PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روش ها و تکنیک های خلاقیت و نوآوری



vahid5835
12th January 2013, 02:35 AM
روش ها و تکنیک های خلاقیت و نوآوری (http://www.newdesign.ir/search.asp?id=613&rnd=9102)
تکنیک های خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسئله کمک شایانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسئله می نماید. به عبارت دیگر هر یک از تکنیک های خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت می کنند. این تکنیک ها فردی و گروهی می باشند که تکنیک های فردی شامل: توهم خلاق و DOIT و تکنیک های گروهی شامل طوفان فکری، دلفی، سینکتیکس و تکنیک های مشترک شامل اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک است. محور اصلی تمام این روش ها و تکنیک ها، شکستن قالب های ذهنی است.
تکنیک طوفان ذهنی:
طوفان ذهنی که یکی از شیوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایده ها برای حل خلاق مسائل می باشد در سال 1938 توسط الکس اس اسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در واژه نامه بین المللی وبستر اینگونه تعریف می شود: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله به خصوص با انباشتن تمام ایده هایی که به طور خود به خود و درجا به وسیله اعضا ارائه می شود بیابند.
تفاوت های طوفان ذهنی فردی و گروهی:
طوفان ذهنی فردی با تولید طیف گسترده تری از ایده ها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملی می شود. نکته ی جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا از گروه دیگر ترسی از انتقاد ندارد و بدون هیچ گونه محدودیتی از طرف اعضا برای تجزیه ایده ها آزاد می باشد. اما مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد به وسیله تجربه و خلاقیت افراد دیگر حل می شود و از بین می رود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوب تری از طوفان ذهنی داشته باشیم می توانیم این دو نوع طوفان ذهنی را ترکیب کنیم.
تکنیک "چرا؟":
تکنیک "چرا" دقیقا مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از والدین می پرسند. اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید یاد گرفته هایمان را زیر سوال ببریم سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار می رود. به عنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله می توان از این تکنیک استفاده کرد. بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک می کند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشن تر مشخص کنیم و در فرآیند آن به ایده های جدیدی دست یابیم.
تکنیک توهم خلاق:
خیلی اوقات آنچه را که فکر می کنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیت ها با پنج حس انسان درک می شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر می کند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می کند بنابراین تصاویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و واقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافت های عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد.
تکنیک پی. ام.آی (P.M.I):
یکی از ارزش های این تکنیک آن است که انسان را مجبور می سازد تا دقایقی بر خلاف قالب های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می کند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به معنی افزودن، کاستن و جالب می باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت است و نه منفی، معطوف می کند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازه ی موضوع اقدام می کند. یکی از مهم ترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگر هر چه نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوش بین باشیم استفاده از این تکنیک کار گشاتر و اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی ((چقدر جالب می شود اگر......)) را کامل کنیم.
تکنیک DO IT:
نام این تکنیک از حروف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن Identify به معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود. و سپس ذهن را برای راه حل های مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد.
تکنیک شکوفه ی نیلوفر آبی:
این تکنیک توسط یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلو فر آبی می باشد بدین صورت که گلبرگ های شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی خوشه می زنند و از آن نقطه گسترش می یابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با پنجره های مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را می توان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجره های جانبی، مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعه های جدید پنجره را تشکیل می دهد.
تکنیک چه می شود اگر....؟
به طور کلی برای خلاقیت باید فکر، از قالب های ذهنی، شرایط موجود، پیش فرض ها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف رویت و ایده های جدیدی را تداعی کند. بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزاد سازی فکر برای جمع آوری ایده های جدید می کند. در این روش توصیه می شود برای یافتن ایده های جدید از سوالات "چه می شود اگر...؟" استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که برایتان یک عادت شود. از این تکنیک می توان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن موضوع به خصوصی استفاده کرد،ضمن اینکه به عنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در همه ی اوقات قابل استفاده است.
تکنیک اسکمپر SCAMPER:
این تکنیک کاربرد اصلی آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که می تواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروه ها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در جهات و بعد مختلف وضروری به حرکت درآورد. این تحریک به وسیله یک سری سوالات تیپ و ایده بر انگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال می کند و در نهایت با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد. واژه SCAMPER از ابتدای حروف واژه های سوال برانگیز گرفته شده که در دستیابی ایده های نو بسیار موثر است.
حرف S بر گرفته از کلمه Substitution به معنی جانشین سازی است
حرف C بر گرفته از کلمه Combine به معنی ترکیب کردن است.
حرف A بر گرفته از کلمه Adapt به معنی رفاه، سازگاری و تعدیل کردن است.
حرف M بر گرفته از کلمه Maginfy به معنی بزرگ سازی است.
حرف P بر گرفته از کلمه Put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد است.
حرف E بر گرفته از کلمه Ellimination به معنی حذف کردن است.
حرف R بر گرفته از کلمه Reverse به معنی معکوس سازی است.
تکنیک در هم شکستن مفروضات:
یکی از موانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که نا خودآگاه اجازه نمی دهد فکر در همه جهات به حرکت در آید بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجاد شده اند، غلط باشند، مثل خطر ناک بودن دوچرخه در ذهن کسی که خواب تصادف شدید با دوچرخه را دیده است. بسیاری از آنها به مرور زمان اعتبارشان را از دست داده اند یا بسیاری از آنها به دلیل تغییر شرایط بی اعتبار شده اند. اما مسئله این است که فرد متوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه می کند. از آنجائی که مفروضات مربوط به قسمت درونی ذهن می شوند و به عبارت دیگر چون آنها امری درونی هستند نمی توانیم آنها را به تنهایی فسخ یا از فکر خود جدا سازیم. مثل آن چاقو که نمی تواند دسته اش را ببرد. شناسایی مفروضات خود و دیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است.
تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک:
تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک یا ریخت شناسانه که توسط فریتززویکی ابداع شد، فنی است که بر اساس آن پدیده ی مورد نظر از جهت ساختار کلی و ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. به این منظور ابتدا سطوح و ابعاد مختلف موضوع را شناسایی و فهرست می کنیم. برای مثال اگر بخواهیم در مورد بازاریابی یک کالا راه های جدید و بدیعی بیابیم ابتدا باید ابعاد مختلف کالا مثل شکل ظاهری، کاربردهای آن، خواص و فواید آن، وضعیت مشتریان و بازار کالا تبیین و تدوین نمائیم. در این مرحله بایستی سعی کرد ابعاد کالا را بیشتر مشخص کرد. برای اینکه بتوان ابعاد یک موضوع و اجزای متشکله (متغیرهای) آن را با یکدیگر مقایسه و مرتبط نمود، می توان ابعاد اصلی و اجزای آنها را بر روی دایره ای متحد المرکز نوشته و با چرخاندن دایره های مختلف، ابعاد و اجزای آنها را با هم مقایسه و ارتباط آنها را حدس زد.
تکنیک دلفی:
این تکنیک در سال 1964 توسط داکلی و هلمر معرفی شد. بسیار شبیه به تکنیک طوفان ذهنی است با این تفاوت که افراد هیچ گاه به صورت گروه در یک جلسه و دور یک میز جمع نمی شوند و در واقع رویارویی مستقیم رخ نمی دهد. اساس و فلسفه این تکنیک این است که افراد در تکنیک طوفان فکری به علت شرم و خجالت نمی توانستند بعضی از ایده هایشان را مطرح نمایند، لذا در این روش افراد به صورت کلامی و رو در رو درگیر بحث نمی شوند. بلکه رئیس گروه موضوع را به همه اعلام می کند و سپس هریک از افراد به طور جداگانه ایده هایشان را به صورت کتبی (حتی می تواند بدون ذکر نام باشد) برای رئیس گروه ارسال می کنند. سپس رئیس گروه تمام ایده های پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال می کند و از آنها می خواهد که نسبت به ایده های پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده ی جدیدی به نظرشان می رسد به آنها اضافه کنند. این عمل چندین بار تکرار می شود تا درنهایت اتفاق آرا به دست آید. فن دلفی شامل دعوت به مشورت و مقایسه ی قضاوت های بی نام چند نوبتی اعضا ی یک تیم در باره تصمیم یا مسئله می شود.
چه موقع از فن دلفی استفاده می شود ؟
1- هنگامی که می خواهید نظر اعضای یک تیم را در مورد شخصی به دست آورید بی آنکه روبرو شدن آنان سبب احتمال خطا در قضاوت شود.
2- هنگامی که اعضای یک تیم در یک جا مستقر نباشند.
3- زمانی که لازم است اعضای تیم نسبت به تصمیمی که می گیرند و عواقب آن به طور کامل آگاه و مسئول باشند.
4- هنگامی که حضور چهره های بالادست و فشار همتایان بر تصمیم گیری اثر می گذارد.
تکنیک استخوان ماهی Fishbone Diagram (علت و معلول):
یکی از روش های بسیار سودمند برای شناسایی مسائل نمودار استخوان ماهی است. نمودار استخوان ماهی که گاهی به آن نمودار ایشیکاوا نیز می گویند توسط پرفسور کائور ایشکاوا از دانشگاه توکیو طراحی شد. هدف اصلی این تکنیک، شناسایی و تهیه فهرستی از کلیه علل احتمالی مسئله مورد نظر است. این تکنیک در درجه اول یک تکنیک گروهی شناسایی مسئله است اما توسط افراد قابل استفاده است.

http://www.newdesign.ir/images/2010-1-19-fishbone-diagram.jpgتکنیک باز گشت به مشتری:
می توانیم با روی برگرداندن از مسائل مربوط به تولید و روی آوردن به مسائل مربوط به بازار یابی، رابطه بین فعالیت های خود و مشتریان را به لحاظ محصول، قیمت، تبلیغ، توزیع و بازار مورد نظر، بررسی می کنیم.
تکنیک گروه اسمی:
فن گروه اسمی جنبه های رای دادن بدون بحث های محدود ترکیب می کند که توافق به دست می آید و شما بتوانید به یک تصمیم گروهی برسید.
چه موقع از فن تکنیک گروه اسمی استفاده می شود ؟
1- با موضوعی بحث انگیز، حساس، دارای موافق و مخالف یا بسیاری برجسته مواجه هستید و تصور می کنید عقیده های ضد و نقیض و ده ها دلیل جزئی و تفصیلی ممکن است بحث را فلج سازد.
2- می خواهید مشارکت مساوی همه ی اعضا را تضمین کنید.
3- علت اساسی و ریشه ای یک مسئله را شناخته، ولی شناخت نحوه ی اقدام و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های بسیار مشکل است.
تکنیک سینکتیکس:
واژه سینکتیکس از ریشه یونانی الاصل synetikos به معنی فشار دادن دو چیز به یکدگیر و یا متصل کردن چند چیز مختلف گرفته شده است این واژه به این دلیل انتخاب شده است که خلاقیت نیز نوعی هماهنگ کردن چیزهای مختلف در یک قالب یا ساختار جدید است و هر اندیشه خلاقی از تفکر سینکتیکس بی بهره نمی باشد این تکنیک روشی است برای بر انگیختن تفکر خلاق در میان گروهی از افراد که گرد هم می آیند.
به طور کلی فرآیند به کار گیری این روش عبارت است از:
1- شناسایی و تعریف مشکل و تجزیه و تحلیل آن به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره ی آن (شناخت جوهره)
2- ارتباط دادن جوهره ی به دست آمده با موضوع غیر مرتبط (ساختن وضعیت مشابه)
3- کشف راه حل هایی برای موضوع مشابه (راه حل های مشابه)
4- تلاش برای تبدیل راه حل های به دست آمده به راه حل های نهایی برای مشکل اصلی
تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=613&rnd=9102



http://www.newdesign.ir/rect-small.gif لينک مطلب: (http://www.newdesign.ir/search.asp?id=613&rnd=9102)
http://www.newdesign.ir/rect-small.gif گزارش اشکال يا عدم رعايت کپی رايت ar (http://www.newdesign.ir/search.asp?id=613&rnd=9102&lang=ar)
نظرات بازديدکنندگان (16)

hossien
12th January 2013, 01:45 PM
به نظر شما کدام یک از موارد بالا کاربردی تر است و چرا؟

mamadshumakher
12th January 2013, 02:04 PM
به نظر شما کدام یک از موارد بالا کاربردی تر است و چرا؟
طوفان فکری گروهی به نظرم خیلی کار آمد هست

hossien
12th January 2013, 02:31 PM
طوفان فکری گروهی به نظرم خیلی کار آمد هست

چرا؟

mamadshumakher
12th January 2013, 02:46 PM
دلیلشم گفته خودش.چندتا فکر با روش های نختلف یه موضوع رو انالیز میکنند و هر ایده ای توسط چند نفر دیگه بررسی میشه و اشکالاتش بررسی میشه.

چون کلا هر شخصی که یه ایده ای به ذهنش میرسه بدجوری تو وجودش رخنه میکنه شاید خوب نتونه ایراداشو ببینه.

البته این نظر شخصی منه.که واسه حل یه مشکل چند نفر دور هم جمع بشن و ایده هاشونو بنویسن و کاغذ ها تا بشه و میکس بشه و هر کاغذی رو به یک نفر بدن تا نظرشو دربارره ی ایده ای که توش نوشته بگه و ایراد بگیره.دوباره میکس بشه تا بهترین روش و فکر انتخاب بشه

hossien
12th January 2013, 04:19 PM
با بقیه ابزارهایی که توضیح دادن چه قدر آشنایید آیا تا به حال اونا رو در کارهایتان به کار برده اید. نتیجه ای براتون داشته؟ شما چه ابزار را به دوستان خودتان پیشنهاد می کنید؟

.ashooryhamed
12th January 2013, 05:41 PM
این تکنیکا بیشتر در مدیریت بازرگانی کاربرد یا مطالعه میشه اسم کتابشم مبانی کارافرینیه ما ترم چها ر پاسش کردیم ودقیقا یادم نیست اما فکر کنم ؟صورت تطبیقی اسکمپر یکی از پر طرفدارترین صورتهاست وتکنیک متداولشم تحرک مغزی هستش که فعال ساختن اندیشه ها به صورت گروهیه که مسله به یه کروه کوچک داده میشه و از انها خواسته میشه فی البداهه و به سرعت نسبت به ان واکنش نشان بدهند

hossien
12th January 2013, 05:47 PM
بله تمام ایم تکنیک ها در بیشتر رشته ها و صنعت ها استفاده میشه حالا به عنوان ایجد ایده یا برای حل کردن مشکلی که بوجود امده.
می توانید مزایای روش اسکمپر را بفرمایید؟
چه شکلی با این روش کار می کنند ؟
ارتباط این روش با روش های دیگه چی هست؟

.ashooryhamed
12th January 2013, 06:26 PM
رو چشمم توضیح مختصر ... در صورت تطبیقی اسکمپر سوالات ایده برانگیز طرح میشه که ...1چه چیزی را میتوان جایگزین کرد یعنی چه ماده دیگر 2چه چیزی را میتوان ترکیب کردمثلا یک الیاژ 3 وفق دادن یعنی چه چیز دیگری مثل این هستش 4چرخش جدید ایده یا تغییر ان شکل 5بزرگ کردن ان طولانی تر ضخیم تر 6 در کار دیکری استفاده یا کاربرد داشتن راهای جدید استفاده 6 حذف کردن یا کوچک7 تغییر دادن اجزا را جا به جا کردن یعنی علت معلول را جا به جا کنیم ....امیدوارم مفید واقع بشه هر کدوم از اینا یه بحث گسترده داره که من از دید مدیریتی اشاره کردم که در صورت اسکمپ این سوالا مطرح میشه

.ashooryhamed
12th January 2013, 06:38 PM
در گردش تخیلی ....ذهن ادمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتکار در یک حالت خاص روانی است که اگر بتوانیم ان حالت را ایجاد کنیم خلاقیت امکان وجود میابد در گردش تخیلی گروه با استفاده از به کارگیری یک جریان تمثیلی واستعاره ای ترغیب می شوند ذهن افراد درگردش خیالی روابط تازهای را بین پدیده ها پیدا می کنه

.ashooryhamed
12th January 2013, 06:46 PM
در تکنیک دلفی....در این روش افراد به صورت رو در رو با هم نیستن که یه موقع از طرح ایده که مطرح میشه خجالت بکشن چون طرحها که در ذهن هستش تخیلیه در این روش طرح روی برگه نوشته میشه بعد مورد برسی قرار میگیره

حسین متقی
12th January 2013, 06:56 PM
من هر وقت میخوام یه راه حل جدید پیدا کنم یه حالت خاص تو ذهنم دارم
نمیتونم توضیح بدم!
مثل یه خلا بزرگ که فضای بزرگی رو خالی میکنه بین همه چیز و این خلا ها با روابط جدید و روشهای جدید پر میشه!
و همش هم از خودم سوالاتی میپرسم که اولش چرا یا چطوری داره!!!
البته من طوفان ذهنی رو خیلی دوسدارم
حتی با دیوار هم ادم بحث کنه!(با هیچکس هم حرف نزنی فقط حرف بزنی با صدای بلند انگار کسی داره میشنوه) میتونه به جواب بهتری برسه!

hossien
12th January 2013, 07:47 PM
روش خودتون را توضیح بدین چرا نمی تونید توضیح بدین؟

hossien
12th January 2013, 07:55 PM
رو چشمم توضیح مختصر ... در صورت تطبیقی اسکمپر سوالات ایده برانگیز طرح میشه که ...1چه چیزی را میتوان جایگزین کرد یعنی چه ماده دیگر 2چه چیزی را میتوان ترکیب کردمثلا یک الیاژ 3 وفق دادن یعنی چه چیز دیگری مثل این هستش 4چرخش جدید ایده یا تغییر ان شکل 5بزرگ کردن ان طولانی تر ضخیم تر 6 در کار دیکری استفاده یا کاربرد داشتن راهای جدید استفاده 6 حذف کردن یا کوچک7 تغییر دادن اجزا را جا به جا کردن یعنی علت معلول را جا به جا کنیم ....امیدوارم مفید واقع بشه هر کدوم از اینا یه بحث گسترده داره که من از دید مدیریتی اشاره کردم که در صورت اسکمپ این سوالا مطرح میشه
مشکلاتش و یا مزیا نسبت به بقیه این تکنیکا چی هست.

*مینا*
12th January 2013, 08:02 PM
این روش ها درسته که از روش های خلاقیت و نوآوری هستن ... ولی من تو زندگیم برای تصمیم های مختلف کوچیک تا بزرگ از این روش ها استفاده می کنم ،بدون این که خلاقیت یا نوآوری جدیدی تو کار باشه ... معمولا هم از نتیجه راضی بودم ...

حسین متقی
15th January 2013, 11:20 PM
روش خودتون را توضیح بدین چرا نمی تونید توضیح بدین؟

خب مثلا من یه ایده داشتم کاغذ دیواری عایق که قدیمی شده بود
همه چیزو فراموش کردم و از اول بهش فکر کردم
به مشکل فکر کردم
و راه حل بهتری پیدا کردم-مثلا به جای اینکه دنبال حل مشکل پر کردن بین درزهای بزرگ روی دیوار که از کنار هم قراردادن پنلها در این ایده به وجود میاد باشم
دنبال این بودم که مشکل چیه
مشکل اینه که دیوار ها الان هم عایق ساخته نمیشن
(اینکه اصل راه حل و جنس مواد و... چی هست رو دیگه نمیتونم بگم کل طرح لو میره)
مشکل بعدی اینه که ورقهایی که کنار هم قرار میدیم چون از پیش ساخته هستندوقتی کنار هم قرار میگیرند درز بینشون خالی میمونه و چون جنس نرم و منعطفی دارند(در حد چند میلیمتر
این درزها خیلی مشکلساز هست و دیده میشه
حالا به جای ورقهای پیش ساخته میایم هر لایه از این پنل ساندویچی رو کمی جلو و عقبتر از تراز برش میبیم
به شکلی که لبه های این پنلها به در هم قفل میشه و علاوه بر مقاومت بیشتر درز کمی به وجود میاد و این درز باز نمیشه
و درزی که از روی دیوار دیده میشه مثل درز کاغذ دیواری ظریفه و دیده نمیشه
خب این مشکل خیلی پیچیده نبود
ولی من 1ساله که این مشکل رو دارم وهمین امروز حل شد

چون راجع بهش با دوستانم صحبت کردم و بحث شد بین 3نفر ولی مشکل باز هم حل نشد
ولی این بحث باعث شد به جنبه های بیشتری از این ایده نگاه کنم و تاهمین 2ساعت پیش روش فکر میکردم
خب اومدم همه چیز رو حرکت دادم توی این ایده
و بینظمی به وجود اوردم
(مشکل در واقع این بود که روش کنار هم قراردادن لایه های این پنلهاست که باعث ایجاد درز عمیقی میشه)
خب پس با پیدا کردن اصل مشکل
با تغییر روش چینش این لایه ها و حرکت دادن این لایه ها نسبت به هم این مشکل حل شد

من سال قبل اینطوری به این مشکل فکر میکردم
چطوری بیام این درز رو پر کنم؟؟
با انواع چسب ها و رزینها و مواد نرم و سخت و ...........
که هیچکدوم جواب نداد
ولی با درست فکر کردن ونظم دادن به تفکر و پیداکردن مشکل اصلی راه حل به وجود اومد

برای ایده های جدید هم از پیدا کردن مشکلات میشه استفاده کرد
وقتی هم به هیچ جایی نمیرسم
میشینم و هر چیزی که تو ذهنم هست میریزم دور
همه چیزو پاک میکنم
یه فضای 3بعدی خالی جلوی چشمانم
طرح و مشکل و ایده رو جلوی چشمام متصور میشم
و از زوایای مختلف بهشون نگاه میکنم
از هم بازش میکنم و میبندمش
نصبش میکنم یا ازش استفادهع میکنم توی ذهنم مثل یه شبیه سازی ولی با دید ذهنی
اجزاشو جدا میکنم و دوباره تغغییر شکل و تغییر کاربری میدم و دوباره ایده رو سرهم بندی میکنم و تغییراتشو میسنجم
اینارو قبلا روی کاغذ انجام میدادم
الان دیگه تو ذهنم همه جا باهام هست
فقط مشکلش اینه که بعضی وقتا توی اینکار غرق میشم و متوجه صحبت دیگران نمیشم!!!
برای من که خیلی جواب داده

حسین متقی
15th January 2013, 11:27 PM
الان دوباره بهش فکر کردم
دوباره به مشکل فکر کردم
جنس مواد رو بررسی کردم
خواصشونو
چطوری میشه در خواص تغیر ایجاد کرد که در نصب تغیر کمتری ایجاد بشه
خب جنس لایه ی رویی قبل از لایه ی اخری که خود کاغذ دیواری هست از نوعی ماده ی پلاستیکی گرمانرم هست
پس با یه اتوی مخصوص میشه گرمش کرد و با چسبوندنش با گرما به لایه ی قبلی درز رو به نزدیک 0 و نا پیدا تبدیل کرد
اینطوری سرعت نسب هم زیاد میشه(مشکلات درزگیری کم میشه)
و قابل استفاده در ساختمانهای بسیار شیک و مجلل هم میشه به دلیل صافتر شدن و زیبایی بصری
همینجوری وارد تمام خواص و شکل اجزا میشم و هربار کمی ایده رو ارتقا میدم
تا حالا با این روش قیمتش رو به نصف نمونه ی اولیه ی ایده ی اولم رسوندم
و زیبایی و سرعت نسب رو افزایش دادم

hossien
16th January 2013, 04:51 AM
برای ایده های جدید هم از پیدا کردن مشکلات میشه استفاده کرد
وقتی هم به هیچ جایی نمیرسم
میشینم و هر چیزی که تو ذهنم هست میریزم دور
همه چیزو پاک میکنم
یه فضای 3بعدی خالی جلوی چشمانم
طرح و مشکل و ایده رو جلوی چشمام متصور میشم
و از زوایای مختلف بهشون نگاه میکنم
از هم بازش میکنم و میبندمش
نصبش میکنم یا ازش استفادهع میکنم توی ذهنم مثل یه شبیه سازی ولی با دید ذهنی
اجزاشو جدا میکنم و دوباره تغغییر شکل و تغییر کاربری میدم و دوباره ایده رو سرهم بندی میکنم و تغییراتشو میسنجم
اینارو قبلا روی کاغذ انجام میدادم
الان دیگه تو ذهنم همه جا باهام هست
فقط مشکلش اینه که بعضی وقتا توی اینکار غرق میشم و متوجه صحبت دیگران نمیشم!!!
برای من که خیلی جواب داده

شما برای حل مشکل از روشهای مختلف و ترکیبی استفاده می کنید که خیلی خوب هست اتفاقا روش هایی که در اولین پست معرفی شدن برای شما خیلی مفید هست و کار شما رو سازماندهی می کنه و شما سریع تر به جواب می رسین.
بع عنوان مثال fta روشی هست که مشکلات را شناسایی می کنید و راه حلی برای مشکلات قبلی ارائه می کنه یعنی ساختار مشکل را شناسایی می کنید و بعد حلش می کنی و روشی بالا به پایین هست. مثل پلیس هایی که دنبال مجرم می گردن تا دستگیر کنند چون مشکلی اتفاق افتاده و دنبال حل مشکل هستند.

hossien
16th January 2013, 04:55 AM
به نظر شما دوستان ارتباط بین این ابزارها ی معرفی شده چی هست
آیا به عنوان مثال روش طوفان فکری را انجام بدیم کافی هست یا خیر بعد از انجام آن باید راه و یا روشی انتخاب کنیم.
جع قدر با این روش ها اشناییت دارین؟
ایا واقعا در کارهایتان استفاده می کنید چرا؟ اگر استفاده نمی کنید بفرمایید به چه علتی استفاده نمی کنید.

omidfays
17th January 2013, 11:44 PM
یک راه تازه اینو امتحان کنید میتونه تجربه خوبی باشه
استفاده از نیروی کهکشانی
بصورت زیر عمل کنید
1- به مو ضوع قبل از خواب فکر کنید
2- در موردش برای حل مسئله از خداوند کمک بخواهید و دعا کنید ایده جدید یا راه حل جدید به ذهنتان برسد
3 - بخوابید
4- صبح که از خواب بیدار میشوید با انبوهی از نظریه و ایده در فکرتان هستید نمیدونم چطوری این اتفاق میوفته ولی فرصت رو از دست ندین کاغذ و خودکار بردارید و شروع کنید رو کاغذ آوردن تا در وقت مناسب هر راهی رومطالعه کنید
یک جور اشتراک موضوع بصورت کهکشانی و جهانی هستش و هنوز نظریش اثبات نشده ولی کاربردی هستش حتما امتحان کنید یک بار ضرر نداره پولی هم نمیخواد بدی مفت مفت هه هه هه

حسین متقی
18th January 2013, 12:24 AM
یک راه تازه اینو امتحان کنید میتونه تجربه خوبی باشه
استفاده از نیروی کهکشانی
بصورت زیر عمل کنید
1- به مو ضوع قبل از خواب فکر کنید
2- در موردش برای حل مسئله از خداوند کمک بخواهید و دعا کنید ایده جدید یا راه حل جدید به ذهنتان برسد
3 - بخوابید
4- صبح که از خواب بیدار میشوید با انبوهی از نظریه و ایده در فکرتان هستید نمیدونم چطوری این اتفاق میوفته ولی فرصت رو از دست ندین کاغذ و خودکار بردارید و شروع کنید رو کاغذ آوردن تا در وقت مناسب هر راهی رومطالعه کنید
یک جور اشتراک موضوع بصورت کهکشانی و جهانی هستش و هنوز نظریش اثبات نشده ولی کاربردی هستش حتما امتحان کنید یک بار ضرر نداره پولی هم نمیخواد بدی مفت مفت هه هه هه

من هم شنیدم ولی اگر هم درست باشه من اصلا خوشم نمیاد از این روش استفاده کنم
یه جورایی مثل سرقت از یه منبع اصلی میمونه که همه بهش دسترسی دارن! خب این خوش ایند نیست
گرچه اصلا کل وجود این منبع زیر سواله و دلیلش میتونه ذهن ادم باشه که موقع خواب هم فعالیت میکنه
مثلا من اگه یادم باشه فردا ساعت 6باید بیدار بشم
و قبل از خواب بگم الان ساعت1بامداد هست و من 6ساعت دیگه ساعت 7صبح باید بیدار بشم تو 90 درصد مواقع حتی اگه زنگ نزارم هم 10 دقیقه جلوتر عقبتر بیدار میشم
ولی اگه بهش فکر نکنم بازنگ هم به موقع بیدار نمیشم
اینو 10 ها بار امتحان کردم و جواب داده همیشه
خب ما شاید بتونیم با کنترل مغزمون قبل از خواب ادامه ی فعالیت مغزی هنگام خواب رو کنترل کنیم و حتی اگر این فعالیت کم و محدود باشه در 6تاساعتی که میخوابیم قطعا نتیجه ی بهتری به نسبت نهایتا 1سساعت وقتی که مفید روی یه مسئلهدر روز فکر میکنیم جواب میده
البته این نظر شخصی منه و از هیچجا نخوندم پس اثبات هم نشده!

omidfays
18th January 2013, 12:41 AM
توی دو جزیره که فاصله دوری از هم داشتن دو آزوامایش یک سان روی میمون ها انجام دادن یکی با جواب و دیگری بدون جواب چند هفته بعد دقیقا میمون هایی که جواب رو نداشتن همون کارایی رو انجام دادن که میمون های جزیره دیگر انجام دادن
به نظر میاد وقتی میخوابیم در اوج خواب به یک منبع اطلاعاتی مشترک بین همه موجودات وصل میشیم
من در مورد یک موضوعی ایده داشتم 6 ماه بعد ایده من اون سر دنیا ساخته شده بود به همان صورتی که من فکر میکردم انگار من اونجا بودم .

hossien
18th January 2013, 02:30 PM
من هم شنیدم ولی اگر هم درست باشه من اصلا خوشم نمیاد از این روش استفاده کنم
یه جورایی مثل سرقت از یه منبع اصلی میمونه که همه بهش دسترسی دارن! خب این خوش ایند نیست
گرچه اصلا کل وجود این منبع زیر سواله و دلیلش میتونه ذهن ادم باشه که موقع خواب هم فعالیت میکنه
مثلا من اگه یادم باشه فردا ساعت 6باید بیدار بشم
و قبل از خواب بگم الان ساعت1بامداد هست و من 6ساعت دیگه ساعت 7صبح باید بیدار بشم تو 90 درصد مواقع حتی اگه زنگ نزارم هم 10 دقیقه جلوتر عقبتر بیدار میشم
ولی اگه بهش فکر نکنم بازنگ هم به موقع بیدار نمیشم
اینو 10 ها بار امتحان کردم و جواب داده همیشه
خب ما شاید بتونیم با کنترل مغزمون قبل از خواب ادامه ی فعالیت مغزی هنگام خواب رو کنترل کنیم و حتی اگر این فعالیت کم و محدود باشه در 6تاساعتی که میخوابیم قطعا نتیجه ی بهتری به نسبت نهایتا 1سساعت وقتی که مفید روی یه مسئلهدر روز فکر میکنیم جواب میده
البته این نظر شخصی منه و از هیچجا نخوندم پس اثبات هم نشده!

چرخ خیاطی هم مکانیزم اون در خواب به فکر سازندش امد و تونست ان را کامل کنه.

hossien
18th January 2013, 08:58 PM
از این موارد بگزیم و بریم سر اصل مطلب.

چطور ایده مان را پخته کنیم آیا این ابزارها کارامد هستند در صورتی که خیر جوابتان هست راه حل آن را بفرمایید.

- - - به روز رسانی شده - - -

از این موارد بگزیم و بریم سر اصل مطلب.

چطور ایده مان را پخته کنیم آیا این ابزارها کارامد هستند در صورتی که خیر جوابتان هست راه حل آن را بفرمایید.

حسین متقی
20th January 2013, 12:22 AM
توی دو جزیره که فاصله دوری از هم داشتن دو آزوامایش یک سان روی میمون ها انجام دادن یکی با جواب و دیگری بدون جواب چند هفته بعد دقیقا میمون هایی که جواب رو نداشتن همون کارایی رو انجام دادن که میمون های جزیره دیگر انجام دادن
به نظر میاد وقتی میخوابیم در اوج خواب به یک منبع اطلاعاتی مشترک بین همه موجودات وصل میشیم
من در مورد یک موضوعی ایده داشتم 6 ماه بعد ایده من اون سر دنیا ساخته شده بود به همان صورتی که من فکر میکردم انگار من اونجا بودم .

این روش برای کسانی که خلاقیتشون کم هست و نمیتونن راهی پیدا کنن خیلی خوب به نظر میاد
خب راحته دیگه با 5دقیقه فکر کردن هرچی یکی دیگه ساعتها فکر کرده رو به دست میاری
ولی برای منکه به این روش اعتقادی ندارم مثل یه کابوسه
من 10ها طرح داشتم که مشابهات و حتی دقیقا یکی دوتاش همون طرحی که داشتم با فاصله ی 2ماه تا 2سال بعد از اینکه ایده دادم تولید شده
خب من احساس بدی دارم نسبت به این قضیه
به نظرم مثل دزدی هست
البته اگر همینطوری باشه که همه ی تفکرات ما به هم متصل باشه و بشه تو خواب از تفکرات دیگران و به قول شما از اون منبع اصلی استفاده کرد
ولی به نظرم این فرضیه اشتباهه - اگر هم نباشه استفاده کردن ازش کاملا اشتباهه

حسین متقی
20th January 2013, 12:25 AM
چرخ خیاطی هم مکانیزم اون در خواب به فکر سازندش امد و تونست ان را کامل کنه.

البته این جمله ی شما تضادی با نظر من نداره
میتونه حاصل تفکر کنترل نشده در خواب باشه که میتونه تاحدی با تفکرات قبل از خواب کنترل بشه و به دلیل مدت زمان طولانی بسیار اثربخش باشه

و در ضمن این 1مورد از میلیون ها مورد ثبت اختراع هست و اگر همه ی اختراعات هم همینطوری باشند باز هم تضادی با نظر من نداره
در هر صورت اثبات نشده -با مثال اثبات نمیشه(اثبات کاملی نیست برای نظریه ای در این سطح)

hossien
22nd January 2013, 09:26 PM
اگر بخواهیم تکنیک طوفان فکری را مورد بررسی قرار بدیم در اینجا اولا شما موافقید؟
دوما به نظر شما بیشتر در کجا کاربرد داره؟
سوما می تونید مثالی بزنید که طوفان فکری در ان به کار برده میشه و خروجی چی بوده؟

حسین متقی
23rd January 2013, 12:59 AM
اگر بخواهیم تکنیک طوفان فکری را مورد بررسی قرار بدیم در اینجا اولا شما موافقید؟
دوما به نظر شما بیشتر در کجا کاربرد داره؟
سوما می تونید مثالی بزنید که طوفان فکری در ان به کار برده میشه و خروجی چی بوده؟

با نتیجه گرفتنش بله
هدف طوفان فکری در اصل به اشتراک گذاری دیدگاه ها و زاویه دید افراد نسبت به یک موضوع مشترک هست که این نقطه نظرات و دیدها میتونه کاملا متفاوت باشه
و مثل یک پازل سه بعدی تمام جوانب طرح و مسئله رو به همه ی افراد نشون بده
البته این مسئله هم وجود داره که هر فردی در یک قسمت استعداد و تجربه و علم داره و این یعنی 5جنبه ی کاری-5استعداد-5نقطه نظر-5دیدگاه که همه با هم یعنی درک کامل موضوع برای همه
و تعداد زیادی ایده و راه جل برای حل مسئله

کاربردش رو نمیدونم بهتره تو چه مسائلی باشه
ولی تجربی میتونم بگم بتو مسائلی که پیچیدگی بکمتری دارند سرعت رو بالا میبره ولی تو مسائلی که پیچیدگی دارند مسئله رو پیچیده تر میکنه
و برای تک تک اعضا سخت میشه درک تماتم جوانب موضوع
رای من تو همه ی مسائل بازده رو 4برابر یا 5برابر کرده فقط با 2نفر یا 3نفر

hossien
23rd January 2013, 03:35 AM
تکنیک طوفان فکری بیشتر در موارد ذیل کاربرد داره.
1-خلافیت/نوآوری
2-سرویس و خدمات
3-مدیریت تغییر

مراحل حل مسئله:(به طور کلی این تکنیک به این روش انجام می گردد.)
مسئله يا فرصت را انتخاب و تعريف نمائيد.
عوامل يا تغيير بالقوه را شناسايي و تجزيه و تحليل نمائيد.

کابردها ویژه این تکنیک عبارتنداز:
1-برای گشودن قدرت خلاقیت در گروه ها
برای ایجاد یک لیست بزرگ از نظرات برای حل مسئله یا یک لیستی از محل مشکل برای برنامه ریزی و تصمیم گرفتن.
برای گسترش راه حل های دیگر
برای شناسایی فرصت های پیشترفت
برای درخشیدن نوآوری ها در فرآیندها، تولیدات و خدمات به خاطر مشارکت تیم.

hossien
23rd January 2013, 03:56 AM
به عنوان مثال یک روش برای تشکیل تیم پرورش ارزیابی و سنجش می توان از این تکنیک به همراه چند تکنیک دیگه بهترین راندمان در کار را داشته باشیم. لطفا به دیاگرام زیر توجه کنید.
http://www.uc-njavan.ir/images/9ixxipolrn5oy8nond1.jpg



این قسمتی کوچکی از انتخاب و ارزیابی یک طرح بود که موارد استفاده اون را هم گفتیم.
به نظر شما در چه فرآیندهای دیگه هم میشه از این تکنیک استفاده کرد؟؟؟؟؟

hossien
23rd January 2013, 03:57 AM
آیا دوس دارین این مبحث را ادامه بدم؟؟؟ چرا؟

mamadshumakher
23rd January 2013, 01:24 PM
با بقیه ابزارهایی که توضیح دادن چه قدر آشنایید آیا تا به حال اونا رو در کارهایتان به کار برده اید. نتیجه ای براتون داشته؟ شما چه ابزار را به دوستان خودتان پیشنهاد می کنید؟
راستش با بقیه ابزار آشنایی کامل ندارم.ولی طوفان فکری رو چند باری با دوستام امتحان کردیم نتیجه ها فوق العاده بود.

من بیشتر فکر ها و ایده هامو فردی انجام میدم و روش خاصی ندارم.بیشتر از دید مشکل به ایده میرسم.

یعنی یه چیزی واسم مشکل میشه.با خودم کلنجار میرم چرا همچین کاری داره انجام میشه.کمبود داره.ضعف داره.کار اضافیه.قابلیت بهبود یا تغییر مکانیزم داره.یا یه چیزی کمه اصلا.

مثال:با خودم میگم پله برقی چرا باید بیخودی بچرخه تا کسی بیاد روش؟مخصوصا پایین رونده.
وقتی مشکل رو شناسایی کردم سعی میکنم تو فکرم دنبال اطلاعات باشم واسه راه های حل مشکل.بیشتر تو ذهنم مدل سازی میکنم.

mamadshumakher
23rd January 2013, 03:26 PM
از این موارد بگزیم و بریم سر اصل مطلب.

چطور ایده مان را پخته کنیم آیا این ابزارها کارامد هستند در صورتی که خیر جوابتان هست راه حل آن را بفرمایید.

خیلی دوست دارم این مبحث رو تخصصی یاد بگیرم.ابزار ها و روش هارو هم دوست دارم یاد بگیرمو امتحان کنم.

hossien
23rd January 2013, 06:26 PM
تا اینجا یک نمونه از استفاده از طوفان فری را گفتم شما می تونید موارد استفاده دیگر در کارها بیان کنید یا حدس بزنید؟

- - - به روز رسانی شده - - -

تا اینجا یک نمونه از استفاده از طوفان فری را گفتم شما می تونید موارد استفاده دیگر در کارها بیان کنید یا حدس بزنید؟

hossien
24th January 2013, 06:00 PM
فک کنم تفکر خیلی سخت باشه.
فقط 30 ثانیه فک کنید

mamadshumakher
24th January 2013, 06:56 PM
فک کنم تفکر خیلی سخت باشه.
فقط 30 ثانیه فک کنید

یعنی برای کاربرد هاش مثال بزنیم؟

خب اگه همینه که زیاده به نظرم کاربرد هاش.حتی تو زندگی روزمره.چیدمان وسایل.مدیریت برنامه.
برگزاری مراحل جشن [nishkhand] گرفته تااااااااا پیاده سازی ایده برای ساخت و طراحی روش های سازمانی و ... فکر میکنم البته [tafakor]

حسین متقی
24th January 2013, 08:09 PM
هر مشکلی!
جایی که تفاوت نیازه
جایی ککه پیشرفت نیازه
جایی که تولید یا بازسازی درمیون باشه
اخه کاربرد طوفان فکری دیگه فکر کردن و سوال کردن و جواب دادن نداره!!!

hossien
29th January 2013, 11:02 AM
یکیاز کاربردهای دیگه طوفان فکری برای تحلیل عمق مسایل هست تا بتونیم اونارا شناسایی کنیم.

omidfays
7th February 2013, 12:45 AM
من توی دو روز طرح فکریم که به هیچ کس نگفته بودم ساخته شدشو دیدم.

hossien
7th February 2013, 08:46 AM
من توی دو روز طرح فکریم که به هیچ کس نگفته بودم ساخته شدشو دیدم.

منشا فکرتون از کجا بوده؟

pedram91
14th September 2014, 11:24 PM
[tashvigh]

pedram91
16th September 2014, 01:15 PM
منشا فکرتون از کجا بوده؟
خواستید به وبلاگم سر بزنید شاید نتیجه گرفتید
http://nokhbesaz.blogfa.com/

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد