PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اتاق اجاره ای خدا



نسیم بهآر
25th December 2012, 09:20 AM
دلم را سپردم به بنگاه دنیا و هی آگهی دادم اینجا و آنجا

و هرروز برای دلم مشتری آمد و رفت
وهی این و آن سرسری آمد و رفت
ولی هیچ کس واقعا اتاق دلم را تماشانکرد
دلم قفل بود کسی قفل قلب مرا وا نکرد
یکی گفت چرا این اتاق پر از دود و آه است
یکی گفت چه دیوار هایش سیاه است.
یکی گفت چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت و انگار هر آجرش فقط از غم و غصه و ماتم است!
و رفتند و بعدش دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم: خدایا تو قلب مرا می خری؟
و فردای آن روز خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه پشت خود بست
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر برای شما جا نداریم از این پس به جز او کسی را نداریم.

عرفان نظرآهاری



http://s2.picofile.com/file/7596186234/452.jpg

mozhgan.z.1368
25th December 2012, 09:39 AM
عجب صبری خدا دارد!
عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم !!

همان اول که اول ظلم رامی دیدم از مخلوق بی وجدان‘جهان را باهمه زیبایی وزشتی به روی یکدگرویرانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

که درهمسایه چندین گرسنه چند بزمی گرم عیش ونوش می دیدم‘نخستین نعره مستانه را خاموش آندم برلب پیمانه میکردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

که می دیدم یکی عریان ولرزان‘دیگری پوشیده ازصد جامه رنگین‘زمین وآسمان راواژگون‘مستانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

نه طاعت می پذیرفتم‘نه گوش ازبهراستغفاراین بیدادگرها تیزکرده‘پاره پاره درکف زاهد نمایان سجه صد دانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

برای خاطرتنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان‘هزاران لیلی نازآفرین را کوبه کوآواره ودیوانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان‘سراپای وجود بی وفا معشوق را پروانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

به عرش کبریایی‘با همه صبر خدایی‘تا که می دیدم عزیزنابجایی‘نازبریک ناروا گردیده‘خواری می فروشد‘گردش این چرخ را وارونه بی صبرانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم!!

که می دیدم‘مشوش عارف وعامی‘زبرق فتنه این علم عالم سوزمردم کش‘به جز

اندیشه عشق وفا‘معدوم هرفکری دراین دنیای پرافسانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد‘چرا من جای او باشم!!

همین بهترکه اوخود جای خود بنشسته وتاب تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد‘وگرنه من به جای اوچوبودم!یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل وفرزانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!!!

عجب صبری خدا دارد!!!
شعری از : معینی کرمانشاهی

pegah*_
25th December 2012, 11:54 PM
عالی بود

kadaj
26th December 2012, 12:43 PM
ای غایب از نظـــر به خدا می ســــــــپارمت | جانم به سوختی و به دل دوست دارمت
تا دامـــــــن کفن نکشـــــم زیر پــــای خـاک | بــــاور مکــن که دســــت ز دامن بدارمت
محــــراب ابــــــــرویت بنما تا سحـــرگهـــی | دســـت دعـــــا برآرم و در گردن آرمـــــت
گر بایدم شدن ســــــــــوی هــــاروت بابلی | صـــد گونه جــــــادویی بکنم تا بیارمــــت
خواهم که پیش میرمــــت ای بی وفا طبیب | بیمــــــــــار بازپپــــــرس که در انتظارمت
صد جوــــــی آب بســــــته ام از دیده برکنار | بربوی تخـــــم مهــــر که در دل بکارمـــت
خونم بریخت واز غم عشـــــــقم خلاص داد | منـــــت پذیر غمزه خنجـــــــــــر گذارمـت
می گویـم و مرادم از این سیـــــل اشـــکبار | تخــــــم محــــبت است که در دل بکارمت
بارم ده از کرم سـوی خود تا به ســـــــوز دل | در پای دم به دم گــــــــــهر از دیده بارمت
حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست | فی الجمله می کنی و فرو می گذارمت

setayesh shb
26th December 2012, 01:22 PM
ای غایب از نظـــر به خدا می ســــــــپارمت | جانم به سوختی و به دل دوست دارمت
تا دامـــــــن کفن نکشـــــم زیر پــــای خـاک | بــــاور مکــن که دســــت ز دامن بدارمت
محــــراب ابــــــــرویت بنما تا سحـــرگهـــی | دســـت دعـــــا برآرم و در گردن آرمـــــت
گر بایدم شدن ســــــــــوی هــــاروت بابلی | صـــد گونه جــــــادویی بکنم تا بیارمــــت
خواهم که پیش میرمــــت ای بی وفا طبیب | بیمــــــــــار بازپپــــــرس که در انتظارمت
صد جوــــــی آب بســــــته ام از دیده برکنار | بربوی تخـــــم مهــــر که در دل بکارمـــت
خونم بریخت واز غم عشـــــــقم خلاص داد | منـــــت پذیر غمزه خنجـــــــــــر گذارمـت
می گویـم و مرادم از این سیـــــل اشـــکبار | تخــــــم محــــبت است که در دل بکارمت
بارم ده از کرم سـوی خود تا به ســـــــوز دل | در پای دم به دم گــــــــــهر از دیده بارمت
حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست | فی الجمله می کنی و فرو می گذارمت


میشه یه سوال بپرسم
این نوشته ای که نوشتی:انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست تصمیم با خودته که دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی
از کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- - - به روز رسانی شده - - -



ای غایب از نظـــر به خدا می ســــــــپارمت | جانم به سوختی و به دل دوست دارمت
تا دامـــــــن کفن نکشـــــم زیر پــــای خـاک | بــــاور مکــن که دســــت ز دامن بدارمت
محــــراب ابــــــــرویت بنما تا سحـــرگهـــی | دســـت دعـــــا برآرم و در گردن آرمـــــت
گر بایدم شدن ســــــــــوی هــــاروت بابلی | صـــد گونه جــــــادویی بکنم تا بیارمــــت
خواهم که پیش میرمــــت ای بی وفا طبیب | بیمــــــــــار بازپپــــــرس که در انتظارمت
صد جوــــــی آب بســــــته ام از دیده برکنار | بربوی تخـــــم مهــــر که در دل بکارمـــت
خونم بریخت واز غم عشـــــــقم خلاص داد | منـــــت پذیر غمزه خنجـــــــــــر گذارمـت
می گویـم و مرادم از این سیـــــل اشـــکبار | تخــــــم محــــبت است که در دل بکارمت
بارم ده از کرم سـوی خود تا به ســـــــوز دل | در پای دم به دم گــــــــــهر از دیده بارمت
حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست | فی الجمله می کنی و فرو می گذارمت


میشه یه سوال بپرسم
این نوشته ای که نوشتی:انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست تصمیم با خودته که دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی
از کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

kadaj
26th December 2012, 01:27 PM
میشه یه سوال بپرسم
این نوشته ای که نوشتی:انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست تصمیم با خودته که دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی
از کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- - - به روز رسانی شده - - -



میشه یه سوال بپرسم
این نوشته ای که نوشتی:انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست تصمیم با خودته که دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی
از کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نمی دونم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد