاتی اظهار داشت که اعتقاد به مواد مخدر هرگز طی یک شب رخ نمی دهد و استفاده از آن به صورت عادت فرد را معتاد می کند.آزمایشهای شخصیتی نیز نشان دادند که افراد معتاد (http://www.alamto.com/)دارای دو خصوصیت بودند که ترکیب آنها می تواند ناخوشایند باشد. این دو ویژگی عجله بدون فکر و وسواس فکری است. این دو ویژگی به چنین افرادی یک التزام غیرقابل کنترل برای دست زدن به هرکاری بدون فکر کردن و تکرار آن تا تبدیل شدن به عادت را می دهد.براساس اظهارات دکتر ارش، این نتایج نشان می دهد که استراتژیهای پیشگیرانه در شرایطی موثرتر خواهد بود که افرادی که در خطر قرار دارند برحسب شخصیت و ساختار مغز خود با رفتار و رویکردهای مناسبی رو به رو شوند.
تحقیقات دانشگاه کمبریج از افرادی که به طور مداوم کوکائین مصرف می کردند یک اسکن مغزی و یک سری پرسشهای کامل شخصیتی انجام دادند. درحالی که اکثریت افرادی که از کوکائین استفاده می کردند به این مواد معتاد بودند، اما در میان آنها افرادی هم حضور داشتند که به رغم استفاده چندین ساله به این مواد وابسته نشده بودند.
http://www.alamto.com/wp-content/uploads/2013/01/926059_orig.jpg (http://www.alamto.com/http://www.alamto.com/the-brains-of-addicts-photos.html.html)
تصویر سمت چپ نشان دهنده نقاط اتکای افراد به کوکائین است، میزان ماده خاکستری مغز این افراد از حد عادی کمتر است. تصویر سمت راست نشان دهنده لوب قدامی مغز افرادی است که کوکائین مصرف می کنند اما میزان ماده خاکستری آنها بیشتر از حد معمول است
دانشمندان کشف کرده اند که یک منطقه در لوب قدامی مغز وجود دارد که به تصمیم گیری و خودداری ارتباط دارد و این منطقه در افرادی که مخدر مصرف می کنند اما معتاد نمی شوند از حد عادی بزرگتر است.آنها اظهار داشتند که این افزایش غیرعادی حجم ماده خاکستری در مغز استفاده از مخدر را در فاصله زمان های کوتاه تر ممکن است نشان دهنده مقاومت در برابر تأثیرات کوکائین باشد.این گروه تحقیقاتی دریافتند که همان منطقه در افرادی که به کوکائین معتاد شده اند به طرز چشمگیری کاهش یافته است. اگرچه آنها اعتقاد دارند که برخی از این تغییرات در نتیجه استفاده از مواد صورت گرفته است و خودداری را در آنها از بین برده است.دکتر کارن ارش رئیس این گروه تحقیقاتی اظهار داشت که اعتقاد به مواد مخدر هرگز طی یک شب رخ نمی دهد و استفاده از آن به صورت عادت فرد را معتاد می کند.آزمایشهای شخصیتی نیز نشان دادند که افراد معتاد (http://www.alamto.com/)دارای دو خصوصیت بودند که ترکیب آنها می تواند ناخوشایند باشد. این دو ویژگی عجله بدون فکر و وسواس فکری است. این دو ویژگی به چنین افرادی یک التزام غیرقابل کنترل برای دست زدن به هرکاری بدون فکر کردن و تکرار آن تا تبدیل شدن به عادت را می دهد.براساس اظهارات دکتر ارش، این نتایج نشان می دهد که استراتژیهای پیشگیرانه در شرایطی موثرتر خواهد بود که افرادی که در خطر قرار دارند برحسب شخصیت و ساختار مغز خود با رفتار و رویکردهای مناسبی رو به رو شوند.