PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر تو به من خندیدی



نسیم بهآر
22nd December 2012, 09:36 AM
شعر اول از حميد مصدق :
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حميد مصدق رو اينجوري داده:
من به تو خنديدم
چون كه مي دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ي همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك
لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمي خواست به خاطر بسپارد
گريه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت.

pegah*_
22nd December 2012, 03:14 PM
خیلی عالی بوددددددددددددد.مرسی

kahrupay
22nd December 2012, 03:42 PM
جالبه
نمی دونستم این همه آدم این شعرو نمیشناسن!!!
حالا که دوست داشتید و با تشکر از دوست ایجاد کننده ی تاپیک این هم قسمت سوم شعر از زبان سیب و به قلم شاعری معاصر که نامشون رو نمی دونم!![nishkhand]


دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او کرد نگاه!

این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره یک عاشق
و لب و دندان
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
"او یقینا پی معشوق خودش می آید! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
"مطمئنا که پشیمان شده برمی گردد! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذراتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت!

مدیر تالار ادبیات
22nd December 2012, 04:25 PM
تمامی اسپم ها حذف شدند.

لطفا پست اسپم ارسال نفرمایید
و تشکرو تشویق را فقط با تشکر پست و امتیاز دادن انجام دهید

کیمیازاده
22nd December 2012, 07:06 PM
خیلی قشنگ بود هم شعر اول و هم شعر اون شاعر معاصر [tashvigh]

موازنه
22nd December 2012, 08:06 PM
عاااااااااااااااااااااااا اااااااالی بودن...
واقعأ لذت بردم
زنده باشید[tashvigh]

المیرا70
23rd December 2012, 09:59 AM
اسم شاعر معاصر که سومین شعر رو گفته جواد نوروزی هست
در کنار هم قشنگ شدن
ممنون

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد