PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث مشاوره میخوام/ به شدت داغونم



M@hdi42
27th December 2012, 02:59 PM
سلامhttp://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif



همونطور که بعضی دوستان در سایت میدونن مدتیه اعصابم داغونه و ناراحتم . منم چون نمیخواستم موجبات ناراحتی کسی رو بوجود بیارم

هی با شوخی و .... یه جوری تفره میرفتم. ولی الان تصمیم گرفتم همه چی رو بگم به امید اینکه دوستان بتونن منو از این مسئله رهایی بدن.

حالاهم میخوام از خودم بگم از نامردی ها از بی معرفتی ها از ..از...از.. . نمیدونم اخلاقم اینجوریه یا رو پیشونیم نوشته " باید در حقش نامردی شود"

کلا تو زندگیم به بیشتر کسانی که روی خوش نشون دادم بهم نامردی کردن .حالا من احساس میکنم تا حالا هر کاری کردم دیگه گذشته اما

از امروز میخوام شخصیتم رو تغیر بدم البته نقاطی که در اون به افراد بی ارزشی که براتون تعریف خواهم کرد روی خوش نشون ندم.

از شما میخوام بهم در این راه کمک کنید. خیلی رک بهم بگین چیکار کنم که این موارد دیگه پیش نیاد؟ مغرور بشم؟عصبانی جلوه کنم؟

دیگه هیچوقت شوخی نکنم؟ پر رو بشم؟ به کسی رو ندم؟ به کسی محبت نکنم؟ در حق کسی برادری نکنم؟ بالاخره چیکار کنم؟

بزارین براتون بیبشتر شرح بدم. تو این چند وقت (دو سه ماه اخیر)سه چهار بار بد جوری بهم نامردی شد که البته قسم خوردم جبران کنم و از خجالتشون

در بیام ولی چیزی که منو ازار میده اثار نامردیشون نیست بلکه مشکل من اینه که افرادی که ا ین نامردی ها ر و در حق این حقیر روا داشته اند

اتفاقا کسانی هستند که در زندگی شخصی خودم بیشترین محبت ها رو بهشون کردم و حقیقتا اگه این مشکلات رو اشخاص دیگه ای

برام بوجود می اوردن ناراحت نمیشدم ویا اگه هم میشدم به اینصورت گله مند نبودم چون کلا از اون افراد انتظاری فراتر از این را نداشته ام.

مثلا در یک مورد رفتیم خونه بگیریم واسه دانشگاه و زندگی دانشجویی و.... که من و سه نفر دیگه با هم چهار نفری رفتیم یه خونه رو اجاره کردیم.

الحمد لله هیچکدوم هم مشکل مالی نداشتیم ونداریم که مشکلات بینمون علت مالی داشته باشه. بگذریم...

کم کم دو نفر از رفقامون که یکیشون تا چند وقت پیش رفیق صمیمی بنده بود شروع کردن به کثافت کاری دراوردن

مثلا کمترین کارشون این بود که شبی دو پاکت سیگار بعلاوه قلیان رو مصرف میکردن که خونه رو تماما دود میگرفت

و (پوزش میخوام)دختر بازی و کثافت کاری های بدتر و..... و درس بی درس و ما دو نفر اینوری هی باید تحملشون میکردیم.

راستش من گفتم فعلا حرمت ها رو نگه داریم تا اینکه مثلا اونا هم شاید سر عقل اومدن و دست از این مسخره بازیها برداشتن

و هی تحمل وهی تحمل وهی تحمل ......... . یعنی هر چی هیچی نمیگفتیم و هر چی

غیر مستقیم و از سر دلسوزی تذکر میدادیم انگار نه انگار. مثلا ما چند سال با هم رفیق بودیم هاااا این رسمش بود؟

یعنی هر چی احترام = بی اعتنایی بیشتر.

تا اینکه یه روز اقایون یه کاری کردن که صبرم واقعا لبریز شد و میخواستن به اسم ما دونفر دیگه یه کارایی بکنن که واقعا

دیگه زدیم به سیم اخر و اون کتکی که به گرگ بیابون هم نمیزنن به جفتشون زدیم و از خونه با تیکپا پرتشون کردم بیرون.

بالاخره ادم هم یه صبری داره .یه شخصیتی داره . یه حیایی گفتن.یه چیزی ....

حالا این مورد مورد مهمی هم نبود در برابر مورد های دیگه اما کلا یه چیز توشون مشترک بود و اون اینکه تماما

کسانی در حق بنده نامردی کردن که از نزدیکترین افراد بنده(بین دوستان منظورمه) بودن و کسانی بودن که محبت بی دریغ

خودمو بهشون روا میداشتم. برعکس در زندگیم رفقایی که بهشون توجه کمتری کرده بودم الان دارن بزرگترین لطف ها رو در حق بنده میکنن.


الان هم به شدت داغونم واگه صفای کاربران اینجا نبود از تنهایی و بی معرفتی خفه میشدم. الان احساس میکنم در تمام مناسباتم

تجدید نظر باید بکنم واحساس میکنم اگه اینکارو نکنم راهم به جاهای باریک خواهد انجامید. الان اگه میخواین جای من باشین

فقط یه لحظه احساس کنید اون کسی که برات مثل برادر بود و بیشترین خدمات رو بهش کردی از محبتت سو استفاده کرده و

تو رو یک ابله فرض کرده.چیکار میکنی؟ الان واقعا حالم خرابه . به علت عزت نفسم نه میتونم گریه کنم نه اینکه داد بزنم. هرجور شده میخوام

به شدت حال اون نامردا رو بگیرم.و قطا توان انجام و مقابله به مثل رو دارم فقط تا الان حرمت جلودارم بود از الان دیگه

اون یک ذره احترامی رو که داشتم دیگه نخواهم داشت. خیلی از خودم. از رفتارم و از اخلاق ابلهانم ناراحت وپشیمونم.

خیلی حالم داغونه خیلی.........http://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif



ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم

زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مردیت را

خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبودhttp://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif

"مهدی"
27th December 2012, 03:13 PM
ببین چی بهت میگم خوب فرو کن تو گوشت.........

این چندتا نکته رو رعایت کنی هیچ وقت دچار هیچ مشکلی نمیشی.........

1- صبر
2- قاطعیت رو حرف
3- کمتر شوخی کن
4- رک باش
5- از هیچی نترس (از هیچی)
6- اروم باش + خیلی کم حرف بزن

7- و نهایتا تو دار باش و هیچی از خودت بروز نده بیرون........


در یک کلام عین من باش [nishkhand]

- - - به روز رسانی شده - - -

ببین چی بهت میگم خوب فرو کن تو گوشت.........

این چندتا نکته رو رعایت کنی هیچ وقت دچار هیچ مشکلی نمیشی.........

1- صبر
2- قاطعیت رو حرف
3- کمتر شوخی کن
4- رک باش
5- از هیچی نترس (از هیچی)
6- اروم باش + خیلی کم حرف بزن

7- و نهایتا تو دار باش و هیچی از خودت بروز نده بیرون........


در یک کلام عین من باش [nishkhand]

nasim t
27th December 2012, 03:19 PM
دوست عزیز من روانشناس نیستم اما خوب از دوست صمیمی خودم ضربه ی بدی خوردم و یه چیزی رو خیلی خوب درک کردم ببینید شما می گین خیلی از کارایی که با اعتقاداتتون و انتظاراتتون از اونا و خودتون فرق داشته می کردن معلومه یه روزی اخرش به محبتاتون خیانت می کردن کسی که من باهاش دوست بودم درست همین طور بود نه به خدا اعتقاد داشت نه چیزی از انسانیت سرش می شد خوب بود اما خرابش کردن و به حرفای منم گوش نمی داد و در اخر خیلی بد بهم ضربه زد وقتی ادم با کسایی رابطه برقرار می کنه یا رابطشو حفظ می کنه که با ارزشاش هماهنگی ندارن دیر یا زود مشکل پیدا می کنه اما مطمئنا مشکل از رفتار شما نبوده مشکل از تفاوتای شما بوده و در ضمن احترام بیشتر از حد به کسایی که لیاقتشا ندارن اخر و عاقبت خوبی نداره چون باعث می شه ادما خودشونو خیلی بالاتر فرض کنن و انتظاراتشون زیاد بشه همه اینطور نیستن اما خوب بعد از مدتی که با کسی رابطه داشته باشین می تونین تشخیص بدین که لیاقت محبتا داره یا نه از همه ی اینا بگذریم ما خدا رو داریم چه دوستی بهتر از اون ادما اخرش یه روزی می رن پس بهتره عشق و محبتتونو نسبت به خدا که بهترین دوست هر ادمیه قوی کنین چون فقط اون لیاقتشو داره
از دوستای روانشناس معذرت می خوام که اظهار نظر کردم فقط گفتم شاید تجربه هام کمی مفید باشه

mamadshumakher
27th December 2012, 04:35 PM
اقا مهدی سلام[nishkhand]

اقا مهدی امیدوارم حالتان خوب باشد نقطه

اقا مهدی خوب شد که اومدی اینجا درد و دل کردی نقطه

اقا مهدی داشتیم علامت سوال

تازه اول راهی برادر.بیخیال.هنوز شروع مشکلات هست.اینجا هست که دوست واقعی معلوم میشه.
دعوا . کتک کارییییییییییییی؟ بعید بود از شما.چرا اینقدر صبر کردی که با کتک زدن تخلیه بشی؟مرام گذاشتن هم حدی داره؟به قول مبارز باید از اول جدی باشی.
منم دوستای صمیمی زیادی دارم اما میدونم با کدومشون میتونم خونه اجاره کنم با کدومشون نه.یعنی فکرشو نمیکردی وقتی دوستت به خونه مستقل برسه همچین کارایی میکنه؟

م.محسن
27th December 2012, 04:53 PM
کلا تو زندگیم به بیشتر کسانی که روی خوش نشون دادم بهم نامردی کردن .حالا من احساس میکنم تا حالا هر کاری کردم دیگه گذشته

تن مرد و نا مردی یکی است تنها زمان میتواند این دو را از هم متمایز نماید

از امروز میخوام شخصیتم رو تغیر بدم البته نقاطی که در اون به افراد بی ارزشی که براتون تعریف خواهم کرد روی خوش نشون ندم.

از شما میخوام بهم در این راه کمک کنید. خیلی رک بهم بگین چیکار کنم که این موارد دیگه پیش نیاد؟ مغرور بشم؟عصبانی جلوه کنم؟

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا


اتفاقا کسانی هستند که در زندگی شخصی خودم بیشترین محبت ها رو بهشون کردم و حقیقتا اگه این مشکلات رو اشخاص دیگه ای

خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند


کسانی در حق بنده نامردی کردن که از نزدیکترین افراد بنده(بین دوستان منظورمه) بودن و کسانی بودن که محبت بی دریغ

خودمو بهشون روا میداشتم. برعکس در زندگیم رفقایی که بهشون توجه کمتری کرده بودم الان دارن بزرگترین لطف ها رو در حق بنده میکنن.

دوستی مثل سنگ های کنار ساحل میمونه، خیلی هاشون رو پرتاب می کنی توی آب ولی بعضی ها رو برای همیسه پیش خودت نگه می داری




خیلی حالم داغونه خیلی.........http://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif


و در پایان

موفق کسی است که با آجر هایی که به سمتش پرتاب می کنند دیواری محکم بسازد







دیگه خیلی ادبی شد ...

ریپورتر
27th December 2012, 05:38 PM
ببین اقا مهدی یک چیزی میگم راحت و ساده من اینهمه ساله اجرا کردم مشکلی هم پیش نیومده.همین که شوخ هستی باش یعنی خودت چیزی که دوست داری باش ولی تا دید کسی دست از پا خطا کرد تحمل نکن سریع اعتراض کن و به روش بیار و جلوش وایسا سریع مشکل حل میشه و انقدر هم خودت اذیت نمیشی .تحمل کردن اصلا خوب نیست مگر اعصاب ادم چقدر هست که الکی بخاطر یک مشت ادم مونگل صرف تحمل بشه.از خودت مهمتر هیچ کسی نیست این یادت باشه

BaAaroOoN
27th December 2012, 06:30 PM
پدرررر؟
سلاممم
این دیگه چه قیافه ایه آخه؟؟؟؟؟
اون پسر اگه این کارا رو کرده که بهش نمیگن نارفیقی آخه پدر من!!!!
اون آدم این اخلاق ها رو تو خودش داشته .ولی چون همون اول بهت رو نکرده و بعدا خودت دیدی که چه آدم پلیدیه فکر میکنی در حقت نامردی شده
خب این وسط تو هم بهش یه محبت هایی رو کردی
این درسته
ولی بهش نمیگن نامردی
شما دو تا از اول هم به هم نمی خوردین.....فقط یه کم دیر فهمیدین که با هم فرق دارین....همین!
اگه اینطور باشه که من از تو بدترم که!!!!
کلی چوب اعتماد به دیگرانو خوردم.کلی پشت سرم حرفای عجیب غریب گفتن....
ولی تو این دوره زمونه اگه بخای خوب باشی یه کم سخته...
چون همه میخان مث خودشون بد باشی
چشم اینو که ببینن تو خوبی رو ندارن.....
میخان مث خودشون پلید باشی
دیگه هم نشنوم ازین حرفا بزنیاااااا
منم مشکل تو رو دارم.
نباید که کم بیاری پسر!!!!همه مشکل دارن تو زندگیشون....خصوصا ازین موارد که واسه من اووووووووووووووووووه زیاده

ماری مریم
27th December 2012, 06:41 PM
از قدیم گفتن سعی کن به دوستت اونقدر نزدیک نشی که بتونه بهت ضربه بزنه ...
شماهم آقامهدی اینقد ناامید نباشید همین که طردشون کردی کار خیلی خوبیه
ولی از این به بعد سعی کنید تو انتخاب دوست دقت بیشتری کنید...[golrooz]

natanaeal
27th December 2012, 09:29 PM
ولی الان تصمیم گرفتم همه چی رو بگم به امید اینکه دوستان بتونن منو از این مسئله رهایی بدن.افرین کار درستی بود مطرح کردن در اینجا اگر اینکارو نکنید مثل فوت کرد یه بادکنک بیش از حد مجاز و درنهایت...

حالاهم میخوام از خودم بگم از نامردی ها از بی معرفتی ها از ..از...از.. . نمیدونم اخلاقم اینجوریه یا رو پیشونیم نوشته " باید در حقش نامردی شود" نه اصلا اینطور نیست تلخی هارو تحمیل نکنید...

کلا تو زندگیم به بیشتر کسانی که روی خوش نشون دادم بهم نامردی کردن .نشون دادن روی خوش درجه و جایگاه داره اما اگر صرفا منظور به خوب بودن باشه باید بدونید خوبی زمانی خوبیه که بی چشمداشت باشه بدون ذره ای توقع (بدون ذره ای توقع...)در غیر اینصورت خوبی نیست داد و ستد و بله هر تاجری از ضرر ناراضی خواهد بود حالا من احساس میکنم تا حالا هر کاری کردم دیگه گذشته گذشته کارنامه آدمیه خوشحال باشید کارنامه درخشانی دارید و برای رفتارهاتون ارزش قائل باشید(که مطمئنا همینطوره اما اینو به دیگران هم نشون بدید) تا دیگران هم اون رو درک کنند و ارزش قائل باشند ) اما ... اما...

از امروز میخوام شخصیتم رو تغیر بدم البته نقاطی که در اون به افراد بی ارزشی که براتون تعریف خواهم کرد روی خوش نشون ندم.بعبارتی خط خطی کردن یه کارنامه درخشان...

از شما میخوام بهم در این راه کمک کنید.اینکه با اونها مثل خودشون برخورد کنید نیاز به کمک نداره ،کپی- پیست واژه آشناییه،ببینید و متقابلا در نوع موارد حساس مربوط به اونها رفتار کنید خیلی رک بهم بگین چیکار کنم که این موارد دیگه پیش نیاد؟ مغرور بشم؟غرور بجا ، چرا که نه،اصلا باید باشه،اما... اما بجا عصبانی جلوه کنم؟نه جلوه نکنید(این موضوع فلسفه خودش رو داره...)

دیگه هیچوقت شوخی نکنم؟چرا نه؟!!!در حد خودش لازمه این زندگی مقدمه ای برای زندگی آیندته(البته خیلی خیلی تقریبا"...[khanderiz]) پر رو بشم؟ نه اینجوری همرنگشان خواهید بود به کسی رو ندم؟به خودتون بستگی داره که تا چه حد میتونید اونها رو مهار کنید اما من به شخصه هرگز به کسی اجازه ندادم و سن و سال هم مد نظرم نیست به کسی محبت نکنم؟چرا محبت نکنید،این یه خصلت پاک انسانی و میشناسم انسانیتتونو پررنگش کنید اما فقط باید کمی زیرک باشید (خواهم گفت...) در حق کسی برادری نکنم؟ برادری کنید این هم نوعی محبت بالاخره چیکار کنم؟
عجول نباشید...
بزارین براتون بیبشتر شرح بدم. تو این چند وقت (دو سه ماه اخیر)سه چهار بار بد جوری بهم نامردی شد که البته قسم خوردم جبران کنم و از خجالتشون

در بیام ولی چیزی که منو ازار میده اثار نامردیشون نیست بلکه مشکل من اینه که افرادی که ا ین نامردی ها ر و در حق این حقیربزرگوارید پسر خوب روا داشته اند

اتفاقا کسانی هستند که در زندگی شخصی خودم بیشترین محبت ها رو بهشون کردم و حقیقتا اگه این مشکلات رو اشخاص دیگه ای

برام بوجود می اوردن ناراحت نمیشدم ویا اگه هم میشدم به اینصورت گله مند نبودم چون کلا از اون افراد انتظاری فراتر از این را نداشته ام.محبت اسمش رووشه آقا مهدی، پسر خوب اگر انتظاری باشه که محبت نمیشه و برای همه باید یکسان در نظر بگیرید بلا استثناء

مثلا در یک مورد رفتیم خونه بگیریم واسه دانشگاه و زندگی دانشجویی و.... که من و سه نفر دیگه با هم چهار نفری رفتیم یه خونه رو اجاره کردیم.

الحمد لله هیچکدوم هم مشکل مالی نداشتیم ونداریم که مشکلات بینمون علت مالی داشته باشه. بگذریم...

کم کم دو نفر از رفقامون که یکیشون تا چند وقت پیش رفیق صمیمی بنده بود شروع کردن به کثافت کاری دراوردن

مثلا کمترین کارشون این بود که شبی دو پاکت سیگار بعلاوه قلیان رو مصرف میکردن که خونه رو تماما دود میگرفت

و (پوزش میخوام)دختر بازی و کثافت کاری های بدتر و..... و درس بی درس و ما دو نفر اینوری هی باید تحملشون میکردیم.همینجا باید اخطار بدم ، رفیق یعنی چی؟بذارید یه سوال بپرسم ، شما آبی که میخورید از هر ظرفی،لیوانی و... درواقع به هر شکلی که باشه میخورید؟شناختن کسی بعنوان رفیق یا دوست فلسفه پیچیده ای داره و به قدرت شناختتون از ادمها بر میگرده به حدی گسترده است که اینجا نمی گنجه از طرف دیگه شکر خدا مشکل مالی ندارید بهتر بود یک ترم زندگی به تنهایی رو تحمل میکردید تا به مرور بعد از کمی معاشرت کِیس مناسبو انتخاب و شرایط رو مشخص و مشکلات کمتر میشد (قطعا...)
البته باید یه سری ترسها رو هم( باید) تحمیل کرد به لحاظ قانونی و اگر رعایت نکنند چه خواهد شد... (اگر یکم از یه وکیل هم راهکار بخوای از دوستان راهنمایی خواهند کرد راجع به قرارداد و... عرض میکنم

راستش من گفتم فعلا حرمت ها رو نگه داریم تا اینکه مثلا اونا هم شاید سر عقل اومدن و دست از این مسخره بازیها برداشتن شخصیتها شکل گرفته و شما یه روزه یه ماهه یه ساله نخواهید توانست(تجربه شخصی اینطور میگه...)

و هی تحمل وهی تحمل وهی تحمل ......... . یعنی هر چی هیچی نمیگفتیم و هر چی

غیر مستقیم و از سر دلسوزی تذکر میدادیم انگار نه انگار. تذکر روش و جایگاهی داره و موعظه دوستانه رو تذکر تلقی نمی کنند مثلا ما چند سال با هم رفیق بودیم هاااا این رسمش بود؟

یعنی هر چی احترام = بی اعتنایی بیشتر. آب سربالا بره قورباغه ابو عطا میخونه
احترام خوبه افراط نه
نه اونقدر شل که از دستت بیفته نه اونقدر سفت که خفه شه

تا اینکه یه روز اقایون یه کاری کردن که صبرم واقعا لبریز شد و میخواستن به اسم ما دونفر دیگه یه کارایی بکنن که واقعا

دیگه زدیم به سیم اخر و اون کتکی که به گرگ بیابون هم نمیزنن به جفتشون زدیم و از خونه با تیکپا پرتشون کردم بیرون.

بالاخره ادم هم یه صبری داره .یه شخصیتی داره . یه حیایی گفتن.یه چیزی ....

حالا این مورد مورد مهمی هم نبود در برابر مورد های دیگه اما کلا یه چیز توشون مشترک بود و اون اینکه تماما

کسانی در حق بنده نامردی کردن که از نزدیکترین افراد بنده(بین دوستان منظورمه) بودن و کسانی بودن که محبت بی دریغ

خودمو بهشون روا میداشتم. برعکس در زندگیم رفقایی که بهشون توجه کمتری کرده بودم الان دارن بزرگترین لطف ها رو در حق بنده میکنن.
متاسفانه نمیدونم چه تعریفی از رفیق بعبارتی دوست دارید و اینکه دوست واژه عمیق و بزرگیه

الان هم به شدت داغونم واگه صفای کاربران اینجا نبود از تنهایی و بی معرفتی خفه میشدم. الان احساس میکنم در تمام مناسباتم

تجدید نظر باید بکنم واحساس میکنم اگه اینکارو نکنم راهم به جاهای باریک خواهد انجامید. الان اگه میخواین جای من باشین

فقط یه لحظه احساس کنید اون کسی که برات مثل برادر بود و بیشترین خدمات رو بهش کردی از محبتت سو استفاده کرده و

تو رو یک ابله فرض کرده.چیکار میکنی؟ این فقط فرضه و بذارید در حد فرض باقی بمونه تا زمانی که شما خودتون خودتونو باور نکنید دیگری خودش رو تحمیل خواهد کرد لان واقعا حالم خرابه . به علت عزت نفسم نه میتونم گریه کنم نه اینکه داد بزنم. هرجور شده میخوام
عزت نفس،شرافت و آبرو بوده که شما برای حفظش در این شرایط قرار دارید و مشکل بعدی اینه که هنوز راه تخلیه فشار درونی رو پیدا نکردی
(ضربه زدن به کیسه بکس چطوره...؟)

به شدت حال اون نامردا رو بگیرم.و قطا توان انجام و مقابله به مثل رو دارم فقط تا الان حرمت جلودارم بود از الان دیگه

اون یک ذره احترامی رو که داشتم دیگه نخواهم داشت. خیلی از خودم. از رفتارم و از اخلاق ابلهانم ناراحت وپشیمونم.
از شکست باید حربه بسازید برای پیروزی
خیلی حالم داغونه خیلی.........http://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif



ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم

زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مردیت را

خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبودhttp://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20%2818%29.gif

مرد که گریه نمیکنه/قوی ... / درک میکنم خانه محل آرامش و آسایش و سلب شده / حق ستودنیست اما روش خودشو داره

natanaeal
27th December 2012, 09:41 PM
مسئله اصلی اینه شما فقط رفتارها رو مطرح کردید نه نوع شخصیت و توان و قدرت مقابله و خیلی موارد دیگه

زمانی من نوعی میتونم به شما کمک کنم تا دقیقا در جریان کل شرایط و محیطی که درش قرار دارید باشم

پیشنهاد میکنم یکی یکی از کسانی که مد نظر دارید از خصوصیات اخلاقیشون بگید تا دیگران بتونند کمکتون کنند

چیزی رو که نباید فراموش کنید خداست

با آرزوی توفیق

- - - به روز رسانی شده - - -

مسئله اصلی اینه شما فقط رفتارها رو مطرح کردید نه نوع شخصیت و توان و قدرت مقابله و خیلی موارد دیگه

زمانی من نوعی میتونم به شما کمک کنم تا دقیقا در جریان کل شرایط و محیطی که درش قرار دارید باشم

پیشنهاد میکنم یکی یکی از کسانی که مد نظر دارید از خصوصیات اخلاقیشون بگید تا دیگران بتونند کمکتون کنند

چیزی رو که نباید فراموش کنید خداست

با آرزوی توفیق

M@hdi42
28th December 2012, 05:15 PM
سلام مجدد به تمامی دوستان .ممنونم که در این مدت کم چه به صورت خصوصی و چه تو تاپیک به بنده راهنمایی دادن وباعث شدن تا حد زیادی از بار روانی که داشتم رهایی پیدا کنم. من ادم ضعیفی به لحاظ شخصیتی نیستم ویا اینکه نتونم چیزی رو صراحتا به کسی بگم . اتفاقا برعکسه ولی این موارد که عرض کردم در مورد دوستان به ظاهر صمیمی !!!! بود که بالاخره حد اقل 15 سال با هم رفیق بودیم و من یک حالت رودربایستی رو داشتم . البته به قول دوستان احتمالا تلقی بنده وشناخت بنده از دوستی ناقص بوده و اصلا اشتباه میکردم که اونا رو دوستخودم میدونستم البته تاریخ دوستی ما!!! بر میگرده به سنین پایین و این دوستی در سنین بالا اتفاق نیفتاده که بخوام شناخت خوبی داشته باشم یا نه . من طوریم اگه با کسی دوستی کنم جونمم میذارم پاش اما در مورد شخصیت اون به ظاهر رفیق ها اشتباه میکردم .البته خوشبختانه دوستان بسیار زیادی پیدا کردم چه در دانشگاه چه محل زندگی که چون با شناخت تمام انتخابشون کردم همین الانشم امتحان خودشونو برام در جاهای حساس پس دادن. انشالله بتونم از راهنمایی های تک تک دوستان استفاده کنم

درجات معنوی
29th December 2012, 11:15 AM
تقوای از الله بزرگ قطعا موثره . قطعا نصایح الله بزرگ در قرآن کریم مشگلات ما و شما قادر است حل کند .یا علی (ع)

Karim1504
4th January 2013, 01:07 PM
تا اینکه یه روز اقایون یه کاری کردن که صبرم واقعا لبریز شد و میخواستن به اسم ما دونفر دیگه یه کارایی بکنن که واقعا

دیگه زدیم به سیم اخر و اون کتکی که به گرگ بیابون هم نمیزنن به جفتشون زدیم و از خونه با تیکپا پرتشون کردم بیرون.

اینکارو را همون اول باید انجام می دادید. روز اول گربه را دم حجله بکش ;)
از قدیم گفتن:
مکن کاری که دانایان بخندند
مرو راهی که پایت را ببندند

داداش سعی کن همیشه با افرادی که هم فاز خودت هستند؛ هم صحبت و هم سفره بشی تا هیچوقت به مشکل برنخوری ;)

kamanabroo
4th January 2013, 03:37 PM
خیلی خوبه که تو این سایت اینقدر کاربرا نسبت به همدیگه احساس مسئولیت می کنند و تجربیاتشون رو به همدیگه منتقل می کنند.

واقعا جای خوشحالی داره و افتخار به این جوونای همدل..

-------------------------------------------------------------------------------

آقا مهدی گل
بی مقدمه برم سر اصل مطلب


چون گفتی گذشته ها گذشته .. برای آینده ای بهتر چند کلوم برادرانه می گم



ما باید یه چارچوب تو رفتارهامون و ارتباط هامون داشته باشیم

همون چارچوبی که دینمون به ما یاد داده

حالا دو تا سوال پیش میاد:
1. چارچوب رفتاری و ارتباطی از نظر دین چیه؟
2. آيا ما باید نسبت به همه افراد یک چارچوب فقط داشته باشیم؟

جواب این دو سوال:


دین اسلام به ما میگه در درجه اول در همه ارتباط ها باید احترام و متانت و وقار خودمون رو حفظ کنیم (روایاتی که به ما میگن همیشه و همه جا و با همه کس هر جور شوخی نکنیم!)





و در مرحله بعد خطوط قرمز خودمون رو به اطرافیانمون بفهمونیم تا دیگران ناخواسته هتک حرمتی نکنند.( با لحنی خوب و با رفتارهامون و در موقعیت هایی که فکر می کنیم بهترین فرصت هست تا نظر و اعتقادمون رو بیان کنیم )





در برابر هر گونه بدی ، زشتی ، حرف و عمل بد احساس وظیفه کنیم و عکس العمل نشون بدیم(با رفتار مناسب البته) ( اینجوری اطرافیان ما هم می فهمند که ما محدوده اعتقادات و عملمون تا چه حده) حتی در روایات اومده که بهترین دوست کسی هست که عیب های تو رو بهت هدیه بده.





بین افراد فرق نگذاریم --> در انجام اصول اولیه اخلاقی . یعنی اصول اخلاقی رو همیشه رعایت کنیم با همه.

بین افراد فرق بگذاریم --> در موضع گرفتن ها و امور جزئی که با آنها درگیر هستیم و در انتخاب رفتارهای مناسب با هر فرد. ( مسلما هر کسی بنا به شخصیتی که داره رفتار متناسب با خودش رو نیاز داره)




در ارتباطاتمون زرنگ باشیم و از تجربه هامون نهایت استفاده رو ببریم و از یک سوراخ دو بار نیش نخوریم! ( در روایت هست که مومن زرنگه و از یک سوراخ دو بار نیش نمی خوره)




این اصل رو یادمون نره که وقتی کسی رو به عنوان همسفر/همراه/همنشین و .. انتخاب می کنیم هیچ تضمینی وجود نداره که حتما تا آخر راه با ما باشه! ( چون همه چیز دست ما نیست . اون شخص اراده و اختیار و علاقه های خاص خودش رو داره)




پس باید قبل از انتخاب دقتمون رو بیشتر کنیم و ادامه با هم بودن ها مواضع قطعی و خطوط قرمز خودمون رو نشون بدیم و از این خطوط عقب نشینی نکنیم




و خودمون رو از نظر روانی آماده کنیم که تا وقتی که اصول رفتاری و اعتقادی افراد با هم جور در بیاد می تونند در کنار هم بمونند و الا راهشون جدا میشه . تا وقتی راه ما با راه یکی از همراهان ما عوض شد قدرت تحمل بیشتری داشته باشیم.




اگر کار درستی انجام میدیم و با عقل و دینمون سازگاره محکم پای عمل و حرفمون بایستیم و به خدا توکل کنیم.




راه اصلاح رفتار و عمل رو در خودمون همیشه باز بگذاریم تا بتونیم شناختها و تجربه هامون رو در رفتار وعمل و اعتقادمون نشون بدیم.





دین اسلام رفتارهای ما نسبت به دیگران رو به دو دسته کلی تقسیم می کنه و یک محور به ما میده:/




جاذبه : رفتارهایی که موجب میشه دیگران به سمت ما جلب بشوند باید طبق اصول عقلی و دینی باشه تا افراط و تفریط در اون رفتار و ارتباط پیش نیاد.
دافعه : رفتارهایی که موجب میشه دیگران از ما دور بشوند هم باید طبق اصول عقلی و مبانی اعتقادی دینی ما باشه تا نگران از دست دادن روابطمون نباشیم و همیشه نگاهمون به مرتبه بالاتری باشه.




محور دوستی ها و ارتباطات رو خداوند قرار بدیم و رضایت و نارضایتی او رو ملاک رفتار ها و مواضعمون قرار بدیم تا در افت و خیز روزگار پایدار باشیم و آرامش داشته باشیم.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد