PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی عقیل مهمان علی(ع)



312
22nd December 2012, 08:43 PM
عقیل ، در زمان خلافت برادرش امیرالمؤمنین على علیه السلام به عنوان مهمان به خانه آن حضرت ، در کوفه ، وارد شد.
على به فرزند مهتر خویش ، حسن بن على ، اشاره کرد که جامه به عمویت هدیه کن .امام حسن یک پیراهن و یک ردا از مال شخصى خود به عموى خویش عقیل تعارف و اهداء کرد.
شب فرا رسید و هوا گرم بود. على و عقیل روى بام دارالاماره نشسته مشغول گفتگو بودند. موقع صرف شام رسید. عقیل که خود را مهمان دربار خلافت میدید، طبعا انتظار سفره رنگینى داشت ، ولى بر خلاف انتظار وى ، سفره بسیار ساده وفقیرانه اى آورده شد. با کمال تعجب پرسید: غذا هر چه هست همین است ؟
على: مگر این نعمت خدا نیست ؟ من که خدا را بر این نعمتها بسیار شکر مى کنم و سپاس مى گویم.
عقیل : پس باید حاجت خویش را زودتر بگویم و مرخص شوم ، من مقروضم و زیر بار قرض مانده ام ، دستور فرما هر چه زودتر قرض مرا ادا کنند و هرمقدار مى خواهى به برادرت کمک کنى بکن ، تا زحمت را کم کرده به خانه خویش بر گردم .
- چقدر مقروضى ؟
- صد هزار درهم .
- اوه ، صد هزار درهم ! چقدر زیاد!متاءسفم برادر جان که این قدر ندارم که قرضهاى تو را بدهم ، ولى صبر کن موقع پرداخت حقوق برسد. از سهم شخصى خودم بر مى دارم و به تو مى دهم و شرط مواسات و برادرى رابه جا خواهم آورد، اگر نه این بود که عائله خودم خرج دارند، تمام سهم خودم را به تومى دادم ، و چیزى براى خود نمى گذاشتم......

312
22nd December 2012, 08:48 PM
- چى ؟! صبر کنم تا وقت پراخت حقوق برسد؟
بیت المال و خزانه کشور در دست تو است ، و به من مى گویى صبر کن تا موقع پرداخت سهمیه ها برسد، و از سهم خودم بتو بدهم ! تو هر اندازه بخواهى مى توانى از خزانه و بیت المال بردارى ، چرا مرا به رسیدن موقع پرداخت حقوق حواله مى کنى ؟! بعلاوه مگر تمام حقوق تو از بیت المال چقدر است ؟ فرضا تمام حقوق خودت را به من بدهى ، چه دردى از من دوا مى کند؟
- من از پیشنهاد تو تعجب مى کنم ، خزانه دولت پول دارد یا ندارد، چه ربطى به من و تو دارد؟! من و تو هم هر کدام فردى هستیم مثل سایر افراد مسلمین . راست است که تو برادر منى و من باید تا حدود امکان از مال خودم به تو کمک و مساعدت کنم ، اما از مال خودم نه از بیت المال مسلمین .
مباحثه ادامه داشت و عقیل با زبانهاى مختلف اصرار سماجت مى کرد، که اجازه بده از بیت المال پول کافى به من بدهند، تا من دنبال کار خود بروم .
آنجا که نشسته بودند به بازار کوفه مشرف بود. صندوقهاى پول تجار و بازاریها از آن جا دیده مى شد. در این بین که عقیل اصرار سماجت مى کرد، على به عقیل فرمود:اگر باز هم اصرار دارى و سخن مرا نمى پذیرى ، پیشنهادى به تو مى کنم ، اگر عمل کنى مى توانى تمام دین خویش را بپردازى و بیش از آن هم داشته باشى ؟
- چه کار بکنم ؟
- در این پایین صندوقهایى است . همینکه خلوت شد و کسى در بازار نماند، از اینجا برو پایین و این صندوقها را بشکن ، و هر چه دلت مى خواهد بردار!
- صندوقها مال کیست ؟؟؟؟...

312
22nd December 2012, 08:53 PM
- مال این مردم کسبه است ، اموال نقدینه خود را در آنجا مى ریزند.
- عجب ! به من پیشنهاد مى کنى که صندوق مردم را بشکنم و مال مردم بیچاره اى که به هزار زحمت به دست آورده و در این صندوقها ریخته و به خدا توکل کرده و رفته اند، بردارم و بروم ؟
- پس تو چطور به من پیشنهاد مى کنى که صندوق بیت المال مسلمین را براى تو باز کنم ؟ مگر این مال متعلق به کیست ؟ این هم متعلق به مردمى است که خود، راحت و بى خیال در خانه هاى خویش خفته اند. اکنون پیشنهاد دیگرى مى کنم ، اگر میل دارى این پیشنهاد را بپذیر.
- دیگر چه پیشنهادى ؟
- اگر حاضرى شمشیر خویش را بردار، من نیز شمشیر خود را برمى دارم ، در این نزدیکى کوفه ، شهر قدیم«حیره » است، در آنجا بازرگانان عمده و ثروتمندان بزرگى هستند، شبانه دو نفرى مى رویم ، و بر یکى از آنهاشبیخون مى زنیم و ثروث کلانى بلند کرده مى آوریم .
- برادر جان ! من براى دزدى نیامده ام که تو این حرفها را مى زنى . من مى گویم از بیت المال و خزانه کشور که ، در اختیار تو است ، اجازه بده پولى به من بدهند، تا من قروض خود را بدهم .
- اتفاقا اگر مال یک نفر را بدزدیم ، بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر مسلمان ، یعنى مال همه مسلمین ، را بدزدیم . چطور شد که ربودن مال یک نفر با شمشیر دزدى است ، ولى ربودن مال عموم مردم دزدى نیست ؟ تو خیال کرده اى که دزدى فقط منحصر است به اینکه کسى به کسى حمله کند، و با زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد؟! شنیع ترین اقسام دزدى همین است که تو الان به من پیشنهاد مى کنى ؟
....................

قصه38 از کتاب داستان راستان علامه مطهری(ره)

fly in the sky
22nd December 2012, 10:10 PM
عالی بود

ارگان
22nd December 2012, 10:14 PM
خیلی داستان آموزندست اینو چندبار خوندم.
ممنون و سپاس فراوان.[golrooz][golrooz]

انوبانی نی
23rd December 2012, 09:37 AM
علی پولدارترین وغنی ترین مرد زمان خودش بود خیلی ثروتمند تر از انچه فکرش را بکنید . علی چندین همسر و فرزندان زیادی داشت . خرج صبحانه - ناهار- شام - لباس - کسب علم که هدف اصلیش بود برای فرزندان - کفش- هزینه های دوا ودرمان - خرید اسب برای خودش و پسران بزرگش - زره - شمشیر- لباس جنگ -و ......... اضافه کنید شبهایی که تا صبح بین فقرا غذا تقسیم میکرد . علی دزدی نمیکرد . اهل دست درازی به بیت المال نبود . نتیجه کارو زحمت خودش را خرج میکرد . ساده لوحانه است فکر کنیم قدرت خرید کفش ولباس نداشت و انها را وصله میکرد . او امیر المومنین وچند سال خلیفه (رییس حکومت) بود .اما مانند فقرا زندگی میکرد ارزش کارش هم همینجاست . نداشتی و نخوردی و نپوشیدی شق القمر نکرده ای . اگر داشتی و به خاطر فقرای امت یا خانواده خودت نخوردی و نپوشیدی مردی . برای همین است که نامش بلند گشته . برای همین پدر حسین شده . برای همین ....

pegah*_
23rd December 2012, 12:13 PM
عالی بود.مرسیییییییی

v.m 2020
23rd December 2012, 03:38 PM
قشنگ بود

موازنه
27th December 2012, 03:14 PM
[tashvigh][tashvigh]

انوبانی نی
2nd January 2013, 01:01 PM
علی پولدارترین وغنی ترین مرد زمان خودش بود خیلی ثروتمند تر از انچه فکرش را بکنید . علی چندین همسر و فرزندان زیادی داشت . خرج صبحانه - ناهار- شام - لباس - کسب علم که هدف اصلیش بود برای فرزندان - کفش- هزینه های دوا ودرمان - خرید اسب برای خودش و پسران بزرگش - زره - شمشیر- لباس جنگ -و ......... اضافه کنید شبهایی که تا صبح بین فقرا غذا تقسیم میکرد . علی دزدی نمیکرد . اهل دست درازی به بیت المال نبود . نتیجه کارو زحمت خودش را خرج میکرد . ساده لوحانه است فکر کنیم قدرت خرید کفش ولباس نداشت و انها را وصله میکرد . او امیر المومنین وچند سال خلیفه (رییس حکومت) بود .اما مانند فقرا زندگی میکرد ارزش کارش هم همینجاست . نداشتی و نخوردی و نپوشیدی شق القمر نکرده ای . اگر داشتی و به خاطر فقرای امت یا خانواده خودت نخوردی و نپوشیدی مردی . برای همین است که نامش بلند گشته . برای همین پدر حسین شده . برای همین ....

همسر : خوله حنیفه - اسما بنت عمیس- حضرت فاطمه - امامه بنت ابی العاص - لیلی التمیمی - ام البنین - وتعدادی به نام ام ولد (کنیز)
فرزندان: حضرات امام حسن - امام حسین - حضرت زینب - حضرت محسن - محمد - محمد اصغر - عباس - جعفر - عبد اله - یحیی -
عمر - رقیه - ام الحسن - رمله کبری - ام کلثوم - زینب صغری - امامه - خد - ام الکرم - ام السلمه - جمانه

درجات معنوی
2nd January 2013, 01:56 PM
علی (ع) آتش جهنم را بر دزدی از بیت المال ترجیح نداد و سیخی را داغ کرد و بدست عقیل نابینا که در آن زمان فقیر و فرزندانی مثل فقرا خاک آلود بودن نزدیک کرد و عقیل فریاد کرد چه میکنی یا علی آیا بجای درخواستم دست مرا میسوزنی . علی(ع) فرمود : چطور از آتشی که بنده خدا با دستانش درست کرده میترسی اما از آتشی که خداوند فراهم کرده نمیترسی ؟عقیل خشمگین علی(ع) را ترک کرد .توضیحات بیشتر در نهج البلاغه کتاب ایشان بخوانید .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد