توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مرگــ
تووت فرنگی
15th December 2012, 01:32 AM
موسیقی عجیبی ست مرگ.
بلند می شوی
و چنان آرام و نرم می رقصی
که دیگر هیچکس تو را نمی بیند
گروس عبدالملکیان
rezanice
15th December 2012, 01:56 AM
سلام زیبا بود
مرگ اگر مرد است گو نزد من ایی/تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
entooba72
15th December 2012, 02:03 AM
ممنون زیبا بوووووووووود ... [golrooz]http://static.cloob.com//public/user_data/album_photo/2503/7508838-b.jpg
ab.bb
15th December 2012, 02:05 AM
چه كسي سند دارد بر عمر دراز
چه كسي رسيده بر وصال اين دلبر ناز
ای كه دل بستی به اين خاك و غبار
ای كه بر اسب تيز پای عمر شدی سوار
سر آخر، خاك گورت شود نثار
بيت اول اين شعر رو از حرف بابا بزرگم، گرفتم؛ يه بار تو صحبتاش گفت:«من كه عمرم رو از خدا سند نگرفتم؛ تابدونم تاكي زنده ام... ».خدا رحمتش کنه، خیلی وقته مرده، دلم براش خیلی تنگ شده.
sani queen
15th December 2012, 02:07 AM
از مرگ نمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مادرم را پیدا نکنم ...
.........................................
درست است که نقطه تمام کننده جمله است، اما باعث مرگ و فنای جمله نیست .
همانطور که در مورد انسان نیز، مرگ باعث فنای او نیست و فقط یک سطر او را جابجا میکند.
از سطر دنیا به سطرعقبی ...
کاش تا جایی که می توانیم بی غلط باشیم ...
natanaeal
15th December 2012, 03:25 AM
«مردن کافی نیست باید به موقع مرد.»
ژان پل سارتر
آن که به کمال رسیدهاست، فاتحانه به مرگ خویش میمیرد و چنین مرگی، بهین مرگ است.
نيچه
http://www.farsnaz.com/aban91/1234.jpg
natanaeal
15th December 2012, 03:35 AM
http://mohajer19.persiangig.com/image/1%D9%85%D8%B1%DA%AF.jpg
م.محسن
15th December 2012, 05:11 AM
مرگ از زندگی پرسید چیست که باعث می شود تو شیرین و من تلخ جلوه کنم؟
زندگی لبخندی زد و گفت : دروغی که در من نهفته است و حقیقتی که در تو
سونای69
15th December 2012, 05:54 AM
هیچ انسانی دوست ندارد که بمیرد
اما همیشه ارزوی بهشت رفتن را دارد
اما یادمون نره که برای رفتن به بهشت اول باید مرد
mozhgan.z.1368
15th December 2012, 06:28 AM
مرگمن شعر مرگ را برای لبانم خواستمو همه آنها آهنگ بد نوای زندگی را نعره میزدندکویر لبهایمسکوت اشکهایمزندان سینهامپاهای لرزانممن یک انسانممثل همه آنها٬ مثل تو......
مجتبی حسینی فهرجی
15th December 2012, 05:56 PM
چه كسي سند دارد بر عمر دراز
چه كسي رسيده بر وصال اين دلبر ناز
ای كه دل بستی به اين خاك و غبار
ای كه بر اسب تيز پای عمر شدی سوار
سر آخر، خاك گورت شود نثار
بيت اول اين شعر رو از حرف بابا بزرگم، گرفتم؛ يه بار تو صحبتاش گفت:«من كه عمرم رو از خدا سند نگرفتم؛ تابدونم تاكي زنده ام... ».خدا رحمتش کنه، خیلی وقته مرده، دلم براش خیلی تنگ شده.
خدا پدر بزرگتان را بیامرزد
مجتبی حسینی فهرجی
15th December 2012, 05:58 PM
از مرگ نمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مادرم را پیدا نکنم ...
.........................................
درست است که نقطه تمام کننده جمله است، اما باعث مرگ و فنای جمله نیست .
همانطور که در مورد انسان نیز، مرگ باعث فنای او نیست و فقط یک سطر او را جابجا میکند.
از سطر دنیا به سطرعقبی ...
کاش تا جایی که می توانیم بی غلط باشیم ...
دوست عزیز متنی بسیار زیبا بود
elmamoz
15th December 2012, 09:34 PM
در میان گونه گونه مرگ ها
تلخ تر مرگی ست، مرگ برگ ها
زان که در هنگامه ی اوج و هبوط
تلخی مرگ ست با شرم سقوط
وز دگر سو٬ خوش ترین مرگ جهان٬
-زانچه بینی٬ آشکارا و نهان-
رو به بالا و ز پستی ها رها
خوش ترین مرگی ست، مرگ شعله ها ...
v.m 2020
16th December 2012, 01:50 AM
خوبه که ما می میریم وگرنه می مردیم
mohade3 taqaV
20th December 2012, 12:11 AM
به گیله مرد میگم : دوره زمونه ی بدی شده ، تا زنده ای هیشکی قدر تو رو نمی دونه ... آدم باید بمیره تا عزیز بشه ...
با لبخند میگه : غصه نخور ، یک روز ما هم عزیز میشیم ...
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.